بحث و تبادل نظر در مورد سری Silent Hill (خلاصه داستان در پست اول)

انتخاب شما برای شخصیت محوری داستان برای قسمت بعد؟


  • مجموع رای دهنده‌ها
    129

Silent Dream

In madness you dwell
کاربر سایت
Jan 3, 2010
1,831

d.png

خلاصه‌ی داستان سری بازیهای سایلنت هیل
مقدمه:

«Silent Hill» نامی برای یک بازی رایانه‌ای است که در سال 1999 و توسط شرکت Konami برای کنسول PS1 عرضه شد. از همان ابتدا مشخص بود که این نام، پتانسیل تبدیل شدن به یک فرانچایز بزرگ را دارد. داستانی فوق‌العاده غنی، مبهم و عمیق در ژانری به نسبت نوپا. همین غنی و مبهم بودن داستان، Konami را وادار ساخت تا در کتاب راهنمای قسمت سوم بازی (Silent Hill 3 Official Complete Guide) بخشی را با نام Lost Memories قرار بدهد. اما همین عنصر داستان،‌تبدیل به تیغی دو دم شد؛ از یک سو یکی از اصلی‌ترین دلایل علاقه‌ی دیوانه‌وار طرفدارانش و از سوی دیگر، پاشنه آشیل عنوان در جذب مخاطبان جدید. شماره‌ی 2 بازی در سال 2001، شماره 3 در سال 2003 ، شماره‌ی 4 در سال 2004 ، Silent Hill: Homecoming در سال 2008 عرضه شدند. اما از لحاظ خط داستانی، شماره‌های 2 و 4 و Homecoming (به نوعی) مجزا بودند و فقط شماره 3 در ادامه‌ی شماره اول عرضه شد. در متن حاضر سعی شده است خلاصه‌ای کوتاه از شماره‌های منتشر شده ارائه شود تا عزیزانی که تازه به جمع ساکنان سایلنت هیل می‌پیوندند، بتوانند راحت‌تر با این عنوان رابطه بر قرار کنند. لازم به یادآوری است که این متن به معنی واقعی کلمه، اسپویلر است.

