بحث و تبادل نظر در مورد سری Silent Hill (خلاصه داستان در پست اول)

انتخاب شما برای شخصیت محوری داستان برای قسمت بعد؟


  • مجموع رای دهنده‌ها
    129

Silent Dream

In madness you dwell
کاربر سایت
Jan 3, 2010
1,831

d.png

خلاصه‌ی داستان سری بازیهای سایلنت هیل
مقدمه:

«Silent Hill» نامی برای یک بازی رایانه‌ای است که در سال 1999 و توسط شرکت Konami برای کنسول PS1 عرضه شد. از همان ابتدا مشخص بود که این نام، پتانسیل تبدیل شدن به یک فرانچایز بزرگ را دارد. داستانی فوق‌العاده غنی، مبهم و عمیق در ژانری به نسبت نوپا. همین غنی و مبهم بودن داستان، Konami را وادار ساخت تا در کتاب راهنمای قسمت سوم بازی (Silent Hill 3 Official Complete Guide) بخشی را با نام Lost Memories قرار بدهد. اما همین عنصر داستان،‌تبدیل به تیغی دو دم شد؛ از یک سو یکی از اصلی‌ترین دلایل علاقه‌ی دیوانه‌وار طرفدارانش و از سوی دیگر، پاشنه آشیل عنوان در جذب مخاطبان جدید. شماره‌ی 2 بازی در سال 2001، شماره 3 در سال 2003 ، شماره‌ی 4 در سال 2004 ، Silent Hill: Homecoming در سال 2008 عرضه شدند. اما از لحاظ خط داستانی، شماره‌های 2 و 4 و Homecoming (به نوعی) مجزا بودند و فقط شماره 3 در ادامه‌ی شماره اول عرضه شد. در متن حاضر سعی شده است خلاصه‌ای کوتاه از شماره‌های منتشر شده ارائه شود تا عزیزانی که تازه به جمع ساکنان سایلنت هیل می‌پیوندند، بتوانند راحت‌تر با این عنوان رابطه بر قرار کنند. لازم به یادآوری است که این متن به معنی واقعی کلمه، اسپویلر است.

