ورود
ثبت نام
صفحه اصلی
اخبار بازی
بررسی بازی
حقایق بازیها
داستان بازی
بررسی سخت افزار
برنامههای ویدیویی
انجمنها
نوشتههای جدید
پرمخاطبها
جستجوی انجمنها
جدیدترینها
ارسالهای جدید
آخرین فعالیتها
کاربران
کاربران آنلاین
جستجو
جستجو فقط عنوان ها
توسط:
جستجو فقط عنوان ها
توسط:
ورود
ثبت نام
جستجو
جستجو فقط عنوان ها
توسط:
جستجو فقط عنوان ها
توسط:
Menu
Install the app
Install
فراخوان عضویت در تحریریه بازیسنتر | برای ثبت درخواست کلیک کنید
صفحه اصلی
انجمنها
معرفی و بحث پیرامون بازیها
داستان، تاریخچه و معرفی بازیها
ما در ذهن شیطان: تحلیلی بر سری بازی The Evil Within
ارسال پاسخ
JavaScript is disabled. For a better experience, please enable JavaScript in your browser before proceeding.
You are using an out of date browser. It may not display this or other websites correctly.
You should upgrade or use an
alternative browser
.
متن گفتگو
<blockquote data-quote="ARTHUR WESKER" data-source="post: 5236842" data-attributes="member: 134390"><p style="text-align: center"></p> <p style="text-align: center">[ATTACH=full]284877[/ATTACH]</p> <p style="text-align: center"></p> <p style="text-align: center"></p> <p style="text-align: center"><span style="font-size: 18px"><strong>هر اثر هنری از چه منظری میتواند باعث کنکاش در دیگر آثار شود؟ </strong></span></p> <p style="text-align: center"></p><p></p><p><span style="font-size: 15px">رویکرد The Evil Within ساده است (شیطان درون، یک سری بازی رایانهای مخصوص کنسولهای بازی و رایانه شخصی است که به ترتیب هشتمین و پنجمین سالگرد عرضه شان را پشت سر گذاشتند: ۱۴ اکتبر ۲۰۱۴ زمان عرضه قسمت اول و ۱۳ اکتبر ۲۰۱۷ زمان انتشار بازی دوم بود): تمام ذهن یک شخص را به دستگاهی متصل کنید تا بعداً دیگران بتوانند هوشیاری خود را به همان دستگاه وصل کنند و همه با هم احساسات و خاطرات یکسانی را تجربه کنند. اما چه اتفاقی خواهد افتاد اگر آن خاطرات مخدوش و تحریف شوند و شروع به حمله به کسانی کنند که همچنان به این دستگاه متصل هستند؟ </span></p><p><span style="font-size: 15px"></span></p><p><span style="font-size: 15px">شینجی میکامی که به ژانر افسانهای وحشت-بقا استحکام و به بازیResident Evil جان بخشید، دنیای بازی The Evil Within را از چشمان کارآگاه سباستین کاستلانوس به ما نشان میدهد؛ کسی که در چنگ روویک گرفتار شده – روبن ویکتوریانو، خالق و اولین سوژه آزمایش دستگاهی که STEM نام دارد و هوشیاری و آگاهی انسانها را به هم متصل میکند – و درگیر دنیایی از کابوسها میشود که هم سبک و سیاق Silent Hill را دارد و هم دارای حال و هوای حومه شهری است که از تکاندهندهترین لحظات Resident Evil 4 وام گرفته شدهاند. بنابراین، شخصیت اصلی بازی درون ذهن رنجکشیده دشمن قرار میگیرد، جایی که دشمن در آن آزادانه حرکت میکند و او را با حمله از راه دور، حمله با چاقو و تیزی، نشان دادن رویاها و چشماندازها و نیز ظاهر شدنهای ناگهانی شکنجه میدهد، و باعث میشود آزار و شکنجه از سوی هیولاهایی که همیشه دنبال او هستند، چندان هم دردناک جلوه نکنند.