بحث و تبادل نظر در مورد سری Silent Hill (خلاصه داستان در پست اول)

انتخاب شما برای شخصیت محوری داستان برای قسمت بعد؟


  • مجموع رای دهنده‌ها
    129

Silent Dream

In madness you dwell
کاربر سایت
Jan 3, 2010
1,831

d.png

خلاصه‌ی داستان سری بازیهای سایلنت هیل
مقدمه:

«Silent Hill» نامی برای یک بازی رایانه‌ای است که در سال 1999 و توسط شرکت Konami برای کنسول PS1 عرضه شد. از همان ابتدا مشخص بود که این نام، پتانسیل تبدیل شدن به یک فرانچایز بزرگ را دارد. داستانی فوق‌العاده غنی، مبهم و عمیق در ژانری به نسبت نوپا. همین غنی و مبهم بودن داستان، Konami را وادار ساخت تا در کتاب راهنمای قسمت سوم بازی (Silent Hill 3 Official Complete Guide) بخشی را با نام Lost Memories قرار بدهد. اما همین عنصر داستان،‌تبدیل به تیغی دو دم شد؛ از یک سو یکی از اصلی‌ترین دلایل علاقه‌ی دیوانه‌وار طرفدارانش و از سوی دیگر، پاشنه آشیل عنوان در جذب مخاطبان جدید. شماره‌ی 2 بازی در سال 2001، شماره 3 در سال 2003 ، شماره‌ی 4 در سال 2004 ، Silent Hill: Homecoming در سال 2008 عرضه شدند. اما از لحاظ خط داستانی، شماره‌های 2 و 4 و Homecoming (به نوعی) مجزا بودند و فقط شماره 3 در ادامه‌ی شماره اول عرضه شد. در متن حاضر سعی شده است خلاصه‌ای کوتاه از شماره‌های منتشر شده ارائه شود تا عزیزانی که تازه به جمع ساکنان سایلنت هیل می‌پیوندند، بتوانند راحت‌تر با این عنوان رابطه بر قرار کنند. لازم به یادآوری است که این متن به معنی واقعی کلمه، اسپویلر است.