داستان کامل و تحلیل سایلنت هیل 1 به صورت ویدیویی

163949 163950

داستان سایلت هیل 1 را به صورت ویدیویی در یوتوب مشاهده کنید​

داستان کامل و تحلیل سایلنت هیل 2 به صورت ویدیویی

163952 172258

داستان سایلت هیل 2 را به صورت ویدیویی در یوتوب مشاهده کنید​
every.png
نویسنده ای به نام Harry Mason و همسرش در حین عبور از یک جاده، نوزادی را یافته و نام او را شریل می‌گذارند. چهار سال بعد همسر هری فوت می‌کند. سه سال پس از فوت همسرش، هری بنا به دلایلی تصمیم می‌گیرد با شریل به شهری که وی را در نزدیکی آن یافته بودند سفر کند. شب هنگام، در جاده‌ی کنار شهر، پلیسی موتورسوار از کنار آنها عبور کرده و توجه هری را جلب می کند. اندکی جلوتر، هری متوجه موتور پلیسی میشود که بدون سرنشین در کنار جاده افتاده در همین حین، در روبروی خود دختری را وسط جاده می‌بیند. برای اجتناب از تصادف با او، دیوانه‌وار فرمان را می چرخاند. اما ماشین منحرف شده و به دره‌ی کناری سقوط می‌کند. هری پس از به هوش آمدن، متوجه غیبت شریل می‌شود. در حین جستجو، شبح شریل را می‌بیند و به دنبال او می‌دود. در انتهای معبری تنگ، ناگهان همه‌چیز در تاریکی فرو می‌رود و چهره آنجا تغییر می‌کند. هری مصمم ادامه ‌می‌دهد اما در اثر حمله‌ی چند موجود هیولا مانند به حالت مرگ روی زمین می‌افتد.
وقتی هری بعد از آن حادثه در کافه ای بیدار می‌شود، با همان پلیس روبرو می‌شود. آنها با هم از اتفاقات عجیب شهر و حالت غیرعادی آن سخن می‌گویند. پلیس Cybil Bennet‌ نام دارد و به هری در یافتن شریل کمک می‌کند. حالت عادی شهر اینگونه است: خالی از سکنه، فرو رفته در مه، محصور شده توسط دره‌های عمیق و پر از هیولا. اما در حالت غیر عادی به تمامی این موارد تاریکی مطلق تکه گوشت های آویزان از در و دیوار سکوتی مرگبارتر هم اضافه میشود . هری در جستجوی شریل به مکان‌های زیادی از شهر مراجعه می‌کند: مدرسه، کلیسا، بیمارستان، فاضلاب، پارک تفریحی و در بعضی از آنها با شخصیت‌هایی آشنا می‌شود. با پیرزن عجیبی به نام Dahlia Gillespie در کلیسا، دکتر Michael Kaufmann و پرستاری به نام Lisa Garland در بیمارستان. همچنین مرتب شبح دختری را می‌بیند که باعث تصادف او شده بود به نام Alessa. دالیا اطلاعات زیادی درباره‌ی هری و شهر دارد دکتر کافمن و لیزا هم هر کدام مطالب جدیدی به اطلاعات هری اضافه میکنند. در طول بازی اطلاعات زیادی از شهر به دست می‌آوریم خواه از لابلای روزنامه‌های باطله و کتاب‌ها و خواه از این شخصیت‌ها. شهر مکانی نفرین شده بوده و در سال‌های جنگ‌های داخلی، اعدام‌های زیادی در زندان آن صورت گرفته است. شهر قدمت زیادی دارد و قرن‌ها قبل، بومیان ساکن آنجا بودند. از همان زمان، آیینی شیطانی در شهر رواج داشته است. در سده‌های اخیر، پس از سکونت مهاجران در شهر، تلفیقی از آیین باستانی شهر با آیین‌های مهاجران پدید می‌آید که با نام The Order شناخته می‌شود. پیروان و سردمداران این فرقه اعتقادات عجیب و خطرناکی‌ دارند. این فرقه به سه شاخه‌ی اصلی تقسیم می‌شود که یکی از آنها «مادر مقدس» می‌باشد. در راس این شاخه دالیا قرار دارد که آلسا دختر وی است. این فرقه به خدایی اعتقاد دارد که باید در روی زمین متولد شده سپس بهشت موعود فرقه را بنا کند. بر اساس مدارک به دست آمده، این خدا یک بار متولد شده و مرده است و حال باید برای بار دوم متولد یا فراخوانده شود. دالیا متوجه می‌شود که مشخصات دختر وی، آلسا، با مشخصات مادر خدا که در متون قدیمی پیش‌بینی شده هم‌خوانی دارد پس او را تربیت می‌کند تا مراسم تولد را انجام دهد. در این مراسم، باید مادر خدا سوزانده شود. مراسم در سن 7 سالگی آلسا انجام می‌شود و بدن کباب شده‌ی وی را به بیمارستان انتقال می‌دهند. اما او ناقص است. آلسا در نهایت درد و رنج، قسمتی از روح خودش را به صورت یک نوزاد از شهر بیرون می‌فرستد و با استفاده از قدرت ذهن خود، شهر را به جهنمی بی‌بدیل تبدیل می‌کند. دالیا برای اتمام نقشه خود، توسط خود آلسا، شریل را فرا می‌خواند تا روح مادر خدا تکمیل شود. در این بین دکتر کافمن مسئول امور پزشکی آلساست.
آلسا در برابر دالیا مقاومت می‌کند اما دالیا با فریب هری، خود را به آلسا می‌رساند و مراسم را مجدداً انجام می‌دهد اما در همین حین هری سر می‌رسد. روح شریل به آلسا می‌پیوندد تا مادر خدا کامل گردد. دکتر کافمن به قصد نابودی این روح، دارویی را به سمت وی پرتاب می‌کند اما اینکار باعث می‌شود خدا (در شماره‌ی اول این خدا با نام «سامایل» معرفی می گردد) متولد شود. در اولین اقدام، سامایل، دالیا را آتش می‌زند. اما هری با سامایل می‌جنگد و او را شکست می‌دهد. پس از نابودی سامایل، مادر خدا ظاهر می‌شود و نوزادی را به هری می‌دهد سپس، راه فرار از آن مهلکه را به او نشان می‌دهد.
هری نوزاد را از شهر دور کرده و در جایی به طور ناشناس او را بزرگ می‌کند. نام این نوزاد را Heather می‌گذارد. هدر کودکی عادی نبود و گاها ، رفتارهای عجیبی از خود بروز می‌داد.
17 سال پس از این ماجرا، دختر نفر دوم فرقه، یعنی «Claudia Wolf» تصمیم می‌گیرد آن نوزاد را پیدا کند تا مراسم دوباره به جریان بیفتد. با کمک کشیش دیگری به نام «Vincent»، کاراگاهی به نام «Douglas Cartland» را استخدام می‌کند تا این کودک را پیدا کند. داگلاس هدر را پیدا می‌کند اما از نیت اصلی کارفرمایان خود اطلاع ندارد. روزی که هدر به مرکز خرید شهر رفته‌بود،‌ داگلاس را در مقابل خود می‌بیند. هدر بی خبر از همه‌جا به خیال اینکه داگلاس یک مزاحم است، می‌گریزد ولی داگلاس قبلاً محل او را به کلودیا و وینسنت اطلاع داده‌است. هدر به سمت خانه و نزد هری حرکت می‌کند اما اطراف او پر از هیولاهایی هولناک شده است. در اینجا برای اولین بار، کلودیا را ملاقات می‌کند. کلودیا درتلاش است تا هدر چیزی را به یاد بیاورد. هدر پس از گذشتن از مرکز خرید و ایستگاه مترو، درساختمانی نیمه‌کاره در نزدیکی محل سکونت خود با وینسنت روبرو می‌شود.
هدر به آپارتمان خود می‌رسد اما درآنجا پدرش، هری را غرق در خون و بی‌جان می‌یابد. او کلودیا را در پشت‌بام می‌بیند و او را مسئول قتل پدرش می داند. هدر قصد انتقام دارد اما کلودیا به سایلنت هیل می‌رود. هدر به همراه داگلاس (که کمابیش به واقعیت پی برده است) به سمت سایلنت هیل حرکت می‌کند.
هدر تقریباً گذشته‌ی خود را به یاد آورده است؛ او همان روح واحد آلسا و شریل است که توسط مادر خدا به هری سپرده شد. پس از حلول روح آلسا و شریل، جنین خدا هم وارد بدن او شده است اما تحت تاثیر فراموشی هدر، عقیم مانده و برای بارور شدن، نیاز دارد تا آتش خشم و نفرت در درون هدر شعله‌ور شود. کلودیا در تمام طول داستان سعی بر این دارد تا همین میراث آلسا را بیدار کند و برای همین منظور، هری را می‌کشد تا او را از سر راه بردارد. در این میان، وینسنت که منافع خود را با تولد خدا در خطر می‌بیند، سعی می‌کند توسط هدر، کلودیا و عقایدش را نابود کند.
پس از رسیدن به شهر، هدر به بیمارستان می‌رود. او با راهنمایی‌های علنی یا مخفیانه‌ی وینسنت،‌ پدر کلودیا یعنی «لئونارد» را که در بیمارستان زندانی شده می‌کشد تا متاترون را به دست آورد. متاترون، نماد خیر و روشنی و در مقابل سامایل است و وینسنت تصور میکند متاترون میتواند در مبارزه با کلادیا به هدر کمک کند. در ادامه،‌هدر به کلیسای فرقه می‌رسد. کلودیا، وینسنت را ، که به زعم او خیانت کرده‌است، می‌کشد. هری مقداری از داروی دکتر کافمن را به شکل یه قرص به هدر داده بود. هدر آن قرص را می‌بلعد و در نتیجه، جنین خدا را بالا می‌آورد. کلودیا جنین را می‌بلعد و آنرا به شکل ناقص بارور می‌کند. در نهایت کلودیا به دست خدای متولد شده نابود می‌شود و هدر هم وی را می‌کشد. تا بار دیگر تفکرات منحرف فرقه برای به وجود آوردن خدا عقیم بماند.

