بحث و تبادل نظر در مورد سری Silent Hill (خلاصه داستان در پست اول)

انتخاب شما برای شخصیت محوری داستان برای قسمت بعد؟


  • مجموع رای دهنده‌ها
    129

Silent Dream

In madness you dwell
کاربر سایت
Jan 3, 2010
1,831

d.png

خلاصه‌ی داستان سری بازیهای سایلنت هیل
مقدمه:

«Silent Hill» نامی برای یک بازی رایانه‌ای است که در سال 1999 و توسط شرکت Konami برای کنسول PS1 عرضه شد. از همان ابتدا مشخص بود که این نام، پتانسیل تبدیل شدن به یک فرانچایز بزرگ را دارد. داستانی فوق‌العاده غنی، مبهم و عمیق در ژانری به نسبت نوپا. همین غنی و مبهم بودن داستان، Konami را وادار ساخت تا در کتاب راهنمای قسمت سوم بازی (Silent Hill 3 Official Complete Guide) بخشی را با نام Lost Memories قرار بدهد. اما همین عنصر داستان،‌تبدیل به تیغی دو دم شد؛ از یک سو یکی از اصلی‌ترین دلایل علاقه‌ی دیوانه‌وار طرفدارانش و از سوی دیگر، پاشنه آشیل عنوان در جذب مخاطبان جدید. شماره‌ی 2 بازی در سال 2001، شماره 3 در سال 2003 ، شماره‌ی 4 در سال 2004 ، Silent Hill: Homecoming در سال 2008 عرضه شدند. اما از لحاظ خط داستانی، شماره‌های 2 و 4 و Homecoming (به نوعی) مجزا بودند و فقط شماره 3 در ادامه‌ی شماره اول عرضه شد. در متن حاضر سعی شده است خلاصه‌ای کوتاه از شماره‌های منتشر شده ارائه شود تا عزیزانی که تازه به جمع ساکنان سایلنت هیل می‌پیوندند، بتوانند راحت‌تر با این عنوان رابطه بر قرار کنند. لازم به یادآوری است که این متن به معنی واقعی کلمه، اسپویلر است.

