بحث و تبادل نظر در مورد سری Silent Hill (خلاصه داستان در پست اول)

انتخاب شما برای شخصیت محوری داستان برای قسمت بعد؟


  • مجموع رای دهنده‌ها
    129

Silent Dream

In madness you dwell
کاربر سایت
Jan 3, 2010
1,831

d.png

خلاصه‌ی داستان سری بازیهای سایلنت هیل
مقدمه:

«Silent Hill» نامی برای یک بازی رایانه‌ای است که در سال 1999 و توسط شرکت Konami برای کنسول PS1 عرضه شد. از همان ابتدا مشخص بود که این نام، پتانسیل تبدیل شدن به یک فرانچایز بزرگ را دارد. داستانی فوق‌العاده غنی، مبهم و عمیق در ژانری به نسبت نوپا. همین غنی و مبهم بودن داستان، Konami را وادار ساخت تا در کتاب راهنمای قسمت سوم بازی (Silent Hill 3 Official Complete Guide) بخشی را با نام Lost Memories قرار بدهد. اما همین عنصر داستان،‌تبدیل به تیغی دو دم شد؛ از یک سو یکی از اصلی‌ترین دلایل علاقه‌ی دیوانه‌وار طرفدارانش و از سوی دیگر، پاشنه آشیل عنوان در جذب مخاطبان جدید. شماره‌ی 2 بازی در سال 2001، شماره 3 در سال 2003 ، شماره‌ی 4 در سال 2004 ، Silent Hill: Homecoming در سال 2008 عرضه شدند. اما از لحاظ خط داستانی، شماره‌های 2 و 4 و Homecoming (به نوعی) مجزا بودند و فقط شماره 3 در ادامه‌ی شماره اول عرضه شد. در متن حاضر سعی شده است خلاصه‌ای کوتاه از شماره‌های منتشر شده ارائه شود تا عزیزانی که تازه به جمع ساکنان سایلنت هیل می‌پیوندند، بتوانند راحت‌تر با این عنوان رابطه بر قرار کنند. لازم به یادآوری است که این متن به معنی واقعی کلمه، اسپویلر است.

