Metro Exodus | PC

fgy6_header_(1).jpg


Metro Exodus
Developer:
4A Games
Publisher: Deep Silver
Platforms: PC,X1,PS4
Release Date: 15 Feb 2019
9yww_ff04bc4a3f368b0911844ee640ce7cbd3f4f3cab.jpg

سومین قسمت از سری مترو با نام Metro Exodus در جریان کنفرانس مطبوعاتی Microsoft با تریلری In-Engine معرفی شد. این قسمت ادامه ای بر پایان خوب بازی Metro: Last Light می باشد و بار دیگر شاهد حضور Artyom به عنوان شخصیت اصلی خواهیم بود. دموی نشان داده شده قسمت پایانی یکی از ماموریت های داخل بازی است، اما کمی هم ویرایش شده تا برای اولین نمایش مناسب باشد. سازندگان گفته اند که کیفیت نهایی بازی همان چیزی خواهد بود که مشاهده کردید و تنها در یک سری قسمت ها به صورت جزیی تفاوت خواهد بود.

اطلاعات منتشر شده:

  • بازی به مدت 3 سال است که در دست ساخت می باشد و بزرگترین پروژه 4A Games تا به حال است.
  • در این بازی باز هم در نقش Artyom بازی خواهید کرد و پایان خوب بازی قبل یعنی Metro: Last Light در نظر گرفته شده است.
  • یکی از اهداف بازی خارج شدن از شهر مسکو (مکان اتفاقات دو بازی قبلی) است. این کار به وسیله قطاری که در تریلر مشاهده شد انجام می پذیرد. تعداد دیگری از بازماندگان نیز در این قطار هستند و در این راه شما را همراهی می کنند.
  • در این قسمت به فضای سطح زمین (خارج از تونل های مترو) بیشتر پرداخته می شود.
  • بازی هم دارای مراحل خطی به صورت قبل هست و هم مراحلی با وسعت بیشتر که از آن با نام Sandbox Survival یاد می شود.
  • سیستم ارتقا اسلحه در این نسخه بهبود داشته و همچنان شاهد المان های قبلی نیز می باشیم.
  • موجودات جهش یافته بیشتری در بازی وجود دارند. مثلا خرس و گرگ هایی که در تریلر مشاهده شدند.
  • بر خلاف بازی های قبلی که فقط در فصل زمستان جریان داشت، داستان این بازی در مدت یک سال روایت می شود و شاهد هر چهار فصل خواهیم بود.
  • فصلی که در اولین تریلر مشاهده کردید پاییز بود.
  • مناطق آلوده اینبار پراکنده هستند (هم در زیر زمین و هم در سطح آن) و همچنان ماسک تنفس و المان های گیم پلی آن در بازی نقش مهمی دارند (تایمر فیلتر و ... )
  • اتمسفر سنگین بازی که یکی از قسمت های شاهکار این سری به حساب می آید در این شماره هم وجود خواهد داشت.


عکس های بازی:


 
آخرین ویرایش:

ArefTheGreat

کاربر سایت
Jul 7, 2009
1,179
نام
عارف واعظ قائمی
خوب منم به لطف تخفیف های اپیک قسمت شد این بازی رو تهیه و تجربه کنم (البته اول روی استیم پیش خرید کرده بودم ولی سر مشکل های سر لانچ ریفاند کردم بازی رو)
بر خلاف نظر خیلی از دوستان به نظر من بازی واقعا به یک گام رو به جلو بود تقریبا از هر نظر، شروع بازی خیلی طوفانی نبود، ولی به خوبی بازی رو از شرایطی که توی دو قسمت قبل داشت جدا میکنه و یک هدف بزرگتر رو برای مخاطبش مطرح میکنه. تو دو قسمت قبلی که تقریبا پرونده dark one ها بسته شد و بعد نبرد D6 همه چی گل و بلبل به نظر میاد تموم شده بود که خوب خیلی به نظرم حرکت قشنگی کردن که یک هدف بزرگتر رو سعی کردن معرفی کنند که هنوز دنیا زنده هست و بیرون از مترو هم زندگی جریان داره هنوز!
بازی به طور کلی خیلی من رو تو خودش غرق کرد، وقتی رسیدم به Volga چرخیدن تو محیط و زیر و رو کردن همه چی خیلی برام جالب بود، گرافیک هنری و تکنیکی بازی واقعا عالی بود و یکی از دلیل های اصلیی بود که منو ترقیب میکرد وقت بیشتری رو تو محیط بزارم، چرخه شب و روز بازی و همچنین تغییرات آب و هوایی بازی در کنار اتمسفر مخوف بازی که هر گوشه مپ بازی یک جور خطری در کمین هست هم این لذت رو دو چندادن میکرد.
خوب من رو بازی رو روی hardcore انجام دادم و همین مسئله به نظرم خیلی بازی رو لذت بخش تر کرد برام، اینکه باید قبل هر درگیری کامل از وضعیت اطراف اطمینان حاصل کنی و الکی بی گدار به آب نزنی، مثلا همین بخش Volga که بازی تازه به نسبت شروع شده و هنوز تجهیزات خیلی قدرتمندی دست آدم نیست که باهاش مانور بده، وقتی اولین باری که با گذر زمان شب شد و خوب این ور اونور صدای زوزه های این watchman ها میومد یا از اونور اگر میرفتی نزدیک آب اون میگو ها رم میکردن یا بد تر از همه اون Electrical anomaly ها (من اصلا خاطرم نبود اینا موجودات برقی تو نسخه های قبلی هم حضور داشتند) و خوب بسیار برای من حس تلاش برای بقای خوبی رو به وجود اورده بود و قشنگ خیلی وقتا فرار رو آدم باید بر قرار ترجیح میداد برای زنده موندن. از طرف دیگه همین شرایط خطرناک شب، وضعیت راحت تری برای حمله به bandit camp ها رو ایجاد میکرد.
یکی دیگه از چیز های جالب بازی هم همین بود که برخلاف خیلی بازی های دیگه بازی برات ماموریت تعریف نمیکرد و بعدش هم برات روی صفحه بولد کنه (البته میشد بری مثلا یک مکان بلندی و با دوربینت اطراف رو اسکن کنی تا مکان های مهم رو نقشه معلوم بشه ولی بازم همین حرکت خیلی خیلی از یک بازی مثل assassins creed بهتر پیدا شده که طرف مجبور هست از یک ساختمان به خصوص بره بالا تا جمع کردنی های یک منطقه رو جاشون رو پیدا کنه). اجازه میداد خودت برای خودت به کشف محیط به پردازی، ماموریت های فرعی اینجوری نبود که بالای سر فلان NPC علامت تعجب بیاد و تو برای دنبالش، باید از حرفای طرف اطلاعات رو در میاوردی (البته بعضی هاشون بعد دیالوگ ها رو نقشه معلوم میشد). از طرف دیگه شاید خیلی وقتا همین صحبت ها یا نوار ها یا صحبت های رادو هم ماموریت خاصی نداشتند و بیشتر قصه زندگی بقیه رو توضیح میداد، یا به صورت کلی بهت یک مقدار اطلاعات از محیط اطراف میداد، که همه اینا به اینکه حس کنی این محیط زنده هست و بقیه افراد هم کنار تو کاری خودشون رو پیش میبرند بیشتر کمک میکرد.
بخش بعدی بازی هم که خوب حالت خطی گرفته بود هم به نظرم بد نبود. من خودم بیشتر طرفدار مخفی کاری بودم و همین تغییر شرایط که این بخش یک مقدار بزن بزن کرد بازی رو تغییر مناسبی بود برام.