آنچه که شما در بالا مطالعه کردید تنها بخشی از شهر و اتفاقات رخ داده در آن است در شماره های دوم و چهارم و پنجم از بازی بخشی دیگر از توانایی های شهر حضور پر رنگی دارد و آن هم قضاوت و مجازات است ، شهر به خاطر اتفاقاتی که به خود دیده است دارای قدرتهایی خاص است یکی از این قدرتها فراخواندن افراد است در شماره های دوم و پنجم ما شاهد حضور افرادی در شهر هستیم که به نوعی گناهکارند و شهر برای قضاوت در مورد آن ها ، دعوتشان کرده است .
جیمز ساندرلند مردی که زن مریضش را کشته است و همینطور الکس شفرد که باعث مرگ برادر کوچکتر خود شده است با پا گذاشتن به شهر اماده پاسخگویی به اشتباهاتی میشوند که سعی در فراموش کردن آن ها داشته اند ، صد البته که نوع بازجویی و قضاوت در این شهر مرموز نیز متفاوت است به جای حضور قاضی و هیئت منصفه و دادگاه ، تمام اتفاقات پیرامون شخصیت ها به نوعی اشتباه شخصیت را گوشزد میکنند از موجوداتی که با آنها مبارزه می‌کنید گرفته تا افراد سرگردان دیگری در شهر که خود گناهکارند .گو اینکه این خاصیت شهر در تمامی شماره ها وجود دارد ولی در شماره های مذکور از فرع به اصل بدل شده و محوریت بازی بر عمل انجام گرفته توسط شخصیت اصلی قرار دارد و بحث فرقه ، آلسا و غیره کمتر پرداخته شده است .
در این میان شماره ی چهارم بازی اما فضائی اختصاصی داشت در این شماره یکی از دست پرورده های یتیم خانه ی تحت رهبری فرقه به نام والتر سالیوان که پیرو حزب مادر مقدس است قصد متولد کردن خدا توسط مراسمی به نام قربانی کردن 21 نفر را دارد ، والتر که در کودکی توسط خانواده ی خود رها شده است تصور میکرد اتاقی که در آن بدنیا آمده است مادر او و در حقیقت خداست والتر که تصور میکند مادرش به خواب رفته است سعی دارد از طریق مراسم ذکر شده او را بیدار کند ، هر کدام از افرادی که برای قربانی شدن انتخاب شده اند باید دارای مشخصه ای باشد آخرین نفر این لیست که هدایت آن را بازیباز بر عهده دارد و دریافت کننده ی دانش و تکمیل کننده ی مراسم است ، هنری تونزند نام دارد که حال در همان اتاق تولد والتر زندگی میکند و در طول بازی با پی بردن به ماجرا و کمک های جوزف شرایبر که قبل از هنری در آن اتاق زندگی میکرده است قصد دارد جلوی تکمیل این مراسم را بگیرد . در انتها هنری تونزند با مبارزه با موجودی که والتر به وجود می آورد رویای به وجود آوردن خدا را بار دیگر خراب میکند .
علاوه بر شماره های ذکر شده دو بازی Silent Hill: Origins و Silent Hill: Shattered Memories نیز از سری معرفی شده اند که در اولی به زمان سوزانده شدن آلسا توسط دالیا و چگونگی زنده ماندن آلسا پرداخته شده و در دیگری اتفاقات شماره ی اول بعد از سال ها توسط هری بازسازی میشوند، گر چه با پایان کار تیم سازنده ی اصلی بازی که کار ساخت 4 شماره ی اول بازی را بر عهده داشتند این شماره ها به خوبی پرداخته نشده و دارای نواقصی در حیطه‌ی داستانی هستند اما همچنان سری سایلنت هیل دارای یکی از بهترین داستان ها در طول تاریخ بازیهای رایانه ای است.
لازم به ذکر است بر اساس این بازی تاکنون دو فیلم سینمایی نیز ساخته شده که شماره دوم (تا زمان نگارش این مقاله) هنوز اکران نگردیده است. با توجه به نظر مخاطبان، فیلم اول یکی از برترین و موفق‌ترین فیلم های ساخته شده بر اساس یک بازی ویدیویی می‌باشد.
همچنین شرکت کونامی در سال 2006 و به مناسبت اکران فیلم، مجموعه‌ای ویدیویی را بر روی رسانه‌ی UMD برای PSP عرضه نمود که با نام The Silent Hill Experience شناخته شده و شامل دو کمیک The Hunger و Dying Inside ، ترایلر شماره‌های 1 تا 4 بازی و فیلم، مصاحبه با آهنگ‌ساز افسانه‌ای سری به همراه کارگردان فیلم و برخی موسیقی‌های بازی می‌باشد.