داستان کامل و تحلیل سایلنت هیل 1 به صورت ویدیویی

163949 163950

داستان سایلت هیل 1 را به صورت ویدیویی در یوتوب مشاهده کنید​

داستان کامل و تحلیل سایلنت هیل 2 به صورت ویدیویی

163952 172258

داستان سایلت هیل 2 را به صورت ویدیویی در یوتوب مشاهده کنید​
every.png
نویسنده ای به نام Harry Mason و همسرش در حین عبور از یک جاده، نوزادی را یافته و نام او را شریل می‌گذارند. چهار سال بعد همسر هری فوت می‌کند. سه سال پس از فوت همسرش، هری بنا به دلایلی تصمیم می‌گیرد با شریل به شهری که وی را در نزدیکی آن یافته بودند سفر کند. شب هنگام، در جاده‌ی کنار شهر، پلیسی موتورسوار از کنار آنها عبور کرده و توجه هری را جلب می کند. اندکی جلوتر، هری متوجه موتور پلیسی میشود که بدون سرنشین در کنار جاده افتاده در همین حین، در روبروی خود دختری را وسط جاده می‌بیند. برای اجتناب از تصادف با او، دیوانه‌وار فرمان را می چرخاند. اما ماشین منحرف شده و به دره‌ی کناری سقوط می‌کند. هری پس از به هوش آمدن، متوجه غیبت شریل می‌شود. در حین جستجو، شبح شریل را می‌بیند و به دنبال او می‌دود. در انتهای معبری تنگ، ناگهان همه‌چیز در تاریکی فرو می‌رود و چهره آنجا تغییر می‌کند. هری مصمم ادامه ‌می‌دهد اما در اثر حمله‌ی چند موجود هیولا مانند به حالت مرگ روی زمین می‌افتد.
وقتی هری بعد از آن حادثه در کافه ای بیدار می‌شود، با همان پلیس روبرو می‌شود. آنها با هم از اتفاقات عجیب شهر و حالت غیرعادی آن سخن می‌گویند. پلیس Cybil Bennet‌ نام دارد و به هری در یافتن شریل کمک می‌کند. حالت عادی شهر اینگونه است: خالی از سکنه، فرو رفته در مه، محصور شده توسط دره‌های عمیق و پر از هیولا. اما در حالت غیر عادی به تمامی این موارد تاریکی مطلق تکه گوشت های آویزان از در و دیوار سکوتی مرگبارتر هم اضافه میشود . هری در جستجوی شریل به مکان‌های زیادی از شهر مراجعه می‌کند: مدرسه، کلیسا، بیمارستان، فاضلاب، پارک تفریحی و در بعضی از آنها با شخصیت‌هایی آشنا می‌شود. با پیرزن عجیبی به نام Dahlia Gillespie در کلیسا، دکتر Michael Kaufmann و پرستاری به نام Lisa Garland در بیمارستان. همچنین مرتب شبح دختری را می‌بیند که باعث تصادف او شده بود به نام Alessa. دالیا اطلاعات زیادی درباره‌ی هری و شهر دارد دکتر کافمن و لیزا هم هر کدام مطالب جدیدی به اطلاعات هری اضافه میکنند. در طول بازی اطلاعات زیادی از شهر به دست می‌آوریم خواه از لابلای روزنامه‌های باطله و کتاب‌ها و خواه از این شخصیت‌ها. شهر مکانی نفرین شده بوده و در سال‌های جنگ‌های داخلی، اعدام‌های زیادی در زندان آن صورت گرفته است. شهر قدمت زیادی دارد و قرن‌ها قبل، بومیان ساکن آنجا بودند. از همان زمان، آیینی شیطانی در شهر رواج داشته است. در سده‌های اخیر، پس از سکونت مهاجران در شهر، تلفیقی از آیین باستانی شهر با آیین‌های مهاجران پدید می‌آید که با نام The Order شناخته می‌شود. پیروان و سردمداران این فرقه اعتقادات عجیب و خطرناکی‌ دارند. این فرقه به سه شاخه‌ی اصلی تقسیم می‌شود که یکی از آنها «مادر مقدس» می‌باشد. در راس این شاخه دالیا قرار دارد که آلسا دختر وی است. این فرقه به خدایی اعتقاد دارد که باید در روی زمین متولد شده سپس بهشت موعود فرقه را بنا کند. بر اساس مدارک به دست آمده، این خدا یک بار متولد شده و مرده است و حال باید برای بار دوم متولد یا فراخوانده شود. دالیا متوجه می‌شود که مشخصات دختر وی، آلسا، با مشخصات مادر خدا که در متون قدیمی پیش‌بینی شده هم‌خوانی دارد پس او را تربیت می‌کند تا مراسم تولد را انجام دهد. در این مراسم، باید مادر خدا سوزانده شود. مراسم در سن 7 سالگی آلسا انجام می‌شود و بدن کباب شده‌ی وی را به بیمارستان انتقال می‌دهند. اما او ناقص است. آلسا در نهایت درد و رنج، قسمتی از روح خودش را به صورت یک نوزاد از شهر بیرون می‌فرستد و با استفاده از قدرت ذهن خود، شهر را به جهنمی بی‌بدیل تبدیل می‌کند. دالیا برای اتمام نقشه خود، توسط خود آلسا، شریل را فرا می‌خواند تا روح مادر خدا تکمیل شود. در این بین دکتر کافمن مسئول امور پزشکی آلساست.
