Anime & Animation Center (قوانین پست اول خوانده شود)

cloud _ strife

کاربر سایت
Aug 8, 2009
460
نام
کاوه
خب این جا تاپیک انیمه است ولی من طبق معمول برای صحبت در مورد مانگا دارم وارد عمل میشم :D
ولی خو مهم نیست...چیزایی که میگم اکثراً انیمه دارن و من پیشنهادشون می کنم پس از نظر من مشکلی نداره :D

خب بریم سر اصل مطلب...
اگه شما بخواید یه اثر آخرالزّمانی زامبی محور با دخترای Cute بخونید دو تا انتخاب عمده و مهم لای مانگاها پیش روتونه...

ymcs_220px-highschool_of_the_dead_vol01.jpg


یکی High school of the dead ـه...
و اون یکی هم...

4bkg_volume1.jpg


و اون یکی هم Gakkougurashi یا بهتره بگم School-Live ـه

در مورد انیمه های این دو تا به نظرم باید زمان خودش بحث شده باشه...نمیدونم...ولی حرف من این جاست
موقع انتخاب گزینه ها به سایز دو تا عکس هم حتماً دقت کنید و لحاظش کنید :D.... چون خیلی (بلا به دورx_x) احمقید اگه جای گاکوگوراشی، HotD (:-&) رو انتخاب کنید....خییییییلی!!!

و بحث ما این جا مقایسه بین گاکوگوراشی و HotD نیست...چون همون چپتر اول گاکوگوراشی، HotD رو میشوره میذاره کنار و با قدرت به روند خودش ادامه میده.B-)
بحث ما این دفعه کامل خود گاکوگوراشیه و این که چرا این مانگا این قدر خفنه:-t

ولی بذارید یه مثال خوب برای درک مانگا و فضاش بهتون بگم... اگه Mahou Shoujo Madoka Magika گرفت هر چی که Sailor Moon داشت رو برداشت و به فاکد آپ ترین و توییست دار ترین طرز ممکن ارائه اش داد بدون این که نه تنها کرینجی باشه بلکه داستانش تو ذهن آدم عین مهر آهن مذاب حک شه،@-)گاکوگوراشی همین کار رو با سبک کاری و داستانی و طراحی ناموری سنسی (یورو-یوری و یه سری دیگه از Cute Girls Doing Cute Things:x) می کنه و به فاکد آپ ترین طرز ممکن همچین آرت استایل و تم ـی رو میبره تو فضایی که کاملاً تو تضادن=(( و داستان و شخصیت ها و سناریوهایی رو ارائه می کنه که باعث میشه هر از گاهی بعد از خوندن یه چپتر رو به دیوار کنید و بگید
چـــــــــــــــــــــــــــــــرا آخه!!!! چرا این بنده خداها آخــــــــــــــــــــــه!!!!!!!!!!!:((:((:((:((:((

داستان و پلات ابتدایی مانگا هم حتی فاکدآپه در نوع خودش برای شروع همچین کاری...
یوکی تاکِیا(دختر روی جلد اول مانگا) دختر شر و شیطون و خوشیه8-} که با دو تا دوستاش یوری و کورومی، با کمک معلم مهربون و خوشگل شون، ساکورا یه کلوپ شاد و باحال به اسم School-Living Club دارن که سیاستش ایجاد زیرساخت برای زندگی کردن شبانه روزی بچه ها تو مدرسه است و این که شاد باشن و...<:-P از چک کردن وسایل و تجهیزات مدرسه تا مدیریت منابع موجود در مدرسه و استفاده از باغچه روی پشت بوم مدرسه، این ها همه کارهایی اند که این چهار تا انجام میدن تا کلوپ شادی داشته باشن و بتونن دور هم تو مدرسه راحت بخوابن. خود یوکی از همه تو این کلوپ شاد تر و سرحال تره و بدو بدو اش بیشتره و بیشتر از همه سر و صدا می کنه و دردسر درست می کنه و بیشتر از همه عاشق مدرسه و زندگی توشه.8-}
ولی هم دو تا هم کلوپی های یوکی، کورومی و یوری، بدون توجه به یوکی تقریباً همه کلاس ها رو میپیچونن[-( (مانگا نمیگه ولی تو قسمت اول انیمه و خود مانگا مشخصه) خیلی از طبقه سوّم پایین نمیرن:-$ و خب با یوکی هم جدا از شلوغ کاری هاش خیلی مهربونن:) و مهم تر از همه به شدت به قوانین کلوپ برای موندن تو مدرسه وفادار اند>:/. کمتر به عنوان خوننده حس می کنید یه چیزی با این کلوپ و مخصوصاً با خود یوکی مشکل داره و جور در نمیاد:-s
و خب همون چپتر اوّل می فهمید که کل این قضیه و سناریو کاملاً فاکد آپ و ساختگیه... . دنیا (یا حداقل اون طور که نشون داده مانگا، ژاپنش حداقل) کامل به فنا رفته و همه جا رو زامبی ها گرفته. مدرسه تقریباً نیمه مخروبه است. کلاس ها خالی از دانش آموز اند. بچه هایی که تا الان فکر می کردید تو حیاط مدرسه داشتند بیسبال بازی می کردند. زامبی های نیمه جونی اند که منتظر آدم اولی اند که میبینن تا تیکه پاره شون کنند. تنها آدم های زنده مدرسه، چهار نفری اند که معرفی کردم و درسته...زندگی مدرسه ای و بچه های دیگه و عشق کردن تو مدرسه، همه توهمات خود یوکی اند که شخصیت ثانویه اش داره به ذهنش تلقین می کنه و اون رو از حقیقت فاکد آپی که سه تا دختر دیگه دارن براش می جنگن جدا می کنه.;;)--->@-) :-B:|:o
3 نفر دیگه هم مدام حواسشون به یوکی هست و جلوش نقش بازی می کنن که تو یه مدرسه شاد و سر زنده زندگی می کنند. چون جدا از این که به فکر وضعیت روحی خود یوکی فکر می کنند و این که دختر بنده خدا عمراً بتونه این آخرالزمان مهیب رو جلو چشماش تحمل کنه، برا خودشون هم روحیه دروغی ولی شاد و سرزنده یوکی خیلی مهمه و خیلی جاها بهشون کمک می کنه که خودشون رو جمع و جور کنن و نذارن تسلیم شن.
و این جوری اینا زندگی مدرسه ای شاد (داغون و ترسناک و وحشتناک شون) رو با هم ادامه میدن و داستان های مانگا رو تشکیل میدن...>:D<(:((:(()