مرحله مربوط به Summer از نظر من یک سری از بهترین صحنه های بازی رو تو خودش داشت.... مثلا وقتی بعد از نبرد در light house میری آنا رو میبینی و اطلاعاتی که تو این مدت از محیط استخراج کرده رو بهت میده، خوب من بعدش که آنا قضیه اسنایپر رو به روش رو گفت رفتم دنبال همین آقا که وقتی نردیک پل شدم با اینکه شب هم بود دیدم داره به طرف تیر اندازی میکنه، یک چیز خیلی جالب این بود که بعد از دومین تیر اون اسنایپر آنا از محل خودش شروع میکنه کاور کردن تو... خوب این خیلی حس زنده بودن خوبی به آدم میده، (البته چنین چیزی جدید نیست تو بازی ها، ولی همین که طرف باهات صحبت میکنه و تو رو حرفش میری دنبال اون کار رو میگری بودن هیچ مارکری و بدون هیچ نشانه‌ای یا اینکه بری ماموریت خاصی رو شروع کنی خیلی زیبا تو این بازی پیدا شده) وقتی هم که همه چی به خوبی و خوشی تموم میشه و زندگی اون اسنایپر رو تموم میکنه و میری تو اتاقش، خیلی با این مسئله که تمام مدت زیر نظر بودم و تمام فعالیت های من رو، روی نوار ضبط کرده بوده حال کردم.... یکی دیگه از بخش های خیلی خیلی جذاب این فصل بازی هم نبرد های زمان طوفان شن بازی بود... (تو Volga هم چند بازی هوا طوفانی شد و اونا هم بسیار چه از نظر گرافیکی چه از نظر اتمسفر جذاب بودن) ولی این طوفان های شن واقعا تو یک level دیگه بود از نظر من!
بخش جنگل بازی هم با اینکه نسبت به دو قسمت قبل کوتاه بود به نظرم بدک از آب در نیومده بود، من این بخش رو هم تقریبا کامل به صورت مخفی کاری رفتم و تا اونجا که شد هم از درگیری با ملت سعی کردم دوری کنم، فقط چون اون بدبخت های بی گناه بیرون هر کمپ که سلاحی نداشتند ازم خواهش میکردن کاری به این Pioneer ها و Pirate ها نداشته باش، ولی از اون ور هم حسابی خودم رو وقتی رسیدم به اون Bandit camp خالی کردم و از سلاح جدیدی که تو این بخش بازی معرفی میشه لذت بردم. (حیف که این سلاح انقدر دیر توی بازی اومد)
پایان بازی هم به نظر من خیلی خوب بود. بازی و سفری که شروع شد خیلی خوب تموم شد، واقعا حس یک رابطه خوب با هم قطار های خودم پیدا کردم و به نظر من خیلی همه چیز به جا بود.
مشکل های بازی هم اینکه با اینکه بازی رو روی درجه سختی یکی مونده به آخری که داره انجام دادم واقعا بازی چالش خاصی نداشت. از اونجایی که بیشتر بازی رو مخفی کاری میرفتم نیاز خاصی به مهمات توی بازی پیدا نکردم ولی به نظرم حتی تو این درجه سختی هم برای کسی که هدفش اکشن بازی کردن هست، مهمات خیلی کم نیاره. AI دشمن ها بدک نبود، سعی میکردن هر از گاهی دور هم بزنند آدم رو و... برای بخش های مخفی کاری هم بدک نبودن (من دوست داشتم قابلیت بلند کردن و مخفی کردن جسد ها رو هم داشته باشیم)
یکی از چیز هایی که همش منتظرش بودم حضور دوباره Darkone ها یا Khan بود (البته بعد از سرچی که کردم فهمیدم Darkone ها تو اکت آخر بازی حضور دارند (سه جا تو مرحله آخر بازی یک دارک وان کوچولو که احتمالا همون دوستمون توی last light هست دیده میشه) که در واقع احتمالن همین عزیز بوده که با اون توهم هایی که میدیدم کمک کرده بریم آروم آروم سمت دارو) ولی در هر صورت هم Khan هم کلا darkone دو تا از مهم ترین و تو چشم ترین بخش های نسخه قبل بودن که اینجا چیز خیلی خاصی ازشون نبود (البته بعدا فهمیدم تو پایان بد بازی هم مثل اینکه Khan دیده میشه، ولی همش همین؟، تازه معلوم هست که بر خلاف بقیه افراد قطار khan نمرده! ولی کلا خبری ازش نبود تو بازی)
در کل من به این بازی نمره 9 میدم. بازی از نظر گرافیکی واقعا عالی هست، و به هیچوجه تو نشون دادن منظره های زیبایی که داره کم نمیزاره. داستان بازی برای من جذابیت لازم برای ادامه دادن و پیگیری کردن رو داشت و گشت گذار و کشف محیط های بازی به طور کلی لحظات مفرحی رو برای من درست کرد. به شدت منتظر اومد DLC های بازی هستم.
*بسیار از اینکه بازی رو از استیم ریفاند کردم و بعد (البته با قیمت پایین تر) رو ایپک گرفتم پشیمونم، اول از همه دوست داشتم این سری یک جا باشه، بعد اینکه کلا Achievement نداره این پلتفرم. به طور کلی هنوز خیلی ناقص نسبت به استیم ولی قیمتی که اینور تموم شد خوب خیلی مناسب بود و تو کف بازی هم بودم به صورت کلی *
 