</span></p><p></p><p></p><p style="text-align: center"></p> <p style="text-align: center">[ATTACH=full]284878[/ATTACH]</p> <p style="text-align: center"></p> <p style="text-align: center"></p> <p style="text-align: center"><span style="font-size: 18px"><strong>ترکیبی از Silent Hill، فیلم ماتریکس و ترس و وحشت از نوع ژاپنیاش آمیختهشده با ژانر اسلشر</strong></span></p> <p style="text-align: center"></p><p></p><p><span style="font-size: 15px">بدون کاوش در داستان خود بازی، انگار با مجموعهای از هیولاهای Silent Hill روبهرو هستیم که از عمیقترین قسمت تاریک وجود روویک سرچشمه گرفتهاند – کسی که خواهرش را از دست داد و توسط شهری مورد تمسخر قرار گرفت که از او به دلیل موقعیت اجتماعی بالایش متنفر بود – همان کسی که ما را به یک دنیای موازی میبرد که ورای تخیلات Alessa Gillepsie توسعه یافته و کلّ شهر واقع در سواحل دریاچه Toluca را در یک مه فرو برده که رهایی از آن غیرممکن است. موجودات انساننما – با سیم خاردار کشیدهشده دور بدنشان، مسلح به تبر و هفتتیر و دارای لکههای زنگزدگی و خون خشکشده – به سینمای ژانر Slasher و حتی به سنوبیتهای کلایو بارکر در فیلم حماسی Hellraiser ادای احترام میکنند. </span></p><p><span style="font-size: 15px"></span></p><p><span style="font-size: 15px">علاوه بر این، این مردان و زنان – چیزی شبیه به زامبیهای باهوش یا افراد تسخیرشده که ساخته ذهن روویک هستند – با یک بازی دیگر که این روزها کاملاً سر زبانها افتاده، در یک سری جزئیات اشتراک دارند که دلیلش عمدتاً به خاطر اقتباس آن در دنیای سینما است: صداهای شناختهشده clickerها که جوئل و الی را در The Last of Us تعقیب میکنند، همراه با سکوت هنگام حمله به آنها. از سوی دیگر، اتصال به دستگاهی که مانع از فرار ما میشود، انعکاسی وفادارانهای از فیلم ماتریکس است که در آن رباتها به چنان سطحی از تکامل رسیدهاند که از انرژی تولیدشده توسط مزارع انسانی تحت کنترل خودشان تغذیه میکنند. این فناوری و عناصری کوچک از ژانر علمی-تخیلی که در زمانهایی خاص مشاهده میشوند، همراه با شهری که مانند یک پازل از هم میپاشد، رنگ و بویی از The Inception (محصول کریستوفر نولان) دارد. همچنین لحظات ظالمانه و دردناکی که ما را به راهروهای کشتی Nostromo در Alien: The Eighth Passenger بر میگردانند، کم نیستند.</span></p><p><span style="font-size: 15px"></span></p><p><span style="font-size: 15px">ترس و وحشت به سبک و سیاق ژاپنی هم چهره خود را نشان میدهد و بسیاری از آثار سمعی-بصری بازی را پرورش میدهد. از زمان انتشار The Ring یا The Grudge، غوطهور شدن در آن تاریکی همیشگی، تعقیب شدن همراه با صدای خشخش چوب یا بادهایی که از جهتهای نامشخص میوزند، زمزمههای غیر قابل تشخیص یا صداهای گوشخراشی که با یکدیگر قاطی میشوند، ما را به یاد آن فریاد معروف یا صدای برفک تلویزیون میاندازند – شاید لازم باشد اشاره کنم که بازسازی ذهنی روویک از