بحث و تبادل نظر در مورد سری Silent Hill (خلاصه داستان در پست اول)

انتخاب شما برای شخصیت محوری داستان برای قسمت بعد؟


  • مجموع رای دهنده‌ها
    129

Silent Dream

In madness you dwell
کاربر سایت
Jan 3, 2010
1,831

d.png

خلاصه‌ی داستان سری بازیهای سایلنت هیل
مقدمه:

«Silent Hill» نامی برای یک بازی رایانه‌ای است که در سال 1999 و توسط شرکت Konami برای کنسول PS1 عرضه شد. از همان ابتدا مشخص بود که این نام، پتانسیل تبدیل شدن به یک فرانچایز بزرگ را دارد. داستانی فوق‌العاده غنی، مبهم و عمیق در ژانری به نسبت نوپا. همین غنی و مبهم بودن داستان، Konami را وادار ساخت تا در کتاب راهنمای قسمت سوم بازی (Silent Hill 3 Official Complete Guide) بخشی را با نام Lost Memories قرار بدهد. اما همین عنصر داستان،‌تبدیل به تیغی دو دم شد؛ از یک سو یکی از اصلی‌ترین دلایل علاقه‌ی دیوانه‌وار طرفدارانش و از سوی دیگر، پاشنه آشیل عنوان در جذب مخاطبان جدید. شماره‌ی 2 بازی در سال 2001، شماره 3 در سال 2003 ، شماره‌ی 4 در سال 2004 ، Silent Hill: Homecoming در سال 2008 عرضه شدند. اما از لحاظ خط داستانی، شماره‌های 2 و 4 و Homecoming (به نوعی) مجزا بودند و فقط شماره 3 در ادامه‌ی شماره اول عرضه شد. در متن حاضر سعی شده است خلاصه‌ای کوتاه از شماره‌های منتشر شده ارائه شود تا عزیزانی که تازه به جمع ساکنان سایلنت هیل می‌پیوندند، بتوانند راحت‌تر با این عنوان رابطه بر قرار کنند. لازم به یادآوری است که این متن به معنی واقعی کلمه، اسپویلر است.

