بحث و تبادل نظر در مورد سری Silent Hill (خلاصه داستان در پست اول)

انتخاب شما برای شخصیت محوری داستان برای قسمت بعد؟


  • مجموع رای دهنده‌ها
    129

Silent Dream

In madness you dwell
کاربر سایت
Jan 3, 2010
1,831

d.png

خلاصه‌ی داستان سری بازیهای سایلنت هیل
مقدمه:

«Silent Hill» نامی برای یک بازی رایانه‌ای است که در سال 1999 و توسط شرکت Konami برای کنسول PS1 عرضه شد. از همان ابتدا مشخص بود که این نام، پتانسیل تبدیل شدن به یک فرانچایز بزرگ را دارد. داستانی فوق‌العاده غنی، مبهم و عمیق در ژانری به نسبت نوپا. همین غنی و مبهم بودن داستان، Konami را وادار ساخت تا در کتاب راهنمای قسمت سوم بازی (Silent Hill 3 Official Complete Guide) بخشی را با نام Lost Memories قرار بدهد. اما همین عنصر داستان،‌تبدیل به تیغی دو دم شد؛ از یک سو یکی از اصلی‌ترین دلایل علاقه‌ی دیوانه‌وار طرفدارانش و از سوی دیگر، پاشنه آشیل عنوان در جذب مخاطبان جدید. شماره‌ی 2 بازی در سال 2001، شماره 3 در سال 2003 ، شماره‌ی 4 در سال 2004 ، Silent Hill: Homecoming در سال 2008 عرضه شدند. اما از لحاظ خط داستانی، شماره‌های 2 و 4 و Homecoming (به نوعی) مجزا بودند و فقط شماره 3 در ادامه‌ی شماره اول عرضه شد. در متن حاضر سعی شده است خلاصه‌ای کوتاه از شماره‌های منتشر شده ارائه شود تا عزیزانی که تازه به جمع ساکنان سایلنت هیل می‌پیوندند، بتوانند راحت‌تر با این عنوان رابطه بر قرار کنند. لازم به یادآوری است که این متن به معنی واقعی کلمه، اسپویلر است.

