سریال Vikings رو خیلی بهم پیشنهاد داده بودن
این چند روز تصمیم گرفتم ببینم، دو فصلش رو دیدم، به نظر من اونقدر سریال قوی نیست که اینقدر افتاده سر زبون ها؟! من اینطوری فکر میکنم یا شما هم همچین حسی داشتید؟
درود
The Queen’s Gambit رو هم بلاخره تموم کردم و میتونم بگم واسه عاشقان شطرنج عین یک رویاس این مینی سریال
بقول الکساندر آلخین شطرنج ترکیبی از علم وهنره و هرکس وارد این بازی بشه وتا حدی مورد مقبول باهاش آشنا بشه اعتراف خواهد کرد که چقدر زیباس!
شخصا وقتی هنوز مدرسه نمیرفتم(اوایل دهه 90) بنا به دلایلی با اسامی از جمله کاسپاروف حسابی آشنا بودم، و در حال حاضر فقط تاسف میخورم که چرا دنبال نکردم
اینایی که تو دهه ی چهارم (و یا بالاتر) زندگیشون هستن حتما به یاد دارن که اون زمان خلاف محسوب میشد!(میگفتن قماره و...)
عین دستگاه ویدیو که وقتی نوار VHS از اینور اونور گیر میوردیم تو مشمای مشکی و هزار سوراخ قایم میکردیم که جابه جاش کنیم
به هرحال سریال شدیدا پسندم بود
به شکل عجیبی حین مسابقاتِ حساسش هیجانی میشدم و تا مرز طپش قلب میرفتم!
انگار که میخوام یکی از باس های سولزبورن رو دیفیت کنم!
از نقاط قوت سریال یکی بازی بی نظیر و واقع گرایانه ی آنا تیلور و دیگری موسیقیش بود
توی سریال فرق یک بازیکن آماتور که برای دل خودش بازی میکنه رو با یه سری بازیکن حرفهای و صاحب سبک به درستی نشون دادن
شطرنج بازهای حرفه ایی دارای توانایی ذهنی وحشتناکین به شکلی که همه حرکات یک بازی را تا زمانی که پیر میشن هم در خاطرشون باقی میمونه(حرکت به حرکت و بدون اشتباه!!)
واسه همین میدیدم که زمان هایی که بازی به تعویق میفتاد به راحتی توی خلوت خودشون تمام حرکات رو مرور میکردن تا واسه ادامه ی کار اماده باشن
از اواسط مینی سریال دایم آرزو داشتم که بت برگرده به اون یتیم خونه و با مستر شیبل رودرو بشه؛ کلا حس خیلی خوبی نسبت به این شخص داشتم
اون سکانس که بت بلاخره برگشت به یتیم خونه و تو زیر زمینو نگاه اندخت و در ادامه با بریده جراید روبه رو شد و با دیدن عکس خودش در کنار شیبل خیلی احساساتی شدم( والبته تأثیر عمیقی هم روی خود بت گذاشت)
تیتراژ = کپی از ترو دیکتیو
قسمت اول = برداشت آزاد از فیلم نفرت
قسمت دوم = موقعیت کاراکتر اصلی همانند فیلم بیل را بکش، تیپ نوید و لحن صحبتش عین والتر وایت، فضای بیابانی = بریکینگ بد!
قسمت سوم =؟؟؟
تیتراژ = کپی از ترو دیکتیو
قسمت اول = برداشت آزاد از فیلم نفرت
قسمت دوم = موقعیت کاراکتر اصلی همانند فیلم بیل را بکش، تیپ نوید و لحن صحبتش عین والتر وایت، فضای بیابانی = بریکینگ بد!
قسمت سوم =؟؟؟
فصل سوم اگر اشتباه نکنم بد نبود . ولی فصل دوم رو کامل اسکیپ کنین ، بنظرم توهین به شعور مخاطبه در مقایسه با فصل اول . (البته این نظر منه کسی ناراحت نشه اگر از فصل دوم خوشش میاد)
a teacher هم تموم شد.بر اساس یک فیلمه و کلا ده قسمته که هر قسمت هم کمتر از سی دقیقست.داستانش در مورد یک معلم دبیرستانه ( کیت مارا) که با دانش آموزش (نیک رابینسون) وارد رابطه میشه.اولش رو مثل یه فانتزی نوجوانانه و خیلی معمولی شروع میکنه ولی از یه جایی جهان داستان وارونه میشه و پایان بندی خیلی درست و خوبی هم داره.در مجموع خیلی هوشمندانه تونسته موضوع حساسیت برانگیز و اثراتش روی دو شخص درگیر قضیه رو مطرح کنه.
a teacher هم تموم شد.بر اساس یک فیلمه و کلا ده قسمته که هر قسمت هم کمتر از سی دقیقست.داستانش در مورد یک معلم دبیرستانه ( کیت مارا) که با دانش آموزش (نیک رابینسون) وارد رابطه میشه.اولش رو مثل یه فانتزی نوجوانانه و خیلی معمولی شروع میکنه ولی از یه جایی جهان داستان وارونه میشه و پایان بندی خیلی درست و خوبی هم داره.در مجموع خیلی هوشمندانه تونسته موضوع حساسیت برانگیز و اثراتش روی دو شخص درگیر قضیه رو مطرح کنه.
به صورت کلی لیست خوبیه. ولی حس میکنم بیشتر از کیفیت، بحث تاثیرگذاری مطرح بوده. آخه کدوم عزیزی لاست رو میذاره هشت و لفت اوورز رو میذاره چهل و یک؟
ویرایش: مستر روباتم که نداره. حقیقتا Shame