داستان کامل و تحلیل سایلنت هیل 1 به صورت ویدیویی

163949 163950

داستان سایلت هیل 1 را به صورت ویدیویی در یوتوب مشاهده کنید​

داستان کامل و تحلیل سایلنت هیل 2 به صورت ویدیویی

163952 172258

داستان سایلت هیل 2 را به صورت ویدیویی در یوتوب مشاهده کنید​
every.png
نویسنده ای به نام Harry Mason و همسرش در حین عبور از یک جاده، نوزادی را یافته و نام او را شریل می‌گذارند. چهار سال بعد همسر هری فوت می‌کند. سه سال پس از فوت همسرش، هری بنا به دلایلی تصمیم می‌گیرد با شریل به شهری که وی را در نزدیکی آن یافته بودند سفر کند. شب هنگام، در جاده‌ی کنار شهر، پلیسی موتورسوار از کنار آنها عبور کرده و توجه هری را جلب می کند. اندکی جلوتر، هری متوجه موتور پلیسی میشود که بدون سرنشین در کنار جاده افتاده در همین حین، در روبروی خود دختری را وسط جاده می‌بیند. برای اجتناب از تصادف با او، دیوانه‌وار فرمان را می چرخاند. اما ماشین منحرف شده و به دره‌ی کناری سقوط می‌کند. هری پس از به هوش آمدن، متوجه غیبت شریل می‌شود. در حین جستجو، شبح شریل را می‌بیند و به دنبال او می‌دود. در انتهای معبری تنگ، ناگهان همه‌چیز در تاریکی فرو می‌رود و چهره آنجا تغییر می‌کند. هری مصمم ادامه ‌می‌دهد اما در اثر حمله‌ی چند موجود هیولا مانند به حالت مرگ روی زمین می‌افتد.
وقتی هری بعد از آن حادثه در کافه ای بیدار می‌شود، با همان پلیس روبرو می‌شود. آنها با هم از اتفاقات عجیب شهر و حالت غیرعادی آن سخن می‌گویند. پلیس Cybil Bennet‌ نام دارد و به هری در یافتن شریل کمک می‌کند. حالت عادی شهر اینگونه است: خالی از سکنه، فرو رفته در مه، محصور شده توسط دره‌های عمیق و پر از هیولا. اما در حالت غیر عادی به تمامی این موارد تاریکی مطلق تکه گوشت های آویزان از در و دیوار سکوتی مرگبارتر هم اضافه میشود . هری در جستجوی شریل به مکان‌های زیادی از شهر مراجعه می‌کند: مدرسه، کلیسا، بیمارستان، فاضلاب، پارک تفریحی و در بعضی از آنها با شخصیت‌هایی آشنا می‌شود. با پیرزن عجیبی به نام Dahlia Gillespie در کلیسا، دکتر Michael Kaufmann و پرستاری به نام Lisa Garland در بیمارستان. همچنین مرتب شبح دختری را می‌بیند که باعث تصادف او شده بود به نام Alessa. دالیا اطلاعات زیادی درباره‌ی هری و شهر دارد دکتر کافمن و لیزا هم هر کدام مطالب جدیدی به اطلاعات هری اضافه میکنند. در طول بازی اطلاعات زیادی از شهر به دست می‌آوریم خواه از لابلای روزنامه‌های باطله و کتاب‌ها و خواه از این شخصیت‌ها. شهر مکانی نفرین شده بوده و در سال‌های جنگ‌های داخلی، اعدام‌های زیادی در زندان آن صورت گرفته است. شهر قدمت زیادی دارد و قرن‌ها قبل، بومیان ساکن آنجا بودند. از همان زمان، آیینی شیطانی در شهر رواج داشته است. در سده‌های اخیر، پس از سکونت مهاجران در شهر، تلفیقی از آیین باستانی شهر با آیین‌های مهاجران پدید می‌آید که با نام The Order شناخته می‌شود. پیروان و سردمداران این فرقه اعتقادات عجیب و خطرناکی‌ دارند. این فرقه به سه شاخه‌ی اصلی تقسیم می‌شود که یکی از آنها «مادر مقدس» می‌باشد. در راس این شاخه دالیا قرار دارد که آلسا دختر وی است. این فرقه به خدایی اعتقاد دارد که باید در روی زمین متولد شده سپس بهشت موعود فرقه را بنا کند. بر اساس مدارک به دست آمده، این خدا یک بار متولد شده و مرده است و حال باید برای بار دوم متولد یا فراخوانده شود. دالیا متوجه می‌شود که مشخصات دختر وی، آلسا، با مشخصات مادر خدا که در متون قدیمی پیش‌بینی شده هم‌خوانی دارد پس او را تربیت می‌کند تا مراسم تولد را انجام دهد. در این مراسم، باید مادر خدا سوزانده شود. مراسم در سن 7 سالگی آلسا انجام می‌شود و بدن کباب شده‌ی وی را به بیمارستان انتقال می‌دهند. اما او ناقص است. آلسا در نهایت درد و رنج، قسمتی از روح خودش را به صورت یک نوزاد از شهر بیرون می‌فرستد و با استفاده از قدرت ذهن خود، شهر را به جهنمی بی‌بدیل تبدیل می‌کند. دالیا برای اتمام نقشه خود، توسط خود آلسا، شریل را فرا می‌خواند تا روح مادر خدا تکمیل شود. در این بین دکتر کافمن مسئول امور پزشکی آلساست.