داستان کامل و تحلیل سایلنت هیل 1 به صورت ویدیویی

163949 163950

داستان سایلت هیل 1 را به صورت ویدیویی در یوتوب مشاهده کنید​

داستان کامل و تحلیل سایلنت هیل 2 به صورت ویدیویی

163952 172258

داستان سایلت هیل 2 را به صورت ویدیویی در یوتوب مشاهده کنید​
every.png
نویسنده ای به نام Harry Mason و همسرش در حین عبور از یک جاده، نوزادی را یافته و نام او را شریل می‌گذارند. چهار سال بعد همسر هری فوت می‌کند. سه سال پس از فوت همسرش، هری بنا به دلایلی تصمیم می‌گیرد با شریل به شهری که وی را در نزدیکی آن یافته بودند سفر کند. شب هنگام، در جاده‌ی کنار شهر، پلیسی موتورسوار از کنار آنها عبور کرده و توجه هری را جلب می کند. اندکی جلوتر، هری متوجه موتور پلیسی میشود که بدون سرنشین در کنار جاده افتاده در همین حین، در روبروی خود دختری را وسط جاده می‌بیند. برای اجتناب از تصادف با او، دیوانه‌وار فرمان را می چرخاند. اما ماشین منحرف شده و به دره‌ی کناری سقوط می‌کند. هری پس از به هوش آمدن، متوجه غیبت شریل می‌شود. در حین جستجو، شبح شریل را می‌بیند و به دنبال او می‌دود. در انتهای معبری تنگ، ناگهان همه‌چیز در تاریکی فرو می‌رود و چهره آنجا تغییر می‌کند. هری مصمم ادامه ‌می‌دهد اما در اثر حمله‌ی چند موجود هیولا مانند به حالت مرگ روی زمین می‌افتد.
وقتی هری بعد از آن حادثه در کافه ای بیدار می‌شود، با همان پلیس روبرو می‌شود. آنها با هم از اتفاقات عجیب شهر و حالت غیرعادی آن سخن می‌گویند. پلیس Cybil Bennet‌ نام دارد و به هری در یافتن شریل کمک می‌کند. حالت عادی شهر اینگونه است: خالی از سکنه، فرو رفته در مه، محصور شده توسط دره‌های عمیق و پر از هیولا. اما در حالت غیر عادی به تمامی این موارد تاریکی مطلق تکه گوشت های آویزان از در و دیوار سکوتی مرگبارتر هم اضافه میشود . هری در جستجوی شریل به مکان‌های زیادی از شهر مراجعه می‌کند: مدرسه، کلیسا، بیمارستان، فاضلاب، پارک تفریحی و در بعضی از آنها با شخصیت‌هایی آشنا می‌شود. با پیرزن عجیبی به نام Dahlia Gillespie در کلیسا، دکتر Michael Kaufmann و پرستاری به نام Lisa Garland در بیمارستان. همچنین مرتب شبح دختری را می‌بیند که باعث تصادف او شده بود به نام Alessa. دالیا اطلاعات زیادی درباره‌ی هری و شهر دارد دکتر کافمن و لیزا هم هر کدام مطالب جدیدی به اطلاعات هری اضافه میکنند. در طول بازی اطلاعات زیادی از شهر به دست می‌آوریم خواه از لابلای روزنامه‌های باطله و کتاب‌ها و خواه از این شخصیت‌ها. شهر مکانی نفرین شده بوده و در سال‌های جنگ‌های داخلی، اعدام‌های زیادی در زندان آن صورت گرفته است. شهر قدمت زیادی دارد و قرن‌ها قبل، بومیان ساکن آنجا بودند. از همان زمان، آیینی شیطانی در شهر رواج داشته است. در سده‌های اخیر، پس از سکونت مهاجران در شهر، تلفیقی از آیین باستانی شهر با آیین‌های مهاجران پدید می‌آید که با نام The Order شناخته می‌شود. پیروان و سردمداران این فرقه اعتقادات عجیب و خطرناکی‌ دارند. این فرقه به سه شاخه‌ی اصلی تقسیم می‌شود که یکی از آنها «مادر مقدس» می‌باشد. در راس این شاخه دالیا قرار دارد که آلسا دختر وی است. این فرقه به خدایی اعتقاد دارد که باید در روی زمین متولد شده سپس بهشت موعود فرقه را بنا کند. بر اساس مدارک به دست آمده، این خدا یک بار متولد شده و مرده است و حال باید برای بار دوم متولد یا فراخوانده شود. دالیا متوجه می‌شود که مشخصات دختر وی، آلسا، با مشخصات مادر خدا که در متون قدیمی پیش‌بینی شده هم‌خوانی دارد پس او را تربیت می‌کند تا مراسم تولد را انجام دهد. در این مراسم، باید مادر خدا سوزانده شود. مراسم در سن 7 سالگی آلسا انجام می‌شود و بدن کباب شده‌ی وی را به بیمارستان انتقال می‌دهند. اما او ناقص است. آلسا در نهایت درد و رنج، قسمتی از روح خودش را به صورت یک نوزاد از شهر بیرون می‌فرستد و با استفاده از قدرت ذهن خود، شهر را به جهنمی بی‌بدیل تبدیل می‌کند. دالیا برای اتمام نقشه خود، توسط خود آلسا، شریل را فرا می‌خواند تا روح مادر خدا تکمیل شود. در این بین دکتر کافمن مسئول امور پزشکی آلساست.
آلسا در برابر دالیا مقاومت می‌کند اما دالیا با فریب هری، خود را به آلسا می‌رساند و مراسم را مجدداً انجام می‌دهد اما در همین حین هری سر می‌رسد. روح شریل به آلسا می‌پیوندد تا مادر خدا کامل گردد. دکتر کافمن به قصد نابودی این روح، دارویی را به سمت وی پرتاب می‌کند اما اینکار باعث می‌شود خدا (در شماره‌ی اول این خدا با نام «سامایل» معرفی می گردد) متولد شود. در اولین اقدام، سامایل، دالیا را آتش می‌زند. اما هری با سامایل می‌جنگد و او را شکست می‌دهد. پس از نابودی سامایل، مادر خدا ظاهر می‌شود و نوزادی را به هری می‌دهد سپس، راه فرار از آن مهلکه را به او نشان می‌دهد.
هری نوزاد را از شهر دور کرده و در جایی به طور ناشناس او را بزرگ می‌کند. نام این نوزاد را Heather می‌گذارد. هدر کودکی عادی نبود و گاها ، رفتارهای عجیبی از خود بروز می‌داد.
17 سال پس از این ماجرا، دختر نفر دوم فرقه، یعنی «Claudia Wolf» تصمیم می‌گیرد آن نوزاد را پیدا کند تا مراسم دوباره به جریان بیفتد. با کمک کشیش دیگری به نام «Vincent»، کاراگاهی به نام «Douglas Cartland» را استخدام می‌کند تا این کودک را پیدا کند. داگلاس هدر را پیدا می‌کند اما از نیت اصلی کارفرمایان خود اطلاع ندارد. روزی که هدر به مرکز خرید شهر رفته‌بود،‌ داگلاس را در مقابل خود می‌بیند. هدر بی خبر از همه‌جا به خیال اینکه داگلاس یک مزاحم است، می‌گریزد ولی داگلاس قبلاً محل او را به کلودیا و وینسنت اطلاع داده‌است. هدر به سمت خانه و نزد هری حرکت می‌کند اما اطراف او پر از هیولاهایی هولناک شده است. در اینجا برای اولین بار، کلودیا را ملاقات می‌کند. کلودیا درتلاش است تا هدر چیزی را به یاد بیاورد. هدر پس از گذشتن از مرکز خرید و ایستگاه مترو، درساختمانی نیمه‌کاره در نزدیکی محل سکونت خود با وینسنت روبرو می‌شود.
هدر به آپارتمان خود می‌رسد اما درآنجا پدرش، هری را غرق در خون و بی‌جان می‌یابد. او کلودیا را در پشت‌بام می‌بیند و او را مسئول قتل پدرش می داند. هدر قصد انتقام دارد اما کلودیا به سایلنت هیل می‌رود. هدر به همراه داگلاس (که کمابیش به واقعیت پی برده است) به سمت سایلنت هیل حرکت می‌کند.
هدر تقریباً گذشته‌ی خود را به یاد آورده است؛ او همان روح واحد آلسا و شریل است که توسط مادر خدا به هری سپرده شد. پس از حلول روح آلسا و شریل، جنین خدا هم وارد بدن او شده است اما تحت تاثیر فراموشی هدر، عقیم مانده و برای بارور شدن، نیاز دارد تا آتش خشم و نفرت در درون هدر شعله‌ور شود. کلودیا در تمام طول داستان سعی بر این دارد تا همین میراث آلسا را بیدار کند و برای همین منظور، هری را می‌کشد تا او را از سر راه بردارد. در این میان، وینسنت که منافع خود را با تولد خدا در خطر می‌بیند، سعی می‌کند توسط هدر، کلودیا و عقایدش را نابود کند.
پس از رسیدن به شهر، هدر به بیمارستان می‌رود. او با راهنمایی‌های علنی یا مخفیانه‌ی وینسنت،‌ پدر کلودیا یعنی «لئونارد» را که در بیمارستان زندانی شده می‌کشد تا متاترون را به دست آورد. متاترون، نماد خیر و روشنی و در مقابل سامایل است و وینسنت تصور میکند متاترون میتواند در مبارزه با کلادیا به هدر کمک کند. در ادامه،‌هدر به کلیسای فرقه می‌رسد. کلودیا، وینسنت را ، که به زعم او خیانت کرده‌است، می‌کشد. هری مقداری از داروی دکتر کافمن را به شکل یه قرص به هدر داده بود. هدر آن قرص را می‌بلعد و در نتیجه، جنین خدا را بالا می‌آورد. کلودیا جنین را می‌بلعد و آنرا به شکل ناقص بارور می‌کند. در نهایت کلودیا به دست خدای متولد شده نابود می‌شود و هدر هم وی را می‌کشد. تا بار دیگر تفکرات منحرف فرقه برای به وجود آوردن خدا عقیم بماند.

