Mr.Nikyar

کاربر سایت
Nov 13, 2013
269
نام
نیکیار
نمیدونم چرا اخیرا اونقدر بیحوصله شدم هیچ فیلمی و سریالی رو از اول تا آخر خوب نگاه نمیکنم؛ همش اسکیپ و یه فیلم دو ساعتی تو 10-20 دقیقه خلاصه میشه و تمام.
چند سالته و از چند سالگی شروع کردی به تنهایی فیلم و سریال نگاه کردن؟
 
  • Like
Reactions: BucketHead

Aperture

کاربر سایت
Apr 30, 2012
1,381
منم جدیدا اینطوری شدم به نظرم به عوامل زیر بستگی داره
1 موج نا امیدی و بی حوصلگی جامعه که چند وقت اخیر به شدت زیاد شده
2 پر مشغلگی مثل کار و تفریحات دیگه و درگیری های فکردی
3 زیاد فیلم دیدن که باعث شده دیگه هر فیلمی به دهنمون مزه نده و اکثرا تا ته فیلم رو بخونیم و اشتیاق زیادی از دیدنشون نداشته باشیم
4 و در اخرم پسرفت محسوس هالیوود
 

Aurlito

کاربر سایت
Feb 16, 2008
1,749
نام
چوبک
منم جدیدا اینطوری شدم به نظرم به عوامل زیر بستگی داره
1 موج نا امیدی و بی حوصلگی جامعه که چند وقت اخیر به شدت زیاد شده
2 پر مشغلگی مثل کار و تفریحات دیگه و درگیری های فکردی
3 زیاد فیلم دیدن که باعث شده دیگه هر فیلمی به دهنمون مزه نده و اکثرا تا ته فیلم رو بخونیم و اشتیاق زیادی از دیدنشون نداشته باشیم
4 و در اخرم پسرفت محسوس هالیوود
هالیوود سالهاست که داره پسرفت میکنه. برای همینه که من فقط و فقط فیلم کلاسیک میبینم. اون روزها که مردها مرد بودن و ساعت 5 برمیگشتن خونه و زنشون با یک گیلاس مارتینی منتظرشون بود، نه این دوره زمونه که همه ی مردها یا ریپیستن یا اس جی دابلیو! از وقتی این مو نارنجی اومده همه چیز تبدیل شده به یک کالبد بیجان! امیدوارم روزهای خوب دوباره برگردن.
 
آخرین ویرایش:

BucketHead

کاربر سایت
Feb 25, 2014
305
نام
وحید
چند سالته و از چند سالگی شروع کردی به تنهایی فیلم و سریال نگاه کردن؟
24 و همیشه تنها میبینم چون فکر نکنم حتی خونه اینارو بشینن نگاه کنن :D
بعضی فیلم و سریال هارو بارها و بارها دیدم ولی الان دیگه کمتر پیش میاد، خیلی کم که یه فیلم رو از اول تا آخر مثل آدم نگاه کنم ! اخیرا جک رایان رو یکم درست و حسابی نگاه کردم !
 

Mr.Nikyar

کاربر سایت
Nov 13, 2013
269
نام
نیکیار
24 و همیشه تنها میبینم چون فکر نکنم حتی خونه اینارو بشینن نگاه کنن :D
بعضی فیلم و سریال هارو بارها و بارها دیدم ولی الان دیگه کمتر پیش میاد، خیلی کم که یه فیلم رو از اول تا آخر مثل آدم نگاه کنم ! اخیرا جک رایان رو یکم درست و حسابی نگاه کردم !
ببین من خودم جدیدا نمیتونم یه فیلم رو یه کله ببینم، هر شب سعی میکنم 20-40 دقیقشو ببینم

شما هم همین کار رو بکن بهتره بنظر من
 
  • Like
Reactions: BucketHead

The Fade

Winds Howling
کاربر سایت
Jul 6, 2011
1,434
نام
David
ببین من خودم جدیدا نمیتونم یه فیلم رو یه کله ببینم، هر شب سعی میکنم 20-40 دقیقشو ببینم

شما هم همین کار رو بکن بهتره بنظر من

سلام

چیزی که می‌خوام بگم، در نگاه اول خیلی افراطی به نظر می‌رسه اما وقتی بیشتر به دور و اطرافت نگاه کنی، می‌فهمی همه‌ی این‌ها صادقه.

