سلام دوستان. از ارادات شما سپاسگذارم!!
با داستان نویسی من زیاد آشنایی ندارم و بیشتر مراحل رو طراحی می کنم و با طراحی مراحل و روند بازی بیشتر حال می کنم و کارم تو این زمینه خیلی بهتره. حالا یه داستانی نوشتم که یکی از این زمان جنگی ها پیدا شد و اصلاحش کرد. در کل چیزی که یادمه به شرح زیره:
مرتضی خیبری پسر نوجوانی است که در انقلاب فعالیت زیادی داشت. بعد انقلاب هم با شروع جنگ تحمیلی در این قسمت فعالیت کرد و در سال 136x عازم جبهه شد و ...
این خیلی خیلی خلاصه ست و جزئیاتش رو یادم نیست. به هر حال می خوایم با یه انگیزه ای بازی شروع شه. مراحل رو هم سعی کردم متنوع طراحی کنم. مثلا مرحله ی اول از پشت کامیون شروع می شه و می رسه خط مقدم و منفجر می شه و بازی از اونجا به صورت اول شخص شروع می شه. بعد از رد شدن از طول خاکریز و دیدن محیط جنگ وارد تونل های کنده شده می شه که دشمن به اونجاها نفوذ کرده و سرباز های خودی رو هم اسیر کرده. شما هم همه رو می کشید و بازی رو پیش می برید و سرباز ها رو هم نجات می دید. خب این حالت کلی ش بود و اصل کاری طراحی مرحله و پیاده کردن جزئیات تو اونه که بازی رو جذاب می کنه. مراحل بعد هم نشستن پشت تیر بار در پشت جیپ، رسیدن با جیپ به هلیکوپتری که دشمن اشغال کرده و کشتن اونها و سوار شدن به هلیکوپتر، بعد یه مرحله نشستن پشت تیربار هلیکوپتر و بعد سقوط هلیکوپتر و دیدن تانهایی که به سمت شما میان( صحنه به صورت تار یا همون بلور) و بعد که نزدیک شدند هواپیما همه رو می زنه و شما بیهوش می شید. بعد تو یه تونل دیگه به هوش میاید و دوباری به صوت اول شخص پیش می رید. بعد می رسید به قسمت سری (مخفی) سرباز های ایرانی و موقعیت تانک ها و تجهیزات نیرو های پشت خاکریز دشمن رو می دید و هواپیما اونها رو می زنه. بعد به صورت مخفی کاری مرحله ی آخر که حمله به اردوگاه و بمب گذاری اونه تو محیط شب یا غروب انجام می دید و وقتی خارج شدید منفجر می شه و بازی تموم می شه.
این مراحل کلی بازیه و 5 تا هستن که فقط می مونه طراحی عالی اون، تا بازی درست و حسابی در بیاد.
تصاویر و تریلر رو هم بعد از ظهر که رفتم استدیو می زارم. فعلا قسمت سوار بر پشت کامیونه و تکمیل نشده و تصاویر رو می زارم تا نظراتتون رو در مورد رنگ محیط و تکسچر و غیره لطف کنید.
با داستان نویسی من زیاد آشنایی ندارم و بیشتر مراحل رو طراحی می کنم و با طراحی مراحل و روند بازی بیشتر حال می کنم و کارم تو این زمینه خیلی بهتره. حالا یه داستانی نوشتم که یکی از این زمان جنگی ها پیدا شد و اصلاحش کرد. در کل چیزی که یادمه به شرح زیره:
مرتضی خیبری پسر نوجوانی است که در انقلاب فعالیت زیادی داشت. بعد انقلاب هم با شروع جنگ تحمیلی در این قسمت فعالیت کرد و در سال 136x عازم جبهه شد و ...
این خیلی خیلی خلاصه ست و جزئیاتش رو یادم نیست. به هر حال می خوایم با یه انگیزه ای بازی شروع شه. مراحل رو هم سعی کردم متنوع طراحی کنم. مثلا مرحله ی اول از پشت کامیون شروع می شه و می رسه خط مقدم و منفجر می شه و بازی از اونجا به صورت اول شخص شروع می شه. بعد از رد شدن از طول خاکریز و دیدن محیط جنگ وارد تونل های کنده شده می شه که دشمن به اونجاها نفوذ کرده و سرباز های خودی رو هم اسیر کرده. شما هم همه رو می کشید و بازی رو پیش می برید و سرباز ها رو هم نجات می دید. خب این حالت کلی ش بود و اصل کاری طراحی مرحله و پیاده کردن جزئیات تو اونه که بازی رو جذاب می کنه. مراحل بعد هم نشستن پشت تیر بار در پشت جیپ، رسیدن با جیپ به هلیکوپتری که دشمن اشغال کرده و کشتن اونها و سوار شدن به هلیکوپتر، بعد یه مرحله نشستن پشت تیربار هلیکوپتر و بعد سقوط هلیکوپتر و دیدن تانهایی که به سمت شما میان( صحنه به صورت تار یا همون بلور) و بعد که نزدیک شدند هواپیما همه رو می زنه و شما بیهوش می شید. بعد تو یه تونل دیگه به هوش میاید و دوباری به صوت اول شخص پیش می رید. بعد می رسید به قسمت سری (مخفی) سرباز های ایرانی و موقعیت تانک ها و تجهیزات نیرو های پشت خاکریز دشمن رو می دید و هواپیما اونها رو می زنه. بعد به صورت مخفی کاری مرحله ی آخر که حمله به اردوگاه و بمب گذاری اونه تو محیط شب یا غروب انجام می دید و وقتی خارج شدید منفجر می شه و بازی تموم می شه.
این مراحل کلی بازیه و 5 تا هستن که فقط می مونه طراحی عالی اون، تا بازی درست و حسابی در بیاد.
تصاویر و تریلر رو هم بعد از ظهر که رفتم استدیو می زارم. فعلا قسمت سوار بر پشت کامیونه و تکمیل نشده و تصاویر رو می زارم تا نظراتتون رو در مورد رنگ محیط و تکسچر و غیره لطف کنید.