افسانه Buster Sword , مقدمه ای بر افسانه FFVII :
سال هاست که از انتشار آن افسانه میگزرد ؛ افسانه Buster Sword . عنوانی که سبک JRPG را به کلی تکان داد و راه جدیدی را در این سبک گشود.عنوانی که باعث آشنا شدن ملیون ها گیمر با سبک JRPG شد.افسانه Final Fantasy VII!
پس از اتمام دوران کنسول های 16 بیتی , شرکت Sony نیز اعلام کرد که در نسل جدید قصد رونمایی کنسول خود را دارد.کنسولی که تبدیل به بلای جان Nintendo شد!
شرکت Square Soft که به لطف ساکاگوچی و FF تبدیل به یک شرکت بسیار بزرگ شده بود و همواره روابط بسیار دوستانه و نزدیکی با Nintendo داشت , به یک باره تغییر رویه داد و به حامیان شرکت Sony پیوست.دلیل این امر علاوه بر عمل کرد فوقالعاده مسئولین Sony , استفاده شرکت Nintendo از کارتریج به عنوان درایو کنسول خود بود.با وجود وارد شدن تکنولوژی CD که هم حجم بالا تری نسبت به کارتریج داشت , و هم بسیار ارزان تر بود , علارغم اینکه Sony در کنسول خود از CD استفاده میکرد Nintendo همچنان بر استفاده از کارتریج اصرار داشت.همین امر باعث شد که شرکت Square Soft و به دنبال آن Enix به حامیان Sony و Playstation بپیوندند و عرضه سری FF برای کنسول های Nintendo به اتمام برسد.
به این ترتیب اولین FF که افسانه FFVII نام داشت بر روی کنسول Playstation متولد شد.FFVII با اینکه از بسیاری از جهات بهترین بود اما عاملی که FFVII را به این درجه از موفقیت و محبوبیت رساند بدون شک داستان پیچیده و گیرا و شخصیت پردازی های بی نقص آن بود.
FFVII در زمان خود با یک بودجه سرسام آور , در حدود 30 ملیون دلار!! , ساخته شد و طرح داستانی آن از بین حدود 3000 هزار طرح گلچین و انتخاب شد!
بر روی FFVII افراد بسیار مهمی نظیر Kitase و Nomura و Nojima کار کرده اند.FFVII محل درخشش استاد نومورا بود.در FF های قبلی نومورا تنها طراح Boss Fight ها بود ولی در FFVII علاوه بر طراحی شخصیت ها , بیشتر وضیفه پرداخت شخصیت ها بر عهده ایشان بود.
شخصیت های FFVII بدون شک جزو بهترین و محبوب ترین شخصیت ها در کل تاریخ صنعت بازی می باشند و حظور Cloud Strife و Sephiroth در جمع محبوب ترین کارکتر ها نیز شاهدی بر این مدعاست.شخصیت هایی نظیر:
Cloud Strife
نام شخصیت اصلی بازی که دل ملیون ها گیمر را ربوده است! CS بدون شک جزو 4 شخصیت محبوب تمام بازی های تاریخ می باشد.Cloud Strife (کلود استرایف, تلفظ ژاپنی این اسم کراد و چون ژاپنی ها به اخر اسم های خاص یک او اضافه میکنند کرادو استرایفو هست/Kuraudo Sutoraifu) نام یک پسر نوجوان است که آرزوی پیوستن به نیرو های محافظ کمپانی Shin-Ra یعنی Soldiers ها را دارد.بعد ها Cloud Strife به یک گروه شورشی به نام Avalanche (بهمن) که علیه Shin-Ra و Sephiroth به رهبری Barret فعالیت میکند میپیوندد.
اولین نکته ای که در شخصیت پردازی شخصیت Cloud Strife وجود دارد این است که Cloud یک ابر قهرمان که یک تنه همه دشمنان را نابود کند نیست , Cloud یک جوان است که بار غم زیادی را از گزشته خود و به خصوص مرگ دوست خود Zack بر دوش میکشد.Cloud یک شخصیت ضعیفی ندارد ولی همانطور که گفته شد یک کارکتر بی رحم و بی احساس و ماشین ادم کشی نیست.همین نکته باعث شده است که ملیون ها گیمر با این شخصیت به خوبی ارتباط بر قرار کنند(درست مثل Harry Potter ) زیرا علاقه مندان این کارکتر خودشان را در این کارکتر میبینند.
Cloud Strife در کلاس Bishoen (به معنی پسر زیبا ) طراحی شده است تا برای خانوم ها نیز جذاب باشد.به همین دلیل مانند اکثر Bishoen Character های مانگاها مثل Vagabond یا Henzo موهای سیخ سیخی دارد! رنگ زرد موهای Cloud به همراه چشمان آبی او برای نشان دادن یک نوع معصومیت در چهری Cloud است.
جالب است بدانید که در اپتدا قرار بود که Cloud Strife برای تقابل با Sephiroth که موهای بلند سفید دارد , با موهای بلند مشکی طراحی شود ولی به این دلیل که Kitase و Nomura یک شخصیت معصوم میخواستند , استاد Tetsuya Nomura طرح نهایی Cloud Strife را با طرح قبلی جایگزین کرد و موهای مشکی بلند آن به Tifa و چهره و استیل او به Angealo تعلق گرفت.
برای Cloud Strife یک شمشیر بسیار بزرگ طراحی شده است که بیانگر هدف بزرگ و سخت او می باشد.نام این شمشیر Buster Sword می باشد که میراث دوست او و کسی که برای نجات او توسط Sephiroth کشته شد یعنی Zack است.البته در FFVIICC در مورد BS بیشتر توضیح داده میشود تا ما بیش از پیش به اهمیت این میراث گرانبها پی ببریم.
در پایان Advent Children نشان داده میشود که Cloud با دیدن خوشحالی Zack و Aerith بارگناهان گزشته خود را فراموش میکند.
Sephiroth
Sephiroth (که تلفظ اسمش چه به زبان ما و چه به ژاپنی سفیروث هست/Sefirosu ) بدون بحث بهترین شخصیت منفی تمام بازی ها و کتب معاصر است! که طبق نظر کارشناسان تنها Lord Voldemort (شخصیت منفی Harry Potter ) از لحاظ پرداخت شخصیتی توان رقابت با او را دارد.Sephiroth از بسیاری از شخصیت های اصلی بهترین بازی ها پرداخت شخصیتی بهتری دارد به طوری که همین امر باعث شده است که Sephiroth به همراه Cloud Strife جزو چهار شخصیت محبوب تمام بازی های تاریخ قرار بگیر و تنها شخصیت منفی باشد که توانسته به این درجه از محبوبیت دست یابد.
Sephiroth در راس سربازان محافظ Shin-Ra یعنی Soldire ها قرار دارد و مانند ستاره ای دست نیافتنی به نظر میرسد.Sephiroth در اپتدا دارای یک شخصیت خوب است (که FFVIICC به بیان این موضوع می پردازد) ولی زمانی متوجه میشود که برای اهداف شوف انسان ها و مخصوصا Shin-Ra به وجود آمده و در واقع یک موجود آزمایشگاهی است که توسط دکتر هوجو (Hojo) و از ژن های ژنووا (Jenova) خلق شده از Shin-Ra و چندی بعد از کل انسان متنفر میشود و تصمیم به نابودی انسان ها میگیرد.
Sephiroth از لحاض شخصیتی دارای عقدهی ادیپ (عشق کودکان 3 تا 9 سال به والدین جنس مخالف که بر گرفته از ادیپیوس که بدون اطلاع پدر خود را میکشد و باز هم بدون اطلاع با مادر خود ازدواج میکند و مرتکب گناه بزرگی میشود و باعث بوجود آمدن بلایای زیادی میشود, است.) است.Sephiroth به مادر خود Jenova علاقه بسیار زیادی دارد که باعث جذابیت هر چه بیشتر این کارکتر میشود.به عقیدی گروه بسیار زیادی (از جمله خود من) Sephiroth ذات خوبی دارد و کارهای بد او دست خودش نیست و عامل اصلی این تغییر شخصیت او کارهای کثیف انسان هاست.شخصیت پردازی این کارکتر به قدری قوی می باشد که همواره شما در طول بازی از او و قدرتش میترسید! و باور میکنید که هنگام مواجهه با Sephiroth نفر سوم شخص مرگ است.به همین دلیل هنگامی که شما موفق به شکست Sephiroth میشوید احساس بی نهایت خوشایندی به شما دست میدهد و واقعا احساس میکنید که زمین را نجات داده اید!
Sephiroth نیز در کلاس Bishoen و با موهای بلند و سفید و یونیفرم مشکی طراحی شده است.این تقابل رنگ لباس و موی Sephiroth برای بیان دو نیمه خوب و بد این کارکتر می باشد.در FFVII در یک سکانس CG عالی رفتن Sephiroth به سمت تاریکی نشان داده میشود که همواره جزو بهترین CG تمام بازی ها از آن یاد میشود و آن را با فیلم های هنری بزرگ مقایشه میکنند.در این سکانس Sephiroth در حالی که در آتش قرار دارد پشت کرده و به سمت سیاهی میرود.این صحنه مورد تقلید هزاران شرکت بازی سازی قرار گرفته است!
Aerith Gainsborough
Aerith (اریس و در زبان ژاپنی اریسو/Earisu ) یکی از محبوب ترین شخصیت های زن در تمام بازی های تاریخ می باشد.شخصیتی معصوم و فوقالعاده دوست داشتنی که با اینکه مدت زمان کوتاهی در بازی حظور دارد , گیمر ها چنان ارتباط عمیقی با او برقرار کردند که وقتی Aerith کشته شد , مسئولین SE تهدید به قتل شدند!!
Aerith که به دختر گل فروش (Flower Girl ) نیز مشهور است , اخرین فرد از نژاد سترا (Cetra) ها می باشد که دارای قدرت های بسیار زیادی است که خودش هم از وجود آنها اطلاعی ندارد. وی در کودکی یتیم شده و توسط یک زن بیوه که شوهر خود را در جنگ از دست داده بود , بزرگ شده است.Aerith از طریق فروش گل های که خود آنها را در یک کلیسای مخروبه پرورش میدهد امرار معاش می کند.Aerith در گزشته عاشق Zack بوده ولی Zack به خاط نجات جان Cloud کشته میشود.3 سال بعد از ان ماجرا Cloud Strife در حین فرار به Aerith برخورد میکند و Aerith به دلیل شباهت های Cloud با Zack به Cloud علاقه مند میشود.Cloud نیز در یک رابطه دوطرفه به Aerith دل میبنند.(البته Aerith هیچ وقت واقعا Cloud رو دوست نداشت.Cloud هم همیشه به خاطر دوست داشتن Aerith احساس گناه میکرد چون خودش و Tifa به هم علاقه مند بودند) البته این رابطه عاطفی زیاد دوام نمی آورد , چون با Sephiroth بنا به دلایلی Aerith را به قتل میرساند و بار سنگین گناه را به دوش Cloud Strife اضافه میکند.به این ترتیب Aerith هیچ وقت به عشق خود نمیرسد.