یک زمانی بود که خودم رو موظف می‌دونستم به عنوان یک دانشجوی ادبیات، سالی +50تا فیلم ببینم و 40تایی کتاب هم بخونم. البته این روتین کتاب‌خوانی حفظ شد ولی در مورد سینما یک چیز آزارم می‌داد. بعد گذشت سه سال و تماشای نزدیک به 160فیلم، دچار ملال عجیبی شدم. خیلی ساده، همه چیز فیلم‌ها، اعم از پلات داستانی تا جلوه‌های بصری، تکراری و دسته دو به نظر می‌رسید. انگار که جهان سینما در حال تکرار خودشه. رفته‌رفته فهمیدم که کلاً وجه آشکار دنیای امروزی همینه، این که همه چیز «تکرار جاودانه‌ی چیزهای جدید است.»، این رو والتر بنیامین می‌گه. این بی‌حوصلگی و دلزدگی میاره چون چیز جالبی دیگه پیدا نمی‌کنی توی فیلم‌ها. همه چیز قبلاً گفته شده و همه‌ی ایده‌ها استفاده شده‌اند. مشکل اینجاست الان همه می‌خوان «جالب» باشند و جلبِ توجه کنند ولی کسی نمی‌خواد «عمیق» باشه و با ایده‌های اورجینال به ما بگه طور دیگه‌ای به مسائل نگاه کنیم. این اصغر فرهادیه که جامعه‌شناسی شخصی خودش رو داره نسبت به مسائل ولی از اون طرف 10تا کارگردان دیگه می‌خوان از دیدگاه اون تغذیه کنند.

مورد دیگه، قانون استرجن گفته می‌شه. اینکه اکثریت هر چیزی مزخرفه. اکثریت فیلم‌ها سرگرم‌کننده نیستند چه برسه به عمیق. اکثریت بازی‌ها، اکثریت سریال‌ها، اکثریت کتاب‌ها، اکثریت افکارمون، اکثریت آدم‌هایی که می‌شناسیم (نه رابطه، در حد آشنایی)، اکثریت همه‌ی این‌ها مزخرفه. وقتی سنت بره بالا و وقتی کَتِگوری شخصی خودت رو پیدا کنی، ترجیح می‌دی وقتت رو با اون 10درصد بگذرونی. مثلا تو سال 10تا فیلم ببینی ولی چندبار ببینی، روشون فکر کنی و کتاب بخونی در موردشون. چند وقت پیش فیلم کلمبوس ساخته‌ی کوگونادا رو دیدم و باعث شد که کتاب فلسفه‌ی ملالِ اسونسن و «تمدن و ملالت‌های آن» فروید رو بخونم و دوباره به فیلم برگشتم و احساس کردم یک فیلم دیگه‌ست. از وقت گذروندن پای آثار ایستوود و اسپیلبرگ خیلی بهتر بود.

مورد آخر، معمولاً تو دوره‌ی نوجوانی چون سینما یک کشفِ تازه‌ست برای ما، پای آشغال‌هاش هم می‌نشینیم. سن که می‌ره بالاتر، هر کدوم از ماها (اگه بادغدغه باشیم البته) به معنا و تعریف شخصی می‌رسیم و بیشتر پِی دغدغه‌ها توی فیلم‌ها می‌گردیم. فیلم‌های آنتونیونی برای من خیلی مهم‌اند ولی از اون‌ور هیچوقت نزدیک جهان‌شناسی ژان-لوک گدار نمی‌رم. تو دنبال چه دغدغه ای هستی؟

در کل الان اگه خودت رو تو موقعیت‌های بالا دیدی، پیشنهاد میدم که همون سالی چندتا فیلم رو ببینی اما مطابق باشه با خودت و سوال‌هات.
پ.ن: صد البته که حرف‌هام هم در مورد افرادیه که سینما رو برای سرگرمی و وقت‌کشی نمی‌خوان.
 

