پرونده سری GTA - قسمت آخر

LEBRON JAMES

کاربر سایت
Aug 29, 2010
131
نام
LEBRON JAMES
جز آستان توام در جهان پناهی نیست - سر مرا بجز این در حواله گاهی نیست ( حافظ )

با سلامی دوباره خدمت دوستان عزیز و گل بازی سنتر. امیدوارم که تا حالا پاییز خوبی رو پشت سر گذاشته باشید. با کمک و لطف شما عزیزان دو قسمت از پرونده عظیم GTA رو واستون نوشتم و پس از گذشت یه مدت بالاخره تصمیم گرفتم قسمت سوم را واستون بنویسم. همین جا از همه شما دوستان به خاطر تاخیر در قسمت سوم عذر خواهی می کنم. همچنین همین جا باید به اطلاعتون برسونم که این قسمت آخرین قسمت از این پرونده هستش و سعی کردم همه چیز رو در این قسمت پوشش بدم تا دیگه گله و شکایتی باقی نماند. متاسفانه ما که کارهای گرافیکی رو خیلی خوب مثل آقا مرتضی عزیز بلد نیستیم ولی هرچه قدر که در توانم باشه واستون انجام می دم.
در پرونده دوم ما برخی از قسمت های سری GTA رو با هم بررسی کردیم که شماره سوم , وایس سیتی و سان آندریاس و لیبرتی سیتی استوری رو شامل می شد. در این قسمت که بازم می گم قسمت آخر هست آخرین عناوین این سری رو بررسی خواهیم کرد و به حوادثی خواهیم پرداخت که بعد از سال 2006 روی این سری اتفاق افتاد.
اگر هنوز هر کدام از بازی های زیر را بازی نکرده اید و نمی خواهید پایان و نکات آنرا بدانید متن زیرا مطالعه نکنید.
امیدورام که لذت ببرین و اطلاعات گیمی تان بیش از بیش بالا برود. اما برویم به سراغ GTA:Vice City Stories:


933097_75671_front.jpg
GTA VICE CITY STORIES:

یک سال پس از عرضه بازی GTA:Liberty City Stories روی کنسول دستی PSP راکستار تصمیم گرفت بازی دیگری از سری GTA را روی این کنسول دستی عرضه کند و از آنجا که دفعه پیش به قبل از وقایع شماره سوم پرداخته بود این بار تصمیم گرفت به قبل از وقایع شماره چهارم باز گردد. به همین علت نام بازی GTA VICE CITY STORIES نهاده شد.
داستان بازی در مورد شخصی به نام ویکتور ونس بود. ویکتور با شخصی به نام جری مارتینز کار می کند و جری به نوعی مافوق او به حساب می آید. جری به ویکتور ماموریتی می دهد که اصلا با روحیه اش سازگار نیست و این ماموریت چیزی نیست جز خرید و فروش مواد مخدر. طی یک جریانی ویکتور لو رفته و او را از پادگان نظامی که در آن فعالیت می کرده اخراج می کنند. ویکتور پس از خارج شدن از پادگان همه چیز را تقصیر جری مارتینز می بیند و در فکر گرفتن انتقام است. از سوی دیگر یکی از برادران ویکتور به نام لنس در وایس سیتی در جستجوی کار است تا با پول حاصل از آن برادر کوچکترشان را که به بیماری آسم مبتلاست معالجه نماید. ویکتور و لنس پس از ملاقاتی با هم به نقشه خوب می رسند. آنها کوکائین های جری مارتینز را می دزدند و تصمیم به فروش آن می گیرند. به همین جهت به سراغ برادران مندز می روند. یکی از برادران مندز به نام آرماندو مندز لنس را اسیر می کند و ویکتور زخمی از محلکه می گریزد. پس از مدتی ویکتور برای نجات برادرش اقدام می کند و به سراغ آرماندو مندز می رود و در حالی می رسد که چیزی نمانده که لنس را از بین ببرد. بعد از یک درگیری بین آرماندو مندز و افرادش با لنس و ویکتور بالاخره ویکتور با یک هوشیاری آرماندو را از بین می برد و همراه لنس پول ها را بر می دارد. آنها به سمت پشت بام می روند تا با هلیکوپتر ارتش فرار کنند اما در راه دیگو مندز برادر آرماندو راه آنها را سد می کند که لنس واکنش نشان داده و همراه ویکتور او را از پای در می آورند سپس هلیکوپتر را برداشته و بسوی خانه و کاشانه خود وایس سیتی را ترک می کنند تا برادر خود را معالجه کنند. لازم به ذکر است که ویکتور ونس دو سال بعد در وقایع وایس سیتی توسط تامی ورسیتی کشته می شود.
باز هم با یک داستان و روایت قوی طرف هستیم و این تنها فاکتوری است که هیچ گاه در سری GTA خدشه دار نشده. حتی ضعیف ترین بازی های این سری هم دارای بهترین داستان و روایت هستند. مانند GTA:Liberty City Stories طراحی محیط های شهر به خوبی انحام گرفته است و تمامی مناطقی را که در وایس سیتی می دید در این بازی هم خواهید دید. طراحی ماشین ها و لباس ها و شخصیت ها مانند قبل خوب است. اسلحه ها نیز تنوع بالایی دارند. نور پردازی محیط ها در حد مطلوبی قرار دارد و در کل می توان گرافیک بازی را خوب دانست و از GTA:Liberty City Stories بالاتر است اما باز هم با سن آندریاس فاصله دارد.
صداگذاری و دوبلاژ و البته موسیقی متن بازی هم با توجه به نظر منتقدان قابل قبول است اما گاهی اوقات اشکالاتی در آن دیده می شود. هوش مصنوعی تا حدودی افت داشته است و از GTA:Liberty City Stories کمتر است و این عجیب است. باگ های فراوانی هم در بازی دیده میشد. این بازی هرچه بود یکی دیگر از بازیهای سری GTA بود و قطعا ارزش بازی کردن دارد. این بازی در ابتدا توسط راکستار لییدز برای PSP ساخته شد و بعد از گذشت 5 ماه نسخه ای از آن برای PS2 پورت شد. لازم به ذکر است که این بازی از متاکریکت امتیاز 86 از 100 را دریافت کرد.