داستان کامل و تحلیل سایلنت هیل 1 به صورت ویدیویی

163949 163950

داستان سایلت هیل 1 را به صورت ویدیویی در یوتوب مشاهده کنید​

داستان کامل و تحلیل سایلنت هیل 2 به صورت ویدیویی

163952 172258

داستان سایلت هیل 2 را به صورت ویدیویی در یوتوب مشاهده کنید​
every.png
نویسنده ای به نام Harry Mason و همسرش در حین عبور از یک جاده، نوزادی را یافته و نام او را شریل می‌گذارند. چهار سال بعد همسر هری فوت می‌کند. سه سال پس از فوت همسرش، هری بنا به دلایلی تصمیم می‌گیرد با شریل به شهری که وی را در نزدیکی آن یافته بودند سفر کند. شب هنگام، در جاده‌ی کنار شهر، پلیسی موتورسوار از کنار آنها عبور کرده و توجه هری را جلب می کند. اندکی جلوتر، هری متوجه موتور پلیسی میشود که بدون سرنشین در کنار جاده افتاده در همین حین، در روبروی خود دختری را وسط جاده می‌بیند. برای اجتناب از تصادف با او، دیوانه‌وار فرمان را می چرخاند. اما ماشین منحرف شده و به دره‌ی کناری سقوط می‌کند. هری پس از به هوش آمدن، متوجه غیبت شریل می‌شود. در حین جستجو، شبح شریل را می‌بیند و به دنبال او می‌دود. در انتهای معبری تنگ، ناگهان همه‌چیز در تاریکی فرو می‌رود و چهره آنجا تغییر می‌کند. هری مصمم ادامه ‌می‌دهد اما در اثر حمله‌ی چند موجود هیولا مانند به حالت مرگ روی زمین می‌افتد.
وقتی هری بعد از آن حادثه در کافه ای بیدار می‌شود، با همان پلیس روبرو می‌شود. آنها با هم از اتفاقات عجیب شهر و حالت غیرعادی آن سخن می‌گویند. پلیس Cybil Bennet‌ نام دارد و به هری در یافتن شریل کمک می‌کند. حالت عادی شهر اینگونه است: خالی از سکنه، فرو رفته در مه، محصور شده توسط دره‌های عمیق و پر از هیولا. اما در حالت غیر عادی به تمامی این موارد تاریکی مطلق تکه گوشت های آویزان از در و دیوار سکوتی مرگبارتر هم اضافه میشود . هری در جستجوی شریل به مکان‌های زیادی از شهر مراجعه می‌کند: مدرسه، کلیسا، بیمارستان، فاضلاب، پارک تفریحی و در بعضی از آنها با شخصیت‌هایی آشنا می‌شود. با پیرزن عجیبی به نام Dahlia Gillespie در کلیسا، دکتر Michael Kaufmann و پرستاری به نام Lisa Garland در بیمارستان. همچنین مرتب شبح دختری را می‌بیند که باعث تصادف او شده بود به نام Alessa. دالیا اطلاعات زیادی درباره‌ی هری و شهر دارد دکتر کافمن و لیزا هم هر کدام مطالب جدیدی به اطلاعات هری اضافه میکنند. در طول بازی اطلاعات زیادی از شهر به دست می‌آوریم خواه از لابلای روزنامه‌های باطله و کتاب‌ها و خواه از این شخصیت‌ها. شهر مکانی نفرین شده بوده و در سال‌های جنگ‌های داخلی، اعدام‌های زیادی در زندان آن صورت گرفته است. شهر قدمت زیادی دارد و قرن‌ها قبل، بومیان ساکن آنجا بودند. از همان زمان، آیینی شیطانی در شهر رواج داشته است. در سده‌های اخیر، پس از سکونت مهاجران در شهر، تلفیقی از آیین باستانی شهر با آیین‌های مهاجران پدید می‌آید که با نام The Order شناخته می‌شود. پیروان و سردمداران این فرقه اعتقادات عجیب و خطرناکی‌ دارند. این فرقه به سه شاخه‌ی اصلی تقسیم می‌شود که یکی از آنها «مادر مقدس» می‌باشد. در راس این شاخه دالیا قرار دارد که آلسا دختر وی است. این فرقه به خدایی اعتقاد دارد که باید در روی زمین متولد شده سپس بهشت موعود فرقه را بنا کند. بر اساس مدارک به دست آمده، این خدا یک بار متولد شده و مرده است و حال باید برای بار دوم متولد یا فراخوانده شود. دالیا متوجه می‌شود که مشخصات دختر وی، آلسا، با مشخصات مادر خدا که در متون قدیمی پیش‌بینی شده هم‌خوانی دارد پس او را تربیت می‌کند تا مراسم تولد را انجام دهد. در این مراسم، باید مادر خدا سوزانده شود. مراسم در سن 7 سالگی آلسا انجام می‌شود و بدن کباب شده‌ی وی را به بیمارستان انتقال می‌دهند. اما او ناقص است. آلسا در نهایت درد و رنج، قسمتی از روح خودش را به صورت یک نوزاد از شهر بیرون می‌فرستد و با استفاده از قدرت ذهن خود، شهر را به جهنمی بی‌بدیل تبدیل می‌کند. دالیا برای اتمام نقشه خود، توسط خود آلسا، شریل را فرا می‌خواند تا روح مادر خدا تکمیل شود. در این بین دکتر کافمن مسئول امور پزشکی آلساست.
