به نــام خــدا
| این مقاله برای مانیتورهای 21 ، 23 ، 27 صفحه عریض بهینه شده . در صورت استفاده ازمانیتورهای کوچکتر شاید عکسها را درست نبینید . دوستانی که با لپ تاپ ، IPad هم وارد میشوند ، احتمالا به دلیل سایز کوچک مانیتور و wide نبودن ، برخی از عکسها را درست نخواهند دید. دوستانی که از مرورگر کروم استفاده میکنند هم شاید برخی از عکسها رو در اندازه واقی نبینند . |
سال 2003 است . جایی که مایکروسافت در حال تدارک بازیهای بزرگ برای زمان انتشار کنسول جدیدش x360 است . Halo 3 بازی بزرگی بود که تا 2 سال پس از معرفی X360 هم به بازار عرضه نمیشد . بخش بازیسازی مایکروسافت نیز برای پرکردن این خلا بزرگ به دنبالی راهی بود تا درنهایت به استدیو Epic Game رسید . استدیویی که تا قبل از ورورد Cliff Bleszinski" کلیفورد بلزینسکی " حتی تا مرز ورشکستگی پیش رفت . " کلیفورد بلزینسکی " ملقب به " کلیف بی " شخصی بود که اولین بازی خود را در سن 17 سالگی و در سال 1991 ساخت . او توانست با بازی شخصی خود به نام The Palace Of Deceit : Dragon نگاه رئیس وقت استدیو Epic Game یعنی " تیم سوئینی " را به خود جلب کند . پس از این این اتفاق ، سوئینی که ازدیدن بازی و خلاقیت کلیفورد تحت تاثیر قرار گرفته بود بلافاصله او را به استخدام Epic درآورد و درست یکس ال بعد کلیف بلزینسکی موفق شد اولین بازی رسمی خود با نام Jazz Jackrabbit را منتشر کند . موفقیت او ادامه داشت تا اینکه نوبت به سری مشهور Unreal رسید تا بتواند با آن بازی نام خود را بر سر زبان ها اندازد .
پس از موفقیت با بازی Unreal بود که کلیف به فکر ساخت سری جدید با موتور Unreal Engine افتاد . بازی جدیدی که هدفش سراسر خشونت و ناامیدی ، جنگ ، نابودی بشریت و زمین و ... بود . هدف این بود که این بازی مانند هیچ کدام از بازیهای بزرگ از جمله RE 4 و Unreal نباشد . پس از بررسی های فراوان آنها سرانجام " کریس استاکی " طراح ارشد Kiil Switch را استخدام کردند و با بودجه ای 10 میلیون دلاری ساخت ادامه بازی را از سر گرفتند . ساخت وتوسعه بازی جدید کلیف همزمان بود با مراحل تبلیغاتی Xbox 360 مایکروسافت . پس از اینکه مایکروسافت از آماده نشدن Halo 3 به عنوان بازی زمان انتشارش مطمئن شد به سمت استدیو Epic و بازی جدید آنها یعنی Gears Of War رفت . غول نرم افزاری خیلی زود سرمایه گذاری برای ساخت و اتمام سریعتر بازی رابیشتر کردتا بازی در زمان لانچ کنسول و همراه با کنسول آماده بازی کردن باشد .
پس از اینکه بازی به انحصار مایکروسافت درآمد مشکلات زیادی بر سر راه ساخت بازی به وجود آمد که اصلی ترین آنها مخالفت پیتر مور ( مرد اول بخش سرگرمی مایکروسافت درآن زمان ) با خشونت بی حد و مرز بازی و سلاحی بود که اره برقی داشت . اما پس از نمایش بی نظیر بازی در E3 سال 2004 و نقدهای مثبت منتقدین از اولین بازی نسل بعد ، مرد اول مایکروسافت ( بیل گیتس ) با حمایت خود از سلاح اره برقی و خشونت این بازی سرمایه گذاری و زمان انتشار آن برای X360 را تایید کرد . سرانجام سری Gears of War به عنوان عظیم ترین فرنچایز پس از Halo توسط Epic Games و با پشتیبانی مالی مایگروسافت در November 2005 به صورت انحصاری برای کنسول X360 منتشر شد . با وجود اعلام انحصاری بودن این بازی برای x360 ، مایکروسافت یک نسخه از آن را با کمک استدیو خلاق People Can Fly برای پلتفرم PC منتشر ساخت که شمال قابلیت های جدید و سطوح مبارزات مختلف به علاوه پشتیبانی از امکانات Windows Live بود .
تا به حال 4 شماره ازاین سری منتشر شده که داستان کلی هر 4 شماره مربوط به سیاره Sera و حوادث و اتفاقات پیرامون آن است . مایکروسافت موفق شد با Gears of War رکورد فروش را در10 هفته اول فروش بشکند . Gears of War با بیش از 3 میلیون فروش نسخه در 10 هفته اول موفق شد رکورد سریع ترین فروش بازیهای ویدئویی سال 2005 و همچنین پرفروش ترین بازی Xbox Live سال 2007 را از آن خود کند . در حال حاضر سری Gears of War جزو 5 بازی برترتاریخ X360 از لحاظ فروش است و از سال 2005 تا ماه سپتامبر سال 2008 ، مایکروسافت موفق به فروش بیش از 5 میلیون نسخه از این بازی شده است که آماری خیره کننده است . مهمترین اتفاق برای مایکروسافت و سری Gears of War برنده شدن این بازی به عنوان " بهترین بازی سال 2006 " است که با انتخاب مننتقدین توانست جایزه بهترین بازی سال 2006 را بدست آورد . موفقیت بی نظیر نسخه اول این بازی باعث ساخت نسخه های بعدی این سری شد و در نهایت شاهد نسخه آخری این سری بودیم که در تاریخ April 5, 2011 عرضه شد .