Jill-Valentine

By hiding you show your true nature coward
Loyal Member
May 18, 2012
4,709
نام
Ebrahim
1.jpg
شایعه: سه گانه شخصیت معروف دنیای دی سی، یعنی هارلی کویین با هنرنمایی بانو مارگو رابی:x در دست ساخت است و همان طور که در تصویر بالا مشاهده می کنید،:D عنوان سه قسمت این سه گانه بدین صورت بالا خواهد بود.:D
 

Safety & Peace

ارباب مطلق سوزوران
کاربر سایت
Sep 4, 2011
13,185
نام
تونی آلمِیدا
شایعه: سه گانه شخصیت معروف دنیای دی سی، یعنی هارلی کویین با هنرنمایی بانو مارگو رابی:x در دست ساخت است و همان طور که در تصویر بالا مشاهده می کنید،:D عنوان سه قسمت این سه گانه بدین صورت بالا خواهد بود.:D
اینا در حد همون اسم هستن یا واقعا قراره ساخته بشن؟:D چون کلا WB عادت داره تایید کنه فقط:D
 
  • Like
Reactions: Jill-Valentine

Jill-Valentine

By hiding you show your true nature coward
Loyal Member
May 18, 2012
4,709
نام
Ebrahim
اینا در حد همون اسم هستن یا واقعا قراره ساخته بشن؟:D چون کلا WB عادت داره تایید کنه فقط:D

عنوان دو فیلم اول که قبلا به نوعی تایید شده بود:D حتی قبلا شایعه شده بود که دیوید آیر (کارگردان فیلم Suicide Squad:-&)، کارگردانی Gotham City Sirens رو هم در دست گرفته بود و وقتی ازش در این فیلم پرسیده بودند گفت:

«نخیرم حاجی:| کی این حرفو زده ؟!:| من دیگه بی خیال DCEU شدم:D»

ولی بعد از اکران Suicide Squad:-& خود بانو مارگو رابی:x شخصا و طی مصاحبه ای گفته بود که من حالا حالاها با هارلی کویین کار دارم و حتی نزدیک بود اسم یکی دیگه از فیلم های مرتبط با هارلی کویین رو بیاره (که بعدا مشخص شد Gotham City Sirensه:D) ولی یه دفعه بانو حرفشو نیمه کاره تموم کرد:D ولی میشه تایید شده دونستشون:D بانو خیلی برا ساخت چند تا فیلم در مورد هارلی کویین جدیه:D
 

BucketHead

کاربر سایت
Feb 25, 2014
305
نام
وحید
سلام

چیزی که می‌خوام بگم، در نگاه اول خیلی افراطی به نظر می‌رسه اما وقتی بیشتر به دور و اطرافت نگاه کنی، می‌فهمی همه‌ی این‌ها صادقه.

یک زمانی بود که خودم رو موظف می‌دونستم به عنوان یک دانشجوی ادبیات، سالی +50تا فیلم ببینم و 40تایی کتاب هم بخونم. البته این روتین کتاب‌خوانی حفظ شد ولی در مورد سینما یک چیز آزارم می‌داد. بعد گذشت سه سال و تماشای نزدیک به 160فیلم، دچار ملال عجیبی شدم. خیلی ساده، همه چیز فیلم‌ها، اعم از پلات داستانی تا جلوه‌های بصری، تکراری و دسته دو به نظر می‌رسید. انگار که جهان سینما در حال تکرار خودشه. رفته‌رفته فهمیدم که کلاً وجه آشکار دنیای امروزی همینه، این که همه چیز «تکرار جاودانه‌ی چیزهای جدید است.»، این رو والتر بنیامین می‌گه. این بی‌حوصلگی و دلزدگی میاره چون چیز جالبی دیگه پیدا نمی‌کنی توی فیلم‌ها. همه چیز قبلاً گفته شده و همه‌ی ایده‌ها استفاده شده‌اند. مشکل اینجاست الان همه می‌خوان «جالب» باشند و جلبِ توجه کنند ولی کسی نمی‌خواد «عمیق» باشه و با ایده‌های اورجینال به ما بگه طور دیگه‌ای به مسائل نگاه کنیم. این اصغر فرهادیه که جامعه‌شناسی شخصی خودش رو داره نسبت به مسائل ولی از اون طرف 10تا کارگردان دیگه می‌خوان از دیدگاه اون تغذیه کنند.

