بحث و تبادل نظر در مورد سری Silent Hill (خلاصه داستان در پست اول)

انتخاب شما برای شخصیت محوری داستان برای قسمت بعد؟


  • مجموع رای دهنده‌ها
    129

Silent Dream

In madness you dwell
کاربر سایت
Jan 3, 2010
1,831

d.png

خلاصه‌ی داستان سری بازیهای سایلنت هیل
مقدمه:

«Silent Hill» نامی برای یک بازی رایانه‌ای است که در سال 1999 و توسط شرکت Konami برای کنسول PS1 عرضه شد. از همان ابتدا مشخص بود که این نام، پتانسیل تبدیل شدن به یک فرانچایز بزرگ را دارد. داستانی فوق‌العاده غنی، مبهم و عمیق در ژانری به نسبت نوپا. همین غنی و مبهم بودن داستان، Konami را وادار ساخت تا در کتاب راهنمای قسمت سوم بازی (Silent Hill 3 Official Complete Guide) بخشی را با نام Lost Memories قرار بدهد. اما همین عنصر داستان،‌تبدیل به تیغی دو دم شد؛ از یک سو یکی از اصلی‌ترین دلایل علاقه‌ی دیوانه‌وار طرفدارانش و از سوی دیگر، پاشنه آشیل عنوان در جذب مخاطبان جدید. شماره‌ی 2 بازی در سال 2001، شماره 3 در سال 2003 ، شماره‌ی 4 در سال 2004 ، Silent Hill: Homecoming در سال 2008 عرضه شدند. اما از لحاظ خط داستانی، شماره‌های 2 و 4 و Homecoming (به نوعی) مجزا بودند و فقط شماره 3 در ادامه‌ی شماره اول عرضه شد. در متن حاضر سعی شده است خلاصه‌ای کوتاه از شماره‌های منتشر شده ارائه شود تا عزیزانی که تازه به جمع ساکنان سایلنت هیل می‌پیوندند، بتوانند راحت‌تر با این عنوان رابطه بر قرار کنند. لازم به یادآوری است که این متن به معنی واقعی کلمه، اسپویلر است.