آلسا در برابر دالیا مقاومت می‌کند اما دالیا با فریب هری، خود را به آلسا می‌رساند و مراسم را مجدداً انجام می‌دهد اما در همین حین هری سر می‌رسد. روح شریل به آلسا می‌پیوندد تا مادر خدا کامل گردد. دکتر کافمن به قصد نابودی این روح، دارویی را به سمت وی پرتاب می‌کند اما اینکار باعث می‌شود خدا (در شماره‌ی اول این خدا با نام «سامایل» معرفی می گردد) متولد شود. در اولین اقدام، سامایل، دالیا را آتش می‌زند. اما هری با سامایل می‌جنگد و او را شکست می‌دهد. پس از نابودی سامایل، مادر خدا ظاهر می‌شود و نوزادی را به هری می‌دهد سپس، راه فرار از آن مهلکه را به او نشان می‌دهد.
هری نوزاد را از شهر دور کرده و در جایی به طور ناشناس او را بزرگ می‌کند. نام این نوزاد را Heather می‌گذارد. هدر کودکی عادی نبود و گاها ، رفتارهای عجیبی از خود بروز می‌داد.
17 سال پس از این ماجرا، دختر نفر دوم فرقه، یعنی «Claudia Wolf» تصمیم می‌گیرد آن نوزاد را پیدا کند تا مراسم دوباره به جریان بیفتد. با کمک کشیش دیگری به نام «Vincent»، کاراگاهی به نام «Douglas Cartland» را استخدام می‌کند تا این کودک را پیدا کند. داگلاس هدر را پیدا می‌کند اما از نیت اصلی کارفرمایان خود اطلاع ندارد. روزی که هدر به مرکز خرید شهر رفته‌بود،‌ داگلاس را در مقابل خود می‌بیند. هدر بی خبر از همه‌جا به خیال اینکه داگلاس یک مزاحم است، می‌گریزد ولی داگلاس قبلاً محل او را به کلودیا و وینسنت اطلاع داده‌است. هدر به سمت خانه و نزد هری حرکت می‌کند اما اطراف او پر از هیولاهایی هولناک شده است. در اینجا برای اولین بار، کلودیا را ملاقات می‌کند. کلودیا درتلاش است تا هدر چیزی را به یاد بیاورد. هدر پس از گذشتن از مرکز خرید و ایستگاه مترو، درساختمانی نیمه‌کاره در نزدیکی محل سکونت خود با وینسنت روبرو می‌شود.
هدر به آپارتمان خود می‌رسد اما درآنجا پدرش، هری را غرق در خون و بی‌جان می‌یابد. او کلودیا را در پشت‌بام می‌بیند و او را مسئول قتل پدرش می داند. هدر قصد انتقام دارد اما کلودیا به سایلنت هیل می‌رود. هدر به همراه داگلاس (که کمابیش به واقعیت پی برده است) به سمت سایلنت هیل حرکت می‌کند.
هدر تقریباً گذشته‌ی خود را به یاد آورده است؛ او همان روح واحد آلسا و شریل است که توسط مادر خدا به هری سپرده شد. پس از حلول روح آلسا و شریل، جنین خدا هم وارد بدن او شده است اما تحت تاثیر فراموشی هدر، عقیم مانده و برای بارور شدن، نیاز دارد تا آتش خشم و نفرت در درون هدر شعله‌ور شود. کلودیا در تمام طول داستان سعی بر این دارد تا همین میراث آلسا را بیدار کند و برای همین منظور، هری را می‌کشد تا او را از سر راه بردارد. در این میان، وینسنت که منافع خود را با تولد خدا در خطر می‌بیند، سعی می‌کند توسط هدر، کلودیا و عقایدش را نابود کند.
پس از رسیدن به شهر، هدر به بیمارستان می‌رود. او با راهنمایی‌های علنی یا مخفیانه‌ی وینسنت،‌ پدر کلودیا یعنی «لئونارد» را که در بیمارستان زندانی شده می‌کشد تا متاترون را به دست آورد. متاترون، نماد خیر و روشنی و در مقابل سامایل است و وینسنت تصور میکند متاترون میتواند در مبارزه با کلادیا به هدر کمک کند. در ادامه،‌هدر به کلیسای فرقه می‌رسد. کلودیا، وینسنت را ، که به زعم او خیانت کرده‌است، می‌کشد. هری مقداری از داروی دکتر کافمن را به شکل یه قرص به هدر داده بود. هدر آن قرص را می‌بلعد و در نتیجه، جنین خدا را بالا می‌آورد. کلودیا جنین را می‌بلعد و آنرا به شکل ناقص بارور می‌کند. در نهایت کلودیا به دست خدای متولد شده نابود می‌شود و هدر هم وی را می‌کشد. تا بار دیگر تفکرات منحرف فرقه برای به وجود آوردن خدا عقیم بماند.