شخصیت پردازی Aerith به قدری قوی می باشد که وقتی Aerith توسط Sephiroth کشته میشود , شما واقعا احساس می کنید که یکی از اعضای خانواده خود را از دست داده اید.این احساس به قدری شدید است که بعد از گزشت 10 سال از FFVII در یک نظر سنجی عاطفی ترین صحنه بازی های کامپیوتری , صحنه وداع Cloud Strife با بدن Aerith در شهر ممنوعه انتخاب شد.روابط عشقی و عاطفی که بین Cloud , Zack , Aerith ,Tifa وجود داشت در هیچ عنوان دیگری قابل رویت نیست.
در پایان Advent Children نشان داده میشود که Aerith بین زندگی و مرگ رار دارد و بین Cloud و زندگی و Zack و مرگ , Zack را انتخاب میکند و به همراه Zack به سمت روشنایی میرود.
Tifa Lockhart
Tifa (تیفا که در نسخه ژاپنی بازی فامیلی او Rokkuhāto هست) به همراه Aerith و Rinoa جزو محبوب ترین شخصیت های زن بازی ها می باشند.Tifa دختری مهربان با قلبی طلائی است که مقام و منزلت بهشتی دارد.Tifa دوست کودکی Cloud و یکی از مهم ترین عضو های Avalanch و کسی است که Cloud را تشویق میکند که به Avalanch بپیوندد و علیه Shin-Ra فعالیت کند.
Tifa از دوران کودکی به Cloud علاقه مند است.Tifa در طول بازی Cloud را همراهی میکند و به همراه او با Shin-Ra و Sephiroth مبارزه میکند.
Tifa همان طور که گفته شد با موهای بلند سیاه و چشمان قهوای کمرنگ طراحی شده است تا طراحان بازی بتوانند محبت را در چشمان و چهری او نشان دهند.
در Advent Children نشان داده میشود که Tifa و Cloud به همراه Denzel و Marlene با هم زندگی میکنند و تشکیل یک خانواده را داده اند.
Vincent Valentine
Vincent (وینسنت .که به زبان ژاپنی وینسنتو تلفظ میشه /Vinsento Varentain) یکی از مرموز ترین و محبوب ترین Undead در بین کارکتر های تمام بازی های تاریخ می باشد.همچنین Vincent از محبوب ترین کارکترها بین خانوم ها می باشد. بار گزشته ای که Cloud به دوش میکشد در مقابل Vincent هیچ است!
Vincent در جوانی به گروه Turks که از محافظان Shin-Ra بودند میپیوندد , گروهی که قتل و دزدی و ادم ربایی در راس دستور کار آنها قرار داشت.Vincent مسئول نظارت بر پروژه ای تحت سرپرستی پدرش که از دانشمندان Shin-Ra بود , میشود.در این بین Vincent با یک دانشمند جوانی به نام Lucrecia Crescent آشنا میشود و به او دل میبندد.پدر Vincent به خاطر حفظ جان Lucrecia در طی یک اتفاقی جان خود را از دست میدهد , همین اتفاق باعث میشود که آن دو تا مدت ها از هم دور بمانند تا اینکه Vincent در طی پروژه مخفی Jenova در شهر Nibelheim دوباره با Lucrecia ملاقات میکند و سعی میکند که به او ابراز علاقه کند , ولی Lucrecia که به خاطر جریان مرگ پدر Vincent احساس گناه میکند و به او توجهی نمیکند.
Lucrecia با همکار خود Hojo ازدواج میکند و نتیجه این این ازدواج کودکی میشود که میزبان سلول های Jenova شده بود.Vincent که از مخالفین استفاده از انسان ها در پروژه های آزمایشگاهی بود با Hojo مخالفت میکند و Hojo نیز برای اینکه مخالفین طرح را ساکت کند با یک تیر Vincent را میکشد.Lucrecia که زندگی خود را مدیون پدر Vincent بود , برای حفظ جان Vincent , نوعی از Chaos (یکی از سه عنصر هستی که میتواند زمینه رشد Omega عنصر ویرانگر را فراهم کند) را به بدن او تزریق میکند و دوباره او را زنده میکند و برای اینکه اثرات منفی Chaos کاهش یابد , Protomateria را به بدن او تزریق میکند و Vincent به یک خواب طولانی فرو میرود , تا اینکه توسط یک گروه به نام Avalanch به رهبری Cloud Strife در تابوتی در عمارت Shin-Ra از خواب بیدار میشود تا به همراه آنها زمین را از خطر نابودی توسط Sephiroth نجات دهد...
Vincent از لحاظ شخصیت پردازی به قدری در سطح بالایی قرار داشت که با این که یک شخصیت مخفی در بازی بود , به راحتی SE بر روی او مانور داده و بازی DOC را بر اساس شخصیت او ساخته تا علاوه بر فراهم کردن مقدمات ساخت ادامه FFVII , داستان Vincent را کامل کرده و ابهاماتی که در ضهن گیمر ها در مورد او بوجود آمده بود پاسخ دهد.
Vincent شخصیتی است که با یک دست مصنوعی به رنگ طلائی و یک شنل قرمز رنگ که به دور گردن خود میپیچد طراحی شده است.رنگ قرمز رنگ شنل Vincent نماد گزشته دردناک او می باشد.Vincent مجهز به یک تفنگ سه لول می باشد که Cerberus نام دارد.(Cerberus نام سگی سه سر در افسانه های یونان است که نگهبان جهان مردگان است و که توسط هرکول از پای در می آید.)
Vincent در سن 27 سالگی مرده است واز آنجایی که از طریق Chaos تبدیل به Undead شده است , همیشه در این سن باقی می ماند.
Zack Fair
Zack (زک , تلفظ ژاپنی ان زکوسو می باشد/Zakkusu Fea ) یکی از خارق العاده ترین شخصیت های این بازی می باشد.با اینکه در بازی حظور بسیار اندکی داشت و تنها در بعضی فلش بک های خاطرات Cloud حظور داشت , توانست به چنان محبوبیت عظیمی دست پیدا کند که SE از روی این کارکتر یک بازی سوا برای PSP به نام Crisis Core ساخت.Zack برای Cloud به مانند یک برادر بزرگ تر می بود که Cloud در سایه حمایت او قرار داشت.
Zack مانند Cloud در جوانی رویای پیوستن به نیروهای Soldire را در سر میپروراند.به همین خاطر از زادگاه خود شهر Gongaga , به شهر Midgar (شهری که به مناسبت کشف Sako ساخته شد) میرود تا به نیروهای Shin-Ra ملحق شود.آرزوی Zack پیوستن به گروه سه نفری استثنائی نیرو های Soldire یعنی Sephiroth , Genesis , Angealo است. در این بین که Zack تحت شاگردی Angealo است با دختری به نام Aerith آشنا میشود و عاشق میشود.Zack در نیروهای Soldire پیشرفت کرده و به عضوی نیرومند تبدیل میشود تا اینکه روزی Cloud که پسر نوجوانی بود به نیروهای Soldire میپیوندد و Zack او را تحت حمایت خود قرار میدهد تا اینکه در آخر برای نجات جان Cloud خود را در مقابل Sephiroth قرار میدهد و توسط نیرو های Shin-Ra کشته میشود.
Zack قبل از مرگ استادش Angealo شمشیر Buster Sword را از او میگیرد و قبل از مرگ خودش ان را به Cloud میدهد.اینجاست که ما متوجه اهمیت میراث Buster Sword میشویم....
Barret Wallace
Barret (بارت , که در زبان ژاپنی بارتو تلفظ میشود/Baretto Wōresu ) رئیس گروه شورشی Avalanche است.Barret با فعالیت های کمپانی Shin-Ra و استفاده آنها از Mako مخالف است و عقیده دارد که اینکار باعث نابودی زمین میشود , به همین ترتیب گروه شورشی Avavlanche را تاسیس کرد تا جلوی فعالیت های این کمپانی را بگیرد.
Barret در اپتدا وکیل مدافع پروژه ساخت راکتور های Mako کمپانی Shin-Ra در اطراف شهر بود .روزی در یک اتفاق راکتور منفجر میشود و به این ترتیب تمام شهر نابود میشود و تنها Barret و بهترین دوستش Dyne از این حادثه جان سالم به در میبرند.مدتی بعد Barret و Dyne توسط یکی از سربازان Shin-Ra یعنی Scarlet مورد حمله قرار میگیرند و به این ترتیب Dyne توسط Scarlet کشده میشود و Barret سرپرستی Marlene را به عهده میگیرد.
به همین ترتیب انتقام و اندیشه نجات زمین انگیزه ای برای Barret می شود تا گروه Avalnche را تاسیس و بر ضد Shin-Ra فعالیت کند.سلاح بارت یک تفنگ 6 لول است که آن را بر روی دست راست خود میبندد.
Cid Highwind
Cid (سید , تلفظ ان به زمان ژاپنی شیدو می باشد/Shiddo Haiuindo ) یکی از دوستان Cloud و همراهان او برای نجات زمین بود.Cid دارای قلبی روشن و پاک است و زمانی که Cloud توسط زهر Mako ناتوان شده بود , رهبری گروه Avalanche را به عهده داشت.Cid ارزوی مسافرت به فضا را دارد.
Cid مخترع هواپیمای دوباله کوچک Bronco توسط Shinra مامور می شودکه در شهر خود یک راکت فضایی پرتاب کند. همکار او Shera مخزن انرژی را کشف می کند و حاضر نمی شود محلی را که قرار است بزودی در آتش بسوزد ترک کند و درنتیجه Cid مجبور می شود در آخرین لحظات از آتش گرفتن راکت جلوگیری کند. او بخاطر این موضوع که Shera سبب نابودی آرزوهایش شده او را نمی بخشد
Cid در جریان "راکت شهر" نقش داشته و به عنوان مسئول این پروژه به شهردار افتخاری شهر خدمت میکرد.Cid برای تحقق آرزوی خیش یعنی سفر به فضا , در پی راه اندازی مجدد راکت و ماموریت فضایی بود ولی زمانی که به اهداف رافوس و Shin-Ra از این طرح پی برد در صدد متوقف کردن و مقابله با Shin-Ra بر آمد.