داستان کامل و تحلیل سایلنت هیل 1 به صورت ویدیویی

163949 163950

داستان سایلت هیل 1 را به صورت ویدیویی در یوتوب مشاهده کنید​

داستان کامل و تحلیل سایلنت هیل 2 به صورت ویدیویی

163952 172258

داستان سایلت هیل 2 را به صورت ویدیویی در یوتوب مشاهده کنید​
every.png
نویسنده ای به نام Harry Mason و همسرش در حین عبور از یک جاده، نوزادی را یافته و نام او را شریل می‌گذارند. چهار سال بعد همسر هری فوت می‌کند. سه سال پس از فوت همسرش، هری بنا به دلایلی تصمیم می‌گیرد با شریل به شهری که وی را در نزدیکی آن یافته بودند سفر کند. شب هنگام، در جاده‌ی کنار شهر، پلیسی موتورسوار از کنار آنها عبور کرده و توجه هری را جلب می کند. اندکی جلوتر، هری متوجه موتور پلیسی میشود که بدون سرنشین در کنار جاده افتاده در همین حین، در روبروی خود دختری را وسط جاده می‌بیند. برای اجتناب از تصادف با او، دیوانه‌وار فرمان را می چرخاند. اما ماشین منحرف شده و به دره‌ی کناری سقوط می‌کند. هری پس از به هوش آمدن، متوجه غیبت شریل می‌شود. در حین جستجو، شبح شریل را می‌بیند و به دنبال او می‌دود. در انتهای معبری تنگ، ناگهان همه‌چیز در تاریکی فرو می‌رود و چهره آنجا تغییر می‌کند. هری مصمم ادامه ‌می‌دهد اما در اثر حمله‌ی چند موجود هیولا مانند به حالت مرگ روی زمین می‌افتد.
وقتی هری بعد از آن حادثه در کافه ای بیدار می‌شود، با همان پلیس روبرو می‌شود. آنها با هم از اتفاقات عجیب شهر و حالت غیرعادی آن سخن می‌گویند. پلیس Cybil Bennet‌ نام دارد و به هری در یافتن شریل کمک می‌کند. حالت عادی شهر اینگونه است: خالی از سکنه، فرو رفته در مه، محصور شده توسط دره‌های عمیق و پر از هیولا. اما در حالت غیر عادی به تمامی این موارد تاریکی مطلق تکه گوشت های آویزان از در و دیوار سکوتی مرگبارتر هم اضافه میشود . هری در جستجوی شریل به مکان‌های زیادی از شهر مراجعه می‌کند: مدرسه، کلیسا، بیمارستان، فاضلاب، پارک تفریحی و در بعضی از آنها با شخصیت‌هایی آشنا می‌شود. با پیرزن عجیبی به نام Dahlia Gillespie در کلیسا، دکتر Michael Kaufmann و پرستاری به نام Lisa Garland در بیمارستان. همچنین مرتب شبح دختری را می‌بیند که باعث تصادف او شده بود به نام Alessa. دالیا اطلاعات زیادی درباره‌ی هری و شهر دارد دکتر کافمن و لیزا هم هر کدام مطالب جدیدی به اطلاعات هری اضافه میکنند. در طول بازی اطلاعات زیادی از شهر به دست می‌آوریم خواه از لابلای روزنامه‌های باطله و کتاب‌ها و خواه از این شخصیت‌ها. شهر مکانی نفرین شده بوده و در سال‌های جنگ‌های داخلی، اعدام‌های زیادی در زندان آن صورت گرفته است. شهر قدمت زیادی دارد و قرن‌ها قبل، بومیان ساکن آنجا بودند. از همان زمان، آیینی شیطانی در شهر رواج داشته است. در سده‌های اخیر، پس از سکونت مهاجران در شهر، تلفیقی از آیین باستانی شهر با آیین‌های مهاجران پدید می‌آید که با نام The Order شناخته می‌شود. پیروان و سردمداران این فرقه اعتقادات عجیب و خطرناکی‌ دارند. این فرقه به سه شاخه‌ی اصلی تقسیم می‌شود که یکی از آنها «مادر مقدس» می‌باشد. در راس این شاخه دالیا قرار دارد که آلسا دختر وی است. این فرقه به خدایی اعتقاد دارد که باید در روی زمین متولد شده سپس بهشت موعود فرقه را بنا کند. بر اساس مدارک به دست آمده، این خدا یک بار متولد شده و مرده است و حال باید برای بار دوم متولد یا فراخوانده شود. دالیا متوجه می‌شود که مشخصات دختر وی، آلسا، با مشخصات مادر خدا که در متون قدیمی پیش‌بینی شده هم‌خوانی دارد پس او را تربیت می‌کند تا مراسم تولد را انجام دهد. در این مراسم، باید مادر خدا سوزانده شود. مراسم در سن 7 سالگی آلسا انجام می‌شود و بدن کباب شده‌ی وی را به بیمارستان انتقال می‌دهند. اما او ناقص است. آلسا در نهایت درد و رنج، قسمتی از روح خودش را به صورت یک نوزاد از شهر بیرون می‌فرستد و با استفاده از قدرت ذهن خود، شهر را به جهنمی بی‌بدیل تبدیل می‌کند. دالیا برای اتمام نقشه خود، توسط خود آلسا، شریل را فرا می‌خواند تا روح مادر خدا تکمیل شود. در این بین دکتر کافمن مسئول امور پزشکی آلساست.
آلسا در برابر دالیا مقاومت می‌کند اما دالیا با فریب هری، خود را به آلسا می‌رساند و مراسم را مجدداً انجام می‌دهد اما در همین حین هری سر می‌رسد. روح شریل به آلسا می‌پیوندد تا مادر خدا کامل گردد. دکتر کافمن به قصد نابودی این روح، دارویی را به سمت وی پرتاب می‌کند اما اینکار باعث می‌شود خدا (در شماره‌ی اول این خدا با نام «سامایل» معرفی می گردد) متولد شود. در اولین اقدام، سامایل، دالیا را آتش می‌زند. اما هری با سامایل می‌جنگد و او را شکست می‌دهد. پس از نابودی سامایل، مادر خدا ظاهر می‌شود و نوزادی را به هری می‌دهد سپس، راه فرار از آن مهلکه را به او نشان می‌دهد.
هری نوزاد را از شهر دور کرده و در جایی به طور ناشناس او را بزرگ می‌کند. نام این نوزاد را Heather می‌گذارد. هدر کودکی عادی نبود و گاها ، رفتارهای عجیبی از خود بروز می‌داد.
17 سال پس از این ماجرا، دختر نفر دوم فرقه، یعنی «Claudia Wolf» تصمیم می‌گیرد آن نوزاد را پیدا کند تا مراسم دوباره به جریان بیفتد. با کمک کشیش دیگری به نام «Vincent»، کاراگاهی به نام «Douglas Cartland» را استخدام می‌کند تا این کودک را پیدا کند. داگلاس هدر را پیدا می‌کند اما از نیت اصلی کارفرمایان خود اطلاع ندارد. روزی که هدر به مرکز خرید شهر رفته‌بود،‌ داگلاس را در مقابل خود می‌بیند. هدر بی خبر از همه‌جا به خیال اینکه داگلاس یک مزاحم است، می‌گریزد ولی داگلاس قبلاً محل او را به کلودیا و وینسنت اطلاع داده‌است. هدر به سمت خانه و نزد هری حرکت می‌کند اما اطراف او پر از هیولاهایی هولناک شده است. در اینجا برای اولین بار، کلودیا را ملاقات می‌کند. کلودیا درتلاش است تا هدر چیزی را به یاد بیاورد. هدر پس از گذشتن از مرکز خرید و ایستگاه مترو، درساختمانی نیمه‌کاره در نزدیکی محل سکونت خود با وینسنت روبرو می‌شود.
هدر به آپارتمان خود می‌رسد اما درآنجا پدرش، هری را غرق در خون و بی‌جان می‌یابد. او کلودیا را در پشت‌بام می‌بیند و او را مسئول قتل پدرش می داند. هدر قصد انتقام دارد اما کلودیا به سایلنت هیل می‌رود. هدر به همراه داگلاس (که کمابیش به واقعیت پی برده است) به سمت سایلنت هیل حرکت می‌کند.
هدر تقریباً گذشته‌ی خود را به یاد آورده است؛ او همان روح واحد آلسا و شریل است که توسط مادر خدا به هری سپرده شد. پس از حلول روح آلسا و شریل، جنین خدا هم وارد بدن او شده است اما تحت تاثیر فراموشی هدر، عقیم مانده و برای بارور شدن، نیاز دارد تا آتش خشم و نفرت در درون هدر شعله‌ور شود. کلودیا در تمام طول داستان سعی بر این دارد تا همین میراث آلسا را بیدار کند و برای همین منظور، هری را می‌کشد تا او را از سر راه بردارد. در این میان، وینسنت که منافع خود را با تولد خدا در خطر می‌بیند، سعی می‌کند توسط هدر، کلودیا و عقایدش را نابود کند.
پس از رسیدن به شهر، هدر به بیمارستان می‌رود. او با راهنمایی‌های علنی یا مخفیانه‌ی وینسنت،‌ پدر کلودیا یعنی «لئونارد» را که در بیمارستان زندانی شده می‌کشد تا متاترون را به دست آورد. متاترون، نماد خیر و روشنی و در مقابل سامایل است و وینسنت تصور میکند متاترون میتواند در مبارزه با کلادیا به هدر کمک کند. در ادامه،‌هدر به کلیسای فرقه می‌رسد. کلودیا، وینسنت را ، که به زعم او خیانت کرده‌است، می‌کشد. هری مقداری از داروی دکتر کافمن را به شکل یه قرص به هدر داده بود. هدر آن قرص را می‌بلعد و در نتیجه، جنین خدا را بالا می‌آورد. کلودیا جنین را می‌بلعد و آنرا به شکل ناقص بارور می‌کند. در نهایت کلودیا به دست خدای متولد شده نابود می‌شود و هدر هم وی را می‌کشد. تا بار دیگر تفکرات منحرف فرقه برای به وجود آوردن خدا عقیم بماند.