داستان کامل و تحلیل سایلنت هیل 1 به صورت ویدیویی

163949 163950

داستان سایلت هیل 1 را به صورت ویدیویی در یوتوب مشاهده کنید​

داستان کامل و تحلیل سایلنت هیل 2 به صورت ویدیویی

163952 172258

داستان سایلت هیل 2 را به صورت ویدیویی در یوتوب مشاهده کنید​
every.png
نویسنده ای به نام Harry Mason و همسرش در حین عبور از یک جاده، نوزادی را یافته و نام او را شریل می‌گذارند. چهار سال بعد همسر هری فوت می‌کند. سه سال پس از فوت همسرش، هری بنا به دلایلی تصمیم می‌گیرد با شریل به شهری که وی را در نزدیکی آن یافته بودند سفر کند. شب هنگام، در جاده‌ی کنار شهر، پلیسی موتورسوار از کنار آنها عبور کرده و توجه هری را جلب می کند. اندکی جلوتر، هری متوجه موتور پلیسی میشود که بدون سرنشین در کنار جاده افتاده در همین حین، در روبروی خود دختری را وسط جاده می‌بیند. برای اجتناب از تصادف با او، دیوانه‌وار فرمان را می چرخاند. اما ماشین منحرف شده و به دره‌ی کناری سقوط می‌کند. هری پس از به هوش آمدن، متوجه غیبت شریل می‌شود. در حین جستجو، شبح شریل را می‌بیند و به دنبال او می‌دود. در انتهای معبری تنگ، ناگهان همه‌چیز در تاریکی فرو می‌رود و چهره آنجا تغییر می‌کند. هری مصمم ادامه ‌می‌دهد اما در اثر حمله‌ی چند موجود هیولا مانند به حالت مرگ روی زمین می‌افتد.
وقتی هری بعد از آن حادثه در کافه ای بیدار می‌شود، با همان پلیس روبرو می‌شود. آنها با هم از اتفاقات عجیب شهر و حالت غیرعادی آن سخن می‌گویند. پلیس Cybil Bennet‌ نام دارد و به هری در یافتن شریل کمک می‌کند. حالت عادی شهر اینگونه است: خالی از سکنه، فرو رفته در مه، محصور شده توسط دره‌های عمیق و پر از هیولا. اما در حالت غیر عادی به تمامی این موارد تاریکی مطلق تکه گوشت های آویزان از در و دیوار سکوتی مرگبارتر هم اضافه میشود . هری در جستجوی شریل به مکان‌های زیادی از شهر مراجعه می‌کند: مدرسه، کلیسا، بیمارستان، فاضلاب، پارک تفریحی و در بعضی از آنها با شخصیت‌هایی آشنا می‌شود. با پیرزن عجیبی به نام Dahlia Gillespie در کلیسا، دکتر Michael Kaufmann و پرستاری به نام Lisa Garland در بیمارستان. همچنین مرتب شبح دختری را می‌بیند که باعث تصادف او شده بود به نام Alessa. دالیا اطلاعات زیادی درباره‌ی هری و شهر دارد دکتر کافمن و لیزا هم هر کدام مطالب جدیدی به اطلاعات هری اضافه میکنند. در طول بازی اطلاعات زیادی از شهر به دست می‌آوریم خواه از لابلای روزنامه‌های باطله و کتاب‌ها و خواه از این شخصیت‌ها. شهر مکانی نفرین شده بوده و در سال‌های جنگ‌های داخلی، اعدام‌های زیادی در زندان آن صورت گرفته است. شهر قدمت زیادی دارد و قرن‌ها قبل، بومیان ساکن آنجا بودند. از همان زمان، آیینی شیطانی در شهر رواج داشته است. در سده‌های اخیر، پس از سکونت مهاجران در شهر، تلفیقی از آیین باستانی شهر با آیین‌های مهاجران پدید می‌آید که با نام The Order شناخته می‌شود. پیروان و سردمداران این فرقه اعتقادات عجیب و خطرناکی‌ دارند. این فرقه به سه شاخه‌ی اصلی تقسیم می‌شود که یکی از آنها «مادر مقدس» می‌باشد. در راس این شاخه دالیا قرار دارد که آلسا دختر وی است. این فرقه به خدایی اعتقاد دارد که باید در روی زمین متولد شده سپس بهشت موعود فرقه را بنا کند. بر اساس مدارک به دست آمده، این خدا یک بار متولد شده و مرده است و حال باید برای بار دوم متولد یا فراخوانده شود. دالیا متوجه می‌شود که مشخصات دختر وی، آلسا، با مشخصات مادر خدا که در متون قدیمی پیش‌بینی شده هم‌خوانی دارد پس او را تربیت می‌کند تا مراسم تولد را انجام دهد. در این مراسم، باید مادر خدا سوزانده شود. مراسم در سن 7 سالگی آلسا انجام می‌شود و بدن کباب شده‌ی وی را به بیمارستان انتقال می‌دهند. اما او ناقص است. آلسا در نهایت درد و رنج، قسمتی از روح خودش را به صورت یک نوزاد از شهر بیرون می‌فرستد و با استفاده از قدرت ذهن خود، شهر را به جهنمی بی‌بدیل تبدیل می‌کند. دالیا برای اتمام نقشه خود، توسط خود آلسا، شریل را فرا می‌خواند تا روح مادر خدا تکمیل شود. در این بین دکتر کافمن مسئول امور پزشکی آلساست.
آلسا در برابر دالیا مقاومت می‌کند اما دالیا با فریب هری، خود را به آلسا می‌رساند و مراسم را مجدداً انجام می‌دهد اما در همین حین هری سر می‌رسد. روح شریل به آلسا می‌پیوندد تا مادر خدا کامل گردد. دکتر کافمن به قصد نابودی این روح، دارویی را به سمت وی پرتاب می‌کند اما اینکار باعث می‌شود خدا (در شماره‌ی اول این خدا با نام «سامایل» معرفی می گردد) متولد شود. در اولین اقدام، سامایل، دالیا را آتش می‌زند. اما هری با سامایل می‌جنگد و او را شکست می‌دهد. پس از نابودی سامایل، مادر خدا ظاهر می‌شود و نوزادی را به هری می‌دهد سپس، راه فرار از آن مهلکه را به او نشان می‌دهد.
هری نوزاد را از شهر دور کرده و در جایی به طور ناشناس او را بزرگ می‌کند. نام این نوزاد را Heather می‌گذارد. هدر کودکی عادی نبود و گاها ، رفتارهای عجیبی از خود بروز می‌داد.
17 سال پس از این ماجرا، دختر نفر دوم فرقه، یعنی «Claudia Wolf» تصمیم می‌گیرد آن نوزاد را پیدا کند تا مراسم دوباره به جریان بیفتد. با کمک کشیش دیگری به نام «Vincent»، کاراگاهی به نام «Douglas Cartland» را استخدام می‌کند تا این کودک را پیدا کند. داگلاس هدر را پیدا می‌کند اما از نیت اصلی کارفرمایان خود اطلاع ندارد. روزی که هدر به مرکز خرید شهر رفته‌بود،‌ داگلاس را در مقابل خود می‌بیند. هدر بی خبر از همه‌جا به خیال اینکه داگلاس یک مزاحم است، می‌گریزد ولی داگلاس قبلاً محل او را به کلودیا و وینسنت اطلاع داده‌است. هدر به سمت خانه و نزد هری حرکت می‌کند اما اطراف او پر از هیولاهایی هولناک شده است. در اینجا برای اولین بار، کلودیا را ملاقات می‌کند. کلودیا درتلاش است تا هدر چیزی را به یاد بیاورد. هدر پس از گذشتن از مرکز خرید و ایستگاه مترو، درساختمانی نیمه‌کاره در نزدیکی محل سکونت خود با وینسنت روبرو می‌شود.
هدر به آپارتمان خود می‌رسد اما درآنجا پدرش، هری را غرق در خون و بی‌جان می‌یابد. او کلودیا را در پشت‌بام می‌بیند و او را مسئول قتل پدرش می داند. هدر قصد انتقام دارد اما کلودیا به سایلنت هیل می‌رود. هدر به همراه داگلاس (که کمابیش به واقعیت پی برده است) به سمت سایلنت هیل حرکت می‌کند.
هدر تقریباً گذشته‌ی خود را به یاد آورده است؛ او همان روح واحد آلسا و شریل است که توسط مادر خدا به هری سپرده شد. پس از حلول روح آلسا و شریل، جنین خدا هم وارد بدن او شده است اما تحت تاثیر فراموشی هدر، عقیم مانده و برای بارور شدن، نیاز دارد تا آتش خشم و نفرت در درون هدر شعله‌ور شود. کلودیا در تمام طول داستان سعی بر این دارد تا همین میراث آلسا را بیدار کند و برای همین منظور، هری را می‌کشد تا او را از سر راه بردارد. در این میان، وینسنت که منافع خود را با تولد خدا در خطر می‌بیند، سعی می‌کند توسط هدر، کلودیا و عقایدش را نابود کند.
پس از رسیدن به شهر، هدر به بیمارستان می‌رود. او با راهنمایی‌های علنی یا مخفیانه‌ی وینسنت،‌ پدر کلودیا یعنی «لئونارد» را که در بیمارستان زندانی شده می‌کشد تا متاترون را به دست آورد. متاترون، نماد خیر و روشنی و در مقابل سامایل است و وینسنت تصور میکند متاترون میتواند در مبارزه با کلادیا به هدر کمک کند. در ادامه،‌هدر به کلیسای فرقه می‌رسد. کلودیا، وینسنت را ، که به زعم او خیانت کرده‌است، می‌کشد. هری مقداری از داروی دکتر کافمن را به شکل یه قرص به هدر داده بود. هدر آن قرص را می‌بلعد و در نتیجه، جنین خدا را بالا می‌آورد. کلودیا جنین را می‌بلعد و آنرا به شکل ناقص بارور می‌کند. در نهایت کلودیا به دست خدای متولد شده نابود می‌شود و هدر هم وی را می‌کشد. تا بار دیگر تفکرات منحرف فرقه برای به وجود آوردن خدا عقیم بماند.