سلاح Cid یک نیزه بلند می باشد و دارنده یک کشتی هوایی است.
Yuffie Kisaragi
Yuffie (یوفی , که تلفظ ان در هر دو زبان یوفی است/Yufi Kisarag ) یکی از شخصیت های مخفی و یاران CLoud می باشد.Yuffie شخصیت بسیار جالبی دارد.Yuffie علارغم اینکه قلبی مهربان دارد ولی دارای روحیه دزدی! می باشد و هر وقت که Materia های شما خود به خود گم شد باید به سراغ او بروید.
Yuffie برای اینکه دوباره کشور خود Wutai را به افتخار برساند به دنبال Materia ها میگردد.Yuffie یک Ninja با مهارت است و سلاح وی نوعی شیروکن بزرگ نینجا هاست که مانند بومرنگ عمل میکند.رنگ چشمان او قهوای تیره و برای اینکه شیطنت او به چشم بیاید ملبس به یک شورتک کوتاه و یک نمی تنه طراحی شده است.
Red XIII
Red XIII (رد 13 , تلفظ ژاپنی آن ردو می باشد/Reddo Sātīn ) یکی از یاران Cloud می باشد که برای متوقف کردن Shin-Ra به Avalanch پیوسته است.Red XIII یک موجود شبیه شیر اما قرمز رنگ و دمی سر آتشین است که اسم اصلی آن Nanaki می باشد اما دکتر Hojo به او Red XIII می گوید.Red XIII یک موجود بسیار قدرتمند می باشد که زمانی که Cloud برای نجات Aerith به امارت Shin-Ra می روند به آنها می پیوندد.
Cait Sith
Cait Sith (کیت , تلفظ ژاپنی آن کت می باشد/Kett Shee ) یکی از مزخرف ترین شخصیت های تمام FF ها می باشد!
cait Sith یک قمار باز می باشد که در Forbiden City به یاران Cloud می پیوندد.Cait Sith در Dark Tempele کمک بسیار زیادی به بدست آوردن Darck Materia می کند.
همانطور که گفته شد Cait Sith طبق نظر طرفداران مزخرف ترین کارکتر تمام FF ها می باشد که واقعا شخصیت گندی می باشد.این شخصیت به قدری افتظاح بود که در AC فقط شخصیت گربه چکمه پوش حظور داشت!!
Turks
کمپانی Shin-Ra برای محافظت خود از مخالفان و دشمنان دو گروه نیروی محافظ در اختیار داشت.گروه اول Soldier ها به رهبری Sephiroth و گروه دوم , گروه Turks به رهبری Tsung می باشد.گروه اول یعنی Soldier ها با نیرو ها مخالف به طور علنی به مبارزه می پردازند در صورتی که گروه Turks برای اهداف خاصی مورد استفاده قرار میگیرند.قتل افراد مهم , دزدی بعضی جنس های مهم , آدم ربایی و ... از تخصص این گروه می باشد.
اعضای این گروه Tsung , Reno , Rude , Elena می باشد.
Tsung رهبر گروه در زمان جوانی به گروه Turks پیوست و به دلیل 10 سال فعالیت خوب به سرپرستی این گروه در آمد.اولین ماموریت Tsung کمک به Zack در حادثه Genesis بود.
Tsung دارای قدی بلند و موهای بلند مشکی است و همیشه یونیفرم گروه Turks را به صورت منظم و مرتب میپوشد.
Reno بعد از Tsung شخص دوم گروه Turks قرار دارد.Reno دارای شخصیت شوخ می باشد و به جدیت اعضای دیگر گروه نمی باشد.Reno دارای موهای قرمز می باشد که همیشه عینک خود را بر روی موهای خود قرار میدهد.Reno آدم شلخته ای می باشد و هیچ کراوات نمی بندد و همیشه دکمه های کت و یقه پیرهنش باز است!Reno مجهز به یک Stun Baton است که آن را Electro-Mag Rod می نامد.با این که Reno ادم تنبلی است اما مهارت زیادی در مبارزات دارد.
Rude دوست صمیمی Reno است.Rude شخصیتی مصمم و دارای قد بلند و سری تاس می باشد.Rude از هیچ سلاحی استفاده نمی کند و ترجیح میدهد که در مبارزات از زور و بازوی خود استفده کند.در مورد ملیت Rude مدت ها بحث هایی بود و به خیلی از افراد بر این عقیده بودند که ملیت Rude کشوری در شمال آفریقا می باشد تا اینکه تتسویا نومورا اعلام کرد که ملیت او کشوری در شمال آمریکا می باشد!
Elena عضو تازه کار این گروه و تنها عضو زن این گروه می باشد.Elena دارای موهای بلند کوتاه و چشمان قهوای می باشد.پدر Elena استاد Military Academy در Shin-Ra می باشد.Elena دانش آموز سال سوم کالج می باشد.
نکته ای که در مورد این گروه مزدور وجود دارد این است که تمامی این کارکتر ها شبیه به گانگستر های فیلم Good Fellas می باشند!!
همانطور که گفته شد Vincent نیز در جوانی عضو این گروه بوده است.
Jenova
Jenova یک از بزرگترین Antagonists های بازی می باشد.دکتر Hojo از سلول های Jenova برای نیرومند کردن سربازان استفاده می کرد و Sephiroth نیز کلونی از Jenova به حساب می آید.Cloud Strife نیز حامل این سلول ها است و به همین دلیل می تواند با سفیروث در ارتباط باشد و در بعضی از مواقع به ذهن Sephiroth راه پیدا کند.
البته در FFVII شخصیت های دیگری نظیر Rufus و Dio و Elmyra , ... نیز وجود دارد که توضیح در باری همه آنها از حوصله این مقاله خارج است.البته سعی می شود که در همین تاپیک به تدریج همه شخصیت های این بازی معرفی شود.
داستان FFVII جزو بهترین و پیچیده ترین داستان ها در تمام بازی های کامپیوتری می باشد.شرح داستان کامل این بازی در این تاپیک مقدور نمی باشد ولی با توجه به معرفی کوتاه شخصیت های کلیدی این عنوان میتوان به صورت مختصر به داستان FFVII اشاره کرد:
"
Cetra نژاد سرگردانی است با منشا نامعلوم پس از یک مسافرت طولانی و سخت بر روی زمین ساکن می شود.بعضی از این Cetra ها ( که بعدها به نام Ancients شناخته می شوند) به مسافرت خود ادامه می دهند ولی دیگران روی زمین باقی مانده و به انسان ها تبدیل می شوند.Cetra ها لوحی را ایجاد می کنند که وجود Chaos و Omega و سایر اهدافشان را توضیح می دهد.این لوح توسط دکتر Grimoire Valentine و دکتر Lucrecia Crescent کشف می شود.
کمپانی Shin-Ra Electric مرکز تولید انرژی در سراسر دنیاست. کمپانی Shin-Ra با استفاده از دانشمندان خود به تکنولوژی ویژه ای دست یافت که با استفاده از این تکنولوژی می توان با استفاده از Life Stream که منشا زندئگی تمام موجودات زمین است و در اعماق زمین جریان دارد , به تولید انرژی Mako بپردازد.
وجود Shin-Ra راهی به سوی Midgar باز می کند: شهری که در مرکز قدرت زمین واقع شده است. 8 راکتور در اطراف شهر Midgar گذاشته شده تا نیرو را در دو سطح تامین کند: بالای شهر و پایین شهر.
از آنجا که Midgar نمی تواند تا ابد پایدار باشد Shin-Ra شروع به تحقیقاتی در زمینه "سرزمین وعده داده شده" می کند: سرزمینی که تنها Ancients ها از محل آن باخبرند و Shin-Ra تصمیم دارد شهر Midgar جدید را در آنجا بسازد( لوحی که توسط دکتر Grimoire Valentine و دکتر Lucrecia Crescent کشف شد حاوی اطلاعاتی برای کشف این سرزمین بود)
پرفسور Gast یکی از دانشمندان بزرگ Shin-Ra با رهبری تیمی شامل مرد جوانی بنام Hojo و زنی بنام Lucrecia به کوههای Nibelheim می رود. Gast جسد Jenova را از محل دفنش خارج می کند و عقیده دارد که او یک Ancient است و آزمیشگاه خود را در قصر Shin-Ra در نزدیکی شهر ایجاد می کند.
Grimoire Valentine پدر Vincent Valentine لوح باستانی Cetran ها را کشف می کند که حاوی اطلاعاتی درمورد Omega و Chaos است: ترکیبی که قدر به از بین بردن تمام دنیاست.او عقیده دارد این عمل باید در "سرزمین وعده داده شده" انجام شود و به تحقیق روی این موضوع ادامه می دهد. همچینی با همکاری دکتر Lucrecia Crescent موفق به کشف یک غار می شوند جایی که بنظر می رسد محل برخاستن Chaos باشد. همچنین در آنجا ماده اولیه ( Protomateria) را کشف می کنند.
در جریان آزمایش بر روی ماده سیاهی که در غار یافته بودند (که بعدها بعنوان G-substance شناخته شد) ماده روی
دکتر Valentine ریخت . این موضوع بعدا سبب مرگ وی بر اثر زخم حاصل از آن شد.
بعد از مرگ پدر Vincent , وی مسئول نظارت بر پروژه Jenova می شود.Vincent در این بین عاشق Lucrecia می شود ولی Lucrecia که خود را به خاطر مرگ پدر Vincent مقصر میدانست به او توجهی نمیکند .Lucrecia عاشق Hojo میشود و خود و فرزند متولد نشده اش را به Hojo میسپارد.Hojo نیز ژن های Jenova را در بدن جنین فرزند Lucrecia قرار میدهد.بعد از تولد فرزند Lucrecia نام او را Sephiroth می گزارند و به او میگویند که مادرش Jenova هنگام تولد او مرده است.
دکتر Gast که دیوانگی Hojo در انجام اهدافش میبیند از ترس وی گریخته و سعی میکند که با پیدا کردن Peromis Land وی را متوقف کند.دکتر Gast از ترس Hojo به مسافرخانه Icicle در شمال فرار می کند. در آنجا با یک Cetra بنام Ifalna که آخرین بازمانده نژاد خود است برخورد می کند و امیدوار است بتواند از وی در مورد " سرزمین وعده داده شده" بپرسد. دکتر Gast از مصاحبه ای که با او می کند یک نوار ویدیو تهیه می کند اما عاشق وی می شود.دکتر Gast و Ifalna صاحب یک فرزند می شوند. آنها اسم دخترشان را Aeris می گذارند.پس از تولد Aerith دکتر Hojo دکتر Gast را پیدا میکند و پس کشتن او متوجه میشود که همسر او آخرین بازمانده است او و فرزندش را با خود به آزمایشگاه خود می برد.
