نتایج جستجو

  1. devil girl

    رمان های Devil may cry

    قسمت چهاردهم : خیانت دردتمام وجودش را فرا گرفته بود و خود را کشان کشان جلو میراند. بدن ملعونش سردتر ازهمیشه شده بود و قطرات سرخ رنگ خون از دهانش بیرون میریخت. یک بار سعی کرد از روی زمین بلند شود دستش را به دیوار گرفت اما پاهایش توان تحمل وزنش را نداشتند محکم روی زمین افتاد و به سرفه افتاد، زن...
  2. devil girl

    رمان های Devil may cry

    به زودی مشکلات دوستم NERO TURBO تموم میشه و در نهایت قسمتهای جدیدی از داستان DMC در تاپیک قرار داده میشه پس ما رو تنها نزارید به زودی.......
  3. devil girl

    رمان های Devil may cry

    قسمت دوازدهم: دیداری دوباره اسپاردا سرش را پایین انداخت ، مدتها بود با این نام فراخوانده نشده بود ، باری سنگین از اندوه و رنج خاطرات غمگین گذشته روی دوشش سنگینی می کرد ، چقدر شکسته شده بود چقدر ناتوان بود . اما این ناتوانی مربوط به حال نمی شد اسپاردا سالها پیش ضعف خود را نشان داده بود...
  4. devil girl

    رمان های Devil may cry

    با سلام باید یه بار دیگه متذکر بشم که این داستانها فقط زایده ی ذهن من و NERO TURBO عزیز هست و به هیچ وجه رسمی نیست
  5. devil girl

    رمان های Devil may cry

    سلام دوستان بخاطر طولانی شدن داستان و اضافه ی قسمتهای بیشتر قسمتهای داستان را هفته ی یک بار در تاپیک قرار می دهیم
  6. devil girl

    رمان های Devil may cry

    قسمت دهم: بازگشت در همین لحظه صدای لطیف زنی به گوشش رسید که می گفت : پسرم،تو اینجایی؟!صدای آشنا گوشهایش را نوازش می داد ، فورا گفت: مادر...من...( بغض گلویش را فشرد ) من شکست خوردم... من همانند اسپاردا اسیر تاریکی شدم...هاله ی سفید اطراف دانته به گردش در آمد و پاسخ داد : شکست؟! باور نمی کنم...
  7. devil girl

    رمان های Devil may cry

    قسمت هشتم : نیرنگ ملکه با خوشحالی به طرف در اتاق رفت و گفت: میرم به دخترم خبر بدم. - حالا؟ - آره ، تو هم برو توی اتاقت می خوام سوپرایزش کنم نیرو که چاره ای نداشت ، فورا از اتاق خارج شد و به سمت اتاق خودش حرکت کرد. دانته در دنیای جهنمی ، به دنبال موندوس می گشت . خشم...
  8. devil girl

    رمان های Devil may cry

    قسمت ششم :معشوقه ی یک شیطان بعد از شنیدن این سخن ملکه بالحنی غمگین رو به دخترش گفت:ماریانا ، بس کن چطور می تونی هنوز هم ازش دفاع کنی...درسته قبلا هم در مورد عشق افلاطونی تو نسبت به اون شنیدم اما حالا ... حالا که بعد از این همه سال برگشته چطورمی تونی ببخشیش و وانمود کنی که اتفاقی نیافته ... یه...
  9. devil girl

    رمان های Devil may cry

    دوستان می تونن بعد از اتمام داستان نظراتشون رو در همین تاپیک مطرح کنن با تشکر
  10. devil girl

    رمان های Devil may cry

    قسمت چهارم: روح آبی کایری در حالیکه اشک می ریخت گفت: نه...فقط...فقط... من نمیتونم اینو قبول کنم. - چرا؟ کایری فکر می کردم که تو هم منو دوست داری؟اشک روی گونه ها کایری غلتید آهسته گفت: من دوستت دارم اما... خدای من... من نمی تونم... - چرا ؟ بهم بگو ... ازت خواهش می کنم ...در...
  11. devil girl

    رمان های Devil may cry

    قسمت دوم: دنیای شیاطین تا چشم کار می کرد همه ش ساختمانهای فرو رفته در مواد مذاب و پلهای خراب شده و عمارتهای ویران بود و بس. قبلا هرگز به چنین مکانی پا نگذاشته بود آسمان سرخ رنگ و پرغضب جهنم ، رودهایی سوزان از جنس آتش و هوای گرفته و غبارآلود همه ش نشان از آشوب و پستی ، چرک و پلیدی بود. نیرو...
Top
رمز عبور خود را فراموش کرده اید؟
or ثبت‌نام سریع از طریق سرویس‌های زیر