بحث و تبادل نظر در مورد سری Silent Hill (خلاصه داستان در پست اول)

انتخاب شما برای شخصیت محوری داستان برای قسمت بعد؟


  • مجموع رای دهنده‌ها
    129

Silent Dream

In madness you dwell
کاربر سایت
Jan 3, 2010
1,831

d.png

خلاصه‌ی داستان سری بازیهای سایلنت هیل
مقدمه:

«Silent Hill» نامی برای یک بازی رایانه‌ای است که در سال 1999 و توسط شرکت Konami برای کنسول PS1 عرضه شد. از همان ابتدا مشخص بود که این نام، پتانسیل تبدیل شدن به یک فرانچایز بزرگ را دارد. داستانی فوق‌العاده غنی، مبهم و عمیق در ژانری به نسبت نوپا. همین غنی و مبهم بودن داستان، Konami را وادار ساخت تا در کتاب راهنمای قسمت سوم بازی (Silent Hill 3 Official Complete Guide) بخشی را با نام Lost Memories قرار بدهد. اما همین عنصر داستان،‌تبدیل به تیغی دو دم شد؛ از یک سو یکی از اصلی‌ترین دلایل علاقه‌ی دیوانه‌وار طرفدارانش و از سوی دیگر، پاشنه آشیل عنوان در جذب مخاطبان جدید. شماره‌ی 2 بازی در سال 2001، شماره 3 در سال 2003 ، شماره‌ی 4 در سال 2004 ، Silent Hill: Homecoming در سال 2008 عرضه شدند. اما از لحاظ خط داستانی، شماره‌های 2 و 4 و Homecoming (به نوعی) مجزا بودند و فقط شماره 3 در ادامه‌ی شماره اول عرضه شد. در متن حاضر سعی شده است خلاصه‌ای کوتاه از شماره‌های منتشر شده ارائه شود تا عزیزانی که تازه به جمع ساکنان سایلنت هیل می‌پیوندند، بتوانند راحت‌تر با این عنوان رابطه بر قرار کنند. لازم به یادآوری است که این متن به معنی واقعی کلمه، اسپویلر است.