دریافت خلاصه به صورت فایل pdf :دانلود
تهیه و تنظیم خلاصه : (msbazicenter)

----------------------------------------------------------------------------------------------------------

مقالات تحلیلی بازی نوشته شده توسط امیر حسین فرحزادی ( Bone Crusher ) :
بازی‌سنتر | مقالات | تاریخچه و داستان بازی ها | تاریخچه و بررسی دقیق سری سایلنت هیل ( بخش اول )
بازی‌سنتر | مقالات | تاریخچه و داستان بازی ها | تاریخچه و بررسی دقیق سری سایلنت هیل ( بخش دوم )
بازی‌سنتر | مقالات | تاریخچه و داستان بازی ها | تاریخچه و بررسی دقیق سری سایلنت هیل ( بخش سوم )
بازی‌سنتر | مقالات | تاریخچه و داستان بازی ها | تاریخچه و بررسی دقیق سری سایلنت هیل ( بخش چهارم )

تاپیک تحلیل بازی نوشته شده توسط محمد مهدی حاجی اسمعیلی ( nemesis ) ( کامل نشده ):
The Lost Memories ---پایه و اساس بازی بزرگ "Silent Hill" -- تحلیلی بزرگ برای این بازی

مقالات مختلف در مورد سری سایلنت هیل:
Silent Hill: Homecoming Plot
Silent Hill: Origins Plot
Silent Hill Shattered Memories Plot
داستان (Silent Hill: Orphan)
شباهت بین Homecoming و Silent Hill 2
تاریخ وقایع Silent Hill و Shepherd's Glen
دانلود Silent Hill 2 - The movie
ترجمه یادداشت های سایلنت هیل 2
ترجمه فارسی دیالوگ های بازی Silent Hill 2: Born from a Wish
سایلنت هیل 4: پرونده قربانیان
ساکنین South Ashfield Heights apartments- قسمت اول - قسمت دوم
یادداشتی کوتاه بر SILENT HILL: HOMECOMING
داستان نسخه اول فیلم سایلنت هیل
Silent Hill: Original Memories
Silent Hill HD Collection Achievements Guide
Little Baroness
جودی میسون
طرح اولیه موتور سایلنت هیل پست 1
طرح اولیه موتور سایلنت هیل پست 2
طرح اولیه موتور سایلنت هیل پست 3
طرح اولیه موتور سایلنت هیل پست 4
خاطرات الکس شپرد
 

Attachments

  • sh1.png
    sh1.png
    56.3 KB · مشاهده: 3,572
  • silenthill1.jpg
    silenthill1.jpg
    55.1 KB · مشاهده: 117
آخرین ویرایش:

genesis007

کاربر سایت
May 16, 2010
1,298
نام
shahab
سلام . دوستان من با حرف های مسعود جان بسیار موافق هستم . در دنیای امروزی هم تشخیص هویت افراد بسیار سخت است چه برسد به سایلنت هیل که کاملا به یک کابوس شبیه است. دوستان شما گفتید لورا و والتر در یتیم خانه بودند ؟؟ می شود بیشتر توضیح بدهید:-/
 

Safety & Peace

ارباب مطلق سوزوران
کاربر سایت
Sep 4, 2011
13,185
نام
تونی آلمِیدا
سلام شهاب جان!
هنری الان جوابتو میده چون کامل و جامع بلده.....
بچه ها نظری دارین که به خاطرش نظر سنجی رو عوض کنیم؟:-/
هنری-علی-اتوسا-شهاب-Silent -Dream و بقیه؟ و صد البته!!! Leon.Fox عزیز!!! که از حماقت فراموشش کردیم؟؟!!!
 
