Behind The Rain : Heavy Rain Spoil Topic
- Thread starter Astiak
- تاریخ آغاز
در قسمتی که به کلاب میرین norman اسم madison رو میبینه و میگه یک خبرنگار اینجا چه کار میکرده>؟
هیچ جای بازی در مورد آشنایی دو طرف توضیحی داده نمیشه
از این جور سوتی ها Heavy Rain زیاد داشت
.چند تا مثال می زنم:1)اونجایی که اسکات با پاهاش شیشه ماشینو میشکنه تا از غرق شدن نجات پیدا کنه.اگه دقت کنین میبینین اسکات با اون شکمش قاعدتاً نمیتونسته از طریق پنجره اتوموبیل فرار کنه و واسه فرار کردن حتماً بایستی یه جوری در ماشین رو باز می کرد!!!اما در کمال تعجب در cut scence انتهایی سکانس فرار می بینیم در ماشین بسته هست و اسکات از طریق پنجره اتوموبیل فرار کرده!چیزی که امکان نداره!
2)وقتی مدیوسن میره خونه اون دکتره که صاحب خونه آپارتمان Marbel Street بود.بعد از اتفاقاتی که اونجا می افته(چه مدیسون مشروب رو بخوره و بی حال بشه و تو زیر زمین در حالیکه دست و پاش بسته شده به هوش بیاد و چه مشروب رو نخوره و سریع اتاق ها رو بگرده) و مدیسون کارت Paco رو پیدا میکنه از اونجا میره بیرون به این امید که مدارک کافی رو به دست آورده.مگه دکتر چندین آپارتمان ارزان قیمت نخریده بود و اونها رو اجاره نداده بود؟خب چه دلیلی وجود داشت که Paco مثلاً آپارتمان دیگه ای رو از دکتر اجاره نکرده باشه؟!اصلاً چه دلیلی داره Paco اصلاً ازدکتر آپارتمانی رو اجاره کرده باشه؟!به این ترتیب مدیسون فقط بر پایه حدس و گمان میره Blue Lagoon که خب این به خودی خود اشکالی نداره و به قول معروف تیریست در تاریکی!اما قسمت بد این قضیه این هست که این مسئله طوری در بازی جلوه داده میشه که انگار 100 درصد Paco اون آپارتمان رو از دکتر اجاره کرده و حتی با زدن L1 می بینیم که این مسئله حتی به ذهن مدیسون(و البته دیوید کیج!) هم خطور نکرده که "ممکنه اشتباه اومده باشم و Paco اون کسی نباشه که دنبالش میگردم"
3)اونجایی که مدیسون وقتی داشت Paco رو شکنجه می داد تا اسم کسی که کلید آپارتمان Marbel Street را از Paco گرفته بگه.همین که Paco اسم John Sheppard رو میاره مدیسون قبول میکنه و میره.به همین سادگی!انگار نه انگار Paco یه criminal هست و criminal ها در یک چنین مواردی معمولاً دارن حقیقت رو نمیگن مگه اینکه خلافش ثابت بشه.اما مدیسون همون ثانیه اول این رو قبول میکنه و میره!
4)اونجایی که مدیسون میره آسایشگاه پیش Ann Shepard.وقتی اولش Ann به خاطر آلزایمر جواب های بی سر و ته میده مدیسون به خودش میگه "دارم وقتمو تلف می کنم" اما از طرف دیگه این رو هم میگه که "چندین روز طول میکشه بتونم از طریق بررسی اسناد و مدارک پی ببرم نام خانواده ای که پسر دوم Ann را به سرپرستی قبول کرده بود چیه".چیزی غیر منطقی نیست؟!مدیسون بعد از اینکه Paco اسم John Sheppard رو میگه تو چند ساعت به این پی میبره که مادرش در فلان آسایشگاه بستری هست(قاعدتاً از طریق بررسی اسناد!راه دیگه ای هم هست؟!) اما به این پی نمیبره که نام خانوادگی خانواده ای که پسرش رو به هزانت قبول کردن چیه!
کلاً از این plot hole ها تو heavy rain زیاده و بهتر بودن که کیج اینها رو رفع می کرد.هرچند به عنوان یکی از معدود بازی هایی که تا این حد درگیر قضیه Mystery شدن میشه این اشتباهات فاحش رو نادیده گرفت.
میگم وقتی تو پایان بازی با مدیسون, ایثن و شان میریم تو یک خونه واسه زندگی تکلیف زن ایثن چی میشه؟! اصلاً هیچ چیزی از گفته نمیشه! :d
ناسلامتی مدیسون خبرنگار بود و خبر اومدن نورمن از طرف FBI بخاطر پرونده اوریگامی کیلر هم حسابی تو شهر صدا کرده بود ! (کاپیتان پری هم تو کنفرانس خبریش اینو گفت !) و از اونجایی هم که نمی تونست به پلیس فاسدی مثل بلیک اطمینان کنه چاره ای نداشت جز اینکه با نورمن تماس بگیره...