آه راستی این یک مطلب خیلی اسپویل داره واسه همین می کنمشون تو اسپویلر. اسپویلر ها رو هم سه دسته می کنم
  • دسته یک: ریز و جزئی، اطلاعاتیه که اوایل مانگا می فهمید و مهم نیستن
  • دسته دو: یکم مهم، اطلاعاتیه که جلو تر تو مانگا میگیرید، ولی بازم اون قدره پلات توییست سنگین و خفن و مهمی ندارن
  • دسته سه: که حاوی پلات پوینت های مانگان رسماً...اگه دارید میخونید مانگا رو و اولاش هستید یا قصد دارید بخونیدش، این رو اصلاً وا نکنید!!!
و خب همین خلاصه ای که گفتم توش یه اسپویل داره بازم وا کنید بد نیست :D
گفتم اینا یه معلم دارن به اسم ساکورا سنسی که برا ساخت کلوپ کمک شون کرده؟ و اینم به چهار تاشون زنده موندم...عین سگ دروغ گفتم.:-">:)
ساکورا سنسی، هم جزو توهمات سنگین یوکی ـه :D
در حقیقت ساکورا سنسی هم با سه تا دختر دیگه زنده میمونه ولی بعداً طی وقایعی میمیره(که اون وقایع کامل میرن تو دسته سه اسپویل هاx_x)
و یوکی در مورد ساکورا سنسی هم توهم میزنه و مرگش رو انکار می کنه و این که وحشتناک ترین توهمیه که دو تا دختر دیگه، کورومی و یوری باید تحمل کنن و سرش با یوکی کنار بیان چون اون ها هم عاشق ساکورا بودن و بهش بعد واقعه خیلی وابسته بودن و هی صحبت زدن های یوکی با توهم ساکورا روح این دوتا رو خراش میده

مانگا یه افتباس انیمه ای 13 قسمتی داره اگه یادم باشه و موقع پخشش ملت سرش واقعاً خودشون رو پاره کردن بودن. انیمه یه سری فرق ها با مانگا داشت و اسکرین تایم یه سری شخصیت ها رو بیشتر کرده بود و یکم ایونت های فیلرش بیشتر بود ولی اون جور که من قسمت اول رو استریم شو دیدم، تو رسوندن اتمسفر مانگا به روش خودش وحشتناک خوبه
مخصوصاً اوپنینگ اش... اگه Mother's Basement رو تو یوتیوب میشناسید قطعاً با مجموعه آنالیز اوپنینگ هاش آشنایید
اینو حتماً ازش ببینید
و این که جزو اسپویل های درجه سه محسوب میشه چیزهایی که میگه :D

تو دپارتمان ژانر وحشت قطعاً گاکوگوراشی جای خاصی داره... چون بیشتر از نبردهای خونین با زامبی ها تمرکزش کاملاً رو بعد روحی شخصیت های بازمانده است و کاملاً Mentality شون رو هدف گرفته
مثلاً
تو آرکی که کورومی رو گاز میزنن و مسموم میشه، چیزی که ترسناکه، تبدیل شدن کورومی به زامبی و درد کشیدنش نیست...چیزی که ترسناکه، اون طرف، یوری ـه که جدا از این که سعی می کنه یوکی رو از کورومی جدا کنه، میخواد کار کورومی رو هم قبل از این که زامبی شه با چاقوش تموم کنه...این سکانسیه که ترسناکه...این که چجوری روحیه و ساختار ذهنی یوری تو هم میشکنه تا دوستشو با دست خودش بکشه (که خب نمیگم چی میشه ولی خب راهنمایی می کنم، پلات آرمور شخصیت های اصلی خیلی خوبه :D هر چند قابل اطمینان نیست و این بهترش هم می کنه)
و یه جا دیگه مثلاً