آنچه که شما در بالا مطالعه کردید تنها بخشی از شهر و اتفاقات رخ داده در آن است در شماره های دوم و چهارم و پنجم از بازی بخشی دیگر از توانایی های شهر حضور پر رنگی دارد و آن هم قضاوت و مجازات است ، شهر به خاطر اتفاقاتی که به خود دیده است دارای قدرتهایی خاص است یکی از این قدرتها فراخواندن افراد است در شماره های دوم و پنجم ما شاهد حضور افرادی در شهر هستیم که به نوعی گناهکارند و شهر برای قضاوت در مورد آن ها ، دعوتشان کرده است .
جیمز ساندرلند مردی که زن مریضش را کشته است و همینطور الکس شفرد که باعث مرگ برادر کوچکتر خود شده است با پا گذاشتن به شهر اماده پاسخگویی به اشتباهاتی میشوند که سعی در فراموش کردن آن ها داشته اند ، صد البته که نوع بازجویی و قضاوت در این شهر مرموز نیز متفاوت است به جای حضور قاضی و هیئت منصفه و دادگاه ، تمام اتفاقات پیرامون شخصیت ها به نوعی اشتباه شخصیت را گوشزد میکنند از موجوداتی که با آنها مبارزه می‌کنید گرفته تا افراد سرگردان دیگری در شهر که خود گناهکارند .گو اینکه این خاصیت شهر در تمامی شماره ها وجود دارد ولی در شماره های مذکور از فرع به اصل بدل شده و محوریت بازی بر عمل انجام گرفته توسط شخصیت اصلی قرار دارد و بحث فرقه ، آلسا و غیره کمتر پرداخته شده است .
در این میان شماره ی چهارم بازی اما فضائی اختصاصی داشت در این شماره یکی از دست پرورده های یتیم خانه ی تحت رهبری فرقه به نام والتر سالیوان که پیرو حزب مادر مقدس است قصد متولد کردن خدا توسط مراسمی به نام قربانی کردن 21 نفر را دارد ، والتر که در کودکی توسط خانواده ی خود رها شده است تصور میکرد اتاقی که در آن بدنیا آمده است مادر او و در حقیقت خداست والتر که تصور میکند مادرش به خواب رفته است سعی دارد از طریق مراسم ذکر شده او را بیدار کند ، هر کدام از افرادی که برای قربانی شدن انتخاب شده اند باید دارای مشخصه ای باشد آخرین نفر این لیست که هدایت آن را بازیباز بر عهده دارد و دریافت کننده ی دانش و تکمیل کننده ی مراسم است ، هنری تونزند نام دارد که حال در همان اتاق تولد والتر زندگی میکند و در طول بازی با پی بردن به ماجرا و کمک های جوزف شرایبر که قبل از هنری در آن اتاق زندگی میکرده است قصد دارد جلوی تکمیل این مراسم را بگیرد . در انتها هنری تونزند با مبارزه با موجودی که والتر به وجود می آورد رویای به وجود آوردن خدا را بار دیگر خراب میکند .
علاوه بر شماره های ذکر شده دو بازی Silent Hill: Origins و Silent Hill: Shattered Memories نیز از سری معرفی شده اند که در اولی به زمان سوزانده شدن آلسا توسط دالیا و چگونگی زنده ماندن آلسا پرداخته شده و در دیگری اتفاقات شماره ی اول بعد از سال ها توسط هری بازسازی میشوند، گر چه با پایان کار تیم سازنده ی اصلی بازی که کار ساخت 4 شماره ی اول بازی را بر عهده داشتند این شماره ها به خوبی پرداخته نشده و دارای نواقصی در حیطه‌ی داستانی هستند اما همچنان سری سایلنت هیل دارای یکی از بهترین داستان ها در طول تاریخ بازیهای رایانه ای است.
لازم به ذکر است بر اساس این بازی تاکنون دو فیلم سینمایی نیز ساخته شده که شماره دوم (تا زمان نگارش این مقاله) هنوز اکران نگردیده است. با توجه به نظر مخاطبان، فیلم اول یکی از برترین و موفق‌ترین فیلم های ساخته شده بر اساس یک بازی ویدیویی می‌باشد.
همچنین شرکت کونامی در سال 2006 و به مناسبت اکران فیلم، مجموعه‌ای ویدیویی را بر روی رسانه‌ی UMD برای PSP عرضه نمود که با نام The Silent Hill Experience شناخته شده و شامل دو کمیک The Hunger و Dying Inside ، ترایلر شماره‌های 1 تا 4 بازی و فیلم، مصاحبه با آهنگ‌ساز افسانه‌ای سری به همراه کارگردان فیلم و برخی موسیقی‌های بازی می‌باشد.