Ifalna سعی می کند با Aeris از چنگ Hojo فرار کند. با وجود صدمه شدیدی که Ifalna می بیند موفق می شود خود را به قطاری که به شهر Midgar می رود برساند. زنی بنام Elmyra آن دو را می یابد و به مادر در حال مرگ قول می دهد از دخترش Aeris مراقبت کند.Aerith در پیش Elmyra بزرگ میشود اما از نیروی خود که از مادرش به ارث برده بود خبری نداشت.
در اپتدا افراد زیادی به دلیل موفقیت Shin-Ra در تولید Mako موافق این تکنولوژی بودندو به همین ترتیب کمپانی Shin-Ra شروع به احداث راکتورهای تولید Mako در نقاط مختلف کرد.اما بعد از مدتی معلوم شد که این استفاده بی رویه از Life Stream برای تولید Mako به روح زمین یا Gaia آسیب می رساند.به همین دلیل گروه های مختلفی به مخالفت با Shin-Ra پرداختند.
ُShin-Ra برای مقابله با این شورشی ها گروه Soldier ها را تشکیل داده تا شورشی ها را سرکوب کنند.رهبر Soldier ها Sephiroth افسانه ای بود.Zack نیز افراد درجه 1 یک نیرو ها به شمار میرفت.Cloud نیز که جزو نیرو های Grunt بود در حالی که نیمه پایینی صورتش را پوشانده بود اغلب به دنبال Sephiroth و Zack به ماموریت ها میرفت.
Sephiroth زمانی که به همراه Zack و Cloud به Nible میرود تا از حمله هیولا ها به راکتور ها محافظت کنند , ازمایشگاه های مخفی در کوه های Nible را کشف میکند و متوجه میشود که خودش یک کلونی از Jenova است و به همین دلیل شورش میکند و خود را فرد منتخب اعلام میکند و به دنبال Jenova میگردد. Tifa که پدرش توسط Sephiroth کشته شده بود برای انتقام به دنبال او میرود.Zack نیز که از موضوع خبر دار شده بود او را تعقیب میکند و Cloud نیز به تعقیب Zack میرود! زمانی که سفیروث مشغول برداشتن محفظه Jenova بود , Tifa به Sephiroth بدون شمشیر حمله میکند ولی شکست خورده و به شدت زخمی می شود.Zack و Cloud نیز به دنبال او به سفیروث حمله میکنند ولی آنها نیز شکست خورده و زخمی میشوند ولی Cloud در حالی که به شدت زخمی بود موفق میشود که شمیر را در بدن Sephiroth فرو کند و او را بکشد.
Tifa توسط Zangan نجات می یابد ولی Cloud و Zack توسط Hojo به آزمایشگاه برده میشوند تا بر روی آنها تحقیق شود که آیا میتوان از روی آنها کلون های دیگری از Sephiroth ساخت یا نه؟ Cloud یه آزمایشات Hojo جواب نمیدهد و بدنش آلوده Jenova نمیشود.Zack زودتر از Cloud بهبود می یابد و از دست Hojo فرار میکند و Cloud را نیز با خود میبرد.اما در راه با سربازان Shin-Ra مواجه میشود و توسط آنها کشته میشود.
5 سال بعد از این اتفاقاتBarret که خود در اپتدا از حامیان ساخت راکتور ها بود , با مشاهده اثرات مخرب این راکتور ها تصمیم به مقابله با Shin-Ra میگیرد و گروه Avalanche را تشکیل میدهد.گروه Avalanche که Cloud نیز در عضو ان بود در پی نابودی راکتورها و کمپانی Shin-Ra بودند که متوجه شدند Sephiroth , قهرمان و رئیس Soldier ها که تصور می شد سال ها پیش در شهر Nibeleheim نابود شده است , دوباره به برگشته و تصمیم به گرفتن انتقام از Shin-Ra تمامی مردم می باشد.به همین دلیل هم گروه Avalanche و هم Shin-Ra با اهداف مختلف به تعقیب Sephiroth پرداختند.
Aerith که آخرین فرد از نژاد Cetra ها بود , به گروه Avalanche ملحق میشود.Sephiroth زمانی که متوجه میشود که Aerith برای او خطرناک است و قدرت نژاد او توانایی نابود کردن او را دارد در شهر ممنوعه Aerith را می کشد اما روح Aerith در Life Stream باقی می ماند.
Sephiroth همچنان به نابود کردن زمین ادامه می داد و در صدد احضار شهاب سنگی مهلک و برخورد آن با زمین برای نابودی کامل انسان ها بود.گروه Avalanche در میابند که تنها راه نجات زمین احظار جادوی مقدس می باشد , و به این ترتیب پس از تلاش های بسیار زیاد Sephiroth را نابود کرده و جادوی مقدس را از درون روح Aerith احضار می کنند و به این ترتیب زمین و Gaia را از نابودی نجات می دهند."
FFVII به لطف استعداد و وسواس و دقت بالای نومورا علاوه بر داستان در زمینه مبارزات و گیم پلی نیز در کیفیت بالایی قرار داشت , به طوری که سیستم اکشن آن سال ها مورد تقلید بازی های زیادی قرار گرفت.
FFVII در 31 ژانویه سال 1997 در ژاپن منتشر شد و توانست در 48 ساعت اول فروشی بالغ بر 3 ملیون نسخه داشته باشد. FFVII سپس توسط ناشر بزرگ آمریکایی یعنی EA در آمریکا منتشر شود و توانست علاوه بر اینکه به فروش بسیار زیادی دست یابد , ژانر JRPG را نیز به غربی ها معرفی و در بین آنها محبوب کند.FFVII در مجموع بیش از 9.5 ملیون نسخه در تمام دنیا فروش کرد و توانست بعد از GT دومین بازی پرفروش کنسول PS باشد.
Final Fantasy VII Ultimate , شروع یک افسانه
در TGS سال 2003 , شرکت SE اعلام کرد که یک پروژه تکمیلی برای FFVII در نظر گرفته است که شامل یک فیلم CG و چندین بازی برای PS2 و کنسول های دستی و گوشی های موبایل می شود.بعد از رونمایی تمامی این پروژه ها شرکت SE اعلام کرد که هنوز پروژه اصلی FFVIIU انونس نشده است و آنها قصد دارند که آن را در E3 2006 رو نمایی کنند.
با توجه به TechDemo منتشر شده در E3 05 که در واقع بازسازی Intro CG عنوان FFVII بود , شایعات بسیاری راه اندازی شد که این عنوان مخفی بازسازی FFVII می باشد.
البته با توجه به اینکه سنت دیرینه Square Soft مبنی بر نساختن یک ادامه بر عنوان های خود با FF X-2 شکسته شده بود , از همان اول حدث هایی زده میشد که شاید این پروژه مخفی ادامه ای بر FFVII باشد اما بیشتر شایعه بازسازی FFVII بر سر زبان ها بود (انگار که ادامه FFVII انچنان رویایی بود که در تخیل هم نمیگنجید!)
با عرضه DOC در پایان مخفی این بازی کارکتر جدیدی به نام Genesis معرفی شد که دوباره به شایعات شدت بخشید.هاشیماتو در یک مصاحبه ای اعلام کرده بود که "ما داستان Vincent را تمام کرده ایم!" و در جایی دیگر در باری پایان مخفی DOC اعلام کرده بود که "این میتواند شروعی برای عنوان دیگری باشد!"
بعد از تمام این صحبت های رمز آلود عنوان فوق زیبای FFVIICC منتشر شد که به تفصیل به معرفی شخصیت Genesis میپرداخت.با توجه به اینکه اتفاقات CC در حدود 10 سال قبل تر از جریانات DOC اتفاق می افتند و در پایان CC به نظر میرسد که Genesis مرده است , مشخص شد که Genesis نمرده (چون در پایان مخفی DOC دیده شده)...
با توجه به مقدماتی که این دو عنوان فراهم کرده اند , به نظر میرسد که این عنوان مخفی همان ادامه FFVII باشد که البته تا چند روز آینده یا در نهایت در TGS امسال رو نمایی خواهد شد.
البته گفته شده است که FFVII Spin-Off در SE PP امسال فقط رونمایی میشود و معرفی کامل آن در TGS امسال می باشد.
از این عنوان هنوز هیچ اطلاعاتی منتشر نشده است ولی اگر کیفیت بازی در حد همان TD ای باشد که در 3 سال پیش پخش شد , باشد گفت که گرافیک بازی در حد بسیار بالایی قرار دارد!(البته بنا به دلایلی زیاد نمیشه به Trailer هایی که Sony در E3 05 پخش کرد اتمینان کرد!)
نکته ای که در مورد این پروژه قابل بحث است این است که این عنوان بدون شک یک JRPG مانند عنوان های دیگر این سری نیست!
سال هاست که SE برای بدست آوردن سود بیشتر و داشتن سهم بیشتری از بازار غرب در پی ایجاد تغییراتی در در سبک بازی های معروف خود دارد.با توجه به اینکه عنوان هایی چون FF و DQ در وضعیت خاصی قرار دارند همواره تغییرات در شماره های اصلی این عنوان ها با احتیاط انجام می شود ولی این شرایط خاص برای عنوان های فرعی صدق نمیکند.
SE تغییرات زیادی را در عنوان های DOC و CC انجام داد و با توجه به رسیدن موفقیت در فرمول گیم پلی CC توانست این بازی را هم برای طرفداران ژاپنی JRPG و هم برای گیمر های غربی جذاب کند.
بدون شک این عنوان نیز دارای یک همچین تغییراتی می باشد.البته مانند DOC به کلی تبدیل به یک بازی اکشن نخواهد شد ولی بدون شک گیم پلی مانند CC عرضه خواهد کرد چون این سبک بازی امتحانش را با CC پس داده است.
ادامه FFVII به صورت انحصاری برای کنسول PS3 در حال ساخت می باشد و تا چند روز آینده در SE PP به صورت رسمی انونس خواهد شد.پس بهتر است که همگی آماده شویم تا افسانه Buster Sword را اینبار در PS3 و با قدرت کنسول های نسل هفتم تجربه کنیم.پیش به سوی افتخار.....
هر گونه کپی برداری از این مقاله غیر قانونی و پیگرد قانونی دارد!