تو آرک سقوط هلیکوپتر دیگه قشنگ میشه سقوط روانی یوری رو دید. که چجوری نگرانی هاشو جلو یوکی تو خودش میریزه...از اون طرف وضع کورومی و میکی هم تعریفی نداره و واقعاً میرن سمت ناامیدی و... . این جاهای مانگا میشه فهمید چرا یوکی این قدر شخصیت مهمیه برای زنده موندن گروه.
هر چند از اواخر همون آرک یوکی هم کم کم با واقعیت روبرو میشه و قشنگ می فهمید چرا این بشر اصن نباید چشماش کاملاً وا شه...
ولی یه موضوعی که برام این جا جالب بود که تو ویدیوی MB هم هست، اینه که کلاه یوکی قشنگ نماد روحیات بچگانه اش و انکارشه. تا اون نقطه تو مانگا هم چند جا میبینید که یوکی مرز بین رویاها و واقعیت اش می شکنه و سریع وحشت می کنه و میزنه به سرش. تو اکثر این سکانس ها کلاه اش سرش نیست که نمادگذاری به شدت باحال و خوبیه.

یه چیزی هم که مانگا داره و مطمئنم انیمه نداره... تمرکز شدید تر رو Lore ـه دنیا و قضایای دیگه اشه. که کلاً ابعاد کار رو خیلی بهتر وا می کنه و از یه طرف نشون میده که جدا از طبیعت فاکد آپ مانگا و شخصیت های شکننده اش، داستان قوی ای هم داره
مثلاً شما نمیتونید تو انیمه انتظار داشته باشید که تمام متن پرونده محرمانه و مهر شده ای که به ساکورا رسیده شده بود(که تو مرگش تاثیر داشت) رو تو انیمه وا کنن براتون بخونن.... ولی تو مانگا آخر جلد کل متنش هست و نویسنده قشنگ گفته اگه کاراکترهای مانگا به این اطلاعات دسترسی کامل و دقیق دارن، خوننده هم باید داشته باشه و وقتی شما می خونیدش می بینید این کار واقعاً فکر شده است.
همین مورد وقتی آرک ساکورا تموم شد تو نشون دادن دفترچه خاطرات ساکورا هم نمایانه... این که چطور ساکورا اول خیالش از این که یوکی حقایق دنیای دور و ورش رو به خاطر ایده کلوپی که ارائه داده، داره انکار می کنه خوشحاله و خیالش راحت میشه ولی وقتی میبینه این انکار کامل میشه و جاشو به توهم ثانویه میده، کم کم میترسه و احساس گناه می کنه و بعد از این که پرونده رو وا می کنه و حقیقت واقعه رو می فهمه، بدتر و شدید تر احساس گناه می کنه. تا جایی که حتی وقتی زامبی میشه خودشو تو زیرزمین حبس می کنه تا با بچه های رودر رو نشه
این چیزا یه بخش های عظیمی اش تو خود داستان هست. ولی این که فرم نوشتاری خودشو آخر هر جلد تو قالب یادداشت ها هم داره تو یه کلام فوق العادست

و آرت استایل...اگه بنا به نشون دادن زندگی دوگانه یه سری دختر تو یه دنیای وحشی و مرگ آور باشه به نظرم مانگا دقیقاً جاییه که باید باشه:>
نه Moe انیمه تو حداکثر پتانسیل این سبکه و نه بخش horror اش از لحاظ بصری در حد طراحی های زجر کش و فوق تاریک کارهای جونجی ایتو و مانگای I Am Hero ـه...
ثمره این حرکت رو تو ادامه سری بیشتر میبینید که اونم شیفت کردن بین این دوتا آرت استایل برای شیفت کردن بین موقعیت های خطرناک و موقعیت های آرومه...مخصوصاً تو صورت چهار تا دختر اصلی... و مخصوصاً یوری که واقعاً طراحی اش و احساسات و شدتشون تو مانگا به طرز خفنی درست از آب در اومدن...

راستش تا این جا من جلد 6 مانگا ام و نمیدونم ادامه اش چی میشه شاید واقعاً خراب کنه
ولی مانگاهای رامکام طنز یا صرفاً خوب و خفن مثل یوتسوباتو همیشه باعث میشن یه لبخند مسخره رو لبم باشه وقتی میخونمشون;))
مانگاهای خفن شونن و ورزشی مثل اسلم دانک همیشه باعث میشن موقع خوندنشون آروم و قرار نداشته باشم و تو تنم از هیجان بلرزم و هایپ باشم و کلی سر صحنه های خاص عرق بریزم#:-S\:D/
گاکوگوراشی تا این جاش مانگایی بوده که تقریباً هر نقطه ای ازش رو میخونم صدای تپش قلبم رو راحت میشنوم...:-t:-sهیچ وقت موقع خوندن این مانگا آرامش پیدا نمی کنید. حتی از دور و بر و بیرون خونه خودتون هم می ترسید...این مانگا همچین اسلحه قدرتمندی برای چسبوندن مخاطبش به خودش داره و تو 6 جلد خودش با این اسلحه اش منو به رگبار بست...منم خیلی راحت این کار رو به هر کی برسم پیشنهاد می کنم