دریافت خلاصه به صورت فایل pdf :دانلود
تهیه و تنظیم خلاصه : (msbazicenter)

----------------------------------------------------------------------------------------------------------

مقالات تحلیلی بازی نوشته شده توسط امیر حسین فرحزادی ( Bone Crusher ) :
بازی‌سنتر | مقالات | تاریخچه و داستان بازی ها | تاریخچه و بررسی دقیق سری سایلنت هیل ( بخش اول )
بازی‌سنتر | مقالات | تاریخچه و داستان بازی ها | تاریخچه و بررسی دقیق سری سایلنت هیل ( بخش دوم )
بازی‌سنتر | مقالات | تاریخچه و داستان بازی ها | تاریخچه و بررسی دقیق سری سایلنت هیل ( بخش سوم )
بازی‌سنتر | مقالات | تاریخچه و داستان بازی ها | تاریخچه و بررسی دقیق سری سایلنت هیل ( بخش چهارم )

تاپیک تحلیل بازی نوشته شده توسط محمد مهدی حاجی اسمعیلی ( nemesis ) ( کامل نشده ):
The Lost Memories ---پایه و اساس بازی بزرگ "Silent Hill" -- تحلیلی بزرگ برای این بازی

مقالات مختلف در مورد سری سایلنت هیل:
Silent Hill: Homecoming Plot
Silent Hill: Origins Plot
Silent Hill Shattered Memories Plot
داستان (Silent Hill: Orphan)
شباهت بین Homecoming و Silent Hill 2
تاریخ وقایع Silent Hill و Shepherd's Glen
دانلود Silent Hill 2 - The movie
ترجمه یادداشت های سایلنت هیل 2
ترجمه فارسی دیالوگ های بازی Silent Hill 2: Born from a Wish
سایلنت هیل 4: پرونده قربانیان
ساکنین South Ashfield Heights apartments- قسمت اول - قسمت دوم
یادداشتی کوتاه بر SILENT HILL: HOMECOMING
داستان نسخه اول فیلم سایلنت هیل
Silent Hill: Original Memories
Silent Hill HD Collection Achievements Guide
Little Baroness
جودی میسون
طرح اولیه موتور سایلنت هیل پست 1
طرح اولیه موتور سایلنت هیل پست 2
طرح اولیه موتور سایلنت هیل پست 3
طرح اولیه موتور سایلنت هیل پست 4
خاطرات الکس شپرد
 