داستان کامل و تحلیل سایلنت هیل 1 به صورت ویدیویی

163949 163950

داستان سایلت هیل 1 را به صورت ویدیویی در یوتوب مشاهده کنید​

داستان کامل و تحلیل سایلنت هیل 2 به صورت ویدیویی

163952 172258

داستان سایلت هیل 2 را به صورت ویدیویی در یوتوب مشاهده کنید​
every.png
نویسنده ای به نام Harry Mason و همسرش در حین عبور از یک جاده، نوزادی را یافته و نام او را شریل می‌گذارند. چهار سال بعد همسر هری فوت می‌کند. سه سال پس از فوت همسرش، هری بنا به دلایلی تصمیم می‌گیرد با شریل به شهری که وی را در نزدیکی آن یافته بودند سفر کند. شب هنگام، در جاده‌ی کنار شهر، پلیسی موتورسوار از کنار آنها عبور کرده و توجه هری را جلب می کند. اندکی جلوتر، هری متوجه موتور پلیسی میشود که بدون سرنشین در کنار جاده افتاده در همین حین، در روبروی خود دختری را وسط جاده می‌بیند. برای اجتناب از تصادف با او، دیوانه‌وار فرمان را می چرخاند. اما ماشین منحرف شده و به دره‌ی کناری سقوط می‌کند. هری پس از به هوش آمدن، متوجه غیبت شریل می‌شود. در حین جستجو، شبح شریل را می‌بیند و به دنبال او می‌دود. در انتهای معبری تنگ، ناگهان همه‌چیز در تاریکی فرو می‌رود و چهره آنجا تغییر می‌کند. هری مصمم ادامه ‌می‌دهد اما در اثر حمله‌ی چند موجود هیولا مانند به حالت مرگ روی زمین می‌افتد.
وقتی هری بعد از آن حادثه در کافه ای بیدار می‌شود، با همان پلیس روبرو می‌شود. آنها با هم از اتفاقات عجیب شهر و حالت غیرعادی آن سخن می‌گویند. پلیس Cybil Bennet‌ نام دارد و به هری در یافتن شریل کمک می‌کند. حالت عادی شهر اینگونه است: خالی از سکنه، فرو رفته در مه، محصور شده توسط دره‌های عمیق و پر از هیولا. اما در حالت غیر عادی به تمامی این موارد تاریکی مطلق تکه گوشت های آویزان از در و دیوار سکوتی مرگبارتر هم اضافه میشود . هری در جستجوی شریل به مکان‌های زیادی از شهر مراجعه می‌کند: مدرسه، کلیسا، بیمارستان، فاضلاب، پارک تفریحی و در بعضی از آنها با شخصیت‌هایی آشنا می‌شود. با پیرزن عجیبی به نام Dahlia Gillespie در کلیسا، دکتر Michael Kaufmann و پرستاری به نام Lisa Garland در بیمارستان. همچنین مرتب شبح دختری را می‌بیند که باعث تصادف او شده بود به نام Alessa. دالیا اطلاعات زیادی درباره‌ی هری و شهر دارد دکتر کافمن و لیزا هم هر کدام مطالب جدیدی به اطلاعات هری اضافه میکنند. در طول بازی اطلاعات زیادی از شهر به دست می‌آوریم خواه از لابلای روزنامه‌های باطله و کتاب‌ها و خواه از این شخصیت‌ها. شهر مکانی نفرین شده بوده و در سال‌های جنگ‌های داخلی، اعدام‌های زیادی در زندان آن صورت گرفته است. شهر قدمت زیادی دارد و قرن‌ها قبل، بومیان ساکن آنجا بودند. از همان زمان، آیینی شیطانی در شهر رواج داشته است. در سده‌های اخیر، پس از سکونت مهاجران در شهر، تلفیقی از آیین باستانی شهر با آیین‌های مهاجران پدید می‌آید که با نام The Order شناخته می‌شود. پیروان و سردمداران این فرقه اعتقادات عجیب و خطرناکی‌ دارند. این فرقه به سه شاخه‌ی اصلی تقسیم می‌شود که یکی از آنها «مادر مقدس» می‌باشد. در راس این شاخه دالیا قرار دارد که آلسا دختر وی است. این فرقه به خدایی اعتقاد دارد که باید در روی زمین متولد شده سپس بهشت موعود فرقه را بنا کند. بر اساس مدارک به دست آمده، این خدا یک بار متولد شده و مرده است و حال باید برای بار دوم متولد یا فراخوانده شود. دالیا متوجه می‌شود که مشخصات دختر وی، آلسا، با مشخصات مادر خدا که در متون قدیمی پیش‌بینی شده هم‌خوانی دارد پس او را تربیت می‌کند تا مراسم تولد را انجام دهد. در این مراسم، باید مادر خدا سوزانده شود. مراسم در سن 7 سالگی آلسا انجام می‌شود و بدن کباب شده‌ی وی را به بیمارستان انتقال می‌دهند. اما او ناقص است. آلسا در نهایت درد و رنج، قسمتی از روح خودش را به صورت یک نوزاد از شهر بیرون می‌فرستد و با استفاده از قدرت ذهن خود، شهر را به جهنمی بی‌بدیل تبدیل می‌کند. دالیا برای اتمام نقشه خود، توسط خود آلسا، شریل را فرا می‌خواند تا روح مادر خدا تکمیل شود. در این بین دکتر کافمن مسئول امور پزشکی آلساست.
آلسا در برابر دالیا مقاومت می‌کند اما دالیا با فریب هری، خود را به آلسا می‌رساند و مراسم را مجدداً انجام می‌دهد اما در همین حین هری سر می‌رسد. روح شریل به آلسا می‌پیوندد تا مادر خدا کامل گردد. دکتر کافمن به قصد نابودی این روح، دارویی را به سمت وی پرتاب می‌کند اما اینکار باعث می‌شود خدا (در شماره‌ی اول این خدا با نام «سامایل» معرفی می گردد) متولد شود. در اولین اقدام، سامایل، دالیا را آتش می‌زند. اما هری با سامایل می‌جنگد و او را شکست می‌دهد. پس از نابودی سامایل، مادر خدا ظاهر می‌شود و نوزادی را به هری می‌دهد سپس، راه فرار از آن مهلکه را به او نشان می‌دهد.
هری نوزاد را از شهر دور کرده و در جایی به طور ناشناس او را بزرگ می‌کند. نام این نوزاد را Heather می‌گذارد. هدر کودکی عادی نبود و گاها ، رفتارهای عجیبی از خود بروز می‌داد.
17 سال پس از این ماجرا، دختر نفر دوم فرقه، یعنی «Claudia Wolf» تصمیم می‌گیرد آن نوزاد را پیدا کند تا مراسم دوباره به جریان بیفتد. با کمک کشیش دیگری به نام «Vincent»، کاراگاهی به نام «Douglas Cartland» را استخدام می‌کند تا این کودک را پیدا کند. داگلاس هدر را پیدا می‌کند اما از نیت اصلی کارفرمایان خود اطلاع ندارد. روزی که هدر به مرکز خرید شهر رفته‌بود،‌ داگلاس را در مقابل خود می‌بیند. هدر بی خبر از همه‌جا به خیال اینکه داگلاس یک مزاحم است، می‌گریزد ولی داگلاس قبلاً محل او را به کلودیا و وینسنت اطلاع داده‌است. هدر به سمت خانه و نزد هری حرکت می‌کند اما اطراف او پر از هیولاهایی هولناک شده است. در اینجا برای اولین بار، کلودیا را ملاقات می‌کند. کلودیا درتلاش است تا هدر چیزی را به یاد بیاورد. هدر پس از گذشتن از مرکز خرید و ایستگاه مترو، درساختمانی نیمه‌کاره در نزدیکی محل سکونت خود با وینسنت روبرو می‌شود.
هدر به آپارتمان خود می‌رسد اما درآنجا پدرش، هری را غرق در خون و بی‌جان می‌یابد. او کلودیا را در پشت‌بام می‌بیند و او را مسئول قتل پدرش می داند. هدر قصد انتقام دارد اما کلودیا به سایلنت هیل می‌رود. هدر به همراه داگلاس (که کمابیش به واقعیت پی برده است) به سمت سایلنت هیل حرکت می‌کند.
هدر تقریباً گذشته‌ی خود را به یاد آورده است؛ او همان روح واحد آلسا و شریل است که توسط مادر خدا به هری سپرده شد. پس از حلول روح آلسا و شریل، جنین خدا هم وارد بدن او شده است اما تحت تاثیر فراموشی هدر، عقیم مانده و برای بارور شدن، نیاز دارد تا آتش خشم و نفرت در درون هدر شعله‌ور شود. کلودیا در تمام طول داستان سعی بر این دارد تا همین میراث آلسا را بیدار کند و برای همین منظور، هری را می‌کشد تا او را از سر راه بردارد. در این میان، وینسنت که منافع خود را با تولد خدا در خطر می‌بیند، سعی می‌کند توسط هدر، کلودیا و عقایدش را نابود کند.
پس از رسیدن به شهر، هدر به بیمارستان می‌رود. او با راهنمایی‌های علنی یا مخفیانه‌ی وینسنت،‌ پدر کلودیا یعنی «لئونارد» را که در بیمارستان زندانی شده می‌کشد تا متاترون را به دست آورد. متاترون، نماد خیر و روشنی و در مقابل سامایل است و وینسنت تصور میکند متاترون میتواند در مبارزه با کلادیا به هدر کمک کند. در ادامه،‌هدر به کلیسای فرقه می‌رسد. کلودیا، وینسنت را ، که به زعم او خیانت کرده‌است، می‌کشد. هری مقداری از داروی دکتر کافمن را به شکل یه قرص به هدر داده بود. هدر آن قرص را می‌بلعد و در نتیجه، جنین خدا را بالا می‌آورد. کلودیا جنین را می‌بلعد و آنرا به شکل ناقص بارور می‌کند. در نهایت کلودیا به دست خدای متولد شده نابود می‌شود و هدر هم وی را می‌کشد. تا بار دیگر تفکرات منحرف فرقه برای به وجود آوردن خدا عقیم بماند.