933037_75599_front.jpg

GTA IV :

پس از گذشت دو سال از آخرین GTA عرضه شده راکستار جادویی کرد و بازی را ساخت به نام GTA IV . به واقع GTA IV شاهکاریست که هیچ کس باز هم می گویم هیچ کس حتی نمی تواند خدشه ای به آن وارد کند. بعد از عرضه GTA III هر شماره ای که از این سری منتشر شد با پسوند بود یعنی دیگر شماره دار نبود. مانند وایس سیتی یا سان اندریاس. اما وقتی گفتند نام شماره بعدی GTA بازهم به صورت شماره دار خواهد بود همه فهمیدیم که راکستار در حال آماده سازی چه معجونی است.
سال 2008 کنسول های نسل هفتم دو سال از عمر خود را پشت سر می گذاشتند. مگر می شود کنسولی عرضه شود و راکستار روی آن GTA منتشر نکند؟ پتانسیل بالای کنسول های نسل هفتم یعنی X360 و PS3 راکستار را بر آن داشت که این بار با یک ابر بازی از این سری وارد نسل هفتم کنسول ها شود. سر انجام پیش از تعطیلات آخر سال میلادی سال 2008 شاهکار بی بدیل راکستار یعنی GTA IV منتشر شد. به طرز شگفت آوری این بازی در همان هفته اول دنیای گیم را زیر و رو کرد. IV در روز اول عرضه موفق به فروش 3.3 میلیون نسخه شدکه رقمی نیست که بشود به راحتی از پیش آن گذشت.GTA IV موفق شد نمرات تمام سایت ها و مجلات را از کوچکترین گرفته تا بزرگترین و حتی آنهایی که هر چند سال یکبار به یک بازی نمره کامل می دهند (گیم اسپات) را درو کند و همه را شگفت زده کند. البته برخی سایت های وابسطه به نمایندگان سیاسی آمریکا شدیدا از بازی انتقاد کردند. البته حق هم داشتند چون منافعشان به شدت در خطر بود. چون در IV نیویورک حقیقی به تصویر کشیده شده بود. اما برویم سراغ داستان بازی:
داستان بازی پر محتوا ترین و غنی ترین داستان در سری GTA می باشد. نیکو بلیک یکی از بهترین با تجربه ترین سربازان جنگ بوسنی است. او همه نوع درد روحی و جسمی را در این جنگ تحمل کرده است. یکی از دوستان وی در جنگ به او خیانت کرده است و حسابی او را نابود کرده است به همین علت نیکو شخصی است که خیلی مراقب افراد دور و برش است. پس از اتمام جنگ بوسنی نیکو به کشورش یعنی یوگوسلاوی باز می گردد تا در آرامش زندگی کند. اما وقتی به آنجا می رسد می فهمد که احتیاج شدیدی به پول دارد به همین جهت تمام تجربه و مهارت خود را صرفه تجارت و قاچاق مواد مخدر می کند. ده سال از بازگشت نیکو به یوگوسلاوی می گذرد و نیکو حدودا 35 - 36 ساله است. بازار مواد مخدر در یوگوسلاوی به شدت کساد شده و هیچ سودی در آن نیست. در همین موقعیت پسر خاله نیکو که رومن نام دارد با یک تماس تلفنی از نیکو می خواهد به آمریکا برود تا در آنجا با هم حسابی پول در بیاورند. رومن کلی از خود تعریف کرده و می گوید که در آمریکا صاحب یک زندگی شاهانه و دارای کلی شهرت و اعتبار است. نیکو هم این تعریف ها را می شنود و با خود می گوید که اگر به آمریکا بروم در ناز و نعمت زندگی خواهم کرد و ... .
در واقع نیکو از رفتن به آمریکا دو هدف دارد: 1- کسب پول فراوان و تشکیل یک زندگی مرفه و آزادانه. 2- پیدا کردن فلورین کراویچ دوست خائن نیکو که در جنگ به وی خیانت کرده است. ( پیش از این به نیکو گفته بودند که این شخص در لیبرتی سیتی زندگی می کند. ).
سرانجام نیکو با یک کشتی مسافربری رهسپار لیبرتی سیتی ( نیویورک ) می شود. پس از ورود به شهر رومن به استقبال وی می آید و نیکو که فکر می کند رومن او را به قصر خویش می برد شدیدا نا امید می شود زیرا رومن او را به یک سوییت دخمه مانند در پایین شهر می برد و برایش توضیح می دهد که همه آنچه پشت تلفن گفته دروغی بیش نبوده و او بدهکار است و طلبکارانش در صدد پیدا کردن وی هستند به همین جهت از نیکو کمک خاسته است.
نیکو و رومن شروع به کار در لیبرتی سیتی می کنند. این دو در ابتدا برای یک انسان کثیف روسی به نام ولاد که یک خلاف کار کوچک (کبریت بی خطر ) بیش نبود کار می کردند که پس از گذشت جریاناتی نیکو او را از بین می برد. پس از حوادثی خارقوالعاده در طی بازی بدهی های رومن تصفیه شده و وی تصمیم می گیرد با معشوقه اش ازدواج کند از سوی دیگر نیکو نیز با خانمی آشنا شده و شدیدا عاشق وی می شود. اما در پایان بازی شما دو انتخاب دارید که هر کدام از این دو باعث مرگ دو نفر از مهمترین افراد زندگی تان می شود یکی رومن و دیگری معشوقه تان. به هر حال در پایان یکی از این دو از بین می روند و شما عامل این قتل را که پیش از این برایش کار می کرده اید و پیرمرد کثیفی به نام پرگویینی است را از بین می برید و به بازی پایان می دهید.
Gta : IV پس از عرضه توانست سبک خود را متحول کند ، و استاندارد های جدیدی را برای سبک خود پایه گذاری کند.(حضم این جمله یه نمه سخته!!! ) در حالی که شما بعنوان یک مهاجر غیر قانونی در لنگرگاه Liberty City پای از قایق بیرون می گذارید شاهد این خواهید بود که کمپانی Rockstar North چیزی کاملا مخصوص را برای شما در نظر گرفته است. چیزی که کاملا متفاوت با گذشته است. بازی در همان صحنه اول خود را نشان می دهد.
