Starcraft [شرمی در شکست نیست]

Burning Hawk

کاربر سایت
Apr 2, 2008
1,613
نام
Hossein
Starcraft


در دنیای گیم اگر بخواهیم بازیی را به عنوان بازی با داستانی بزرگ و دیالوگ های قوی یادآور شویم .
قطعا استارکرفت نامی آشنا است . بازی با سبک Real time strategy با داستانی نظامی علمی - تخیلی می باشد . که در سال 31 مارس 1998برای پلتفرم pc منتشر شد .
در سال اول 1.5 ملیون کپی از بازی به فروش رفت ، در دهه اول بازی یعنی از سال 1998 تا 2008 میزان فروش این بازی به 9.5 میلیون کپی رسید . که 4.5 میلیون کپی از این بازی فقط در کره جنوبی به فروش رسید .
متاسفانه میزان طرفداران این بازی در ایران خیلی کم هست و هدف این تاپیک معرفی کامل بازی از نسخه اول تا به حال می باشد .





Chapter I



Adjutant (نوعی کامپیوتر) پیامی مبنی بر کمک از طرف پایگاه Black water در سیاره مرسارا دریافت می کند ، ولی اندکی بعد پیامی از سوی ژنرال دوک دریافت می شود که همه چیز تحت کنترل است و بزودی مشکل رفع خواهد شد . مارشال جیمز رینور ، مارشال سیاره مرسارا بود ، رینور با خود می اندیشد که اگر به کمک ایستگاه Black water نرود ، black water با خاک یکسان خواهد شد .
جیم با همراهی نیروهایش به آنجا می روند و متوجه می شوند که پایگاه black water تحت محاصره ی زرگ ها در آمده. جیم بلافاصله شروع به پاک سازی منطقه می کند ، او در هنگام پاکسازی متوجه مرکز کنترلی (command center ) می شود که توسط زرگ ها الوده شده است.
رینور برای جلوگیری از آلودگی ، مرکز کنترل را نابود می کند . پس از نابودی مرکز کنترل رینور به دستور ژنرال دوک به جرم نابودی تجهیزات نظامی کنفدراسیون دستگیر می شود .
در همین حین ، آرکتوروس منگسک رهبر انقلابیون و ارتش زیرزمینی sons of Korhal به سرکلانتر مرسارا که توسط زرگ ها مورد حمله واقع شده بودند، پیشنهاد کمک می دهد. و مردم مرسارا را با کشتی های مخصوص از سیاره خارج می کند . پس از آن افراد منگسک ، جیمز رینور را از کشتی زندانی آزاد می کنند . منگسک به رینور پیشنهاد پیوستن به sons of korhal می دهد . و به او دستور می دهد که وارد سیستم اطلاعات کنفدراسیون شود و اطلاعاتی از یک نوع سلاح بیولوژیکی بدست آورد . رینور می پذیرد ، و وارد سیستم اطلاعاتی کنفدراسیون می شود و اطلاعاتی را بر روی دیسک می دزدد . Sons of korhal با دیسک حاوی اطلاعات فرار می کنند و به مرز آنتیگا می روند. و برای حرکت بعدی علیه کنفدراسیون نقشه می کشند . 13 ساعت پس از تخلیه مرسارا توسط منگسک ،مرسارا مورد حمله ی پروتوس ها قرار می گیرد ، و کل سیاره بمباران می شود . در همین حال مردم آنتیگا شروع به شورش علیه کنفدراسیون کردند . کنفدراسیون هم ژنرال دوک (ژنرال اسکادران آلفا) را برای محار شورش قرار می دهد، منگسک به ستوان (دست چپ خود) یعنی سارا کریگان و رینور دستور می دهد که به کمک مرکز کنترل شورشی های آنتیگان بروند و از آن ها دفاع کنند . در این مرحله جیم رینور با سارا کریگان آشنا می شود . و اولین ماموریت دو نفری خود را شروع می کنند .
مدتی بعد کشتی فضایی ژنرال دوک توسط زرگ ها مورد حمله قرار می گیرد و در سیاره ای پر از زرگ سقوط می کند ، منگسک موقعیت رو عالی میبیند و به رینور دستور می دهد که به سیاره برود و ژنرال دوک را نجات دهد ، و او را با Sons of korhal هم پیمان سازد . رینور به کمک دوک می رود و سپس منگسک به دوک پیشنهاد هم پیمان شدن را می دهد ، دوک نیز می پذیرد . در حین گیر و دار نجات و هم پیمان کردن ژنرال دوک ، سارا کریگان متوجه می شود دیسکی که رینور بدست آورده بود قطعه کوچکی از یک پازل بزرگ است ، اطلاعاتی از وسیله ای به نام Psi emitter ، دستگاهی با قابلیت ساتر کردن پرتو های فراذهنی در مقیاس بزرگ که موجب فریب زرگ ها می شود ، منگسک به رینور می گوید که حمله ی زرگ ها به مرسارا توسط این سلاح صورت گرفته ، کنفدراسیون عمداٌ از این وسیله برای نابودی مرسارا توسط زرگ ها استفاده کرده . در طی عملیاتی افراد منگسک موفق به دست یافتن به این سلاح می شوند ، منگسک به سارا دستور می دهد که Psi emitter را وسط بیس کنفدراسیون ببرد ، سارا این کار را انجام می دهد سپس از منطقه خارج می شود و پس از فعال سازی دستگاه زرگ ها شروع به حمله به بیس کنفدراسیون می کنند . ساعاتی بعد زرگ ها مورد حمله ی کشتی های پروتوس به فرماندهی تسدار می شوند . پس از آن عملیات دوک پیشنهاد نابودی دو اسکادران دلتا و امگا را می دهد زیرا که این دو اسکادران قدرت اصلی کنفدراسیون هستند . پس از نابودی دو اسکادران کنفدراسیون وقت آن رسیده که نبرد بزرگ بین کنفدراسیون و Sons of korhal شروع شود ، منگسک با استفاده از psi emitter در پایتخت امپراطوری ترن ها یعنی سیاره تارسانیس ، موجب توجه زرگ ها می شود ، زرگ ها به سرعت شروع به ایجاد بیس های متعدد برای حمله کردند ، طبق معمول ساعاتی بعد پرتوس ها متوجه وجود زرگ ها شدند و شروع به ساخت پایگاه در تارسانیس در کنار بیس زرگ ها کردند ، منگسک فورا متوجه می شود که اگر حالا جلوی حمله ی پروتوس هارو نگیریم دیگر نمی شود روی زرگ ها حساب کرد و ممکن است تمام نقشه ها خراب شود و اعضای کنفدراسیون فرار کنند ، منگسک فورا به سارا کریگان دستور می دهد که به تارسانیس برود و پروتوس ها را نابود کند تا زرگ ها فرصت قوی تر شدن را داشته باشند ، منگسک به دوک و رینور دستور می دهد که در کشتی در کنار او بمانند ، رینور عصبانی می شود و می گوید اول این همه زرگ رو به سیاره آوردی ، بعد هم به جنگ پروتوس ها میری ، و بعد ...
سارا گفت : پروتوس ها فقط زرگ هارو نابود نمی کنند اونا کل سیاره رو از بین میبرند . اگه الان بتونیم از دست پروتوس ها خلاص بشویم ، بعدا وقت کافی برای زرگ ها داریم . پافشاری های رینور فایده ای نداشت سارا به تارسانیس می رود و پس از حمله و نابودی پروتوس ها متوجه می شود که بیس خود مورد حمله هزاران زرگ قرار گرفته ، سارا بلافاصله درخواست کشتی پشتیبانی برای فرار از منظقه رو می دهد ولی این خواسته او با جواب منفی منگسک همراه می شود . منگسک دستور رفتن از منطقه رو داد ، جیم مبهوت از این عمل منگسک ، در درخواست فرستادن کشتی برای سارا پافشاری کرد ولی با این حال از دست او کاری بر نمی آمد ، سارا کریگان بین هزاران زرگ محاصره شده و برای کمک نیز خیلی دیر است .
جیم از این عمل منگسک به شدت ناراحت و عصبانی می شود و خود را مقصر می دانست ، جیم بعد از آن ماموریت از sons of korhal جدا می شود و پس از نابودی توپخانه دفاعی که دوک فعال کرده بود از تارسانیس خارج می شود ، از آن پس مارشال جیمز رینور به عنوان یاغی و شورشی یاد می شود . پس از جدایی جیم از Sons of korhal و پس از حمله نهایی ، کنفدراسیون شکست خورده و منگسک حالا در راس قدرت با نام امپراطور حکومت ترن ها ایستاده ، پیروزیی به بهای خیانت به وفاداری ....