داستان کامل و تحلیل سایلنت هیل 1 به صورت ویدیویی

163949 163950

داستان سایلت هیل 1 را به صورت ویدیویی در یوتوب مشاهده کنید​

داستان کامل و تحلیل سایلنت هیل 2 به صورت ویدیویی

163952 172258

داستان سایلت هیل 2 را به صورت ویدیویی در یوتوب مشاهده کنید​
every.png
نویسنده ای به نام Harry Mason و همسرش در حین عبور از یک جاده، نوزادی را یافته و نام او را شریل می‌گذارند. چهار سال بعد همسر هری فوت می‌کند. سه سال پس از فوت همسرش، هری بنا به دلایلی تصمیم می‌گیرد با شریل به شهری که وی را در نزدیکی آن یافته بودند سفر کند. شب هنگام، در جاده‌ی کنار شهر، پلیسی موتورسوار از کنار آنها عبور کرده و توجه هری را جلب می کند. اندکی جلوتر، هری متوجه موتور پلیسی میشود که بدون سرنشین در کنار جاده افتاده در همین حین، در روبروی خود دختری را وسط جاده می‌بیند. برای اجتناب از تصادف با او، دیوانه‌وار فرمان را می چرخاند. اما ماشین منحرف شده و به دره‌ی کناری سقوط می‌کند. هری پس از به هوش آمدن، متوجه غیبت شریل می‌شود. در حین جستجو، شبح شریل را می‌بیند و به دنبال او می‌دود. در انتهای معبری تنگ، ناگهان همه‌چیز در تاریکی فرو می‌رود و چهره آنجا تغییر می‌کند. هری مصمم ادامه ‌می‌دهد اما در اثر حمله‌ی چند موجود هیولا مانند به حالت مرگ روی زمین می‌افتد.
وقتی هری بعد از آن حادثه در کافه ای بیدار می‌شود، با همان پلیس روبرو می‌شود. آنها با هم از اتفاقات عجیب شهر و حالت غیرعادی آن سخن می‌گویند. پلیس Cybil Bennet‌ نام دارد و به هری در یافتن شریل کمک می‌کند. حالت عادی شهر اینگونه است: خالی از سکنه، فرو رفته در مه، محصور شده توسط دره‌های عمیق و پر از هیولا. اما در حالت غیر عادی به تمامی این موارد تاریکی مطلق تکه گوشت های آویزان از در و دیوار سکوتی مرگبارتر هم اضافه میشود . هری در جستجوی شریل به مکان‌های زیادی از شهر مراجعه می‌کند: مدرسه، کلیسا، بیمارستان، فاضلاب، پارک تفریحی و در بعضی از آنها با شخصیت‌هایی آشنا می‌شود. با پیرزن عجیبی به نام Dahlia Gillespie در کلیسا، دکتر Michael Kaufmann و پرستاری به نام Lisa Garland در بیمارستان. همچنین مرتب شبح دختری را می‌بیند که باعث تصادف او شده بود به نام Alessa. دالیا اطلاعات زیادی درباره‌ی هری و شهر دارد دکتر کافمن و لیزا هم هر کدام مطالب جدیدی به اطلاعات هری اضافه میکنند. در طول بازی اطلاعات زیادی از شهر به دست می‌آوریم خواه از لابلای روزنامه‌های باطله و کتاب‌ها و خواه از این شخصیت‌ها. شهر مکانی نفرین شده بوده و در سال‌های جنگ‌های داخلی، اعدام‌های زیادی در زندان آن صورت گرفته است. شهر قدمت زیادی دارد و قرن‌ها قبل، بومیان ساکن آنجا بودند. از همان زمان، آیینی شیطانی در شهر رواج داشته است. در سده‌های اخیر، پس از سکونت مهاجران در شهر، تلفیقی از آیین باستانی شهر با آیین‌های مهاجران پدید می‌آید که با نام The Order شناخته می‌شود. پیروان و سردمداران این فرقه اعتقادات عجیب و خطرناکی‌ دارند. این فرقه به سه شاخه‌ی اصلی تقسیم می‌شود که یکی از آنها «مادر مقدس» می‌باشد. در راس این شاخه دالیا قرار دارد که آلسا دختر وی است. این فرقه به خدایی اعتقاد دارد که باید در روی زمین متولد شده سپس بهشت موعود فرقه را بنا کند. بر اساس مدارک به دست آمده، این خدا یک بار متولد شده و مرده است و حال باید برای بار دوم متولد یا فراخوانده شود. دالیا متوجه می‌شود که مشخصات دختر وی، آلسا، با مشخصات مادر خدا که در متون قدیمی پیش‌بینی شده هم‌خوانی دارد پس او را تربیت می‌کند تا مراسم تولد را انجام دهد. در این مراسم، باید مادر خدا سوزانده شود. مراسم در سن 7 سالگی آلسا انجام می‌شود و بدن کباب شده‌ی وی را به بیمارستان انتقال می‌دهند. اما او ناقص است. آلسا در نهایت درد و رنج، قسمتی از روح خودش را به صورت یک نوزاد از شهر بیرون می‌فرستد و با استفاده از قدرت ذهن خود، شهر را به جهنمی بی‌بدیل تبدیل می‌کند. دالیا برای اتمام نقشه خود، توسط خود آلسا، شریل را فرا می‌خواند تا روح مادر خدا تکمیل شود. در این بین دکتر کافمن مسئول امور پزشکی آلساست.
آلسا در برابر دالیا مقاومت می‌کند اما دالیا با فریب هری، خود را به آلسا می‌رساند و مراسم را مجدداً انجام می‌دهد اما در همین حین هری سر می‌رسد. روح شریل به آلسا می‌پیوندد تا مادر خدا کامل گردد. دکتر کافمن به قصد نابودی این روح، دارویی را به سمت وی پرتاب می‌کند اما اینکار باعث می‌شود خدا (در شماره‌ی اول این خدا با نام «سامایل» معرفی می گردد) متولد شود. در اولین اقدام، سامایل، دالیا را آتش می‌زند. اما هری با سامایل می‌جنگد و او را شکست می‌دهد. پس از نابودی سامایل، مادر خدا ظاهر می‌شود و نوزادی را به هری می‌دهد سپس، راه فرار از آن مهلکه را به او نشان می‌دهد.
هری نوزاد را از شهر دور کرده و در جایی به طور ناشناس او را بزرگ می‌کند. نام این نوزاد را Heather می‌گذارد. هدر کودکی عادی نبود و گاها ، رفتارهای عجیبی از خود بروز می‌داد.
17 سال پس از این ماجرا، دختر نفر دوم فرقه، یعنی «Claudia Wolf» تصمیم می‌گیرد آن نوزاد را پیدا کند تا مراسم دوباره به جریان بیفتد. با کمک کشیش دیگری به نام «Vincent»، کاراگاهی به نام «Douglas Cartland» را استخدام می‌کند تا این کودک را پیدا کند. داگلاس هدر را پیدا می‌کند اما از نیت اصلی کارفرمایان خود اطلاع ندارد. روزی که هدر به مرکز خرید شهر رفته‌بود،‌ داگلاس را در مقابل خود می‌بیند. هدر بی خبر از همه‌جا به خیال اینکه داگلاس یک مزاحم است، می‌گریزد ولی داگلاس قبلاً محل او را به کلودیا و وینسنت اطلاع داده‌است. هدر به سمت خانه و نزد هری حرکت می‌کند اما اطراف او پر از هیولاهایی هولناک شده است. در اینجا برای اولین بار، کلودیا را ملاقات می‌کند. کلودیا درتلاش است تا هدر چیزی را به یاد بیاورد. هدر پس از گذشتن از مرکز خرید و ایستگاه مترو، درساختمانی نیمه‌کاره در نزدیکی محل سکونت خود با وینسنت روبرو می‌شود.
هدر به آپارتمان خود می‌رسد اما درآنجا پدرش، هری را غرق در خون و بی‌جان می‌یابد. او کلودیا را در پشت‌بام می‌بیند و او را مسئول قتل پدرش می داند. هدر قصد انتقام دارد اما کلودیا به سایلنت هیل می‌رود. هدر به همراه داگلاس (که کمابیش به واقعیت پی برده است) به سمت سایلنت هیل حرکت می‌کند.
هدر تقریباً گذشته‌ی خود را به یاد آورده است؛ او همان روح واحد آلسا و شریل است که توسط مادر خدا به هری سپرده شد. پس از حلول روح آلسا و شریل، جنین خدا هم وارد بدن او شده است اما تحت تاثیر فراموشی هدر، عقیم مانده و برای بارور شدن، نیاز دارد تا آتش خشم و نفرت در درون هدر شعله‌ور شود. کلودیا در تمام طول داستان سعی بر این دارد تا همین میراث آلسا را بیدار کند و برای همین منظور، هری را می‌کشد تا او را از سر راه بردارد. در این میان، وینسنت که منافع خود را با تولد خدا در خطر می‌بیند، سعی می‌کند توسط هدر، کلودیا و عقایدش را نابود کند.
پس از رسیدن به شهر، هدر به بیمارستان می‌رود. او با راهنمایی‌های علنی یا مخفیانه‌ی وینسنت،‌ پدر کلودیا یعنی «لئونارد» را که در بیمارستان زندانی شده می‌کشد تا متاترون را به دست آورد. متاترون، نماد خیر و روشنی و در مقابل سامایل است و وینسنت تصور میکند متاترون میتواند در مبارزه با کلادیا به هدر کمک کند. در ادامه،‌هدر به کلیسای فرقه می‌رسد. کلودیا، وینسنت را ، که به زعم او خیانت کرده‌است، می‌کشد. هری مقداری از داروی دکتر کافمن را به شکل یه قرص به هدر داده بود. هدر آن قرص را می‌بلعد و در نتیجه، جنین خدا را بالا می‌آورد. کلودیا جنین را می‌بلعد و آنرا به شکل ناقص بارور می‌کند. در نهایت کلودیا به دست خدای متولد شده نابود می‌شود و هدر هم وی را می‌کشد. تا بار دیگر تفکرات منحرف فرقه برای به وجود آوردن خدا عقیم بماند.

