بحث و تبادل نظر در مورد سری Silent Hill (خلاصه داستان در پست اول)

انتخاب شما برای شخصیت محوری داستان برای قسمت بعد؟


  • مجموع رای دهنده‌ها
    129

Silent Dream

In madness you dwell
کاربر سایت
Jan 3, 2010
1,831

d.png

خلاصه‌ی داستان سری بازیهای سایلنت هیل
مقدمه:

«Silent Hill» نامی برای یک بازی رایانه‌ای است که در سال 1999 و توسط شرکت Konami برای کنسول PS1 عرضه شد. از همان ابتدا مشخص بود که این نام، پتانسیل تبدیل شدن به یک فرانچایز بزرگ را دارد. داستانی فوق‌العاده غنی، مبهم و عمیق در ژانری به نسبت نوپا. همین غنی و مبهم بودن داستان، Konami را وادار ساخت تا در کتاب راهنمای قسمت سوم بازی (Silent Hill 3 Official Complete Guide) بخشی را با نام Lost Memories قرار بدهد. اما همین عنصر داستان،‌تبدیل به تیغی دو دم شد؛ از یک سو یکی از اصلی‌ترین دلایل علاقه‌ی دیوانه‌وار طرفدارانش و از سوی دیگر، پاشنه آشیل عنوان در جذب مخاطبان جدید. شماره‌ی 2 بازی در سال 2001، شماره 3 در سال 2003 ، شماره‌ی 4 در سال 2004 ، Silent Hill: Homecoming در سال 2008 عرضه شدند. اما از لحاظ خط داستانی، شماره‌های 2 و 4 و Homecoming (به نوعی) مجزا بودند و فقط شماره 3 در ادامه‌ی شماره اول عرضه شد. در متن حاضر سعی شده است خلاصه‌ای کوتاه از شماره‌های منتشر شده ارائه شود تا عزیزانی که تازه به جمع ساکنان سایلنت هیل می‌پیوندند، بتوانند راحت‌تر با این عنوان رابطه بر قرار کنند. لازم به یادآوری است که این متن به معنی واقعی کلمه، اسپویلر است.