آلسا در برابر دالیا مقاومت می‌کند اما دالیا با فریب هری، خود را به آلسا می‌رساند و مراسم را مجدداً انجام می‌دهد اما در همین حین هری سر می‌رسد. روح شریل به آلسا می‌پیوندد تا مادر خدا کامل گردد. دکتر کافمن به قصد نابودی این روح، دارویی را به سمت وی پرتاب می‌کند اما اینکار باعث می‌شود خدا (در شماره‌ی اول این خدا با نام «سامایل» معرفی می گردد) متولد شود. در اولین اقدام، سامایل، دالیا را آتش می‌زند. اما هری با سامایل می‌جنگد و او را شکست می‌دهد. پس از نابودی سامایل، مادر خدا ظاهر می‌شود و نوزادی را به هری می‌دهد سپس، راه فرار از آن مهلکه را به او نشان می‌دهد.
هری نوزاد را از شهر دور کرده و در جایی به طور ناشناس او را بزرگ می‌کند. نام این نوزاد را Heather می‌گذارد. هدر کودکی عادی نبود و گاها ، رفتارهای عجیبی از خود بروز می‌داد.
17 سال پس از این ماجرا، دختر نفر دوم فرقه، یعنی «Claudia Wolf» تصمیم می‌گیرد آن نوزاد را پیدا کند تا مراسم دوباره به جریان بیفتد. با کمک کشیش دیگری به نام «Vincent»، کاراگاهی به نام «Douglas Cartland» را استخدام می‌کند تا این کودک را پیدا کند. داگلاس هدر را پیدا می‌کند اما از نیت اصلی کارفرمایان خود اطلاع ندارد. روزی که هدر به مرکز خرید شهر رفته‌بود،‌ داگلاس را در مقابل خود می‌بیند. هدر بی خبر از همه‌جا به خیال اینکه داگلاس یک مزاحم است، می‌گریزد ولی داگلاس قبلاً محل او را به کلودیا و وینسنت اطلاع داده‌است. هدر به سمت خانه و نزد هری حرکت می‌کند اما اطراف او پر از هیولاهایی هولناک شده است. در اینجا برای اولین بار، کلودیا را ملاقات می‌کند. کلودیا درتلاش است تا هدر چیزی را به یاد بیاورد. هدر پس از گذشتن از مرکز خرید و ایستگاه مترو، درساختمانی نیمه‌کاره در نزدیکی محل سکونت خود با وینسنت روبرو می‌شود.
هدر به آپارتمان خود می‌رسد اما درآنجا پدرش، هری را غرق در خون و بی‌جان می‌یابد. او کلودیا را در پشت‌بام می‌بیند و او را مسئول قتل پدرش می داند. هدر قصد انتقام دارد اما کلودیا به سایلنت هیل می‌رود. هدر به همراه داگلاس (که کمابیش به واقعیت پی برده است) به سمت سایلنت هیل حرکت می‌کند.
هدر تقریباً گذشته‌ی خود را به یاد آورده است؛ او همان روح واحد آلسا و شریل است که توسط مادر خدا به هری سپرده شد. پس از حلول روح آلسا و شریل، جنین خدا هم وارد بدن او شده است اما تحت تاثیر فراموشی هدر، عقیم مانده و برای بارور شدن، نیاز دارد تا آتش خشم و نفرت در درون هدر شعله‌ور شود. کلودیا در تمام طول داستان سعی بر این دارد تا همین میراث آلسا را بیدار کند و برای همین منظور، هری را می‌کشد تا او را از سر راه بردارد. در این میان، وینسنت که منافع خود را با تولد خدا در خطر می‌بیند، سعی می‌کند توسط هدر، کلودیا و عقایدش را نابود کند.
پس از رسیدن به شهر، هدر به بیمارستان می‌رود. او با راهنمایی‌های علنی یا مخفیانه‌ی وینسنت،‌ پدر کلودیا یعنی «لئونارد» را که در بیمارستان زندانی شده می‌کشد تا متاترون را به دست آورد. متاترون، نماد خیر و روشنی و در مقابل سامایل است و وینسنت تصور میکند متاترون میتواند در مبارزه با کلادیا به هدر کمک کند. در ادامه،‌هدر به کلیسای فرقه می‌رسد. کلودیا، وینسنت را ، که به زعم او خیانت کرده‌است، می‌کشد. هری مقداری از داروی دکتر کافمن را به شکل یه قرص به هدر داده بود. هدر آن قرص را می‌بلعد و در نتیجه، جنین خدا را بالا می‌آورد. کلودیا جنین را می‌بلعد و آنرا به شکل ناقص بارور می‌کند. در نهایت کلودیا به دست خدای متولد شده نابود می‌شود و هدر هم وی را می‌کشد. تا بار دیگر تفکرات منحرف فرقه برای به وجود آوردن خدا عقیم بماند.