آنچه که شما در بالا مطالعه کردید تنها بخشی از شهر و اتفاقات رخ داده در آن است در شماره های دوم و چهارم و پنجم از بازی بخشی دیگر از توانایی های شهر حضور پر رنگی دارد و آن هم قضاوت و مجازات است ، شهر به خاطر اتفاقاتی که به خود دیده است دارای قدرتهایی خاص است یکی از این قدرتها فراخواندن افراد است در شماره های دوم و پنجم ما شاهد حضور افرادی در شهر هستیم که به نوعی گناهکارند و شهر برای قضاوت در مورد آن ها ، دعوتشان کرده است .
جیمز ساندرلند مردی که زن مریضش را کشته است و همینطور الکس شفرد که باعث مرگ برادر کوچکتر خود شده است با پا گذاشتن به شهر اماده پاسخگویی به اشتباهاتی میشوند که سعی در فراموش کردن آن ها داشته اند ، صد البته که نوع بازجویی و قضاوت در این شهر مرموز نیز متفاوت است به جای حضور قاضی و هیئت منصفه و دادگاه ، تمام اتفاقات پیرامون شخصیت ها به نوعی اشتباه شخصیت را گوشزد میکنند از موجوداتی که با آنها مبارزه می‌کنید گرفته تا افراد سرگردان دیگری در شهر که خود گناهکارند .گو اینکه این خاصیت شهر در تمامی شماره ها وجود دارد ولی در شماره های مذکور از فرع به اصل بدل شده و محوریت بازی بر عمل انجام گرفته توسط شخصیت اصلی قرار دارد و بحث فرقه ، آلسا و غیره کمتر پرداخته شده است .
در این میان شماره ی چهارم بازی اما فضائی اختصاصی داشت در این شماره یکی از دست پرورده های یتیم خانه ی تحت رهبری فرقه به نام والتر سالیوان که پیرو حزب مادر مقدس است قصد متولد کردن خدا توسط مراسمی به نام قربانی کردن 21 نفر را دارد ، والتر که در کودکی توسط خانواده ی خود رها شده است تصور میکرد اتاقی که در آن بدنیا آمده است مادر او و در حقیقت خداست والتر که تصور میکند مادرش به خواب رفته است سعی دارد از طریق مراسم ذکر شده او را بیدار کند ، هر کدام از افرادی که برای قربانی شدن انتخاب شده اند باید دارای مشخصه ای باشد آخرین نفر این لیست که هدایت آن را بازیباز بر عهده دارد و دریافت کننده ی دانش و تکمیل کننده ی مراسم است ، هنری تونزند نام دارد که حال در همان اتاق تولد والتر زندگی میکند و در طول بازی با پی بردن به ماجرا و کمک های جوزف شرایبر که قبل از هنری در آن اتاق زندگی میکرده است قصد دارد جلوی تکمیل این مراسم را بگیرد . در انتها هنری تونزند با مبارزه با موجودی که والتر به وجود می آورد رویای به وجود آوردن خدا را بار دیگر خراب میکند .
علاوه بر شماره های ذکر شده دو بازی Silent Hill: Origins و Silent Hill: Shattered Memories نیز از سری معرفی شده اند که در اولی به زمان سوزانده شدن آلسا توسط دالیا و چگونگی زنده ماندن آلسا پرداخته شده و در دیگری اتفاقات شماره ی اول بعد از سال ها توسط هری بازسازی میشوند، گر چه با پایان کار تیم سازنده ی اصلی بازی که کار ساخت 4 شماره ی اول بازی را بر عهده داشتند این شماره ها به خوبی پرداخته نشده و دارای نواقصی در حیطه‌ی داستانی هستند اما همچنان سری سایلنت هیل دارای یکی از بهترین داستان ها در طول تاریخ بازیهای رایانه ای است.
لازم به ذکر است بر اساس این بازی تاکنون دو فیلم سینمایی نیز ساخته شده که شماره دوم (تا زمان نگارش این مقاله) هنوز اکران نگردیده است. با توجه به نظر مخاطبان، فیلم اول یکی از برترین و موفق‌ترین فیلم های ساخته شده بر اساس یک بازی ویدیویی می‌باشد.
همچنین شرکت کونامی در سال 2006 و به مناسبت اکران فیلم، مجموعه‌ای ویدیویی را بر روی رسانه‌ی UMD برای PSP عرضه نمود که با نام The Silent Hill Experience شناخته شده و شامل دو کمیک The Hunger و Dying Inside ، ترایلر شماره‌های 1 تا 4 بازی و فیلم، مصاحبه با آهنگ‌ساز افسانه‌ای سری به همراه کارگردان فیلم و برخی موسیقی‌های بازی می‌باشد.