آنچه که شما در بالا مطالعه کردید تنها بخشی از شهر و اتفاقات رخ داده در آن است در شماره های دوم و چهارم و پنجم از بازی بخشی دیگر از توانایی های شهر حضور پر رنگی دارد و آن هم قضاوت و مجازات است ، شهر به خاطر اتفاقاتی که به خود دیده است دارای قدرتهایی خاص است یکی از این قدرتها فراخواندن افراد است در شماره های دوم و پنجم ما شاهد حضور افرادی در شهر هستیم که به نوعی گناهکارند و شهر برای قضاوت در مورد آن ها ، دعوتشان کرده است .
جیمز ساندرلند مردی که زن مریضش را کشته است و همینطور الکس شفرد که باعث مرگ برادر کوچکتر خود شده است با پا گذاشتن به شهر اماده پاسخگویی به اشتباهاتی میشوند که سعی در فراموش کردن آن ها داشته اند ، صد البته که نوع بازجویی و قضاوت در این شهر مرموز نیز متفاوت است به جای حضور قاضی و هیئت منصفه و دادگاه ، تمام اتفاقات پیرامون شخصیت ها به نوعی اشتباه شخصیت را گوشزد میکنند از موجوداتی که با آنها مبارزه می‌کنید گرفته تا افراد سرگردان دیگری در شهر که خود گناهکارند .گو اینکه این خاصیت شهر در تمامی شماره ها وجود دارد ولی در شماره های مذکور از فرع به اصل بدل شده و محوریت بازی بر عمل انجام گرفته توسط شخصیت اصلی قرار دارد و بحث فرقه ، آلسا و غیره کمتر پرداخته شده است .
در این میان شماره ی چهارم بازی اما فضائی اختصاصی داشت در این شماره یکی از دست پرورده های یتیم خانه ی تحت رهبری فرقه به نام والتر سالیوان که پیرو حزب مادر مقدس است قصد متولد کردن خدا توسط مراسمی به نام قربانی کردن 21 نفر را دارد ، والتر که در کودکی توسط خانواده ی خود رها شده است تصور میکرد اتاقی که در آن بدنیا آمده است مادر او و در حقیقت خداست والتر که تصور میکند مادرش به خواب رفته است سعی دارد از طریق مراسم ذکر شده او را بیدار کند ، هر کدام از افرادی که برای قربانی شدن انتخاب شده اند باید دارای مشخصه ای باشد آخرین نفر این لیست که هدایت آن را بازیباز بر عهده دارد و دریافت کننده ی دانش و تکمیل کننده ی مراسم است ، هنری تونزند نام دارد که حال در همان اتاق تولد والتر زندگی میکند و در طول بازی با پی بردن به ماجرا و کمک های جوزف شرایبر که قبل از هنری در آن اتاق زندگی میکرده است قصد دارد جلوی تکمیل این مراسم را بگیرد . در انتها هنری تونزند با مبارزه با موجودی که والتر به وجود می آورد رویای به وجود آوردن خدا را بار دیگر خراب میکند .
علاوه بر شماره های ذکر شده دو بازی Silent Hill: Origins و Silent Hill: Shattered Memories نیز از سری معرفی شده اند که در اولی به زمان سوزانده شدن آلسا توسط دالیا و چگونگی زنده ماندن آلسا پرداخته شده و در دیگری اتفاقات شماره ی اول بعد از سال ها توسط هری بازسازی میشوند، گر چه با پایان کار تیم سازنده ی اصلی بازی که کار ساخت 4 شماره ی اول بازی را بر عهده داشتند این شماره ها به خوبی پرداخته نشده و دارای نواقصی در حیطه‌ی داستانی هستند اما همچنان سری سایلنت هیل دارای یکی از بهترین داستان ها در طول تاریخ بازیهای رایانه ای است.
لازم به ذکر است بر اساس این بازی تاکنون دو فیلم سینمایی نیز ساخته شده که شماره دوم (تا زمان نگارش این مقاله) هنوز اکران نگردیده است. با توجه به نظر مخاطبان، فیلم اول یکی از برترین و موفق‌ترین فیلم های ساخته شده بر اساس یک بازی ویدیویی می‌باشد.
همچنین شرکت کونامی در سال 2006 و به مناسبت اکران فیلم، مجموعه‌ای ویدیویی را بر روی رسانه‌ی UMD برای PSP عرضه نمود که با نام The Silent Hill Experience شناخته شده و شامل دو کمیک The Hunger و Dying Inside ، ترایلر شماره‌های 1 تا 4 بازی و فیلم، مصاحبه با آهنگ‌ساز افسانه‌ای سری به همراه کارگردان فیلم و برخی موسیقی‌های بازی می‌باشد.