اتفاقا راحت می تونسته چون شیشه ماشینهای قدیمی 2 برابره ماشینهای امروزیه...(یه بار سوار ماشینهای دهه 60 یا 50 شید متوجه می شید چی می گم)
اگه یادتون باشه قبل از اینکه مدیسون بره خونه ی دکتر داشت از همکارش اطلاعات می گرفت...همکارش بهش اینو هم گفته بوده که دکتر اون آپارتمان رو اجاره داده چون مدیسون هم قبل از اینکه وارد خونه ی دکتر شه این موضوع رو می دونست گفت این یارو آپارتمانی که ایتن انگشتش رو توش قطع کرد اجاره داده...
چون Paco اونموقع از لحاظ روانی وضع خوبی نداشت (هم مشروب خورده بود و هم از لحاظ ج.ن.س.ی تحریک شده بود) و مدیسون هم داشت از بدترین طریق شکنجه اش می داد...بخاطر همین امکان نداشت دروغ بگه
چه اسنادی رو نیاز داشت بررسی کنه ؟ شناسایی هویت والدین جان شپرد نیاز به بررسی اسناد نداشت چون فامیلیش با فامیلی پدر و مادرش یکی بود و خیلی راحت مدیسون می تونست با یه تلفن اینو بفهمه !
ولی اسکات نام خانوادگیش رو تغییر داده بود و این امکان هم وجود نداشت که مدیسون بتونه از طریق بررسی مدارک مادرش پیداش کنه...
هیچ کدوم از مواردی که عنوان کردید plot hole نبود ! خواهشا از این ببعد یکم بیشتر موقع بازی کردن توجه کنید !
خودم به شخصه تا الان سه بار بازی رو اول رفتم توش این نکات مبهم رو دیدم :
1-اسکات برای شوهر لورن یعنی آلن وینتر نامه نوشته بود در صورتیکه لورن خودش گفت شوهرم یه احمق بود که بعد اینکه کارمو تموم کرد رفت گم و گور شد...
2-تمامی قربانیهای اسکات از خانواده های فقیر بودند ولی خانواده ی رضا چندان فقیر نبودند چون حسن مغازه دار بود !
3-اینکه کرامر سر قبر جان شپرد گل می ذاشت بنظرم دلیلش غیر از این بود که جان تو ساختمانش کشته شده بود چون از فرد خودخواهی مثل کرامر که بچه کشته شده بدست پسرش رو آشغال خطاب می کنه این کار خیلی بعیده...
اتفاقاً من هم می تونم این موارد شما رو خیلی راحت جواب بدم:ناسلامتی مدیسون خبرنگار بود و خبر اومدن نورمن از طرف FBI بخاطر پرونده اوریگامی کیلر هم حسابی تو شهر صدا کرده بود ! (کاپیتان پری هم تو کنفرانس خبریش اینو گفت !) و از اونجایی هم که نمی تونست به پلیس فاسدی مثل بلیک اطمینان کنه چاره ای نداشت جز اینکه با نورمن تماس بگیره...
اتفاقا راحت می تونسته چون شیشه ماشینهای قدیمی 2 برابره ماشینهای امروزیه...(یه بار سوار ماشینهای دهه 60 یا 50 شید متوجه می شید چی می گم)
اگه یادتون باشه قبل از اینکه مدیسون بره خونه ی دکتر داشت از همکارش اطلاعات می گرفت...همکارش بهش اینو هم گفته بوده که دکتر اون آپارتمان رو اجاره داده چون مدیسون هم قبل از اینکه وارد خونه ی دکتر شه این موضوع رو می دونست گفت این یارو آپارتمانی که ایتن انگشتش رو توش قطع کرد اجاره داده...
چون Paco اونموقع از لحاظ روانی وضع خوبی نداشت (هم مشروب خورده بود و هم از لحاظ ج.ن.س.ی تحریک شده بود) و مدیسون هم داشت از بدترین طریق شکنجه اش می داد...بخاطر همین امکان نداشت دروغ بگه
چه اسنادی رو نیاز داشت بررسی کنه ؟ شناسایی هویت والدین جان شپرد نیاز به بررسی اسناد نداشت چون فامیلیش با فامیلی پدر و مادرش یکی بود و خیلی راحت مدیسون می تونست با یه تلفن اینو بفهمه !
ولی اسکات نام خانوادگیش رو تغییر داده بود و این امکان هم وجود نداشت که مدیسون بتونه از طریق بررسی مدارک مادرش پیداش کنه...
هیچ کدوم از مواردی که عنوان کردید plot hole نبود ! خواهشا از این ببعد یکم بیشتر موقع بازی کردن توجه کنید !
خودم به شخصه تا الان سه بار بازی رو اول رفتم توش این نکات مبهم رو دیدم :
1-اسکات برای شوهر لورن یعنی آلن وینتر نامه نوشته بود در صورتیکه لورن خودش گفت شوهرم یه احمق بود که بعد اینکه کارمو تموم کرد رفت گم و گور شد...