دریافت خلاصه به صورت فایل pdf :دانلود
تهیه و تنظیم خلاصه : (msbazicenter)

----------------------------------------------------------------------------------------------------------

مقالات تحلیلی بازی نوشته شده توسط امیر حسین فرحزادی ( Bone Crusher ) :
بازی‌سنتر | مقالات | تاریخچه و داستان بازی ها | تاریخچه و بررسی دقیق سری سایلنت هیل ( بخش اول )
بازی‌سنتر | مقالات | تاریخچه و داستان بازی ها | تاریخچه و بررسی دقیق سری سایلنت هیل ( بخش دوم )
بازی‌سنتر | مقالات | تاریخچه و داستان بازی ها | تاریخچه و بررسی دقیق سری سایلنت هیل ( بخش سوم )
بازی‌سنتر | مقالات | تاریخچه و داستان بازی ها | تاریخچه و بررسی دقیق سری سایلنت هیل ( بخش چهارم )

تاپیک تحلیل بازی نوشته شده توسط محمد مهدی حاجی اسمعیلی ( nemesis ) ( کامل نشده ):
The Lost Memories ---پایه و اساس بازی بزرگ "Silent Hill" -- تحلیلی بزرگ برای این بازی

مقالات مختلف در مورد سری سایلنت هیل:
Silent Hill: Homecoming Plot
Silent Hill: Origins Plot
Silent Hill Shattered Memories Plot
داستان (Silent Hill: Orphan)
شباهت بین Homecoming و Silent Hill 2
تاریخ وقایع Silent Hill و Shepherd's Glen
دانلود Silent Hill 2 - The movie
ترجمه یادداشت های سایلنت هیل 2
ترجمه فارسی دیالوگ های بازی Silent Hill 2: Born from a Wish
سایلنت هیل 4: پرونده قربانیان
ساکنین South Ashfield Heights apartments- قسمت اول - قسمت دوم
یادداشتی کوتاه بر SILENT HILL: HOMECOMING
داستان نسخه اول فیلم سایلنت هیل
Silent Hill: Original Memories
Silent Hill HD Collection Achievements Guide
Little Baroness
جودی میسون
طرح اولیه موتور سایلنت هیل پست 1
طرح اولیه موتور سایلنت هیل پست 2
طرح اولیه موتور سایلنت هیل پست 3
طرح اولیه موتور سایلنت هیل پست 4
خاطرات الکس شپرد
 

Attachments

  • sh1.png
    sh1.png
    56.3 KB · مشاهده: 3,572
  • silenthill1.jpg
    silenthill1.jpg
    55.1 KB · مشاهده: 117
آخرین ویرایش:

Leon.Fox

کاربر سایت
Oct 31, 2011
2,044
نام
Leon
به به... بالاخره Arth@as هم پیداش شد.... کجا بودی؟ داشتی کله هرمی می ترکوندی...؟
خدا بگم چه کارتون نکنه بچه ها... بذارید منم SH1 رو تموم کنم... اینجوری همه چیز برام SPOILER میشه....
"میدونم الان میگید: خوب نخون..... " آخه مگه میشه....!!!! :(
 
  • Like
Reactions: msbazicenter

ASYLUM MANAGER

کاربر سایت
Mar 17, 2011
1,329
نام
Milad
من فلسفه بازی فقط تو شماره یک مدنظرم بود و گرنه شما شماره 2 رو که هیچ 3 و 4 رو هم بکشی وسط اندازه شماره یک حضور نیرویه شر غالب نیست...