دریافت خلاصه به صورت فایل pdf :دانلود
تهیه و تنظیم خلاصه : (msbazicenter)

----------------------------------------------------------------------------------------------------------

مقالات تحلیلی بازی نوشته شده توسط امیر حسین فرحزادی ( Bone Crusher ) :
بازی‌سنتر | مقالات | تاریخچه و داستان بازی ها | تاریخچه و بررسی دقیق سری سایلنت هیل ( بخش اول )
بازی‌سنتر | مقالات | تاریخچه و داستان بازی ها | تاریخچه و بررسی دقیق سری سایلنت هیل ( بخش دوم )
بازی‌سنتر | مقالات | تاریخچه و داستان بازی ها | تاریخچه و بررسی دقیق سری سایلنت هیل ( بخش سوم )
بازی‌سنتر | مقالات | تاریخچه و داستان بازی ها | تاریخچه و بررسی دقیق سری سایلنت هیل ( بخش چهارم )

تاپیک تحلیل بازی نوشته شده توسط محمد مهدی حاجی اسمعیلی ( nemesis ) ( کامل نشده ):
The Lost Memories ---پایه و اساس بازی بزرگ "Silent Hill" -- تحلیلی بزرگ برای این بازی

مقالات مختلف در مورد سری سایلنت هیل:
Silent Hill: Homecoming Plot
Silent Hill: Origins Plot
Silent Hill Shattered Memories Plot
داستان (Silent Hill: Orphan)
شباهت بین Homecoming و Silent Hill 2
تاریخ وقایع Silent Hill و Shepherd's Glen
دانلود Silent Hill 2 - The movie
ترجمه یادداشت های سایلنت هیل 2
ترجمه فارسی دیالوگ های بازی Silent Hill 2: Born from a Wish
سایلنت هیل 4: پرونده قربانیان
ساکنین South Ashfield Heights apartments- قسمت اول - قسمت دوم
یادداشتی کوتاه بر SILENT HILL: HOMECOMING
داستان نسخه اول فیلم سایلنت هیل
Silent Hill: Original Memories
Silent Hill HD Collection Achievements Guide
Little Baroness
جودی میسون
طرح اولیه موتور سایلنت هیل پست 1
طرح اولیه موتور سایلنت هیل پست 2
طرح اولیه موتور سایلنت هیل پست 3
طرح اولیه موتور سایلنت هیل پست 4
خاطرات الکس شپرد
 

Attachments

  • sh1.png
    sh1.png
    56.3 KB · مشاهده: 3,572
  • silenthill1.jpg
    silenthill1.jpg
    55.1 KB · مشاهده: 117
آخرین ویرایش:

پژمان

کاربر سایت
May 21, 2007
1,277
نام
پژمان
آقا با عرض معذرت من تو مرحله خونه آلکس سه تا از چراغ هارو روشن کردم ولی هر کاری میکنم قسمت ساعتش درست نمیشه 20 بار تا حالا ساعت رو روی 2.06 دقیقه تنظیم کردم ولی هیچ اتفاقی نمیافته کمکم کنید لطفا
دوست عزیز
این مشکل تو کامپیوتر باسه همه هست منم گیر کرده بودم ولی راهش اینه که
شما باید کلیک موس رو روی 2:06 دقیقه کلیک کنی و کاری نداشته باشی که ساعت روی چند می ره ممکنه بره روی 4:37 دقیقه . فقط کلیک موس رو روی اون زمان کلیک کن و کاری نداشته باش به تصویر عقربه ها چون خرابه . ( برای pc البته )
 

horror_08

کاربر سایت
Aug 22, 2007
2,414
نام
Ashkan
آقا با عرض معذرت من تو مرحله خونه آلکس سه تا از چراغ هارو روشن کردم ولی هر کاری میکنم قسمت ساعتش درست نمیشه 20 بار تا حالا ساعت رو روی 2.06 دقیقه تنظیم کردم ولی هیچ اتفاقی نمیافته کمکم کنید لطفا
دوست عزیز
این مشکل تو کامپیوتر باسه همه هست منم گیر کرده بودم ولی راهش اینه که
شما باید کلیک موس رو روی 2:06 دقیقه کلیک کنی و کاری نداشته باشی که ساعت روی چند می ره ممکنه بره روی 4:37 دقیقه . فقط کلیک موس رو روی اون زمان کلیک کن و کاری نداشته باش به تصویر عقربه ها چون خرابه . ( برای pc البته )
دوستان جای این پرسش و پاسخ ها اینجاست :
shh
..............
سلام .
با عرض روسیاهی اعلام میکنم که مطلب آپدیت شد . ( وقت گیر آوردم وسط E3 )
شرمنده بابت این همه تاخیری که بین این دو آپدیت افتاد .
ولی خب یکی از آپدیت هایی بود که برای خودم خیلی جذاب بود . امیدوارم شما هم از خوندنشون لذت ببرید.
این مطلب آخرین آپدیت از l-m از طرف من بود ، تا من مطالب رو جمع کنم و با محمد مهدی عزیز ببینیم برای ادامه کار چه باید بکنیم و ببیننیم اصلا صلاح هست که اینجوری ادامه اش بدیم یا اینکه باید تغییری توی نحوه ی اون ایجاد کنیم.
ولی خب از جانب خودم قول میدم تابستون پر از sh ای رو داشته باشیم کنار هم.( البته با حمایت شما ) این مطلب اینقدر برای من جذاب هست که حالا حالا ها ازش خسته نشم.
باز هم عذر بابت تاخیر و ممنون ازتون که توی این 8 ، 9 ماه هوای ما رو نسبتا:biggrin1: داشتید .
پاینده باشید.
...............
دست درد نکنه اشکان واقعا عالی بود!
سلام
تشكر فراوان بابت مطلب جديد LM
دست جناب اشكان درد نكنه
ممنون از دوستان.
 