آنچه که شما در بالا مطالعه کردید تنها بخشی از شهر و اتفاقات رخ داده در آن است در شماره های دوم و چهارم و پنجم از بازی بخشی دیگر از توانایی های شهر حضور پر رنگی دارد و آن هم قضاوت و مجازات است ، شهر به خاطر اتفاقاتی که به خود دیده است دارای قدرتهایی خاص است یکی از این قدرتها فراخواندن افراد است در شماره های دوم و پنجم ما شاهد حضور افرادی در شهر هستیم که به نوعی گناهکارند و شهر برای قضاوت در مورد آن ها ، دعوتشان کرده است .
جیمز ساندرلند مردی که زن مریضش را کشته است و همینطور الکس شفرد که باعث مرگ برادر کوچکتر خود شده است با پا گذاشتن به شهر اماده پاسخگویی به اشتباهاتی میشوند که سعی در فراموش کردن آن ها داشته اند ، صد البته که نوع بازجویی و قضاوت در این شهر مرموز نیز متفاوت است به جای حضور قاضی و هیئت منصفه و دادگاه ، تمام اتفاقات پیرامون شخصیت ها به نوعی اشتباه شخصیت را گوشزد میکنند از موجوداتی که با آنها مبارزه می‌کنید گرفته تا افراد سرگردان دیگری در شهر که خود گناهکارند .گو اینکه این خاصیت شهر در تمامی شماره ها وجود دارد ولی در شماره های مذکور از فرع به اصل بدل شده و محوریت بازی بر عمل انجام گرفته توسط شخصیت اصلی قرار دارد و بحث فرقه ، آلسا و غیره کمتر پرداخته شده است .
در این میان شماره ی چهارم بازی اما فضائی اختصاصی داشت در این شماره یکی از دست پرورده های یتیم خانه ی تحت رهبری فرقه به نام والتر سالیوان که پیرو حزب مادر مقدس است قصد متولد کردن خدا توسط مراسمی به نام قربانی کردن 21 نفر را دارد ، والتر که در کودکی توسط خانواده ی خود رها شده است تصور میکرد اتاقی که در آن بدنیا آمده است مادر او و در حقیقت خداست والتر که تصور میکند مادرش به خواب رفته است سعی دارد از طریق مراسم ذکر شده او را بیدار کند ، هر کدام از افرادی که برای قربانی شدن انتخاب شده اند باید دارای مشخصه ای باشد آخرین نفر این لیست که هدایت آن را بازیباز بر عهده دارد و دریافت کننده ی دانش و تکمیل کننده ی مراسم است ، هنری تونزند نام دارد که حال در همان اتاق تولد والتر زندگی میکند و در طول بازی با پی بردن به ماجرا و کمک های جوزف شرایبر که قبل از هنری در آن اتاق زندگی میکرده است قصد دارد جلوی تکمیل این مراسم را بگیرد . در انتها هنری تونزند با مبارزه با موجودی که والتر به وجود می آورد رویای به وجود آوردن خدا را بار دیگر خراب میکند .
علاوه بر شماره های ذکر شده دو بازی Silent Hill: Origins و Silent Hill: Shattered Memories نیز از سری معرفی شده اند که در اولی به زمان سوزانده شدن آلسا توسط دالیا و چگونگی زنده ماندن آلسا پرداخته شده و در دیگری اتفاقات شماره ی اول بعد از سال ها توسط هری بازسازی میشوند، گر چه با پایان کار تیم سازنده ی اصلی بازی که کار ساخت 4 شماره ی اول بازی را بر عهده داشتند این شماره ها به خوبی پرداخته نشده و دارای نواقصی در حیطه‌ی داستانی هستند اما همچنان سری سایلنت هیل دارای یکی از بهترین داستان ها در طول تاریخ بازیهای رایانه ای است.
لازم به ذکر است بر اساس این بازی تاکنون دو فیلم سینمایی نیز ساخته شده که شماره دوم (تا زمان نگارش این مقاله) هنوز اکران نگردیده است. با توجه به نظر مخاطبان، فیلم اول یکی از برترین و موفق‌ترین فیلم های ساخته شده بر اساس یک بازی ویدیویی می‌باشد.
همچنین شرکت کونامی در سال 2006 و به مناسبت اکران فیلم، مجموعه‌ای ویدیویی را بر روی رسانه‌ی UMD برای PSP عرضه نمود که با نام The Silent Hill Experience شناخته شده و شامل دو کمیک The Hunger و Dying Inside ، ترایلر شماره‌های 1 تا 4 بازی و فیلم، مصاحبه با آهنگ‌ساز افسانه‌ای سری به همراه کارگردان فیلم و برخی موسیقی‌های بازی می‌باشد.