سال هاست که از انتشار آن افسانه میگزرد ؛ افسانه Buster Sword . عنوانی که سبک JRPG را به کلی تکان داد و راه جدیدی را در این سبک گشود.عنوانی که باعث آشنا شدن ملیون ها گیمر با سبک JRPG شد.افسانه Final Fantasy VII!
پس از اتمام دوران کنسول های 16 بیتی , شرکت Sony نیز اعلام کرد که در نسل جدید قصد رونمایی کنسول خود را دارد.کنسولی که تبدیل به بلای جان Nintendo شد!
شرکت Square Soft که به لطف ساکاگوچی و FF تبدیل به یک شرکت بسیار بزرگ شده بود و همواره روابط بسیار دوستانه و نزدیکی با Nintendo داشت , به یک باره تغییر رویه داد و به حامیان شرکت Sony پیوست.دلیل این امر علاوه بر عمل کرد فوقالعاده مسئولین Sony , استفاده شرکت Nintendo از کارتریج به عنوان درایو کنسول خود بود.با وجود وارد شدن تکنولوژی CD که هم حجم بالا تری نسبت به کارتریج داشت , و هم بسیار ارزان تر بود , علارغم اینکه Sony در کنسول خود از CD استفاده میکرد Nintendo همچنان بر استفاده از کارتریج اصرار داشت.همین امر باعث شد که شرکت Square Soft و به دنبال آن Enix به حامیان Sony و Playstation بپیوندند و عرضه سری FF برای کنسول های Nintendo به اتمام برسد.
به این ترتیب اولین FF که افسانه FFVII نام داشت بر روی کنسول Playstation متولد شد.FFVII با اینکه از بسیاری از جهات بهترین بود اما عاملی که FFVII را به این درجه از موفقیت و محبوبیت رساند بدون شک داستان پیچیده و گیرا و شخصیت پردازی های بی نقص آن بود.
FFVII در زمان خود با یک بودجه سرسام آور , در حدود 30 ملیون دلار!! , ساخته شد و طرح داستانی آن از بین حدود 3000 هزار طرح گلچین و انتخاب شد!
بر روی FFVII افراد بسیار مهمی نظیر Kitase و Nomura و Nojima کار کرده اند.FFVII محل درخشش استاد نومورا بود.در FF های قبلی نومورا تنها طراح Boss Fight ها بود ولی در FFVII علاوه بر طراحی شخصیت ها , بیشتر وضیفه پرداخت شخصیت ها بر عهده ایشان بود.
شخصیت های FFVII بدون شک جزو بهترین و محبوب ترین شخصیت ها در کل تاریخ صنعت بازی می باشند و حظور Cloud Strife و Sephiroth در جمع محبوب ترین کارکتر ها نیز شاهدی بر این مدعاست.شخصیت هایی نظیر:
Cloud Strife
نام شخصیت اصلی بازی که دل ملیون ها گیمر را ربوده است! CS بدون شک جزو 4 شخصیت محبوب تمام بازی های تاریخ می باشد.Cloud Strife (کلود استرایف, تلفظ ژاپنی این اسم کراد و چون ژاپنی ها به اخر اسم های خاص یک او اضافه میکنند کرادو استرایفو هست/Kuraudo Sutoraifu) نام یک پسر نوجوان است که آرزوی پیوستن به نیرو های محافظ کمپانی Shin-Ra یعنی Soldiers ها را دارد.بعد ها Cloud Strife به یک گروه شورشی به نام Avalanche (بهمن) که علیه Shin-Ra و Sephiroth به رهبری Barret فعالیت میکند میپیوندد.
اولین نکته ای که در شخصیت پردازی شخصیت Cloud Strife وجود دارد این است که Cloud یک ابر قهرمان که یک تنه همه دشمنان را نابود کند نیست , Cloud یک جوان است که بار غم زیادی را از گزشته خود و به خصوص مرگ دوست خود Zack بر دوش میکشد.Cloud یک شخصیت ضعیفی ندارد ولی همانطور که گفته شد یک کارکتر بی رحم و بی احساس و ماشین ادم کشی نیست.همین نکته باعث شده است که ملیون ها گیمر با این شخصیت به خوبی ارتباط بر قرار کنند(درست مثل Harry Potter ) زیرا علاقه مندان این کارکتر خودشان را در این کارکتر میبینند.
Cloud Strife در کلاس Bishoen (به معنی پسر زیبا ) طراحی شده است تا برای خانوم ها نیز جذاب باشد.به همین دلیل مانند اکثر Bishoen Character های مانگاها مثل Vagabond یا Henzo موهای سیخ سیخی دارد! رنگ زرد موهای Cloud به همراه چشمان آبی او برای نشان دادن یک نوع معصومیت در چهری Cloud است.
جالب است بدانید که در اپتدا قرار بود که Cloud Strife برای تقابل با Sephiroth که موهای بلند سفید دارد , با موهای بلند مشکی طراحی شود ولی به این دلیل که Kitase و Nomura یک شخصیت معصوم میخواستند , استاد Tetsuya Nomura طرح نهایی Cloud Strife را با طرح قبلی جایگزین کرد و موهای مشکی بلند آن به Tifa و چهره و استیل او به Angealo تعلق گرفت.
برای Cloud Strife یک شمشیر بسیار بزرگ طراحی شده است که بیانگر هدف بزرگ و سخت او می باشد.نام این شمشیر Buster Sword می باشد که میراث دوست او و کسی که برای نجات او توسط Sephiroth کشته شد یعنی Zack است.البته در FFVIICC در مورد BS بیشتر توضیح داده میشود تا ما بیش از پیش به اهمیت این میراث گرانبها پی ببریم.
در پایان Advent Children نشان داده میشود که Cloud با دیدن خوشحالی Zack و Aerith بارگناهان گزشته خود را فراموش میکند.
Sephiroth
1.jpg)
Sephiroth (که تلفظ اسمش چه به زبان ما و چه به ژاپنی سفیروث هست/Sefirosu ) بدون بحث بهترین شخصیت منفی تمام بازی ها و کتب معاصر است! که طبق نظر کارشناسان تنها Lord Voldemort (شخصیت منفی Harry Potter ) از لحاظ پرداخت شخصیتی توان رقابت با او را دارد.Sephiroth از بسیاری از شخصیت های اصلی بهترین بازی ها پرداخت شخصیتی بهتری دارد به طوری که همین امر باعث شده است که Sephiroth به همراه Cloud Strife جزو چهار شخصیت محبوب تمام بازی های تاریخ قرار بگیر و تنها شخصیت منفی باشد که توانسته به این درجه از محبوبیت دست یابد.
Sephiroth در راس سربازان محافظ Shin-Ra یعنی Soldire ها قرار دارد و مانند ستاره ای دست نیافتنی به نظر میرسد.Sephiroth در اپتدا دارای یک شخصیت خوب است (که FFVIICC به بیان این موضوع می پردازد) ولی زمانی متوجه میشود که برای اهداف شوف انسان ها و مخصوصا Shin-Ra به وجود آمده و در واقع یک موجود آزمایشگاهی است که توسط دکتر هوجو (Hojo) و از ژن های ژنووا (Jenova) خلق شده از Shin-Ra و چندی بعد از کل انسان متنفر میشود و تصمیم به نابودی انسان ها میگیرد.
Sephiroth از لحاض شخصیتی دارای عقدهی ادیپ (عشق کودکان 3 تا 9 سال به والدین جنس مخالف که بر گرفته از ادیپیوس که بدون اطلاع پدر خود را میکشد و باز هم بدون اطلاع با مادر خود ازدواج میکند و مرتکب گناه بزرگی میشود و باعث بوجود آمدن بلایای زیادی میشود, است.) است.Sephiroth به مادر خود Jenova علاقه بسیار زیادی دارد که باعث جذابیت هر چه بیشتر این کارکتر میشود.به عقیدی گروه بسیار زیادی (از جمله خود من) Sephiroth ذات خوبی دارد و کارهای بد او دست خودش نیست و عامل اصلی این تغییر شخصیت او کارهای کثیف انسان هاست.شخصیت پردازی این کارکتر به قدری قوی می باشد که همواره شما در طول بازی از او و قدرتش میترسید! و باور میکنید که هنگام مواجهه با Sephiroth نفر سوم شخص مرگ است.به همین دلیل هنگامی که شما موفق به شکست Sephiroth میشوید احساس بی نهایت خوشایندی به شما دست میدهد و واقعا احساس میکنید که زمین را نجات داده اید!
Sephiroth نیز در کلاس Bishoen و با موهای بلند و سفید و یونیفرم مشکی طراحی شده است.این تقابل رنگ لباس و موی Sephiroth برای بیان دو نیمه خوب و بد این کارکتر می باشد.در FFVII در یک سکانس CG عالی رفتن Sephiroth به سمت تاریکی نشان داده میشود که همواره جزو بهترین CG تمام بازی ها از آن یاد میشود و آن را با فیلم های هنری بزرگ مقایشه میکنند.در این سکانس Sephiroth در حالی که در آتش قرار دارد پشت کرده و به سمت سیاهی میرود.این صحنه مورد تقلید هزاران شرکت بازی سازی قرار گرفته است!
Aerith Gainsborough
1.jpg)
Aerith (اریس و در زبان ژاپنی اریسو/Earisu ) یکی از محبوب ترین شخصیت های زن در تمام بازی های تاریخ می باشد.شخصیتی معصوم و فوقالعاده دوست داشتنی که با اینکه مدت زمان کوتاهی در بازی حظور دارد , گیمر ها چنان ارتباط عمیقی با او برقرار کردند که وقتی Aerith کشته شد , مسئولین SE تهدید به قتل شدند!!
Aerith که به دختر گل فروش (Flower Girl ) نیز مشهور است , اخرین فرد از نژاد سترا (Cetra) ها می باشد که دارای قدرت های بسیار زیادی است که خودش هم از وجود آنها اطلاعی ندارد. وی در کودکی یتیم شده و توسط یک زن بیوه که شوهر خود را در جنگ از دست داده بود , بزرگ شده است.Aerith از طریق فروش گل های که خود آنها را در یک کلیسای مخروبه پرورش میدهد امرار معاش می کند.Aerith در گزشته عاشق Zack بوده ولی Zack به خاط نجات جان Cloud کشته میشود.3 سال بعد از ان ماجرا Cloud Strife در حین فرار به Aerith برخورد میکند و Aerith به دلیل شباهت های Cloud با Zack به Cloud علاقه مند میشود.Cloud نیز در یک رابطه دوطرفه به Aerith دل میبنند.(البته Aerith هیچ وقت واقعا Cloud رو دوست نداشت.Cloud هم همیشه به خاطر دوست داشتن Aerith احساس گناه میکرد چون خودش و Tifa به هم علاقه مند بودند) البته این رابطه عاطفی زیاد دوام نمی آورد , چون با Sephiroth بنا به دلایلی Aerith را به قتل میرساند و بار سنگین گناه را به دوش Cloud Strife اضافه میکند.به این ترتیب Aerith هیچ وقت به عشق خود نمیرسد.