آخرین ویرایش:

S0HEIL

کاربر سایت
Mar 16, 2008
1,547
دست درد نکنه اشکان واقعا عالی بود!
علی الخصوص اینکه فهمیدم کله هرمی به هندوییسم ربط داره!برام خیلی جالب بود.....
 

msbazicenter

کاربر سایت
Sep 19, 2008
3,690
نام
مرام آدم مهمِ نه اسمش
سلام
تشكر فراوان بابت مطلب جديد LM
دست جناب اشكان درد نكنه
من وقتم تا حدود زيادي آزاد شده و هر كمكي از دستم بربياد براي روشن موندن چراغ خونه LM با افتخار انجام ميدم.
از شما به يك اشاره
 

zangoulak

کاربر سایت
Jun 20, 2006
406
نام
بهزاد
سلام بچه ها!من الان تازه یه چند وقته HCرو شروع کردم بعد از اینکه اون غول عروسکی رو کشتم(همونی که dr.finch رو کشت)با یه کلید یه دریچه توی کلیسا رو باز کردم که داخلش یه چاقویی گرفتم که فکر کنم دستگیره ی دری توی خونم باشه اما هیچ راهی واسه ی وارد شدن به خونم ندارم اگه میشه راهنماییم کنین چجوری وارد خونم بشم!؟
 

پژمان

کاربر سایت
May 21, 2007
1,277
نام
پژمان
سلام بچه ها!من الان تازه یه چند وقته HCرو شروع کردم بعد از اینکه اون غول عروسکی رو کشتم(همونی که dr.finch رو کشت)با یه کلید یه دریچه توی کلیسا رو باز کردم که داخلش یه چاقویی گرفتم که فکر کنم دستگیره ی دری توی خونم باشه اما هیچ راهی واسه ی وارد شدن به خونم ندارم اگه میشه راهنماییم کنین چجوری وارد خونم بشم!؟
دوست عزیز البته جای مطرح کردم مشکلات بازی ها اینجا نیست ولی ....

روی دیوار وسطی همونجایی که چاقو رو پیدا کردی یه فرو رفتگی وجود داره که با ید چاقو رو بکنی توش تا دیوار باز بشه ( یه در مخفیه )
 

zangoulak

کاربر سایت
Jun 20, 2006
406
نام
بهزاد
بابا این چه پایان مزخرفی بود که نصیب من شد!!!!!جاشووا رو همونجوری ول کرد اومد بیرون بعدشم ادم فضاییا اومدن خودشو با الی رو بردن!!!!!!کسی میدونه قضیه از چه قراره؟پایان های دیگش چه جوریه؟
 

WILDCAT

کاربر سایت
Jun 5, 2007
1,572
نام
Noctis LuciS Caelum
بابا این چه پایان مزخرفی بود که نصیب من شد!!!!!جاشووا رو همونجوری ول کرد اومد بیرون بعدشم ادم فضاییا اومدن خودشو با الی رو بردن!!!!!!کسی میدونه قضیه از چه قراره؟پایان های دیگش چه جوریه؟

:laughing::laughing::laughing: به تو نمیخندم به شانست میخندم :laughing::laughing:
چطوری اول پایان UFO رو رفتی اون همه پایان اونارو ول کردی رفتی سراغ پایان UFO .

من یه چیزو آخر نفهمیدم هرکس توی SILENT HILL هست بالاخره میتونه زنده باشه یا مرده و توی اون شهر ماندنی میشه :confused:
 

FARAVARTISH

کاربر سایت
Feb 25, 2009
150
نام
از همین اسما
سلام
این تاپیک چه قدر شل پیش می ره.
بچه ها من الان سربازم و این که بعد از سالی اومدم به خاطر اینه که نبودم و فعلا هم نخواهم بود. الانم که دارم اینو می نویسم تو مرخصی هستم
قبل از هر چیزی به کسایی که سربازی نرفتن بگم که قدر همه چیزو بدونین. حتی قدر همین سایلنت هیل بازگشت به خانه مزخرف رو... بگذریم
من که دیگه از فکر بازگشت به خانه خارجم و در موردش بحث نمی کنم. الان به شدت منتظر این سایلنت هیل بازسازی شده هستم. البته از این که بازیش مبارزه نداره حالم گرفتس. اما از اونجا که کلایمکس روش کار می کنه کمی بهش امیدوارم.
راستی اون اقایی که منظور من رو از مقایسه محصولات ژاپنی و غربی رو نفهمیدن مشکل از خودشون هست.
 

S0HEIL

کاربر سایت
Mar 16, 2008
1,547
سلام
این تاپیک چه قدر شل پیش می ره.
دلیلش اینه که اشکان فعلا نمی تونه بیاد!
بچه ها من الان سربازم و این که بعد از سالی اومدم به خاطر اینه که نبودم و فعلا هم نخواهم بود. الانم که دارم اینو می نویسم تو مرخصی هستم
به امید خدا چشم روی هم بذاری تموم می شه!!(نکته:من اصلا" سربازی نرفته ام و معاف هم هستم:biggrin1:)
حتی قدر همین سایلنت هیل بازگشت به خانه مزخرف رو...
بازم تکرار می کنم:سایلنت هیل هوم کامینگ جزو 10 بازی برتریه که تو عمرم انجام دادم و بعنوان یه اسپین اف هم از سایتها نمرات خوبی گرفته...
پس هر جور اظهار نظر در مورد اینکه هوم کامینگ بازی بدیه فقط یه اظهار نظر شخصی می تونه باشه و نه نظراکثریت گیمرها و تمامی سایتها...
الان به شدت منتظر این سایلنت هیل بازسازی شده هستم. البته از این که بازیش مبارزه نداره حالم گرفتس. اما از اونجا که کلایمکس روش کار می کنه کمی بهش امیدوارم.
کدوم سایلنت هیل؟فقط یه سایلنت هیل به اسم shattered memories قراره برای Wii-PSP-PS2 بیاد!
قراره یکی از عناوین مهم پی اس پی و ویی باشه و کونامی هم قول داده که این shattered memories مثل سایلنت هیلهای PS2 یه بازی بیادموندنی باشه،اونوقت شما امیدوارید؟
صد در صد بازی خوبی می شه...;)
راستی اون اقایی که منظور من رو از مقایسه محصولات ژاپنی و غربی رو نفهمیدن مشکل از خودشون هست.
فرقشون رو دقیقا" می دونم دوست من!!چون اندازه ی موهای سرم بازی ژاپنی بازی کردم تا حالا!
اینم یادم رفت بگم که سایلنت هیل 1و2و3و4 رو بطور کامل نمی شه یه بازی سرتا پا ژاپنی دونست...
اگه دقت کرده باشید در این شماره 1 تا 4 داستان بازی در بعضی جاها شبیه به فیلمها و کتابهای ترسناک غربی هست (مخصوصا" تو شماره4)
همچنین در این شماره ها که شما ژاپنی می دونید شون هیچ نمادی از فرهنگ ژاپن وجود نداره...تو بازیهای ژاپنی همیشه یه نماد از فرهنگ و اعتقدات ژاپن توش هست(برای مثال تو متال گیر به عنوان یک بازی ژاپنی شاهد نمادهایی مثل شمشیر سامورایی (MGS2) و شکوفه های سفید تو اندینگ متال گیر3 بودیم...ولی چنین نمادهایی از فرهنگ ژاپنی تو هیچ کدوم از 4 شماره مذکور سایلنت هیل نیست...
پس بحث غربی و شرقی بودن نه ربطی به هوم کامینگ داره نه به سایلنت هیل های قبلی:smile:


حالا میشه بگی پایانایه دیگش چیه؟

:eek::eek:...
تو صفحه قبل تمام اتفاقاتی که تو اندینگهای هوم کامینگ رخ می ده رو گذاشتم!!تو این پست!!

اینجا هم دوباره می ذارم!(البته متنی که اینجاست رو ویرایش کرده ام):


Silent Hill Homecoming Endings:

Bogeymon:
-Don't kill Alex's mother
-Forgive Alex's father
-Don't save Wheeler
توضیح در مورد این پایان:
برای گرفتن این اندینگ،باید جایی که مادرتون به صلیب کشیده شده و ازتون می خواد که با بکشیدش،این کار رو نکنید(هر چند که اگه بذارید زنده بمونه صلیب ماشین مانندی که بهش بسته شده حرکت می کنه و بدنش رو دو نصف می کنه)و پدرتون رو هم فراموش کنید تا موقعیکه تو کلیسا در حالیکه به زنجیر بسته شده باهاش صحبتتون رو باهاش تموم کردید،کله هرمی بیاد و شقه اش کنه و در پایان بازی هم وقتی که ویلر رو در حالیکه دو تا چاقو تا دسته تو سینه اش هست پیدا کردید بهش First Aid Kit ندید.
با این کارها اندینگ
Bogeymon رو می گیرید و بعد شکست دادن غول آخر دمویی می بینید که الکس به یه صندلی بسته شده و سه تا کله هرمی هم در حالی که Great Knife تو دستشون به الکس نزدیک می شن،الکس تقلا می کنه که خودشو نجات بده ولی نمی تونه و یکی از کله هرمی ها جلوی الکس می ایسته ولی کاری انجام نمی ده و فقط فریاد می کشه و بازی تموم می شه!!
(شاید انجام کارهای مورد نیاز این پایان باعث می شه که الکس خودش رو به خاطر این کارها و همینطور کشتن جاشوآ مستحق مرگ بدونه و چون مثل جیمز در پایان in water شجاعت خودکشی کردن نداره کله هرمی این کار رو انجام میده...
یه احتمال دیگه هم می دم که کله هرمی که الکس رو نمی کشه پدرش باشه که چون خودش رو مقصر می دونه الکس رو نمی کشه!)



Drowing:
-Kill Alex's mother
-Don't forgive Alex's father
توضیح در مورد این پایان:
تو این پایان شاهد این هستید که الکس تو حموم خونه اش تو یه وان پر از آب دراز کشیده و پدرش میاد و می گه به نام خانواده شفرد ، جاشوآ در امان خواهد بود و... و بعد الکس رو تو آب خفه می کنه!(الکس رو طبق سنت خانواده شفرد،توی آب قربانی می کنه!)


Good(?!):
-Kill Alex's mother
-Forgive Alex's father
-Save Wheeler
توضیح در مورد این پایان:
هر چی فکر کردم نتوستم خودمو قانع کنم که این اندینگ خوش بازیه!اونم وقتی آلکس با اعمالش باعث مرگ پدر و مادرش شه!...پایان اصلی بازی هم نیست...چرا که وظیفه ی سایلنت هیل نشون دادن یه پایان با واقعیت تلخ و ناراحت کننده اس... هر چقدر هم فکر کردم نفهمیدم که چطور نجات دادن ویلر (البته اگه بشه با توجه اون چاقویی که تا دسته تو سینه اش فرو رفته اسمشو نجات دادن گذاشت!) باعث گرفتن این اندینگ می شه!
تو این اندینگ الکس و الی هم دیگه رو در آغوش می کشند و می رن!
بعد از نمایش این پایان صحنه ای نشون می ده که جاشوآ که نامرئی هستش از پله های خونه بالا می ره و توی اتاقش رو تختش می شینه بعد دوربینش رو در میاره و خطاب به دوربین می گه:لبخند بزن!عکس همون موقع چاپ می شه و تصویر الکس که در حالی که جاخورده رو می بینیم!(این عکس رو می تونید تو انباری زیر شیروونی خونه ی الکس قبل از حل معمای اتاق پدر الکس پیدا کنید!!)