به نظر من GTA IV یک فیلم Open World است!!!! همکنون سال 2010 است و چیزی به سال 2011 نمانده و باید بگویم هنوز هیچ بازی و هیچ بازی و هیچ بازی از لحاظ آزادی عمل به GTA IV نزدیک نشده است و احتمالا تا چند سال دیگر هم نخواهد شد. این جمله را دقت کنید هنوز حتی نزدیک نشده چه برسد به اینکه بتواند هم سطح یا بیشتر از آن باشد.( البته به جز RDR که کاره خوده راکستار هست و با IV در یک سطح می باشد البته از لحاظ آزادی عمل). در مورد مافیا 2 هم بهتر است اصلا حرف نزنیم چون در حدی نیست که بخوام در موردش حرف بزنم. .
در IV عموم کارهایی را که یک انسان انجام می دهد را می توانید انجام دهید. برای اولین بار در سری GTA شخصیت اول بازی که شما باشید دارای موبایل است. که شما می توانستید با آن به دوستانتان تلفن زده و با آنها قرار ملاقات بگذارید یا مثلا برای موبایلتان تم یا آهنگ زنگ تعیین کنید. همچنین می توانید با این موبایل عکس بگیرید یا مثلا به پلیس و اورژانس و آتش نشانی و... زنگ بزنید. پیش از این در سری GTA کارکتر اول بازی چیزی به نام تلفن همراه داشت اما عملا جز پاسخ دادن به آن نمی توانست کاری بکند. نام افراد زیادی در دفترچه تلفن شما یادداشت میشود. همچنین شما در بازی دسترسی به رایانه نیز دارید که می توانید با آن ایمیل خود را چک کنید که کاری خارقوالعاده از سوی راکستار بوده. انواع ورزش ها و قمار ها در بازی وجود دارد که می توانید آنها را امتحان کنید مانند بیلیارد و شنا و بولینگ و پاسور و .... همه و همه در اختیار شما هستند. شما در بازی مانند شماره قبل با دخترانی آشنا می شوید که می توانید با آنها به تفریحات بپردازید و نه تنها با آنها بلکه مثلا می توانید با رومن یا لیتل جیکوب به بولینگ و شنا و... بروید.
توانایی های جدید نیکو عبارتند از بالا رفتن از فنس ها و دیوار ها , راه رفتن بر روی لبه دیوار ها و از همه مهم تر پناه گرفتن پشت اجسام.توانایی پناه گرفتن در پشت دیوار ها , ماشین های پارک شده و چیزهای دیگر , به همراه سیستم کنترلی عالی و جدید این بازی , در مبارزات بازی پیشرفت زیادی را بوجود آورده است. با استفاده از این توانایی به علاوه توانایی قفل شدن هدف روی دشمنان حتی هنگامی که آن ها در پناه هستند, تنها کاری که شما باید بکنید این است که صبر کنید و منتظر بمانید تا او سر یا قسمتی از بدنش را از پناه خارج کند و سپس با کوچکترین تیراندازی او را از پای در بیاورید.حتی اگر قفل کردن بر روی هدف خیلی به شما کمک نکرد می توانید از هدف معمولی استفاده کنید تا با یک هدشات یا تعدادی تیر دشمن را بکشید. طراحی شخصیت نیکو در یک کلمه خارقوالعاده است. اگر نیکو در بازی 86 کیلو وزن دارد وقتی او را می دوانید این وزن را حس می کنید!!!! فیزیک - فیزیک - فیزیک.
طراحی شهر لیبرتی سیتی یا نیویورک چیزی نیست که بتوان با کلمات آنرا توصیف نمود. لیبرتی سیتی عظیم ترین شهر تاریخ بازی های رایانه ای است در این موضوع شک نکنید. با این همه عظمت شهر طراحی خارقوالعاده ای دارد. یگانه اشکال GTA IV وجود باگ در بازی است که بدون شک به علت همین ابر شهر است. ساختمان های معروف نیویورک همه و همه باز سازی شده اند. نه تنها آنها بلکه اگر شما آرزوی رفتن به نیویورک را دارید ولی همکنون موقعیت آنرا ندارید GTA IV یک سفر مجانی را برایتان به همراه می آورد.محل های معروفی از جمله بوهان , بروکر و دوکز و یا مثلا آلدرنی همه و همه باز سازی شده اند و همه مملو از لذت هستند.
طراحی ماشین ها به قدری خوب انجام شده که از بیان آن عاجزم. نمونه اصلی ماشین ها بسیار شبیه نمونه درون بازی هستند . تنوع ماشین ها بسیار بالا است. لباس های تعبیه شده درون به طرز شگفت آوری عالیست و دیگر مانند سن آندریاس نیست که وارد پروگاه شده و از روی نام لباس آنرا انتخاب کنید. حالا مانند یک شهروند محترم به درون مغازه رفته و پس از مشاهده لباس آنرا خریداری می نمایید. کت شلوارهای بسیار زیبا و ... از جمله این لباس هستند. ماموریت های بازی به مانند شماره های قبل است و مملو از آدرنالین و هیجان لذت بخش می باشد. قابلیت های GTA IV آنقدر زیاد است که از حوصله این متن خارج است و ما قصد نداریم بازی را در اینجا نقد کنیم به همین علت فقط این را بگویم اگر IV بازی نکرده اید حتما بازی کنید چون شاهکار دنیای باز تاریخ را از دست خواهید داد. GTA IV با کسب امتیاز 98 از 100 از متاکریکت اقتدار خود را بر جهانیان ثابت کرد. این بازی برای PS3 و X360 و PC منتشر شده است.