و خب اینم ظاهراً مثل
jojolion
Houseki no Kuni
Atelier
Otoyomegatari

انگار ماهانه عرضه میشه و وقتی برسم آنگویینگ باید به خودم و این وضعیت ماهانه بودن همه شاهکارهای فعلی مانگا فحش بدم~X(

(در مورد گاهنامه هایی مثل HxH و Berserk هم ترجیح میدم حرف نزنم که کلاً میریزم به هم:D)

دستت درد نکنه به خاطر معرفی مانگا:Dمن خیلی کم دیده بودم سطح نویسنده‌ای در طول یک داستان انقدر پیشرفت بکنه. منظورم این نیست که مثلا از سطح خوب به عالی برسه، توی این مانگا قشنگ از سطح ضعیف به خوب می‌رسه. الان می‌گم چرا به نظرم داستان در ابتدا ضعیفه. اگه انقدر تعریف نمی‌کردی از داستان، توی حالت عادی نهایت 15 تا چپتر ازش می‌خوندم و بعد قطعا ول می‌کردم:D ولی دست درد نکنه که تعریف کردی، 10-15 جپتر آخر ارزش اون شروع ضعیف را داشت.
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

ایده داستان، حداقل تویِ دنیایِ مانگا و انیمه، ایده آشنایی است. قرار دادنِ شخصیت‌های دوست داشتنی و معمولا ساده در مقایل یک دنیایِ خشن. مثال خیلی بارزش را هم می‌شه توی grave of the fireflies و in the corner of the world دید. تویِ اولی یک خواهر و برادر و توی دومی یک دختر ساده در مقابل واقعیت تلخی مثلِ جنگ جهانی دوم قرار می‌گیرند. هدف این دو انیمه تلطیف فضای جنگ با استفاده از شخصیت‌های داستان نیست، بلکه هدفشان اتفاقا برجسته کردن تلخی‌های جنگه. تضادی که بین پاکی این شخصیت‌ها و زشتی جنگ وجود داره، باعث می‌شه واقعیت جنگ بهتر به نمایش دربیاد. توی این مانگا، حداقل تا دو سوم ابتدایی‌اش، همچین چیزی نیست و اتفاقا حضور بچه‌ها کاملا باعث تلطیف دنیایِ داستان می‌شه. درسته اتمسفر داستان قابل مقایسه با کارهایِ دبیرستانی مشابه نیست، ولی دنیایِ آخرالزمانی داستان هم اصلا به اون سختی که باید باشه، نیست. این موضوع البته جزء ایرادات ابتدایِ داستان نیست، مشکل داستان اینجاست که نویسنده با ژانر داستان، که قطعا علمی-تخیلیه، اصلا آشنا نیست. حالا یعنی چی؟
مورد اول: شروع داستان ایراد داره. چهار تا بچه در یک دبیرستان هستند و خوب این چهار نفر، تنها کسانی‌اند که توی این دبیرستان زنده موندند. خوب سوال اینجاست که چطور زنده موندند؟ خود نویسنده هم نمی‌دونه. تنها توضیح مستقیمی که درباره این موضوع میده این هست که هنگام شروع اپیدمی، این افراد در طبقه ششم بودند. خوب الان تمام طبقاتِ مدرسه به غیر از طبقه ششم که این چهار نفر حضور دارند، پر زامبیه. تنها کاری که می‌تونند بکنند این هست که در ورودی پشت‌بام را قفل کنند. بعدش چیکار می‌تونند بکنند؟ الان چطور با کمک یک بیل تونستند چندین طبقه را کامل پاکسازی کنند؟؟ توی walking dead هم کسی توانایی همچین کاری رو نداره:D جالب اینجاست که نویسنده در مورد این اتفاق همچین جمله‌ای را می‌گه : «به یک طریقی، تونستیم زنده بمونیم»، یعنی خودش هم نمی‌دونه چطور این اتفاق افتاده. جالب این جاست که این اشتباه را در مورد شخصیت میکی تکرار نمی‌کنه و این روند اونجا کاملا درسته.
مورد دوم:
طبیعتا وقتی دنیا با همچین آشوبی مواجه می‌شه، منطقی‌ترین کار دنبال کردنِ خبرها از رادیو است. چون سایر وسایل ارتباطی احتمالا قطع شدند. احتمال زیادی وجود داره که ارتش به مردم بگه مثلا فلان جا جمع بشن. ولی تا چپتر بیست و خورده‌ای اصلا المانی به نام رادیو وارد داستان نمی‌شه. البته وقتی هم که وارد می‌شه، نقش پررنگی پیدا می‌کنه. خوب سوال اینجاست چرا انقدر دیر؟ تا قبلش کسی نمی‌دونسته رادیویی هم وجود داره؟ بعد دولت یا ارتش هیچ خبری را از رادیو اعلام نکردند؟ اگه نکردن، سوال پیش نیامده برایِ شخصیت‌ها که چرا این کار را نکردند؟
مورد سوم:
توی داستان نویسنده به این اشاره می‌کنه که به کمک انرژی خورشیدی، برق مدرسه و به کمک باران و آب‌های زیرزمینی آب مورد نیاز این افراد تعیین می‌شه. این توضیح ناقصه. به قسمت آب زیرزمینی که تازه چپتر 50-60 یه اشاره‌ی خیلی گذرا می‌شه. منابع آب زیرزمینی معمولا کنار دریاچه‌ یا رودخانه‌ باید پیدا بشه. چطوری انشعاب به مدرسه کشیدن؟ خیلی توضیخ ناقضه. در مورد برق هم چندتا صفحه خورشیدی چقدر می‌تونن برق تولید کنند که این دوستان با آسودگی خاطر از تمام وسایل برقی دارن استفاده می‌کنند؟ به این اشاره می‌شه که روزهایِ بارانی اخیرا زیاد شده، به خاطر همین هم منابع آب اوکیه. خوب توی روز بارانی هوا ابریه، طبیعتا تویِ این شرایط باید با مشکل برق مواجه بشن، ولی نمی‌شن. اینکه انرژی خورشیدی و آب باران منبع بی‌نهایت برای آب و برق‌اند (به گفته کتابچه) خیلی ادعای بزرگیه و نویسنده اصلا نتونسته توجیه‌اش کنه. در یک کار علمی-تخیلی، همچین توضیح ناقصی اصلا قابل قبول نیست، اونم در مورد موضوع مهمی مثل آب و برق.