داستان کامل و تحلیل سایلنت هیل 1 به صورت ویدیویی

163949 163950

داستان سایلت هیل 1 را به صورت ویدیویی در یوتوب مشاهده کنید​

داستان کامل و تحلیل سایلنت هیل 2 به صورت ویدیویی

163952 172258

داستان سایلت هیل 2 را به صورت ویدیویی در یوتوب مشاهده کنید​
every.png
نویسنده ای به نام Harry Mason و همسرش در حین عبور از یک جاده، نوزادی را یافته و نام او را شریل می‌گذارند. چهار سال بعد همسر هری فوت می‌کند. سه سال پس از فوت همسرش، هری بنا به دلایلی تصمیم می‌گیرد با شریل به شهری که وی را در نزدیکی آن یافته بودند سفر کند. شب هنگام، در جاده‌ی کنار شهر، پلیسی موتورسوار از کنار آنها عبور کرده و توجه هری را جلب می کند. اندکی جلوتر، هری متوجه موتور پلیسی میشود که بدون سرنشین در کنار جاده افتاده در همین حین، در روبروی خود دختری را وسط جاده می‌بیند. برای اجتناب از تصادف با او، دیوانه‌وار فرمان را می چرخاند. اما ماشین منحرف شده و به دره‌ی کناری سقوط می‌کند. هری پس از به هوش آمدن، متوجه غیبت شریل می‌شود. در حین جستجو، شبح شریل را می‌بیند و به دنبال او می‌دود. در انتهای معبری تنگ، ناگهان همه‌چیز در تاریکی فرو می‌رود و چهره آنجا تغییر می‌کند. هری مصمم ادامه ‌می‌دهد اما در اثر حمله‌ی چند موجود هیولا مانند به حالت مرگ روی زمین می‌افتد.
وقتی هری بعد از آن حادثه در کافه ای بیدار می‌شود، با همان پلیس روبرو می‌شود. آنها با هم از اتفاقات عجیب شهر و حالت غیرعادی آن سخن می‌گویند. پلیس Cybil Bennet‌ نام دارد و به هری در یافتن شریل کمک می‌کند. حالت عادی شهر اینگونه است: خالی از سکنه، فرو رفته در مه، محصور شده توسط دره‌های عمیق و پر از هیولا. اما در حالت غیر عادی به تمامی این موارد تاریکی مطلق تکه گوشت های آویزان از در و دیوار سکوتی مرگبارتر هم اضافه میشود . هری در جستجوی شریل به مکان‌های زیادی از شهر مراجعه می‌کند: مدرسه، کلیسا، بیمارستان، فاضلاب، پارک تفریحی و در بعضی از آنها با شخصیت‌هایی آشنا می‌شود. با پیرزن عجیبی به نام Dahlia Gillespie در کلیسا، دکتر Michael Kaufmann و پرستاری به نام Lisa Garland در بیمارستان. همچنین مرتب شبح دختری را می‌بیند که باعث تصادف او شده بود به نام Alessa. دالیا اطلاعات زیادی درباره‌ی هری و شهر دارد دکتر کافمن و لیزا هم هر کدام مطالب جدیدی به اطلاعات هری اضافه میکنند. در طول بازی اطلاعات زیادی از شهر به دست می‌آوریم خواه از لابلای روزنامه‌های باطله و کتاب‌ها و خواه از این شخصیت‌ها. شهر مکانی نفرین شده بوده و در سال‌های جنگ‌های داخلی، اعدام‌های زیادی در زندان آن صورت گرفته است. شهر قدمت زیادی دارد و قرن‌ها قبل، بومیان ساکن آنجا بودند. از همان زمان، آیینی شیطانی در شهر رواج داشته است. در سده‌های اخیر، پس از سکونت مهاجران در شهر، تلفیقی از آیین باستانی شهر با آیین‌های مهاجران پدید می‌آید که با نام The Order شناخته می‌شود. پیروان و سردمداران این فرقه اعتقادات عجیب و خطرناکی‌ دارند. این فرقه به سه شاخه‌ی اصلی تقسیم می‌شود که یکی از آنها «مادر مقدس» می‌باشد. در راس این شاخه دالیا قرار دارد که آلسا دختر وی است. این فرقه به خدایی اعتقاد دارد که باید در روی زمین متولد شده سپس بهشت موعود فرقه را بنا کند. بر اساس مدارک به دست آمده، این خدا یک بار متولد شده و مرده است و حال باید برای بار دوم متولد یا فراخوانده شود. دالیا متوجه می‌شود که مشخصات دختر وی، آلسا، با مشخصات مادر خدا که در متون قدیمی پیش‌بینی شده هم‌خوانی دارد پس او را تربیت می‌کند تا مراسم تولد را انجام دهد. در این مراسم، باید مادر خدا سوزانده شود. مراسم در سن 7 سالگی آلسا انجام می‌شود و بدن کباب شده‌ی وی را به بیمارستان انتقال می‌دهند. اما او ناقص است. آلسا در نهایت درد و رنج، قسمتی از روح خودش را به صورت یک نوزاد از شهر بیرون می‌فرستد و با استفاده از قدرت ذهن خود، شهر را به جهنمی بی‌بدیل تبدیل می‌کند. دالیا برای اتمام نقشه خود، توسط خود آلسا، شریل را فرا می‌خواند تا روح مادر خدا تکمیل شود. در این بین دکتر کافمن مسئول امور پزشکی آلساست.
آلسا در برابر دالیا مقاومت می‌کند اما دالیا با فریب هری، خود را به آلسا می‌رساند و مراسم را مجدداً انجام می‌دهد اما در همین حین هری سر می‌رسد. روح شریل به آلسا می‌پیوندد تا مادر خدا کامل گردد. دکتر کافمن به قصد نابودی این روح، دارویی را به سمت وی پرتاب می‌کند اما اینکار باعث می‌شود خدا (در شماره‌ی اول این خدا با نام «سامایل» معرفی می گردد) متولد شود. در اولین اقدام، سامایل، دالیا را آتش می‌زند. اما هری با سامایل می‌جنگد و او را شکست می‌دهد. پس از نابودی سامایل، مادر خدا ظاهر می‌شود و نوزادی را به هری می‌دهد سپس، راه فرار از آن مهلکه را به او نشان می‌دهد.
هری نوزاد را از شهر دور کرده و در جایی به طور ناشناس او را بزرگ می‌کند. نام این نوزاد را Heather می‌گذارد. هدر کودکی عادی نبود و گاها ، رفتارهای عجیبی از خود بروز می‌داد.
17 سال پس از این ماجرا، دختر نفر دوم فرقه، یعنی «Claudia Wolf» تصمیم می‌گیرد آن نوزاد را پیدا کند تا مراسم دوباره به جریان بیفتد. با کمک کشیش دیگری به نام «Vincent»، کاراگاهی به نام «Douglas Cartland» را استخدام می‌کند تا این کودک را پیدا کند. داگلاس هدر را پیدا می‌کند اما از نیت اصلی کارفرمایان خود اطلاع ندارد. روزی که هدر به مرکز خرید شهر رفته‌بود،‌ داگلاس را در مقابل خود می‌بیند. هدر بی خبر از همه‌جا به خیال اینکه داگلاس یک مزاحم است، می‌گریزد ولی داگلاس قبلاً محل او را به کلودیا و وینسنت اطلاع داده‌است. هدر به سمت خانه و نزد هری حرکت می‌کند اما اطراف او پر از هیولاهایی هولناک شده است. در اینجا برای اولین بار، کلودیا را ملاقات می‌کند. کلودیا درتلاش است تا هدر چیزی را به یاد بیاورد. هدر پس از گذشتن از مرکز خرید و ایستگاه مترو، درساختمانی نیمه‌کاره در نزدیکی محل سکونت خود با وینسنت روبرو می‌شود.
هدر به آپارتمان خود می‌رسد اما درآنجا پدرش، هری را غرق در خون و بی‌جان می‌یابد. او کلودیا را در پشت‌بام می‌بیند و او را مسئول قتل پدرش می داند. هدر قصد انتقام دارد اما کلودیا به سایلنت هیل می‌رود. هدر به همراه داگلاس (که کمابیش به واقعیت پی برده است) به سمت سایلنت هیل حرکت می‌کند.
هدر تقریباً گذشته‌ی خود را به یاد آورده است؛ او همان روح واحد آلسا و شریل است که توسط مادر خدا به هری سپرده شد. پس از حلول روح آلسا و شریل، جنین خدا هم وارد بدن او شده است اما تحت تاثیر فراموشی هدر، عقیم مانده و برای بارور شدن، نیاز دارد تا آتش خشم و نفرت در درون هدر شعله‌ور شود. کلودیا در تمام طول داستان سعی بر این دارد تا همین میراث آلسا را بیدار کند و برای همین منظور، هری را می‌کشد تا او را از سر راه بردارد. در این میان، وینسنت که منافع خود را با تولد خدا در خطر می‌بیند، سعی می‌کند توسط هدر، کلودیا و عقایدش را نابود کند.
پس از رسیدن به شهر، هدر به بیمارستان می‌رود. او با راهنمایی‌های علنی یا مخفیانه‌ی وینسنت،‌ پدر کلودیا یعنی «لئونارد» را که در بیمارستان زندانی شده می‌کشد تا متاترون را به دست آورد. متاترون، نماد خیر و روشنی و در مقابل سامایل است و وینسنت تصور میکند متاترون میتواند در مبارزه با کلادیا به هدر کمک کند. در ادامه،‌هدر به کلیسای فرقه می‌رسد. کلودیا، وینسنت را ، که به زعم او خیانت کرده‌است، می‌کشد. هری مقداری از داروی دکتر کافمن را به شکل یه قرص به هدر داده بود. هدر آن قرص را می‌بلعد و در نتیجه، جنین خدا را بالا می‌آورد. کلودیا جنین را می‌بلعد و آنرا به شکل ناقص بارور می‌کند. در نهایت کلودیا به دست خدای متولد شده نابود می‌شود و هدر هم وی را می‌کشد. تا بار دیگر تفکرات منحرف فرقه برای به وجود آوردن خدا عقیم بماند.