GTA-PS3.jpg

GTA:The LOST and Damned
یک سال بعد از عرضه IV یعنی سال گذشته که سال 2009 بود راکستار تصمیم گرفت بسته های قابل دانلودی که 1600 پوینت قیمت داشتند را برای GTA IV منتشر کند . که پس از مدتی این دو بسته روی یک DVD منتشر شدند. در واقع این دو بازی هر کدام یک بازی مستقل بودند که برخی وقایع GTA IV را به همراه مراحل جداگانه از دید دو شخص دیگر که نیکو با آنها در ارتباط بوده بیان می کند. اولین بازی The LOST and Damned نام دارد.
بازی حول محور شخصی به نام جانی کلبیتز می چرخد. جانی در واقع معاون رییس گروه موتور سوار خلافکار به نام لاست می باشد. رهبر گروه فردی است به نام بیلی که در مرکز توان بخشی شهر است و در غیاب او جانی رهبری گروه را بر عهده می گیرد. اما پس از آزادی بیلی بازهم جانی به مقام اسبق خود باز می گیردد. بیلی و جانی شدیدا با هم اختلاف نظر دارند که همین امر به ضررشان تمام می شود. جانی آدمی است صلح جو و هنگامی که رهبر گروه بوده است سعی کرده بین گروه رقیبشان و خودشان صلح برقرار کند. جانی در طول بازی برای سیاستمداران مختلف ماموریت انجام می دهد. یکی از زشت ترین صحنه های تاریخ بازی های رایانه ای در یکی از میان پرده های The LOST and Damned رخ می دهد که در آن لحظه ای سناتور آمریکا به طور کامل برهنه نشان می دهد که واقعا زشت است!!!!!! جانی را در GTA IV دیده ایم و وقتی می فهمیم او کیست کلی تعجب می کنیم. در بازی باز هم با نیکو بر خورد خواهیم داشت. در واقع سرنوشت جانی و نیکو و شخصیت سوم به شکلی با هم گره خورده است که راکستار به شکلی حماسی این گره را باز می کند. در بازی دوستان جانی به او خیانت کرده و جانی انتقام شدیدی از آنها می گیرد. بیلی دوباره به زندان می افتد و طی یک درگیری با جانی از بین می رود. جانی به مقر گروه لاست بازگشته و باقی مانده دوستانش آنجا را می سوزاند و رویای گروه لاست را تا ابد به دست باد می سپارد.
گیم پلی بازی همان گیم پلی GTA IV است و تغییرات بسیار بسیار کم و کوچکی کرده است. مانند قبل طراحی شهر لیبرتی سیتی بی نظیر است و بقیه اش را خودتان میدانید. پس از بازگوی آنها اجتناب می کنم.اما صدا گذاری بازی بهتر شده و تعداد بسیار زیادی افکت های صوتی در بازی اضافه شد ، صدای موتور و اتومبیل ها واقعاً عالی هستند به خصوص زمانی که گاز میدهد بودن شک صداگذاری بازی هیچ مشکلی ندارد ، افکت های صوتی از کیفیت بسیار بالایی برخوردار هستند ، کیفیت دیالوگ ها در بازی بیشتر شده است به خصوص وقتی که پای در شهر میگذارید صدای جمعیت را میشنوید ، سازندگان بار دیگر دست بسیار قدرتمندی بر سر صداگذاری بازی کشیده اند به جرات میتوان گفت بار دیگر بخش صداگذاری بازی عالی تر از قبل شده است ، سازندگان با دقت بر روی تمامی جزئیات بازی توجه کرده اند ، موسیقی های بازی بسیار زیبا است ، شما میتواند کانال های مختلفی را در رادیوی اتومبیل خود بشنوید واقعاً پیشرفته تر از قبل شده اند ... یکی از نکاتی که بیشتر توجه ی شما را به بازی جذاب خواهد کرد کیفیت بسیار عالی در دیالوگ های بازی است ، از صدا های متنوعی برای مردم شهر استفاده شده است ، راننده تاکسی ها وقتی تصادف میکند فحش میدهد و یا در زیر چراغ قرمز جو بسیار عالی به وجود می آید حتما باید خود تجربه ی آن را کرده باشید!
اسلحه های جدید نیز به بازی اضافه شده اند. گرافیک بازی نیز کمی بهتر شده و سازندگان جزئیلت بسیار کوچکی را به بازی اضافه کرده اند مثلا طراحی شخصیت ها کمی بهتر شده به خصوص مردم شهر از تنوع بیشتری بر خوردار هستند ،در این بازی شهر شلوغ تر از قبل به نظر میرسد ، اتومبیل های جدیدی که وارد بازی شده است از نظر طراحی و افکت های گرافیکی حرف اول را میزنند ، دور نمای بازی بسیار عالی تر از قبل شده اند ، سازندگان این بازی بیشتر به ساختمان های بازی توجه کرده اند چرا که شما دیگر در آسمان شهر Liberty City هم کار دارید! نورپردازی بازی نیز بسیار پیشرفت داشته و دیگر مثل IV گرفته نیست. در یک کلام باید گفت شاهکاری دیگر که از دست دادن آن گناهی نابخشودنی است.. این بازی از متاکریکت امتیاز 90 از 100 را دریافت کرد.