مورد چهارم:
وقتی هلکوپتر آتش می‌گیره، آتیش به مدرسه هم می‌رسه؛ مثلا صفحات خورشیدی را می‌سوزونه و حتی باعث داغ شدن درِ پناهگاه هم می‌شه. شخصیت‌های داستان یک شب تویِ پناهگاه می‌خوابند و بعد صبح وارد مدرسه می‌شن و آثار سوختگی را رویِ در و دیوار و البته صفحات خورشیدی می‌بینند. خوب سوال اینجاست، خود آتش کجا رفته؟ خود به خود که خاموش نمی‌شه. مثلا الان خونه‌ی من اتش بگیره و من برم شب را توی پناهگاهی که توی زیر زمینه بگذرونم، صبح که بیدار می‌شم آتش خاموش می‌شه؟ نه صبح احتمالا من به خاطر گرمای شدید در حال ذوب شدن‌ام:D یه اگه ماده به کار رفته تویِ پناهگاه عایق بی‌نظیری باشه، من نهایتش توی این پناهگاه از آتش در امان می‌مونم، ولی بیرون نمی‌تونم دیگه برم.

مورد پنجم که خیلی عجیبه و من حتی شک دارم درست برداشت کرده باشم:
بعد از اینکه به ساختمان randal ( یا هرچی که اسمش بود:D) می‌رسن، اون خانومه که باهاشونه بهشون می‌گه که این باکتری، به خاطر عدم رعایت نکات ایمنی، اینکه یکسری از دانشمندها دست‌هاشون را نشستن شیوع پیدا کرده! خوب این شوخیه اصلا! نیازی به توضیح نداره که چرا مضحکه. انقدر عجیبه که فکر می‌کنم من اشتباه برداشت کردم:D