آنچه که شما در بالا مطالعه کردید تنها بخشی از شهر و اتفاقات رخ داده در آن است در شماره های دوم و چهارم و پنجم از بازی بخشی دیگر از توانایی های شهر حضور پر رنگی دارد و آن هم قضاوت و مجازات است ، شهر به خاطر اتفاقاتی که به خود دیده است دارای قدرتهایی خاص است یکی از این قدرتها فراخواندن افراد است در شماره های دوم و پنجم ما شاهد حضور افرادی در شهر هستیم که به نوعی گناهکارند و شهر برای قضاوت در مورد آن ها ، دعوتشان کرده است .
جیمز ساندرلند مردی که زن مریضش را کشته است و همینطور الکس شفرد که باعث مرگ برادر کوچکتر خود شده است با پا گذاشتن به شهر اماده پاسخگویی به اشتباهاتی میشوند که سعی در فراموش کردن آن ها داشته اند ، صد البته که نوع بازجویی و قضاوت در این شهر مرموز نیز متفاوت است به جای حضور قاضی و هیئت منصفه و دادگاه ، تمام اتفاقات پیرامون شخصیت ها به نوعی اشتباه شخصیت را گوشزد میکنند از موجوداتی که با آنها مبارزه می‌کنید گرفته تا افراد سرگردان دیگری در شهر که خود گناهکارند .گو اینکه این خاصیت شهر در تمامی شماره ها وجود دارد ولی در شماره های مذکور از فرع به اصل بدل شده و محوریت بازی بر عمل انجام گرفته توسط شخصیت اصلی قرار دارد و بحث فرقه ، آلسا و غیره کمتر پرداخته شده است .
در این میان شماره ی چهارم بازی اما فضائی اختصاصی داشت در این شماره یکی از دست پرورده های یتیم خانه ی تحت رهبری فرقه به نام والتر سالیوان که پیرو حزب مادر مقدس است قصد متولد کردن خدا توسط مراسمی به نام قربانی کردن 21 نفر را دارد ، والتر که در کودکی توسط خانواده ی خود رها شده است تصور میکرد اتاقی که در آن بدنیا آمده است مادر او و در حقیقت خداست والتر که تصور میکند مادرش به خواب رفته است سعی دارد از طریق مراسم ذکر شده او را بیدار کند ، هر کدام از افرادی که برای قربانی شدن انتخاب شده اند باید دارای مشخصه ای باشد آخرین نفر این لیست که هدایت آن را بازیباز بر عهده دارد و دریافت کننده ی دانش و تکمیل کننده ی مراسم است ، هنری تونزند نام دارد که حال در همان اتاق تولد والتر زندگی میکند و در طول بازی با پی بردن به ماجرا و کمک های جوزف شرایبر که قبل از هنری در آن اتاق زندگی میکرده است قصد دارد جلوی تکمیل این مراسم را بگیرد . در انتها هنری تونزند با مبارزه با موجودی که والتر به وجود می آورد رویای به وجود آوردن خدا را بار دیگر خراب میکند .
علاوه بر شماره های ذکر شده دو بازی Silent Hill: Origins و Silent Hill: Shattered Memories نیز از سری معرفی شده اند که در اولی به زمان سوزانده شدن آلسا توسط دالیا و چگونگی زنده ماندن آلسا پرداخته شده و در دیگری اتفاقات شماره ی اول بعد از سال ها توسط هری بازسازی میشوند، گر چه با پایان کار تیم سازنده ی اصلی بازی که کار ساخت 4 شماره ی اول بازی را بر عهده داشتند این شماره ها به خوبی پرداخته نشده و دارای نواقصی در حیطه‌ی داستانی هستند اما همچنان سری سایلنت هیل دارای یکی از بهترین داستان ها در طول تاریخ بازیهای رایانه ای است.
لازم به ذکر است بر اساس این بازی تاکنون دو فیلم سینمایی نیز ساخته شده که شماره دوم (تا زمان نگارش این مقاله) هنوز اکران نگردیده است. با توجه به نظر مخاطبان، فیلم اول یکی از برترین و موفق‌ترین فیلم های ساخته شده بر اساس یک بازی ویدیویی می‌باشد.
همچنین شرکت کونامی در سال 2006 و به مناسبت اکران فیلم، مجموعه‌ای ویدیویی را بر روی رسانه‌ی UMD برای PSP عرضه نمود که با نام The Silent Hill Experience شناخته شده و شامل دو کمیک The Hunger و Dying Inside ، ترایلر شماره‌های 1 تا 4 بازی و فیلم، مصاحبه با آهنگ‌ساز افسانه‌ای سری به همراه کارگردان فیلم و برخی موسیقی‌های بازی می‌باشد.