نسخه سوم آخرین بازی ای بود که توسط Cliff Bleszinski ساخته شد و پس از آن نیز اخباری مبنی بر ساخت فیلم هایی منطبق با سری فوق و همچنین نگارش رمان و کتاب های مختلف از روی سری اصلی به گوش میرسد که هنوز هیچ کدام به تایید نهایی نرسیده است . پس از انتشار نسخه اول و محبوبیت آن ، نسخه دوم بازی هم با فروش فوق العاده ای روبرو شد و مایکروسافت تواننست فقط در تعطیلات آخر هفته 2 میلیون نسخه Gears of War 2 را به فروش برساند و 2 ماه بعداز انتشار این میزان به 4 میلیون فروش رسمی رسید و بدین ترتیب توانست جایگاه 7 امین بازی پرفروش سال 2009 را از آن خود کند . نمیتوان نقش مثبت این بازی در فروش بالای کنسول X360 را انکار کرد . سری Gears of War دارای 3 بازی اصلی و یک مقدمه برای هر سه عنوان با نام Gears of War: Judgment است در تاریخ 19 March 2013 (سه شنبه 29 اسفند 1391 ) منتشر شد . سری Gears of War در طول سه شماره خود همواره با پیشرفت های گرافیکی همراه بوده که ماحصل آنرا در نسخه آخر میتوان ید که به جرات میشود نسخه آخر این سری را به همراه بازی کرایسیس برترین عنوان گرافیکی تاریخ کنسولی نامید .
===============
ریشه‌های داستان اصلی داستان :
در سال های بسیاردور زمین دیگر وجود ندارد و انسانها به سیاره ای به نام Sera که بسیار شبیه زمین است کوچ کرده اند . سیاره جدید هم ، همانند زمین با کمبود انرژی مواجه میشود و دوران شکوه و پیشرفت در این سیاره در سایه ای تاریک فرو میرود . اما اندکی بعد کشف ماده ای جدید با نام " ایمولشن " همه چیز را درسیاره دگرگون میکند . جدال بر سر این ماده پر انرژی جدید باعث جنگی عظیم و سخت بین 2 گروه COG و UIR میشود . جنگی 70 ساله که درنهایت با پیروزی اتحادیه COG به اتمام میرسد . جنگی که COG با استفاده از سلاح پرقدرت لیزری حریفش را به کلی نابود میکند . اما استفاده از سلاح لیزری تغییراتی را در سیاره به وجود آورده که حاصل آن نژادی وحشی به نام لوکاست هاست که حملات خود را از بستر سست شده زمین شروع کرده اند . پس از جنگ های 79 ساله و شروع جنگی جدید با نژاد وحشی لوکاست ، آنها تعداد بسیار زیادی از مردمان سیاره Sera را نابود کرده اند .
محل اصلی حوادث و اتفاقات داستان " شهر جاسینتو "
این شهر در رشته کوه های Jacinto واقع در استان Embry است و به دلیل داشتن سنگ های گرانیت بسیار سخت در منطقه Embry " جاسینتو " نام گذاری شده . این شهر قبل از روز E-Day به دلیل شرایط کوهستانی و سخت بودن زمین تمامی مناطقش به عنوان اخرین و قدرتمندرین سنگر اتحادیه COG بود . جاسینتو به عنوان یکی از زیباترین شهرهای سیاره Sera شناخته میشود و توریست های بسیاری از مناطق دیدنی آن بازدید میکنند . پس ازاطلاعاتی مبنی بر شورش و حمله دشمن به این شهر ، قانون استحکامات خط مقدم جنگ با تصویب شواری عالی شهر اجر شد و شهر به یک دژ مستحکم نظامی تبدیل شد . این شهر نیز همانند بسیاری از شهرهای بزرگ سیاره Sera در دوران صلح ، شکوفا شد وبه رونق بسیار زیادی دست یافت و مهمترین دلیل رونق یافتن شهر ، وجود فلات های مختلف از جمله فلات Jacinto است .
با گسترش هنر ، علم و فرهنگ و ... شهر به حد نهایی از شکوفایی و کمال رسید تا مردم Tyran به آن افتخار کنند و این همه پیشرفت در صنایع و کارخانجات گوناگون موجب رشد جمعیت شهر و ساخته شدن ملیونها خانه و اداره در جاسینتو شد . پس از روز E-Day جاسینتو یکی از شهرهایی بود که به دلیل داشتن سنگ گرانیت سخت ، مانع از نفوذ دشمن شد و بسیاری از مردم توانستند خود را نجات دهند . سپس در تمامی اطراف شهر حالت جنگی اعلام شد و تمام شهر برای دفاع سنگربندی شد . اتحادیه COG نیز با استفاده از ادوات نظامی و زرهی ، تمامی مراکز مهم را تحت حافظت خود قرار داد و نقاط آسیب پذیر شهر ار هم تحت کنترل خود درآورد . پس از حمله لوکاستها به شهر تمامی مزارع نابود شدند و بسیاری از مردم به دلیل ویرانی های زیاد چادر نشین و آواره کوچه و پس کوچه ها شدند . این اتفاق و ویرانی ها تا 10 سال پس از حمله لوکاست ها پابرجابود تا اینکه Ephyra به کلی تحت تصرف دشمن درآمد و درنهایت جاسینتو هم سقوط کرد .
نگاهی کلی بر داستان سه گانه اصلی
| Gears of War 1 جنگ امری اجتناب ناپذیر است . خلق و خو و خصلت انسانی موجب درگیری و نبردهایی سهمگین میشود که تا مدت ها آثار خود را بر جای میگذارد . اینجا سیاره Sera است . جایی که محل اتفاقات سری عظیم Gears of War است . سیاره ای که معادن عظیمی از ماده غنی و پر ارزشی به نام Imulsion را در دل خود جای داده . ماده ای که عامل اصلی جنگ های 79 ساله معروف به جنگ Pendulum است . پس ازکشف این ماده در حفاری انسانها برای کشف نفت توسط دکتر Helen Cooper ، روش استفاده از این ماده نیز توسط او ابداع شد . او توانست طی آزامایشاتی ویژه ، انرژی اصلی این ماده را آزاد کند و منبع انرژی جدیدی را بریا سیاره به وجود آورد . متخصصان علوم شیمی و نظامی اتحادیه COG با بررسی نوع انرژی این مواد به این نتیجه رسیدند که ازانرژی عظیم حاصل دراین مواد میتوان بمب های قدرتمندی ساخت که در نهایت اولین و آخرین بمب ساخته شده این گروه بر اساس این ماده ، بمب بسیار قدرتمندی به نام Lightmass است . |
دستور، پشت‌کار، صداقت، کوشش، افتخار، وفاداری، ایمان و فروتنی.