آلسا در برابر دالیا مقاومت می‌کند اما دالیا با فریب هری، خود را به آلسا می‌رساند و مراسم را مجدداً انجام می‌دهد اما در همین حین هری سر می‌رسد. روح شریل به آلسا می‌پیوندد تا مادر خدا کامل گردد. دکتر کافمن به قصد نابودی این روح، دارویی را به سمت وی پرتاب می‌کند اما اینکار باعث می‌شود خدا (در شماره‌ی اول این خدا با نام «سامایل» معرفی می گردد) متولد شود. در اولین اقدام، سامایل، دالیا را آتش می‌زند. اما هری با سامایل می‌جنگد و او را شکست می‌دهد. پس از نابودی سامایل، مادر خدا ظاهر می‌شود و نوزادی را به هری می‌دهد سپس، راه فرار از آن مهلکه را به او نشان می‌دهد.
هری نوزاد را از شهر دور کرده و در جایی به طور ناشناس او را بزرگ می‌کند. نام این نوزاد را Heather می‌گذارد. هدر کودکی عادی نبود و گاها ، رفتارهای عجیبی از خود بروز می‌داد.
17 سال پس از این ماجرا، دختر نفر دوم فرقه، یعنی «Claudia Wolf» تصمیم می‌گیرد آن نوزاد را پیدا کند تا مراسم دوباره به جریان بیفتد. با کمک کشیش دیگری به نام «Vincent»، کاراگاهی به نام «Douglas Cartland» را استخدام می‌کند تا این کودک را پیدا کند. داگلاس هدر را پیدا می‌کند اما از نیت اصلی کارفرمایان خود اطلاع ندارد. روزی که هدر به مرکز خرید شهر رفته‌بود،‌ داگلاس را در مقابل خود می‌بیند. هدر بی خبر از همه‌جا به خیال اینکه داگلاس یک مزاحم است، می‌گریزد ولی داگلاس قبلاً محل او را به کلودیا و وینسنت اطلاع داده‌است. هدر به سمت خانه و نزد هری حرکت می‌کند اما اطراف او پر از هیولاهایی هولناک شده است. در اینجا برای اولین بار، کلودیا را ملاقات می‌کند. کلودیا درتلاش است تا هدر چیزی را به یاد بیاورد. هدر پس از گذشتن از مرکز خرید و ایستگاه مترو، درساختمانی نیمه‌کاره در نزدیکی محل سکونت خود با وینسنت روبرو می‌شود.
هدر به آپارتمان خود می‌رسد اما درآنجا پدرش، هری را غرق در خون و بی‌جان می‌یابد. او کلودیا را در پشت‌بام می‌بیند و او را مسئول قتل پدرش می داند. هدر قصد انتقام دارد اما کلودیا به سایلنت هیل می‌رود. هدر به همراه داگلاس (که کمابیش به واقعیت پی برده است) به سمت سایلنت هیل حرکت می‌کند.
هدر تقریباً گذشته‌ی خود را به یاد آورده است؛ او همان روح واحد آلسا و شریل است که توسط مادر خدا به هری سپرده شد. پس از حلول روح آلسا و شریل، جنین خدا هم وارد بدن او شده است اما تحت تاثیر فراموشی هدر، عقیم مانده و برای بارور شدن، نیاز دارد تا آتش خشم و نفرت در درون هدر شعله‌ور شود. کلودیا در تمام طول داستان سعی بر این دارد تا همین میراث آلسا را بیدار کند و برای همین منظور، هری را می‌کشد تا او را از سر راه بردارد. در این میان، وینسنت که منافع خود را با تولد خدا در خطر می‌بیند، سعی می‌کند توسط هدر، کلودیا و عقایدش را نابود کند.
پس از رسیدن به شهر، هدر به بیمارستان می‌رود. او با راهنمایی‌های علنی یا مخفیانه‌ی وینسنت،‌ پدر کلودیا یعنی «لئونارد» را که در بیمارستان زندانی شده می‌کشد تا متاترون را به دست آورد. متاترون، نماد خیر و روشنی و در مقابل سامایل است و وینسنت تصور میکند متاترون میتواند در مبارزه با کلادیا به هدر کمک کند. در ادامه،‌هدر به کلیسای فرقه می‌رسد. کلودیا، وینسنت را ، که به زعم او خیانت کرده‌است، می‌کشد. هری مقداری از داروی دکتر کافمن را به شکل یه قرص به هدر داده بود. هدر آن قرص را می‌بلعد و در نتیجه، جنین خدا را بالا می‌آورد. کلودیا جنین را می‌بلعد و آنرا به شکل ناقص بارور می‌کند. در نهایت کلودیا به دست خدای متولد شده نابود می‌شود و هدر هم وی را می‌کشد. تا بار دیگر تفکرات منحرف فرقه برای به وجود آوردن خدا عقیم بماند.