Chapter II



در گیر و دار نبرد کنفدراسیون و sons of korhal ، اورمایند رهبر زرگ ها ، سلبریتی خلق کرد ، و به او دستور داد که از شفیره تا موقع خروج محافظت کند ، شفیره پوسته ای گوشتی است که موجودی در آن در حال رشد است ، موجودی که اورمایند از او به عنوان غنیمت خود یاد می کند . زاس یکی از سلبریت های اورمایند ، وقتی که محافظ شفیره در حال محافظت از آن در تارسانیس بود اطلاع داد که بیس ترنی در نزدیکی شما هست ، محافظ شفیره شروع به نابودی بیس های ترن کرد ، محاظ هنوز به اندازه کافی رشد نکرده بود تا بتواند از پورتال عبور کند . و مجبور بود تا موقع ای که به اندازه کافی رشد نکرده در تارسانیس بماند و از شفیره محافظت محافظت کند ، مدتی بعد وقتی که محافظ به اندازه کافی رشد کرده بود و توانایی عبور از پرتال را داشت ، بهمراه شفیره به سیاره چار رفت . قدرت ذهنی موجود درون شفیره بقدری بود که در عمق کهکشان نفوذ می کرد و باعث کشش ترن ها می شد ، اولین دسته ترن ها به سرپرستی ژنرال دوک به سیاره چار آمدند و شروع به حمله علیه محافظ کردند ، محافظ هم به تمام بیس های ژنرال دوک حمله کرد و آن ها را از بین برد ، دوک از چار فرار می کند ، چندی بعد ترن ها دوباره برمیگردند ، این بار کسی که ترن ها را فرماندهی می کرد کسی نبود جز ، مارشال سابق و یاغی امروز جیمز رینور.
(اورمایند محافظ را آگاه ساخت که تا بیرون آمدن غنیمت او از شفیره زمان زیادی باقی نمانده ) . بار دیگر محافظ به منزله ی دفاع از شفیره شروع به حمله به بیس های رینور می کند . و در دیر و دار نبرد بین محافظ و رینور بود که !
اورمایند گفت : برخیز ، برخیز دخترم ، کریگان ...
کرریگان : هر طور شما مایلید سرورم ، هم اکنون وقت آن رسیده که دشمنانمان طعم خشم ما را بچشند .
رینور که توسط گیرنده های خود شاهد ماجرا بود : کاملا مبهوت مانده بود .
کریگان شروع به حمله به بیس های رینور کرد و همه چیز را نابود کرد .
(در هنگام رویارویی رینور با کریگان)
جیم می گوید : باورم نمی شود تو سارا باشی ، من تو خواب و رویا می شنیدم که به کمک احتیاج داری ، و من اومدم ...
کریگان گفت : درسته من وقتی در شفیره بودم از طریق تله پاتی با تو و منگسک ارتباط برقرار کردم و از شما درخواست کمک کردم ، در حالی که منگسک دوک رو فرستاد تا منو نابود کنه .
رینور گفت : خب حالا چی ، می خوای منو بکشی ؟
کریگان گفت : باهوش باش و اینجارو ترک کن ، و دیگه هیچوقت برنگرد ...

(رینور چار را ترک می کند)

بار دیگر چار مورد حمله قرار می گیرد ولی این بار پروتوس ها با فرماندهی تسدار شروع به حمله به بیس کریگان می کنند ، کریگان بیس پروتوس ها را نابود می کند ،پس از آن تسدار کریگان را به مبارزه ای رو در رو می خواند و وقتی کریگان به آن جا می رود ، تسدار آن جا را ترک می کند . کریگان که در حال رجز خوانی و ترسو شمردن تسدار بود از طرف سلبریت اورمایند داگوث (daggoth) متوجه می شود که زاس توسط دارک تمپلار زراتول کشته شده ، و این نقشه ای بود که تسدار برای گمراهی کریگان کشیده بود . اورمایند پس از کشته شدن زاس متوجه می شود قدرتی شبیه به قدرت خودش در وجود دارک تمپلار ها شد که اگر جلوی ان گرفته نشود ممکن است ، در آینده خطری جدی برای اورمایند محسوب شوند ، و تنها کسانی که می توانند سلبریت ها و اورمایند را نابود کنند دارک تمپلار ها هستند . وقتی که زاس کشته می شود اورمایند متوجه می شود که قادر به برقراری ارتباط با ذهن قاتل زاس یعنی زراتول است ، و در ذهن زراتول سیاره ای را می بیند که آیور (Aiur) نام دارد . ( آیور خانه پروتوس ها است ) . اورمایند می گوید که روز های جست و جو به پایان رسیده ، چیزی که به دنبالش بودیم را پیدا کردیم ، بزودی به آیور تاخت و تاز خواهیم کرد . داگوث می گوید ، قبل از آن باید دارک تمپلار هایی که در چار وجود دارند را نابود کنیم که در آینده بی خطر باشند ، از این رو پس از حمله کریگان به زراتول و تسدار و شکست پروتوس ها آن ها فرار کردند ولی نیرو های دارک تمپلار آن ها نابود شدند .
در همین حال که پروتوس ها در حال جست و جو و نابودی بیس های زرگ بودند جمعیت عظیمی از زرگ ها در حال عبور از طریق space-time به آیور برای تاخت و تازی بزرگ بودند .