تمامی اعضای این اتحادیه دارای ارم " چرخ دنده 8 پر بودند " و این آرم بر روی سینه تمامی سربازان آن مشاهده میشد . تمامی سربازانی که به عضویت این اتحادیه در می آمدند از این آرم 8 پر استفاده میکردند که بعدها به سربازان " Gears" معروف شدند . هدف اصلی این اتحادیه جلوگیری از نابودی سیاره به واسطه جنگ های Pendulum بود . با نفوذ روز افزون قدرت این اتحادیه و دخالت آنها در امور کشورها ، آنها موفق شدند جنگ های Peldulum را به اتمام برسانند و صلحی همیشگی را بین دولت های موجود در سیاره ایجاد کنند . اما دیری نگذشت که این صلح با اتفاق Emergence Day ( روز اضطرار) از هم گسست و بار دیگر سیاره در جنگی عظیم تر گرفتار شد . در کمتر از 24 ساعت سیاره Sera توسط نژادی وحشی به نام لوکاست ها سقوط کرد و این موجودات موفق شدند بیشتر مناطق مهم و نظامی و صنعتی سیاره Sera را به اشغال خود در آورند .
پس ازاین واقعا اتحادیه COG در سراسر سیاره Sera حکومت نظامی اعلام کرد و دستور داد تا تمامی بازمانده ها به شهر " جاسینتو " عقب نشینی کنند . " جاسینتو " تنها منطقه ای بود که به دلیل کوهستانی بودن و سخت بودن زمینش از هجوم لوکاست ها ( که از زیر زمین حلمه میکردند ) در امان ماند . اتحادیه COG برای مقابله با هجوم بی رحمانه لوکاستها تمامی سلاح های ساخت ودر حال ساخت شیمیایی و لیزری خود را بین سربازان و گروههای مختلف تقسیم کرد تا بتواند جلوی پیشروی لوکاست ها را بگیرد . یکی از بهترین گروه های ارتش COG گروهی ملقب به گروه " دلتا " به فرماندهی شخصی به نام " مارکوس فینیکس " بود . مارکوس که پدرش یکی از دانشمندان نام آور اتحادیه COGاست ، به دلیل نافرمانی از مافوقش به زندان افتاده و قرار است اعدام شود . اما به دلیل خدمات گسترده اش در جنگ های Pendulum به 40 سال زندان محکوم شد . اما 4سال پس از هجوم سنگین لوکاست ها وضعف روز افزون ارتش COG ، رهبران COG دستور عفو تمامی زندانیان را صادر کرده اند و اینگونه بود که " مارکوس فینیکس " برای نجات سیاره و نجات پدرش راهی جنگی ناتمام با لوکاست هاشد .
اصلی ترین هدف گروه دلتا به فرماندهی مارکوس فینیکس حافظت از دستگاه شبیه ساز تونل های زیر زمین لوکاست ها به نام Resonator و متوقف کردن پیشوری ارتش جنرال RAAM از فرمانده های بزرگ لوکاست است . وظیفه اصلی مارکوس پیدا کردن راهی برای ورود به شبکه تونل های زیر زمینی لوکاست هاست تا بتوانند ازبمب قدرتمند Lightmass برای انفجار و نابودی این شبکه استفاده کنند . گروه دلتا پس ازدرگیری هایی پراکنده موفق میشود 2 نفر از فرماندهای اصلی گروه آلفا را پیدا کند و پس از پیشروی در تونل ها سرنخ‌هایی از پروژه پدر مارکوس بدست می‌آورند که به نظر میرسد نقشه کامل تونل های زیر زمینی لوکاست ها بوده . سپس برای استفاده از این نقشه های به سمت آکادمی ملی علوم حرکت میکند و پس از درگیری بسیار سنگین با لوکاست ها موفق به پیدا کردن نقشه 3 بعدی تونل های زیر زمینی لوکاست ها و فرار از مهلکه میشوند .