شماره ی 3 رو یه بار دیگه مرور کن توی ذهنت :) ...بعدشم فلسفه ی شهر که توی سری تغییر نمیکنه،توی همه ی قسمتها با تم یکسانی مواجه هستیم(که به قول شما پیروزی نیروی شر رو به تصویر میکشه) اما این دلیل نمیشه کاراکترها با این جو کنار بیان و تلاشی برای بازپس زدن این سایه نکنن و باز دلیل نمیشه ما

بگیم:خب،بازیساز این اتمسفر رو بوجود اورده،پس بقیه ی دیدگاه ها توی بازی قابل اعتنا نیستن...در مورد السا و نیمه ی روشن اون میشه به تلاشش برای جلوگیری از ورود هری به شهر بسنده کرد...

یادمه خودت بودی که باهام هم فکر بودی که سایلنت هیل مثه فال اوت یکی از قشنگیاش نبود عنصر رستگاری هستا... :-/ :biggrin1:

بله دقیقا ;;) در کل ما جرات هم فکر نبودن با شما رو نداریم :-s...این که کسی بخواد،، ادم خوبی باشه،با این که کسی ادم خوبی باشه تومانی 2 زار فرق داره!!...اینجا توی شهر(س ه)ما کلی ادم داریم:گناهکار_بیگناه_بولهوس_دکتر_مهندس_تاسیساتی(من نیستماااا!!!) ،همه ی این ادما یه فلسفه برای حضورشون دارن ،

(حتی اگه با زور اورده شده باشن) ، یه تعریف از اطرافشون دارن.اما در اخر...

این شهر هست که با نیروی خودش(همون نیروی شر که گفتی) براشون تصمیم میگیره و به همین دلیل امثال ما(مخاطب) این دنیا رو باور میکنیم،به این دلیل که قوی تره >:) پس رستگاری همچنان وجود نداره ;)


گرفتی ما رو؟! من اصلاً نمیدونم اسکایریم چی هست :(( :biggrin1:
ما اگه سیستم مایه داری داشتیم که بتونیم مثه بعضیا اسکایریم رو بازی کنیم که نمیرفتیم سربازی :biggrin1: =))

مگه من میدونستم کجاست...یه روز اومدن گفتن وسایلت رو جم کن که آزاد شدی از این خرابه...بردنم یه جا،آب و هوا خوب بود...یهو یه صدا اومد :-sاژدها داره اینجا :-s

یادم باشه مشخصات سیستم خودم رو برات بفرستم تا با دژبانی بیای کمکم :((
 
  • Like
Reactions: msbazicenter

Arth@s

کاربر سایت
Aug 26, 2011
1,131
نام
Arthas
شماره ی 3 رو یه بار دیگه مرور کن توی ذهنت :) ...بعدشم فلسفه ی شهر که توی سری تغییر نمیکنه،توی همه ی قسمتها با تم یکسانی مواجه هستیم(که به قول شما پیروزی نیروی شر رو به تصویر میکشه) اما این دلیل نمیشه کاراکترها با این جو کنار بیان و تلاشی برای بازپس زدن این سایه نکنن و باز دلیل نمیشه ما بگیم:خب،بازیساز این اتمسفر رو بوجود اورده،پس بقیه ی دیدگاه ها توی بازی قابل اعتنا نیستن...در مورد السا و نیمه ی روشن اون میشه به تلاشش برای جلوگیری از ورود هری به شهر بسنده کرد...
بله دقیقا ;;) در کل ما جرات هم فکر نبودن با شما رو نداریم :-s...این که کسی بخواد،، ادم خوبی باشه،با این که کسی ادم خوبی باشه تومانی 2 زار فرق داره!!...اینجا توی شهر(س ه)ما کلی ادم داریم: گناهکار_بیگناه_بولهوس_دکتر_مهندس_تاسیساتی(من نیستماااا!!!) ،همه ی این ادما یه فلسفه برای حضورشون دارن ،
(حتی اگه با زور اورده شده باشن) ، یه تعریف از اطرافشون دارن.اما در اخر...
این شهر هست که با نیروی خودش(همون نیروی شر که گفتی) براشون تصمیم میگیره و به همین دلیل امثال ما(مخاطب) این دنیا رو باور میکنیم،به این دلیل که قوی تره >:) پس رستگاری همچنان وجود نداره ;)
مگه من میدونستم کجاست...یه روز اومدن گفتن وسایلت رو جم کن که آزاد شدی از این خرابه...بردنم یه جا،آب و هوا خوب بود...یهو یه صدا اومد :-sاژدها داره اینجا :-s
یادم باشه مشخصات سیستم خودم رو برات بفرستم تا با دژبانی بیای کمکم :((
:D
شماره 3 که همش جلو چشمه (دقت کنی من مدرک میارم از شماره 3 میارم، عکس میزارم از شماره 3 میزارم، میگن ه من میگم جیمز >:) ) :D اما من منظورم شدت غالب بودن سیاهی بازی هست که بنظرم مثه شماره یک نداریم! من خودم هروقت یاده هیثر میوفتم دپ میشم، اما باز با این حال تو اون شماره کارکترها بهم کمک میکنن، و حتی علیه کلودیا متحد میشن! ولی دنیایه آلسا خیلی تیره تره! شما همین سیبل رو در نظر بگیر، بابا این بنده خدا هم تو زرد در میاد و تیرگی بهش غالب میشه (حالا بنا به هر علتی) دقت کن بحثم رویه غالب بودن نیرویه شر هست!!!! که تو شماره یک داره رو همه تأثیر میزاره، فقط مونده خوده هری به فنا بره >:)
اتمسفریک هم اوکی! ولی من غلط کنم بگم دیدگاه کسی رد هست! اگه اینطوری باشه اول از همه دیدگاههایه خودم رده!!! چون فکر کنم من از همتون اینجا برداشتام شخصی تره... :-/
درباره آلسا هم بینگو! اما منم دارم همینو میگم! اینجا آلسا هنوز سیاهی کامل بهش غالب نشده و با ادامه روند بازی (از نظر خودم درست وقتی که ما با اولین Otherworld مواجه میشیم)، نیرویه شر دیگه کاملاً غالب میشه به آلسا! اوکی؟!