آنچه که شما در بالا مطالعه کردید تنها بخشی از شهر و اتفاقات رخ داده در آن است در شماره های دوم و چهارم و پنجم از بازی بخشی دیگر از توانایی های شهر حضور پر رنگی دارد و آن هم قضاوت و مجازات است ، شهر به خاطر اتفاقاتی که به خود دیده است دارای قدرتهایی خاص است یکی از این قدرتها فراخواندن افراد است در شماره های دوم و پنجم ما شاهد حضور افرادی در شهر هستیم که به نوعی گناهکارند و شهر برای قضاوت در مورد آن ها ، دعوتشان کرده است .
جیمز ساندرلند مردی که زن مریضش را کشته است و همینطور الکس شفرد که باعث مرگ برادر کوچکتر خود شده است با پا گذاشتن به شهر اماده پاسخگویی به اشتباهاتی میشوند که سعی در فراموش کردن آن ها داشته اند ، صد البته که نوع بازجویی و قضاوت در این شهر مرموز نیز متفاوت است به جای حضور قاضی و هیئت منصفه و دادگاه ، تمام اتفاقات پیرامون شخصیت ها به نوعی اشتباه شخصیت را گوشزد میکنند از موجوداتی که با آنها مبارزه می‌کنید گرفته تا افراد سرگردان دیگری در شهر که خود گناهکارند .گو اینکه این خاصیت شهر در تمامی شماره ها وجود دارد ولی در شماره های مذکور از فرع به اصل بدل شده و محوریت بازی بر عمل انجام گرفته توسط شخصیت اصلی قرار دارد و بحث فرقه ، آلسا و غیره کمتر پرداخته شده است .
در این میان شماره ی چهارم بازی اما فضائی اختصاصی داشت در این شماره یکی از دست پرورده های یتیم خانه ی تحت رهبری فرقه به نام والتر سالیوان که پیرو حزب مادر مقدس است قصد متولد کردن خدا توسط مراسمی به نام قربانی کردن 21 نفر را دارد ، والتر که در کودکی توسط خانواده ی خود رها شده است تصور میکرد اتاقی که در آن بدنیا آمده است مادر او و در حقیقت خداست والتر که تصور میکند مادرش به خواب رفته است سعی دارد از طریق مراسم ذکر شده او را بیدار کند ، هر کدام از افرادی که برای قربانی شدن انتخاب شده اند باید دارای مشخصه ای باشد آخرین نفر این لیست که هدایت آن را بازیباز بر عهده دارد و دریافت کننده ی دانش و تکمیل کننده ی مراسم است ، هنری تونزند نام دارد که حال در همان اتاق تولد والتر زندگی میکند و در طول بازی با پی بردن به ماجرا و کمک های جوزف شرایبر که قبل از هنری در آن اتاق زندگی میکرده است قصد دارد جلوی تکمیل این مراسم را بگیرد . در انتها هنری تونزند با مبارزه با موجودی که والتر به وجود می آورد رویای به وجود آوردن خدا را بار دیگر خراب میکند .
علاوه بر شماره های ذکر شده دو بازی Silent Hill: Origins و Silent Hill: Shattered Memories نیز از سری معرفی شده اند که در اولی به زمان سوزانده شدن آلسا توسط دالیا و چگونگی زنده ماندن آلسا پرداخته شده و در دیگری اتفاقات شماره ی اول بعد از سال ها توسط هری بازسازی میشوند، گر چه با پایان کار تیم سازنده ی اصلی بازی که کار ساخت 4 شماره ی اول بازی را بر عهده داشتند این شماره ها به خوبی پرداخته نشده و دارای نواقصی در حیطه‌ی داستانی هستند اما همچنان سری سایلنت هیل دارای یکی از بهترین داستان ها در طول تاریخ بازیهای رایانه ای است.
لازم به ذکر است بر اساس این بازی تاکنون دو فیلم سینمایی نیز ساخته شده که شماره دوم (تا زمان نگارش این مقاله) هنوز اکران نگردیده است. با توجه به نظر مخاطبان، فیلم اول یکی از برترین و موفق‌ترین فیلم های ساخته شده بر اساس یک بازی ویدیویی می‌باشد.
همچنین شرکت کونامی در سال 2006 و به مناسبت اکران فیلم، مجموعه‌ای ویدیویی را بر روی رسانه‌ی UMD برای PSP عرضه نمود که با نام The Silent Hill Experience شناخته شده و شامل دو کمیک The Hunger و Dying Inside ، ترایلر شماره‌های 1 تا 4 بازی و فیلم، مصاحبه با آهنگ‌ساز افسانه‌ای سری به همراه کارگردان فیلم و برخی موسیقی‌های بازی می‌باشد.