GTA-PS3.jpg


GTA: THE Ballad OF Gay TONY

چون این بازی با بازی قبلی دو بازی جدایی ناپذیرند به غیر از داستان بقیه مطالب بالا در این بخش کپی شده اند.
یک سال بعد از عرضه IV یعنی سال گذشته که سال 2009 بود راکستار تصمیم گرفت بسته های قابل دانلودی که 1600 پوینت قیمت داشتند را برای GTA IV منتشر کند . که پس از مدتی این دو بسته روی یک DVD منتشر شدند. در واقع این دو بازی هر کدام یک بازی مستقل بودند که برخی وقایع GTA IV را به همراه مراحل جداگانه از دید دو شخص دیگر که نیکو با آنها در ارتباط بوده بیان می کند. دومین بازی GTA: THE Ballad OF Gay TONY نام داشت.
بازی در مورد شخصی به نام لوییس فرناندو لوپز است. یک جوان پولدار خوشتیپ که بر عکس تمام کارکتر های GTA زندگی روبراهی دارد. لوییس اصلیتی کلمبیایی دارد و از آمریکای لاتین به لیبرتی سیتی مهاجرت کرده است. لوییس محافظ شخصی به نام تونی است. تونی به واقع یک عیاش است. او فردی همجنس گراست که از کلوپ داران مطرح لیبرتی سیتی است. شما در بازی وظیفه محافظت از او را دارید و باید ماموریت های وی را انجام دهید. در واقع تونی و لوییس مانند دو برادرند و یحتمل تونی بدون لوییس هیچ کاری نمی تواند انجام دهد. لوییس در گذشته رپر ( خواننده رپ ) بوده است اما در این کار موفق نبوده است. برادران و خواهران او در کلمبیا صاحب زن و زندگی هستند. اما لوییس و مادرش در لیبرتی سیتی زندگی می کنند و شما باید در بازی به مادرتان نیز کمک کنید. همچنین شما برای شخصی به نام یوسف که یک عرب ساختمان ساز نیز می باشد نیز کار می کنید. در این بازی نیز زشتی های جنسی وجود دارد که از اشاره به آنها معذوریم!!!! در طول بازی تونی با تهدید های مواجه می شود که شما همواره جان وی را نجات می دهید. نیکو و جانی را نیز در بازی می بینید.
نکته مهم : GTA IV و DLC هایش به جز داستان اصلی شان در مورد یک الماس است. در واقع این الماس است که سرنوشت نیکو و جانی و لوییس را با هم گره زده. هر سه در پی کسب این الماس هستند اما در آخر GTA: THE Ballad OF Gay TONY پس از آنکه میلیون ها نفر به خاطر این الماس می میرند الماس از آسمان به درون سطل آشغالی در یک پارک می افتد و یک گدا از همه جا بی خبر آنرا بر می دارد و بازی تمام می شود!!!!