Attachments

  • sh1.png
    sh1.png
    56.3 KB · مشاهده: 3,572
  • silenthill1.jpg
    silenthill1.jpg
    55.1 KB · مشاهده: 117
آخرین ویرایش:

graywolf

کاربر سایت
Jun 1, 2007
1,176
نام
احمد
سلام خدمت تمام دوستان عزیز.سال نو بر تمامتان مبارک .امیدوارم در سال جدید حضور پر رنگ تری ازاعضای تیم سایلنت داشته باشیم و بازهم ترسهای روانی را به بهترین شکل ممکن تجربه نماییم.امسال را سال دعا برای گردهمایی گذشتگان نامگذاری مینمایم!از تمام دوستانی که در این چند سال به شناخت و لذت هرچه بیشتر از سایلنت هیل کمک کردند تشکر میکنم(محمد مهدی،اشکان، مسعود امیر،امیر حسین،اتوسا سپیده میشا دانیال و .... تمامی دوستان عزیز که مطالبشان را خوانده و اسم شریفشان در خاطر این حقیر نیست.)اجرتان با ساموئل!باشد که به شهر توریستی سایلنت هیل روید و مورد عنایت حضرت PH قرار بگیرید.
 

msbazicenter

کاربر سایت
Sep 19, 2008
3,690
نام
مرام آدم مهمِ نه اسمش
سلام
خب بعضی‌ها می‌دونند بعضی‌ها هم نمی‌دونند این موضوع رو که بنده خیلی از عید خوشم نمیاد و بهش اعتقادی ندارم. کلاً با واژه‌ی عید میونه‌ی خوبی ندارم حالا هر چی میخواد باشه.
اما همونطور که عرض کردم برای همه آرزوی سلامتی دارم.
:bighug:
دوستان نظرتون در مورد نظرسنجی چیه؟
===========================
این هم چند تا گزینه
* بهترین دشمن اصلی (باس) سری
* بهترین دشمن فرعی سری
* بهترین یا خاطره‌انگیزترین سکانس سری
* بیادماندنی‌ترین دیالوگ یا مونولوگ سری
* خاطره‌انگیزترین یادداشت (Memo) سری
* بهترین یا خاطره‌انگیزترین یا سخت‌ترین معمای سری
* به نظر شما کدام تیم قهرمان لیگ قهرمانان امسال خواهد شد؟
:p
* بهترین امیر سری:d

پ.ن:
* بهترین یا خاطره‌انگیزترین سلاح سری
* بهترین یا خاطره‌انگیزترین پایان سری
* بهترین پایان هر شماره
 
آخرین ویرایش:

genesis007

کاربر سایت
May 16, 2010
1,294
نام
shahab
سلام
خب بعضی‌ها می‌دونند بعضی‌ها هم نمی‌دونند این موضوع رو که بنده خیلی از عید خوشم نمیاد و بهش اعتقادی ندارم. کلاً با واژه‌ی عید میونه‌ی خوبی ندارم حالا هر چی میخواد باشه.
اما همونطور که عرض کردم برای همه آرزوی سلامتی دارم.
:bighug:
دوستان نظرتون در مورد نظرسنجی چیه؟
===========================
این هم چند تا گزینه
* بهترین دشمن اصلی (باس) سری
* بهترین دشمن فرعی سری
* بهترین یا خاطره‌انگیزترین سکانس سری
* بیادماندنی‌ترین دیالوگ یا مونولوگ سری
* خاطره‌انگیزترین یادداشت (Memo) سری
* بهترین یا خاطره‌انگیزترین یا سخت‌ترین معمای سری
* به نظر شما کدام تیم قهرمان لیگ قهرمانان امسال خواهد شد؟
:p
* بهترین امیر سری:d

پ.ن:
* بهترین یا خاطره‌انگیزترین سلاح سری
* بهترین یا خاطره‌انگیزترین پایان سری
* بهترین پایان هر شماره

سال خوبی رو برای شما ارزو می کنم..مسعود جان.
خوب تا فرصت هست من هم نظری میدم;)
بهترین دشمن اصلی (باس) سری
این که دیگه معلومه..عزیز خودم کله هرمی هست:bighug:
* بهترین دشمن فرعی سری
با این خیلی موافقم....:d
* بیادماندنی‌ترین دیالوگ یا مونولوگ سری
یادمه درباره ی این قبلا ها خیلی قبلا ها...صحبت کرده بودیم البته نه به صورت نظر سنجی و مفصل..!!:-/
به نظر شما کدام تیم قهرمان لیگ قهرمانان امسال خواهد شد؟
اهل فوتبال نیستم..پس نظری ندارم:p
بهترین امیر سری:d
اون که یک دونه بیشتر نیست...و از تمام زحماتش بسیار سپاس گذارم....:x:x
 