آنچه که شما در بالا مطالعه کردید تنها بخشی از شهر و اتفاقات رخ داده در آن است در شماره های دوم و چهارم و پنجم از بازی بخشی دیگر از توانایی های شهر حضور پر رنگی دارد و آن هم قضاوت و مجازات است ، شهر به خاطر اتفاقاتی که به خود دیده است دارای قدرتهایی خاص است یکی از این قدرتها فراخواندن افراد است در شماره های دوم و پنجم ما شاهد حضور افرادی در شهر هستیم که به نوعی گناهکارند و شهر برای قضاوت در مورد آن ها ، دعوتشان کرده است .
جیمز ساندرلند مردی که زن مریضش را کشته است و همینطور الکس شفرد که باعث مرگ برادر کوچکتر خود شده است با پا گذاشتن به شهر اماده پاسخگویی به اشتباهاتی میشوند که سعی در فراموش کردن آن ها داشته اند ، صد البته که نوع بازجویی و قضاوت در این شهر مرموز نیز متفاوت است به جای حضور قاضی و هیئت منصفه و دادگاه ، تمام اتفاقات پیرامون شخصیت ها به نوعی اشتباه شخصیت را گوشزد میکنند از موجوداتی که با آنها مبارزه می‌کنید گرفته تا افراد سرگردان دیگری در شهر که خود گناهکارند .گو اینکه این خاصیت شهر در تمامی شماره ها وجود دارد ولی در شماره های مذکور از فرع به اصل بدل شده و محوریت بازی بر عمل انجام گرفته توسط شخصیت اصلی قرار دارد و بحث فرقه ، آلسا و غیره کمتر پرداخته شده است .
در این میان شماره ی چهارم بازی اما فضائی اختصاصی داشت در این شماره یکی از دست پرورده های یتیم خانه ی تحت رهبری فرقه به نام والتر سالیوان که پیرو حزب مادر مقدس است قصد متولد کردن خدا توسط مراسمی به نام قربانی کردن 21 نفر را دارد ، والتر که در کودکی توسط خانواده ی خود رها شده است تصور میکرد اتاقی که در آن بدنیا آمده است مادر او و در حقیقت خداست والتر که تصور میکند مادرش به خواب رفته است سعی دارد از طریق مراسم ذکر شده او را بیدار کند ، هر کدام از افرادی که برای قربانی شدن انتخاب شده اند باید دارای مشخصه ای باشد آخرین نفر این لیست که هدایت آن را بازیباز بر عهده دارد و دریافت کننده ی دانش و تکمیل کننده ی مراسم است ، هنری تونزند نام دارد که حال در همان اتاق تولد والتر زندگی میکند و در طول بازی با پی بردن به ماجرا و کمک های جوزف شرایبر که قبل از هنری در آن اتاق زندگی میکرده است قصد دارد جلوی تکمیل این مراسم را بگیرد . در انتها هنری تونزند با مبارزه با موجودی که والتر به وجود می آورد رویای به وجود آوردن خدا را بار دیگر خراب میکند .
علاوه بر شماره های ذکر شده دو بازی Silent Hill: Origins و Silent Hill: Shattered Memories نیز از سری معرفی شده اند که در اولی به زمان سوزانده شدن آلسا توسط دالیا و چگونگی زنده ماندن آلسا پرداخته شده و در دیگری اتفاقات شماره ی اول بعد از سال ها توسط هری بازسازی میشوند، گر چه با پایان کار تیم سازنده ی اصلی بازی که کار ساخت 4 شماره ی اول بازی را بر عهده داشتند این شماره ها به خوبی پرداخته نشده و دارای نواقصی در حیطه‌ی داستانی هستند اما همچنان سری سایلنت هیل دارای یکی از بهترین داستان ها در طول تاریخ بازیهای رایانه ای است.
لازم به ذکر است بر اساس این بازی تاکنون دو فیلم سینمایی نیز ساخته شده که شماره دوم (تا زمان نگارش این مقاله) هنوز اکران نگردیده است. با توجه به نظر مخاطبان، فیلم اول یکی از برترین و موفق‌ترین فیلم های ساخته شده بر اساس یک بازی ویدیویی می‌باشد.
همچنین شرکت کونامی در سال 2006 و به مناسبت اکران فیلم، مجموعه‌ای ویدیویی را بر روی رسانه‌ی UMD برای PSP عرضه نمود که با نام The Silent Hill Experience شناخته شده و شامل دو کمیک The Hunger و Dying Inside ، ترایلر شماره‌های 1 تا 4 بازی و فیلم، مصاحبه با آهنگ‌ساز افسانه‌ای سری به همراه کارگردان فیلم و برخی موسیقی‌های بازی می‌باشد.