دریافت خلاصه به صورت فایل pdf :دانلود
تهیه و تنظیم خلاصه : (msbazicenter)

----------------------------------------------------------------------------------------------------------

مقالات تحلیلی بازی نوشته شده توسط امیر حسین فرحزادی ( Bone Crusher ) :
بازی‌سنتر | مقالات | تاریخچه و داستان بازی ها | تاریخچه و بررسی دقیق سری سایلنت هیل ( بخش اول )
بازی‌سنتر | مقالات | تاریخچه و داستان بازی ها | تاریخچه و بررسی دقیق سری سایلنت هیل ( بخش دوم )
بازی‌سنتر | مقالات | تاریخچه و داستان بازی ها | تاریخچه و بررسی دقیق سری سایلنت هیل ( بخش سوم )
بازی‌سنتر | مقالات | تاریخچه و داستان بازی ها | تاریخچه و بررسی دقیق سری سایلنت هیل ( بخش چهارم )

تاپیک تحلیل بازی نوشته شده توسط محمد مهدی حاجی اسمعیلی ( nemesis ) ( کامل نشده ):
The Lost Memories ---پایه و اساس بازی بزرگ "Silent Hill" -- تحلیلی بزرگ برای این بازی

مقالات مختلف در مورد سری سایلنت هیل:
Silent Hill: Homecoming Plot
Silent Hill: Origins Plot
Silent Hill Shattered Memories Plot
داستان (Silent Hill: Orphan)
شباهت بین Homecoming و Silent Hill 2
تاریخ وقایع Silent Hill و Shepherd's Glen
دانلود Silent Hill 2 - The movie
ترجمه یادداشت های سایلنت هیل 2
ترجمه فارسی دیالوگ های بازی Silent Hill 2: Born from a Wish
سایلنت هیل 4: پرونده قربانیان
ساکنین South Ashfield Heights apartments- قسمت اول - قسمت دوم
یادداشتی کوتاه بر SILENT HILL: HOMECOMING
داستان نسخه اول فیلم سایلنت هیل
Silent Hill: Original Memories
Silent Hill HD Collection Achievements Guide
Little Baroness
جودی میسون
طرح اولیه موتور سایلنت هیل پست 1
طرح اولیه موتور سایلنت هیل پست 2
طرح اولیه موتور سایلنت هیل پست 3
طرح اولیه موتور سایلنت هیل پست 4
خاطرات الکس شپرد
 

Attachments

  • sh1.png
    sh1.png
    56.3 KB · مشاهده: 3,572
  • silenthill1.jpg
    silenthill1.jpg
    55.1 KB · مشاهده: 117
آخرین ویرایش:

genesis007

کاربر سایت
May 16, 2010
1,296
نام
shahab
من خودم دقیق یادم نیست ولی فکر کنم برای دومین بار که ان دختره را میبینیم در یکی از همان اتاق ها بری داخل فکر کنم یکسری دارو ببینی.
 

Leon.Fox

کاربر سایت
Oct 31, 2011
2,044
نام
Leon
من خودم دقیق یادم نیست ولی فکر کنم برای دومین بار که ان دختره را میبینیم در یکی از همان اتاق ها بری داخل فکر کنم یکسری دارو ببینی.
منظورت تو بیمارستانه؟ ببین رفیق فکر نکنم اون داروهایی که اونجا میدیدم همین داروی ساخته آقای دکتر باشه ها...!!! :-/

---------- نوشته در 03:30 PM اضافه شد ---------- نوشته قبلی در 03:22 PM ارسال شده بود ----------

راستی اسم دارو چی بود؟ White Cloud؟ فکر کنم یه همچین اسمی داشت...؟ مسعود کجایی پس تو؟ بیا و ما را از این تاریکی برهان ای بزرگ مرد Silent Hill.
 

msbazicenter

کاربر سایت
Sep 19, 2008
3,690
نام
مرام آدم مهمِ نه اسمش
سلام
من کوچیک همه‌تونم.
خب درباره‌ی اون دارو ارجاع می‌دم شما رو به نوشته زیر.
9. مذهب سایلنت هیل و white Claudia