آنچه که شما در بالا مطالعه کردید تنها بخشی از شهر و اتفاقات رخ داده در آن است در شماره های دوم و چهارم و پنجم از بازی بخشی دیگر از توانایی های شهر حضور پر رنگی دارد و آن هم قضاوت و مجازات است ، شهر به خاطر اتفاقاتی که به خود دیده است دارای قدرتهایی خاص است یکی از این قدرتها فراخواندن افراد است در شماره های دوم و پنجم ما شاهد حضور افرادی در شهر هستیم که به نوعی گناهکارند و شهر برای قضاوت در مورد آن ها ، دعوتشان کرده است .
جیمز ساندرلند مردی که زن مریضش را کشته است و همینطور الکس شفرد که باعث مرگ برادر کوچکتر خود شده است با پا گذاشتن به شهر اماده پاسخگویی به اشتباهاتی میشوند که سعی در فراموش کردن آن ها داشته اند ، صد البته که نوع بازجویی و قضاوت در این شهر مرموز نیز متفاوت است به جای حضور قاضی و هیئت منصفه و دادگاه ، تمام اتفاقات پیرامون شخصیت ها به نوعی اشتباه شخصیت را گوشزد میکنند از موجوداتی که با آنها مبارزه می‌کنید گرفته تا افراد سرگردان دیگری در شهر که خود گناهکارند .گو اینکه این خاصیت شهر در تمامی شماره ها وجود دارد ولی در شماره های مذکور از فرع به اصل بدل شده و محوریت بازی بر عمل انجام گرفته توسط شخصیت اصلی قرار دارد و بحث فرقه ، آلسا و غیره کمتر پرداخته شده است .
در این میان شماره ی چهارم بازی اما فضائی اختصاصی داشت در این شماره یکی از دست پرورده های یتیم خانه ی تحت رهبری فرقه به نام والتر سالیوان که پیرو حزب مادر مقدس است قصد متولد کردن خدا توسط مراسمی به نام قربانی کردن 21 نفر را دارد ، والتر که در کودکی توسط خانواده ی خود رها شده است تصور میکرد اتاقی که در آن بدنیا آمده است مادر او و در حقیقت خداست والتر که تصور میکند مادرش به خواب رفته است سعی دارد از طریق مراسم ذکر شده او را بیدار کند ، هر کدام از افرادی که برای قربانی شدن انتخاب شده اند باید دارای مشخصه ای باشد آخرین نفر این لیست که هدایت آن را بازیباز بر عهده دارد و دریافت کننده ی دانش و تکمیل کننده ی مراسم است ، هنری تونزند نام دارد که حال در همان اتاق تولد والتر زندگی میکند و در طول بازی با پی بردن به ماجرا و کمک های جوزف شرایبر که قبل از هنری در آن اتاق زندگی میکرده است قصد دارد جلوی تکمیل این مراسم را بگیرد . در انتها هنری تونزند با مبارزه با موجودی که والتر به وجود می آورد رویای به وجود آوردن خدا را بار دیگر خراب میکند .
علاوه بر شماره های ذکر شده دو بازی Silent Hill: Origins و Silent Hill: Shattered Memories نیز از سری معرفی شده اند که در اولی به زمان سوزانده شدن آلسا توسط دالیا و چگونگی زنده ماندن آلسا پرداخته شده و در دیگری اتفاقات شماره ی اول بعد از سال ها توسط هری بازسازی میشوند، گر چه با پایان کار تیم سازنده ی اصلی بازی که کار ساخت 4 شماره ی اول بازی را بر عهده داشتند این شماره ها به خوبی پرداخته نشده و دارای نواقصی در حیطه‌ی داستانی هستند اما همچنان سری سایلنت هیل دارای یکی از بهترین داستان ها در طول تاریخ بازیهای رایانه ای است.
لازم به ذکر است بر اساس این بازی تاکنون دو فیلم سینمایی نیز ساخته شده که شماره دوم (تا زمان نگارش این مقاله) هنوز اکران نگردیده است. با توجه به نظر مخاطبان، فیلم اول یکی از برترین و موفق‌ترین فیلم های ساخته شده بر اساس یک بازی ویدیویی می‌باشد.
همچنین شرکت کونامی در سال 2006 و به مناسبت اکران فیلم، مجموعه‌ای ویدیویی را بر روی رسانه‌ی UMD برای PSP عرضه نمود که با نام The Silent Hill Experience شناخته شده و شامل دو کمیک The Hunger و Dying Inside ، ترایلر شماره‌های 1 تا 4 بازی و فیلم، مصاحبه با آهنگ‌ساز افسانه‌ای سری به همراه کارگردان فیلم و برخی موسیقی‌های بازی می‌باشد.