شخصیت پردازی Aerith به قدری قوی می باشد که وقتی Aerith توسط Sephiroth کشته میشود , شما واقعا احساس می کنید که یکی از اعضای خانواده خود را از دست داده اید.این احساس به قدری شدید است که بعد از گزشت 10 سال از FFVII در یک نظر سنجی عاطفی ترین صحنه بازی های کامپیوتری , صحنه وداع Cloud Strife با بدن Aerith در شهر ممنوعه انتخاب شد.روابط عشقی و عاطفی که بین Cloud , Zack , Aerith ,Tifa وجود داشت در هیچ عنوان دیگری قابل رویت نیست.
در پایان Advent Children نشان داده میشود که Aerith بین زندگی و مرگ رار دارد و بین Cloud و زندگی و Zack و مرگ , Zack را انتخاب میکند و به همراه Zack به سمت روشنایی میرود.
Tifa Lockhart
Tifa (تیفا که در نسخه ژاپنی بازی فامیلی او Rokkuhāto هست) به همراه Aerith و Rinoa جزو محبوب ترین شخصیت های زن بازی ها می باشند.Tifa دختری مهربان با قلبی طلائی است که مقام و منزلت بهشتی دارد.Tifa دوست کودکی Cloud و یکی از مهم ترین عضو های Avalanch و کسی است که Cloud را تشویق میکند که به Avalanch بپیوندد و علیه Shin-Ra فعالیت کند.
Tifa از دوران کودکی به Cloud علاقه مند است.Tifa در طول بازی Cloud را همراهی میکند و به همراه او با Shin-Ra و Sephiroth مبارزه میکند.
Tifa همان طور که گفته شد با موهای بلند سیاه و چشمان قهوای کمرنگ طراحی شده است تا طراحان بازی بتوانند محبت را در چشمان و چهری او نشان دهند.
در Advent Children نشان داده میشود که Tifa و Cloud به همراه Denzel و Marlene با هم زندگی میکنند و تشکیل یک خانواده را داده اند.
Vincent Valentine
1.jpg)
Vincent (وینسنت .که به زبان ژاپنی وینسنتو تلفظ میشه /Vinsento Varentain) یکی از مرموز ترین و محبوب ترین Undead در بین کارکتر های تمام بازی های تاریخ می باشد.همچنین Vincent از محبوب ترین کارکترها بین خانوم ها می باشد. بار گزشته ای که Cloud به دوش میکشد در مقابل Vincent هیچ است!
Vincent در جوانی به گروه Turks که از محافظان Shin-Ra بودند میپیوندد , گروهی که قتل و دزدی و ادم ربایی در راس دستور کار آنها قرار داشت.Vincent مسئول نظارت بر پروژه ای تحت سرپرستی پدرش که از دانشمندان Shin-Ra بود , میشود.در این بین Vincent با یک دانشمند جوانی به نام Lucrecia Crescent آشنا میشود و به او دل میبندد.پدر Vincent به خاطر حفظ جان Lucrecia در طی یک اتفاقی جان خود را از دست میدهد , همین اتفاق باعث میشود که آن دو تا مدت ها از هم دور بمانند تا اینکه Vincent در طی پروژه مخفی Jenova در شهر Nibelheim دوباره با Lucrecia ملاقات میکند و سعی میکند که به او ابراز علاقه کند , ولی Lucrecia که به خاطر جریان مرگ پدر Vincent احساس گناه میکند و به او توجهی نمیکند.
Lucrecia با همکار خود Hojo ازدواج میکند و نتیجه این این ازدواج کودکی میشود که میزبان سلول های Jenova شده بود.Vincent که از مخالفین استفاده از انسان ها در پروژه های آزمایشگاهی بود با Hojo مخالفت میکند و Hojo نیز برای اینکه مخالفین طرح را ساکت کند با یک تیر Vincent را میکشد.Lucrecia که زندگی خود را مدیون پدر Vincent بود , برای حفظ جان Vincent , نوعی از Chaos (یکی از سه عنصر هستی که میتواند زمینه رشد Omega عنصر ویرانگر را فراهم کند) را به بدن او تزریق میکند و دوباره او را زنده میکند و برای اینکه اثرات منفی Chaos کاهش یابد , Protomateria را به بدن او تزریق میکند و Vincent به یک خواب طولانی فرو میرود , تا اینکه توسط یک گروه به نام Avalanch به رهبری Cloud Strife در تابوتی در عمارت Shin-Ra از خواب بیدار میشود تا به همراه آنها زمین را از خطر نابودی توسط Sephiroth نجات دهد...
Vincent از لحاظ شخصیت پردازی به قدری در سطح بالایی قرار داشت که با این که یک شخصیت مخفی در بازی بود , به راحتی SE بر روی او مانور داده و بازی DOC را بر اساس شخصیت او ساخته تا علاوه بر فراهم کردن مقدمات ساخت ادامه FFVII , داستان Vincent را کامل کرده و ابهاماتی که در ضهن گیمر ها در مورد او بوجود آمده بود پاسخ دهد.
Vincent شخصیتی است که با یک دست مصنوعی به رنگ طلائی و یک شنل قرمز رنگ که به دور گردن خود میپیچد طراحی شده است.رنگ قرمز رنگ شنل Vincent نماد گزشته دردناک او می باشد.Vincent مجهز به یک تفنگ سه لول می باشد که Cerberus نام دارد.(Cerberus نام سگی سه سر در افسانه های یونان است که نگهبان جهان مردگان است و که توسط هرکول از پای در می آید.)
Vincent در سن 27 سالگی مرده است واز آنجایی که از طریق Chaos تبدیل به Undead شده است , همیشه در این سن باقی می ماند.
Zack Fair
Zack (زک , تلفظ ژاپنی ان زکوسو می باشد/Zakkusu Fea ) یکی از خارق العاده ترین شخصیت های این بازی می باشد.با اینکه در بازی حظور بسیار اندکی داشت و تنها در بعضی فلش بک های خاطرات Cloud حظور داشت , توانست به چنان محبوبیت عظیمی دست پیدا کند که SE از روی این کارکتر یک بازی سوا برای PSP به نام Crisis Core ساخت.Zack برای Cloud به مانند یک برادر بزرگ تر می بود که Cloud در سایه حمایت او قرار داشت.
Zack مانند Cloud در جوانی رویای پیوستن به نیروهای Soldire را در سر میپروراند.به همین خاطر از زادگاه خود شهر Gongaga , به شهر Midgar (شهری که به مناسبت کشف Sako ساخته شد) میرود تا به نیروهای Shin-Ra ملحق شود.آرزوی Zack پیوستن به گروه سه نفری استثنائی نیرو های Soldire یعنی Sephiroth , Genesis , Angealo است. در این بین که Zack تحت شاگردی Angealo است با دختری به نام Aerith آشنا میشود و عاشق میشود.Zack در نیروهای Soldire پیشرفت کرده و به عضوی نیرومند تبدیل میشود تا اینکه روزی Cloud که پسر نوجوانی بود به نیروهای Soldire میپیوندد و Zack او را تحت حمایت خود قرار میدهد تا اینکه در آخر برای نجات جان Cloud خود را در مقابل Sephiroth قرار میدهد و توسط نیرو های Shin-Ra کشته میشود.
Zack قبل از مرگ استادش Angealo شمشیر Buster Sword را از او میگیرد و قبل از مرگ خودش ان را به Cloud میدهد.اینجاست که ما متوجه اهمیت میراث Buster Sword میشویم....
Barret Wallace
1.jpg)
Barret (بارت , که در زبان ژاپنی بارتو تلفظ میشود/Baretto Wōresu ) رئیس گروه شورشی Avalanche است.Barret با فعالیت های کمپانی Shin-Ra و استفاده آنها از Mako مخالف است و عقیده دارد که اینکار باعث نابودی زمین میشود , به همین ترتیب گروه شورشی Avavlanche را تاسیس کرد تا جلوی فعالیت های این کمپانی را بگیرد.
Barret در اپتدا وکیل مدافع پروژه ساخت راکتور های Mako کمپانی Shin-Ra در اطراف شهر بود .روزی در یک اتفاق راکتور منفجر میشود و به این ترتیب تمام شهر نابود میشود و تنها Barret و بهترین دوستش Dyne از این حادثه جان سالم به در میبرند.مدتی بعد Barret و Dyne توسط یکی از سربازان Shin-Ra یعنی Scarlet مورد حمله قرار میگیرند و به این ترتیب Dyne توسط Scarlet کشده میشود و Barret سرپرستی Marlene را به عهده میگیرد.
به همین ترتیب انتقام و اندیشه نجات زمین انگیزه ای برای Barret می شود تا گروه Avalnche را تاسیس و بر ضد Shin-Ra فعالیت کند.سلاح بارت یک تفنگ 6 لول است که آن را بر روی دست راست خود میبندد.
Cid Highwind
1.jpg)
Cid (سید , تلفظ ان به زمان ژاپنی شیدو می باشد/Shiddo Haiuindo ) یکی از دوستان Cloud و همراهان او برای نجات زمین بود.Cid دارای قلبی روشن و پاک است و زمانی که Cloud توسط زهر Mako ناتوان شده بود , رهبری گروه Avalanche را به عهده داشت.Cid ارزوی مسافرت به فضا را دارد.
Cid مخترع هواپیمای دوباله کوچک Bronco توسط Shinra مامور می شودکه در شهر خود یک راکت فضایی پرتاب کند. همکار او Shera مخزن انرژی را کشف می کند و حاضر نمی شود محلی را که قرار است بزودی در آتش بسوزد ترک کند و درنتیجه Cid مجبور می شود در آخرین لحظات از آتش گرفتن راکت جلوگیری کند. او بخاطر این موضوع که Shera سبب نابودی آرزوهایش شده او را نمی بخشد
Cid در جریان "راکت شهر" نقش داشته و به عنوان مسئول این پروژه به شهردار افتخاری شهر خدمت میکرد.Cid برای تحقق آرزوی خیش یعنی سفر به فضا , در پی راه اندازی مجدد راکت و ماموریت فضایی بود ولی زمانی که به اهداف رافوس و Shin-Ra از این طرح پی برد در صدد متوقف کردن و مقابله با Shin-Ra بر آمد.