2-تمامی قربانیهای اسکات از خانواده های فقیر بودند ولی خانواده ی رضا چندان فقیر نبودند چون حسن مغازه دار بود !
3-اینکه کرامر سر قبر جان شپرد گل می ذاشت بنظرم دلیلش غیر از این بود که جان تو ساختمانش کشته شده بود چون از فرد خودخواهی مثل کرامر که بچه کشته شده بدست پسرش رو آشغال خطاب می کنه این کار خیلی بعیده...
1-اولاً اسکات برای پدر همه ی قربانیانش نامه می نوشت و دلیلی نداره که نخواد برای یکی نامه بنویسه یا قبلش بررسی کنه.چون میخواست ببینه که یک پدر چقدر می تونه برای نجات جان فرزندش از خودش بگذره که بعضی ها(پدر) اصلاً زحمت فکر کردن هم به خودشون ندادن.
2-فکر نمی کنم یک فرد مغازه دار(اون هم سوپر مارکت)درآمد خیلی خوفی داشته باشه.حداقل توی ایران که اینجوری هست.شاید هم تعبیر بازی برای فقیر افراد معمولی و بدون ضابطه دولتی باشند که نتونستن کار پرونده شون رو پیش ببرن.
3-دلیلی نداره که نخواد این کار رو بکنه...یک ضرب المثلی هست میگه
دایه عزیز از مادر))حکایت همین آقای کرامر هست که فقط پسرشو از لحاظ روحی رها کرده و به لحاظ مالی که خوب بشه می رسه.
1-لورن تو بازی می گه بابای بچه ام یه عوضی بود که بعد xـs باهام رفت و پشت سرشو هم نگاه نکرد و اصلا معلوم نیست مرده یا زنده ! وقتی که طرف گم و گور شده و مجهول المکانه چجوری می خواد نامه بدستش برسه ؟اتفاقاً من هم می تونم این موارد شما رو خیلی راحت جواب بدم:
1-اولاً اسکات برای پدر همه ی قربانیانش نامه می نوشت و دلیلی نداره که نخواد برای یکی نامه بنویسه یا قبلش بررسی کنه.چون میخواست ببینه که یک پدر چقدر می تونه برای نجات جان فرزندش از خودش بگذره که بعضی ها(پدر) اصلاً زحمت فکر کردن هم به خودشون ندادن.
2-فکر نمی کنم یک فرد مغازه دار(اون هم سوپر مارکت)درآمد خیلی خوفی داشته باشه.حداقل توی ایران که اینجوری هست.شاید هم تعبیر بازی برای فقیر افراد معمولی و بدون ضابطه دولتی باشند که نتونستن کار پرونده شون رو پیش ببرن.
3-دلیلی نداره که نخواد این کار رو بکنه...یک ضرب المثلی هست میگه
2-بله ، البته اگه طرف تو روستاهای زابل مغازه داشته باشه .
حرفی که می زنید عجیبه چون تو همین ایران هم حتی کسی مغازه اش اجاره ای باشه جزو طبقه متوسط به بالاست چه برسه به آمریکا .
3-منظورتون رو نفهمیدم...ولی بنظرتون یه آدم پولدار و متنفذ بیکاره که بعد 30 و خورده ای سال بیاد سر قبر یه بچه غریبه گل بذاره ؟
اتفاق مهمی نمی افته.فقط سکانس بعدی نشون میده که لارن و اسکات توی اداره پلیس هستن و میگن که اشتباهی اونهارو گرفتن و بعدش هم بلیک میاد و یک ذره رجزخونی برای اسکات می کنه.
مطمئنی؟ این حرق تو هم خیلی نامربوطه هیچکس توی عالی بودن HR شکی نداره ولی آدم باید ضعف هاش رو هم قبول کنه مثلا به این موارد توجه کن:
مدیسن شماره نورمن رو داشت(از کجا؟؟؟) چرا باید بش اعتماد میکرد؟
چرا اسکات که این همه قتل مرتکب شده بود تو خونه خودش مدیسن رو با یه تیر نکشت؟ و بعد خونه رو به آتش بکشه.
چرا تا مدیسن رمز کامپیوتر رو زد یهو آدرس روی صفحه ظاهر شد؟(آخه ممکنه اسکات آدرس یادش بره؟)
توی مغازه Manfred اسکات به هیچ وجه نمیتونست اونو جلوی لاورن بکشه در صورتی که اون اصلا متوجه نشد! اون تلفن قرمزی هم که باش اونو کشت کلا ناپدید شد
ضایع ترین چیزشم اون اخبار آخرش بود مثلا من با اتان ، نورمن و مدیسن هر بار که اسکات رو کشتم توی اخبار میگفت:
Scott Shelby Have Been Killed During A Massive Police Operation
آدم خوبه همیشه انتقاد پذیر باشه الان اینا رو به دیوید کیج بگم قبول میکنه و سعی میکنه تو بازی های بعدی اصلاحش کنه ولی به بعضی ها بگم حتی حاضر نیستن قبول کنن.
کاربرانی که این قسمت را مشاهده می‌کنند
Google