دریافت خلاصه به صورت فایل pdf :دانلود
تهیه و تنظیم خلاصه : (msbazicenter)

----------------------------------------------------------------------------------------------------------

مقالات تحلیلی بازی نوشته شده توسط امیر حسین فرحزادی ( Bone Crusher ) :
بازی‌سنتر | مقالات | تاریخچه و داستان بازی ها | تاریخچه و بررسی دقیق سری سایلنت هیل ( بخش اول )
بازی‌سنتر | مقالات | تاریخچه و داستان بازی ها | تاریخچه و بررسی دقیق سری سایلنت هیل ( بخش دوم )
بازی‌سنتر | مقالات | تاریخچه و داستان بازی ها | تاریخچه و بررسی دقیق سری سایلنت هیل ( بخش سوم )
بازی‌سنتر | مقالات | تاریخچه و داستان بازی ها | تاریخچه و بررسی دقیق سری سایلنت هیل ( بخش چهارم )

تاپیک تحلیل بازی نوشته شده توسط محمد مهدی حاجی اسمعیلی ( nemesis ) ( کامل نشده ):
The Lost Memories ---پایه و اساس بازی بزرگ "Silent Hill" -- تحلیلی بزرگ برای این بازی

مقالات مختلف در مورد سری سایلنت هیل:
Silent Hill: Homecoming Plot
Silent Hill: Origins Plot
Silent Hill Shattered Memories Plot
داستان (Silent Hill: Orphan)
شباهت بین Homecoming و Silent Hill 2
تاریخ وقایع Silent Hill و Shepherd's Glen
دانلود Silent Hill 2 - The movie
ترجمه یادداشت های سایلنت هیل 2
ترجمه فارسی دیالوگ های بازی Silent Hill 2: Born from a Wish
سایلنت هیل 4: پرونده قربانیان
ساکنین South Ashfield Heights apartments- قسمت اول - قسمت دوم
یادداشتی کوتاه بر SILENT HILL: HOMECOMING
داستان نسخه اول فیلم سایلنت هیل
Silent Hill: Original Memories
Silent Hill HD Collection Achievements Guide
Little Baroness
جودی میسون
طرح اولیه موتور سایلنت هیل پست 1
طرح اولیه موتور سایلنت هیل پست 2
طرح اولیه موتور سایلنت هیل پست 3
طرح اولیه موتور سایلنت هیل پست 4
خاطرات الکس شپرد
 

Attachments

  • sh1.png
    sh1.png
    56.3 KB · مشاهده: 3,572
  • silenthill1.jpg
    silenthill1.jpg
    55.1 KB · مشاهده: 117
آخرین ویرایش:

msbazicenter

کاربر سایت
Sep 19, 2008
3,690
نام
مرام آدم مهمِ نه اسمش
سلام
همینجوری تو سایلنت هیل یهویی یاد کورالاین افتادم،‌ گفتم چند تا تصویر بذارم.:d

Parody_____Sup__Coraline__by_HolyDemon.png

===========================
silent-hill-windows-xp-version_o_1121985.jpg
demotivation-posters-auto-327905.jpeg
funny-Racoon-City-Silent-Hill-sign.jpg
E1C18DA3-115D-450F-ABC9-F63D6F6DC1F5.jpeg
 