سلاح Cid یک نیزه بلند می باشد و دارنده یک کشتی هوایی است.
Yuffie Kisaragi
Yuffie (یوفی , که تلفظ ان در هر دو زبان یوفی است/Yufi Kisarag ) یکی از شخصیت های مخفی و یاران CLoud می باشد.Yuffie شخصیت بسیار جالبی دارد.Yuffie علارغم اینکه قلبی مهربان دارد ولی دارای روحیه دزدی! می باشد و هر وقت که Materia های شما خود به خود گم شد باید به سراغ او بروید.
Yuffie برای اینکه دوباره کشور خود Wutai را به افتخار برساند به دنبال Materia ها میگردد.Yuffie یک Ninja با مهارت است و سلاح وی نوعی شیروکن بزرگ نینجا هاست که مانند بومرنگ عمل میکند.رنگ چشمان او قهوای تیره و برای اینکه شیطنت او به چشم بیاید ملبس به یک شورتک کوتاه و یک نمی تنه طراحی شده است.
Red XIII
1.jpg)
Red XIII (رد 13 , تلفظ ژاپنی آن ردو می باشد/Reddo Sātīn ) یکی از یاران Cloud می باشد که برای متوقف کردن Shin-Ra به Avalanch پیوسته است.Red XIII یک موجود شبیه شیر اما قرمز رنگ و دمی سر آتشین است که اسم اصلی آن Nanaki می باشد اما دکتر Hojo به او Red XIII می گوید.Red XIII یک موجود بسیار قدرتمند می باشد که زمانی که Cloud برای نجات Aerith به امارت Shin-Ra می روند به آنها می پیوندد.
Cait Sith
Cait Sith (کیت , تلفظ ژاپنی آن کت می باشد/Kett Shee ) یکی از مزخرف ترین شخصیت های تمام FF ها می باشد!
cait Sith یک قمار باز می باشد که در Forbiden City به یاران Cloud می پیوندد.Cait Sith در Dark Tempele کمک بسیار زیادی به بدست آوردن Darck Materia می کند.
همانطور که گفته شد Cait Sith طبق نظر طرفداران مزخرف ترین کارکتر تمام FF ها می باشد که واقعا شخصیت گندی می باشد.این شخصیت به قدری افتظاح بود که در AC فقط شخصیت گربه چکمه پوش حظور داشت!!
Turks
کمپانی Shin-Ra برای محافظت خود از مخالفان و دشمنان دو گروه نیروی محافظ در اختیار داشت.گروه اول Soldier ها به رهبری Sephiroth و گروه دوم , گروه Turks به رهبری Tsung می باشد.گروه اول یعنی Soldier ها با نیرو ها مخالف به طور علنی به مبارزه می پردازند در صورتی که گروه Turks برای اهداف خاصی مورد استفاده قرار میگیرند.قتل افراد مهم , دزدی بعضی جنس های مهم , آدم ربایی و ... از تخصص این گروه می باشد.
اعضای این گروه Tsung , Reno , Rude , Elena می باشد.
Tsung رهبر گروه در زمان جوانی به گروه Turks پیوست و به دلیل 10 سال فعالیت خوب به سرپرستی این گروه در آمد.اولین ماموریت Tsung کمک به Zack در حادثه Genesis بود.
Tsung دارای قدی بلند و موهای بلند مشکی است و همیشه یونیفرم گروه Turks را به صورت منظم و مرتب میپوشد.
Reno بعد از Tsung شخص دوم گروه Turks قرار دارد.Reno دارای شخصیت شوخ می باشد و به جدیت اعضای دیگر گروه نمی باشد.Reno دارای موهای قرمز می باشد که همیشه عینک خود را بر روی موهای خود قرار میدهد.Reno آدم شلخته ای می باشد و هیچ کراوات نمی بندد و همیشه دکمه های کت و یقه پیرهنش باز است!Reno مجهز به یک Stun Baton است که آن را Electro-Mag Rod می نامد.با این که Reno ادم تنبلی است اما مهارت زیادی در مبارزات دارد.
Rude دوست صمیمی Reno است.Rude شخصیتی مصمم و دارای قد بلند و سری تاس می باشد.Rude از هیچ سلاحی استفاده نمی کند و ترجیح میدهد که در مبارزات از زور و بازوی خود استفده کند.در مورد ملیت Rude مدت ها بحث هایی بود و به خیلی از افراد بر این عقیده بودند که ملیت Rude کشوری در شمال آفریقا می باشد تا اینکه تتسویا نومورا اعلام کرد که ملیت او کشوری در شمال آمریکا می باشد!
Elena عضو تازه کار این گروه و تنها عضو زن این گروه می باشد.Elena دارای موهای بلند کوتاه و چشمان قهوای می باشد.پدر Elena استاد Military Academy در Shin-Ra می باشد.Elena دانش آموز سال سوم کالج می باشد.
نکته ای که در مورد این گروه مزدور وجود دارد این است که تمامی این کارکتر ها شبیه به گانگستر های فیلم Good Fellas می باشند!!
همانطور که گفته شد Vincent نیز در جوانی عضو این گروه بوده است.
Jenova
Jenova یک از بزرگترین Antagonists های بازی می باشد.دکتر Hojo از سلول های Jenova برای نیرومند کردن سربازان استفاده می کرد و Sephiroth نیز کلونی از Jenova به حساب می آید.Cloud Strife نیز حامل این سلول ها است و به همین دلیل می تواند با سفیروث در ارتباط باشد و در بعضی از مواقع به ذهن Sephiroth راه پیدا کند.
البته در FFVII شخصیت های دیگری نظیر Rufus و Dio و Elmyra , ... نیز وجود دارد که توضیح در باری همه آنها از حوصله این مقاله خارج است.البته سعی می شود که در همین تاپیک به تدریج همه شخصیت های این بازی معرفی شود.
داستان FFVII جزو بهترین و پیچیده ترین داستان ها در تمام بازی های کامپیوتری می باشد.شرح داستان کامل این بازی در این تاپیک مقدور نمی باشد ولی با توجه به معرفی کوتاه شخصیت های کلیدی این عنوان میتوان به صورت مختصر به داستان FFVII اشاره کرد:
"
Cetra نژاد سرگردانی است با منشا نامعلوم پس از یک مسافرت طولانی و سخت بر روی زمین ساکن می شود.بعضی از این Cetra ها ( که بعدها به نام Ancients شناخته می شوند) به مسافرت خود ادامه می دهند ولی دیگران روی زمین باقی مانده و به انسان ها تبدیل می شوند.Cetra ها لوحی را ایجاد می کنند که وجود Chaos و Omega و سایر اهدافشان را توضیح می دهد.این لوح توسط دکتر Grimoire Valentine و دکتر Lucrecia Crescent کشف می شود.
کمپانی Shin-Ra Electric مرکز تولید انرژی در سراسر دنیاست. کمپانی Shin-Ra با استفاده از دانشمندان خود به تکنولوژی ویژه ای دست یافت که با استفاده از این تکنولوژی می توان با استفاده از Life Stream که منشا زندئگی تمام موجودات زمین است و در اعماق زمین جریان دارد , به تولید انرژی Mako بپردازد.
وجود Shin-Ra راهی به سوی Midgar باز می کند: شهری که در مرکز قدرت زمین واقع شده است. 8 راکتور در اطراف شهر Midgar گذاشته شده تا نیرو را در دو سطح تامین کند: بالای شهر و پایین شهر.
از آنجا که Midgar نمی تواند تا ابد پایدار باشد Shin-Ra شروع به تحقیقاتی در زمینه "سرزمین وعده داده شده" می کند: سرزمینی که تنها Ancients ها از محل آن باخبرند و Shin-Ra تصمیم دارد شهر Midgar جدید را در آنجا بسازد( لوحی که توسط دکتر Grimoire Valentine و دکتر Lucrecia Crescent کشف شد حاوی اطلاعاتی برای کشف این سرزمین بود)
پرفسور Gast یکی از دانشمندان بزرگ Shin-Ra با رهبری تیمی شامل مرد جوانی بنام Hojo و زنی بنام Lucrecia به کوههای Nibelheim می رود. Gast جسد Jenova را از محل دفنش خارج می کند و عقیده دارد که او یک Ancient است و آزمیشگاه خود را در قصر Shin-Ra در نزدیکی شهر ایجاد می کند.
Grimoire Valentine پدر Vincent Valentine لوح باستانی Cetran ها را کشف می کند که حاوی اطلاعاتی درمورد Omega و Chaos است: ترکیبی که قدر به از بین بردن تمام دنیاست.او عقیده دارد این عمل باید در "سرزمین وعده داده شده" انجام شود و به تحقیق روی این موضوع ادامه می دهد. همچینی با همکاری دکتر Lucrecia Crescent موفق به کشف یک غار می شوند جایی که بنظر می رسد محل برخاستن Chaos باشد. همچنین در آنجا ماده اولیه ( Protomateria) را کشف می کنند.
در جریان آزمایش بر روی ماده سیاهی که در غار یافته بودند (که بعدها بعنوان G-substance شناخته شد) ماده روی
دکتر Valentine ریخت . این موضوع بعدا سبب مرگ وی بر اثر زخم حاصل از آن شد.
بعد از مرگ پدر Vincent , وی مسئول نظارت بر پروژه Jenova می شود.Vincent در این بین عاشق Lucrecia می شود ولی Lucrecia که خود را به خاطر مرگ پدر Vincent مقصر میدانست به او توجهی نمیکند .Lucrecia عاشق Hojo میشود و خود و فرزند متولد نشده اش را به Hojo میسپارد.Hojo نیز ژن های Jenova را در بدن جنین فرزند Lucrecia قرار میدهد.بعد از تولد فرزند Lucrecia نام او را Sephiroth می گزارند و به او میگویند که مادرش Jenova هنگام تولد او مرده است.
دکتر Gast که دیوانگی Hojo در انجام اهدافش میبیند از ترس وی گریخته و سعی میکند که با پیدا کردن Peromis Land وی را متوقف کند.دکتر Gast از ترس Hojo به مسافرخانه Icicle در شمال فرار می کند. در آنجا با یک Cetra بنام Ifalna که آخرین بازمانده نژاد خود است برخورد می کند و امیدوار است بتواند از وی در مورد " سرزمین وعده داده شده" بپرسد. دکتر Gast از مصاحبه ای که با او می کند یک نوار ویدیو تهیه می کند اما عاشق وی می شود.دکتر Gast و Ifalna صاحب یک فرزند می شوند. آنها اسم دخترشان را Aeris می گذارند.پس از تولد Aerith دکتر Hojo دکتر Gast را پیدا میکند و پس کشتن او متوجه میشود که همسر او آخرین بازمانده است او و فرزندش را با خود به آزمایشگاه خود می برد.