دریافت خلاصه به صورت فایل pdf :دانلود
تهیه و تنظیم خلاصه : (msbazicenter)

----------------------------------------------------------------------------------------------------------

مقالات تحلیلی بازی نوشته شده توسط امیر حسین فرحزادی ( Bone Crusher ) :
بازی‌سنتر | مقالات | تاریخچه و داستان بازی ها | تاریخچه و بررسی دقیق سری سایلنت هیل ( بخش اول )
بازی‌سنتر | مقالات | تاریخچه و داستان بازی ها | تاریخچه و بررسی دقیق سری سایلنت هیل ( بخش دوم )
بازی‌سنتر | مقالات | تاریخچه و داستان بازی ها | تاریخچه و بررسی دقیق سری سایلنت هیل ( بخش سوم )
بازی‌سنتر | مقالات | تاریخچه و داستان بازی ها | تاریخچه و بررسی دقیق سری سایلنت هیل ( بخش چهارم )

تاپیک تحلیل بازی نوشته شده توسط محمد مهدی حاجی اسمعیلی ( nemesis ) ( کامل نشده ):
The Lost Memories ---پایه و اساس بازی بزرگ "Silent Hill" -- تحلیلی بزرگ برای این بازی

مقالات مختلف در مورد سری سایلنت هیل:
Silent Hill: Homecoming Plot
Silent Hill: Origins Plot
Silent Hill Shattered Memories Plot
داستان (Silent Hill: Orphan)
شباهت بین Homecoming و Silent Hill 2
تاریخ وقایع Silent Hill و Shepherd's Glen
دانلود Silent Hill 2 - The movie
ترجمه یادداشت های سایلنت هیل 2
ترجمه فارسی دیالوگ های بازی Silent Hill 2: Born from a Wish
سایلنت هیل 4: پرونده قربانیان
ساکنین South Ashfield Heights apartments- قسمت اول - قسمت دوم
یادداشتی کوتاه بر SILENT HILL: HOMECOMING
داستان نسخه اول فیلم سایلنت هیل
Silent Hill: Original Memories
Silent Hill HD Collection Achievements Guide
Little Baroness
جودی میسون
طرح اولیه موتور سایلنت هیل پست 1
طرح اولیه موتور سایلنت هیل پست 2
طرح اولیه موتور سایلنت هیل پست 3
طرح اولیه موتور سایلنت هیل پست 4
خاطرات الکس شپرد
 

Attachments

  • sh1.png
    sh1.png
    56.3 KB · مشاهده: 3,572
  • silenthill1.jpg
    silenthill1.jpg
    55.1 KB · مشاهده: 117
آخرین ویرایش:

Fallen-Angel

کاربر سایت
Feb 18, 2013
1,162
نام
میشا
ولی حداقل از این خوشحالم که هدری که تو ذهن‌مون بود رو با کلیشه‌های هالیوودی به لجن نکشیدن.
==================================================
واقعا چرا فکر می‌کنید خودمون نمی تونیم یه سایلنت هیل بسازیم.
هدر را اگه دلشون بخواد هم نمیتونن خرابش کنن :d اما اینکه چرا ما نتونیم یه سایلنت هیل بسازیم، واقعا واضحه. اولین و مهمترینش، محدویدت های دین اسلام که دین رایج توی ایران هست. همین کافیه که نه تنها نتونیم سایلنت هیل بسازیم، بلکه نتونیم هیچ کاری کنیم :d

مثلاً وقتی سرهرمی جلومون راه میره مخفی نشیم چکار کنیم.
فرار :d

- و در نهایت میرسیم به "کله هرمی", مشهورترین هیولا سری سایلنت هیل که در هوم کامینگ با ظاهری متفاوت حضور دارد. ظاهر کله هرمی در هوم کامینگ, به نسخه فیلم آن شباهت دارد. هر چند این هیولا همان کله هرمی میباشد, اما در این قسمت اسمی متفاوت دارد: The Bogeyman. تفاوتی که میان کله هرمی در هوم کامینگ و در سایلنت هیل 2 وجود دارد این است که هرگز مبارزه ای بین کله هرمی و الکس شپرد اتفاق نمیفتند به علاوه اینکه در واقع خود هیولا نیز قصد آسیب زدن و یا کشتن قهرمان بازی را ندارد.


bfcdon6c486jxe8ecqvi.jpg

البته اینجا یه مطلبی وجود داره که وجود کله هرمی را توجیه میکنه. مگه توی شماره 2 کله هرمی برای عذاب دادن جیمز به خاطر گناهانش توی بازی نبود. اینجا هم برای شکنجه دادن پدر و مادر آلکس توی بازی وجود داشت. اما یه تناقض خیلی مهم وجو داره :d اونم این که کله هرمی تصورات خود جیمز مگه نبود :-/ پس خودش فقط میتونست ببینتش. ولی توی سایلنت هیل 5 اگه کله هرمی برای عذاب دادن پدر و مادر آلکس اونجا بوده باشه، پس چرا آلکس هم میتونسته ببینتش :-/
خب ما قبلاََ در مورد جیمز توضیح دادیم, حالا میتونیم در مورد الکس صحبت کنیم. وی یک مرد عادی میباشد اما به لطف مهارت های دفاعی که در ارتش به او آموزش داده شده است چندان عادی هم نمیباشد. لباس او مانند لباس های ارتشی است اما با حال شباهت های زیادی با لباس جیمز دارد به خصوص در مورد کت. درست است که رنگ هر دو متفاوت است و دکمه های یکی بسته و دیگری باز است اما نمیتوانیم منکر استایل یکسان آنها بشویم, به خصوص در مورد نشانی که بر روی کت الکس وجود دارد...بر روی کت او نیز پرچم آمریکا مشاهده میشود, همچنین 4 جیب دارد, درست همانند جیمز. همچنین چراغ قوه الکس دقیقاََ در همان جیبی است که جیمز چراغ غوه خودش را در آن قرار داده بود.
آقای silent dream اینجا را اشتباه میکنید فکر کنم :d آلکس ارتشی نبودش، بلکه فکر میکرد ارتشیه و اون لباس ها و پلاک هم برای پدر خودش بودش :>
 