*اورمایند برای بدست آوردن قدرت بیشتر به آیور حمله می کند ، قدرتی که باعث می شود آن ها به قوی ترین نژاد کهکشان تبدیل شوند .*

ولی برای بدست آوردن این مهم باید کریستالی به نام Khaydarin را بدست آورد .او به سلبریت خود دستور بدست آوردن این کریستال را می دهد و آن را بدست می آورد .اورمایند به سلبریت های خود می گوید که قبل از حمله اصلی باید آخرین سایت پروتوس هارو نابود کنیم . معبد xel'naga معبدی که xel'naga ساختند ، جایی که اولین بار آن ها قدم بر آیور گذاشتند . اورمایند معبد را از بین می برد و کریستال را در آن جا قرار می دهد .
(اورمایند قبل از حمله بزرگ )
اورمایند : xel'naga کسانی بودند که من را خلق کردند ، آن ها ابتدا پروتوس ها را با پاکی جسم و سپس زرگ ها را با پاکی ذات برکت دادند . ولی بزودی ما زرگ ها و پروتوس ها با هم یکی می شویم و به ریشه خود باز می گردیم . و بر تمام کهکشان حمله خواهیم کرد ...
پس از آن آیور مورد حمله ملیون ها زرگ قرار گرفت ، و اورمایند نیز پیروز نبرد شد و خود را در آیور ساکن کرد ...
Chapter III


"دو روز بعد از حمله اورمایند "
جودیکیتور آلداریس به executor جدید در مورد خودش می گوید :
" آلداریس از طرف انجمن پروتوس ها انتخاب شده تا به executor در مقام مشورت گر خدمت کند . تسدار ، اگزکیتور قبلی دستور داشت که نیروهای آلوده شده ترن ها را نابود کند ، ولی او به دستورات بی اعتنایی کرد و ، قصد نابودی بیس های زرگ را کرد واضح تو بگویم او باعث شد ما شکست بخوریم ، تو نباید موجب شکست دوباره ما بشوی . انجمن پروتوس ها به من دیکته کرده که اولویت اول ما تقویت نیرو های دفاعی است ، تو باید ابتدا پایگاه مرزی انتیاک را تقویت کنی تا مطمئن شوی که پایگاه بدست زرگ ها نمی افتد ."
اگزکیتور جدید به انتیاک می رود و انجا دوست قدیمی خود ستوان فنیکس را ملاقات می کند . و در کنار هم شروع به پاک سازی منطقه می کنند .پس از اخراج تسدار او به چار رفت ، در چار با زراتول آشنا شد و در جنگ های آن ها علیه زرگ ها مشارکت کرد و تجربیاتی زیادی از دارک تمپلار ها یاد گرفت ، دارک تمپلار زراتول به تسدار گفت که اگر سلبریت های اورمایند را از بین ببریم ، نیرو های آن ها از بین خواهد رفت .آن ها نقشه میریزند و زاس را نابود می کنند ، وقتی که زاس کشته شد و اورمایند به وجود آیور پی برد ، و پس از نابودی دارک تمپلار ها توسط کریگان ، زراتول و تسدار از چار گریختند ، زراتول ناپدید شد و تسدار به آیور برگشت ، تا به جودیکیتور آلداریس و اگزکیتور جدید و فنیکس در مورد سلبریت ها و نابودی آن ها توضیح دهد . آلداریس نپذیرفت و گفت که تسدار باید خودش را به انجمن پروتوس ها تسلیم کند و همکاری با دارک تمپلار ها را از سر بیرون کند . (دارک تمپلار ها دسته ای از پروتوس ها بودند که به چار تبعید شدند و در تاریکی به قدرتی ویژه ای دست یافتند .در بازی از آن ها به نام Fallens نیز یاد می شود ) ولی با این حال فنیکس و اگزکیتور جدید می پذیرند ، وقتی فنیکس به سمت بیس سلبریت می رود و او را نابود می کند ، متوجه می شود که او دوباره بوجود آمده ، و دارد قوی تر می شود و برای حمله ی بعدی خود را آماده می کند ،
جودیکیتور الداریس می گوید : "می دانستم نمی شود به تسدار اعتماد کرد، انجمن پروتوس این خیانت او را هرگز فراموش نخواهد کرد ، اگزکیتور پیشنهاد می کنم ، حمله اصلی مان رو در استان سایون انجام دهیم ، که به دست زرگ ها افتاده ، اکنون وقت آن رسیده که زرگ ها مزه قدرت پسران سرزمین aiur را بچشند ."
در زمانی که اگزکیتور در حال پاکسازی سایون بود ، انتیاک مورد حمله قرار گرفت .اگزکیتور بیس های زرگ را در سایون نابود کرد ولی این پیروز به بهای کشته شدن فنیکس در هنگام دفاع از انتیاک بود .از طرف انجمن پروتوس به آلداریس دستور داده شده می شود که تسدار مجرم را پیدا و دستگیر کند ، و برای محاکمه به آیور بازگرداند ، آلداریس و اگزکیتور به امید یافتن تسدار به چار می روند . آلداریس به اگزکیتور می گوید : "اگر تسدار دارک تمپلار ها را به آیور بیاورد همه ما نابود می شویم ."
آن ها به چار می روند و تسدار را به همراه جیم رینور پیدا می کنند .
جودیکیتور به تسدار می گوید : که به نام انجمن پروتوس تو را دستگیر می کنم ، تسدار می گوید این همه راه آمدی تا مرا دستگیر کنی !؟! تسدار به اگزکیتور می گوید : من نمی دانم آن ها از من برای تو چه تعریف کرده اند ، اما تمام کار هایی که انجام داده ام فقط و فقط برای آیور بوده ، به من کمک کن تا زراتول را پیدا کنم ، و زرگ ها رو از بین ببریم ، تنها کسی که می تواند سلبریت ها را نابود کند ، دارک تمپلار ها هستند .
جودیکیتور می گوید : تا در طرف شما دارک تمپلار ها باشیم .
تسدار می گوید : بهتر است مودبانه از آن ها سخن گویی ، آن ها کسانی هستند که می توانند زرگ ها را نابود کنند و آیور را نجات دهند ، آلداریس قبول می کند .
"یک ساعت بعد "
وقتی آلداریس از همراهی با تسدار از اگزکیتور گله می کند ، تسدار به اگزکیتور می گوید نگذار ذهنت را مغشوش کند ، آلداریس می گوید که سلبریتی که گفتی ، توسط فنیکس کشته شد ، ولی بعد دوباره زنده شد . پیشنهاد تو بی ارزش بود و حمله بعد سلبریت موجب کشته شدن فنیکس شد . تسدار گفت : درسته برای همین است که می گویم زراتول را باید پیدا کنیم ، تنها کسانی که می توانند سلبریت ها رو نابود کنند دارک تمپلار ها هستند .اگزکیتور انتخاب خود را کرده است او با تسدار همراه شد .تسدار به چار می رود و زراتول را پیدا و آزاد می کند ، و از زراتول درخواست می کند که به او و مردم آیور کمک کند ، زراتول می پذیرد. وقتی تسدار و زراتول به آیور بر می گردنند متوجه می شوند که فنیکس هنوز زنده است . وقتی تسدار حال فنیکس را جویا می شود متوجه می شود که بدن فنیکس در پوسته ای از دارگون ( نوعی جنگ افزار ماشینی) مقیم شده . تسدار ابراز همدردی می کند و فکر می کند که فنیکس قادر به ادامه مبارزه علیه زرگ ها نیست ولی فنیکس می گوید .