Ifalna سعی می کند با Aeris از چنگ Hojo فرار کند. با وجود صدمه شدیدی که Ifalna می بیند موفق می شود خود را به قطاری که به شهر Midgar می رود برساند. زنی بنام Elmyra آن دو را می یابد و به مادر در حال مرگ قول می دهد از دخترش Aeris مراقبت کند.Aerith در پیش Elmyra بزرگ میشود اما از نیروی خود که از مادرش به ارث برده بود خبری نداشت.
در اپتدا افراد زیادی به دلیل موفقیت Shin-Ra در تولید Mako موافق این تکنولوژی بودندو به همین ترتیب کمپانی Shin-Ra شروع به احداث راکتورهای تولید Mako در نقاط مختلف کرد.اما بعد از مدتی معلوم شد که این استفاده بی رویه از Life Stream برای تولید Mako به روح زمین یا Gaia آسیب می رساند.به همین دلیل گروه های مختلفی به مخالفت با Shin-Ra پرداختند.
ُShin-Ra برای مقابله با این شورشی ها گروه Soldier ها را تشکیل داده تا شورشی ها را سرکوب کنند.رهبر Soldier ها Sephiroth افسانه ای بود.Zack نیز افراد درجه 1 یک نیرو ها به شمار میرفت.Cloud نیز که جزو نیرو های Grunt بود در حالی که نیمه پایینی صورتش را پوشانده بود اغلب به دنبال Sephiroth و Zack به ماموریت ها میرفت.
Sephiroth زمانی که به همراه Zack و Cloud به Nible میرود تا از حمله هیولا ها به راکتور ها محافظت کنند , ازمایشگاه های مخفی در کوه های Nible را کشف میکند و متوجه میشود که خودش یک کلونی از Jenova است و به همین دلیل شورش میکند و خود را فرد منتخب اعلام میکند و به دنبال Jenova میگردد. Tifa که پدرش توسط Sephiroth کشته شده بود برای انتقام به دنبال او میرود.Zack نیز که از موضوع خبر دار شده بود او را تعقیب میکند و Cloud نیز به تعقیب Zack میرود! زمانی که سفیروث مشغول برداشتن محفظه Jenova بود , Tifa به Sephiroth بدون شمشیر حمله میکند ولی شکست خورده و به شدت زخمی می شود.Zack و Cloud نیز به دنبال او به سفیروث حمله میکنند ولی آنها نیز شکست خورده و زخمی میشوند ولی Cloud در حالی که به شدت زخمی بود موفق میشود که شمیر را در بدن Sephiroth فرو کند و او را بکشد.
Tifa توسط Zangan نجات می یابد ولی Cloud و Zack توسط Hojo به آزمایشگاه برده میشوند تا بر روی آنها تحقیق شود که آیا میتوان از روی آنها کلون های دیگری از Sephiroth ساخت یا نه؟ Cloud یه آزمایشات Hojo جواب نمیدهد و بدنش آلوده Jenova نمیشود.Zack زودتر از Cloud بهبود می یابد و از دست Hojo فرار میکند و Cloud را نیز با خود میبرد.اما در راه با سربازان Shin-Ra مواجه میشود و توسط آنها کشته میشود.
5 سال بعد از این اتفاقاتBarret که خود در اپتدا از حامیان ساخت راکتور ها بود , با مشاهده اثرات مخرب این راکتور ها تصمیم به مقابله با Shin-Ra میگیرد و گروه Avalanche را تشکیل میدهد.گروه Avalanche که Cloud نیز در عضو ان بود در پی نابودی راکتورها و کمپانی Shin-Ra بودند که متوجه شدند Sephiroth , قهرمان و رئیس Soldier ها که تصور می شد سال ها پیش در شهر Nibeleheim نابود شده است , دوباره به برگشته و تصمیم به گرفتن انتقام از Shin-Ra تمامی مردم می باشد.به همین دلیل هم گروه Avalanche و هم Shin-Ra با اهداف مختلف به تعقیب Sephiroth پرداختند.
Aerith که آخرین فرد از نژاد Cetra ها بود , به گروه Avalanche ملحق میشود.Sephiroth زمانی که متوجه میشود که Aerith برای او خطرناک است و قدرت نژاد او توانایی نابود کردن او را دارد در شهر ممنوعه Aerith را می کشد اما روح Aerith در Life Stream باقی می ماند.
Sephiroth همچنان به نابود کردن زمین ادامه می داد و در صدد احضار شهاب سنگی مهلک و برخورد آن با زمین برای نابودی کامل انسان ها بود.گروه Avalanche در میابند که تنها راه نجات زمین احظار جادوی مقدس می باشد , و به این ترتیب پس از تلاش های بسیار زیاد Sephiroth را نابود کرده و جادوی مقدس را از درون روح Aerith احضار می کنند و به این ترتیب زمین و Gaia را از نابودی نجات می دهند."
FFVII به لطف استعداد و وسواس و دقت بالای نومورا علاوه بر داستان در زمینه مبارزات و گیم پلی نیز در کیفیت بالایی قرار داشت , به طوری که سیستم اکشن آن سال ها مورد تقلید بازی های زیادی قرار گرفت.
FFVII در 31 ژانویه سال 1997 در ژاپن منتشر شد و توانست در 48 ساعت اول فروشی بالغ بر 3 ملیون نسخه داشته باشد. FFVII سپس توسط ناشر بزرگ آمریکایی یعنی EA در آمریکا منتشر شود و توانست علاوه بر اینکه به فروش بسیار زیادی دست یابد , ژانر JRPG را نیز به غربی ها معرفی و در بین آنها محبوب کند.FFVII در مجموع بیش از 9.5 ملیون نسخه در تمام دنیا فروش کرد و توانست بعد از GT دومین بازی پرفروش کنسول PS باشد.
Final Fantasy VII Ultimate , شروع یک افسانه
در TGS سال 2003 , شرکت SE اعلام کرد که یک پروژه تکمیلی برای FFVII در نظر گرفته است که شامل یک فیلم CG و چندین بازی برای PS2 و کنسول های دستی و گوشی های موبایل می شود.بعد از رونمایی تمامی این پروژه ها شرکت SE اعلام کرد که هنوز پروژه اصلی FFVIIU انونس نشده است و آنها قصد دارند که آن را در E3 2006 رو نمایی کنند.
با توجه به TechDemo منتشر شده در E3 05 که در واقع بازسازی Intro CG عنوان FFVII بود , شایعات بسیاری راه اندازی شد که این عنوان مخفی بازسازی FFVII می باشد.
البته با توجه به اینکه سنت دیرینه Square Soft مبنی بر نساختن یک ادامه بر عنوان های خود با FF X-2 شکسته شده بود , از همان اول حدث هایی زده میشد که شاید این پروژه مخفی ادامه ای بر FFVII باشد اما بیشتر شایعه بازسازی FFVII بر سر زبان ها بود (انگار که ادامه FFVII انچنان رویایی بود که در تخیل هم نمیگنجید!)
با عرضه DOC در پایان مخفی این بازی کارکتر جدیدی به نام Genesis معرفی شد که دوباره به شایعات شدت بخشید.هاشیماتو در یک مصاحبه ای اعلام کرده بود که "ما داستان Vincent را تمام کرده ایم!" و در جایی دیگر در باری پایان مخفی DOC اعلام کرده بود که "این میتواند شروعی برای عنوان دیگری باشد!"
بعد از تمام این صحبت های رمز آلود عنوان فوق زیبای FFVIICC منتشر شد که به تفصیل به معرفی شخصیت Genesis میپرداخت.با توجه به اینکه اتفاقات CC در حدود 10 سال قبل تر از جریانات DOC اتفاق می افتند و در پایان CC به نظر میرسد که Genesis مرده است , مشخص شد که Genesis نمرده (چون در پایان مخفی DOC دیده شده)...
با توجه به مقدماتی که این دو عنوان فراهم کرده اند , به نظر میرسد که این عنوان مخفی همان ادامه FFVII باشد که البته تا چند روز آینده یا در نهایت در TGS امسال رو نمایی خواهد شد.
البته گفته شده است که FFVII Spin-Off در SE PP امسال فقط رونمایی میشود و معرفی کامل آن در TGS امسال می باشد.
از این عنوان هنوز هیچ اطلاعاتی منتشر نشده است ولی اگر کیفیت بازی در حد همان TD ای باشد که در 3 سال پیش پخش شد , باشد گفت که گرافیک بازی در حد بسیار بالایی قرار دارد!(البته بنا به دلایلی زیاد نمیشه به Trailer هایی که Sony در E3 05 پخش کرد اتمینان کرد!)
نکته ای که در مورد این پروژه قابل بحث است این است که این عنوان بدون شک یک JRPG مانند عنوان های دیگر این سری نیست!
سال هاست که SE برای بدست آوردن سود بیشتر و داشتن سهم بیشتری از بازار غرب در پی ایجاد تغییراتی در در سبک بازی های معروف خود دارد.با توجه به اینکه عنوان هایی چون FF و DQ در وضعیت خاصی قرار دارند همواره تغییرات در شماره های اصلی این عنوان ها با احتیاط انجام می شود ولی این شرایط خاص برای عنوان های فرعی صدق نمیکند.
SE تغییرات زیادی را در عنوان های DOC و CC انجام داد و با توجه به رسیدن موفقیت در فرمول گیم پلی CC توانست این بازی را هم برای طرفداران ژاپنی JRPG و هم برای گیمر های غربی جذاب کند.
بدون شک این عنوان نیز دارای یک همچین تغییراتی می باشد.البته مانند DOC به کلی تبدیل به یک بازی اکشن نخواهد شد ولی بدون شک گیم پلی مانند CC عرضه خواهد کرد چون این سبک بازی امتحانش را با CC پس داده است.
ادامه FFVII به صورت انحصاری برای کنسول PS3 در حال ساخت می باشد و تا چند روز آینده در SE PP به صورت رسمی انونس خواهد شد.پس بهتر است که همگی آماده شویم تا افسانه Buster Sword را اینبار در PS3 و با قدرت کنسول های نسل هفتم تجربه کنیم.پیش به سوی افتخار.....
هر گونه کپی برداری از این مقاله غیر قانونی و پیگرد قانونی دارد!
آخرین ویرایش:
Google