9.1 "کلادیای سفید " چیست ؟
با وجود این حقیقت که white Claudia فقط در داستان بازی و اون هم خیلی کم بهش اشاره شده ولی این گیاه نقش مهمی رو در بازی ایفا می کند. تعریفی که از این گیاه در دست هست رو می توان در شماره اول بازی پیدا کرد :" کلادیای سفید ، گیاهی که همیشه می توان اون رو در نزدیکی آب پیدا کرد. این گیاه 10 تا 15 اینچ رشد می کند .دارای برگ های نوک تیز و گل های سفیدی است. تخم این گیاه مخدر است و توهم زاست . نوشته های قدیمی این حقیقت رو نشان می دهند که این گیاه در جشن های مذهبی استفاده میشده است. اثر توهم زای این دارو مدنظر بوده است."* همانطور که دیدید این گیاه اغلب در کنار آب رشد میکنه ، بنابراین توی شهر چه مکانی رو می تونیم برای پیدا کردن این گیاه در نظر بگیریم ؟ درسته ، Toluca lake . برای نتیجه گیری میتونیم بگیم که این گیاه در شهر رشد میکنه ، و به احتمال زیاد مدت زمان زیادی هست که این گیاه در شهر یافت میشه ، و حتی بخشی از مراسم باستانی به حساب می آید. بد نیست روی این دو سوال فکر کنید : ممکن که این گیاه فقط در Silent Hill یافت بشه؟ ممکن که این موضوع دلیلی باشه برای قدرت اسرار آمیز شهر ؟
* اگر بخوام آدرس دقیق این متن رو بدم در قسمت آخر بازی ، در طبقه سوم و داخل یکی از دو دری که به وسیله ی عکس گرفتن از تابلوها باز کردیم قرار داره.
9.2 PTV ، خاصیت توهم زای کلادیای سفید
در وحله ی اول کلادیای سفید فقط برای مراسم مذهبی مورد استفاده قرار می گرفت اما بعد از مدتی ، فرقه راهی رو برای نفع بردن از خاصیت مخدر این گیاه پیدا کرد. دقیقا بعد از آتش سوزی که دالیا ( برای فراخواندن خدا ) بوجود آورد ، فرقه قرار دادی رو با Alchemilla hospital ، منعقد می کنه و از اون زمان به بعد نوع جدیدی از دارو به نام PTV ظهور پیدا می کند. (" بعد از آتش سوزی در بخش تجاری شهر ، دارویی که با نام PTV شناخته میشد ، در شهر رایج شد."- LM ) . این دارو از کلادیای سفید تولید می شد ( " محصول تنها در نقاط مشخصی ازشهر در دسترس است.ماده ی اولیه دارو کلادیای سفید است" - مطلبی که روی برد پلیس شهر نوشته شده بود) ، و فرقه شروع به فروختن دارو به توریست ها هم کرد. اما این پایان کار نبود ، دارو تا اندازه ای خطرناک بود و مرگ ومیر دردناکی در شهر شروع شد. ( " دلالی PTV هنوز زیاد است . مرگ های مشکوک همچنان ادامه داره "- مطلب موجود در روز نامه در sh1 ) ، عجیبه : همنوطور که ما میدونیم ، روند فطع دنیای واقعی و گذار به دنیای ضمیر ناخودآگاه هم با "مرگ های مشکوک " همراه هست. ( قسمت اول ، بخش 2-2 ، 3-2 را ببینید. ) همچنین ما میدونیم که دارو بعد از آتش سوزی رواج پیدا کرد و میدونیم که داروی بخصوصی روی لیزا گارلند آزمایش شده ( که توی بیمارستان کار میکرد ) ، نتیجه ی این آزمایش این بود که اون شروع به دیدن دنیای آلسا کرد. میشه حدس زد که تاثیر مخدر این دارو باعث این اتفاق شده بود یعنی دارو این اجازه رو به آدم میده که درون ضمیر ناخودآگاهش غوطه ور بشه ( به عبارت دیگه هوشیاری فرد رو نسبت به دنیای واقعی قطع می کنه و حساسیت اون رو به انرژی ذهنی افزایش میده ) ، و همونطور که میدونیم ، اگر ضمیر ناخودآگاه فرد اون رو از پا دربیاره این پروسه ممکن به مرگ فرد منجر بشه. اما لیزا شروع به دیدن دنیای درون خودش نکرد بلکه در دنیای آلسا غوطه ور شد ( این موضوع به این علت اتفاق افتاد که انرژی ذهنی آلسا به اندازه کافی قدرتمند بود که ذهن لیزا رو تحت تاثیر قرار بده و اون رو مجبور به دیدن دنیای آلسا کنه ) ، که درنهایت باعث از پا در آمدن این پرستار بدشانس شد.



9.3 پروسه ی کامل خرید و فروش کلادیای سفید (معامله کلادیای سفید در سطح شهر )
در ابتدا ، کلادیای سفید از کنار دریاچه ی تولوکا جمع آوری میشد که این کار برعهده ی فرقه و شخص دالیا بود .* سپس ، دالیا این گیاه رو دراختیار کافمن قرار می داد که در اصل واسطه ی بین فرقه و الشمیلا بود. و همچنین برای ذخیره کردن اونها هم از فروشگاه و انباری به نام Indian runner استفاده می شد (* دوستانی که پایان good از بازی رو گرفته باشند با این فروشگاه آشنا هستند اما برای اطلاع همه ، بعد از اینکه از فاضلاب برای بار اول بیرون میایم در شمال شرق نقشه میتونیم این فروشگاه رو ببینیم*) ، یعنی دالیا گیاه یا هر چیز دیگه ای رو که باید به طرز محرمانه به دست کافمن می رسید رو در Indian runner می گذاشت و کافمن بعدا اون رو بر می داشت ( یادداشتی رو که در فروشگاه پیدا کردیم رو به خاطر بیارید : " 20 آگوست ؛ اون آمد. و من پاکتی رو که اون زن اینجا گذاشته بود رو بهش دادم " مطمئنا دالیا و کافمن در اینجا مدنظر هستند.). کافمن گیاه رو به Alchemilla منتقل می کرد ( باز هم گوشه ای از متن روی برد پلیس : " یک گیاه عجیب در منطقه وجود داره . شاید همین جا تولید میشه. شاید تولید کننده اش همون توزیع کننده اش باشه ") ، و اون جا بود که پودر توهم زای PTV از دانه ها ی کلادیای سفید تولید و روی لیزا گارلند آزمایش شد ( تکه ای از یادداشت لیزا که توی همون اتاقی که برای آخرین بار باهاش حرف میزنیم پیدا می کنیم:" من سعی کردم که اون رو متوقف کنم ، اما مثل اینکه اون نمی خواد خاموش بشه . به دارو نیاز دارم . کمکم کنید...") . داروهای تولید شده در IR دخیره می شد ( پاکت دارویی رو که در داخل گاو صندوق در Indian Runner پیدا کردیم به یاد بیارید ) ، و بعد دوباره از طریق دالیا به فرقه برده می شد ، و بعد از اون ، این ماده ی مخدر توسط اعضای فرقه در Resort area ( همون منطقه ای که بعد از عبور از فاضلاب بهش پا میگذاریم ) به توریست ها فروخته میشد.
در کل ، می توان اینطور فهمید که یک تبانی صوری یا حتی نمادین در این مورد شکل گرفته ، به طور حتم توی شهری به کوچکی SH مردم همه چیز رو در مورد هم میدونند ، و اگر PTV به راحتی به توریست ها فروخته میشه ( کسانی که لزوما از کم و کیف این ماده و اثرات اون با خبر نیستند ) ، و فقط یک کر و لالِ فلج دیوانهِ است که دلالان دارو رو میتونه به راحتی از دست بده نشون از این داره که کسی نمی خواد پیگیر این موضوع باشه نه اینکه توانایی پیگیری این موضوع وجود نداشته باشه . البته و صد البته که پلیس از یک طرف از طریق فرقه تطمیع شده ، و از طرف دیگه از بابت "مرگ های مشکوک " اخیر که طبق شایعات به فرقه هم مربوط میشه قابلیت انجام هر کاری ازش گرفته شده . به همین خاطر ، پلیس فقط چشم هاش رو بر وقایع که در شهر شکل می گرفت بست. " تحقیقات متوقف شد . دلالان PTV هنوز در موضع برتری قرار دارند."
*این که دالیا به راحتی بتونه در کنار دریاچه قدم بزنه و کلادیای سفید جمع بکنه برای من سوال شده بود. اما چیزی به ذهنم رسید که با قبولش یکی از سوالات دیگه ام هم جواب پیدا میکرد. همیشه به این فکر می کردم که چرا دالیا با اینکه در دو حزب جدا با لئونارد قرار داشت ، قاعدتا زمینه ی فکری اش هم با لئونارد حداقل در بعضی موارد متفاوت بود به خانه آرزو که مکان اصلی برای پرورش کسانی با اعتقادات حزب مادر مقدس بود رفت و آمد داشت ؟ بله ، درسته . یتیمخانه دقیقا در مجاورت دریاچه قرار داره ، جایی که اصلی ترین نقطه برای رشد این گیاه هست. میشه گفت دالیا به بهانه رفت و آمد با دوست قدیمیش (لئونارد ) و به منظور دسترسی راحت به کلادیای سفید به Hope house می اومد. که احتمالا از این تجارت لئونارد هم بی نصیب نموند.