There is no shame in defeat so long as the spirit is unconquered

فنیکس نیز با تسدار همراه می شود .
پس از آن جودیکیتور آلداریس تسدار را محاصره می کند و تسدار خود را تسلیم انجمن پروتوس می کند .رینور و فنیکس از دست ماموران جودیکیتور فرار می کنند ، و زراتول نیز ناپدید می شود .تسدار برای محاکمه به انجمن پروتوس ها واگذار می شود .فنیکس به اگزکیتور می گوید که باید تسدار را قبل از محاکمه آزاد کنیم ، رینور به فنیکس می پیوندد و تسدار را آزاد می کنند .پس از آن زراتول و افرادش در هنگام آزاد سازی تسدار ظاهر می شوند . زراتول در مورد اورمایند و xel'naga و راز آفرینش زرگ ها و پروتوس ها به فنیکس و تسدار و آلداریس توضیح می دهد .فنیکس می گوید اگر زرگ ها به این قدرت دست یابند نه تنها پروتوس ها بلکه تمام موجودات زنده دیگر در کهکشان را نابود می کنند . فنیکس و زراتول به سلبریت های اورمایند حمله می کنند و زراتول سلبریت ها را نابود می کند . پس از نابودی سلبریت ها سیستم دفاعی زرگ ها در هم می شکند . و تسدار، زراتول ، اگزکیتور و رینور عزم نابودی اورمایند را می کنند ، نیرو های رینور و زراتول درگیر نیرو های اورمایند می شوند .تسدار که دید اوضاع جنگ مساعد نیست . جان خود را فدای آیور و سایر موجودات کهکشان می کند و با کشتی خود به اورمایند برخورد می کند . و اورمایند را نابود می کند .
از آن پس در کنار نام ادون از تسدار به عنوان شخصی بزرگ یاد می شود کسی که زندگی خود را فدای سرزمینش کرد .


En taro tassadar





Chapter IV



پس از نابودی اورمایند زرگ های آیور بدون رهبر ، افسار گسیخته بودند . و برای پیروان تسدار خطرنات بودند ، از آن طرف مجلس پروتوس نابود شده بود و از طرفی دیگر نیرو های ایور از پیروان حمایت نکردند . زراتول پیشنهاد رفتن از طریق درگاه انتقال آیور به سیاره شکوراس ((shakuras خانه دارک تمپلار ها را داد ، پریئتور آرتانیس نیز به آن ها پیوست ، جودیکیتور آلداریس که در ماموریت نابودی اورمایند به پیروان تسدار می پیوندد ، پیشنهاد داد پس از پیدا کردن درگاه انتقال توسط زراتول و پاک سازی مسیر ، فنیکس و پریئتور آرتانیس بقیه نجات یافته شده گان را تا درگاه انتقال هدایت کنند . پس از انتقال نجات یافتان از ایور به شکوراس آرتانیس به زراتول گزارش می دهد ، که بازماندگان از درگاه انتقال عبور کرده و الان در شکوراس هستند ، ولی فنیکس و رینور پشت دروازه انتقال ماندند تا از دروازه محافظت کنند تا زرگ ها نتوانند از طریق درگاه وارد شکوراس شوند ، و ما ارتباطمون رو با اونا از دست دادیم .
زراتول می گوید : من به جنگ جویی و دل آوری آنان ایمان دارم ، اتفاقی برای آن ها نخواهد افتاد ، اکنون باید دنبال مکان مناسبی برای نجات یافته شدگان در شکوراس باشیم ، و سپس بدنبال دارک تمپلار ها بگردیم ، در هنگام جست و جو برای مکان مناسبی برای ایجاد بیس ، آرتانیس متوجه وجود زرگ ها در شکوراس می شود که از طریق درگاه انتقال به اینجا آمده اند ، وقتی انها در حال ساخت بیس بودند مورد حمله دسته ای از زرگ ها قرار می گیرند . که ناگهان دارک تمپلار های ظاهر می شوند و زرگ ها را نابود می کنند .
زراتول به آن ها گفت که سر فرصت همه چیز را در مورد این موجودات توضیح خواهد داد ، آرتانیس به زراتول می گوید که پیامی از سوی رینور و فنیکس دریافت کرده که آن ها زنده و در حال باز پس گیری ، درگاه از دست زرگ ها هستند . تا آن را خاموش کنند . به کمک دارک تمپلار ها بیس زرگ نزدیک درگاه در شکوراس را از بین می برند . زراتول با دارک تمپلار ها و ارتانیس به نزد راژگال (Raszagal) می روند ، راژگال کسی که خود را مادر تمپلار ها می خواند ، به پیروان تسدار و نجات یافتگان آیور خوش آمد گویی می کند ، و از اتفاقی که افتاده ابراز هم دردی می کند .ادامه و گفت :
راژگال : من از دارک تمپلار های پیر هستم ، آنقدر پیر ، که خانه مان Ancestral را در ایور بیاد بیاورم ، بدانید که مرد ما هیچوت جرم هایی که مجلس پروتوس به ما زد یا تبعید ما از ایور را فراموش نخواهد کرد .اما شما هم اکنون دیگر با مجلس پروتوس نیستید .
آلداریس : راژگال زرگ ها مانند دشمن هایی نیستند که تا بحال پروتوس به خود دیده .
راژگال : درسته ، وقتی مردم ما از آیور تبعید شدند ، تا مدتی کوچ نشین بودیم و وقتی به شکوراس آمدیم متوجه معبد قابل توجه ای شدند که تصمیم گرفتند در این سیاره بمانند و به تحقیق و بررسی و مطالعه در این مورد مقبره بپردازند ، ما متوجه شدیم که این مقبره مطعلق به xel'naga هستند ، xel'naga کسانی بودند که ما را خلق کردند ، بعد ها متوجه موضوعی شدیم ، متوجه قدرتی که درون معبد وجود دارد ، صلاح قدرتمندی که می تواند این سیاره را برای همیشه محفوظ و در امان نگه دارد ، ما متوجه شدیم که در بالاترین نقطه ی معبد ، دو دریچه وجود دارد که موجب فعال شدن معبد می شود .