دریافت خلاصه به صورت فایل pdf :دانلود
تهیه و تنظیم خلاصه : (msbazicenter)

----------------------------------------------------------------------------------------------------------

مقالات تحلیلی بازی نوشته شده توسط امیر حسین فرحزادی ( Bone Crusher ) :
بازی‌سنتر | مقالات | تاریخچه و داستان بازی ها | تاریخچه و بررسی دقیق سری سایلنت هیل ( بخش اول )
بازی‌سنتر | مقالات | تاریخچه و داستان بازی ها | تاریخچه و بررسی دقیق سری سایلنت هیل ( بخش دوم )
بازی‌سنتر | مقالات | تاریخچه و داستان بازی ها | تاریخچه و بررسی دقیق سری سایلنت هیل ( بخش سوم )
بازی‌سنتر | مقالات | تاریخچه و داستان بازی ها | تاریخچه و بررسی دقیق سری سایلنت هیل ( بخش چهارم )

تاپیک تحلیل بازی نوشته شده توسط محمد مهدی حاجی اسمعیلی ( nemesis ) ( کامل نشده ):
The Lost Memories ---پایه و اساس بازی بزرگ "Silent Hill" -- تحلیلی بزرگ برای این بازی

مقالات مختلف در مورد سری سایلنت هیل:
Silent Hill: Homecoming Plot
Silent Hill: Origins Plot
Silent Hill Shattered Memories Plot
داستان (Silent Hill: Orphan)
شباهت بین Homecoming و Silent Hill 2
تاریخ وقایع Silent Hill و Shepherd's Glen
دانلود Silent Hill 2 - The movie
ترجمه یادداشت های سایلنت هیل 2
ترجمه فارسی دیالوگ های بازی Silent Hill 2: Born from a Wish
سایلنت هیل 4: پرونده قربانیان
ساکنین South Ashfield Heights apartments- قسمت اول - قسمت دوم
یادداشتی کوتاه بر SILENT HILL: HOMECOMING
داستان نسخه اول فیلم سایلنت هیل
Silent Hill: Original Memories
Silent Hill HD Collection Achievements Guide
Little Baroness
جودی میسون
طرح اولیه موتور سایلنت هیل پست 1
طرح اولیه موتور سایلنت هیل پست 2
طرح اولیه موتور سایلنت هیل پست 3
طرح اولیه موتور سایلنت هیل پست 4
خاطرات الکس شپرد
 

Attachments

  • sh1.png
    sh1.png
    56.3 KB · مشاهده: 3,572
  • silenthill1.jpg
    silenthill1.jpg
    55.1 KB · مشاهده: 117
آخرین ویرایش:

msbazicenter

کاربر سایت
Sep 19, 2008
3,690
نام
مرام آدم مهمِ نه اسمش
سلام
جهت تلطیف فضا :d
خیلی لطیف شد مخصوصاً با اون سس‌های کچاپ:)):-"

پ.ن. تازگیا مطالب تاپیک خیلی حجیم و بامحتوا شده،
پس قبل از این داشتیم چکار می‌کردیم آرش‌جان؟!/:)
من که فقط میام میخونم و لذت میبرم. حرفی برا گفتن پیدا نمیشه.
حضور شما باعث دلگرمی ماست.
واقعا همگی خسته نباشید :d
:bighug:

پ.ن: این شخصیت‌ها به نظر آشنا میان.نه؟:-/
 
آخرین ویرایش:

sad but true

Beckon the sick winds of pestilence
کاربر سایت
Apr 29, 2007
696
نام
آرش
پس قبل از این داشتیم چکار می‌کردیم آرش‌جان؟!/:)
آقا چرا فرافکنی میکنی :d
منظورم این بود که اکثرا سطح مطالب از اطلاعات من بیشتر شده (یعنی سطحش از همون اول بالا بود، دانش من ته کشیده !!!)، همون قدر که بخونم و استفاده بببرم. دیگه جا برای نظر دادن نیست :d
 

graywolf

کاربر سایت
Jun 1, 2007
1,180
نام
احمد
سلام به همه دوستان
---------------------
جالب بود. بعضی وقت‌ها آدم این‌ها رو که می‌بینه لجش در میاد که چرا خودش متوجه اینها نشده.:d

خب مسعود جان اشکال نداره هنوز ده دوازده تا گاف دیگه هست بگرد اونها رو پیدا کن.

تو این سکانس فکر می کنم سرهرمی یه خورده میله رو خم می‌کنه واقعاً. برای همون هم هست که سیبل بهش شلیک می‌کنه تا جلوی برداشته شدن میله رو بگیره.

حرفت کاملا درسته ولی شدت جابجایی خیلی کمه و بیشتر در حد لق شدنه تا خم شدن.در این دو سکانس میله به وضوح خم شده.
----------------------
دیشب داشتم فیلم رو دوباره و با دقت بیشتری نگاه میکردم که به چند گاف دیگه هم بر خوردم.منبع این گافها خودمم!!!

در این سکانس ما کریس و گوچی رو روی پل میبینیم که دارن با هم حرف میزنن،در بین حرفهاشون زاویه دوربین چند بار عوض میشه و جالبه در این جابجایی دوربین فاصله گوچی و کریس هم از پل تغییر میکنه.در نمای نزدیک کریس و گوچی نزدیک پل هستند اما در لانگ شات!!!فاصلشون از پل کمی بیشتر شده!

9.jpg
در این سکانس هم در تصویر اول سیبل دستش رو به سمت رز میبره که حرکت نکنه و در تصویر دوم دستش رو پایین اورده اما در تصویر بعدی که از نمای جلو هست هنوز دستش به سمت رز هست.

10.jpg
این تصویر هم همون صحنه ای هست که رز و سیبل در اتاق کوچکی گیر کردند و پیرامید هد با شمشیرش یا کارد بزرگش در رو سوراخ میکنه.در تصویری که از نمای داخل نشون داده میشه شکل سوراخ با نمای بیرونی در فرق داره!!!در اصل از دو در متفاوت استفاده کردند بهمین دلیل شکل شکاف ایجاد شده تفاوت داره!

11.jpg
-----------------------
بازم هم گاف وجود داره ولی خب فکر میکنم کافی باشه.
الانم دارم رو بحث نماد های فیلم سایلنت هیل و نکات فیلم کار میکنم که بزودی تکمیل میشه و تقدیم دوستان میکنم.
 

msbazicenter

کاربر سایت
Sep 19, 2008
3,690
نام
مرام آدم مهمِ نه اسمش
سلام
خب مسعود جان اشکال نداره هنوز ده دوازده تا گاف دیگه هست بگرد اونها رو پیدا کن.
مشکل من اینه که انقدر تو بازی یا فیلم غرق میشم که گاهی 48ساعت طول می‌کشه ریکاوری بشم:-s
 

100.000

کاربر سایت
Aug 30, 2013
27
این گاف ها خیلی جالب بود.
راستی من به شریل رای دادم. واقعا دلم براش سوخت. طفلکی.
خب من الان دارم شماره 2 رو بازی می کنم اینی هم که انقدر سریع پیش میرم برای اینه که با راهنما میرم. بیشتر میخوام با داستان بازی ارتباط برقرار کنم تا از گیم پلی بازی لذت ببرم.
الان تو اپارتمان هستم. یه سوال
چرا تو این بازی این همه به نشون دادن کثافت اصرار میشه در حالیکه از نشون دادن مستقیم خشونت و خونریزی اجتناب میشه؟
حتی میشه رنگ خون رو سبز کرد.
 