9.4 کلادیای سفید و SH2&4
حدس می زنم تا حالا این پرسش ذهن خیلی از طرفداران سری رو مشغول کرده باشه : " اگر در شهر SH همه اتفاقات بر پایه ی کلادیای سفید در جریان باشه ، چرا در SH2 و شماره های بعدی از بازی بهش اشاره ای نمیشه ؟" ، اما کی میگه که هیچ اشاره ای به این موضوع نشده ؟ بگذارید تا یک نگاهی بندازیم :" نوشته های باستانی نشان میدهند که در جشن های مذهبی مورد استفاده قرار می گرفته است. که اثر توهم زای اون مورد نظر بوده " این چیزی هست که دانش نامه ی گیاهان در مورد این گیاه به ما میگه. خب ، چه مراسم مذهبی رو از شهر می شناسیم؟ اولین مراسم سوزاندن. دومیش " 21 sacrament " ، که شامل بخش بخصوصی به نام " holy assumption " هست . برای اطلاع بیشتر بخشی از کتاب مقدس فرقه در sh4 رو مرور می کنیم : " دومین علامت ، و خداوند گفت : خون 10 گناهکار و روغن سفید رو پیش کش کنید. بعد از آن از بند جسم رها شوید، و قدرت آسمان رو دریافت کنید" (* یادتون که نرفته کتابی که پشت دری که جسپر گین توی اون سوخت وجود داره*) ، و همچنین کتاب crimson ceremony از sh2 رو نگاه می کنیم : " Thou shalt ever call upon me and all that is me in the place that is silent . oh proud fragrance of life which flies towards the heart . oh cup which brims with the whitest of wine it is in thee that all begins " * . امم ...، "سفیدترین شراب ها" ، " روغن سفید" ، همه ی این موارد در شرح مراسم های شهر ذکر شدند. حالا حلفه ی گمشده ی این زنجیر منطقی چی هست ؟ درسته شما بالاخره معما رو حل کردید . در حقیقت ، " روغن سفید " همون ، کلادیای سفید یا بهتر بگیم تخم این گیاه هست که در یک پودر کوبیده میشه که به همین خاطر به این رنگ در میاد ، که در نهایت روغن قابل اشتعالی از این دانه ها تولید میشه . بنابراین ، این موضوع درک میشه که ایده ی کلادیای سفید درست بعد از شماره ی اول به فراموشی سپرده نشده ، بلکه حتی به شماره ی 4 بازی هم کشیده شده ، جایی که ظرفی از روغن دانه های کلادیای سفید بر روی میز قرار داره ، جایی که از اونجا والتر " holy assumption" رو رهبری می کرد.

* این نت هم در جای خودش ترجمه و بررسی خواهد شد ولی چیزی که اینجا برای ما مهم هست ( همون طور که احتمالا متوجه شدید ) همون کلمه ای است که بصورت بولد نمایش داده شده.

9.5 نقش کلادیای سفید در اتفاقات شهر ، کلادیای سفید و مه موجود در شهر ( بر اساس SH:Dying inside )

در سری کمیک های ساخته شده ، اشاره ی جزیی به منبع اصلی مه و ارتباطش با کلادیای سفید وجود داره شخصیت اصلی دو شماره ی اول ( تروی که یک روانپزشک هم هست ) می گه : چیزی سبب این موضوع میشه... این مه . طبیعی نیست . باید عامل شیمیایی وجود داشته باشه. بعضی از داروهای روان گردان باعث بروز توهم میشوند. " و همینطور از sh4 ما میدونیم " مردم به این موضوع اشاره کردند که هنگامی که مه بیرون میاد اتفاقات عجیبی رخ میده " بنابراین میشه اینطور فرض کرد که حوادث sh به این "مه عجیب " مربوط میشوند ، وهمین مه هم با "توهم های مشکوک" ارتباط داره . خب ، چه نوع از توهم در شهر شیوع و رواج داره ؟ کلادیا ی سفید که خاصیت مخدر در دانه هاش موجوده و در کنار دریاچه هم رشد می کنه و دریاچه به عللی پوشیده از مه هست . بنابراین ممکن هستش که دلیل مه خاصیت مخدر گل های کلادیا باشه ؟ بله ، ممکن هست. اما اگر بخوایم دقیق تر ببینیم میتونیم درک کنیم که به طور حتم تنها دلیل نمیتونه باشه ، چرا که وقایع بخشی از sh3 و کل sh4 در خارج از شهر اتفاق میفته *. ضمنا ، منتشر کنندگان بازی به کتاب "مه" ( نوشته استفن کینگ ، که مطمدنا با خواندن اون می فهمید که من درباره چی صحیت می کنم ) ، اشاره می کنند و اون رو یکی از منابع اصلی الهام برای sh1 میدونند.