آلداریس : پس باید همین حالا با این قدرت به زرگ ها حمله کنیم .
راژاگال : نه به این سرعت جودیکیتور ، ما بعد ها متوجه شدیم برای فعال کردن معبد نیاز به دو کریستال هست به نام های ، اوراش (uraj) و کالیس (Khalis) ، اوراش بوجود آمده از انرژی خالص تمپلار ها می باشد و کالیس بوجود آمده از انژی خالص دارک تمپلار ها .
اما ما باید اول این دو کریستال را بدست بیاوریم ، اگر این دو کریستال رو بدست بیاوریم ، شکوراس از دست زرگ ها در امان خواهد بود . ولی اول باید دو سلبریتی که در کنار معبد هستند را نابود کنیم تا معبد را خراب نکنند . پس از نابود کردن دو سلبریتی توسط دارک تمپلار ها و پاک سازی محیط ، اورلوردی (اورلورد موجودی از که وظیفه اش کنترل یونیت های زرگ است ، و به عنوان منتقل کننده نیز کاربرد دارد) وارد منطقه می شود ، کریگان از اورلورد خارج می شود . و از زراتول می خواهد که به حرف های گوش دهد ، زراتول مخالفت می کند ولی راژگال می پذیرد که با او صحبت کند .
کریگان : اورمایند دیگری در چار در حال رشد است .
زراتول : دروغ است ، به چه دلیلی باید حرف های تو را باور کنیم .
کریگان می گوید ، که او دیگر آن قاتل عقل از دست داده نیست و پس از مرگ اورمایند ، چیزی که اورا کنترل می کرده از بین رفته ،
همچنین می گوید ، نیرو های زرگ به دست داگوث با هم ترکیب شدند تا اورمایند جدید را تشکیل بدهند .
اورمایند هم اکنون به اندازه کافی رشد نکرده و قدرت کافی برای بدست گرفتن سوارم (Swarm) را ندارد ، و هم اکنون قدرت به دست داگوث و سایر سلبریت ها است . من نمی خواهم مثل گذته دوباره تحت کنترل اورمایند در بیایم .
زراتول : اگر هم راست بگویی اولویت اول ما نجات این سیاره است نه کشتن اورمایند .
جودیکیتور آلداریس مخالفت می کند و کریگان را دروغگو خطاب می کند.
راژاگال مخالف گفته آلداریس بود ، آلداریس نمی پذیرد و گفت و گو را تا همین جا بیشتر ادامه نمی دهد .
راژاگال به کریگان می گوید برای اثبات وفادارای به Braxis برود و اوراش را بیاورد . کریگان به braxis رفته و اوراش را می آورد . ارتانیس به زراتول می گوید که گروه زیادی از ترن ها در حال نزدیک شدن به ما هستند ولی آرایش نظامی آن ها شبیه ترن ها نیست ، فرمانده آنها خود را الکساندر (Aleksander) معرفی کرده است .
پس از اتصال ارتباط
من دریا سالار الکسی استوکو (Alexei stukov ) هستم ، از سوی ریاسات متحده ی زمین ( United earth directorate) ما اینجاییم که کنترل ترن ها و کل کلونی آن ها را کپچر کنیم . سلاح های خود را زمین گذاشته و خود را تسلیم کنید .
زراتول : زینور قبلا در مورد سیاره ای در دور دست به اسم زمین که مطعلق به انسان هاست صحبت کرده بود .
آرتانیس برای جلوگیری از آن ها ژنراتور های برق آن ها را نابود می کند . کشتی های UED پس از تعقیب کشیتی ان ها ، بدلیل کمبود انرژی ادامه نمی دهند .
آرتانیس و کریگان به دستور زراتول برای بدست آوردن کریستال کالیس دقیقا به جایی می روند اورمایند در حال رشد است .آن ها به سختی کالیس رو بدست می آورند .
راژگال به زراتول و ارتانیس می گوید ، که در غیاب آن ها وقتی که به دنبال کریستال ها رفته بودند ، جودیکیتور آلداریس و تمام نجات یافتگان ایور شروع به شورش علیه ما کردند ، و می خواهند به ما حمله کنند ، شما نباید به همچین شخصی با همچین سابقه ای اعتماد می کردید کسی که از اول اولویت ها مجلس پروتوس رو بر حقیقت ترجیح می داد لیاقت اعتماد ندارد .راژگال به زراتول دستور کشتن الداریس و منحل کردن شورش را می دهد .
زراتول و آرتانیس نیرو های آلداریس را نابود می کنند و وقتی زراتول از آلداریس درخواست کمک در نابودی زرگ ها را می کند ، الداریس نمی پذیرد و آن ها را متحد با دشمن خطاب می کند ، دشمنی که قاتل مردم سرزمینمان است ، و باعث کشته شدن خیل زیادی از پروتوس ها شد ، آرتانیس به آلداریس می گوید که کریگان تغیر کرده و دیگر آن شخص سابق نیست ، آلداریس وقتی در حال جواب بود که او دروغ می گوید توسط کریگان کشته می شود .
زراتول می گوید چکار کردی ، این موضوع به پروتوس ها مربوط میشد .
کریگان : اشتباه شما را پاک کردم .
زراتول : تو با این کارت دیگر ارزشی نزد ما نداری .
کریگان : مهم نیست ، من کارم اینجا تموم شد ، می خواستم سلبریت ها نابود شوند که شد و اورمایند از بین برود که خواهد رفت .
کریگان محل را ترک می کند ...
پس از آنکه ارتانیس به خاطر تمپلار بود مسئول حمل اوراش و زراتول به خاطر دارک تمپلار بودن مسئول حمل کالیس شد . به سوی معبد xel'naga می روند . زرگ ها متوجه می شوند و سپس سیل بزرگی از زرگ ها بسوی نابودی معبد سرازیر می شوند .آرتانیس و زراتول خود را به بالای معبد می رسانند . و کریستل ها را در جای مخصوص قرار می دهند . و پس از آن انفجار بزرگی کل سطح سیاره را فرا می گیرد . و کل زرگ ها ، اورمایند و سلبریتی هایش نابود می شوند .