graywolf

کاربر سایت
Jun 1, 2007
1,176
نام
احمد
سلامخب بعضی‌ها می‌دونند بعضی‌ها هم نمی‌دونند این موضوع رو که بنده خیلی از عید خوشم نمیاد و بهش اعتقادی ندارم. کلاً با واژه‌ی عید میونه‌ی خوبی ندارم حالا هر چی میخواد باشه. اما همونطور که عرض کردم برای همه آرزوی سلامتی دارم.:bighug:دوستان نظرتون در مورد نظرسنجی چیه؟ ===========================این هم چند تا گزینه* بهترین دشمن اصلی (باس) سری* بهترین دشمن فرعی سری* بهترین یا خاطره‌انگیزترین سکانس سری* بیادماندنی‌ترین دیالوگ یا مونولوگ سری* خاطره‌انگیزترین یادداشت (Memo) سری* بهترین یا خاطره‌انگیزترین یا سخت‌ترین معمای سری* به نظر شما کدام تیم قهرمان لیگ قهرمانان امسال خواهد شد؟:p* بهترین امیر سری:dپ.ن: * بهترین یا خاطره‌انگیزترین سلاح سری* بهترین یا خاطره‌انگیزترین پایان سری* بهترین پایان هر شماره
خب به نظر من بهتره خود نظر سنجی هم به نظرسنجی گذاشته بشه!همه میتونیم گزینه هامون رو بگیم و بعد طی یک نظر سنجی کوتاه مدت بچه ها رای بدند و نظر سنجی تایین بشه!یک دموکراسی مطلق برای شور گذاشتن علایق!انصافا من باس حقوقدان میشدم!!!------بهترین طراحی لباس،موسیقی ترسناک،چهره کاراکتر ها،هیولاها و سلاحها.تامل برانگیزترین ترین سکانس.منفی ترین شخصیت.و هزاران گزینه دیگه..... -------لیگ قهرمانان بارسا باس بشه البته بایرن پپ رو هم بخاطر پپ دوست دارم!!!-------امیر سری؟خیلی سخته انتخاب!
 

msbazicenter

کاربر سایت
Sep 19, 2008
3,690
نام
مرام آدم مهمِ نه اسمش
سلام
خوب تا فرصت هست من هم نظری میدم;)
خب یه گزینه‌ی دیگه رو هم اضافه می‌کنم.
* نتیجه مبارزه‌ی شهاب با کنکورینگا:d
خب به نظر من بهتره خود نظر سنجی هم به نظرسنجی گذاشته بشه!همه میتونیم گزینه هامون رو بگیم و بعد طی یک نظر سنجی کوتاه مدت بچه ها رای بدند و نظر سنجی تایین بشه!یک دموکراسی مطلق برای شور گذاشتن علایق!انصافا من باس حقوقدان میشدم!!!------بهترین طراحی لباس،موسیقی ترسناک،چهره کاراکتر ها،هیولاها و سلاحها.تامل برانگیزترین ترین سکانس.منفی ترین شخصیت.و هزاران گزینه دیگه..... -------لیگ قهرمانان بارسا باس بشه البته بایرن پپ رو هم بخاطر پپ دوست دارم!!!-------امیر سری؟خیلی سخته انتخاب!
بعضی‌هاش قبلاً برگزار شده که نتیجه‌ش رو می‌تونی تو آلبوم‌های پروف بنده ببینی.:)
 

Democracy

Stay hungry. Stay foolish.
کاربر سایت
Feb 15, 2010
4,957
سال نوی همه مبارک.

اینجا کسی Book of Memories رو بازی کرده؟ من فقط همین یه مورد رو بازی نکردم و خیلی دلم میخواد تجربه اش کنم. کسایی که بازی کردن بگن خوب بوده یا نه و اگر خوب نبوده به نظرشون دلیلش رو هم بگن. ممنون
 

Salar 94

کاربر سایت
Oct 24, 2012
287
نام
سالار
سلام دوستان عیدتون مبارک من یه سوال داشتم . این بازی کجاش ترسناکه ؟ من شماره 2 شو در X360 بازی کردم . نیم ساعت بازی کردم ولی یه دشمن هم ندیدم
 

BehzaDG

کاربر سایت
Nov 28, 2006
1,814
سلام دوستان عیدتون مبارک من یه سوال داشتم . این بازی کجاش ترسناکه ؟ من شماره 2 شو در X360 بازی کردم . نیم ساعت بازی کردم ولی یه دشمن هم ندیدم
همه جاش ، موزیک ، محیط ، دشمنااا ، جو بازی ، با نیم ساعت بازی کردن چیزی از سایلنت هیل متوجه نمیشی ، باید یه 2 3 ساعتی بشینی پاش ، انگلیسی خوب هم به شدت توصیه میشه
 

Fallen-Angel

کاربر سایت
Feb 18, 2013
1,162
نام
میشا
سلام دوستان عیدتون مبارک من یه سوال داشتم . این بازی کجاش ترسناکه ؟ من شماره 2 شو در X360 بازی کردم . نیم ساعت بازی کردم ولی یه دشمن هم ندیدم
اصلا ترسناک بودنش بخوره تو سرش، همون اولش که میفهمی همسر جیمز مرده و حالا جیمز یه نامه ازش دریافت کرده، به اندازه کافی محرک نیست برا ادامه دادن بازی؟
بهزاد هم که توضیح داد ولی از همه مهمتر همون داستان و محیطشه! شما بازی کن و به وسطاش برس اونوقت ببین میترسی یا نه ;) البته مهم اینه که زبانت خیلی خوب باشه :d
 

msbazicenter

کاربر سایت
Sep 19, 2008
3,690
نام
مرام آدم مهمِ نه اسمش
سلام
متاسفانه نسل جدید با این بازی اشنایی نداره البته منم بازیش نکردم فقط خریدمش ولی جسارتشو ندارم بازیش کنم