*حتما همه ی شما میدونید که نظریه ای برای این مه وجود داره که میگه این اصولا مه نیست و در اصل گرد و غباری هست که از آتش سوزی که دالیا به وجود آورد برجا مونده . نمونه ی این نظریه رو هم توی فیلم بازی دیدیم که مادر شارون یکی از دونه های این به اصطلاح برف رو توی دستش می گیره و میگه این برف نیست ، غباره. برای همین گفته میشه که کلادیای سفید نمی تونه تنها دلیل برای مه موجود در شهر باشه .

9.6 مفهوم نام کلادیای سفید یا گل ها در سری SH

میشه حدس زد که همه تا به حال می دونند کلادیا ی سفید یک گیاه با خاصیت دارویی توهم زاست. اما تعداد خیلی کمی وجود دارند که بدونند که گیاهانی با نام های "دالیای سیاه" یا "هزر صورتی" هم وجود دارند . خب ، زمانی که ما ، دالیا ، هزر و کلادیا رو بشناسیم و جایگاه اونهارو در داستان سری SH بدونیم، همه چیز سر جای خودش خواهد بود.*

*کلا در مورد این گیاهان به غیر از کلادیای سفید اطلاعات چندانی توی بازی وجود نداره حتی LM هم نکته ی خاصی رو در مورد این گیاهان بازگو نمی کنه ، تنها چیزی که وجود داره اینه که گیاهان فوق الذکر از نام کاراکترهای بازی گرفته شدند و من حدس می زنم دو مورد دیگه ( Black dahlia ، pink heather ) صرفا برای این در بازی ازشون اسم برده شده که نشون داده بشه که کلادیای سفید ربطی به شخصیت کلادیا یا مرتبه اش در فرقه نداره و این نام گذاری صوری هستش .

------------------
خب ! این هم مبحث کلادیای سفید که در یک جلسه به طورکامل بررسی شد. بحث بعدی به موضوع آیین های موجود در شهر می پردازه .
پس تا بعد.
پاینده باشید.
خب این درباره‌ی مواد مخدر موجود تو شهر. اما درباره‌ی شخصیت دکتر کافمن؛ امیر عزیز در این باره می‌نویسد:
او مسئولیت توزیع white Cluadia را میان توریست ها بر عهده دارد. Michael Kaufmann یکی دیگر از اعضای مهم فرقه می باشد بنابراین، Dahila او را برای همراهی در هدفش احضار می کند. مطمئنا او اعتقادات و باور های محکمی در ورد فرقه نداشته. تنها به علت یکسری از مسائل Dahila را همراهی می کرده. فعلا به همین توضیح بسنده کنید تا در بخش تحلیلی بازی به آن بپردازم. او ابتدا تصور می کند اقامت کوتاهی در شهر خواهد داشت ولی، در شهر گرفتار شده و موفق نمی شود از آن خارج شود. بعد از اینکه Dahila به او بی اعتنایی می کند تاز متوجه می شود که فریب خورده است. اگر Harry او را در قسمتی از بازی نجات دهد( کنار دریاچه)، با استفاده از Aglophatis رویای احمقانه Dahila را نقش بر آب می کند. او حتی یک مرتبه Harry را با هیولایی اشتباه می گیرد و به طرفش تیراندازی می کند که تیرش خطا می رود. هنگامی که به انتهای بازی می رسیم، Alessa به منظور خوشحال کردن Lisa او را احضار می کند تا بدین وسیله انتقامش را از دکتر Kaufmann بگیرد.
شاید برای بررسی این جناب دکتر نیاز باشه همزمان لیزا رو هم احضار کنیم. نظرتون چیه؟
 
آخرین ویرایش:

Leon.Fox

کاربر سایت
Oct 31, 2011
2,044
نام
Leon
کلا باحالی مسعود...!!! دمت گرم.
من هم با همزمان بحث کردن در مورد کافمن و لیزا موافقم.
راستی چرا توی فیلم SH بحثی از کافمن نشد، در صورتی که لیزا رو به تصویر کشونده بودن...؟
 

msbazicenter

کاربر سایت
Sep 19, 2008
3,690
نام
مرام آدم مهمِ نه اسمش
سلام
کلا باحالی مسعود...!!! دمت گرم.
من هم با همزمان بحث کردن در مورد کافمن و لیزا موافقم.
راستی چرا توی فیلم SH بحثی از کافمن نشد، در صورتی که لیزا رو به تصویر کشونده بودن...؟
باحالی از خودته عزیزم.:-*
داستان فیلم فقط از شماره اول الهام گرفته بود. اون پرستار توی فیلم هم درسته که برگرفته از لیزا بود ولی ربطی به اون نداشت.
==========================================================================
پس با اجازه دوستان بحث لیزا رو هم مطرح می‌کنم تا در کنار دکتر بررسی کنیم و بعد بریم سراغ SH2.
قبل از شروع یه مطلبی رو بگم که چند وقته به ذهنم خطور کرده.
این سرکار خانم Devil Girl (دقیقاً با خودتم دایی) بنده رو دچار یه سرگیجه مزمن کرده. از یه طرف به شدت طرفدار لیزاست. درباره‌ش داستان می‌نویسه. تو نظرسنجی بهش رای میده و ... اما به اعتراف خودش حتی یکبار هم SH1‌ رو بازی نکرده و حتی قصد نداره این کار رو انجام بده. حالا این وسط پیدا کنید پرتقال‌فروش را!:d

7- Lisa Garland
lisa.jpg
مفروضات
نام : لیزا گارلند ( Lisa Garland )

سن : 23 سال
جنسيت : زن
شغل : پرستار


شرح حال :

یک پرستار که در بیمارستان آلکمیلا ( Alchemilla ) کار می کرد . او عهده دار پرستاری از آلیسایی شده بود که پس از سوزانده شدن توسط انجام جادوگری زنده مانده بود .

