آقا من تا خرتناق بازی کردم(یادش به خیر با اون دختر مو صورتیه ازدواج کردم:(()...آخرش زاک اومد بهم گفت چون تو این چند سال نتونستی محصولات رو به مقدار کافی برسونی نمیتونی بری تو شهر...!!!!!
بعد هم بازی تموم شد(CAST) و همه چی از اول شروع شد...حالا ما صب تا شب جون میکندیم بعضی وقتا کارمون به...