آخرین ویرایش:

Sir Daniel

کاربر سایت
Mar 22, 2017
1,103
بازی دقیقا یه چیزی تو مایه های همون STALKER ـه با همون نکات مثبت و منفی، گرافیک و اتمسفر بسیار خوبه + داستان خوب اما گیم پلی نچسب، با اینکه طرفدار اپن ورلد هستمم اما تو این بازی هیچ ضرورتی بهش نبود همونطور که توی STALKER ها لزومی به اپن ورلد بودن نبود و فقط باید نیم ساعت از یه منطقه خالی و بی حاصل به یه منطقه دیگه پیاده گز میکردیم، 2 نسخه قبلی مترو با خطی شدنش اون مشکلو برطرف کرد و گیم پلی رو هم از خشکی و سنگینی STALKER ها در اورد اما تو این شماره باز اون فرمول اشتباه پیاده شد.
در مورد لال بودن آرتیوم هم اینو بگم که خیلی از بازیای اول شخص کاراکتر اصلی لاله اما مشکلی که اینجا وجود داره اینه که خیلی از دیالوگا طوریه که انگار لازمه آرتیوم حرفی بزنه اما نمیزنه!!
مثلا خیلی جاها مدام آرتیوم رو از بیسیم صدا میکنن که جواب بده حالت خوبه؟؟! و بعد در کمال تعجب میبینیم که آرتیوم جوابی نمیده!! یا مثلا همون اوایل بازی آرتیوم رو میفرستن با میلر صحبت کنه تا متقاعدش کنه اون دختره با مادرش رو هم همراه خودشون ببرن بعد میبینیم که آرتیوم در مواجه با میلر همچنان لاله و وقایع هم طوری پیش میرن انگار که بقیه ذهن آرتیوم رو میخونن!! نکته جالبتر اینکه موقع لود مراحل ظاهرا صدای آرتیومه که صحبت میکنه اما داخل بازی خیر که خیلی مواقع توی بازی صحنه های مضحکی رو رقم میزنه. مشکلات دیگه هم که دوستان اشاره کردن، گیر کردن بیش از اسلحه ها، صداگذاری بعضی جاها بسیار بده (مثلا صدای قدم برداشتن آرتیوم که فوق العاده ساده س و رسما آدمو یاد بازی های دهه 90 میندازه)، کرفتینگ بیخود، احساس عدم نیاز به گشت و گذار محیط مگر به اجبار و ... .
 