سلام دوستان عیدتون مبارک من یه سوال داشتم . این بازی کجاش ترسناکه ؟ من شماره 2 شو در X360 بازی کردم . نیم ساعت بازی کردم ولی یه دشمن هم ندیدم
سالارجان همین که جسارت بازی کردنش رو پیدا کردید خیلی خوبه و قدمی رو به جلو هست.
اما در مورد ترس، بستگی به این داره تصور ذهنی و قبلیه شما از ترس چیه باشه و اون رو کجا و چجوری جستجو کنید. مثلاً تو یک بازیه رایانه‌ای ترس می تونه از نوع لحظه‌ای باشه مثل یه شوک یا ریشه‌ای باشه مثل ترس خیلی از آدم بزرگ‌ها از آمپول.
ضمن اینکه تو نیم ساعت بعید میدونم هنوز به آپارتمان رسیده باشید. درسته؟
 
آخرین ویرایش:

Democracy

Stay hungry. Stay foolish.
کاربر سایت
Feb 15, 2010
4,957
سلام دوستان عیدتون مبارک من یه سوال داشتم . این بازی کجاش ترسناکه ؟ من شماره 2 شو در X360 بازی کردم . نیم ساعت بازی کردم ولی یه دشمن هم ندیدم
ابتدا باید ترس و فوبیا رو برای خودتون تعریف کنید. توی بازی تا دلتون بخواد فوبیا هست که میتونه تمام زندگی واقعی شما رو تحت تاثیر قرار بده. ترس فقط دشمن نیست. تنهایی ، وهم ، اتمسفر تاریک و هزار و یک چیز دیگه هست که باعث میشه این بازی ترسناک بشه
 

ASYLUM MANAGER

کاربر سایت
Mar 17, 2011
1,329
نام
Milad
سلام

دوستان نظرتون در مورد نظرسنجی چیه؟ ===========================
این هم چند تا گزینه
* بهترین دشمن اصلی (باس) سری
* بهترین دشمن فرعی سری
* بهترین یا خاطره‌انگیزترین سکانس سری
* بیادماندنی‌ترین دیالوگ یا مونولوگ سری
* خاطره‌انگیزترین یادداشت (Memo) سری
* بهترین یا خاطره‌انگیزترین یا سخت‌ترین معمای سری
* به نظر شما کدام تیم قهرمان لیگ قهرمانان امسال خواهد شد؟
:p
* بهترین امیر سری:d

پ.ن:
* بهترین یا خاطره‌انگیزترین سلاح سری
* بهترین یا خاطره‌انگیزترین پایان سری
* بهترین پایان هر شماره
ولی تکلیف بهترین شخصیت فرعی سطح1 هنوز مشخص نشده ها!

در ضمن با بهترین(یا تاثیرگذار ترین-یا سخت ترین و یا...!)معمای سری موافقم :>
خاطره‌انگیزترین یادداشت (Memo) سری
اینو باید بهترین امیر سری مشخص کنه :d
بهترین یا خاطره‌انگیزترین سلاح سری
بهترین دشمن اصلی (باس) سری
بهترین سکانس سری
این گزینه ها بدون شک در طول زمان انتخاب خواهند شد :>
------------------------------------------------------------------------------------

:خُب فکر کنم نیستید... آخه کی رو دیدید خونه رو ول کنه بره :p به هر حال دوست داشتم ببینمتون! جالب اینجاست که الان یه کاربر مهمان تو تاپیکه... ولی اعضای خانواده...
ولی اعضای خانواده چی؟ ولی اعضای خانواده هان؟ /:)
توقعاتی داری لیون خان :d عیده مثلا! مردم میرن خونه همدیگه :-"
------------------------------------------------------------------------------------------------------
به نظر شما کدام تیم قهرمان لیگ قهرمانان امسال خواهد شد؟:p
مطمئن باش بایر نمیشه! تراکتور میشه ولی بایر... :p
-------------------------------------------------------------------------------------------------
و ی را یــش
این ناگفته های من هم تموم نمیشه ها! )x
بحث ترسناک بودن یا نبودن بازی شد، حالا به اینکه بازی ترسناک هست یا نه کاری ندارم،ولی از نظر تاثیرگذاری بنظرم یکی از موفق ترینها بود این سری...
بعد از بازی کردن sh4 (هیچ وقت یادم نمیره!) وقتی توی خیابون راه میرفتم،اون ف.ی.ل.تر مریض(و بی وجدان) همه جا و روی تمام اجسام و مناظر کشیده میشد #:-s
میرفتم اسید میزدم تاثیرات مخربش کمتر بود :d
 
آخرین ویرایش:

msbazicenter

کاربر سایت
Sep 19, 2008
3,690
نام
مرام آدم مهمِ نه اسمش
سلام
ابتدا باید ترس و فوبیا رو برای خودتون تعریف کنید. توی بازی تا دلتون بخواد فوبیا هست که میتونه تمام زندگی واقعی شما رو تحت تاثیر قرار بده. ترس فقط دشمن نیست. تنهایی ، وهم ، اتمسفر تاریک و هزار و یک چیز دیگه هست که باعث میشه این بازی ترسناک بشه
البته محیط بازی کردن هم خیلی مهمه. مثلاً اگه تو استادیوم آزادی بین یکصدهزار نفر یهو یه روح ظاهر بشه شاید نه تنها کسی نترسه بلکه همه بهش بخندند.