سپس از طرف فرماندهی COG خبر میرسد که بمب عظیم Lightmass را برای نابودی قلعه نظامی لوکاست ها سوار بر قطار کرده اند . گروه دلتا پس از این خبر با هلیکوپتر به ایستگاه قطار میرود . قطار حرکت کرده و گروه با زحمت خود را به قطار میرسانند و در کمال تعجب مشاهده میکنند که ژنرال RAAM از بمب محافظت میکند . مارکوس و یارانش بعد از درگیری ای سنگین موفق به کشتن ژنرال RAAM و هدایت قطار و بمب به سمت قلعه نظامی لوکاست ها میشوند . در همین حین گروه دلتا با هلیکوپتر از قطار فرار میکند و بمب Lightmass درون تونل های قلعه منفجر میشود که باعث خوشحالی اتحادیه از نابودی لوکاست ها میشود . اما ناگهان صدایی از ملکه لوکاست ها پخش میشود :
| 2 Gears of War 2 Gears of War دومی شوترساخته Cliff Bleszinski است که ادمه ای بر عنوان موفق اول است و توسط مایکروسافت در تاریخ November 7, 2008 (چهارشنبه 16 آبان 1386 ) منتشر شد . بازی دوم نسخه کامل شده و اصلاح شده نسخه اول است و برای بهبود روند داستان بازی تیم توسعه ، از نویسنده معروف کتاب های کمیک Joshua Ortega دعوت به عمل آورده تا در ساخت کمیک این سری به آنها کمک کند . همه لوکاستها در خدمت او هستند حاضرند جان خود را برای او فدا کنند . او آغاز گر جنگ های چندین ساله بین انسان ها و لوکاست هاست . او کسی است که با دستور خود ، جنگی را کلید زد که تا نابودی تمدن انسانها پیش رفت . او ملکه لوکاست هاست . روایت داستانی Gears of war از دید ملکه لوکاست ها دنبال میشود . ملکه لوکاست ها در سری اول این بازی نقش راوی بازی را دارد و وقایع و اتفاقات جنگ های 15 ساله بین لوکاست ها و اسنان ها را شرح میدهد. |
حمله به بیمارستان در حالی انجام میشود که اسانها از آخرین امید خود یعنی بمب‌قدرتمند Lightmass هم نتوانستند برای نابودی کامل لوکاست ها استفاده کنند . پس از حلمه سنگین لوکاست ها ، مارکوس و یارانش موفق به شکستن زنجیر محاصره لوکاست ها میشوند و به آنها خبر میرسد که لوکاست ها پس از پرتاب یعنی بمب‌قدرتمند Lightmass نابود نشده اند و اکنون به سلاحی قدرتمند دست یافته اند و به زودی با این سلاح حمله اصلی خود را شروع میکنند . به همین دلیل فرمانده اصلی سربازان Gears دستور به حمله ای همه جانبه به مقر فرماندهی لوکاست ها میدهد . سپس تمامی سربازان Gears با ماشین هایی عظیم به نام Derrick به شهر Landown که توسط لوکاستها تسخیر شده است حرکت میکنند . مقر لوکاست ها دقیقا زیر شهر Landown واقع شده و برای چنین حمله ای ، نیروهای Gears با استفاده از مته‌های مخصوص، سطح زمین را شکافته و به تونل‌های زیرزمینی راه پیدا میکنند . در همین حال لوکاست ها به وسیله فرمانده ارشد خود Skorge رئیس Kantus ها ، حمله ای سنگین برای مقابله با ارتش Gears تدارک میبینند و موفق میشوند جلوی این حمله را بگیرند . با این حال نیروی اصلی و گروه ماروکوس فینیکس به مقصد مورد نظر برای حمله نهایی میرسند .
گروه اصلی بالاخره موفق میشود با شکافتن زمین به شبکه زیر زمینی لوکاست ها با نام Hollow برسد . این شبکه ساختاری کندو مانند دارد و از نظر معماری طوری ساخته شده ، تا بتواند محافظی قدرتمند و دیواری طبیعی برای حفاظت از پایتخت لوکاست ها باشد . پس از راهیابی گروه اصلی به شبکه زیر زمینی لوکاست ها ، بخشی از نیروهای Gears هم به مقصد میرسند و با دستگاهی مخصوص بمب Lightmass را به سمت شبکه تونل‌ها شلیک میکنند که در نهایت به دلیل معماری و نوع پیچیدگی ساختار این شبکه ، فقط بخش خارجی آن از بین میرود . Skorge فرمانده ارشد لوکاست ها پس از انفجار سنگین بمب Lightmass دستور میدهد پایه های اصلی شبکه وزیر ساخت های آن را برای غرق کردن شهر " لیما " نابود کنند . لوکاست ها این کار را به وسیله ای موجودی غول پیکر به نام Riftworm انجام دادند که نوعی کرم غول پیکر است . این نابودی در حالی اتفاق میافتد که گروه دلتا در دل شبکه تونل های لوکاست ها گیر افتاده و سعی در فرار از مهلکه دارند . به هر نحو ، آنها موفق میشوند با کمک یکی از نیروهای گروه دلتا سواربر هلیکوپتر شوند و در نهایت باکشتن Riftworm از مهلکه فرار کنند . پس از فرار از این مهلکه گروه راه خود را به سوی مقر اصلی ملکه لوکاست ها پی میگیرد .
آنها بالاخره به شهر Nexus ( پایتخت لوکاست ها و مقر اصلی ملکه لوکاست ) میرسند . پس از اندکی درگیری میان نیورهای گروه دلتا و لوکاست ها ، مارکوس و گروهش شاهد درگیری و جنگ عجیبی بین لوکاست ها میشوند . در واقع عده‌ای لوکاستهای معمولی و عده‌ای دیگر از لوکاستهای جهش یافته که تحت تاثیر " ایمولشن " قرار گرفته اند و به آنها Lambent گفته میشود در حال جنگ با یکدیگرند . Lambentها قصد دارند که Nexus را تصاحب و ملکه را سرنگون کنند. ملکه هم قصد دارد افراد خودش ( لوکاستهای معمولی) را از Hollow ( شبکه زیر زمین شهر Nexus ) خارج کرده و سپس سیلی به درون Hollow راه انداخته و همه Lambentها را غرق کند. برای ایجاد سیل در Hollow باید شهر جاسینتو نابود شود تا آب از دریاچه‌‌های اطراف وارد Hollow شود. بعد از درگیریهای زیادی که بین گروه دلتا و لئکاست ها پیش میاید آنها موفق میشوند به تالار های مخصوص ملکه راه پیدا کنند . اما ملکه فرار کرده و بار دیگر گروه دلتا با Skorge ( فرمانده بزرگ و ارشد لوکاست ها ) مواجه میشوند . پس از درگیری ای سخت بین آنها Skorge نیز همانند ملکه فرار میکند تا جان خود را نجات دهد .