لورا، خواهر مردهاش، موجودی عنکبوتمانند و خزنده با موهایی است که از جلوی صورتش آویزان شده و تا حدودی شبیه سامارا است که آمده به ما بگوید هفت روز وقت داریم. </span></p><p><span style="font-size: 15px"></span></p><p><span style="font-size: 15px">قبل از ورود به ذهن یک فرد، باید مسائل خاصی را از قبل در نظر گرفت: صرف نظر از همه چیز، ترس قویترین احساس است، که این دقیقاً همان چیزی است که ارتباط در STEM را مخدوش میکند و جهانی هیولاگونه را خلق میکند که در نهایت به بدترین کابوسهای ممکن ناشی از آذار و اذیت دیگران که به خاطر سوء برداشت است منجر میشود. STEM به منبعی از ترسهای در هم آمیخته تبدیل میشود، جایی که هر سوژه متصلشده به آن هم ترس خودش را به این مجموعه اضافه میکند. انگار در حال خواندن IT باشید و ببینید که آن دلقکی که بچههای بیچاره باشگاه بازندهها را میترساند و انرژی آنها را جذب میکرد، به اندازه کافی ترسناک نبود. خود میکامی با این فکر که موسیقی کلاسیک برای رهایی از تنش کافی است، قطعه Air اثر باخ را به مناطق امن بازی اضافه کرد که میتوان در آنها بازی را ذخیره کرد.</span></p><p></p><p></p><p style="text-align: center"></p> <p style="text-align: center"></p> <p style="text-align: center">[ATTACH=full]284879[/ATTACH]</p> <p style="text-align: center"></p> <p style="text-align: center"></p> <p style="text-align: center"><span style="font-size: 18px"><strong>شیطان - یا ترس – درون</strong></span></p><p></p><p><span style="font-size: 15px">بازی The Evil Within بهترینهای ژانر وحشت در سالهای اخیر را گرد هم میآورد و جریان تازهای را به راه میاندازد که ما را به لذت بردن از این ترسها دعوت میکند. این داستانی است که ما را به درون خود میبرد، وادارمان میکند تا خودمان را در دام آن فکری بیندازیم که در پس ذهنمان قرار دارد، همان فکری که وقتی در خانهمان تنها هستیم، با شنیدن صدای ترقتروق صندلی پیدایش میشود، همان فکر که به جان ما خوره میاندازد. وقتی که شب از خواب بیدار میشویم و احساس میکنیم کسی – یا چیزی – از تاریکی گوشه اتاق ما را تماشا میکند. همان فکر که ما را در خود غرق میکند و به سمت ترس هدایت میکند... زیرا میدانیم که ترس قدرتمندترین احساس است. شاید به همین دلیل است که ما آن را تا این حد دوست داریم.</span></p><p></p><p></p><p style="text-align: center"><span style="font-size: 18px"><a href="https://eldiario.com/2021/12/23/demonios-en-la-maquina-the-evil-within/">Demonios en la máquina: The Evil Within</a></span></p></blockquote><p></p>