Hospital:
-Don't kill Alex's mother
-Forgive Alex's father
-Save Wheeler

توضیح در مورد این پایان:
در این پایان بعد شکست دادن غول آخر یعنی جاشوآ می بینید که الکس در اتاق اول بازی تو بیمارستان روانی روی تخت بسته شده و یه وسیله ی شوک هم به کاسه ی سرش بسته اند،الکس می گه من کجام؟ جاشوآ کجا رفته؟ و تقلا می کنه تا دستهاش رو مثل اول بازی آزاد کنه ولی ایندفعه دو نفر دکتری در کنارش هستند بهش یه شوک الکتریکی قوی می دن و بازی تموم می شه!
اندینگ اصلی بازی احتمالا همین اندینگه و احتمالا الکس در طول مدت بازی تو سلولش در بیمارستان روانی بسر می برده و پس از بیاد آوردن خاطراتش کنترل اعصابش رو از دست داده و اون رو از سلول بیرون اورده اند و برای آروم کردنش بهش شوک داده اند...
اگه توجه کرده باشید تو دموی اول بازی موقعی که دو نفر الکس رو در حالیکه رو تخت دراز کشیده می برند،دوربین یه لحظه سلول الکس (دری که روش شماره هست) رو نشون می ده...

UFO:
-Don't kill Alex's mother
-Don't forgive Alex's father
-Save Wheeler
توضیح در مورد این پایان:

همون طور که از اسمش برمیاد پایان سنتی و عجیب ربوده شدن بدست آدم فضاییها هستش،در این اندینگ شاهد این هستید که الکس و الی توسط یک سفینه ی فضایی ربوده می شن!!!!!و ویلر هم شاهد این صحنه است!
 
آخرین ویرایش:

horror_08

کاربر سایت
Aug 22, 2007
2,414
نام
Ashkan
من یه چیزو آخر نفهمیدم هرکس توی SILENT HILL هست بالاخره میتونه زنده باشه یا مرده و توی اون شهر ماندنی میشه :confused:
بستگی داره . این تکه رو از همین متنی که امروز آپدیت شد برات میذارم :
دارو این اجازه رو به آدم میده که درون ضمیر ناخودآگاهش غوطه ور بشه ( به عبارت دیگه هوشیاری فرد رو نسبت به دنیای واقعی قطع می کنه و حساسیت اون رو به انرژی ذهنی افزایش میده ) ، و همونطور که میدونیم ، اگر ضمیر ناخودآگاه فرد اون رو از پا دربیاره این پروسه ممکن به مرگ فرد منجر بشه. اما لیزا شروع به دیدن دنیای درون خودش نکرد بلکه در دنیای آلسا غوطه ور شد ( این موضوع به این علت اتفاق افتاد که انرژی ذهنی آلسا به اندازه کافی قدرتمند بود که ذهن لیزا رو تحت تاثیر قرار بده و اون رو مجبور به دیدن دنیای آلسا کنه ) ، که درنهایت باعث از پا در آمدن این پرستار بدشانس شد.
یعنی چی ؟ یعنی دلیل نداره کسی که به دنیای درون پا میذاره حتما سالم از اونجا بیرون بیاد یا حتما بمیره. لیزا نتونست در برابر قدرت دنیای درون تحمل کنه . ولی اگر پایان good+ رو در sh1 کسب کنید هری میتونه از این مبارزه پیروز بیرون بیاد. یا sh4 رو در نظر بگیر ، جوزف نتونست در دنیای درون والتر تاب بیاره ، ولی توی همون شماره هنری توی پایان های escape یا eileen death تونست جون سالم در ببره . برای همین میگم بستگی داره به توانایی فرد .

-----------
سلام
این تاپیک چه قدر شل پیش می ره
اصولا کسایی که توی این تاپیک فعالیت می کنند ییهو تصمیم می گیرند دیگه فعالیت نکنند سر همین تاپیک هر چند وقت یکبار دچار افت میشه.
دلیلش اینه که اشکان فعلا نمی تونه بیاد!
تکذیب میشه.:-"
همچنین در این شماره ها که شما ژاپنی می دونید شون هیچ نمادی از فرهنگ ژاپن وجود نداره...تو بازیهای ژاپنی همیشه یه نماد از فرهنگ و اعتقدات ژاپن توش هست(برای مثال تو متال گیر به عنوان یک بازی ژاپنی شاهد نمادهایی مثل شمشیر سامورایی (MGS2) و شکوفه های سفید تو اندینگ متال گیر3 بودیم...ولی چنین نمادهایی از فرهنگ ژاپنی تو هیچ کدوم از 4 شماره مذکور سایلنت هیل نیست...
مثل اینکه کاتانا ( katana )رو یادت رفته توی شماره اول و سوم بازی ، این شمشیر هم نمادی برای ژاپنی بودن بازی است.
ینجا هم دوباره می ذارم!(البته متنی که اینجاست رو ویرایش کرده ام)
این جور مطالب روی توی spoil قرار بدید. (زبونم مو درآورد. )

---------------
خب ! از اونجایی که محمد مهدی عزیز فعلا یکم گرفتاره و سفر عزیزی رو در پیش داره .(نامرده اگر ما رو یاد نکنه اونجا ) دوباره من برگشتم تا یه کم دیگه تاپیک رو جلو ببرم تا محمد عزیز برگرده و کار رو با هم به طرز جدیدی پیش ببریم.
پس این شما و این هم آپدیت جدید . ( قسمت های بعدی رو که می بینم آب از دهنم راه میفته تازه داریم به جاهای خوبش میرسیم سر همینه که دلم نمیاد مطلب رو رها کنیم والا که از لحاظ انگیزه زیر صفریم)
تا یادم نرفته ، کل مطالبی که تا به حال توی سایت قرار رفته به صورت یک فایل pdf و wordدر اومده و به زودی در اختیارتون قرار خواهد گرفت.
پاینده باشید.