پس از این اتفاق نیروهای دلتا به درخواست ستاد فرماندهی و نیروهای COG به سمت شهر " جاسینتو " میروند که Skorge هم آنها را تعقیب میکند ودر حین این فرار و گریز Reaver ( یا پرنده شبه اژدهایی – شبه مکانیکی ) که Skorge سوارش بوده سقوط میکند و Skorge میمیرد . ستاد فرماندهی یا (COG ) پس از اطلاع از هجوم نیروهای جهش یافته لوکاست ها با نام Lambent به مقر فرماندهی شهر ، آنجا راترک میکنند و خود را آماده میکنند تا با نابودی و غرق کردن شهر بتوانند Lambent را از بین ببرند . سپس با استفاده از یک Lightmass bomb شهررا منفجر میکنند تا آب به درون Hollow سرازیر شود و این موضوع هم دقیقا همان خواسته ملکه لوکاست ها بود که به لطف جهش یافته های Lambent ( که خود از مخالفان لوکاست ها و ملکه هستند ) ممکن شد . پس از انفجار بمب ، سلی عظیم به رون Hollow سرازیر میشود و تمام لوکاست ها و Lambent ها نابود میشون . درآخر نیز صدای ملکه لوکاستها دوباره شنیده میشود که می‌گوید:
| 3 Gears of War 3 Gears of War آخرین عنوان تریلوژی عظیم مایکروسافت است و برای این کار مایکروسافت از Karen Traviss برای نوشتن داستان نسخه سوم استفاده کرده . " این شماره آخرین بازی ساخته شده توسط Cliff Bleszinski است . " این جمله ای بود که توسط جیمی فالن گزارشگر مشهور شبکه NBC در April 2011 اعلام شد . این نسخه تنها نسخه ای است که شامل یک بسته اضافه به نام RAAM's Shadow است که در تاریخ December 13, 2011 توسط مایکروسافت به صورت بسته قابل دانلود ارائه شد . با پایان 2 Gears of War شاهد بازگشت مجدد لوکاست ها هستیم . عملیات عظیم Hollow Storm و Lightmass Offensive هم برای نابودی کامل لوکاست ها کافی نبود . Lightmass Offensive اولین عملیات هجوم سنگین نیروهای COG به پناهگاه های اصلی لوکاست ها بود که سرانجام آن به بمب قدرتمند ... |
وقایع نسخه سوم بازی از زاویه دید یکی از اعضای گروه آلفا روایت میشود و در واقع همان اتفاقات این بار از زاویه دید جدیدی رخ میدهد تا بازی روایتگر جریانات متفاوت از گروه های مختلف درون بازی باشد . کلیت نبرد این بار با لوکاستهای ارتقا یافته ای به نام Lambent است که بر اثرماده ای شیمیایی به نام " ایمولشن " تغییر شکل داده . آنها در واقع لوکاست هایی هستند که در رگ هایشان به جای خون، ماده ای زرد رنگ و چسبناکی جریان دارد و تأثیر آن باعث شده که تبدیل به موجوداتی بسیار باهوش تر و تنومندتر از لوکاست ها بشوند. اینبار علاوه بر Lambent ها با انسانهایی که تحت تاثیر " ایمولشن " قرار گرفته اند نیز مواجه میشویم .
بازی از جایی شروع میشود که مارکوس فینیکس درگیر خاطرات از دست دادن پدرش است . او از طرفی با این قضیه دست و پنجه نرم میکند واز طرفی نیز درگیر فرار رهبر اتحادیه COG یعنی " چیرمن پرسکات " پرسکات است که هم مردم و هم شهر را بی دفاع گذاشته . آنها برای حل این مشکل در کشتی CNV Sovereign مستقر میشوند تا پس از رسیدن اعضای اصلی گروه آلفا جلوی هجوم دشمن را بگیرند . پس از درگیریهایی پراکنده با Lambent ها " چیرمن پرسکات " با یک بالگرد با سمت گروه آلفا میاد و " چیرمن پرسکات " دیسکتی حاوی اطلاعات رمز شده از زنده بودن پدر مارکوس به وی میدهد ومشخص میشود درشدر اسارت لوکاست ها و در جایی نامعلوم به سر می برد. سپس درگیری سختی بین یک Leviathan غول پیکر ( از نژاد Lambent ) با مارکوس و یارانش در میگیرد که به کشته شدن " چیرمن پرسکات " می انجامد . اما قبل از اینکه بمیرد مارکوس موفق میشود رمزی مخصوص از مکانی به اسم Azura را از " چیرمن پرسکات " بگیرد تا راهی سفری پر خطر شود . مارکوس در نهایت پدرش را پیدا میکند و در جنگی حماسی و پایانی دراماتیک موفق به نابودی ملکه لوکاست ها میشود تا حماسه عظیم " چرخ دنده های جنگ " تمام شود .
| Gears of War: Judgment این نسخه که با همکاری استدیو زیر مجموعه ی Epic Games به نام People Can Fly و تیم اصلی تحت نظر Cliff Bleszinski، کارگردان Epic Games ساخته شده ، بخش دیگری از داستان سیاره Sera را روایت میکند . Gears of War: Judgment در واقع مقدمه ای بر 3 عنوان قبل است که حوادث 14 سال قبل از شروع نسخه اول بازی را نشان میدهد . در این نسخه خبری از " مارکوس فینیکس " نیست و در عوض Damon Baird و Augustus Coleبه همراه چند شخصیت دیگر ، اصلی ترین کاراکترهای این بازی اند . مایکروسافت برای داستان سرایی این نسخه از Tom Bissell و Rob Auten استفاده کرده تا بتواند داستانی در خور توجه نسخ های قبلی درآورد . داستان اصلی بازی بازیباز را به حوادث قبل از Emergence Day برمیگرداند و روایتگر محاکمه دسته Kilo است که اعضای اصلی آن شامل سرجوخه دیمن بیرد (Damon Baird) و ... |
محاکمه گروه Kilo به دلیل خیانت توسط سرهنگ ازرا لومیس (Ezra Loomis) شروع میشود و به آنها فرصت دفاع از خود برای توضیح اقداماتشان داده میشود . داستان از بخش های مختلفی تشکیل شده که هر کدام با توجه به سوالی که لومیس در دادگاه از بیرد و همراهانش می پرسد، به نمایش درمی آیند. بیرد در Judgment نقش رهبر گروه Kilo را ایفا می کند و وظیفه دارد تا مأموریت های مختلفی که برایش تأیین شده را انجام دهد. در یکی از این مراحل، آن ها سلاحی مخفی را پیدا می کنند که به وسیله آن می توانند شهر را از دست Lucast ها نجات دهند. اما این کار آن ها مورد تأیید فرماندهان و به خصوص لومیس قرار نمی گیرد. بیرد از این سلاح استفاده می کند و حتی قبل از آن ، خودش را برای محاکمه آماده می کند.