این موضوع های بالا همه مربوط به پلات داستان می‌شه و اینکه نویسنده باید بدونه روابط علت معلولی در یک داستان علمی تخیلی خیلی مهم‌تر از سایر داستان‌هاست. نویسنده باید خواننده را توجیه کنه.
اما موضوع دوم به شخصیت پردازی برمی‌گرده:
مورد اول:
برداشتی که از شخصیت یوکی در ابتدا من کردم، این بود که این بنده‌ی خدا به خاطر شوک این اتفاق، داره واقعیت را انکار می‌کنه. رفتارش با چنین فرضی در خیلی از مواقع توجیه‌پذیر بود. اما همچین فردی می‌تونه دست به کارهایِ خیلی خطرناکی بزنه. کسی که ذهنش داره واقعیت را تا این حدِ شدید در این دنیایِ خشن پس می‌زنه، قشنگ پتانسیل انجام کارهای عجیب غریب را داره؛ مثلا من منتظر بودم که یوکی بره تویِ حیاط و با زامبی‌ها، که فکر می‌کنه دانش آموزن، بازی کنه. ولی مشخص می‌شه که اتفاقا عقلش توی این مسائل خوب کار می‌کنه. پس این حجم از توهم زدن برای چیه؟ برای عوض کردن جو بقیه است؟ پس چرا توی خلوت خودش هم همین طوریه، مثلا با معلم مرده‌اش حرف می‌زنه؟
نویسنده به این سوالات جواب می‌ده؟ نه، ولی همه این سوالات را از زبان میکی می‌پرسه!:D آیا جواب قانع‌کننده‌ای می‌ده؟ نه، فقط شدت این سوالات رو بیشتر می‌کنه و صد البته که میکی کاملا قانع می‌شه. ای کاش می‌گفت چرا قانع شده:D بحث اینجاست که توی شخصیت‌پردازی، نمی‌شه هر موقع که نویسنده خواست، شخصیت‌ها عوض بشن. اگه یوکی نمی‌تونه واقعیت را بپذیره، طبیعتا این موضوع باید منجر به رفتارهایِ خطرناکی بشه که نمونه‌اش را مثال زدم.
نکته جالب اینجاست که نویسنده متوجه این موضوع ظاهرا شده. چون هر چقدر که داستان جلوتر می‌ره، این شخصیت توهماتش کمتر می‌شه و در آخر تبدیل به همان شخصیتی می‌شه که با رفتارش باعث روحیه گرفتن سایرین می‌شه.
اما چرا این اتفاق می‌افته؟ هر چقدر داستان جلوتر می‌ره، به وضوح دخترها در موقعیت سخت‌تری قرار می‌گیرند، چطور دختری که تا این حد مشکل روانی داره، با قرار گرفتن توی موقعیت‌های سخت، بهبود پیدا می‌کنه؟ به نظرم دلیلی نداره، جز اینکه نویسنده فهمیده که شخصیت‌اش مشکل داره.
مورد دوم که خیلی شدیتر از مورد اوله:
در مورد شخصیت یورین هست. اینکه یک دفع مشخص می‌شه یک خواهر کوچک‌تر داشته، عاشق خواهرش بوده و تا الان به صورت ناخودآگاه یوکی را جایگزین این خواهر کرده بود. توی این شرایط، وقتی یادش می‌افته که این خواهر وجود داشته، یک عروسک را جایگزینش می‌کنه. خوب یک سوالی پیش می‌یاد، چطور ممکنه یورین خواهری را که انقدر براش عزیزه در همچین شرایط مهمی که دنیا دچار چنین اشوبی شده، فراموش کنه؟ نویسنده باید بدونه که درست که هر انسانی می‌تونه اقدام به هر کاری بکنه، اما به شرطی که مقدمه چینی لازم انجام بشه. اگه این خواهر انقدر مهم بود، کافی بود که توی چند پنل نشون می‌داد که مثلا وقتی یورین شب داره در مدرسه می‌خوابه، به این فکر می‌کنه که خواهرش الان کجاست یا در مورد این موضوع با بقیه حرف می زنه و مواردی مشابه. مواردی که مشخص کنه این دختر، خواهری داشته که براش خیلی عزیز بوده. توی چنین شرایطی، وقتی که نزدیک مدرسه خواهرش می‌شدند و اون پیام را می‌دیدند، این احساسات به شکل قابل باور فوران می‌کرد و به این شکل خودش را نشان می‌داد، نه اینکه تازه وقتی که به مدرسه رسیدند، این خواهر به وسیله‌ی نویسنده یک دفع به وجود بیاد.
جالب اینجاست که یورین خواهری را که انقدر براش عزیر بوده، آخرش به امان خدا رها و تقدیم یک نفر دیگه می‌کنه، به این بهانه که بیرون خطرناکه، رفتاری که طبیعتا در تضاد با احساسات این آدم در مورد خواهرشه. اینجا هم به نظرم نویسنده متوجه شده که اشتباه کرده و نمی‌تونه با این شرایط، داستان را به جلو ببره.

خوب اینها ایرادات داستان بودند. اما چرا نویسنده پیشرفت کرده . یک نمونه خیلی خوبش را مثال می‌زنم:
وقتی که نرم‌افزار بومن معرفی می‌شه، خانوم دانشمند می‌گه که با update ای که انجام داده، این نرم‌افزار می‌تونه در حد یک فرد 5 ساله بفهمه. باز دوباره به این موضوع دقت کنیم که ژانر داستان علمی تخیلیه. آیا همچین چیزی با تکنولوژی موجود در مانگا شدنیه؟ انتشار یک باکتری خطرناک قابل قبوله کاملا. اتفاقا توضیحات خوبی هم نویسنده در موردش می‌ده. اما ساخت نرم‌افزاری که زبان انسان را می‌فهمه، توانایی استدلال داره و حتی دارای احساسه ( مثلا وقتی بچه ها داشتند از مرکز می‌رفتند، احساس تنهایی می‌کرد) آیا با سطح تکنولوژی که توی مانگا نشان داده شده، قابل ساخته؟ جواب قطعا خیره. کسی که به این موضوع دقت کرده باشه، وقتی نویسنده می‌گه این قسمت از حرف‌هایِ بومن را خانوم دانشمند زده بود،قشنگ کیف می‌کنه. برای اینکه می‌فهمه نویسنده حواسش بوده. کسی هم که دقت نکرده باشه، بازم به خاطر تیزهوشی نویسنده کیف می‌کنه.
حالا این را مقایسه کنیم با داستان آتش، برق و آب بی‌نهایت و پشت بام! پیشرفت خیلی مشخصه<:-P

ده پانزده چپتر اخیر خیلی خوب بوده. امیدوارم همین روند را تا آخر ادامه بده. بهترین کاراکتر داستان از نظر شخصیت پردازی هم به نظرم تا الان میکی بوده. تقریبا تمام ایرادات بقیه شخصیت‌ها، نقطه قوتش بوده. اون خانوم قولدره که توی دانشگاه بود و اون پسره هم شخصیت‌های جالبی بودند.
 