مورد دیگه، قانون استرجن گفته می‌شه. اینکه اکثریت هر چیزی مزخرفه. اکثریت فیلم‌ها سرگرم‌کننده نیستند چه برسه به عمیق. اکثریت بازی‌ها، اکثریت سریال‌ها، اکثریت کتاب‌ها، اکثریت افکارمون، اکثریت آدم‌هایی که می‌شناسیم (نه رابطه، در حد آشنایی)، اکثریت همه‌ی این‌ها مزخرفه. وقتی سنت بره بالا و وقتی کَتِگوری شخصی خودت رو پیدا کنی، ترجیح می‌دی وقتت رو با اون 10درصد بگذرونی. مثلا تو سال 10تا فیلم ببینی ولی چندبار ببینی، روشون فکر کنی و کتاب بخونی در موردشون. چند وقت پیش فیلم کلمبوس ساخته‌ی کوگونادا رو دیدم و باعث شد که کتاب فلسفه‌ی ملالِ اسونسن و «تمدن و ملالت‌های آن» فروید رو بخونم و دوباره به فیلم برگشتم و احساس کردم یک فیلم دیگه‌ست. از وقت گذروندن پای آثار ایستوود و اسپیلبرگ خیلی بهتر بود.

مورد آخر، معمولاً تو دوره‌ی نوجوانی چون سینما یک کشفِ تازه‌ست برای ما، پای آشغال‌هاش هم می‌نشینیم. سن که می‌ره بالاتر، هر کدوم از ماها (اگه بادغدغه باشیم البته) به معنا و تعریف شخصی می‌رسیم و بیشتر پِی دغدغه‌ها توی فیلم‌ها می‌گردیم. فیلم‌های آنتونیونی برای من خیلی مهم‌اند ولی از اون‌ور هیچوقت نزدیک جهان‌شناسی ژان-لوک گدار نمی‌رم. تو دنبال چه دغدغه ای هستی؟

در کل الان اگه خودت رو تو موقعیت‌های بالا دیدی، پیشنهاد میدم که همون سالی چندتا فیلم رو ببینی اما مطابق باشه با خودت و سوال‌هات.
پ.ن: صد البته که حرف‌هام هم در مورد افرادیه که سینما رو برای سرگرمی و وقت‌کشی نمی‌خوان.

منم همین وضعیت رو دارم در مورد فیمای جدید ولی فیلمایی بودند که شاید 50 بار نگاهشون کردم از اول تا اخر.
مطالب خیلی جالبی نوشتی؛ خیلی ممنون
 

K I 1 1 E R

ناظم انجمن
Feb 22, 2011
17,159
نام
∂αнмα
تیزر تریلری از فیلم SHAZAM! بعد از مدتها انتظار بالاخره دوستان وارنر لطف کردند و منتشرش کردند:D

1080p

زمان انتشار تریلر کامل: اگر بدشانسی نیاریم، فردا:D

100120
 

Mr.Nikyar

کاربر سایت
Nov 13, 2013
269
نام
نیکیار
سلام

چیزی که می‌خوام بگم، در نگاه اول خیلی افراطی به نظر می‌رسه اما وقتی بیشتر به دور و اطرافت نگاه کنی، می‌فهمی همه‌ی این‌ها صادقه.