توضيحات سازنده :

نام لیزا از نام بازیگری است که نقش یک پرستار را در فیلم سانگولیا ( Sanguelia ) بازی کرده است . نام خانوادگی او از نام جودی گارلند گرفته شده است که کاراکتری از داستان جادوگر شهر اوز را بر عهده داشت که راهش را در دنیای خیالی گم کرده بود .
 

Arth@s

کاربر سایت
Aug 26, 2011
1,131
نام
Arthas
ببخشید وسط بحث داغتون پارازیت ول میدم :D
سلام بر همگی! من رفتم سربازی (دیگه ایندفعه جدیه ها :biggrin1:)
اگه پستام باعث ناراحتی کسی شد عذر خواهی میکنم...
موفق باشید؛ Adi0s :)>-
 

ASYLUM MANAGER

کاربر سایت
Mar 17, 2011
1,329
نام
Milad
شاید برای بررسی این جناب دکتر نیاز باشه همزمان لیزا رو هم احضار کنیم. نظرتون چیه؟

بله...این خانم پرستار ،به نوعی همدست کافمن هستش!!

لیزا گارلند هم رفته رفته تحت تاثیر نیروی آلسا قرار میگیره و تبدیل به مهره ای برای اجرا کردن احکام فرقه میشه...

از یه طرف به شدت طرفدار لیزاست. درباره‌ش داستان می‌نویسه. تو نظرسنجی بهش رای میده و ... اما به اعتراف خودش حتی یکبار هم SH1‌ رو بازی نکرده و حتی قصد نداره این کار رو انجام بده.

منتظر دفاعیات متهم هستیم :d

سلام بر همگی! من رفتم سربازی (دیگه ایندفعه جدیه ها :biggrin1:)

دو روز دیگه نیای بگی نشد،شاید یه وقت دیگه و این جور حرفا :d ...برو به سلامت >:d<
 
  • Like
Reactions: Leon.Fox

Leon.Fox

کاربر سایت
Oct 31, 2011
2,044
نام
Leon
ببخشید وسط بحث داغتون پارازیت ول میدم :D
سلام بر همگی! من رفتم سربازی (دیگه ایندفعه جدیه ها :biggrin1:)
اگه پستام باعث ناراحتی کسی شد عذر خواهی میکنم...
موفق باشید؛ Adi0s :)>-
Artha@s جان، با اینکه می دونم ممکنه دیگه این پست رو نبینی، امیدوارم هر جا هستی سلامت باشی...
زامبی کشی و Devil هانتری هم توی خدمت یادت نره رفیق...
 

msbazicenter

کاربر سایت
Sep 19, 2008
3,690
نام
مرام آدم مهمِ نه اسمش
سلام
ببخشید وسط بحث داغتون پارازیت ول میدم :D
سلام بر همگی! من رفتم سربازی (دیگه ایندفعه جدیه ها :biggrin1:)
اگه پستام باعث ناراحتی کسی شد عذر خواهی میکنم...
موفق باشید؛ Adi0s :)>-
یاور همیشه مومن
تو برو سفر سلامت
امیدوارم تو پاسگاه سایلنت هیل خدمت نکنی.:bye:
 

devil girl

کاربر سایت
Jun 11, 2008
2,703
نام
4tous4
عه من تازه این گفته ی دائی رو دیدم :
از یه طرف به شدت طرفدار لیزاست. درباره‌ش داستان می‌نویسه. تو نظرسنجی بهش رای میده و ... اما به اعتراف خودش حتی یکبار هم SH1‌ رو بازی نکرده و حتی قصد نداره این کار رو انجام بده.
خب من قصد دارم فقط حالش رو ندارم :d
و اما در مورد لیزا ! خب من لیزا رو خیلی دوست دارم چون راجع به گذشته ش چیزی نمی دونیم و این خانم خیلی مرموزه و من هم عاشق آدمای مرموزم ! :d
 

Safety & Peace

ارباب مطلق سوزوران
کاربر سایت
Sep 4, 2011
13,185
نام
تونی آلمِیدا
چون فعالیت خانواده (به قول هنری!!!) تو این تاپیک خیلی زیاده!، اینقدر زیاد که دیده نمیشه!!! من خودم یه بحث رو میارم وسط،امیدوارم جواب بده و اون چیزی نیست جز SH3.
خوب همونجور که گفتم،دیروز SH3 رو برای بار سوم تموم کردم و به یه سری تناقضات برخوردم....
از اولی شروع میکنم:
هدر کیه؟ السا یا شریل؟
 

devil girl

کاربر سایت
Jun 11, 2008
2,703
نام
4tous4
گفتن هدر همون نوزادی هستش که آخر بازی sh1 به دنیا اومد

من یه سوال از آل داشتم : ببخشید هنری اینجا کیه ؟!! ما اینجا فقط یه هنری داریم و اون هم تو کلاس مائه :d
 

کاربرانی که این قسمت را مشاهده می‌کنند

Top
رمز عبور خود را فراموش کرده اید؟
or ثبت‌نام سریع از طریق سرویس‌های زیر