آخرین ویرایش:

cloud _ strife

کاربر سایت
Aug 8, 2009
460
نام
کاوه
وقتی من کامنتی را نقل قول می‌کنم که در موردِ مانگای Gakkougurashi هست، طبیعتا دارم در مورد همین مانگا صحبت می‌کنم، از خودِ متن هم این موضوع مشخصه. دلیلی نداره بیام مثلا در مورد حمله به تایتان صحبت کنم! الان کل اون کامنت را به خاطر اینکه به جایِ «اسپویل - مانگایِ Gakkougurashi» نوشته بودم «اسپویل» خالی پاک شده؟ پس چرا کامنتی که بهش جواب دادم، هنوز هست. مگه اون کامنت همچین فرمتی داشته؟
 
  • Like
Reactions: zack fair and m.a.t

Z-fan

▲‌ Triforce of Wisdom ▲
ناظم انجمن
Jul 10, 2013
12,371
نام
سید محمد حسین
وقتی من کامنتی را نقل قول می‌کنم که در موردِ مانگای Gakkougurashi هست، طبیعتا دارم در مورد همین مانگا صحبت می‌کنم، از خودِ متن هم این موضوع مشخصه. دلیلی نداره بیام مثلا در مورد حمله به تایتان صحبت کنم! الان کل اون کامنت را به خاطر اینکه به جایِ «اسپویل - مانگایِ Gakkougurashi» نوشته بودم «اسپویل» خالی پاک شده؟ پس چرا کامنتی که بهش جواب دادم، هنوز هست. مگه اون کامنت همچین فرمتی داشته؟

شعط...منو باش...اومدم خونه که بشینم پای لپ تاپ قشنگ بحث رو ادامه بدیم.... .:|
 

cloud _ strife

کاربر سایت
Aug 8, 2009
460
نام
کاوه
شعط...منو باش...اومدم خونه که بشینم پای لپ تاپ قشنگ بحث رو ادامه بدیم.... .:|
:D:D
من بک آپی هم از اون کامنت ندارم! حداقل اون دوستی که زحمت پاک کردنش را کشیده، اگه می‌تونه کامنت را برای من ارسال کنه تا به فرمت مد نظرش تغییرش بدم. البته قبلش هم جواب کامنت قبل را به من بده:D
 
  • Like
Reactions: zack fair and m.a.t

parham_safa

Rossonero
مدیر انجمن
Sep 24, 2005
8,309
نام
پرهام
سلام
وقتی من کامنتی را نقل قول می‌کنم که در موردِ مانگای Gakkougurashi هست، طبیعتا دارم در مورد همین مانگا صحبت می‌کنم، از خودِ متن هم این موضوع مشخصه. دلیلی نداره بیام مثلا در مورد حمله به تایتان صحبت کنم! الان کل اون کامنت را به خاطر اینکه به جایِ «اسپویل - مانگایِ Gakkougurashi» نوشته بودم «اسپویل» خالی پاک شده؟ پس چرا کامنتی که بهش جواب دادم، هنوز هست. مگه اون کامنت همچین فرمتی داشته؟
اون کامنت رو ندیده بودم .
@Z-fan
امشب هر دو پست رو برمیگردونم تا بتونید ویرایش کنید .
-----
ویرایش : @Z-fan و @cloud _ strife پستهای پاک شده رو برگردوندم . حتما ویرایش کنید و عنوان مناسب بنویسید برای اسپویلرها .
 
آخرین ویرایش:

ce7en44

کاربر سایت
Mar 4, 2009
8,347
نام
مسلم
دلمون برا زنگ تفریح های خلیل خان تنگ شده:-":(
دلمون برا زنگ تفریح های خلیل خان تنگ شده (2) :-"

پ.ن:خلیل دونو اگه فرصت نمیکنی تا نفری یه ترک یک و نیم دقیقه ای بزاریم و بقیه حدس بزنن چیه:D (ولی اگه خودت زحمتش رو بکشی خیلی بهتره)
@Police _ 110
 

pkarash

کاربر سایت
Aug 22, 2012
252
نام
آرش
دوستان در مورد ghost in the shell یه توضیحی بدید...میخواستم شروع کنم از پس سینمایی داره قاطی کردم:D... کدوماشو ببینم؟ :D
_
ایا Neon Genesis ارزش دیدن داره؟:D
Ghost in the Shell رو درست ندمبه چی به چیه، ولی انیمه سینمایی اصل کاری مال سال ۱۹۹۵ رو باید ببینی شما.

نئون جنسیس اونگلیون؟ بله که ارزش داره. به‌عنوان کسی که اصلا حال و حوصله مِکا رو نداره خیلی مقاومت کردم برای دیدنش، ولی الان که نزدیک ۲۰ قسمت ازش تماشا کردم باید بگم با ندیدنش نصف عمر انیمه‌ای آدم بر فناس. فقط یه چیزی که هست اینه که فضای خسته و سردی داره خیلی جاهاش که چند وقت پیش همینجا صحبت‌اش شد که افسردگی یکی از تم‌هاشه و ندمبه نویسنده‌اش یه موقعی درگیر این مشکل بوده و باز از یه طرف بعضی‌ها می‌گن برای افسردگی خوبه و... در نتیجه شاید حس خوبی به آدم نده.
خواستین تماشا کنین اول برین سراغ همون انیمه سریالی ۲۶ قسمتی‌اش. چند تا سینمایی Rebuild of Evangelion هم داره که همون‌طور که از اسمشون پیداست بازسازی همین سریالش هستن.
 