گیم پلی بازی همان گیم پلی GTA IV است و تغییرات بسیار بسیار کم و کوچکی کرده است. مانند قبل طراحی شهر لیبرتی سیتی بی نظیر است و بقیه اش را خودتان میدانید. پس از بازگوی آنها اجتناب می کنم.اما صدا گذاری بازی بهتر شده و تعداد بسیار زیادی افکت های صوتی در بازی اضافه شد ، صدای موتور و اتومبیل ها واقعاً عالی هستند به خصوص زمانی که گاز میدهد بودن شک صداگذاری بازی هیچ مشکلی ندارد ، افکت های صوتی از کیفیت بسیار بالایی برخوردار هستند ، کیفیت دیالوگ ها در بازی بیشتر شده است به خصوص وقتی که پای در شهر میگذارید صدای جمعیت را میشنوید ، سازندگان بار دیگر دست بسیار قدرتمندی بر سر صداگذاری بازی کشیده اند به جرات میتوان گفت بار دیگر بخش صداگذاری بازی عالی تر از قبل شده است ، سازندگان با دقت بر روی تمامی جزئیات بازی توجه کرده اند ، موسیقی های بازی بسیار زیبا است ، شما میتواند کانال های مختلفی را در رادیوی اتومبیل خود بشنوید واقعاً پیشرفته تر از قبل شده اند ... یکی از نکاتی که بیشتر توجه ی شما را به بازی جذاب خواهد کرد کیفیت بسیار عالی در دیالوگ های بازی است ، از صدا های متنوعی برای مردم شهر استفاده شده است ، راننده تاکسی ها وقتی تصادف میکند فحش میدهد و یا در زیر چراغ قرمز جو بسیار عالی به وجود می آید حتما باید خود تجربه ی آن را کرده باشید!
اسلحه های جدید نیز به بازی اضافه شده اند. گرافیک بازی نیز کمی بهتر شده و سازندگان جزئیلت بسیار کوچکی را به بازی اضافه کرده اند مثلا طراحی شخصیت ها کمی بهتر شده به خصوص مردم شهر از تنوع بیشتری بر خوردار هستند ،در این بازی شهر شلوغ تر از قبل به نظر میرسد ، اتومبیل های جدیدی که وارد بازی شده است از نظر طراحی و افکت های گرافیکی حرف اول را میزنند ، دور نمای بازی بسیار عالی تر از قبل شده اند ، سازندگان این بازی بیشتر به ساختمان های بازی توجه کرده اند چرا که شما دیگر در آسمان شهر Liberty City هم کار دارید! نورپردازی بازی نیز بسیار پیشرفت داشته و دیگر مثل IV گرفته نیست. در یک کلام باید گفت شاهکاری دیگر که از دست دادن آن گناهی نابخشودنی است.. این بازی از متاکریکت امتیاز 89 از 100 را دریافت کرد.