همان طور که در مقدمه به آن اشاره کردیم، داستان Judgment دیگر پیرامون مارکوس فنیکس نیست، اما در عوض ما کنترل افرادی را به دست می گیریم که در سه گانه قبلی پا به پای او با Lucastها جنگیدند. داستان بازی به سال ها قبل از اتفاقات نسخه اول بازمی گردد و ما را در نقش سرجوخه دیمن بیرد (Damon Baird) قرار می دهد که به همراه دوست همیشگی اش آگوستوس کول (Augustus Cole) در شهری به نام Halvo Bay در مقابل اولین حملات Lucastها مبارزه می کنند. در کنار این دو نفر، سوفیا هندریک (Sofia Hendrik) و گارون پادوک (Garron Paduk) هم حضور دارند که آن ها نیز دارای سرگذشت خاص خودشان هستند و هر کدام به شکلی وارد نیروهای COG شده اند.
نیروهای ائتلاف COG چه کسانی هستند :
پیروزی های COG بر اتحادیه جمهوری های مستقل در جنگ های Pendulum باعث سلطه کامل این ائتلاف در بیشتر سیاره و تقریبا اکثر کشورهای مهم این سیاره شد . اگرچه با شروع جنگ لوکاست ها آنها مجبور به عقب نشینی به سمت کوه های Jacinto شدند ، اما با استفاده از فناوری Hammer of Dawn که نوعی لیزر پرقدرت در فضا است ، توانستند قدرت خود را حفظ کنند . پس از 15 سال جنگ ، ائتلاف COG باالجبار مجبور به عقب نشینی از جاسینتو به عنوان آخرین دژ دفاعی در برابر لوکاست ها شد . پس از از دست رفتن جاسینتو به عنوان آخرین دژ دفاعی و غرق شدن شهر ،مقر اصلی COG به جزیره Vectes منتقل شد . در آخر نیروهای Lambent پس از جنگی سخت باقی مانده نیروهای COG را مجبور به ترک جزیره Vectes کردند و در نتیجه اتحاد COG پس از نزیدک به یک قرن در حال فروپاشی است .
معروف ترین فرماندهان لوکاست ها :
: ژنرال SKORGE " پس ، در هر صورت جهنم بی نهایت لوکاست واقعی دارد " " هیچ نظری درباره حرامزاده دیوانه ای که مخازن ما رو خالی میکند ندارم . چون حتما لوکاست کله گنده ای است که توانسته چنین کاری کند . " " چی ؟! مثلا ژنرال RAAM !؟ " " ممکنه ..... ولی ژنرال RAAM نگاه خیلی سنگینی داره " "So who the hell was that screaming Locust guy, anyway?" "No idea. Crazy bastard cut through a friggin' tank, though. He's gotta be a Locust big shot or something." "What? Like RAAM?" "Maybe... but he made RAAM look like a goddamn pushover." |
|
جملات بالا ، بخشی ازحرف های کاهن اعظم Kantus ها و بزرگترین ژنرال لوکاست ها پس از مرگ فرمانده بزرگ لوکاست ها ( ژنرال RAAM ) بر اثر حمله با بمب Lightmass است . SKORGE نیز همانند تمامی لوکاست دینیش شرک پرستی است و بزرگترین خدای مذهب شرک او RiftWorm نام دارد که آنها گوشت و پوستش را پرستش میکنند . او زن بد شکلی داشت که به طور مداوم از تپانچه و نارنجک انداز و یک اره 2 طرفه برای کارش استفاده میکرد . SKORGE رهبری لوکاست ها و لاندوو ها را در عملیات Hollow Storm را بر عهده داشت و نزدیک بود با استراتژی خودش شهر جاسینتو و شهرستان های اطرافش را غرق کند ، اما پس از تعقیب و گریز مارکوس و دومنیک تا خارج از شهر و درگیری با آنها کشته شد و مرگ اجازه نابودی شهر را به او نداد . SKORGE تنها فرماننده بزرگ لوکاست ها بود که اجازه صحبت مستقیم با Rift Worm را داشت .
پس از مرگ ژنرال RAAM (که قدرتمندترین فرمانده لوکاست ها در زمان حیاتش و بالاتر از SKORGE بود) و نابودی بخش مهمی از شبکه تونل های زیر زمینی ، RiftWorm از خوابی طولانی بیدار میشود و به Skorge به عنوان رهبر راهبان Kantus ها اجازه تغییراتی وسیع در مقر فرماندهی خودش ، به عنوان بالاترین ژنرال ملکه میدهد . بدین وسیله Skorge توانست قدرت کنترل Kantus ای به نام "speech" برای ضد حمله لوکاست ها به انسانها را بدست آورد .
چیزهایی که در باره Skorge نمیدانستید :
- Skorge در اصطلاح انگلیسی نامی است برای توضیح تازیانه زدن .
- Skorge در بازی به عنوان پاپ در معادل واقعی خودش برای لوکاست هاست . جایی که Kantus به عنوان کشیش و از Riftworms به عنوان خدایان یاد میشود .
- اوایل ساخت بازی Skorge' به عنوان هیولایی درنده طراحی شده بود .
- دندان ردیف دوم سمت چپ Skorge کوچکتر از سمت دیگر آن است .
- صداگذاری Skorge توسط Robin Atkin Downes انجام شده .
- Skorge بخشی از بازی یاد بهتراست بگوییم ماد Gears of War 3 HeroClix Toyline بود .