آخرین ویرایش:

Heart Broken

کاربر سایت
Feb 22, 2011
2,418
نام
Ali
سلام شهاب جان!
هنری الان جوابتو میده چون کامل و جامع بلده.....
بچه ها نظری دارین که به خاطرش نظر سنجی رو عوض کنیم؟:-/
هنری-علی-اتوسا-شهاب-Silent -Dream و بقیه؟
خوب فکر کنم همین عنوان نظرسنجی رو باید برای نسخه دوم قرار بدیم، یعنی شخصیت فرعی برگزیده در نسخه دوم، ولی هنوز پرونده نسخه سوم کامل بسته نشده!
 

Leon.Fox

کاربر سایت
Oct 31, 2011
2,044
نام
Leon
بچه ها نظری دارین که به خاطرش نظر سنجی رو عوض کنیم؟:-/
هنری-علی-اتوسا-شهاب-Silent -Dream و بقیه؟
به نظر منم عوض شه بهتره...
در ضمن... نمی خواستم بدون اینکه مخاطب قرار داده بشم جواب بدم... شرمنده به خاطر فضولی...
;)

---------- نوشته در 07:34 PM اضافه شد ---------- نوشته قبلی در 07:32 PM ارسال شده بود ----------

خوب فکر کنم همین عنوان نظرسنجی رو باید برای نسخه دوم قرار بدیم، یعنی شخصیت فرعی برگزیده در نسخه دوم
چرا شخصیت های فرعی بچه ها...؟

---------- نوشته در 07:35 PM اضافه شد ---------- نوشته قبلی در 07:34 PM ارسال شده بود ----------

ولی هنوز پرونده نسخه سوم کامل بسته نشده!
آره...
من که دوباره یادم رفت اصلاً کجا بودیم...
 

msbazicenter

کاربر سایت
Sep 19, 2008
3,690
نام
مرام آدم مهمِ نه اسمش
سلام
بسیار زیبا بود مسعود جان.
ممنون علی‌جان. لطف داری
خوب اگر میشه یکم بیشتر در مورد لورا توضیح بده، در مورد رابطش با ادی بگو. آیا ادی و آنجلا هم زاده ذهن جیمزند؟
زاده‌ی ذهن جیمز نه. در مورد SH2 معتقدم اون دنیای ذهن جیمز نیست. بلکه دنیای ذهن مری‌ست. حقیقتش نمی خواستم الان درباره‌ی SH2 و شخصیت هاش چیزی بگم ولی... میگم;)
دخمه‌ی قبور رو به یاد بیارید.
65805775521900323281.jpg