آنچه که شما در بالا مطالعه کردید تنها بخشی از شهر و اتفاقات رخ داده در آن است در شماره های دوم و چهارم و پنجم از بازی بخشی دیگر از توانایی های شهر حضور پر رنگی دارد و آن هم قضاوت و مجازات است ، شهر به خاطر اتفاقاتی که به خود دیده است دارای قدرتهایی خاص است یکی از این قدرتها فراخواندن افراد است در شماره های دوم و پنجم ما شاهد حضور افرادی در شهر هستیم که به نوعی گناهکارند و شهر برای قضاوت در مورد آن ها ، دعوتشان کرده است .
جیمز ساندرلند مردی که زن مریضش را کشته است و همینطور الکس شفرد که باعث مرگ برادر کوچکتر خود شده است با پا گذاشتن به شهر اماده پاسخگویی به اشتباهاتی میشوند که سعی در فراموش کردن آن ها داشته اند ، صد البته که نوع بازجویی و قضاوت در این شهر مرموز نیز متفاوت است به جای حضور قاضی و هیئت منصفه و دادگاه ، تمام اتفاقات پیرامون شخصیت ها به نوعی اشتباه شخصیت را گوشزد میکنند از موجوداتی که با آنها مبارزه می‌کنید گرفته تا افراد سرگردان دیگری در شهر که خود گناهکارند .گو اینکه این خاصیت شهر در تمامی شماره ها وجود دارد ولی در شماره های مذکور از فرع به اصل بدل شده و محوریت بازی بر عمل انجام گرفته توسط شخصیت اصلی قرار دارد و بحث فرقه ، آلسا و غیره کمتر پرداخته شده است .
در این میان شماره ی چهارم بازی اما فضائی اختصاصی داشت در این شماره یکی از دست پرورده های یتیم خانه ی تحت رهبری فرقه به نام والتر سالیوان که پیرو حزب مادر مقدس است قصد متولد کردن خدا توسط مراسمی به نام قربانی کردن 21 نفر را دارد ، والتر که در کودکی توسط خانواده ی خود رها شده است تصور میکرد اتاقی که در آن بدنیا آمده است مادر او و در حقیقت خداست والتر که تصور میکند مادرش به خواب رفته است سعی دارد از طریق مراسم ذکر شده او را بیدار کند ، هر کدام از افرادی که برای قربانی شدن انتخاب شده اند باید دارای مشخصه ای باشد آخرین نفر این لیست که هدایت آن را بازیباز بر عهده دارد و دریافت کننده ی دانش و تکمیل کننده ی مراسم است ، هنری تونزند نام دارد که حال در همان اتاق تولد والتر زندگی میکند و در طول بازی با پی بردن به ماجرا و کمک های جوزف شرایبر که قبل از هنری در آن اتاق زندگی میکرده است قصد دارد جلوی تکمیل این مراسم را بگیرد . در انتها هنری تونزند با مبارزه با موجودی که والتر به وجود می آورد رویای به وجود آوردن خدا را بار دیگر خراب میکند .
علاوه بر شماره های ذکر شده دو بازی Silent Hill: Origins و Silent Hill: Shattered Memories نیز از سری معرفی شده اند که در اولی به زمان سوزانده شدن آلسا توسط دالیا و چگونگی زنده ماندن آلسا پرداخته شده و در دیگری اتفاقات شماره ی اول بعد از سال ها توسط هری بازسازی میشوند، گر چه با پایان کار تیم سازنده ی اصلی بازی که کار ساخت 4 شماره ی اول بازی را بر عهده داشتند این شماره ها به خوبی پرداخته نشده و دارای نواقصی در حیطه‌ی داستانی هستند اما همچنان سری سایلنت هیل دارای یکی از بهترین داستان ها در طول تاریخ بازیهای رایانه ای است.
لازم به ذکر است بر اساس این بازی تاکنون دو فیلم سینمایی نیز ساخته شده که شماره دوم (تا زمان نگارش این مقاله) هنوز اکران نگردیده است. با توجه به نظر مخاطبان، فیلم اول یکی از برترین و موفق‌ترین فیلم های ساخته شده بر اساس یک بازی ویدیویی می‌باشد.
همچنین شرکت کونامی در سال 2006 و به مناسبت اکران فیلم، مجموعه‌ای ویدیویی را بر روی رسانه‌ی UMD برای PSP عرضه نمود که با نام The Silent Hill Experience شناخته شده و شامل دو کمیک The Hunger و Dying Inside ، ترایلر شماره‌های 1 تا 4 بازی و فیلم، مصاحبه با آهنگ‌ساز افسانه‌ای سری به همراه کارگردان فیلم و برخی موسیقی‌های بازی می‌باشد.