جداً رفتم تو فکر وقتی گفتی جرأت هم فکر بودن باهات رو نداریما :D یعنی انقدر من لحنم زنندست؟! :-/ اوه اوه! تا حالا کسی بهم نگفته بود! :( ولی باور کن من همیشه :D هستم :D
ببین دیگه تو اون تاپیک جیمز ساندرلند چند نفر از دستمون دلخور شدن :(
همینجا از همشون عذر خواهی میکنم... گرچه نوشدارو پس از مرگ سهرابه... :(
بهرحال دستت درد نکنه، اما اینم بدون که من انتقاد پذیرم، یا حداقل سعیم رو میکنم که انتقاد پذیر باشم
بابا دمت گرم! ما دژبانی هم فرستادی دیگه :D
خب حالا کنسول داری، چه فرقی میکنه؟! مهم اینه که هرکی داره اسکایریم بازی میکنه بچه مایست دیگه :p:D
 
  • Like
Reactions: msbazicenter

msbazicenter

کاربر سایت
Sep 19, 2008
3,690
نام
مرام آدم مهمِ نه اسمش
سلام
در کل توی هر 3جمله جناب Arth@s یه جمله گیر دادن به بقیه‌ست که تو مایه‌داری.=))
این قسمت مخصوص خود آرتاس هستش:
چیزی رو گاز نداری؟:))
اما در مورد دنیای آلسا؛
پیش از این نظرم رو گفتم که کل شهر رو به عنوان یه موتور بازی‌سازی می‌بینم که هر کس می‌تونه دنیای خودش رو توی اون خلق کنه. حالا منظورم اینه که بنده دنیای آلسا رو از دنیای شهر متمایز می‌کنم.
مثالش هم واضح هستش؛ شما ابتدا یه موتور بازی ایجاد می‌کنید (Unreal3) بعد بازی مد نظر خودتون رو با استفاده از اون توسعه میدید (SH: Downpour و Alice: Madness Return و BulletStorm).
پس ابتدا آلسا شهر رو به جهنمی تاریک تبدیل کرد بعد دنیای خودش رو توی این جهنم ساخت.
 

Arth@s

کاربر سایت
Aug 26, 2011
1,131
نام
Arthas
سلام
در کل توی هر 3جمله جناب Arth@s یه جمله گیر دادن به بقیه‌ست که تو مایه‌داری.=))
این قسمت مخصوص خود آرتاس هستش:
چیزی رو گاز نداری؟:))
اما در مورد دنیای آلسا؛
پیش از این نظرم رو گفتم که کل شهر رو به عنوان یه موتور بازی‌سازی می‌بینم که هر کس می‌تونه دنیای خودش رو توی اون خلق کنه. حالا منظورم اینه که بنده دنیای آلسا رو از دنیای شهر متمایز می‌کنم.
مثالش هم واضح هستش؛ شما ابتدا یه موتور بازی ایجاد می‌کنید (Unreal3) بعد بازی مد نظر خودتون رو با استفاده از اون توسعه میدید (SH: Downpour و Alice: Madness Return و BulletStorm).
پس ابتدا آلسا شهر رو به جهنمی تاریک تبدیل کرد بعد دنیای خودش رو توی این جهنم ساخت.
خب آقا مایه دار هستن دیگه؛ و صد البته که یه سوپر مایه دار هست که به این نکته تو این حرفایه من توجه میکنه، و اونم شمایی دیگه!!!! ای خداااااا!!! همین مایه داران که پول میدن به سایلنت هیل و سایلنت هیل هم ما بدبخت بیچاره ها رو فرامیخوونه :D =))
نه خودم رو گازم :D
خب عزیزم تکلیف ضربه پذیر بودنش؟! :-/
===========
مسعود یه طور سرم رو میکوبم به دیوار که از تو مانیتورت بیام بیرون و یه لپ تاپ VAIO بزارم جلوتا >:) :D
چرا نه شما و نه بقیه بچه مایه ها، هیچکی جواب این سؤال منه مفلک رو نمیده :(( :D