---------------
ویرایش :
ممنون از دوستان بابت لطفشون.
چيزي كه به نظرم رسيد اين بود كه با اين كه هر دو فيلم به يك موضوع اشاره داشتند اما نسخه ژاپني داستاني ساده ولي عميق داشت و بر عكس نسخه آمريكايي به نظر داراي داستاني به مراتب پيچيده‌تر اما كم‌عمق‌تر بود. اين چيزي كه مي‌خوام بگم كاملاً نظر شخصيمه اگه اشتباه باشه خوشحال مي‌شم بگيد؛
در سايلنت هيل هم تا حدودي همين‌طوره
در Sh2 شايد بشه كل داستان رو در يك خط خلاصه كرد؛ «جيمز به دلايلي درست يا غلط زنش رو كشته و اين جنايت رو هم فراموش كرده.حالا به اين شهر فراخونده شده تا عمل غير انسانيش رو ببينه»
اما غنا و قدرت همين جمله به همراه پردازش عالي سازنده‌هاي بازي، از اون يه شاهكار هميشگي به وجود آورده
معتقدم در بازي‌ها، نحوه روايت و دكوپاژ داستان و سناريو است كه حال و هواي اون بازي رو غربي يا ژاپني مي‌كنه حتي اگه المان‌هاي فرهنگ مورد نظر رو در اون بازي نبينيم
مثلاً حتي اگه فيلم آخرين سامورايي رو تام كروز بازي نكرده بود هم مي‌شد حدس زذ با يك فيلم هاليوودي طرفيم.
مثال ديگه‌ي اين موضوع موسيقي است. شما مي‌تونيد يك ملودي رو با درام يا حتي گيتار الكتريك بزنيد اما تو رديف موسيقي سنتي ايران
شدیدا ؛ تایید میشه ! مثالی هم که زدم فقط من باب یادآوری بود.
وگرنه کاملا درسته که ژاپنی بودن بازی هیچ ربطی به وجود یا عدم وجود یه شمشیر یا هر چیز دیگه ای نداره. ژاپنی بودن با رگ و پی بازی عجین شده نیازی به وجود عامل خارجی برای اثبات نداره.
 
آخرین ویرایش:

S0HEIL

کاربر سایت
Mar 16, 2008
1,547
تکذیب میشه.:-"
شرمنده که اطلاعات غلط دادم:blushing::smile:
مثل اینکه کاتانا ( katana )رو یادت رفته توی شماره اول و سوم بازی ، این شمشیر هم نمادی برای ژاپنی بودن بازی است.
الان یادم اومد!!در این مورد دقیقا" حق با شماست.علاوه برسایلنت هیل 1 و 3 تو سایلنت هیل 2 هم تو اندینگ dog جیمز موقعی که وارد اون اتاق کنترل تو Rosewater پارک شد خطاب به سگه به ژاپنی گفت همه ی اینا کار تو بود!!و بعد غش کرد!!
تو سایلنت هیل4 هم شاید بشه گفت جو صنعتی محیط بازی خیلی شبیه جو صنعتی ژاپن بود!!...

دیگه ترجیح می دم که در مورد هوم کامینگ بحث نکنم...چون لزومی نداره که ثابت کنم بازیه خوبیه!!هر کی شک داره یه سر به اینجا بخش هوم کامینگش بزنه تا به عظمت این بازی پی ببره!!

بخاطرآپدیت جدید LM هم ازتون ممنونم!:love:
 
آخرین ویرایش:

msbazicenter

کاربر سایت
Sep 19, 2008
3,690
نام
مرام آدم مهمِ نه اسمش
سلام
اول از همه تشكر از horror_08 عزيز بابت ادامه LM
اما بعد
فكر مي‌كنم قبلاً هم اين رو گفتم
تو تعطيلات عيد، نسخه ژاپني فيلم كينه به دستم رسيد و اون رو 2-3بار به همراه نسخه آمريكاييش ديدم.
چيزي كه به نظرم رسيد اين بود كه با اين كه هر دو فيلم به يك موضوع اشاره داشتند اما نسخه ژاپني داستاني ساده ولي عميق داشت و بر عكس نسخه آمريكايي به نظر داراي داستاني به مراتب پيچيده‌تر اما كم‌عمق‌تر بود. اين چيزي كه مي‌خوام بگم كاملاً نظر شخصيمه اگه اشتباه باشه خوشحال مي‌شم بگيد؛
در سايلنت هيل هم تا حدودي همين‌طوره
در Sh2 شايد بشه كل داستان رو در يك خط خلاصه كرد؛ «جيمز به دلايلي درست يا غلط زنش رو كشته و اين جنايت رو هم فراموش كرده.حالا به اين شهر فراخونده شده تا عمل غير انسانيش رو ببينه»
اما غنا و قدرت همين جمله به همراه پردازش عالي سازنده‌هاي بازي، از اون يه شاهكار هميشگي به وجود آورده
معتقدم در بازي‌ها، نحوه روايت و دكوپاژ داستان و سناريو است كه حال و هواي اون بازي رو غربي يا ژاپني مي‌كنه حتي اگه المان‌هاي فرهنگ مورد نظر رو در اون بازي نبينيم
مثلاً حتي اگه فيلم آخرين سامورايي رو تام كروز بازي نكرده بود هم مي‌شد حدس زذ با يك فيلم هاليوودي طرفيم.
مثال ديگه‌ي اين موضوع موسيقي است. شما مي‌تونيد يك ملودي رو با درام يا حتي گيتار الكتريك بزنيد اما تو رديف موسيقي سنتي ايران
 

S0HEIL

کاربر سایت
Mar 16, 2008
1,547
یه سوال بود که خیلی وقته می خواستم بپرسم:
منبع یا کتابی غیر از LM که به سایلنت هیل پرداخته باشه وجود داره؟
اگه هست لطفا معرفی کنید.
مرسی.
 

کاربرانی که این قسمت را مشاهده می‌کنند

Top
رمز عبور خود را فراموش کرده اید؟
or ثبت‌نام سریع از طریق سرویس‌های زیر