دریافت خلاصه به صورت فایل pdf :دانلود
تهیه و تنظیم خلاصه : (msbazicenter)

----------------------------------------------------------------------------------------------------------

مقالات تحلیلی بازی نوشته شده توسط امیر حسین فرحزادی ( Bone Crusher ) :
بازی‌سنتر | مقالات | تاریخچه و داستان بازی ها | تاریخچه و بررسی دقیق سری سایلنت هیل ( بخش اول )
بازی‌سنتر | مقالات | تاریخچه و داستان بازی ها | تاریخچه و بررسی دقیق سری سایلنت هیل ( بخش دوم )
بازی‌سنتر | مقالات | تاریخچه و داستان بازی ها | تاریخچه و بررسی دقیق سری سایلنت هیل ( بخش سوم )
بازی‌سنتر | مقالات | تاریخچه و داستان بازی ها | تاریخچه و بررسی دقیق سری سایلنت هیل ( بخش چهارم )

تاپیک تحلیل بازی نوشته شده توسط محمد مهدی حاجی اسمعیلی ( nemesis ) ( کامل نشده ):
The Lost Memories ---پایه و اساس بازی بزرگ "Silent Hill" -- تحلیلی بزرگ برای این بازی

مقالات مختلف در مورد سری سایلنت هیل:
Silent Hill: Homecoming Plot
Silent Hill: Origins Plot
Silent Hill Shattered Memories Plot
داستان (Silent Hill: Orphan)
شباهت بین Homecoming و Silent Hill 2
تاریخ وقایع Silent Hill و Shepherd's Glen
دانلود Silent Hill 2 - The movie
ترجمه یادداشت های سایلنت هیل 2
ترجمه فارسی دیالوگ های بازی Silent Hill 2: Born from a Wish
سایلنت هیل 4: پرونده قربانیان
ساکنین South Ashfield Heights apartments- قسمت اول - قسمت دوم
یادداشتی کوتاه بر SILENT HILL: HOMECOMING
داستان نسخه اول فیلم سایلنت هیل
Silent Hill: Original Memories
Silent Hill HD Collection Achievements Guide
Little Baroness
جودی میسون
طرح اولیه موتور سایلنت هیل پست 1
طرح اولیه موتور سایلنت هیل پست 2
طرح اولیه موتور سایلنت هیل پست 3
طرح اولیه موتور سایلنت هیل پست 4
خاطرات الکس شپرد
 

Attachments

  • sh1.png
    sh1.png
    56.3 KB · مشاهده: 3,572
  • silenthill1.jpg
    silenthill1.jpg
    55.1 KB · مشاهده: 117
آخرین ویرایش:

Democracy

Stay hungry. Stay foolish.
کاربر سایت
Feb 15, 2010
4,957
متاسفانه نسل جدید با این بازی اشنایی نداره البته منم بازیش نکردم فقط خریدمش ولی جسارتشو ندارم بازیش کنم
شما اگر جسارت این بازیو نداشته باشی (که خداییش خیلی ترسناکه) پس چطور میخوای The Evil Within رو بازی کنی؟
 

sawman

کاربر سایت
Feb 25, 2013
1,049
نام
Matin
متاسفانه نسل جدید با این بازی اشنایی نداره البته منم بازیش نکردم فقط خریدمش ولی جسارتشو ندارم بازیش کنم

داداش از ترس نترس :)
سعی کن تجربه کنی من به دنبال بازی ترسناک با sh اشنا شدم :)

شما اگر جسارت این بازیو نداشته باشی (که خداییش خیلی ترسناکه) پس چطور میخوای The Evil Within رو بازی کنی؟
دقیقا ;;)
 

msbazicenter

کاربر سایت
Sep 19, 2008
3,690
نام
مرام آدم مهمِ نه اسمش
سلام
شما اگر جسارت این بازیو نداشته باشی (که خداییش خیلی ترسناکه) پس چطور میخوای The Evil Within رو بازی کنی؟
داداش از ترس نترس :)
سعی کن تجربه کنی من به دنبال بازی ترسناک با sh اشنا شدم :)
دوستان بنده مخالفم:d
بنده چندین بار اعلام کردم که سایلنت هیل رو به عنوان یک بازی ترسناک قبول ندارم. به نظر بنده، جسارتی که تو سایلنت هیل لازمه،‌بابت ترسیدن از بازی و موجوداتش نیست.
بهتره بگم جنس ترس تو سایلنت هیل فرق داره. از مولفه ها و عنصر‌های ترس به وفور تو سایلنت هیل استفاده شده اما ترس ما از خود بازی و مولفه‌هایی مثل دشمنان نیست.
بازی کردن سایلنت هیل این جسارت رو می‌خواد که بتونی با خود واقعیت روبرو بشی و از این اتفاق نترسی.
 