Devil-Girl

کاربر سایت
Aug 24, 2012
1,238
امیر جان در مورد ارتشی بودن الکسی می خوام به طور دقیق تر بدونم، آیا الکس واقعا به ارتش رفت یا پدرش بهش آموزشهای نظامی رو داده ؟ چون به نظر یه آدم با مهارت حساب میشه پس میشه در نظر گرفت که آموزشهای نظامی رو دیده ولی آیا این آموزشها توی ارتش بوده واقعا یا توسط پدرش آموزش دیده ؟

توی قسمتهایی از داستان اگر اشتباه نکنم اشاره شد که الکس هیچوقت نمی خواست به ارتش بره و نرفت و این مدتی هم که نبوده توی بیمارستان روانی به سر می برده! ممکنه پیش از رفتن به تیمارستان به ارتش رفته باشه و حداقل چند ماهی رو اونجا سپری کرده باشه ؟ در غیر این صورت این کت ارتشی رو از کجا آورده ؟ جایی اشاره نشده که کت مال پدرشه !!
 

Fallen-Angel

کاربر سایت
Feb 18, 2013
1,162
نام
میشا
امیر جان در مورد ارتشی بودن الکسی می خوام به طور دقیق تر بدونم، آیا الکس واقعا به ارتش رفت یا پدرش بهش آموزشهای نظامی رو داده ؟ چون به نظر یه آدم با مهارت حساب میشه پس میشه در نظر گرفت که آموزشهای نظامی رو دیده ولی آیا این آموزشها توی ارتش بوده واقعا یا توسط پدرش آموزش دیده ؟

توی قسمتهایی از داستان اگر اشتباه نکنم اشاره شد که الکس هیچوقت نمی خواست به ارتش بره و نرفت و این مدتی هم که نبوده توی بیمارستان روانی به سر می برده! ممکنه پیش از رفتن به تیمارستان به ارتش رفته باشه و حداقل چند ماهی رو اونجا سپری کرده باشه ؟ در غیر این صورت این کت ارتشی رو از کجا آورده ؟ جایی اشاره نشده که کت مال پدرشه !!
اونطور که من از بازی فهمیدم، آلکس اصلا ارتشی نبوده و به هیچ وجه هم به ارتش نرفته بوده. اما پدرش خیلی سختگیر بوده و همیشه پسرهاش را با اسم سرباز صدا میزده. بعید هم نیست که پدرشون بهشون آموزش داده باشه چون اگه خاطرتون باشه، پدرش پلیس بوده :d
راجع به کت هم باید بگم، درسته. شما درست میگی، جایی اشاره نشده که کت برا پدر آلکس هستش بلکه نشون داده شد اصلا :d اگه یادتون باشه توی اتاق زیرشیروانی آلکس توی فلش بک هاش میبینه که کت پدرش را برمیداره.

دقت کردین پرچم رو لباس الکس برعکسه؟:-/
:)) وای آره. عجب سوتی ای :|
 

Big Band

کاربر سایت
Jul 25, 2012
2,489
:)) وای آره. عجب سوتی ای :|
قطعا یه معنی ای باید پشتش باشه، چون تمام استودیو های سایلنت هیل ساز اینقدر باهوش هستن که همچین سوتی عظیمی ندن.