یک زمانی بود که خودم رو موظف می‌دونستم به عنوان یک دانشجوی ادبیات، سالی +50تا فیلم ببینم و 40تایی کتاب هم بخونم. البته این روتین کتاب‌خوانی حفظ شد ولی در مورد سینما یک چیز آزارم می‌داد. بعد گذشت سه سال و تماشای نزدیک به 160فیلم، دچار ملال عجیبی شدم. خیلی ساده، همه چیز فیلم‌ها، اعم از پلات داستانی تا جلوه‌های بصری، تکراری و دسته دو به نظر می‌رسید. انگار که جهان سینما در حال تکرار خودشه. رفته‌رفته فهمیدم که کلاً وجه آشکار دنیای امروزی همینه، این که همه چیز «تکرار جاودانه‌ی چیزهای جدید است.»، این رو والتر بنیامین می‌گه. این بی‌حوصلگی و دلزدگی میاره چون چیز جالبی دیگه پیدا نمی‌کنی توی فیلم‌ها. همه چیز قبلاً گفته شده و همه‌ی ایده‌ها استفاده شده‌اند. مشکل اینجاست الان همه می‌خوان «جالب» باشند و جلبِ توجه کنند ولی کسی نمی‌خواد «عمیق» باشه و با ایده‌های اورجینال به ما بگه طور دیگه‌ای به مسائل نگاه کنیم. این اصغر فرهادیه که جامعه‌شناسی شخصی خودش رو داره نسبت به مسائل ولی از اون طرف 10تا کارگردان دیگه می‌خوان از دیدگاه اون تغذیه کنند.

مورد دیگه، قانون استرجن گفته می‌شه. اینکه اکثریت هر چیزی مزخرفه. اکثریت فیلم‌ها سرگرم‌کننده نیستند چه برسه به عمیق. اکثریت بازی‌ها، اکثریت سریال‌ها، اکثریت کتاب‌ها، اکثریت افکارمون، اکثریت آدم‌هایی که می‌شناسیم (نه رابطه، در حد آشنایی)، اکثریت همه‌ی این‌ها مزخرفه. وقتی سنت بره بالا و وقتی کَتِگوری شخصی خودت رو پیدا کنی، ترجیح می‌دی وقتت رو با اون 10درصد بگذرونی. مثلا تو سال 10تا فیلم ببینی ولی چندبار ببینی، روشون فکر کنی و کتاب بخونی در موردشون. چند وقت پیش فیلم کلمبوس ساخته‌ی کوگونادا رو دیدم و باعث شد که کتاب فلسفه‌ی ملالِ اسونسن و «تمدن و ملالت‌های آن» فروید رو بخونم و دوباره به فیلم برگشتم و احساس کردم یک فیلم دیگه‌ست. از وقت گذروندن پای آثار ایستوود و اسپیلبرگ خیلی بهتر بود.

مورد آخر، معمولاً تو دوره‌ی نوجوانی چون سینما یک کشفِ تازه‌ست برای ما، پای آشغال‌هاش هم می‌نشینیم. سن که می‌ره بالاتر، هر کدوم از ماها (اگه بادغدغه باشیم البته) به معنا و تعریف شخصی می‌رسیم و بیشتر پِی دغدغه‌ها توی فیلم‌ها می‌گردیم. فیلم‌های آنتونیونی برای من خیلی مهم‌اند ولی از اون‌ور هیچوقت نزدیک جهان‌شناسی ژان-لوک گدار نمی‌رم. تو دنبال چه دغدغه ای هستی؟

در کل الان اگه خودت رو تو موقعیت‌های بالا دیدی، پیشنهاد میدم که همون سالی چندتا فیلم رو ببینی اما مطابق باشه با خودت و سوال‌هات.
پ.ن: صد البته که حرف‌هام هم در مورد افرادیه که سینما رو برای سرگرمی و وقت‌کشی نمی‌خوان.
این خوبه که هرچیزی رو نبینی
 
  • Like
Reactions: Alkazar

K I 1 1 E R

ناظم انجمن
Feb 22, 2011
17,159
نام
∂αнмα
سلام.
سری Mission Impossible باید از اول دید یا هر فیلمش جداست و ربطی به هم ندارن؟
5 و 6 و 3 داستانشون بهم ربط داره بقیه تقریبا مستقل ـه داستانشون ولی خوب اگه میخوای ارتباط شخصیتا رو کامل بفهمی باید از همون اول ببینیش
 

کاربرانی که این قسمت را مشاهده می‌کنند

Top
رمز عبور خود را فراموش کرده اید؟
or ثبت‌نام سریع از طریق سرویس‌های زیر