mario...RE..SH

کاربر سایت
Oct 8, 2014
251
یه مطلبی در مورد pt و silent hills تو نت دیدم گفتم ترجمشو بذارم. یه قسمتیش هم به نظرسنجی فعلی مربوطه که بولد کردم.
سایلنت هیلز یک بازی با خصوصیت " گربه ی شرودینگر" است. منظور ما از این اصطلاح چیه؟ خب، تیزر قابل بازی سایلنت هیلز،PT، می تواند کاملا مشابه آن چیزی باشه که نهایتا سایلنت هیلز نامیده خواهد شد و یا ممکنه چیزی بیشتر از یک مفهوم شخصی که نقاط مشترک بسیار کمی با بازی نهایی داره نباشه. در ادامه ، ممکنه ما هیچ چیزی درمورد سایلنت هیل ندونیم یا اطلاغات بسیاری داشته باشیم ، تا زمانی که جعبه رو باز نکنیم. (مثال آزمایش شرودینگر)
شاید عجیب باشه که بگیم PT ممکنه هیچ شباهتی به بازی ای که داره تبلیغ می کته نداشته باشه ولی جا داره که به یاد بیازیم که از PT هیچ وقت به عنوان یه دمو یاد نشده. و حتی آخرین تریلر نشون داده شده در TGS هم یک ویدیوی مفهومی بود.
به هرحال چاره ای نداریم جز این که از اطلاعاتی که تا الان داریم استفاده کنیم تا برخی چیزها را در مورد بازی روشن کنیم.
اولا این نکته که آخرین تریلر بازی در مکانی شبیه به PT اتفاق می افتد، قابل توجه است. این تریلر محدود به یک خانه با راهروهای طولانی، گوشه های کور و درهایی که نیمه باز مانده اند می باشد. این موضوع می تواند به ما اطلاعاتی در مورد مکان هایی که سایلنت هیلز در خود دارد بدهد: خانه های وحشتناکی که در گذشته اتفاقات دیوانه کننده ای در آن ها رخ داده است. این موضوع امکان گشت و گذار و اکتشاف در شهر (مانند سری های قبل) را نقض نمی کند.
هنگام صحبت در مورد PT و تریلر TGS ، ذکر این نکته مهم است که هر دوی این ها از زاویه ی دوربین اول شخص هستند. سری های سایلنت هیل به صورت سنتی از دوربین سوم شخص استفاده کرده اند ، در نتیجه فهمیدن این که نسخه ی جدید از کدام دوربین استفاده می ند جالب خواهد بود. شاید هم این نسخه از ترکییی از این دو دوربین استفاده خواهد کرد. با توجه به سطح دلهره ای که PT قادر است توسط استفاده ی هوشمندانه از نمای سوم شخص خود ایجاد کند، در صورتی که بازی نهایی یه طریقی از این قابلیت در بعضی جاها استفاده نکند، واقعا شگفت زده می شویم. حتی می توان تصور کرد که سایلنت هیلز به صورت یک بازی Project Morpheus دربیاید ، هرچند فکر کردن صرف به یک ورژن Virtual Reality از P.T کافیست که که خودمان را خراب کنیم.
با وجود شباهت های میان P.T و تریلر TGS، یک تفاوت ظریف میان آن دو وجو دارد که ارزش دارد روی آن فکر کنیم. در P.T شما به آن مفهوم همیشگی نمی توانید بمیرید. این مورد با موارد پیشین که در سری های قبل وجود داشت و شما مجبور بودیددشمنانی زا با سیستم مبارزه شکست دهید تفاوت دارد. در آخرین تریلر سایلنت هیلز نسبت به PT، فرض قویتری درمورد تهدیدی که با آن سروکار دارید وجود دارد ، چرا که می بینیم شخصیت اصلی بازی توسط یک موجود غول پیکر با بدنی تجزیه مانند و دارای دستی بازو مانند تعقیب می شود. این مورد به این معنی نیست که در بازی مبازره وجود دارد، در حقیقت ممکن است سایلنت هیلز روشی را پی گیرد که مانند amnesia و slender:Arrival باشد، عناوینی که نشان دادند سیستم میارزه یک عنصر لازم برای یازی ترسناک نیستند.
اگرچه سایلنت هیلز تا الان طبق آن جه دیده ایم بیشتذ در مورد مکانیک کار اطلاعات داده است، یکی از مهمترین چیزها درمورد سایلنت هیل( و کلا بازی های ترسناک) حس و حال آن در مورد فضای تسخیر شده است. ترس های پیچ و تاب خورده همراه با این سری ها، دلهره های خزنده و زیر پوستی، حس دایمی احساس ناامنی و ناراحتی، هم در PT و هم در تریلر TGS بازی مشهود هستند.
منبع : Silent Hills: Ghost of the past - International Game News IGN
 