دریافت خلاصه به صورت فایل pdf :دانلود
تهیه و تنظیم خلاصه : (msbazicenter)

----------------------------------------------------------------------------------------------------------

مقالات تحلیلی بازی نوشته شده توسط امیر حسین فرحزادی ( Bone Crusher ) :
بازی‌سنتر | مقالات | تاریخچه و داستان بازی ها | تاریخچه و بررسی دقیق سری سایلنت هیل ( بخش اول )
بازی‌سنتر | مقالات | تاریخچه و داستان بازی ها | تاریخچه و بررسی دقیق سری سایلنت هیل ( بخش دوم )
بازی‌سنتر | مقالات | تاریخچه و داستان بازی ها | تاریخچه و بررسی دقیق سری سایلنت هیل ( بخش سوم )
بازی‌سنتر | مقالات | تاریخچه و داستان بازی ها | تاریخچه و بررسی دقیق سری سایلنت هیل ( بخش چهارم )

تاپیک تحلیل بازی نوشته شده توسط محمد مهدی حاجی اسمعیلی ( nemesis ) ( کامل نشده ):
The Lost Memories ---پایه و اساس بازی بزرگ "Silent Hill" -- تحلیلی بزرگ برای این بازی

مقالات مختلف در مورد سری سایلنت هیل:
Silent Hill: Homecoming Plot
Silent Hill: Origins Plot
Silent Hill Shattered Memories Plot
داستان (Silent Hill: Orphan)
شباهت بین Homecoming و Silent Hill 2
تاریخ وقایع Silent Hill و Shepherd's Glen
دانلود Silent Hill 2 - The movie
ترجمه یادداشت های سایلنت هیل 2
ترجمه فارسی دیالوگ های بازی Silent Hill 2: Born from a Wish
سایلنت هیل 4: پرونده قربانیان
ساکنین South Ashfield Heights apartments- قسمت اول - قسمت دوم
یادداشتی کوتاه بر SILENT HILL: HOMECOMING
داستان نسخه اول فیلم سایلنت هیل
Silent Hill: Original Memories
Silent Hill HD Collection Achievements Guide
Little Baroness
جودی میسون
طرح اولیه موتور سایلنت هیل پست 1
طرح اولیه موتور سایلنت هیل پست 2
طرح اولیه موتور سایلنت هیل پست 3
طرح اولیه موتور سایلنت هیل پست 4
خاطرات الکس شپرد
 