- - -ویرایش - - -

ولی تکلیف بهترین شخصیت فرعی سطح1 هنوز مشخص نشده ها!
خب منم گفته که این پیشنهاد اشکان بود و اولین گزینه‌ی روی میز هست.:d
و ی را یــش
این ناگفته های من هم تموم نمیشه ها! )x
بحث ترسناک بودن یا نبودن بازی شد، حالا به اینکه بازی ترسناک هست یا نه کاری ندارم،ولی از نظر تاثیرگذاری بنظرم یکی از موفق ترینها بود این سری...
بعد از بازی کردن sh4 (هیچ وقت یادم نمیره!) وقتی توی خیابون راه میرفتم،اون ف.ی.ل.تر مریض(و بی وجدان) همه جا و روی تمام اجسام و مناظر کشیده میشد #:-s
میرفتم اسید میزدم تاثیرات مخربش کمتر بود :d
خب این هم مصداق ترس ریشه‌ای هست مثل ترس از آمپول.
====================================================
پ.ن:
آقای مسعود خان بازی سنتر، مثلا بزرگ این خانواده، خوشم میاد که شما به همه پست ها، چه مربوط و چه نامربوط، لایک میدی اما ...................... :d ما که محتاج لایک نیستیم :d ولی بچه بازی تا چقدررررررررررررررررررر :d
کاربر محترم Fallen-Angel نمی‌خواستم این کار رو بکنم اما مجبور شدم.
در صفحه‌ی قبل درخواستی ازتون کردم.

#11997

اما تا امروز هیچ جوابی ندادید. بنده گذاشتم به حساب اینکه ندیدید اما الان دیگه این دلیل قابل قبول نیست.
امیدوارم دیگه از بنده گلایه نداشته باشید.
 
آخرین ویرایش:

Democracy

Stay hungry. Stay foolish.
کاربر سایت
Feb 15, 2010
4,957
@msbazicenter

مگه قرار هست کسی بازی رو توی استادیوم آزادی بازی کنه یا سایلنت هیل قرار اونجا ساخته بشه؟؟

کلا نفهمیدم چی رو میخواستی بگی؟
 

msbazicenter

کاربر سایت
Sep 19, 2008
3,690
نام
مرام آدم مهمِ نه اسمش
سلام
ولی تکلیف بهترین شخصیت فرعی سطح1 هنوز مشخص نشده ها!

در ضمن با بهترین(یا تاثیرگذار ترین-یا سخت ترین و یا...!)معمای سری موافقم :>
بهترین شخصیت فرعی سطح 1 اگه انتخاب بشه خوبیش اینه که هنوز در گرماگرم سطح 2 هستیم دوستان فراموشش نکردند.
اما انتخاب یه گزینه‌ی دیگه خوبیش به اینه که یه تنوعی میشه.
به هر حال انتخاب با خود دوستان. بنده فقط گزینه‌های مطرح شده تا الان رو فهرست کردم.

@msbazicenter

مگه قرار هست کسی بازی رو توی استادیوم آزادی بازی کنه یا سایلنت هیل قرار اونجا ساخته بشه؟؟

کلا نفهمیدم چی رو میخواستی بگی؟
مثال اغراق‌آمیز زدم. ظاهر شدن یک روح در استادیوم آزادی.
نه قرار نیست کسی بره استادیوم و اونجا مثلاً SH:O رو با PSP‌ بازی کنه.
می خواستم بگم برای بازی کردن بایط شرایطش رو فراهم کرد. اگه با 8-7 نفر از دوستان بشینی و سایلنت هیل بازی کنی ترس از تنهایی رو حس نمی‌کنی بلکه باید تو اتاقی تاریک و تنها بازی کنی.
برای شنا کردن باید بپری تو آب وگرنه روی خشکی هیچ وقت نمی تونی شنا کنی. ;) یا برای رانندگی باید صندلی و آینه‌هات تنظیم باشند یا اصلاً باید جاده‌ای وجود داشته باشه. تصور کن بدون صندلی و تو پارکینگ رانندگی کردن چه حسی داره.
 
آخرین ویرایش:

کاربرانی که این قسمت را مشاهده می‌کنند

Top
رمز عبور خود را فراموش کرده اید؟
or ثبت‌نام سریع از طریق سرویس‌های زیر