وای من فکم خورد زمین! من چیو از دست دادم؟!!! این لئونارد کی هست اصلاً؟! طبق چه مدرکی میگی شوهر دالیاست؟! جواب این از همه واجبتره که دارم له له میزنم واسش :biggrin1:
 

msbazicenter

کاربر سایت
Sep 19, 2008
3,690
نام
مرام آدم مهمِ نه اسمش
سلام
خب عزیزم تکلیف ضربه پذیر بودنش؟! :-/
خب مشخصه دیگه؛ کسی نمیتونه سایلنت هیل رو نابود کنه البته به جز شرکت کونامی و همینطور، سازندگان تو شماره 3 با اندینگ UFO
ببین خود دنیای آلسا آسیب‌پذیر هست ولی جهنم سایلنت هیل نه.
مسعود یه طور سرم رو میکوبم به دیوار که از تو مانیتورت بیام بیرون و یه لپ تاپ VAIO بزارم جلوتا >:) :D
چرا نه شما و نه بقیه بچه مایه ها، هیچکی جواب این سؤال منه مفلک رو نمیده :(( :D
غلط کردم. نه! VAIO نه. این خیلی نامردیه:-ss:ranting:
VAIO:gunner:
=====================================================================
شوخی می‌کنی؟ آخر بیمارستان تو SH3 با کی مبارزه‌ کردی په؟ لئونارد ولف پدر کلودیا بود دیگه
13-023.jpg
 
  • Like
Reactions: Leon.Fox

ASYLUM MANAGER

کاربر سایت
Mar 17, 2011
1,329
نام
Milad
جداً رفتم تو فکر وقتی گفتی جرأت هم فکر بودن باهات رو نداریما :biggrin1: یعنی انقدر من لحنم زنندست؟! :-/ اوه اوه! تا حالا کسی بهم نگفته بود! :( ولی باور کن من همیشه :biggrin1: هستم :biggrin1:

هی وای...قضیه روجدی گرفتی که باز!! ما الان توی ذهن یه بنده خدای دیگه ایم :d

نیرویه شر دیگه کاملاً غالب میشه به آلسا! اوکی؟!

=)) خب من هم همین رو میگم برادر

چه فرقی میکنه؟! مهم اینه که هرکی داره اسکایریم بازی میکنه بچه مایست دیگه :p:biggrin1:

قبلا هم بهت گفته بودم،خوراکت بله گرفتنه :))

پس ابتدا آلسا شهر رو به جهنمی تاریک تبدیل کرد بعد دنیای خودش رو توی این جهنم ساخت.

I love your idea :x

جریان این وایو چیه ؟:d
 
آخرین ویرایش:

Arth@s

کاربر سایت
Aug 26, 2011
1,131
نام
Arthas
lo0o0o0o0o0l
واسه جفتتون (مسعود و میلاد)! از خنده ترکیدم! دمتون گرم :D
خب مسعود دستت درد نکنه که منو از تو کف در آوردی! خب زودتر میگفتی منظورت ایشونه من هی دارم سرچ میزنم که لئونارد تو شماره 1 کیه #:-s
اما خب جالب میشه که اگه ایشون شوهر دالیا باشن! ولی اینکه دالیا کلاً بی شوهر باشه جالبتره! به 2دلیل: 1کی اینکه کی میاد اینو بگیره آخه :D 2وم: من فکر کنم که چون بازی میخواد رو ادیان شیطانی مانور بده اینکه نطفه آلسا به اون شکل بسته شده باشه منطقی تره... البته اینا نظرایه شخصیمه و جا واسه بحث داره...
نترس بیخیال وایو شدم :D
----------------------------------
پس با اجازتون درباره ضربه پذیر بودن هم یه چمع بندی کنم:
Baseکلی که سامائیل یا همون آلسا و دالیا بوجود آوردن (منظور جهنم سایلنت هیل هست) نه تنها ضربه پذیر نیست، بلکه تأثیر گذار هم هست! اما در عمق به این شکل نیست و ضربه پذیر میشه! (شاید به دلیل اینکه خوده سامائیل هنوز تو شهر ظهور نکرده!!!)
موافقید؟! :-/
 