msbazicenter

کاربر سایت
Sep 19, 2008
3,690
نام
مرام آدم مهمِ نه اسمش
سلام
چرا نشه بازیش کرد.
ما بازی کردیم شد.
این هم نظریست.:-?
این کارکتر شماره 3 همون نوزاده شماره یکه!؟
بلی! چطور مگر
========================================================
سالارجان همینکه تو یه فضای عمومی اینجوری اعتراف می‌کنه نشون‌دهنده شهامتشه=d>:-bd
 

graywolf

کاربر سایت
Jun 1, 2007
1,176
نام
احمد
بعید میدونم evil within به اندازه سایلنت هیل های ساخته دست تیم سایلنت ترسناک باشه ،هر چند کارهای شینجی میکامی واقعا لذت بخشه و خیلی منتظر این بازی هستم ولی خودم اویل ۳ رو با وجود نمسیس تو ۱۱ سالگی بدون مشکل خاصی تمومو کردم بیش از ۲۰ بار!اما سایلنت هیل چهار رو ۱۵ سالم بود و سه بارم تموم کرده بودم ،یه شب تا قسمتی که برای بار دوم میری مترو و روح سینتیا میاد رفتم اما دیگه نتونستم حسابی ترسیده بودم!
یا وقتی تو شماره سوم دنیا عوض میشد مثل خود هدر زجر میکشیدم!
اقا من میگم بازی نکن والا ما یه اشتباهی کردیم بازی کردیم و رفتیم تو نخش هنوز توش گیر کردیم این بازی ول کن افکار ادم نیست!
 

Democracy

Stay hungry. Stay foolish.
کاربر سایت
Feb 15, 2010
4,957
سلام


دوستان بنده مخالفم:d
بنده چندین بار اعلام کردم که سایلنت هیل رو به عنوان یک بازی ترسناک قبول ندارم. به نظر بنده، جسارتی که تو سایلنت هیل لازمه،‌بابت ترسیدن از بازی و موجوداتش نیست.
بهتره بگم جنس ترس تو سایلنت هیل فرق داره. از مولفه ها و عنصر‌های ترس به وفور تو سایلنت هیل استفاده شده اما ترس ما از خود بازی و مولفه‌هایی مثل دشمنان نیست.
بازی کردن سایلنت هیل این جسارت رو می‌خواد که بتونی با خود واقعیت روبرو بشی و از این اتفاق نترسی.
دقیقا فرقش با رزیدنت ایول همینجاست و شباهتش هم با The Evil Within همینه.
 

ASYLUM MANAGER

کاربر سایت
Mar 17, 2011
1,329
نام
Milad
سلام


دوستان بنده مخالفم:d
بنده چندین بار اعلام کردم که سایلنت هیل رو به عنوان یک بازی ترسناک قبول ندارم. به نظر بنده، جسارتی که تو سایلنت هیل لازمه،‌بابت ترسیدن از بازی و موجوداتش نیست.
بهتره بگم جنس ترس تو سایلنت هیل فرق داره. از مولفه ها و عنصر‌های ترس به وفور تو سایلنت هیل استفاده شده اما ترس ما از خود بازی و مولفه‌هایی مثل دشمنان نیست.
بازی کردن سایلنت هیل این جسارت رو می‌خواد که بتونی با خود واقعیت روبرو بشی و از این اتفاق نترسی.

ببینم،دفعه ی اول که بازی میکردی هم نظرت همین بود؟ /:)
هر چند من هم معتقدم نباید این اثر رو در دسته ی بازیهای ترسناک قرار داد! این بازی بیشتر روان پریش هست تا ترسناک... آثار دیوید لینچ رو کسی دیده؟!!! مثلا بزرگراه گمشده،این فیلم در اصل یه اثر جنایی هستش اما انقدر روان شناسانه و رازآلود کار شده که مخاطب،در نهایت توی این *****(ابهامی که نویسنده-کارگردان به وجود آورده ) غوطه ور میشه تا جایی که نتیجه گیری هم ممکنه دستخوش تغییرات بشه!