- - -ویرایش - - -

http://www.marlowwhite.com/faq/f-why-is-the-flag-patch-reversed.html
Civilians often wonder why the US Army Flag Patch is reversed. The answer is: not all Army Flag Patches are reversed, but only those worn on the right shoulder. The reason has to do with proper display of the flag.
The blue field of stars should always be in the highest position of honor. When viewing the flag on a wall, the highest position of honor is the upper left when displayed horizontally, and at the top (upper left) when displayed vertically. When displayed on a "moving object" like a person or vehicle, the highest position of honor is the front, and not the rear; so the field of blue should be displayed to the front.
The same principle applies to the eagle rank of Colonels (or Navy Captains); the eagles' heads are always worn facing forward when worn on the uniform, as the forward-facing eagle is the position of honor within heraldry.
In application, then, flags are displayed on moving vehicles with the blue-star field always displayed towards the front of the vehicle. In this way, the flag appears to be blowing in the wind as the vehicle travels forward (flags are always attached to their flag poles on the blue field side). If the flag were not reversed on the right hand side of the vehicle, the vehicle might appear to be moving backwards (or "retreating").
The next time you visit an airport, notice that the US-flagged aircraft also have a "reverse" flag painted on the right side of the aircraft.
For flag patches worn on uniforms, the same principle applies: the blue star field always faces towards the front, with the red and white stripes behind. Think of the flag, not as a patch, but as a loose flag attached to the Soldier's arm like a flag pole. As the Soldier moves forward, the red and white stripes will flow to the back.
As the proponent for standardization and authorization of heraldry items within the Department of Defense, the Institute of Heraldry addresses the apparent oddity of the reverse flag patch by stating, "When worn on the right sleeve, it is considered proper to reverse the design so that the union is at the observer's right to suggest that the flag is flying in the breeze as the wearer moves forward."
مثل اینکه اون تیکه ی آبی پرچم باید رو به جلو باشه، اگر رو به عقب باشه نماد شکست هست گویا:D
 
  • Like
Reactions: residen

Fallen-Angel

کاربر سایت
Feb 18, 2013
1,162
نام
میشا
قطعا یه معنی ای باید پشتش باشه، چون تمام استودیو های سایلنت هیل ساز اینقدر باهوش هستن که همچین سوتی عظیمی ندن.

- - -ویرایش - - -

Explained - Why is the Army Flag Patch Reversed?

مثل اینکه اون تیکه ی آبی پرچم باید رو به جلو باشه، اگر رو به عقب باشه نماد شکست هست گویا:D
:-o
چه جالب ولی مثلا میخواسته چی را نشون بده :-/ که آلکس شکست خورده؟ از چی آخه :-/
راستی کجای این متن نوشته نشانه شکسته؟ من زبانم زیاد بد نیست ولی این مطلب را نفهمیدم :d
 

Big Band

کاربر سایت
Jul 25, 2012
2,489
:-o
چه جالب ولی مثلا میخواسته چی را نشون بده :-/ که آلکس شکست خورده؟ از چی آخه :-/
راستی کجای این متن نوشته نشانه شکسته؟ من زبانم زیاد بد نیست ولی این مطلب را نفهمیدم :d
نه، اون پرچم روی لباس الکس درسته، چون اون قسمت آبی باید رو به جلو باشه.
If the flag were not reversed on the right hand side of the vehicle, the vehicle might appear to be moving backwards (or "retreating
عقب نشینی، همون شکسته دیگه به عبارتی:D
 

Silent Dream

In madness you dwell
کاربر سایت
Jan 3, 2010
1,831
البته اینجا یه مطلبی وجود داره که وجود کله هرمی را توجیه میکنه. مگه توی شماره 2 کله هرمی برای عذاب دادن جیمز به خاطر گناهانش توی بازی نبود. اینجا هم برای شکنجه دادن پدر و مادر آلکس توی بازی وجود داشت. اما یه تناقض خیلی مهم وجو داره :d اونم این که کله هرمی تصورات خود جیمز مگه نبود :-/ پس خودش فقط میتونست ببینتش. ولی توی سایلنت هیل 5 اگه کله هرمی برای عذاب دادن پدر و مادر آلکس اونجا بوده باشه، پس چرا آلکس هم میتونسته ببینتش :-/

آقای silent dream اینجا را اشتباه میکنید فکر کنم :d آلکس ارتشی نبودش، بلکه فکر میکرد ارتشیه و اون لباس ها و پلاک هم برای پدر خودش بودش :>

کله هرمی زاده توهمات جیمز هست و به قول LM :
کله هرمی نماینده ای از میل جیمز به مجازات شدن است و در “دنیایی دیگر” که زاده ضمیر ناخودآگاه جیمز است نمایان میشود.

به نظر خودم کسی در شهر سایلنت هیل به خاطر گناهانش مجازات نمیشه...(ممکنه درست باشه, ممکنه نباشه)

اون قسمت هم شما درست میفرمایید, من تنها چیزی که توی مقاله نوشته شده بود رو ترجمه کردم و از اون گذشته در این مقاله به شباهت های این دو بازی اشاره شده و در مورد تحلیل و تفسیر داستان نیست...