Leon.Fox

کاربر سایت
Oct 31, 2011
2,044
نام
Leon
من اسم این Leonardo رو توی یکی از دستشویی های مدرسه Midwich دیدم... زیرش هم نوشته بود... "اگه درست یادم مونده باشه..."
Enemy Lurks
 

msbazicenter

کاربر سایت
Sep 19, 2008
3,690
نام
مرام آدم مهمِ نه اسمش
سلام
من اسم این Leonardo رو توی یکی از دستشویی های مدرسه Midwich دیدم... زیرش هم نوشته بود... "اگه درست یادم مونده باشه..."
Enemy Lurks
دقیقاً همون‌جایی بود که شات گان رو پیدا کردیم.
5_19_52_15.jpg

5_19_52_24.jpg
جریان این وایو چیه ؟:d
جریانش مربوط میشه به اون قضیه آب‌خنک خوردن بنده:d
 
آخرین ویرایش:

Arth@s

کاربر سایت
Aug 26, 2011
1,131
نام
Arthas
خب MSBAZICENTER عزیز، بحث درباره شخصیت آلسا تموم شد دیگه :-/
بریم کارکتر بعد؟ یا هنوز ناگفته هایی وجود داره :-/
درباره عکس هم واقعاً ممنون، جداً یعنی هدفشون از اینکه فقط همینجا لئونارد رو میارن وسط چی بوده؟ یعنی یه چی مثه والتر سالیوان :-/
 

Leon.Fox

کاربر سایت
Oct 31, 2011
2,044
نام
Leon
سلام

دقیقاً همون‌جایی بود که شات گان رو پیدا کردیم.
5_19_52_15.jpg

5_19_52_24.jpg

جریانش مربوط میشه به اون قضیه آب‌خنک خوردن بنده:d
ببین مسعود، یعنی تو SH رو دست نداری...
البته با پوزش از دوستان SH باز و حرفه ایه دیگه...
خدا خفت نکنه پسر... :-bd:thumbsup::tick::ok:

---------- نوشته در 09:27 AM اضافه شد ---------- نوشته قبلی در 09:24 AM ارسال شده بود ----------

خب MSBAZICENTER عزیز، بحث درباره شخصیت آلسا تموم شد دیگه :-/
بریم کارکتر بعد؟ یا هنوز ناگفته هایی وجود داره :-/
درباره عکس هم واقعاً ممنون، جداً یعنی هدفشون از اینکه فقط همینجا لئونارد رو میارن وسط چی بوده؟ یعنی یه چی مثه والتر سالیوان :-/
شدید پایم... بیان شخصیت رو عوض کنیم.
مسعود تو رو به شهر Silent Hill قسم یه شخصیت از شماره 2 به بعد بگو... تا من این SH1 رو تموم کنم. :weightlift:
 

msbazicenter

کاربر سایت
Sep 19, 2008
3,690
نام
مرام آدم مهمِ نه اسمش
سلام
خب MSBAZICENTER عزیز، بحث درباره شخصیت آلسا تموم شد دیگه :-/
بریم کارکتر بعد؟ یا هنوز ناگفته هایی وجود داره
راستش اگه باقی دوستان هم موافق هستند بنده هم موافقم.
مسعود تو رو به شهر Silent Hill قسم یه شخصیت از شماره 2 به بعد بگو... تا من این SH1 رو تموم کنم. :weightlift:
نمیشه عزیز دل برادر. از SH1 هنوز دو تا شخصیت مونده.
شما رو به جان Silent Hill‌ قسم کمتر NFS:RUN و RE بازی کن SH1 رو تموم کن دیگه. :d;)
 

Bone Crusher

کاربر سایت
Dec 27, 2008
3,872
نام
امیرحسین
سلام دوستان

امروز اشکان به من اس ام اس داد و گویا در اجرای SH : Origins به مشکل برخورده! به نظر میرسه بازی رو با شبیه ساز PS2 تو لپ تاپ داره اجرا میکنه. میگه اول بازی هیچ مشکلی نیست ولی از بیمارستان جایی که تاریک میشه، یکباره نور بازی به شدت بالا میره و نمیتونه اشیا محیط رو به درستی تشخیص بده! کسی میدونه این مشکل به چه صورت رفع میشه؟!

با تشکر
 

ASYLUM MANAGER

کاربر سایت
Mar 17, 2011
1,329
نام
Milad
از SH1 هنوز دو تا شخصیت مونده.

منتظریم خب :-b

مسعود تو رو به شهر Silent Hill قسم یه شخصیت از شماره 2 به بعد بگو... تا من این SH1 رو تموم کنم. :weightlift:

لیون جان ;;)

این دفعه اگه از سایلنت 1 بگذریم معلوم نیست حالا حالا ها در موردش بحث بشه اخه...پس یه کم وزنه ها رو سنگین تر کن زود تموم بشه برادر ;)
 
آخرین ویرایش:

کاربرانی که این قسمت را مشاهده می‌کنند

Top
رمز عبور خود را فراموش کرده اید؟
or ثبت‌نام سریع از طریق سرویس‌های زیر