GTA-Chinatown-Box.jpg


GTA : Chinatown Wars
سال گذشته ( 2009 ) به واقع سال پر بار و خوبی برای طرفداران GTA بود زیرا علاوه بر EPISOD FROM LIBERTY CITY بازی فوق العاده دیگری از این سری روی کنسول های دستی نیز منتشر شد که می توان آنرا جزو بهترین عناوین سری GTA به شمار آورد. این بازی چیزی نبود جز GTA : Chinatown Wars . به رسم همیشگی راکستار کار ساخت و توسعه بازی های کنسول دستی را استدیو راکستار لییدز به عهده داشت که در این کار مهارت خارقوالعاده ای داشت. GTA : Chinatown Wars هم زیر نظر همین استدیو ساخته شد و توانست بار دیگر سلطه این استدیو بر کنسول های دستی را نشان داد. اما برویم سراغ داستان:
داستان Chinatown Wars در مورد شخصی به نام هوآنگ لی است. هوآنگ لی همان طور که از نامش پیداست یک فرد چینی است. او یک جوان 25 ساله است که درگیر یک ماجرای مافیایی می شود. در چین خانواده هوانگ لی جزو اشراف زادگان شهرشان بوده و پدر وی رییس یکی از گروه های مافیایی شهر بوده است. از این رو هوانگ تجربه و مهارت خاصی در انجام کارهای خطر ناک دارد. او از مهارت بالای مبارزه نیز برخوردار است. Chinatown Wars در اصل در مورد یک شمشیر پر قدمت خانوادگی است. و صاحب این خانواده همان خانواده هوآنگ هستند. این شمشیر نشان خانوادگی خانواده ی لی است.
عموی هوانگ لی که کنی لی ( Kenny Lee ) نام دارد با پدر هوانگ مکاتبه ای می کند. کنی در لیبرتی سیتی زندگی می کند و آنجا ریاست یکی از خانواده های مافیایی چینی را عهده دار است. در نامه که از سوی او به پدر هوانگ می رسد نوشته شده که آنها باید شمشیر را به لیبرتی سیتی بیاورند که دلیل این درخواست کنی بعدا معلوم می شود.
هوانگ و پدرش به همراه چندین محافظ به سمت لیبرتی سیتی می روند. اما در فرودگاه لیبرتی سیتی چیزی اتفاق می افتد که هیچ کس انتظار آن را ندارد. عده ای ناشناس و البته پر تعداد به هوانگ و پدرش حمله می کنند. در این در گیری پدر هوانگ و محافظانشان کشته می شود و هوانگ لی به شدت زخمی می شود و توسط افراد ناشناس دستگیر می شود. اما پدر هوانگ پیش از مرگش چیزی را به او می گوید : " هوانگ از شمشیر مراقبت کن ..... " افراد ناشناس هوانگ را به درون رودخانه ای در آن اطراف می اندازند تا جنازه اش در دریا غرق شود. شمشیر نیز توسط این افراد ربوده می شود. اما هوانگ زنده است و هیچ کس این را نمی داند. هوانگ به سختی خود را از آب خارج کرده و به سوی عمویش می رود زیرا او تنها حامی اوست. پس مداوای وی هوانگ همه چیز را برای عمویش می گوید. کنی به شدت عصبانی می شود و در این جاست که هدف او از آوردن شمشیر به لیبرتی سیتی را متوجه می شویم. او میخواست با تحویل دادن شمشیر به Hsin Joaming (رئیس کل گروه مافیای چینی ها) خود را پیش وی عزیز کرده و به عنوان جانشین او معرفی شود. اما مثل همیشه او بی رقیب نیست. مهم ترین رقیب وی کسی نیست جز پسر Hsin Joaming و دومین نفر معاون اوست. که هر کدام اینها دارای دار و دسته ای مستقل هستند. کنی به هوانگ و عده ای از افرادش ماموریت می دهد تا شمشیر را پیدا کرده و آن را باز گردانند. هوانگ در طی بازی از یک سری توطئه ها سر در می آورد و تصمیم می گیرد برای خودش کار کند. او همکنون به مزدوری بدل می شود که برای سه گروه کار می کند. البته به جز چینی ها اروپایی ها و مافیا های ایتالیایی هم در بازی نقش دارند.
مانند همیشه روایت اسطوره ای بازی چیزی است که بیش از هر چیز دیگر خود نمایی می کند. داستان هم همانطور که خواندید بسیار زیبا و هیجان انگیز است. باز هم طراحی شهر عالیست. لیبرتی سیتی با آن همه عظمتش در کنسول های دستی به خوبی طراحی شده است. البته این بازی را با IV مقایسه نکنید که این کار بسیار اشتباه است. دوربین بازی حالت ایزومتریک دارد و بدون شک و بدون شک و بدون شک همین عامل باعث شده با یک کنترل خارقوالعاده و بسیار روان طرف باشیم. طراحی ماشین ها هم بسیار خوب انجام شده و از تنوع خوبی هم برخوردار هستند. ماموریت های بازی هم به خوبی تعیین شده و مانند گذشته سرشار از هیجان هستند و تا انتها شما را به دنبال خود می کشانند. یک لپ تاب هم برای شما تعبیه شده که همیشه میتوانید از آن و در همه ی حالات استفاده کنید. از طریق لپ تا میتوانید E_mail هایتان را بخوانید ، از فروشگاه Ammo Nation اسلحه خریداری کنید و ...
در واقع گیم پلی بازی روی کنسول دستی DS مود بیشتری دارد و جذاب تر است که وارد این بحث نمی شویم. در کل گیم پلی بازی روی همه کنسول ها بسیار جذاب است و تنها نقص آن در بعضی از کنسول ها کنترل بد برخی وسایل نقلیه است. تخریب پذیری نیز در حد بالایی قرار دارد. همه ی وسایل نقلیه مانند موتور و ماشین امکان منفجر شدن دارن. پس از اصابت تعداد زیادی گلوله به این وسایل آنها آتش گرفته و سپس منفجر میشوند. حتی در بعضی جاها دیوار های کوتاه و گارد های کنار خیابان نیز نابود میشوند.
گرافیک بازی بسیار خوب است و هیچ کس انتظار نداشت چنین گرافیک بی نظیری را ببیند. در DS گرافیک سل شید و در PSP و IPOD گرافیک بازی معمولی است که در هر دو حالت به خوبی کار شده. صدا گذاری بازی هم به مانند همیشه عالی است و روی دیالوگ ها به خوبی کار شده. GTA : Chinatown Wars سال گذشته برای PSP و DS و ipod منتشر شد و توانست از متاکریکت امتیاز 93 از 100 را دریافت کند. این بازی خارقوالعاده را می توان بهترین open world کنسول های دستی دانست که توصیه من مثل همیشه این است که هر طور شده آن را امتحان کنید.

سخن آخر :

دوستان به پایان آمد این دفتر حکایت همچنان باقیست. بالاخره تاریخچه این بازی عظیم الجثه نیز به پایان رسید. خلاصه هرچی بلد بودم در اختیارتون گذاشتم. امیدوارم که لذت برده باشین و به اطلاعات گیمی تون افزوده شده باشه. اما گفته بودم سورپرایز:
می خوام از شما بخوام که خودتون بگین تاریخچه بعدی ماله چه بازی باشه ؟ خودتون بگین و اونی که از همه بیشتر طرفدار داشته باشه انتخاب خواهد شد.
با تشکر از همه کسانی که به من کمک کردن به خصوص داداش عزیزم DarkErfan .