Attachments

  • sh1.png
    sh1.png
    56.3 KB · مشاهده: 3,572
  • silenthill1.jpg
    silenthill1.jpg
    55.1 KB · مشاهده: 117
آخرین ویرایش:

Pyramid Head

کاربر سایت
Jun 15, 2011
2,763
نام
محمد
برای منی که هیچ کدوم از نسخه هاشو بازی نکردم و البته عاشق این سبک از بازی هستم چه حکمی صادر میکنید؟:D
واقعا باورم نمیشه این سری چقدر تو ایران طرفدار داره و پای به پای رزیدنت اویل هست>:P
رزیدنت اویل !!! شیب !!! بام!!! فقط به گفتن امضای یکی از دوستان در مورد این سری بسنده می کنم
سایلنت هیل 2 یک بازی نیست زندگیست
 

Paradise Lost

کاربر سایت
Feb 4, 2016
2,938
نام
احمد
رزیدنت اویل !!! شیب !!! بام!!! فقط به گفتن امضای یکی از دوستان در مورد این سری بسنده می کنم
سایلنت هیل 2 یک بازی نیست زندگیست
داداش چرا اینقدر عصبانی شدی :tearsofjoy::tearsofjoy::tearsofjoy: وقتی گفتم رزیدنت اویل فکر کنم نسخه های 5 و 6 اومده جلو چشمات:relieved:
الان در حال حاضر کدوم یکی از نسخه های سایلنت هیل رو PC در دست رس هست؟:sweatsmile:
 

stanley

کاربر سایت
Nov 24, 2013
3,613
داداش چرا اینقدر عصبانی شدی :tearsofjoy::tearsofjoy::tearsofjoy: وقتی گفتم رزیدنت اویل فکر کنم نسخه های 5 و 6 اومده جلو چشمات:relieved:
الان در حال حاضر کدوم یکی از نسخه های سایلنت هیل رو PC در دست رس هست؟:sweatsmile:
با اجازه من نظرمو بگم:D
از ١ تا ۴ هست:D بعضی هاشونم با شبیه ساز میشه بازی کرد که من نتونستم حقیقتش! نظر من بخوای اول دو رو بازی کن بعد برو ١ و ٣ رو بازی کن و بعدشم ۴. از نظر داستانی هم به مشکل نمیخوری. نسخه ی یک ممکنه گرافیک و گیم پلی اش برات تاریخ گذشته باشه یعنی کلا اگه با داستانو فضا ارتباط برقرار نکنی دو دقیقه هم تحمل نمیکنی:D. نسخه های یک تا ٣ رو خواستی بازی کنی حتما پچ بهبود گرافیک بازی رو هم دانلود کن که خیلی بهتر میشه و اینکه حتما بازی کن ، حتما:-bd
 

shm744

کاربر سایت
May 8, 2008
391
نام
شهام سمیع عادل
داداش چرا اینقدر عصبانی شدی :tearsofjoy::tearsofjoy::tearsofjoy: وقتی گفتم رزیدنت اویل فکر کنم نسخه های 5 و 6 اومده جلو چشمات:relieved:
الان در حال حاضر کدوم یکی از نسخه های سایلنت هیل رو PC در دست رس هست؟:sweatsmile:
ولی از نظر من اگه میتونی گرافیک پشه وار !!! ( این کلمه هیچوقت از ذهنم پاک نمیشه ) بازی 1998 رو تحمل کنی ( یه چیزی تو مایه های رزیدنت اویل 1 ) حتما شماره 1 رو با شبیه ساز PS1 بازی کن و به ترتیب بیا تا شماره 4
اگه تو زمینه شبیه ساز به مشکل خوردی به آی دی تلگرام من پی ام بده تا راهنماییت کنم @shm744
رزیدنت و سایله هیل رو هم هیچوقت با هم مقایسه نکنین ، هرکدوم سبک خودشون هستن
رزیدنت 1 تا 3 معجزه بود ، تو شماره 4 سبک عوض شد ولی با اینحال قابل قبول بود
ولی سایلنت هیل 1 تا 4 یکی از یکی معجزه تر بود
 