kamyy

کاربر سایت
Mar 20, 2013
3,874
نام
بنیامین
بازی دقیقا یه چیزی تو مایه های همون STALKER ـه با همون نکات مثبت و منفی، گرافیک و اتمسفر بسیار خوبه + داستان خوب اما گیم پلی نچسب، با اینکه طرفدار اپن ورلد هستمم اما تو این بازی هیچ ضرورتی بهش نبود همونطور که توی STALKER ها لزومی به اپن ورلد بودن نبود و فقط باید نیم ساعت از یه منطقه خالی و بی حاصل به یه منطقه دیگه پیاده گز میکردیم، 2 نسخه قبلی مترو با خطی شدنش اون مشکلو برطرف کرد و گیم پلی رو هم از خشکی و سنگینی STALKER ها در اورد اما تو این شماره باز اون فرمول اشتباه پیاده شد.
در مورد لال بودن آرتیوم هم اینو بگم که خیلی از بازیای اول شخص کاراکتر اصلی لاله اما مشکلی که اینجا وجود داره اینه که خیلی از دیالوگا طوریه که انگار لازمه آرتیوم حرفی بزنه اما نمیزنه!!
مثلا خیلی جاها مدام آرتیوم رو از بیسیم صدا میکنن که جواب بده حالت خوبه؟؟! و بعد در کمال تعجب میبینیم که آرتیوم جوابی نمیده!! یا مثلا همون اوایل بازی آرتیوم رو میفرستن با میلر صحبت کنه تا متقاعدش کنه اون دختره با مادرش رو هم همراه خودشون ببرن بعد میبینیم که آرتیوم در مواجه با میلر همچنان لاله و وقایع هم طوری پیش میرن انگار که بقیه ذهن آرتیوم رو میخونن!! نکته جالبتر اینکه موقع لود مراحل ظاهرا صدای آرتیومه که صحبت میکنه اما داخل بازی خیر که خیلی مواقع توی بازی صحنه های مضحکی رو رقم میزنه. مشکلات دیگه هم که دوستان اشاره کردن، گیر کردن بیش از اسلحه ها، صداگذاری بعضی جاها بسیار بده (مثلا صدای قدم برداشتن آرتیوم که فوق العاده ساده س و رسما آدمو یاد بازی های دهه 90 میندازه)، کرفتینگ بیخود، احساس عدم نیاز به گشت و گذار محیط مگر به اجبار و ... .
منم از اول ( مثل خیلی ها) گفتم نیازی به جهان باز شدن نداشت . فرمول دو شماره قبلی هیجان بی وقفه ای داشت ولی این شماره موقع گشت زدن های طولانی نه هیجانی به اون صورت داشت تازه کسل کننده هم می شد .
 
  • Like
Reactions: TeTration

Sir Daniel

کاربر سایت
Mar 22, 2017
1,103
بازی تموم شد باید بگم از داستانش لذت بردم، یه جورایی سوالات زیادی هم درباره اتفاقات رخ داده در جهان بی پاسخ موند که میطلبه حالا حالاها این سری ادامه پیدا کنه (یا لااقل توی DLC ها بهشون پرداخته بشه)! بازی یه پایان خوب و یه پایان بد داره که اگه توی بازی مخفی کاری رو بذارید کنار و هرکیو دیدید ببندیدش به رگبار با پایان بد مواجه میشید که واقعا هم پایان بدیه !!
اون بخش هایی از بازی که توی قطار هست رو واقعا دوست داشتم من بعضا نیم ساعت فقط توی قطار پای صحبت کاراکترها مینشستم، هر کدومشون کلی براتون صحبت میکرد که اگه با دقت بهشون گوش میدادید جالب بودن، مثلا Katya سرگذشتشو براتون طرف میکنه اینکه چه بر سر شوهرش اومد چطوری به ولگا اومدن و چه سختی هایی که کشیدن، کلا یه جو خیلی با حالی تو قطار بود که آدم حس میکرد انگار کنار آدمای واقعی نشسته.
تنوع فصول بازی + طراحی بصری فوق العدشون خوب بود اما خب این بازی وقتی میره داخل فضای تاریک و مخوف مترو میشه اون چیزی که باید باشه که بیشتر توی بخشای پایانی بازی این اتفاق میوفته!!، نورپردازی ها تو فضاهای تاریک مترو واقعا چشم نوازه مخصوصا اگه HDR و RTX هم روشن باشه با صحنه های رو به رو میشید که فقط دوست دارید ساعت ها بشینید و از زوایای مختلف بازتاب نور و ایجاد سایه اجسام رو تماشا کنید و کف کنید ازین موتور گرافیکی.
در مجموع ارزش تجربه کردن رو داشت!
 