سایلنت هیل هم به نظرم به همین شکل هست، یعنی ما با یک داستان سرراست طرف هستیم،منتها به روش تیم سایلنت!
 

graywolf

کاربر سایت
Jun 1, 2007
1,176
نام
احمد
نه تنها سایلنت هیل بلکه اکثر اثار فاخر ژاپنی از مولفه‌های متفاوت روانی برای تحت تاثیر قرار دادن مخاطب استفاده میکنند.
نمونه این اثار فیلم حلقه هست که مخاطب بیشتر تحت تاثیر فضای گنگ و مبهم و موزیکی با ریتم غیر منظم بهمراه داستانی وحشتناک که در اکثر موارد شخصیتهای داستان از ضعفهای مسلم جسمی و روانی در طول مسیر رنج میبرند.
در بازی سایلنت هیل هم تنهایی مطلق با شهری متروکه و مه الود و سکوت دیوانه وار از یک طرف و سلاح های ناکارامد و ضعیف و کنترلی سخت بیشتر بازیکن رو گیج میکنه و همین سردرگمی خودش نوعی ترس هست!
اثار ژاپنی به نوعی مخاطب رو سردرگم میکنه و از همین مولفه برای بیشتر ترساندن مخاطب استفاده میکنه!سردرگمی خودش یک ترس زجر اوره!
 

sawman

کاربر سایت
Feb 25, 2013
1,049
نام
Matin
بچه ها ترس سایلنتی جور دیگس اینکه ما خودمون میدونیم داره صدای پای یهجن میاد یا اهنگ بازی عوض میشه ولی هیچ چیز رو نمی بینیم زمانی که به جنا نزدیک میشیم بیسیم یه صدای عجیب غریبی میده بخاطر همینه من همیشه بیسیم رو خاموش میکنم :d
مخصوصا زمانی که تو دونپور یه جا میری یه اهنگ میاد مفهمیم یه نفر اینجا داره گشت میزنه بعد داری با دقت نگاه میکنی میبینی یه جنی از پشت سر میپره گازت میگیره :-s
به این میگن ترس سایلنتی :d
 

graywolf

کاربر سایت
Jun 1, 2007
1,176
نام
احمد
برای بهتر فهمیدن ترس در سری ژاپنی سایلنت هیل مقاله ای که امیر حسین عزیز نوشتن قابل مطالعه هست.مقاله ای بشدت قوی و در خور ستایش
اینطور ک پیداست امیر حسین عزیز silent dream اطلاعت قابل توجه ای نسبت به فرهنگ ژاپن دارن
Japanese Horror چیست؟
 

sawman

کاربر سایت
Feb 25, 2013
1,049
نام
Matin
برای بهتر فهمیدن ترس در سری ژاپنی سایلنت هیل مقاله ای که امیر حسین عزیز نوشتن قابل مطالعه هست.مقاله ای بشدت قوی و در خور ستایش
اینطور ک پیداست امیر حسین عزیز silent dream اطلاعت قابل توجه ای نسبت به فرهنگ ژاپن دارن
Japanese Horror چیست؟

داداش امیر حسین مقالت نمی دونم می خوندمش یه جوری میشدم :-s
 

msbazicenter

کاربر سایت
Sep 19, 2008
3,690
نام
مرام آدم مهمِ نه اسمش
سلام
برای بهتر فهمیدن ترس در سری ژاپنی سایلنت هیل مقاله ای که امیر حسین عزیز نوشتن قابل مطالعه هست.مقاله ای بشدت قوی و در خور ستایش
اینطور ک پیداست امیر حسین عزیز silent dream اطلاعت قابل توجه ای نسبت به فرهنگ ژاپن دارن
Japanese Horror چیست؟

نظر لطفت احمد جان:bighug:
البته من امیر هستم! نه امیر حسین!:d

منم خودم موقعه نوشتنش یجوری میشدم!:d
منم خواستم بگم که خود امیرجان توضیح دادند.

ببینم،دفعه ی اول که بازی میکردی هم نظرت همین بود؟ /:)

خب نه. همیشه گفتم. یکی از دلایل گرایش بنده به این بازی خوندن همون مقاله‌ی فیلم تو کلیک بود. البته با عقبه‌ای که اصرار دوستم ایجاد کرده بود.
نظریه های آدم ها می‌تونی عوض بشه. مهم اینه که به سمت اشتباه نره.
================================================
کلاً ترس انسان از خون و کشته شدن نیست. شاید اگه با کوله‌باری از مهمات سایلنت هیل رو بازی کنیم هیچ مشکلی پیش نیاد. این مطلب رو انقدر گفتم نخ‌نما شده. تو سایلنت هیل ما با ساخته‌ی سازندگان بازی نمی‌کنیم بلکه سازندگان با ساخته‌ی خودشون با ذهن و ناخودآگاه و روان ما بازی می‌کنند.
انسان با 2 چیز زنده‌ست. امید رسیدن به هدفی با ارزش و داشتن راهنما. تو سایلنت هیل دقیقاً از این دو عنصر استفاده میشه. البته خیلی نمی خوام وارد این بحث بشم.
=================================================