Chapter V




وقتی که نبرد در (Koprulu) شروع شد ، حکم انجمن هیئت مدیره های متحده ی زمین در مورد کشف قدرت پیشرفت زرگ ها و مانور های پروتوس ها ، سرانجام حکم انجمن این شد که کنترل بخش war-torn رو بگیرند .از آنجایی که متوجه وجود اورمایند جدید در چار شدند . بهترین ژنرال شان ، یعنی ژنرال جرارد دوگال (general Gerard dugalle) را برای نابودی آن فرستاد .و علاوه بر آن به عنوان ژنرال نیروهای UED حکومت امپراطوری ترن ها را نابود کرده ، و منگسک را غزل کند . کشتی های UED زمین را ترک کرده و به سمت مرز ترن ها حرکت کردند . دریاسالار الکسی استوکو از دوستان خیلی قدیمی ژنرال بود با او در این ماموریت همراه شده بود ، او پیشنهاد داد که ابتدا وارد سیستم اطلاعاتی ترن ها شده و اطلاعاتی از تکنلوژی سلاح ها و ... بدست بیاوریم . ژنرال قبول می کند و دستور کار را می دهد ، پس از ورود الکسی به Braxis مرز ترن ها ، الکسی شروع به جست و جو و نابودی بیس ها می کند ، در مسیر با بیس ترنی با فرمانده ی سمیر دوران (Samir duran) آشنا شد ، سمیر که خود را lieutenant می خواند ، از الکسی درخواست پیوستن به UED را می دهد . و در عوض به آن ها اطلاعاتی از منطقه و حکومت می دهد . الکسی می پذیرد .
پس از دادن اطلاعات منطقه به الکسی ، و پیروزی در ماموریت ، الکسی در مورد قبلیت های دوران به ژنرال می گوید . ژنرال این کار او را ستایش می کند . و می گوید که ما موقعیت کشتی های dylrians را شناسایی کردیم . وظیفه ای کشتی ها سوخت رسانی به ایستگاه های تعمیراتی ترن ها است . ژنرال دستور نابودی آن ها را می دهد .نیرو های ژنرال شروع به دزدیدن بتلکروزر ها می کنند . و پس از دزدیدن تمام کشتی ها الکسی با نیرو های هوایی ژنرال دوک درگیر می شود . و آن ها را نابود می کند . الکسی به دوران و ژنرال می گوید که توسط نیروهایش از سیستم اطلاعاتی که از پایگاه ترن ها در Braxis بدست آوردیم ، اطلاعاتی استخراج شده در مورد سلاحی به نام Psi disruptor ، که به نوعی به زرگ ها مربوط می شود . دوران در مورد psi emitter به ژنرال و الکسی توضیح می دهد . و می گوید شایعه شده بود شایعه شده بود در حال ساخت یک دستگاه اختصاص یافته می باشد که می تواند موجب در هم گسیخته شدن زرگ ها شود .من شدیدا اظهار دارم ، که این وسیله هر چه زودتر پیدا و نابود شود .ژنرال دستور پیدا و نابود کردن Psi disruptor را به دوران می دهد .و وقتی دوران به منطقه می رود متوجه می شود ، که دستگاه در بین 4 بیس زرگ قرار گرفته ، دوران فورا بیس های زرگ را نابود کرده ، و خود را به Psi disruptor می رساند . و دستگاه را کپچر و به الکسی تحویل می دهد . الکسی دستگاه را نابود نمی کند و می گوید ممکن از بعدا به کارمان بیاید . ژنرال دوگال دستور شروع حمله بزرگ علیه امپراطوری منگسک در کرهال را می دهد .اما این امکان وجود داشت که منگسک در دفاع از خود از بمب هسته ای استفاده کند ، از این سو تصمیم گرفتند که ابتدا سیلو های هسته ای را نابود کنند . تا در آینده به مشکلی برنخورند .پس از نابودی سیلوها ژنرال دوگال فرمان حمله به مقر منگسک را می دهد . نیرو های ژنرال به بیس منگسک حمله می کنند . منگسک برای فرار تلاش می کند اما توسط کشتی های ژنرال مورد محاصره قرار می گیرد . در حالی که ژنرال در حال دستگیری منگسک بود .ناگهان کشتی های پروتوس وارد میدان نبرد می شوند ، کشتی ها پروتوس با فرمانده ی جیم رینور منگسک را از موقعیت فراری می دهند و با خود می برند .
نیرو های ژنرال رینور و منگسک را تا ایور تعقیب می کنند . آن ها متوجه می شوند که رینور و منگسک به منطقه ای در آیور رفتند که دور تا دورشان را زرگ ها محاصره کرده اند .اما زرگ ها خنثی هستند و هیچ فعالیتی نمی کنند . ژنرال دستور حمله به بیس رینور در آیور را می دهد . پس از نابودی بیس رینور ، رینور با منگسک از طریق درگاه انتقال از آیور فرار می کنند .انرژی درگاه انتقال موجب حمله زرگ ها می شوند . پس از خروج رینور یکی از های تمپلار ها درگاه انتقال رانابود می کند .پس از نابودی درگاه انتقال اکسی صحنه نبرد را ترک می کند .و بدون اطلاع به ژنرال با نیرو های زیادی به Braxis می رود .ژنرال از این کار الکسی متعجب می شود .
دوران به ژنرال می گوید : مثل اینکه دریاسالار اونطوری که شما فکر می کردید وفادار نبوده .
ژنرال دوگال : بخاطر اینکه تو جوان و احمقی ، من الکسی را خیلی قبل تر از اینکه تو بدنیا بیایی با هم دوست بودیم .به هر حال او الان اینجا نیست که از خود دفاع کند.
Adjutant) ) : گیرنده های ما دستگاه Psi disruptor را در سیاره پیدا کرده .
دوران : من گفتم او به شما خیانت کرده ، دیدید ، او دستگاه را نابودی نکرده و حالا در آیور از آن استفاده می کند تا ماموریت را خراب کند.
ژنرال : من در مورد او اشتباه می کردم ، به نظرحق با توست به braxis برو و Psi disruptor را نابود کن . و کار الکسی رو هم تموم کن .
دوران به braxis می رود و الکسی را پیدا می کند .به او شلیک می کند و سیستم امنیتی را روی نابودی خودکار در 15 دقیقه تنظیم می کند . وقتی ژنرال از دوران درخواست گزارش می دهد ،
الکسی در جواب می گوید : جرارد دوست قدیمی ، این بدیهی است که تو یک خائن داشتی و اون من نبودم ، دوران تو را متقاعد کرد که من دستگاه را عمدا نابود نکرده تا از آن علیه تو استفاده کنم ، او به هر دوی ما خیانت کرد ، مناینجا اومدم تا آخرین شانس پیروزیم رو امتحان کنم ولی تو در عوض منو کشتی . جرارد ، نگذار دوران Psi disruptor رو نابود کنه ، اگه اینکارو بکنه هیچ شانسی برای پیروزی نخواهیم داشت ، Psi disruptor رو حفظ کن و از اون برای نابودی زرگ ها استفاده کن ، بگذار حداقل مرگ من مفهومی داشته باشد ...
ژنرال : من چیکار کردم ، من چیکار کردم ، اوه خدای من ، Adjutant دوران رو شناسایی کن ، سرباز ها فورا جلوی نابودی Psi disruptor رو بگیرید .
Adjutant : قربان دوران از منطقه خارج شده ...
ژنرال: نه .....


خوشبختانه نیرو های ژنرال بموقع به محل رسیده و Psi disruptor را نجات می دهند و با خود بر میگردانند ، پس از آن اتفاق دوران ناپدید می شود .
ژنرال دستور نابودی ورمایندو سلبریت هایش را می دهد ، در گیرودار حمله دوران با نیروی کوچکی وارد میدان نبرد می شود . و به ژنرال می گوید : که برای تشکر برای نابودی اورمایند آمده و می خواهد ژنرال را با شخصی آشنا کند .
کریگان ظاهر می شود ، و از ژنرال به خاطرکشتن الکسی و باز گرداندن swarm به کریگان تشکر می کند و به او می گوید که الکسی مردی بود دوبرابر کسی که الان روبروی ما ایستاده ، این حرف کریگان اتش سوزانی در دل ژنرال شعله ور کرد . و بر پشیمانی او افزود ...
ژنرال موفق به نابودی سلبریت های اورمایند شد ، و خود اورمایند را نیز به بردگی گرفت ، ولی ژنرال بهای گزافی برای این پیروزی پرداخت ...