- اکشن فیگور Skorge در سری 6 ام اکشن فیگور های Gears of War تولید شده بود .
| : ژنرال RAAM " انتقام !" RAAM پس از احضار آخرین ماشین تخم گذاری ، نیاز داشت تا آسمان شهر Ilima را برای همیشه تیره و تار کند . "Vengeance!" — RAAM, after summoning the last of the Seeders needed to darken the skies above Ilima |
|
ژنرال RAAM اولین فرمانده کم حرف وظالم لوکاست ها بود . هنگامی که سرباز Drone ها بود به عضویت گارد Theron ها درآمد. حیله گری و بلند پروازی های RAAM باعث شد عنوان ریاست و رهبری گروه بیشماری از لوکاست ها را با درایت و قدرت ، عقل و مهارت های نظامی اش از ملکه Myrrah دریافت کند و با این کارش توانست شور و شوق بسیاری را برای از بین بردن انسانها فراهم کند . او عاشق سلاح های سنگین و مسلسل های بزرگی است که بر روی ارابه های جنگی قرار میگیرند . ژنرال RAAM نشان ویژه ای داشت و تنها فرمانده لوکاست ها بود که میتوانست از Kryll ( وسیله ای رباتیک شبه پرنده ) استفاده کند و فرماندهی ارتش لوکاست ها در جنگ با انسانها در روز Emergence Day بر عهده او بود و توانست نیروهای ائتلافی دولت و اتحادیه COG را در روز حمله به زمین نابود کند . ژنرال RAA, چهارده سال پس از تصرف شهر لیما ، در درگیری خونین با مارکوس فینیکس و دومینیک سانتیاگو کشته شد .
: ژنرال Karn "This grub, my army threw all we had at him. They called him Karn." — Garron Paduk describing Karn "War is cruelty. And this one's not over." |
|
Karn یکی از گاردهای بدشکل و بسیار ناهنجار Theron بود که ناقص متولد شد و به همین دلیل از گارد Theron اخراج شد . او یک پای خود را از دست داده بود و به همین دلیل به فکر روشی جدید برای اثبات خودش بود و به همین دلیل کم کم ارتباط خودش با بهترین های گارد را آغاز کرد . به همین روش اطلاعاتی بدست آورد که باعث شد از نظر اطلاعاتی رتبه بسیار بالایی بدست آورد و کم کم مطرح شود . او در نهایت موفق شد به یک استراژیست نظامی برای برنامه ریزی و پیشبرد جنگ های نظامی تبدیل شود . سپس شروع به طرح ریزی جنگ E-Day کرد . گفته شده خطرناک ترین لوکاستی که با " دیمون برد " روبرو شده ژنرال Karn بوده که درآغاز جنگ Locust War این اتفاق افتاده . همیچنین گفته شده ژنرال Karn در روز E-Day در کنار ژنرال RAAM بر علیه COG و UIR در سیاره Sera جنگیه وبرنامه ریزی اصلی این جنگ بر عهده او بوده .
خشونت Karn به حدی بالاست که شخصا فرماندهی حمله به جمهوری Gorasnaya را بر عهده گرفت و بخش عممده ای از جمعیت Gorasni را نابود کرد . به دلیل پیروزی های بزرگ و مبارزاتی خشونت آمیز ، لوکاست های زیر دستش به اولقب Karn را داده اند . 6 هفته پس از E-Day ، او به همراه دسته بزرگی از لوکاست ها به خلیج Halvo ( محل اتفاقات Gears of War: Judgment ) واقع در Tyrus یورش برد . جایی که توسط اتحادیه COG به شدت تحت کنترل بود . در طول نبرد دسته Kilo موفق به پرتاب بمب Lightmass به سمت ارتش او شد و تلفات سنگینی به ارتش آنها وارد کرد . سپس شایعات زیادی مبنی بر کشته شدن Karn شنیده میشد . در حالی که هزاران لوکاست در این حمله موشکی کشته شدند ، ژنرال Karn به طرز معجزه اسایی موفق شد از آن حمله جان سالم به در ببرد .
معروف ترین فرماندهان اتحادیه COG :
| Marcus Fenix | Augustus Cole | Damon Baird | Dominic Santiago |
|
|
|
|
مارکوس همچنان مورد خشم دیگر بچه های مدرسه است . در یکی از روزها و در یکی ازبازیهای راگبی ، یکی از همان دانش اموزان تکلی خشن رویپای ماکوس میرود و درگیری شروع میشود . ایندرگیری با دخالت Dom برادر بزرگتر Carlos خاتمه میابد . از این زمان به بعد مارکوس با شخصیت Dom اشنا میشود . دوستی بین این 2 نفر به قدری زیاد میشود که در تمامی جنگ ها یار و هم تیمی ، یکدیگرند وبا هم به جنگ لوکاست ها میروند . 3 سال بعد مارکوس به دعوت پدر Dom و برای صرف ناهار به خانه آنها میرود و پدر Dom با مارکوس پیشنهادمیدهد برای شرکتدر جنگ به ارتش بپیوندد . سپس بعد از گم شدن مادرش مارکوس ، او تصمیم میگیردکه به ارتش بپیوند ودر اولین گام به واحد C Company پبوست نکته حائز اهمیت نقش پر رنگ خانواده فینیکس در این بازی است . تا قبل ازنبرد Ephyra مارکوس سرجوخه ای فرمان پذیر و وفادار به جنگ بود و هیچ وقت پست خود را ترک نمیکرد . اما در این نبرد او برای نجات جان پدرش ، دکتر Adam Fenix پستش را ترک میکند و به همین دلیل از ارتش اخراج میشود و او را به زندانی ، با درجه فوق امنتیتی میرند . پس از ترک پست ، مارکوس نتوانست پدرش را نجات دهد . اما شرایط جنگ و هجوم لوکاست ها به زمین و گسترش حملاتشان ، وضعیت را به گونه ای میکند که ، مارکوس مجدا از طرف ارتش برای رهبری گروهدلتا فرخوانده میشود . سرانجام در روز حمله لوکاستها به زندان فوق امنیتی ، دوست قدیمی مارکوس Dominic Santiago او را از زندان نجات میدهد و از همان لحظه ، مارکوس به همراه هم تیمی های قدیمی اش ، کارش را شروع میکند .