37167258370905340352.jpg
69121141834787458727.jpg
یکی از دلایل بنده برای موهوم خواندن لورا و ماریا اینجاست. هیچ قبری برای اون دو تا یا حداقل برای ماریا در نظر گرفته نشده. مساله دوم اینه که تمامی راه‌ها برای رسیدن به هتل مسدود شده. اگه لورا یه موجود واقعی بود باید از همون مسیری می‌رفت که جیمز رفت.
و در مورد ماریا، آیا واقعاً جسم و حقیقتی رو برای ماریا در نظر نمیگیری؟ یعنی ماریا هم فقط یک تجسم بود؟ در صورت مثبت بودن جواب، پس ما در سناریوی Born From A Wish فقط سرگذشت یک موجود خیالی رو که زاده ذهن فرد دیگه‌ای هست دنبال می‌کنیم؟
می‌دونیم که تو عرضه‌ی اولیه‌ی SH2 برای PS2 این بازی فرعی وجود نداشت. درسته؟ ماریا قبلاً وجود داشته. یه رقصنده و یا شاید یه استریپر تو HN بوده. اما این ماریایی که تو بازی هست فقط ترسیم ذهنی مری از اون شخصیته و به نظر من واقعی نیست. یه مطلب دیگه اینه که وجود ارنست بالدوین رو چجوری میشه تفسیر کرد؟
یه نکته‌ی دیگه. تا جاییکه یادمه تو نسخه‌ی انگلیسی جای جیمز یکی از برادران بالدوین صحبت کرده.
اگر هم لورا و هم ماریا جسم حقیقی بودند ولی جلوه گر ذهنیات جیمز بودند(فقط برای ما) پس ادی و آنجلا چه صفتی(یا بخشی از وجود) جیمز رو جلوه می‌دادند؟ البته کلاً من با این نظریه مخالفم، فقط میخوام حرفت رو تکمیل کنی.
بنده قبلاً یه نظریه در مورد آلسا گفتم و اون «برخورد دنیاها» بود. خب اینجا رو هم میشه با اون توضیح داد. مری،‌ تو دنیای ذهنش آنجلا و ادی رو به جیمز نشون داد. اما به چه دلیل؟
به نظره بنده: هر دوی اونها فرد یا افرادی رو به قتل رسوندند. آنجلا ابتدا پدش و بعد خودش رو و ادی هم هر کی رو مسخره‌اش کرده. قبول؟ جیمز هم که مری رو کشته. مری اون دو شخصیت رو در مسیر جیمز قرار داده تا بتونه خودش رو با اونها مقایسه کنه اما چه مقایسه‌ای؟ وجوه اشتراک و تفاوت جیمز با ادی و آنجلا چیه؟
ممنون هنری!!! عالی و کامل و جامع!!!
عذر میخوام شهر این وسط چه کاره بود؟ یا جونورای توش؟ این همه وسایل عذاب،اونوقت لورا میشه فرشته عذاب؟ پس تو اسم شهر رو چی میذاری؟
کوچیک برادر تغییر اسم داده هم هستم. خودت میگی وسیله دیگه. وسیله که از خودش اختیار نداره. شهر به نظر من یه چیزی شبیه موتور بازی‌سازی گرافیکی مثل Unreal 3 و Cryengine3 میمونه
سلام دوستان.نمیدونم تا حالا به آهنگ The Reverse Will که ماله Sh2 هست گوش کردید یا نه.
اگر گوش کرده باشید متوجه صدای لورا مشید که آنچنان مشخص نیست چی میگه ولی اگه خیلی دقت کنید اون میگه:
now i lay me down to sleep
i pray the lord my soul to keep
if i should i die before i wake
i pray the lord my soul to take
که ترجمه اش میشه این
حالا من دارز میکشم تا بخوابم
من به درگاه ارباب دعا میکنم روحم را محافظت کند
اگر من باید بمیرم قبل از اینکه بیدار شوم
من به درگاه ارباب دعا میکنم روحم را بپذیرد
حالا سوالی که پیش میاد اینه که این ارباب یا خدا چه کسیه؟منظورش خدای سایلنت هیله یا چیزه دیگه ای؟
اصلا این دعا چه معنی میتونه داشته باشه؟
راستی ترجمه اسم آهنگ هم میشه "آرزوی معکوس"یا " دعای معکوس" یا چیزی تو همین مایه ها.
این یه دعای قبل از خواب هست که بچه های یتیم خونه می خونن !!! wait من این دعا رو یه جای دیگه غیر از بازی هم شنیدم !!! آها فیلم سایلنت هیل اون صحنه ای که کریستوفر وارد یتیم خونه ای در برهام میشه زمان خوابه بچه هاس و بچه ها این دعا رو می خونن !
تا جایی که می دونم توی فیلم این یتیم خونه توسط یه سازمان مذهبی و مسیحی تاسیس کنترل میشه پس ارباب یا لورد همون خدا هست(نه خدای سایلنت هیل!)
چه نکته‌ی دقیق و جالبی. خداییش خیلی حال کردم با این نکته‌سنجی هر دوی شما.
میدونیم که فیلم بعد از بازی ساخته شده. پس ملاک اصلی بازیه. ولی در کل باز هم Lord بیشتر از اونکه معنی خدای متعارف رو بده، یادآور خدایان پاگانیه. دقیقاً مثل افسانه The Lord Of The Rings.
دوستان شما گفتید لورا و والتر در یتیم خانه بودند ؟؟ می شود بیشتر توضیح بدهید:-/
والتر تو یتیم‌خانه بوده درست، ولی لورا نه.
 

Leon.Fox

کاربر سایت
Oct 31, 2011
2,044
نام
Leon
یکی از دلایل بنده برای موهوم خواندن لورا و ماریا اینجاست. هیچ قبری برای اون دو تا یا حداقل برای ماریا در نظر گرفته نشده. مساله دوم اینه که تمامی راه‌ها برای رسیدن به هتل مسدود شده. اگه لورا یه موجود واقعی بود باید از همون مسیری می‌رفت که جیمز رفت.


والتر تو یتیم‌خانه بوده درست، ولی لورا نه.
بی خیال مسعود...
دلیل نمیشه که وقتی قبری وجود نداشته، یعنی اون شخص هم وجود خارجی نداشته... در مورد رفتن به Hotel هم که هزار و یه راه وجود داره... حالا مثلاً می تونیم بگیم Angella چه جوری رفته بود به Hotel...

رفقا.... چرا وجود یه شخص رو که نیازی هم به نقض کردنش هم نیست رو باید زیر سوال ببریم.... و باز هم بزرگترین دلیل خودم رو میگم...
هیچ اشاره ای به وجود خیالی Laura در هیچ جا نشده...

توی یکی از پایان ها اصلاً می بینیم که Laura به همراه James از شهر میزنن بیرون... اگه قرار بود توهم باشه که Laura همونجا تو شهر می موند...