آخرین ویرایش:

msbazicenter

کاربر سایت
Sep 19, 2008
3,690
نام
مرام آدم مهمِ نه اسمش
سلام
یه مطلبی در مورد pt و silent hills تو نت دیدم گفتم ترجمشو بذارم. یه قسمتیش هم به نظرسنجی فعلی مربوطه که بولد کردم.
مطلب خوبی بود. ممنون.:bighug:
موضوعی این وسط هست که شاید نویسنده خیلی بهش توجه نکرده باشه. سایلنت هیل صرفاً یک بازی ترسناک نیست. سایلنت هیل در مورد روایت یک داستان در بستر شهری هست که اتفاقات وحشتناکی در اون رخ داده. حذف سیستم مبارزه و جایگزین کردن اون با فرار، قبلاً یکبار تو سری آزمایش شده و بیشتر بازخوردها هم حاکی از عدم رضایت بازی‌کننده‌ها از این مساله بوده.
 

mppm

کاربر سایت
Jul 21, 2012
288
نام
محمد
واقعا فیلم شاینینگ کوبریک یه شاهکار توی ژانر ترسه ... دقیقا همین قسمت رکاب زنی .... حس خاصی داره ... و یا قسمتی که توی ماز دارن فرار میکنن و پدر با تبر تعقیبشون میکنه ... :-s
اشاره بسیار خوبی هم به نقش دل تورو شده .... بدون شک اون هم تو القای این حس گنگی و بازی های روانشناسانه با ذهن مخاطب نقش بسیار مهمی داشته

به نظر من ميكامي هم خيلي از اين فيلم تو د اويل ويتين استفاده كرده بود
 

msbazicenter

کاربر سایت
Sep 19, 2008
3,690
نام
مرام آدم مهمِ نه اسمش
سلام
به نظر من ميكامي هم خيلي از اين فيلم تو د اويل ويتين استفاده كرده بود
یعنی جا داره به سبک ایرانی‌ها بگیم: لعنت تو روح کوبریک با این فیلمش.:d
دقیقاً به گفته‌ی جسین‌جان
همه جا خوش و خرم و چراغونیه (روشنه، آروم و نرمال)
کی فکر می‌کرد (البته بدون پیش‌زمینه‌ی قبلی) فیلم با اون شروع، اونجوری تموم بشه.
الان دقیقا پیرامید سعی داره تو اون عکس اول سمت راست چه حرکتی انجام بده ? :d
بالا سمت راست!
سعی نداره، داره انجام میده دیگه. =))
 
آخرین ویرایش:

mohsen gt5

کاربر سایت
Oct 8, 2010
859
سلام

یعنی جا داره به سبک ایرانی‌ها بگیم: لعنت تو روح کوبریک با این فیلمش.:d
دقیقاً به گفته‌ی جسین‌جان

کی فکر می‌کرد (البته بدون پیش‌زمینه‌ی قبلی) فیلم با اون شروع، اونجوری تموم بشه.

بالا سمت راست!
سعی نداره، داره انجام میده دیگه. =))
لووووووول , پس اون بغلیش که باید والتیل باشه اون احتمالا هنوز موفق نشده و داره سعی خودشو میکنه :d
به اون بنده خدا گفتیم شوخی نکنه با آقا, خودمون که ترکوندیمش ,مجازات نشیم :d
 

msbazicenter

کاربر سایت
Sep 19, 2008
3,690
نام
مرام آدم مهمِ نه اسمش
سلام
لووووووول , پس اون بغلیش که باید والتیل باشه اون احتمالا هنوز موفق نشده و داره سعی خودشو میکنه :d
اون بغلیش (که هر چی هست بعید می‌دونم والتیل باشه) انگار داره گریه می‌کنه.
به اون بنده خدا گفتیم شوخی نکنه با آقا, خودمون که ترکوندیمش ,مجازات نشیم :d
اول اینکه شوخی چه اشکالی داره. دور همی هستیم، سربه‌سر کی بذاریم بهتر از سرهرمی!:bighug:
دوم اینکه ما شوخی نکردیم. خود Ito با همدستی Sankaku-chan سر شوخی رو باز کردند. :-":-??
 