 
آخرین ویرایش:

Silent Dream

In madness you dwell
کاربر سایت
Jan 3, 2010
1,831
1-2-3-4-5-6-7
================================================== ==========
Silent Hill 3: Original Memories
به سمت دری میریم که روی اون علامت حلال ماه کشیده شده بود. سنگ ماه رو در سوراخی که بر روی در قرار داره, میذاریم. بدین ترتیب در باز میشه.
5-034.jpg
در اون طرف در یه محوطه بزرگ و تاریک وجود داره که در وسط اون یه نردبانی قرار داره که سمت پایین میره.
5-035.jpg
متاسفانه راه دیگه ای وجود نداره و باید از نردبان به پایین رفت! وقتی که به پایین برسید بعد از چند لحظه نردبان خرد میشه و کاملاََ واضحه که این نشانه خوبی نیست!:-s
5-039.jpg
298.gif

5-041.jpg
خب به اولین باس بازی میرسیم. اسم این هیولا Splitworm هست و شمایل اون شبیه به split head در نسخه اوله. در این محوطه 6 تونل وجود داره که این هیولا میتونه از اونها به بیرون بیاد و به شما حمله کنه. سر این هیولا زیر پوست محافظش پنهان شده و زمانی که این محافظ باز بشه حملات شما بر روی اون تاثیر داره.
5-043.jpg
بعد از شلیک چند گلوله کشته میشه.
emot-clint.gif

5-046.jpg
پس از نابود کردن باس, تصویر رو به سفیدی میره و بعد نشون داده میشه که مرکز خرید دوباره به حالت عادی برگشته.
5-049.jpg
هدر از محوطه خارج میشه و به سمت راهرو بعدی میره. در اونجا میتونید وارد فروشگاه Happy Burger بشید و بازی رو سیو کنید و بسته های سلامتی و مهماتی که اونجا هست رو بردارید. Happy Burger همونجایی هست که در ابتدای بازی هدر از کابوس بیدار میشه.
5-053.jpg
هدر در راه با داگلاس رو به رو میشه. ترجمه مکالمه بین هدر و داگلاس:
داگلاس: هدر!
هدر: تویی...
داگلاس: چه اتفاقی افتاده؟
هدر: تو باید یکی از اونا باشی!
داگلاس: من چیکار کردم؟ و منظورت چیه از این که میگی من یکی از اونام؟
هدر: تو با کلادیا دستت تو یه کاسست! اینطور نیست؟
داگلاس: کلادیا...چه چیزی در مورد اون وجود داره؟ اون ازم خواست که تو رو پیدا کنم! همش همین.
هدر: پس تو یکی از اونایی.
داگلاس: کلادیا همه این کارها رو انجام داده؟ نگاه کن من فقط استخدام شدم تا تو رو پیدا کنم. من طرف هیچکس نیستم و در این مورد هیچی نمیدونم. چرا با گفتن این که چه اتفاقی اینجا رخ داده شروع نمیکنی؟ و اون هیولا, اون دیگه چه کوفتی بود؟
هدر: منم بیشتر از تو چیزی نمیدونم. تمام چیزی که میدونم اینه که چیزه عجیب و غریبی داره رخ میده و منم حس عجیبی دارم که این اتفاقات به من ربط داره. یا شاید هم من فقط یه تماشاگر بیگناه باشم اما نمیتونم برای تو احساس تاسف کنم, چون تو منو به اینجا کشوندی. اگر تو پیدام نکرده بودی...
داگلاس: داری در مورد چی صحبت میکنی؟ اصلاََ چه چیزه خاصی در مورد تو وجود داره؟
هدر: اگر میدونستم که انقدر گیج به نظر نمیرسیدم! فقط میدونم که یه چیزی...یه چیزی هست که من مدت ها پیش فراموشش کردم....چطور من اینو یادم اومد؟
داگلاس: چی شده؟
هدر: هیچی
داگلاس: کجا میری؟
هدر: میخوام با مترو برم خونه.
داگلاس: من باید چیکار کنم؟
هدر: من چه میدونم!
5-061.jpg
 
آخرین ویرایش:

کاربرانی که این قسمت را مشاهده می‌کنند

Top
رمز عبور خود را فراموش کرده اید؟
or ثبت‌نام سریع از طریق سرویس‌های زیر