A.M.K

کاربر سایت
Mar 16, 2008
2,323
نام
arash
سلام خدمت دوستان:D
من تازه وارد دنیای سایلنت هیل شدم و فقط نسخه دوم رو بازی کردم :D درواقع همین دیشب برای اولین بار تمومش کردم =((
همیشه دوست داشتم برم این بازیو اما به دلیل اینکه کنسول نداشتم و اینکه پورت pc ایش افتضاح بود نشد بازیش کنم. تا اینکه چند وقت پیش اتفاقی یجا silent hill 2 enhanced edition رو دیدم و سرچش کردم و فهمیدم یک سری افراد نشستن و باگ های نسخه pc رو رفع کردن و چیز خوبی از اب در اومده :D خلاصه گرفتم و بازیش کردم8->
رو نرمال رفتم( هم بازی و هم پازل هاش) و تقریبا بازی برام حدود 14 15 ساعت طول کشید. سعیم این بود همه جارو بگردم و همه چی رو بخونم، فک کنم تمام door های شهرو و کلا همه جارو چک کردم ببینم باز میشن یا ن:D جالبیش این بود گشتن تو محیط بازی برام خسته کننده نبود:D خیلی از این باز بودن محیط بازی خوشم اومد:D بازی از همون اول که شروع میشه، شما ازادی برا خودت بگردی و بری دنبال ماجرا:D نکته جالب تر اینه که ایتم ها که میتونی برداری، برق نمیزنن و فقط از زاویه نگاه جیمز میشد فهمید یچیزی اینجا هست:D بنظرم خیلی سیستم جالبی بود:D میزان جزییات تو بازی خیلی خوبه :D مثلا یکیو که میکشتی جای خونی پات میموند:D قبلنا تو بازیا از این جزئیات ریز خیلی زیاد بود، اما الان بازیا اینطوری نیستند.
موسیقی و صداگذاری بازی هم عالی بود:) این آهنگ اصلی بازیو (theme of laura) صپ تا شب دارم نسخه ها مختلفشو از Spotify گوش میدم :D صداگذاری بازی هم بهمراه اون مه معروف بازی جو فوق العاده ای ساخته بودن برای بازی :x واقعا فوق العاده کار کردن تو این زمنیه :)
تنها نکته ای که تو ذوق میزد صداگذاری و دیالوگ های خود جیمز بود که گاهی یکم غیرطبیعی و بیش از حد ساده لوحانه بودن. در کل Voice actor جیمز زیاد خوب نبود( که البته با توجه به اینکه بازی مال خیلی سال پیشه نباید تو این زمینه از بازی ایراد گرفت)اما برعکس برای شخصیت ماری( یا ماریا) قضیه فرق میکرد و دیالوگها و صداگذاریش خوب بود.
Ending ایی که من گرفتم in water بود. بعدش تو یوتیوب بقیه ending هارو دیدم و از پایانی که گرفتم راضی بودم. شاید بعدا( شاید که نه قطعا:D) باز دوباره برم بازیو و سعی کنم یه ending دیگه رو باز کنم.
من نسخه ی اول بازی رو نرفتم و نمیدونم تو نسخه اول ماهیت سایلنت هیل مشخص میشه یا نه اما بنظر میمومد سایلنت هیل یه مکانی هست ( بنظر میاد مکان واقعی باشه و ساخته ذهن جیمز نیست چون افراد دیگه مث انجلا و ادی توش هستن)که یسری افراد خاص رو دعوت میکنه که بیان به این مکان. ویژگی مشترک این افراد اینه که همگی مرتکب قتل شدند. و درواقع تو این مکان با گناه خودشون روبرو میشن. جیمز زنش مریض میشه و این مریضی باعث میشه جیمز به نحوی خسته بشه از ماری و اینکه حدس میزنم به دلیل بیماری زنش نمیتونسته یا نمی‌خواسته دیگه با زنش رابطه جنسی هم داشته باشه. و هم از لحاظ روحی و هم جنسی از ماری خسته میشه و به همین دلیل میکشتش. Pyramid head هم فک میکنم تصور جیمز از خودشه. و اون مانکن ها و اونا هم که دست هاشون بسته شد بود از دو طرف، به ترتیب تصور جیمز از بعد جنسیه ماری و مریضی ماری هست.
اون پرستار های زن هم کسایی بودن که تو طول دوران مریضی ماری جیمز زیاد باشون سروکار داشته و شاید حس خاصی هم بهشون تو طول مریضی ماری پیدا کرده باشه!
ماریا هم فک میکنم اون چیزی هست که جیمز زمان مریضیه ماری، عقده شده بود براش.ماریا اون چیزی هست که جیمز میخواست از ماری، وقتی ازش خسته شده بود. اما لارا برام عجیبه و نمیدونم اصن این شخصیت واقعی بود یا خیال جیمز بود.ماریا رو مطمئنم خیالی بود
انجلا هم کسی هست که توسط پدرش اذیت جنسی میشده و پدرشو کشته و ادی هم بخاطر اینکه همش توسط دیگران مسخره میشده زده به سرش و یکیو کشته. نکته دیگه اینه که هر کس با توجه به گناه و شخصیتش چیزای مختلفی میبینه چون وقتی میریم تو اون اتاق پیش انجلا ما یه هیولا میبنیم اما اون پدرشو میبینه.
یسری چیز ها هم برام سواله
1
اولیش اینکه نامه ای که جیمز اول بازی میبینه واقعی هست یا ن؟
2
ماری چه زمانی مرده؟ جیمز میگه 3 سال پیش اما من حس میکنم 3 سال پیش زمانی بوده که ماری مریض میشه و درواقع جیمز به تازگی ماری رو کشته اما فک می‌کنه 3 ساله که ماری مرده. و آخر بازی ماری میگه به پرستار گفتم وقتی مردم نامه رو بت بده! جیمز به تازگی ماری رو میکشه و پرستار نامه رو بهش میده اما جیمز چون نمیخواد باور کنه ماری رو کشته یه داستان خیالی تو ذهنش میسازه که ماری 3 سال پیش مرده. اخه اگه لارا هم یه شخصیت واقعی باشه با عقل چور در نمیاد 3 سال باشه که دنبال ماری باشه! لارا کسی هست که تو بیمارستان با ماری تو طول مریضیش اشنا میشه( چون حرف از nurse اینام میزد انگار) . و اونم بعد از اینکه ماری میمیره میاد به سایلنت هیل دنبالش اما چون گناهی نکرده هیولا چیزی نمیبینه
3
لارا شخصیت واقعی هست یا نه؟ :Dچون ادی دیدتش حس میکنم واقعی باشه اما خب عجیبه همچین شخصیتی واقعی باشه چون یه بچه خودش چطور میتونه تو شهر متروکه از پس خودش بر بیاد:D
و اینکه یجا ادی ازش میپرسه یه بچه چطور خودش میتونه از پس خودش بر میاد اینجا و لارا تو جواب بهش میگی مگه کوری نمیبنی؟ منظورش چیه؟ :D
یکی دیگه از دلایل اینکه فک میکنم واقعی باشه لارا، قضیه تولد 8 سالگی شه. اگه واقعی نباشه این قضیه ه چجوری توجیه میشه؟
4
خود ماری دخیل این ماجرا ها هست؟ یا اینکه این قضایا فقط بخاطر عذاب وجدان جیمز و این نیروی ماوراییه سایلنت هیله؟
5
قضیه این وقتایی که زمان تغییر میکرد چی بود؟ یباره همون مکان ها یه جور دیگه و فرسوده تر میشدن
 
