بازی و انیمیشن سینمایی it's impossible.

[sas_l3oy]

فکر کنم شما و تیمتون تا حالا حتی یه Cube nine subdivisions (WHD ساخته باشید ، ...
شما اصلا پایه و گام های انیمیشن سازی رو می دونی ؟؟؟
شما اصلا کاراکتر ها و محیط رو طراحی اولیه کردید که می خوایید ، آرت ورک بدید ؟؟؟؟

سلام دوستان.
دوست عزیز آرت ورک طراحی اولیه از هر چیزی است که در انیمیشن یا بازی قرار است باشد.
بله میدونم:
اول سناریو نویسی - طراحی فیلمنامه - طراحی آرت ورک - بعدش هم ورود به دنیای مجازی و مراحل بعدی در اونجا مثل طراحی پروژه- مدل سازی- بعد بافت دهی-پویا نمایی-نور پردازی و آخرش هم رندر کردن.

 

[Burning Hawk]

اول سناریو نویسی - طراحی فیلمنامه - طراحی آرت ورک - بعدش هم ورود به دنیای مجازی و مراحل بعدی در اونجا مثل طراحی پروژه- مدل سازی- بعد بافت دهی-پویا نمایی-نور پردازی و آخرش هم رندر کردن.

نه خیر ،

اول داستان و سیر کلی داستانی به کمک نوع گیم پلی و مراحل از قبل در ذهن طراحی میشه و این فقط به عهده کارگردان تیم هست + مشاور گرافیکی
دوم پیدا کردن ابزار مورد نیاز که به
سوم شروع ساخت کاراکتر ها روی کاغذ ، کاراکتر های نوع اولیه که فلان شخصیت چه شکلیه دارای چه امکانات و ابزار و فرم باشه ، بعد محیط و بعد صدا گذاری و سایر کارهای اولیه ...
بعد شروه به ساخت سه بعدی محیط ها و افکت ها و کاراکتر ها و ... و مچ کردنشون با هم به کمک داستان اولیه به طوری که سیر داستانی تعیر نکنه ...
بعدش تازه آرت ورک باید بدید !×!
حالا از باقی کارها گذشته ...

 

[sas_l3oy]

نه خیر ،

اول داستان و سیر کلی داستانی به کمک نوع گیم پلی و مراحل از قبل در ذهن طراحی میشه و این فقط به عهده کارگردان تیم هست + مشاور گرافیکی

سلام دوستان.
دوست عزیز شرمنده ما انیمیشن می سازیم نه بازی.
بعدش دیگه یه گروه 4 5 نفره دیگه کارگردان اینجور چیزها نداره ما هممون داریم با هم در یک سطح کار میکنیم.

 

[sas_l3oy]

سلام دوستان.
میخواستم یه طرح ساده رو از ددایره سانس بزارم ولی اسکنرم خراب شده و همه چیزو روشن و خیلی سفید اسکن می کنه.درستش کردم میزارم.

 

[(^_^)]

سلام دوستان.
میخواستم یه طرح ساده رو از ددایره سانس بزارم ولی اسکنرم خراب شده و همه چیزو روشن و خیلی سفید اسکن می کنه.درستش کردم میزارم.

بله ما هم به شدت در انتظار هستیم فقط امیدوارم که توش خبری از اون ستاره ی پنج پر و حروف نوشته شده در هر ضلع نباشه که ممکنه واقعا دیگه کارتون رو به یه کپی برداری از روی Silent Hill تبدیل کنه.

 

[sas_l3oy]

سلام دوستان.
آقا این اسکنرم رو هر کار می کنم درست نمیشه.
کسی می تونه کمک کنه؟
همه چیزو روشن و سفید اسکن می کنه اعصابم خورد شد.

 

[Lions Gate]

هنوز اسكنرت درست نشد ؟

 

[sas_l3oy]

هنوز اسكنرت درست نشد ؟

سلام دوستان.
نه تازه پست دادم گفتم.
شما میتونی کمکم کنی؟
فکر کنم مشکل از همین لیزرش باشه.