امیر جان در مورد ارتشی بودن الکسی می خوام به طور دقیق تر بدونم، آیا الکس واقعا به ارتش رفت یا پدرش بهش آموزشهای نظامی رو داده ؟ چون به نظر یه آدم با مهارت حساب میشه پس میشه در نظر گرفت که آموزشهای نظامی رو دیده ولی آیا این آموزشها توی ارتش بوده واقعا یا توسط پدرش آموزش دیده ؟

توی قسمتهایی از داستان اگر اشتباه نکنم اشاره شد که الکس هیچوقت نمی خواست به ارتش بره و نرفت و این مدتی هم که نبوده توی بیمارستان روانی به سر می برده! ممکنه پیش از رفتن به تیمارستان به ارتش رفته باشه و حداقل چند ماهی رو اونجا سپری کرده باشه ؟ در غیر این صورت این کت ارتشی رو از کجا آورده ؟ جایی اشاره نشده که کت مال پدرشه !!

والا در مورد الکس, توی ویکی اینطور نوشته شده:
Alex was born to Lillian and Adam Shepherd. Due to his father's history as a soldier, Adam taught Alex various combat skills throughout his childhood.
Alex was never really a soldier in the army as believed. For about four years, he has been in a mental institution, instead of a hospital for war injuries.
 
آخرین ویرایش:
  • Like
Reactions: residen

msbazicenter

کاربر سایت
Sep 19, 2008
3,690
نام
مرام آدم مهمِ نه اسمش
سلام
این مقاله رو چند ماه پیش ترجمش رو شروع کرده بودم, این چند روزه که سرم خلوت بود ترجمش رو تموم کردم!:d در مورد شباهت های هوم کامینگ با سایلنت هیل 2 هست...
امیرجان علی بود.:bighug:
یکی از شباهت‌های ماریا و الی هم که نصفه‌نیمه بهش اشاره شد این بود که ماریا در قسمتی از بازی به جیمز کمک می‌کنه به مسیرش ادامه بده.
اما به نظرم مقایسه الی و ماریا چندان منطقی نیست.
8-033.jpg
حرف چراغ فوه ی SH 2 شد، به نظرم اون چراغ روشنی که توی یقه ی لباس مانکن (مری) قرار داره نماد زندگی هست و برداشتن چراغ قوه (گرفتن نور زندگی) از مانکن (که نماد خود مری هست) نماد کشته شدنش توسط جیمز هست.
این هم برداشت جالب و قابل تاملیه.
اما برداشت من اینه که مری در واقع به جیمر چراغی میده تا تاریکیه درون خودش رو جستجو بکنه.
یه سوال فنی: تا حالا کل سایلنت هیل 2 به صورت رمان نوشته شده اینجا؟:D
به صورت رمان خیر. البته تا جاییکه من می‌دونم.
دقت کردین پرچم رو لباس الکس برعکسه؟

خب خیلی هم ایراد نداره. جهت پرچم آمریکا روی لباس نظامیان دلیل داره که از حوصله این تاپیک خارجه.
6783_319.jpg
%D9%86%D8%B8%D8%A7%D9%85%DB%8C.jpg
===========================
پ.ن
اگه هیچ چیزی تو دنیا نتونه من رو از پا دربیاره، این ادیتور سایت آخرش منو میکشه:|


 
آخرین ویرایش:

MOHS4N

کاربر سایت
May 30, 2011
821
نام
محسن
من بدجور رفتم تو نخ دو تا track از Silent Hill : Origins که اولی اسمش Shot Down In Flames هست که تو آلبوم رسمی بازی وجود داره و دومی Illusion In Me هست که تو آلبوم غیر رسمی یا همون complete soundtrackهست که تو هر دوش Mary Elizabeth McGlynn میخونه. یعنی این دو تا آهنگ خداست.... اون Illusion in Me رو داشتم گوش میکردم با صدای بلند یهو خانواده قاطی کردن گفتن چیه این استرس گرفتیم قعطش کن. :) دقیقا همون چیزی که انتظار داشتم تو بازخوردها بگیرم، گرفتم. اصلا آهنگش استرس زاست این Illusion in Me. :)
اگه گوش کردین که مسلما گوش کردین نظراتتنو بگید فیض ببریم.:d
 

کاربرانی که این قسمت را مشاهده می‌کنند

Top
رمز عبور خود را فراموش کرده اید؟
or ثبت‌نام سریع از طریق سرویس‌های زیر