داستان درنسخه دوم به گونه ای پیش میرودکه مارکوس عشق دختری به نام انیا میشود . انیا کسی است که در سری بازیهای Gears Of War نقش پشتیبانی مرکزی از گروه دلتا رابازی میکند . اما داستان در نسخه سوم حول و هوش حمله لوکاستها و اطلاعاتی ز زنده بودن پدر مارکوس است که این موضوع باعث میشود مارکوس ، حتی بدون کمک یاران خودی ، ماموریتی خطرناک را اغاز کند که این ماموریت ، پایان داستان رهبری گروه دلتا توسط مارکوس فینیکس را رقم میزند .
آگوستوس کول : پر حرف ترین هنگ دلتا اوست . اگوستوس یکی از صمیمی ترین دوستان " دیمون برد " است که قبل از نابودشدن هنگ آلفا در آن هنگ خدمت میکردند و پس از کشته شدن افراد هنگ آلفا ، به هنگ دلتا پیوستند . قبل از جنگ ، شهروندان او را همچون یک قهرمان راگبی میشناختند و به او احترام میگذاشتند . کول قبل از جنگ برای تیم محلی Hanover Cougars بازی میکرده و یکی ازاعضای کلیدی تیمش بود . در تیم آلفا او به همراه تیم کوچکی به دنبال خانواده خودش گشت ،اما اثری از آنها پیدا نکرد .
دام سانتیاگو : این شخصیت برای اولین بار در سری دوم بازی به نمایش درآمد . دام هم مثل مارکوس حس بسیارقوی و خوبی نسبت به خانواده دارد و اغلب مواقع درفکر همسرش ماریا و اتفاقاتی است که برایش افتاده .دام 2 فرزند خودش را در زمان جنگ با لوکاست ها گم میکند و 4 سال بعد نیز همسرش ماریا ناپدید میشود . یازده سال بعد ماریا را در حالی در زندان های لوکاست ها پیدا میکند که آثار شکنجه بسیار زیاد بر روی بدنش وجود داشت و در حالی که کاری ازدستش بر نمیآد به زندگی همسر خود پایان میدهد . دام و مارکوس دوستی بسیار نزیدیک باهم دارند و سالهاست با یکدیگر دوست هستند .
دیمون برد : دیمون یکی از باهوشترین ، خوش صحبت ترین و بدگمان ترین فرد هنگ دلتا است . او نیز همچون کول بعد از فروپاشی هنگ آلفا به هنگ دلتا به رهبری مارکوس فینیکس پیوست . دیمون درتمام طول داستان بازی خود را بیشتر از مارکوس لایق رهبری هنگ دلتا میداند و به همین دلیل چندین بار سرناسزگاری و نافرمانی در برابر مارکوس برمیدارد . او طعنه ها و اظعارات کنایه آمیز زیدی راجع به مارکوس گفته . امادرنهایت متوجه تفکر اشتباه خود میشود و به مارکوس ادای احترام میکند . تخصص اصلی دیمون هک دستگاه ها و وسایل نقیله و مکانیک صنعتی است .
فیلم Gears of War :
تبدیل بازی به اثر سینمایی قابل قبول کار سختی است و با وجود این مشکلات به نظر نمی‌رسد ساخت فیلم Gears of War موفقیت آمیز باشد. پس از فروش خیره کننده سری Gears of War ، استدیو های هالیوودی زیادی درخواست ساخت فیلم ازاین سری را داشتند که با مخالفت های مایکروسافت و Epic روبرو شدند . حتی چندبار ساخت فیلم به مراحل مقدماتی خود رسید و تمامی عوامل صحنه و کارگردان هم انتخاب شدند که بنا به دلایلی نامعلوم کنسل شد . پس از کنسل شدن این فیلم شرکت Epic در سال 2007 صحبت هایی با New Line Cinema داشت که این شرکت به دلیل تمرکز بر روی ساخت پروژه " هابیت " از همکاری در ساخت سری فیلمهای Gears of War کنار کشید . اینبازی همچنان ادامه داشت تا اینکه مدتی قبل Creative Artists Agency به عنوان حافظ منافع اپیک اعلامکرد که حاضر است پروژه اسخت فیلم از روی این سری را به شرکت دیگری واگذار کند . این شرکت گفته است که به دنبال تهیه‌کنندگان دیگری برای این پرروژه که از سال ۲۰۰۷ در اختیار New Line بوده است می‌گردد، و به نتایجی هم دست یافته است. Len Wiseman کارگردان و تهیه کننده‌ی Underworld و بازسازی Total Recall در کنار تیم ساخت فیلم Twilight این نتایج به دست آمده هستند.
همچنین فیلم‌نامه نیز تا کنون چندین بار دست به دست شده است، اولین نویسنده Chris Morgan بود که فیلم Wanted را در کارنامه دارد، بعد از او نام Billy Ray به میان آمد که او هم به خاطر فیلم State of Play شناخته میشود. این اواخر اما نویسنده‌ی فیلم Pirates of the Caribbean: On Stranger Tides یعنی Stuart Beattie به میان آمده است که فیلم‌نامه‌ی پیشنهادی او برای مذاکره با تهیه‌کنندگان جدید فیلم فرستاده میشود. سپس کار به مراسم Comic-Con امسال رسید تا طراح ارشد این بازی در مورد پیشرفت نکردن ساخت این فیلم اطلاعاتی جزئی در اختیار گیمرها قرار دهد . Cliff Bleszinski طی یک سخنرانی در مورد مسائلی که در ساخت فیلم به وجود آمده است توضیح مختصری داده و گفته :
برای ساخت این فیلم بازیگران مختلفی اعلام شدند که در زیر میتوانید عکس آنها به همراه نوع نقش آنهارا ببینید :
|
|
|
|
|
Dominic Purcell |
terry crews |
franky g |
neal mcdonough |
|
اطلاعت جانبی به مرور به مقاله اضافه میشود .
| خــــاطــــراتـــی کــــه تــمام شــــد .... |
| نویسنده ومترجم : HosseinBrusli |
| هر گونه کپی برداری از مطلب تنها با ذکر نام همین صفحه مجاز است . |
آخرین ویرایش:
:dا
Google