 

[(^_^)]

دوست عزیز هر کسی را بهر کاری ساختند. اگر شما بلد نیستید اسکنر رو تعمیر کنید فکر کنم تعمیرکارها بلد باشند. اگر زحمت بکشید و اسکنر رو پیش اونها ببرید ممنون میشم. واقعا دیگه این انتظار داره کمی آدم رو به شک میندازه. خیلی زشت هستش که شما کلی آدم رو که منتظر هستن به خاطر خرابی یه اسکنر سر کار بذارید و این بی احترامی هستش. مشکل نمیدونم دقیقا از کجا هستش؟ فکر نمیکنم مبلغ تعمیر اسکنر انقدر باشه که مشکلی براتون ایجاد کنه و اگر هم اینچنین شد بیاد و اینجا بیان کنید تا شاید بالاخره دوستان با کمک هم و جیب به جیب کردن بتونیم هزینه ی تعمیرش رو تهیه کنیم. کار شما جوابی جز این حرف نمیتونه داشته باشه. شرمنده!
همچنان منتظر هستیم!!!

 

[sas_l3oy]

سلام دوستان.
دو خبر دارم.
یک:مایه یه چند روز کارو تعطیل کردیم.تا به کارای دیگه برسیم.حالا یه سرمایه گزار پیدا کردیم.و دوباره کارو شروع کردیم.تعدادمون به 15 نفر رسیده.
دو:من داستان و سناریو و فیلم نامه و اینجور چیز ها به علاوه ی طراحی هایی که کرده بودم رو به گروه تحویل دادم و حق خودمو گرفتم و میشه گفت کار من انیمه ی it's impossible تموم شد.
و دیگه نمی تونم آرت بزارم.
ولی من بعدا دوباره خبر میزارم براتون.اون سرمایه گزارمون میگه سعی کنید کار در خفا انجام بشه.تا یه دمو ازش بسازید.
هنوز مسائل بازی دسته منه و وقتی کار انیمه تموم شد وساخت بازی شروع شد یعنی دوباره من به it's impossible برگشتم
تا بعد

 

[Lions Gate]

سلام دوستان.
دو خبر دارم.
یک:مایه یه چند روز کارو تعطیل کردیم.تا به کارای دیگه برسیم.حالا یه سرمایه گزار پیدا کردیم.و دوباره کارو شروع کردیم.تعدادمون به 15 نفر رسیده.
دو:من داستان و سناریو و فیلم نامه و اینجور چیز ها به علاوه ی طراحی هایی که کرده بودم رو به گروه تحویل دادم و حق خودمو گرفتم و میشه گفت کار من انیمه ی it's impossible تموم شد.
و دیگه نمی تونم آرت بزارم.
ولی من بعدا دوباره خبر میزارم براتون.اون سرمایه گزارمون میگه سعی کنید کار در خفا انجام بشه.تا یه دمو ازش بسازید.
هنوز مسائل بازی دسته منه و وقتی کار انیمه تموم شد وساخت بازی شروع شد یعنی دوباره من به it's impossible برگشتم
تا بعد

همچين ميگي ديگه نميتونم آرت بزارم انگار كل تاپيك رو آرت شما گرفته . برو خودت رو مسخره كن . گفتي اسكنر مشكل داشت نمي تونم ارت بزارم حالا بعد از 10 - 11 روز يه پست
ميدي كه نمي تونم آرت بزارم . اصلا بازي در كار نيست . شما اول گفتي ميخواي با UE2 بسازي بعد گفتي نه ميخوام با maya بسازم . برو اول تكليف خودت رو معلوم كن بعد بيا پست
بده

 

[sas_l3oy]