msbazicenter

کاربر سایت
Sep 19, 2008
3,690
نام
مرام آدم مهمِ نه اسمش
سلام
راستی من به شریل رای دادم. واقعا دلم براش سوخت. طفلکی.
موافقم.
برای من هم جالب هم بود که تا ارسال این پست کلودیا و حتی وینسنت رای آورده بودند اما شریل نه.
خب من الان دارم شماره 2 رو بازی می کنم اینی هم که انقدر سریع پیش میرم برای اینه که با راهنما میرم. بیشتر میخوام با داستان بازی ارتباط برقرار کنم تا از گیم پلی بازی لذت ببرم.
الان تو اپارتمان هستم.
بنده الان متوجه منظورتون نشدم. منظورتون کدوم یکی از گزینه های زیره::-/
1) می‌خوای برای لذت بردن از گیم‌پلی بازی با داستان ارتباط برقرار کنی.
2) ارتباط برقرار کردن با داستان بازی نسبت به لذت بردن از بازی برات مهم‌تره
در هر صورت استفاده از راهنما جرم محسوب نمیشه. خیلی از ماها هم استفاده کردیم. فقط پیشنهاد می‌کنم این زمانی رو که با استفاده از راهنما ذخیره‌ می‌کنی، به بازی‌کردن‌های چندباره و دیدن پایان‌های مختلف اختصاص بدی.
یه سوال
چرا تو این بازی این همه به نشون دادن کثافت اصرار میشه در حالیکه از نشون دادن مستقیم خشونت و خونریزی اجتناب میشه؟
حتی میشه رنگ خون رو سبز کرد.
این هم از اون سوالاتی هست که کلی درباره‌ش گفته شده. البته اینکه همون اول بازی بهت هشدار میدن که تو بازی صحنه‌های خشونت‌بار وجود داره (این موضوع رو هم به موضوع تغییر رنگ خون اضافه کن)

1_18_45_11.jpg

و حتی اجازه میدن رنگ خون رو تغییر بدی، هم نشونه‌ی احترام به مخاطب در فرهنگ ژاپنه (ژاپنی‌ها فرهنگ‌سامورایی پشت‌شونه پس از خون نمی‌ترسن. این برمی گرده به سبک ترس ژاپنی. ) و هم بی‌ربط به اون داستان بازی با ذهن مخاطب نیست.

اتفاقاً به نکته ی جالبی (البته شاید ناخواسته:d ) اشاره کردی. ممنون
خب به نظر بنده نشون‌دادن صحنه‌های کثیف و رقت‌انگیز (احتمالاً سکانس‌های روبرو شدن‌ِ جیمز با ادی یا اون سیفون گرفته منظورت بوده) هم جزیی از زندگیه. کاری که سازندگان کردن یه جورایی استفاده کردن از تمامی عنصر‌های زندگی در ساخت بازیه. یعنی تیم سایلنت از کلیت زندگی صحبت کرده. زندگی همیشه همه‌چیش آروم نیست ما هم همیشه خوشحال و خوشبخت نیستیم.
اون سکانس‌ها حتی می‌تونه اشاره به وضعیت مری داشته باشه. ممکنه در اون اواخر که بیماریش شدت گرفته‌بوده حتی نمی تونسته خودش نگه داره یا حتی توانایی رفتن به توالت رو نداشته.
اما نکته هایی که تو بحث نشون دادن خون هست اینه که ممکنه تو بازی صحنه‌هایی مثل اونچه که تو بازی‌هایی نظیر Manhunt‌ دیده میشه رو نبینیم ولی به اندازه خودش خشونت و خون نشون داده میشه. اصلاً ابتدای بازی با این جمله‌ست.

1_18_45_26.jpg

نکته‌ی دیگه اینه که با انتخاب رنگ خون، سازندگان به ماها میگن خودتون انتخاب کردید. یه جورایی نهیب می‌زنند «خودتون رو در هاله‌ای از قداست نبینید»
مثل اون جمله‌ای که ادی قبل از مبارزه با جیمز بهش میگه: «برای من مقدس‌بازی درنیاز جیمز، این شهر تو رو هم فراخونده» در واقع ماها هر کدوم به سایلنت هیل فراخونده شدیم تا خودمون رو در آینه‌ی شخصیت‌های بازی ببینیم و قضاوت کنیم اما در مورد خودمون! نه درباره‌ی شخصیت بازی. این فراخوانی هم توسط خودمون انجام شده.
خودت!خودت!خودت! رنگ قرمز رو برای خون انتخاب کردی در حالیکه می تونست بنفش یا حتی سبز باشه!
 
آخرین ویرایش:

100.000

کاربر سایت
Aug 30, 2013
27
اقا احمد راست گفت اقامسعود.
اسم تون رو درست گفتم دیگه؟
یه حرف می زنیم جوری شرمنده میکنی که ادم واقعا شرمنده میشه
به هر حال گزینه مد نظر من 2 بود. به چه شماره ای باید اس ام اس کنیم؟جایزه هم داره؟ شوخی
فعلا دارم یکبار تموم می کنم تا داستان دستم بیاد.
 

msbazicenter

کاربر سایت
Sep 19, 2008
3,690
نام
مرام آدم مهمِ نه اسمش
سلام
اقا احمد راست گفت اقامسعود.
اسم تون رو درست گفتم دیگه؟
یه حرف می زنیم جوری شرمنده میکنی که ادم واقعا شرمنده میشه
شرمنده‌مون نکن.:d
به هر حال گزینه مد نظر من 2 بود. به چه شماره ای باید اس ام اس کنیم؟جایزه هم داره؟ شوخی
به شماره‌ی خودت پیامک کن. جایزه‌ش هم با خودت.:d جدی!
======================================================
الانم دارم رو بحث نماد های فیلم سایلنت هیل و نکات فیلم کار میکنم که بزودی تکمیل میشه و تقدیم دوستان میکنم.
احمد‌جان من دارم یه خلاصه داستان از فیلم تهیه می کنم. اگه اجازه بدی اول اون خلاصه رو قرار بدم تا دوستانی که فیلم رو ندیدن یا دیدن و یادشون نیست اول تو جریان قرار بگیرند.
ممنون
 