Chapter VI



نیرو های UED کنترل چار رو در دست گرفتند ، و نیرو های حریص اورمایند را به بردگی گرفتند . با دستگاه قدرتمند اتحایده Psi disruptor ، موجب خنثی شدن نیرو های اورمایند و کنترل کریگان بر آن ها می شود. و حالا کریگان در حال کشیدن نقشه برای نابودی Psi disruptor و سرور کنترل کننده ی اورمایند که متعلق به UED است .
کریگان با رینور و فنیکس ارتباط برقرار می کند .
فنیکس : تو نقشه کشیدی تا UED را از سر راه خود برداری ، و ...
که دوران حرف آن ها را قطع می کند و می گوید : خبر مهمی دارد .او می گوید UED دستگاه را فعال کرده و موجب شده تمام زرگ ها بیس های خود را در تارسانیس ترک کنند ، کریگان به دوران دستور می دهد تا با چندی نیرو به موقعیت برود . و از هایوکلاستر ها دفاع کند . و آن ها را نجات دهند ، پس از نجات هایو کلاستر ها ، کریگان رینور رو منگسک را به گفت و گو فرا می خواند ، کریگان می گوید Psi disruptor به نیرو های من آسیب جدی وارد کرده ، و به psi emitter نیاز دارد ، منگسک می گوید چرا باید Psi emitter رو به تو بدم ؟
کریگان : سیاست ، اگر تو Psi emitter رو به من بدی ، من می توانم تو را به مقام امپراتوری ترن ها بازگردانم و اگر هم ندی ، متاسفانه تا آخر عمر مجبوری امپراتور سلولت باشی . منگسک قبول می کند .
در braxis رینور به سمت ژنراتور های نیروگاه Psi disruptor می رود ، و آن ها را نابود می کند ، حالا دیگر آن ها از فعال سازی Psi disruptor خیالشان آسوده است ، در حرکت بعدی نقشه ، منگسک Psi emitter را به مرکز کنترل UED می برد ، در همین زمان کریگان زرگ های روی سیاره را تحت کنترل می گیرد ، و Psi disruptor را نابود می کند .
پس از نابودی Psi disruptor فنیکس و رینور به این فکر می کنند که اگر UED نابود شود ، و کریگان پیروز شود ، و قدرت زرگ ها را در دست بگیرد چه بلایی سر آن ها خواهد آورد .
منگسک گفت : اگر کریگان بتواند امپراتوری من را بهم بازگرداند ، با او همکاری خواهم کرد ، رینور با منگسک بحثش می شود .در همین حال کریگان وارد گفت و گو شده ، و نقشه بعدی را به آن ها توضیح می دهد .آن ها باید قبل از حمله اصلی به سیاره moria بروند ، و میزان زیادی مینرال بدست آورده ، و برای کریگان بیاورند ، تا کریگان بتواند نیرو های خود را هر چه سریعتر افزایش دهد . پس از پایان گفت و گوی آن ها ، دوران به کریگان می گوید که بنظرت آنها به چیزی مشکوک نشدند ؟
کریگان : البته ، اونا احمق نیستند ، اونا در طرف شیطان ایستادند ، بزودی خواهند فهمید که چه اشتباه بزرگی کرده اند .فنیکس به آنجا می رود و پس از بدست آوردن مینرال های مورد نظر به تارسانیس بر می گردد .
پس از بازگشت فنیکس از moria آن ها به کرهال حمله می کنند .و پس از نابودی قدرت اصلی UED در کرهال ، UED تضعیف شده .
پس از آن حمله کریگان به دوران و سلبریتش می گوید که الان وقت آن رسیده که ، کاه را از گندم جدا کنیم ، حالا که بیس قدرتی UED نابود شده ، باید قدم دوم نقشه مان را برداریم ،
دوران : اما در مورد هم پیمان هایمان در کرهال چی ؟ چه بلایی می خواهی سرشون بیاری ؟
کریگان : آن ها دیگر به دردم نمی خورند ، اگر از سر راه برشون ندارم برایم خطرناک خواهند شد .
کریگان به سلبریتش دستور کشتن دوک و فنیکس و نابودی بیس آن ها را می دهد .
سلبریت کریگان با نیروهای زیادی ، شروع به حمله به بیس های ژنرال دوک و فنیکس می کند ، این دو قهرمان تا آخرین نفس می جنگند ولی سرانجام آن ها کشته می شوند ، رینور وقتی می فهمد ، به کریگان می گوید قسم می خورم ، که روزی تو رو خواهم کشت ، به خاطر به خاطر تمام کشتار ها و خیانت هایی که کرده ...
" دو ساعت بعد در تارسانیس "
دوران به کریگان می گوید که یکی از نیرو هایش به او خبر داده ، که صد ها زرگ در حال آمدن به سمت ما هستند ، و چند تا از پست های مرزی ما نیز قبلا مورد حمله قرار گرفتند .
کریگان : این نیرو ها در خدمت اورمایندی هستند ، که تحت کنترل UED است ،ما باید از پست های مرزی دفاع کنیم ، و وقتی که محیط اطراف را پاکسازی کردیم .به هایو کلاستر آن ها حمله خواهیم کرد .
آن ها پست های مرزی را نجات داده و هایو کلاستر ها را نابود می کنند .
پس از این ماموریت کریگان می گوید : وقت آن رسیده که به شکوراس برگردیم ، باید مار ناتمامی را با راژاگال تمام کنم ، باید قبل از اینکه به اورمایند در چار حمله کند ، او را بدزدیم ، دوران این کار را انجام می دهد . پس از دزدیدن راژگال کریگان به دوران می گوید که اماده نبرد باش .
دوران می گوید : فقط دارک تمپلار ها می توانند اورمایند رو نابود کنند ، در غیر این صورت حمله ما بی فایده است .
کریگان : من منتظر نیرو های ویژه هستم ...
تماسی از سوی کشتی ناشناس پروتوس دریافت می شود .
زراتول به کریگان می گوید برای آزاد سازی راژاگال آمده .
کریگان : اگر اورمایند در دست UED توسط زراتول نابود شود ، قول می دهم ، که راژاگال را آزاد خواهم کرد .
زراتول : البته اگه قول تو ارزشی داشته باشد .
راژاگال : زراتول به تو دستور می دهم این کار را انجام دهی ، نه به خاطر اینکه کریگان می گوید ، نه ، بلکه بخاطر اینکه من به تو می گویم ، و اینکه اورمایند دشمن هر دوی ماست .
زراتول می پذیرد . و به چار رفته و اورمایند را نابودی می کند ، پس از نابودی اورمایند ، کریگان راژاگال را پیش زراتول می اورد .
زراتول : خب حالا که اورمایند مرده ، همانطور که قول دادی راژاگال را به من تحویل بده .
کریگان راژاگال را می اورد .
کریگان : مطمئن نیستم او بخواهد با تو بیاید ، درسته راژاگال ؟
راژاگال : بله قربان می خواهم در خدمت شما باشم ، سروروم ...
زراتول : این موجود دیگر کیست ؟ امکان ندارد این راژاگال باشد !!!
زراتول متوجه می شود که کریگان راژاگال را آلوده کرده .
6 ساعت بعد در چار "
حال که اورمایند و سلبرتی هایش همه نابود شدند ، ارتش آن ها هم اکنون تحت کنترل کریگان می باشد ، زراتول به کمک بقیه نجات یافتگان در چار و قرار دادن راژاگال در سلول استاستس (برای ریکاوری به حالت اولیه ) از سیستم دفاعی کریگان عبور کرده ، فرار کردند و به شکوراس رفتند ، کریگان شروع به ساخت لشکری بزرگ برای حمله به شکوراس می کند ، زراتول که راژاگال را در محفظه ریکاوری قرار داده پس از شکست علیه کریگان ، و اینکه راه چاره ای نداشت محفظه راژاگال را می شکند .و موجب کشته شدن راژاگال می شود .
راژاگال در هنگام مرگ ، از زراتول به خاطر آزاد کردن او تشکر می کند ، و به او می سپارد که از اینپس قبیله من زیر نظر توست ، از آن مراقبت کن .کریگان از این عمل زراتول سخت متعجب شد ، و در حالی که زراتول توسط نیروهای کریگان محاصره شده بود ، کریگان به او اجازه ی رفتن می دهد .
کریگان : هر بار که برخیزی ، مانند شکنجه خواهد بود ، این روز را هیچوقت فراموس نخواهی کرد ، و هیچوقت خود ا نخواهی بخشید ، این برای من بهترین انتقام است .
منگسک برای انتقام ژنرال دوک ، آرتانیس برای انتقام فنیکس و ژنرال دوگال برای انتقام الکسی با هم متحد می شوند تا به چار حمله می کنند ، و کریگان را نابود کنند .
با تمام تلاشی که از خود نشان دادند سرانجام ، شکست خوردند ، پس از این شکست و حمله نهایی کریگان به UED کل بیس های UED نابود شد و هیچ کشتی به زمین برنگشت .
هم اکنون کریگان بر مسند قدرت تکیه زده ، UED نابود شده ، و کل سوارم در اختیار اوست .
منگسک بعدا توانست امپراتوری خود را از میان خاکستر UED برگرداند .
آرتانیس با بازمانده های پروتوس به شکوراس برگشت ، و رهبری دارک تمپلار ها را بر عهده گرفت ..
رینور و زراتول هم در تاریکی ناپدید شدند و هیچ کس خبری از آنها بدست نیاورد ...
و ژنرال دوگال در حالی که داشت به موسیقی مورد علاقه اش در کابین فرمانده ی گوش میداد ، ایمیلی که داشت به خوانده اش می داد را چک می کرد .