mohsen gt5

کاربر سایت
Oct 8, 2010
859
سلام

اون بغلیش (که هر چی هست بعید می‌دونم والتیل باشه) انگار داره گریه می‌کنه.
اول اینکه شوخی چه اشکالی داره. دور همی هستیم، سربه‌سر کی بذاریم بهتر از سرهرمی!:bighug:
دوم اینکه ما شوخی نکردیم. خود Ito با همدستی Sankaku-chan سر شوخی رو باز کردند. :-":-??
موشکل, نه موشکل که نداره...:d اتاقا من خیلی دوست دارم سرمو بزنم به سر سر هرمی, ! فقط میترسم عواقبش خیلی لذت بخش نباشه ...:d
 

msbazicenter

کاربر سایت
Sep 19, 2008
3,690
نام
مرام آدم مهمِ نه اسمش
سلام
موشکل, نه موشکل که نداره...:d اتاقا من خیلی دوست دارم سرمو بزنم به سر سر هرمی, ! فقط میترسم عواقبش خیلی لذت بخش نباشه ...:d
قطعاً‌ مواجهه با همچین موجودی لذت‌بخش نیست.:-s

 

Silent Dream

In madness you dwell
کاربر سایت
Jan 3, 2010
1,831
توی این چند باری که P.T رو بازی کردم تازه متوجه وجود این دست توی عکس شدم!:|:d
q1hsgtpudeh1ndgrzj96.jpg
lnehus1fiv15yln9g2tj.jpg
اینجور که توی عکس پیدا هست هر دوتا چشمهای لیزا در اورده شده.
توی خوده بازی هم وقتی باهاش رو به رو میشیم چشم سمت چپش سرجاشه ولی یه جوریه!:d یه عکس از چهره بانو:-s
y9jcruw6eku3w33httn7.jpg
اینم همینجوری:d
 

mohsen gt5

کاربر سایت
Oct 8, 2010
859
سلام

قطعاً‌ مواجهه با همچین موجودی لذت‌بخش نیست.:-s


احساس میکنم فرم اصلی کلاه خودش که توی عکس سیاه سفید هم هست خیلی دلهره آور تر بود, یه طوری احساس میشه که کلا چیزی زیرش نیست! ولی چیزی که توی فیلم ها و هم کامینگ هست یه طورایی حس هیجان رو منتقل میکنه بیشتر تا دلهره!
 

msbazicenter

کاربر سایت
Sep 19, 2008
3,690
نام
مرام آدم مهمِ نه اسمش
سلام
توی این چند باری که P.T رو بازی کردم تازه متوجه وجود این دست توی عکس شدم!:|:d
اون شکلات پایین عکس رو می‌تونی ازش تصویر بدی.
اینم همینجوری:d
یه چیزی می‌خوام بگم نمی‌دونم چقدر بی‌ربطه ولی میگم. تو پست #13126که حسین‌جان از نمای راهروی بازی گذاشت، 4 در دیده میشه. تو این تصویر بالایی هم یه دسته کلید هست که 5تا کلید داره و از بین اونها فقط یه کلید سرپوش داره.
باقی موارد بماند.
احساس میکنم فرم اصلی کلاه خودش که توی عکس سیاه سفید هم هست خیلی دلهره آور تر بود, یه طوری احساس میشه که کلا چیزی زیرش نیست! ولی چیزی که توی فیلم ها و هم کامینگ هست یه طورایی حس هیجان رو منتقل میکنه بیشتر تا دلهره!
اون آخری انگار منتظر قربانی بعدیشه. :-s
 

کاربرانی که این قسمت را مشاهده می‌کنند

Top
رمز عبور خود را فراموش کرده اید؟
or ثبت‌نام سریع از طریق سرویس‌های زیر