سلام دوستان.
تکلیف من کامل روشن هست.من هیچ انیمه ای نمیسازم کار ساختش ماله یه گروه از چند دانشجو و 3 4تا مهندس نرم افزار هست.من فقط داستان نوشتم و چندتا طراحی کردم برای این گروه کلا این ایده مال دوست من بود و من فقط بخاطر دوستی گفتم داستانو مینویسم بعد که ما اون مشکلات برامون پیش اومد رفتیم سراغ انیمه و من بازم یه داستان دیگه نوشتم و اونا کارو شروع کردن. بعدش نمی دونم دوستم چطور یه سرمایه گزار پیدا کرد ولی می گفت از دوستای عموش هست(عموش تاجر هست) و افراد گروه زیاد شد من کاره ای نیستم بازیم می گم من فقط داستان رو با چندتا طراحی درست کردم و حقم رو گرفتم و تو مراحل ساخت من نیستم.حالا باز بگید من سر کارتون گزاشتم.

 

[S.A.S]

راست ميگه ديگه
اینهمه ملتو سرکار گذاشتی حداقل يدونه ارت ميزاشتی ببينيم ایرانيا چه چيز باحالی ساختن
داشتم با خودم ميگفتم دم ایرانيا گرم

 

[sas_l3oy]

سلام دوستان.
خوب میخوام یه سری توضیحات در مورد سناریو بدم:
در ادامه مطالبی که گفتم.توضیحاتم ساده هستش.(یعنی یه طوری میگم که همه بفهمن)
ابتدا یک شخصیت جدید رو معرفی کنم.
نام:حسام
نام خانوادگی:رضایی
شغل:شکارچی
خصوصیات:حسام شخصیتی آرام است اما باطنی شلوغ دارد به راحتی با دیگران ارتباط برقرار نمیکند اما دوستان خود را نیز به راحتی ترک نمیکند.حسام یکی از قربانیان اصلی سانس است که ساسان او را در جنگل های شمال کشور پس از پیدا کردن کلبه ی کوچکی ملاقات میکند.
ساسان در حال رانندگی به سمت شمال کشور است گویا اطلاعاتی که در کتاب صفر برابر یک خوانده فکر اورا مغشوش کرده است.او به دنبال چه میگردد.؟؟(صحبت هایی که در شروع سکانس اول فیلم گفته خواهد شد)
ساسان در اولین سکانس فیلم پس از دیدن توهمی که در آن سانس را در حال تماشای خود میبیند در هنگام رانندگی از جاده منحرف شده و به درختی اصابت میکند.
پس از چند ساعت زمانی به هوش میاد که تاریکی همه جا را فرا گرفته رو شنایی در لابه لای درختان دیده میشود. او تصمیم به حرکت میگیرد پس از گذشتن از این منطقه به کلبه کوچکی میرسد. وارد آن میشود. آتش روشن است در بالای آتش روی دیوار این جمله نوشته شده است(18 صفر برابر یک) ساسان سر درد میگیرد روی زمین می افتد پس از بلند شدن دیگر چیزی روی دیوار نمیبیند آتش خاموش است.
ساسان بلند میشود ساعت خود را نگاه میکند عقربه مداوم در حال چرخش است و زمان تند میگزرد ساسان ساسان صدایی که او می شنود او به دنبال صدا میرود خارج از کلبه در زیر درختی صدا را شدید تر میشنود شروع به حفر چاله ای میکند ناگهان جسد خود را در خاک میبیند یک دفعه عقربه های ساعت ایستاده و دنیا آماده ی پوست انداختن میشود.همه چیز بیرنگ میشود ساسان خود را در نیستی میبیند ناگهان به یاد جمله صفر برابر یک یا صفر برار صفر که در کتاب صفر برابر یک خوانده است می افتد ناکهان خود را در کف کلبه ای می بیند بلند شده نفسی میکشد و میگوید لی کاش دیگر همیچین کابوسی نبینم.
خارج از کلبه می شود حسام را میبیند و.....
بخشی از سناریو it's impossible