[QUOTE="ARTHUR WESKER, post: 5236842, member: 134390"] [CENTER] [ATTACH type="full" alt="ddhme8x-a814f1a6-fe41-4d7b-92b3-a5632004439b.jpg"]284877[/ATTACH] [SIZE=5][B]هر اثر هنری از چه منظری میتواند باعث کنکاش در دیگر آثار شود؟ [/B][/SIZE] [/CENTER] [SIZE=4]رویکرد The Evil Within ساده است (شیطان درون، یک سری بازی رایانهای مخصوص کنسولهای بازی و رایانه شخصی است که به ترتیب هشتمین و پنجمین سالگرد عرضه شان را پشت سر گذاشتند: ۱۴ اکتبر ۲۰۱۴ زمان عرضه قسمت اول و ۱۳ اکتبر ۲۰۱۷ زمان انتشار بازی دوم بود): تمام ذهن یک شخص را به دستگاهی متصل کنید تا بعداً دیگران بتوانند هوشیاری خود را به همان دستگاه وصل کنند و همه با هم احساسات و خاطرات یکسانی را تجربه کنند. اما چه اتفاقی خواهد افتاد اگر آن خاطرات مخدوش و تحریف شوند و شروع به حمله به کسانی کنند که همچنان به این دستگاه متصل هستند؟ شینجی میکامی که به ژانر افسانهای وحشت-بقا استحکام و به بازیResident Evil جان بخشید، دنیای بازی The Evil Within را از چشمان کارآگاه سباستین کاستلانوس به ما نشان میدهد؛ کسی که در چنگ روویک گرفتار شده – روبن ویکتوریانو، خالق و اولین سوژه آزمایش دستگاهی که STEM نام دارد و هوشیاری و آگاهی انسانها را به هم متصل میکند – و درگیر دنیایی از کابوسها میشود که هم سبک و سیاق Silent Hill را دارد و هم دارای حال و هوای حومه شهری است که از تکاندهندهترین لحظات Resident Evil 4 وام گرفته شدهاند. بنابراین، شخصیت اصلی بازی درون ذهن رنجکشیده دشمن قرار میگیرد، جایی که دشمن در آن آزادانه حرکت میکند و او را با حمله از راه دور، حمله با چاقو و تیزی، نشان دادن رویاها و چشماندازها و نیز ظاهر شدنهای ناگهانی شکنجه میدهد، و باعث میشود آزار و شکنجه از سوی هیولاهایی که همیشه دنبال او هستند، چندان هم دردناک جلوه نکنند.[/SIZE] [CENTER] [ATTACH type="full" alt="d7zv909-b9ca7456-80ad-4583-a5fc-e70d9f890cda.png"]284878[/ATTACH] [SIZE=5][B]ترکیبی از Silent Hill، فیلم ماتریکس و ترس و وحشت از نوع ژاپنیاش آمیختهشده با ژانر اسلشر[/B][/SIZE] [/CENTER] [SIZE=4]بدون کاوش در داستان خود بازی، انگار با مجموعهای از هیولاهای Silent Hill روبهرو هستیم که از عمیقترین قسمت تاریک وجود روویک سرچشمه گرفتهاند – کسی که خواهرش را از دست داد و توسط شهری مورد تمسخر قرار گرفت که از او به دلیل موقعیت اجتماعی بالایش متنفر بود – همان کسی که ما را به یک دنیای موازی میبرد که ورای تخیلات Alessa Gillepsie توسعه یافته و کلّ شهر واقع در سواحل دریاچه Toluca را در یک مه فرو برده که رهایی از آن غیرممکن است. موجودات انساننما – با سیم خاردار کشیدهشده دور بدنشان، مسلح به تبر و هفتتیر و دارای لکههای زنگزدگی و خون خشکشده – به سینمای ژانر Slasher و حتی به سنوبیتهای کلایو بارکر در فیلم حماسی Hellraiser ادای احترام میکنند. علاوه بر این، این مردان و زنان – چیزی شبیه به زامبیهای باهوش یا افراد تسخیرشده که ساخته ذهن روویک هستند – با یک بازی دیگر که این روزها کاملاً سر زبانها افتاده، در یک سری جزئیات اشتراک دارند که دلیلش عمدتاً به خاطر اقتباس آن در دنیای سینما است: صداهای شناختهشده clickerها که جوئل و الی را در The Last of Us تعقیب میکنند، همراه با سکوت هنگام حمله به آنها. از سوی دیگر، اتصال به دستگاهی که مانع از فرار ما میشود، انعکاسی وفادارانهای از فیلم ماتریکس است که در آن رباتها به چنان سطحی از تکامل رسیدهاند که از انرژی تولیدشده توسط مزارع انسانی تحت کنترل خودشان تغذیه میکنند. این فناوری و عناصری