ممنون.
یزدان.


 

aydingta

کاربر سایت
May 30, 2006
541
نام
ایدین
واقا ممنونم دوست من !! خیلی قشنگ بود !! شعر اولی که گفتیم معلوم کرد که اهل دلم هستی !
کلی خاطرات زنده کرد !! برای پروژه بعدیت هم الان هر چی فکر می کنم چیزی خاطرم نمیاد ولی من به شخصه عاشق سری HL (هاف لایف)هستم !درسته مثل gTA جا برای مانور نداره ولی خیلی ها هستن که کشکی کشکی از HL بدشون میاد چون چیزی از شرکت سازنده و بزرگیش نمیدونن !
به هر حال بازم ممنونم ازت به خاطر زحمتی که کشیدی:x
 

TCSCELL

8
کاربر سایت
Dec 5, 2007
17,779
نام
سینا
بسیار عالی.
استفاده بردیم.
کلا من هیچ کدوم از بازی های سری GTA رو تموم نکردم!!!!:dاکثرا تا آخراش رفتم ولی تمومش نکردم.خودمم نمیدونم چرا!!!:d
 

Daedalus

کاربر سایت
Apr 8, 2010
12,576
نام
فرهود
عالی بود ..... :)
حرف نداشت کارت ....
به محض اینکه دوباره بتونم اعتبار بدم (الان تموم شده :D) بهت اعتبار میدم با این که ارزش ِ کارت خیلی بیشتر از اعتباره ..
 

shayan1989

کاربر سایت
Sep 10, 2010
392
نام
shayan
ممنون دوست عزیز بسی بسیار لذت بزدیم. نمیدونم تاریخچه این بازی ها رو گزاشتید یا نه اگه نزاشتید مایلم که از این بازی ها باشه:
metal gear solid
max payne
warceaft
 

manhatan

کاربر سایت
Apr 14, 2009
1,232
نام
MEHDI
دستت درست

با تشکر از شما که زحمت این مطالب رو کشیدین
2 ساله gta iv نصب کردم 3 بار تمومش کردم هنوزم بازیش میکنم .البته بازی کمی واسم تکراری بود تا زمانی که ماشین به بازی اضافه کردم.هالا شب از سر کار میام میشینم پشت فرمون پیکان میرم با آئودی و بی ام و کل کل میکنم:dویدئو:-o
101536497-4.jpg
 
آخرین ویرایش:

God_of_game

کاربر سایت
May 10, 2008
2,025
واقعا یکی از کامبترین ها بود ، تو یک استعداد نهفته ای :p
می خوام از شما بخوام که خودتون بگین تاریخچه بعدی ماله چه بازی باشه ؟ خودتون بگین و اونی که از همه بیشتر طرفدار داشته باشه انتخاب خواهد شد.
برای یاد بود از بازیه از دست رفتمون بزار!
یعنی DMC !!!
 

XagroX

کاربر سایت
Dec 1, 2008
1,268
نام
عرفان
در مورد مافیا 2 هم بهتر است اصلا حرف نزنیم چون در حدی نیست که بخوام در موردش حرف بزنم. .
دقیقا .. موقع عرضه مافیا میگفتن که اصلا این دو تا چه ربطی به هم دارن که سایتها با هم مقایسه کردن؟! انگار که مافیا 2 رو خدا از طریق وحی نازل کرده . واقعا اصلا جلو جی تی ای 4 هیچ حرفی برای گفتن نداشت
 

Saeed Gamer

کاربر سایت
Sep 4, 2010
613
نام
سعید
داداش دمت گرم واقعا عالی بود.ممنون.

من به خاطر GTA IV سیستمم رو ارتقا دادم و واقعا از این بازی لذت بردم. (البته ارتقای سیستم همشم بخاطر این بازی نبود:d)
خیلی مشتاقم RDR رو (که بعضی ها میگن از GTA IV هم ازادی عمل بیشتری رو داره ) هم امتحان کنم. البته اگه نسخه pc بیاد.

در مورد تاریخجه بعدی HITMAN میتونه خوب باشه با توجه به این که HITMAN 5 هم در راه است.همینطور Assassian Creed.
 

hoomi_gta

کاربر سایت
Aug 23, 2010
53
فوق العاده بود، یاد خاطرات سری های GTA زنده شد برام، چه روزایی و با نیکو داشتیم، متن و که میخوندم قشنگ صحنه های بازی میومد تو ذههنم. عالی بود آقا عالی بود
 

Holy Diver

کاربر سایت
Jun 2, 2010
1,705
نام
عرفان
یزید دمت گرم باز ترکوندی که...(ای بابا شکست بندی می کنی من چی کار کردم؟ )
یزدان به نظر من که تاریخچه ی فاینال ها رو بنویس نه بابا شوخی کردم پیر میشی :d (ولی بد فکری هم نیستا!) MGS , DMC, GOW اینا هم خوبن.
 

کاربرانی که این قسمت را مشاهده می‌کنند

Top
رمز عبور خود را فراموش کرده اید؟
or ثبت‌نام سریع از طریق سرویس‌های زیر