Silent Dream

In madness you dwell
کاربر سایت
Jan 3, 2010
1,831
یکی از نویسنده هایی که تیم سایلنت از آثارش برای ساخت سایلنت هیل تاثیر گرفتند نویسنده ای هست به اسم کوبو آبه. در LM در موردش نوشته "داستان های آبه انتزاعی و فضایی پوچ دارند و میشود از آنها تفاسیری گوناگونی برداشت کرد." از آثار آبه میشه به box man (که در LM از اون به عنوان شاهکار کوبو آبه یاد شده) "زن در ریگ روان", "چهرهٔ دیگری" , "نقشه تباه‌شده" و "تجاوز قانونی" اشاره کرد. آبه در مورد box man میگه: باکس من هرچند خواسته منتقدان را برآورده میسازد; ولی درک آن به این سادگی ها نیست! و در مورد سه داستان "زن در ریگ روان", "چهرهٔ دیگری" , "نقشه تباه‌شده" گفته:" این سه اثر را نوعی تریلوژی میدانم...موضوع این داستان ها درباره کسانی است که از شهر می گریزند و به دنبال کسی هستند که خود نیز در حال فرار است. وجه اشتراک هر سه داستان شهر است. شهر در این داستان ها محلی است که مردم برای نخستین بار با بیگانه ها آشنا میشوند; البته بیگانه ای که به نظرم دشمن نیست." کتاب "تجاوز قانونی" مجموعه ای از 6 داستان کوتاه هست: 1-سگ 2- تجاوز قانونی 3- جنایت آقای اس. کارما 4- مرگ نامربوط 5- فرستاده ویژه 6- سرباز خیالی.
برای مثال
داستان تجاوز قانونی در مورد مردی هست که یه شب خانواده ای وارد خونش میشند و شروع به زندگی در خونه اون مرد و زور گویی کردن و اعمال قانون میکنند و توجیه شون برای این کار این هست که دارند این کارها با رای اکثریت انجام میدند...
داستان جنایت آقای اس. کارما در مورد مردی هست که در سینه اش احساس خلاء میکنه. اول فکر میکنه که به خاطر گرسنگی همچین حالتی بهش دست داده, اما با خوردن غذا هم اون حس از بین نمیره. برمیگرده خونه تا برای ثبت نام آماده بشه. دختر جوانی بهش یه فیش میده و ازش میخواد مشخصاتش رو وارد کنه اما مرد به فکر فرو میره و متوجه میشه که اسمش رو هم یادش نمیاد. شناسانامه و کارت بازرگانی هم همراهش نیست. یادش میاد که پدرش براش یه نامه نوشته بود و اون هم نامه رو لای دفتر ملاقاتهاش گذاشته, سریع دفتر رو باز میکنه اما با کمال تعجب میبینه که نام و آدرس گیرنده از روی پاکت نامه پاک شده...
 

msbazicenter

کاربر سایت
Sep 19, 2008
3,690
نام
مرام آدم مهمِ نه اسمش
سلام
نمی‌دونم چرا و نمی‌دونم ربطی داره یا نه اما ناخودآگاه از داستان جنایت آقا اس. کارما یاد شماره 2 افتادم.
اگه پایان Maria‌ رو بگیرید نامه‌ی مری تو شروع مجدد بازی پاک میشه.

 

graywolf

کاربر سایت
Jun 1, 2007
1,180
نام
احمد
احمد‌جان من دارم یه خلاصه داستان از فیلم تهیه می کنم. اگه اجازه بدی اول اون خلاصه رو قرار بدم تا دوستانی که فیلم رو ندیدن یا دیدن و یادشون نیست اول تو جریان قرار بگیرند.
ممنون
خیلی خوب هم بحث تکمیل تر میشه و هم جامع تر بشدت استقبال میشه.
همچنین نوشتن نکات و تصاویر بدلیل مسافرتم کمی طول میکشه و شخصا نمیتونم با گوشی متنهای زیاد و عکس بزارم.
هرچند در تاپیک هستم.