---------- نوشته در 07:51 PM اضافه شد ---------- نوشته قبلی در 07:48 PM ارسال شده بود ----------

خوب گفتم روال نظر سنجی برای نسخه اول و سوم به همین صورت بوده پس برای نسخه دوم هم همین طور باشه. در مورد شخصیت اصلی هم که بحثی نیست! خودش برگزیدست:d


هِین...؟ از اون لحاظ...
;)
منظورم یه نظر سنجی تُپُل و صد البته کلیشه ای بذاریم....
مثل:
محبوب ترین شخصیت شما در سری Silent Hill
 

genesis007

کاربر سایت
May 16, 2010
1,298
نام
shahab




آره...
من که دوباره یادم رفت اصلاً کجا بودیم...

رسیدیم به داگلاس لیون جان . دوستان مسعود جان یک دلیل خوب برای خیالی بودن لورا اورد { قبری برای لورا هم ماننده ماریا نیست} الته می شود هم گفت بخاطر پاک بودن لورا اصلا قرار نبوده او بمیرد ؟؟؟برای نظر سنجی هم می گم که زیاد شخصیت فرعی کیف نمی ده البته با اجازه ی بزرگان سایلنت هیل یعنی همه دوستان.:d
 

Safety & Peace

ارباب مطلق سوزوران
کاربر سایت
Sep 4, 2011
13,185
نام
تونی آلمِیدا
کوچیک برادر تغییر اسم داده هم هستم. خودت میگی وسیله دیگه. وسیله که از خودش اختیار نداره. شهر به نظر من یه چیزی شبیه موتور بازی‌سازی گرافیکی مثل Unreal 3 و Cryengine3 میمونه
:d
هنری من اونو خطاب به همون فردی که بهش میگین دایی گفتم!!!:d
که میگفت لورا برای عذاب جیمز اومده:d
بابا بی خیال مرد...
من اصلاً ناراحت نشدم...
I Love U more than that buddy
هی به خودم گفتم یه نفر نیست ولی هر چی زور زدم نفهمیدم!!! گفتم وقتی بیاد ازش :
یه ماچ ابدار بکنم!!!:-*
با اجازه‌ی دوستان،‌ابتدا شماره 3 رو تموم کنیم بعد. آسیاب به نوبت.
خب بزرگان شروع کنن تا ما هم بهره ای ببریم!!!
رفقا.... چرا وجود یه شخص رو که نیازی هم به نقض کردنش هم نیست رو باید زیر سوال ببریم.... و باز هم بزرگترین دلیل خودم رو میگم...
هیچ اشاره ای به وجود خیالی Laura در هیچ جا نشده...
نکته جالبی گفتی.اگر لورا قراره خیالی باشه،پس چرا همه میبیننش نه فقط جیمز؟

دوستان از همه عذر خواهی میکنم!!! این پست یه اسپم خیلی گنده در تاریخ شد!!!:sorry:
 

msbazicenter

کاربر سایت
Sep 19, 2008
3,690
نام
مرام آدم مهمِ نه اسمش
سلام
بی خیال مسعود...
دلیل نمیشه که وقتی قبری وجود نداشته، یعنی اون شخص هم وجود خارجی نداشته... در مورد رفتن به Hotel هم که هزار و یه راه وجود داره... حالا مثلاً می تونیم بگیم Angella چه جوری رفته بود به Hotel...
دقت کن آنجلا رو تو چه شرایطی تو هتل می‌بینیم. به سمت دری می ریم که به پله‌های اضطراری باز میشه. وقتی‌ وارد میشیم سکانس آنجلا رو می‌بینیم که تو یکی از راه‌پله‌های هتل اتفاق میافته. بعد از این صحنه برمی‌گردیم به سمت در و وقتی واردش میشم همون پله‌های اولی رو میبینیم.
رفقا.... چرا وجود یه شخص رو که نیازی هم به نقض کردنش هم نیست رو باید زیر سوال ببریم.... و باز هم بزرگترین دلیل خودم رو میگم...
هیچ اشاره ای به وجود خیالی Laura در هیچ جا نشده...
خب این یه حرف دیگه‌ست.:d
توی یکی از پایان ها اصلاً می بینیم که Laura به همراه James از شهر میزنن بیرون... اگه قرار بود توهم باشه که Laura همونجا تو شهر می موند...
پایان Leave! خب تو پایان ماریا می‌بینیم که جیمز با ماریا اونجا رو ترک می‌کنه. این به اون در:>
:d
هنری من اونو خطاب به همون فردی که بهش میگین دایی گفتم!!!:d
که میگفت لورا برای عذاب جیمز اومده:d
شرمنده فکر کردم با من بودی:p
البته در آخر فرقی هم نداره. لورا فرشته‌ی عذاب جیمز بود. شکنجه‌ی روحی فرد توسط وجدان خودش بدترین نوع عذابه. تا حالا پیش نیومده کاری کرده باشید و بعد احساس گناه کنید. هرچی هم بقیه بهتون دلداری بدن باز هم احساس گناه ول‌تون نکنه؟
 
آخرین ویرایش:

Heart Broken

کاربر سایت
Feb 22, 2011
2,418
نام
Ali
سلام
زاده‌ی ذهن جیمز نه. در مورد SH2 معتقدم اون دنیای ذهن جیمز نیست. بلکه دنیای ذهن مری‌ست. حقیقتش نمی خواستم الان درباره‌ی SH2 و شخصیت هاش چیزی بگم ولی... میگم;)
دخمه‌ی قبور رو به یاد بیارید.یکی از دلایل بنده برای موهوم خواندن لورا و ماریا اینجاست. هیچ قبری برای اون دو تا یا حداقل برای ماریا در نظر گرفته نشده. مساله دوم اینه که تمامی راه‌ها برای رسیدن به هتل مسدود شده. اگه لورا یه موجود واقعی بود باید از همون مسیری می‌رفت که جیمز رفت.
علیک سلام، مسعود جان یکم گنگ حرف میزنی الآن من نفهمیدم دقیقاً دیدگاهت چیه؟ پس به دلیل وجود نداشتن قبری برای ماریا و لورا اون‌ها رو موهومی میدونی؟ شاید قبرها فقط برای جیمز، آنجلا و ادی بودند که مرتکب قتل شدند! یا اینکه چون لورا از همون راهی که جیمز وارد هتل شد به اونجا نرفته، پس نیتجه میگیری که لورا جسم نیست؟ من که این طور فکر نمیکنم. شاید راه دیگه‌ای وجود داشته. اگر بخواهیم بعضی از مسائل رو زیر سؤال ببریم، خیلی از اتفاقات درون دنیای سایلنت هیل بی منطق به نظر میرسه!

می‌دونیم که تو عرضه‌ی اولیه‌ی SH2 برای PS2 این بازی فرعی وجود نداشت. درسته؟ ماریا قبلاً وجود داشته. یه رقصنده و یا شاید یه استریپر تو HN بوده. اما این ماریایی که تو بازی هست فقط ترسیم ذهنی مری از اون شخصیته و به نظر من واقعی نیست. یه مطلب دیگه اینه که وجود ارنست بالدوین رو چجوری میشه تفسیر کرد؟
یه نکته‌ی دیگه. تا جاییکه یادمه تو نسخه‌ی انگلیسی جای جیمز یکی از برادران بالدوین صحبت کرده.
خوب درسته بعداً برای نسخه XBOX منتشر شد ولی تو این بازی ماریا رو یک وجود حقیقی میبینیم که به دلایل خاصی مثل جیمز وارد دنیای سایلنت هیل شده و دقیقاً همون شرایط رو در محیط اطرافش داره. ارنست بالدوین مثل تمامی عجایبی که تو دنیای سایلنت هیل رخ میده، یک شخصیت موهومی که سرنوشت ماریا رو رقم میزنه. دقیقاً نمیتونم در موردش بحث کنم چون شناخت کافی از شخصیتش ندارم.

بنده قبلاً یه نظریه در مورد آلسا گفتم و اون «برخورد دنیاها» بود. خب اینجا رو هم میشه با اون توضیح داد. مری،‌ تو دنیای ذهنش آنجلا و ادی رو به جیمز نشون داد. اما به چه دلیل؟
به نظره بنده: هر دوی اونها فرد یا افرادی رو به قتل رسوندند. آنجلا ابتدا پدش و بعد خودش رو و ادی هم هر کی رو مسخره‌اش کرده. قبول؟ جیمز هم که مری رو کشته. مری اون دو شخصیت رو در مسیر جیمز قرار داده تا بتونه خودش رو با اونها مقایسه کنه اما چه مقایسه‌ای؟ وجوه اشتراک و تفاوت جیمز با ادی و آنجلا چیه؟
پس این یک نظریه کاملاً جداست، همه شخصیت‌ها وجودهای حقیقی هستند که قطعه‌های جورچین مری هستند، همه اینها به خواست مری در کنار هم جمع شدند تا سرنوشت جیمز رو رقم بزنند. درسته؟
 
آخرین ویرایش:

genesis007

کاربر سایت
May 16, 2010
1,298
نام
shahab
رفقا.... چرا وجود یه شخص رو که نیازی هم به نقض کردنش هم نیست رو باید زیر سوال ببریم.... و باز هم بزرگترین دلیل خودم رو میگم...
هیچ اشاره ای به وجود خیالی Laura در هیچ جا نشده...
Silent Hill
لیون جان چرا احتیاج نیست دوستان حرف های جالبی زدن که خیلی هم احتیاج شد. من که اول می گفتم واقعی به شک افتادم ولی باز هم می شود بگوییم که واقعی است زیرا همه اشخاص او را می دیدند و برای اون قبر ها هم او پاک بوده وشهر هم اصلا او را نمی خواسته مجازات کند. ومی ماند از این که او تصور جیمز از شکل ورفتار مری است که جیمز دوست نداشته که باید فکر کنم.....:-/


 

کاربرانی که این قسمت را مشاهده می‌کنند

Top
رمز عبور خود را فراموش کرده اید؟
or ثبت‌نام سریع از طریق سرویس‌های زیر