آخرین ویرایش:

reza3533

کاربر سایت
Jun 14, 2006
193
نام
Mreza
تنها نکته ای که تو ذوق میزد صداگذاری و دیالوگ های خود جیمز بود که گاهی یکم غیرطبیعی و بیش از حد ساده لوحانه بودن. در کل Voice actor جیمز زیاد خوب نبود( که البته با توجه به اینکه بازی مال خیلی سال پیشه نباید تو این زمینه از بازی ایراد گرفت)اما برعکس برای شخصیت ماری( یا ماریا) قضیه فرق میکرد و دیالوگها و صداگذاریش خوب بود.

سایلنت هیل 2 قطعا و بدون شک بهترین بازی عمرم هست.
در رابطه با صداگذاری شخصیت جیمز، با عرض پوزش البته، باهاتون مخالفم. پیشنهاد میکنم این مصاحبه ازشون بخونید: Guy Cihi Interview, The voice of James Sunderland - Rely on Horror

ایشون اون زمان تازه از همسرشون جدا شده بودن و خب حال و روز خوبی نداشتن و خیلی راحت میتونستن حس و حال رو انتقال بدن:

I was recently divorce at that time and still very close to my pain. I was able to deliver tears and sadness on demand. I went through hell with my ex and at times was near suicidal. If it weren’t for my children, I’m not sure I would have made it through. I couldn’t bear the thought of leaving them alone with only her to raise them. Forgive me if this is getting too personal. What I mean to say is that if the directors asked me for tears or anguish, all I had to do was dredge up some dark memory and it was right there with me again – the sadness. I’m generally a happy go lucky guy. One of my talents is the ability to forget painful experiences. Performing James reminded me that we never really forget our pain. We just hide it away – if we’re lucky that is.
 