kamyy

کاربر سایت
Mar 20, 2013
3,874
نام
بنیامین
بازی تموم شد باید بگم از داستانش لذت بردم، یه جورایی سوالات زیادی هم درباره اتفاقات رخ داده در جهان بی پاسخ موند که میطلبه حالا حالاها این سری ادامه پیدا کنه (یا لااقل توی DLC ها بهشون پرداخته بشه)! بازی یه پایان خوب و یه پایان بد داره که اگه توی بازی مخفی کاری رو بذارید کنار و هرکیو دیدید ببندیدش به رگبار با پایان بد مواجه میشید که واقعا هم پایان بدیه !!
اون بخش هایی از بازی که توی قطار هست رو واقعا دوست داشتم من بعضا نیم ساعت فقط توی قطار پای صحبت کاراکترها مینشستم، هر کدومشون کلی براتون صحبت میکرد که اگه با دقت بهشون گوش میدادید جالب بودن، مثلا Katya سرگذشتشو براتون طرف میکنه اینکه چه بر سر شوهرش اومد چطوری به ولگا اومدن و چه سختی هایی که کشیدن، کلا یه جو خیلی با حالی تو قطار بود که آدم حس میکرد انگار کنار آدمای واقعی نشسته.
تنوع فصول بازی + طراحی بصری فوق العدشون خوب بود اما خب این بازی وقتی میره داخل فضای تاریک و مخوف مترو میشه اون چیزی که باید باشه که بیشتر توی بخشای پایانی بازی این اتفاق میوفته!!، نورپردازی ها تو فضاهای تاریک مترو واقعا چشم نوازه مخصوصا اگه HDR و RTX هم روشن باشه با صحنه های رو به رو میشید که فقط دوست دارید ساعت ها بشینید و از زوایای مختلف بازتاب نور و ایجاد سایه اجسام رو تماشا کنید و کف کنید ازین موتور گرافیکی.
در مجموع ارزش تجربه کردن رو داشت!
از نکاتی که جالب نبود در بازی گم کردن مسیر و اینکه باید کجا بری یا چکار کنی .توی بعضی عمارت های ویرانه تو هم تو هم بود آدم گیج و سردرگم می شد . مثل اون ساختمان ویرانه که یک موجود بزرگ داخل آب بود یا جای عنکبوت ها زیر زمین .
البته اونجا با نظر شما موافقم که آخرای بازی تازه شده بود مترو دوست داشتنی که می شناختیم . مرحله آدم خوار ها هم باحال بود .

فکر نکنم دیگه شماره ای ازش بسازن .
 

Sir Daniel

کاربر سایت
Mar 22, 2017
1,103
از نکاتی که جالب نبود در بازی گم کردن مسیر و اینکه باید کجا بری یا چکار کنی .توی بعضی عمارت های ویرانه تو هم تو هم بود آدم گیج و سردرگم می شد . مثل اون ساختمان ویرانه که یک موجود بزرگ داخل آب بود یا جای عنکبوت ها زیر زمین .

یه قطب نمایی رو دست چپ آرتیوم هست که همیشه جهت پیکانش به سمت مسیریه که باید طی کنی تا به مقصد برسی، بازی به اصطلاح خواسته واقع گرایانه بشه و از HUD استفاده نکرده.
 
  • Like
Reactions: kamyy

kamyy

کاربر سایت
Mar 20, 2013
3,874
نام
بنیامین
یه قطب نمایی رو دست چپ آرتیوم هست که همیشه جهت پیکانش به سمت مسیریه که باید طی کنی تا به مقصد برسی، بازی به اصطلاح خواسته واقع گرایانه بشه و از HUD استفاده نکرده.
منم از اون استفاده می کردم ( شماره های قبل هم همچین فلشی داشت روی نقشه که روی کلاسور مانند بود بودش) ولی محیط های شماره سه یکجوری در هم بر هم بود . به هر حال بدک نبود در کل .
 

ArefTheGreat

کاربر سایت
Jul 7, 2009
1,179
نام
عارف واعظ قائمی
بازی کلا چند DLC دارد ؟؟ همه آنها آمده اند ؟؟

خود بازی که چنگی به دل نزد ( به جز آخرش که به اصلش برگشته بود) ولی بسته های الحاقی به نظر خیلی جالب میاد . همون محیط های تنگ و تاریک و خفقان آور و ریتم رو به جلو و خطی ‌ .

دوتا DLC داره بازی کلا، این اولی هست، و با توجه به قیمت تک DLC به نظر بعدی گسترده تر باشه، اتفاقا بعد از دیدن تریلر DLC یاد شما افتادم که دقیقا به نظر سبک این بسته مشابه سری قدیمی شده و حالت sandbox دیگه نیست!
 
  • Like
Reactions: kamyy

کاربرانی که این قسمت را مشاهده می‌کنند

Top
رمز عبور خود را فراموش کرده اید؟
or ثبت‌نام سریع از طریق سرویس‌های زیر