Silent Dream
یکی از نویسنده هایی که تیم سایلنت از آثارش برای ساخت سایلنت هیل تاثیر گرفتند نویسنده ای هست به اسم کوبو آبه. در LM در موردش نوشته "داستان های آبه انتزاعی و فضایی پوچ دارند و میشود از آنها تفاسیری گوناگونی برداشت کرد." از آثار آبه میشه به box man (که در LM از اون به عنوان شاهکار کوبو آبه یاد شده) "زن در ریگ روان", "چهرهٔ دیگری" , "نقشه تباه‌شده" و "تجاوز قانونی" اشاره کرد. آبه در مورد box man میگه: باکس من هرچند خواسته منتقدان را برآورده میسازد; ولی درک آن به این سادگی ها نیست! و در مورد سه داستان "زن در ریگ روان", "چهرهٔ دیگری" , "نقشه تباه‌شده" گفته:" این سه اثر را نوعی تریلوژی میدانم...موضوع این داستان ها درباره کسانی است که از شهر می گریزند و به دنبال کسی هستند که خود نیز در حال فرار است. وجه اشتراک هر سه داستان شهر است. شهر در این داستان ها محلی است که مردم برای نخستین بار با بیگانه ها آشنا میشوند; البته بیگانه ای که به نظرم دشمن نیست." کتاب "تجاوز قانونی" مجموعه ای از 6 داستان کوتاه هست: 1-سگ 2- تجاوز قانونی 3- جنایت آقای اس. کارما 4- مرگ نامربوط 5- فرستاده ویژه 6- سرباز خیالی.
برای مثال
داستان تجاوز قانونی در مورد مردی هست که یه شب خانواده ای وارد خونش میشند و شروع به زندگی در خونه اون مرد و زور گویی کردن و اعمال قانون میکنند و توجیه شون برای این کار این هست که دارند این کارها با رای اکثریت انجام میدند...
داستان جنایت آقای اس. کارما در مورد مردی هست که در سینه اش احساس خلاء میکنه. اول فکر میکنه که به خاطر گرسنگی همچین حالتی بهش دست داده, اما با خوردن غذا هم اون حس از بین نمیره. برمیگرده خونه تا برای ثبت نام آماده بشه. دختر جوانی بهش یه فیش میده و ازش میخواد مشخصاتش رو وارد کنه اما مرد به فکر فرو میره و متوجه میشه که اسمش رو هم یادش نمیاد. شناسانامه و کارت بازرگانی هم همراهش نیست. یادش میاد که پدرش براش یه نامه نوشته بود و اون هم نامه رو لای دفتر ملاقاتهاش گذاشته, سریع دفتر رو باز میکنه اما با کمال تعجب میبینه که نام و آدرس گیرنده از روی پاکت نامه پاک شده...
مرسی از طلاعت خوبت
امیر جان کتاب ش تو نت یا و کتابفروشی ها موجوده؟البته تر جمه فارسی
یادمه کتاب مسخ کافکا و 8 سال پیشتا وسطاش بزور خوندم ولی خیلی سنگین بود؛
 

Silent Dream

In madness you dwell
کاربر سایت
Jan 3, 2010
1,831
مرسی از طلاعت خوبت
امیر جان کتاب ش تو نت یا و کتابفروشی ها موجوده؟البته تر جمه فارسی
یادمه کتاب مسخ کافکا و 8 سال پیشتا وسطاش بزور خوندم ولی خیلی سنگین بود؛
قربانت:bighug:
تا اونجایی که من میدونم فقط دو کتاب از آثار ایشون ترجمه شده یکی "زن در ریگ روان" و دیگری هم "تجاوز قانونی".(توی نت برای دانلود هست) از رمان زن در ریگ روان هم یک فیلم به کارگردانی هیروشی تشیگاهارا ساخته شده.
گفتی کافکا, کوبو آبه به کافکا ژاپن هم معروفه!:d
 

still life

کاربر سایت
Apr 2, 2010
70
با سلام خدمت دوستان عزیز

نمی‌دونم سوالم رو باید اینجا مطرح کنم یانه، اما چون سوالم قدیمی هست گفتم اینجا بهتر دوستان می‌تونن کمک کنن.

به هزار مصیبت سایلنت هیل شماره ۴ رو برای کامپیوتر پیدا کردم اما متاسفانه بعد از نصب پیغام میده "the game is not properly installed" در صورتی که بازی کامل نصب شده!

احتمالا مشکل برمی‌گرده به قدیمی بودن این بازی و ویندوز ۷.

کسی از دوستان راه حلی به ذهنش نمی‌رسه؟

در ضمن گزینه سازگاری با ویندوز ایکس پی رو هم امتحان کردم جواب نداد.

ممنون میشم اگر راهنمایی کنید.
 

horror_08

کاربر سایت
Aug 22, 2007
2,414
نام
Ashkan
با سلام خدمت دوستان عزیز

نمی‌دونم سوالم رو باید اینجا مطرح کنم یانه، اما چون سوالم قدیمی هست گفتم اینجا بهتر دوستان می‌تونن کمک کنن.

به هزار مصیبت سایلنت هیل شماره ۴ رو برای کامپیوتر پیدا کردم اما متاسفانه بعد از نصب پیغام میده "the game is not properly installed" در صورتی که بازی کامل نصب شده!

احتمالا مشکل برمی‌گرده به قدیمی بودن این بازی و ویندوز ۷.

کسی از دوستان راه حلی به ذهنش نمی‌رسه؟

در ضمن گزینه سازگاری با ویندوز ایکس پی رو هم امتحان کردم جواب نداد.

ممنون میشم اگر راهنمایی کنید.
سلام دوست عزیز .
این پست رو مطالعه کنید .
 

کاربرانی که این قسمت را مشاهده می‌کنند

Top
رمز عبور خود را فراموش کرده اید؟
or ثبت‌نام سریع از طریق سرویس‌های زیر