آخرین ویرایش:

genesis007

کاربر سایت
May 16, 2010
1,294
نام
shahab
عه اینجا هنوز هست! همچنان فعالیت هایی هم مشاهده میشه!
درود!:D
OgIoN میباشم اکانت قبلی را گم کردم به کل!
با این که چند سال که این جا ساکته ولی هنوز ته دل هممون امید داریم سایلنت هیل برگرده بازم .
هرچند کار کونامی با دنیای گیم تموم شده فعلا:((
 

HeartLess25X

کاربر سایت
Mar 19, 2019
3
با این که چند سال که این جا ساکته ولی هنوز ته دل هممون امید داریم سایلنت هیل برگرده بازم .
هرچند کار کونامی با دنیای گیم تموم شده فعلا:((
امید که عنوان سایلنت هیل از دستان شوم کونامی خارج شده و یهویی به دستان مبارک یک کمپانی دیگر منتقل شود.
خلاص شیم از دستشون. بعدش تیم اصلی سایلنت برگردن سر کار بشینن ریمیک کنن و عنوان جدید بسازن.
 

msbazicenter

کاربر سایت
Sep 19, 2008
3,690
نام
مرام آدم مهمِ نه اسمش
سلام
سال نو بر سایلنت هیل نشینان مبارک
salno-photokade-2.jpg
 

mr.freeman

کاربر سایت
Jun 8, 2016
149
امید که عنوان سایلنت هیل از دستان شوم کونامی خارج شده و یهویی به دستان مبارک یک کمپانی دیگر منتقل شود.
خلاص شیم از دستشون. بعدش تیم اصلی سایلنت برگردن سر کار بشینن ریمیک کنن و عنوان جدید بسازن.
کونامی بعد نسخه 3 نتونست بصورت کاملا راضی کننده سایلنت هیل رو ادامه بده.نسخه 4 اگرچه بد نبود ولی زد به ذوقم.این خود نشان دهنده این هست که کونامی اگر این نسخه رو نسازد بهتره.با این حال با توجه به نوع داستانی این فرنچایز میتوان همچنان انرا ادامه داد ولی دیگر هیچ امیدی به کونامی نیست.تنها راه احیا اینه که به یک استودیویی انرا سپارد که به شناخت همه جوانب ان بپردازد تا بتواند انرا به صورت موفقیت امیز ادامه دهد.
 

HeartLess25X

کاربر سایت
Mar 19, 2019
3
کونامی بعد نسخه 3 نتونست بصورت کاملا راضی کننده سایلنت هیل رو ادامه بده.نسخه 4 اگرچه بد نبود ولی زد به ذوقم.این خود نشان دهنده این هست که کونامی اگر این نسخه رو نسازد بهتره.با این حال با توجه به نوع داستانی این فرنچایز میتوان همچنان انرا ادامه داد ولی دیگر هیچ امیدی به کونامی نیست.تنها راه احیا اینه که به یک استودیویی انرا سپارد که به شناخت همه جوانب ان بپردازد تا بتواند انرا به صورت موفقیت امیز ادامه دهد.
بنده هم همینو گفتم. کاملا واضحه که کونامی عرضه اینکارارو نداره پس چه بهتر کار رو بسپره دست کار بلدش. هرچند چشمم آب نمیخوره
و اینکه سایلنت هیل 4 فوق العاده بود فقط چون مثل سه شماره قبلی نبود و متفاوت تر بود خورد تو ذوق یه سری از فن ها. یکی از عزیزان دل هستن 4 .
 

BehzaDG

کاربر سایت
Nov 28, 2006
1,814
ای روزگار ، چه خاکی نشسته روی تاپیکی که همیشه فعال بود ، توف به کونامی که تر زد تو همه خاطرتمون ، ولی من راضیم منتشر کنه هر چی میخواد باشه ، البته نه در حد اونی که رو ویتا داده بود ، یه چی در حد Origins ، در حد 1 تا 4 نخواستیم (البته چون به شخصه Origins رو شبا تو PSP با هدفون بازی میکردم در حد شماره دارها بهم چسبید خداییش)


msbazicenter@ نسبت به شما هم ارادت داریم رفیق ، چه اطلاعاتی میزاشتی از بازی ، یادش بخیر
 

mr.freeman

کاربر سایت
Jun 8, 2016
149
ای روزگار ، چه خاکی نشسته روی تاپیکی که همیشه فعال بود ، توف به کونامی که تر زد تو همه خاطرتمون ، ولی من راضیم منتشر کنه هر چی میخواد باشه ، البته نه در حد اونی که رو ویتا داده بود ، یه چی در حد Origins ، در حد 1 تا 4 نخواستیم (البته چون به شخصه Origins رو شبا تو PSP با هدفون بازی میکردم در حد شماره دارها بهم چسبید خداییش)


msbazicenter@ نسبت به شما هم ارادت داریم رفیق ، چه اطلاعاتی میزاشتی از بازی ، یادش بخیر
=((=((=((=((=((
 

کاربرانی که این قسمت را مشاهده می‌کنند

Top
رمز عبور خود را فراموش کرده اید؟
or ثبت‌نام سریع از طریق سرویس‌های زیر