bushwhacker

کاربر سایت
Oct 30, 2018
19
دوستان در مورد ghost in the shell یه توضیحی بدید...میخواستم شروع کنم از پس سینمایی داره قاطی کردم:D... کدوماشو ببینم؟ :D
_
ایا Neon Genesis ارزش دیدن داره؟:D
ghost in the shell یه فیلم اصلی داره و یه دنباله به اسم innocence.این دوتا رو ببینی کفایت میکنه.من همینا رو واسه خودم استفاده کردم،راضی بودم:D فیلم اصلی البته بعدا یه نسخه ریمستر مانند ازش منتشر شده با نام ghost in the shell 2 که من ندیدمش.
بقیه رو هم ندیدم اما به طور کلی داستان به این صورته که علاوه بر اونا که گفتم یه فیلم و دوتا مجموعه و یه ova با پسوند stand alone complex که جریان متفاوتی رو دنبال میکنن و فصل سوم مجموعه اش هم قراره بیاد چند وقته دیگه.
سه چهار سال پیش هم یه فیلم و ova به اسم arise اومد که اونا هم به هم مربوطن.
و اینکه چک نکردم حرفامو،به هر حال ممکنه چیزی رو این وسط جا انداخته یا اشتباه گفته باشم.
 

Akiba

king of the majestic oceans of the world
کاربر فعال
Jan 18, 2009
22,228
نام
امیر حسین
893_8.png
و آنگاه که کاتاکوری به حضرت کاتاکوری ساما ارتقا درجه پیدا کرد! :((

بدون شک جزو TOP5 چپترهای وان پیس بود این چپتر! خداااا! :((
این بشر فوق العاده ست!!!! فوق العاده! مرد بودن از سر و روش میباره:((
یک مبارز واقعی ... :((

صحبت های رد و بدل شده تو این چپتر... رفتار فوق العاده ی کاتا و لوفی... عالی عالی!!! :((
برید یه دور هم این چپتر رو بخونید و لذت ببرید! :x
One Piece :: Chapter 893 :: Jaimini's Box
 

Sarvior

کاربر سایت
Feb 13, 2016
998
نام
Ali
View attachment 99703
و آنگاه که کاتاکوری به حضرت کاتاکوری ساما ارتقا درجه پیدا کرد! :((

بدون شک جزو TOP5 چپترهای وان پیس بود این چپتر! خداااا! :((
این بشر فوق العاده ست!!!! فوق العاده! مرد بودن از سر و روش میباره:((
یک مبارز واقعی ... :((

صحبت های رد و بدل شده تو این چپتر... رفتار فوق العاده ی کاتا و لوفی... عالی عالی!!! :((
برید یه دور هم این چپتر رو بخونید و لذت ببرید! :x
One Piece :: Chapter 893 :: Jaimini's Box

باشد که گمراهان رستگار شوند :D



این aho girl رو توصیفشو بچه ها این جا کرده بودند
خیلی وقت بود تصمیم داشتم ببینمش
بهش نمیخورد ولی خوب بود

How NOT to Summon a Demon Lord .امیدوار بودم حداقل یکم داستانش جالب باشه ولی نه کلا هدف انیمه داستان نیست ! ، کاش یکم تم mmorpg خوب داشت

Shimoneta هم تعریف الکی ازش خونده بودم ... خوب نبود انچنان ، اخراش که رسما مضخرف بود
 

Akiba

king of the majestic oceans of the world
کاربر فعال
Jan 18, 2009
22,228
نام
امیر حسین
باشد که گمراهان رستگار شوند :D
آمین...:D

---
این زامبی لند رو کسی دیده؟ چطوریاست؟ یه چندتا صحنه ازش دیدم،و همینطور طراحی کاراکترهاش باکاهای خوبی میزنند! حالا واقعا باکاهای خوبین و طنز خوبی داره انیمه؟ :-"
 
  • Like
Reactions: zack fair and m.a.t

lich-king

کاربر سایت
Jan 18, 2013
829
نام
محسن
آمین...:D

---
این زامبی لند رو کسی دیده؟ چطوریاست؟ یه چندتا صحنه ازش دیدم،و همینطور طراحی کاراکترهاش باکاهای خوبی میزنند! حالا واقعا باکاهای خوبین و طنز خوبی داره انیمه؟ :-"
بدک نیست. انتظار Hinamatsuri نداشته باش ولی چندتا شخصیت جالب داره لحظات طنزش هم با اینکه خیلی زیاد نیست ولی بازم خوبه. ولی خوب اینم بگم اول و آخر Idol shit ـه :D به نظرم ارزش فصلی دیدن داشت ولی الان رو نمیدونم 3 قسمت تست کن ببین خوبه یا نه :D
 

کاربرانی که این قسمت را مشاهده می‌کنند

  • Z-fan
Top
رمز عبور خود را فراموش کرده اید؟
or ثبت‌نام سریع از طریق سرویس‌های زیر