"Dearest Helena, - By now the news of our defeat has reached the Earth. - The creatures we were sent here to tame are un-tamable. - and the colonies we were sent to reclaim have proven to be stronger than we anticipated. - Whatever you may hear about what has happened out here, know this; - Alexei did not die gloriously in battle. - I killed him. My pride killed him. - And now my pride has consumed me as well. - You will never see me again Helena. - Tell our children that I love them, - and that their father died in defense of their future. - Au revoir."

هلنای عزیز :
تا کنون خبر شکست ما به زمین رسیده ،موجوداتی که مارا برای رام کردن آن ها فرستاده بودند ، غیر قابل رام شدن هستند .و کلونی های که ما را برای تصحیح آن ها فرستاده بودند ، ثابت کردند که قوی تر از انی هستند که ما پیش بینی می کردیم . هر چند که ممکن است در مورد اتفاقاتی که اینجا افتاده شنیده باشی . ولی این را بدان ، الکسی با افتخار در جنگ نمرد ، من اونو کشتم ، غرور من اونو کشت ، و حالا غرور من من را نیز از پای در آورده ، دیگر هرگز مرا نخواهی دید هلنا ، به فرزندانمان بگو دوستشان دارم ، و پدرشان در حال دفاع از آینده شان مرد .

خدا حافظ ...




پس از ارسال ایمیل ، جرارد ، ژنرال سابق ، با تپانچه قدیمی اش خودکشی کرد ...

 
آخرین ویرایش:

farhad23

کاربر سایت
May 11, 2009
307
نام
فرهاد
بابا دمت گرم خیلی زحمت کشیدی
من starcraft بازی نکردم ولی همیشه به داستانش علاقمند بودم کتاباشم دارم وقت نکردم بخونم
این نوشته شما خیلی برام جالبه
 

Quantic Dream

کاربر سایت
May 31, 2010
1,432
اون قسمت که وارد کمپینگ زرگ ها میشی و میبینی که سارا از توی لاروه بیرون میاد منو بشدت متعجب و تحت تاثیر قرار داد، از اون به بعد همش تو این فکر بودم که یه جوری سارا رو به حالت طبیعیش برگردونم که خدارو شکر سازنده ها توی نسخه دوم منو به مراد دلم رسوندن:d
دستت درد نکنه خوب نوشتی.
 

Burning Hawk

کاربر سایت
Apr 2, 2008
1,613
نام
Hossein
کاراکتر ها و تصاویر ...




Jim Raynor
JimRaynor_SC1_HeadAnim1.gif

________
sarah kerrigan
SarahKerrigan_SC1_HeadAnim1.gif

________
Arcturus mengsk
ArcturusMengsk_SC1_HeadAnim.gif

________
Edmund duke
EdmundDuke_SC1_HeadAnim1.gif

________
Aexei Stukov
AlexeiStukov_SC1_HeadAnim1.gif

samir duran
SamirDuran_SC1_Head1.png

Infested kerrigan
InfestedKerrigan_SC1_Head1.png

_______
overmind
Zergeye2.gif

_______
zasz
Cerebrate_Sc1_HeadAnim1.gif

_______
daggoth
Daggoth_SC1_HeadAnim1.gif

_______
judicator aldaris
Aldaris_SC1_HeadAnim1.gif

_______
tassadar
Tassadar_SC1_HeadAnim1.gif

_______
zeratul
Zeratul_SC1_Head1.png

_______
fenix
FenixZealot_SC1_HeadAnim1.gif

______
Raszagal
Raszagal_SC1_Head1.png

______
Artarnis
Artanis_SC1_HeadAnim.gif

9
 
آخرین ویرایش:

Farh@d

کاربر سایت
Jun 5, 2007
8,947
نام
فرهاد
خیلی عالی بود ممنون شاید بیشتر از 10 دفعه اون دمویی که zaretol میاد به جیم رینور اخطار میده که باید سارا رو نجات بدی رو دیدم واقعا زیبا بود مرسی
 

Molana

کاربر سایت
Nov 21, 2009
1,975
نام
آکام سیستم ویانا
استارکرافت یکی از 5 بازی برتر زندگیمه !:x
ممنون امیدوارم زودتر ادامه ی داستان رو هم بذارید و به این تاپیک تداوم بدید برای نسخه های بعدی بازی !;)
 

Burning Hawk

کاربر سایت
Apr 2, 2008
1,613
نام
Hossein
پست اول آپدیت شد .

حسین جان رسما پکوندی ... عالی بود ... مرسی
امار کشته شده هایی که به دست کریگان بوده :

جودیکیتور آلداریس
پریئتور فنیکس
ژنرال دوک
راژاگال
ژنرال دوگال
الکسی (غیر مستقیم)

و 8 ملیارد مردم بی گناه هم از پروتوس ها هم از ترن ها ...
اونخ حالا فهمیدی چرا وقتی Wings of liberty رو نصب کردم تا تمومش نکردم (12 ساعت) پا نشدم :D
 
آخرین ویرایش:

InNovAtion

کاربر سایت
Apr 24, 2012
559
نام
Amin
ممنون خیلی مفید بود
حالا این ها رو از کجا گرفتی
چون داستان 2 این ها رو نداره
من هم برود رو خیلی وقت پیش بازی کردن هیچی یادم نیست ازش
 

Archraziel

کاربر سایت
Jul 27, 2012
73
نام
مسعود
داداش عالی بود مقاله دستت درد نکنه...
Broodwar رو نتونستم برم و یکی از حسرتهای زندگیمه...
استارکرفت 2 هم که لازم نیست در موردش حرف بزنم...
Blizzard کار بد بلد نیست انجام بده کلاً...
 

agripa2087

کاربر سایت
May 15, 2012
16
نام
پویان
استارکرافت 1 یکی از محبوبترینبازی های استراتژی تمامه زندگیمه . فضای خسته بازی با اون صداهای اسرار آمیز از یادم نمیره . ماشین های جمع آوری منابع تران ها ، چراغ پشتشون با اون صدای جلز ولز تراشیدن منابع دیوانه ام می کرد . از اون بازی هایی بود که نگاه کردن به ساختمان ها و افرادت واقعاً لذت بخش بود . بنظر من در کنار وارکرافت 3 و age of mythology بهترین استراتژیهای تاریخ بازی هستند . البته نمی دونم چرا با شماره دومش خیلی حال نکردم . فضاش اون خستگی شماره یکش را نداشت . گیم پلیش هم یک کمی بنظرم کند بود . صداگذاری هم در عین حرفه ای بودن بیادماندنی نبود . هر چند در بزرگ بودنش شکی نیست ولی من شماره یکش را خیلی خیلی بیشتر دوست دارم .
 

کاربرانی که این قسمت را مشاهده می‌کنند

Top
رمز عبور خود را فراموش کرده اید؟
or ثبت‌نام سریع از طریق سرویس‌های زیر