کوچک از ژانر علمی-تخیلی که در زمانهایی خاص مشاهده میشوند، همراه با شهری که مانند یک پازل از هم میپاشد، رنگ و بویی از The Inception (محصول کریستوفر نولان) دارد. همچنین لحظات ظالمانه و دردناکی که ما را به راهروهای کشتی Nostromo در Alien: The Eighth Passenger بر میگردانند، کم نیستند. ترس و وحشت به سبک و سیاق ژاپنی هم چهره خود را نشان میدهد و بسیاری از آثار سمعی-بصری بازی را پرورش میدهد. از زمان انتشار The Ring یا The Grudge، غوطهور شدن در آن تاریکی همیشگی، تعقیب شدن همراه با صدای خشخش چوب یا بادهایی که از جهتهای نامشخص میوزند، زمزمههای غیر قابل تشخیص یا صداهای گوشخراشی که با یکدیگر قاطی میشوند، ما را به یاد آن فریاد معروف یا صدای برفک تلویزیون میاندازند – شاید لازم باشد اشاره کنم که بازسازی ذهنی روویک از لورا، خواهر مردهاش، موجودی عنکبوتمانند و خزنده با موهایی است که از جلوی صورتش آویزان شده و تا حدودی شبیه سامارا است که آمده به ما بگوید هفت روز وقت داریم. قبل از ورود به ذهن یک فرد، باید مسائل خاصی را از قبل در نظر گرفت: صرف نظر از همه چیز، ترس قویترین احساس است، که این دقیقاً همان چیزی است که ارتباط در STEM را مخدوش میکند و جهانی هیولاگونه را خلق میکند که در نهایت به بدترین کابوسهای ممکن ناشی از آذار و اذیت دیگران که به خاطر سوء برداشت است منجر میشود. STEM به منبعی از ترسهای در هم آمیخته تبدیل میشود، جایی که هر سوژه متصلشده به آن هم ترس خودش را به این مجموعه اضافه میکند. انگار در حال خواندن IT باشید و ببینید که آن دلقکی که بچههای بیچاره باشگاه بازندهها را میترساند و انرژی آنها را جذب میکرد، به اندازه کافی ترسناک نبود. خود میکامی با این فکر که موسیقی کلاسیک برای رهایی از تنش کافی است، قطعه Air اثر باخ را به مناطق امن بازی اضافه کرد که میتوان در آنها بازی را ذخیره کرد.[/SIZE] [CENTER] [ATTACH type="full" alt="dbchtza-2b9925f8-1e94-4937-acfd-ae221765d050.png"]284879[/ATTACH] [SIZE=5][B]شیطان - یا ترس – درون[/B][/SIZE][/CENTER] [SIZE=4]بازی The Evil Within بهترینهای ژانر وحشت در سالهای اخیر را گرد هم میآورد و جریان تازهای را به راه میاندازد که ما را به لذت بردن از این ترسها دعوت میکند. این داستانی است که ما را به درون خود میبرد، وادارمان میکند تا خودمان را در دام آن فکری بیندازیم که در پس ذهنمان قرار دارد، همان فکری که وقتی در خانهمان تنها هستیم، با شنیدن صدای ترقتروق صندلی پیدایش میشود، همان فکر که به جان ما خوره میاندازد. وقتی که شب از خواب بیدار میشویم و احساس میکنیم کسی – یا چیزی – از تاریکی گوشه اتاق ما را تماشا میکند. همان فکر که ما را در خود غرق میکند و به سمت ترس هدایت میکند... زیرا میدانیم که ترس قدرتمندترین احساس است. شاید به همین دلیل است که ما آن را تا این حد دوست داریم.[/SIZE] [CENTER][SIZE=5][URL='https://eldiario.com/2021/12/23/demonios-en-la-maquina-the-evil-within/']Demonios en la máquina: The Evil Within[/URL][/SIZE][/CENTER] [/QUOTE]
Insert quotes…
Verification
ارسال نوشته
صفحه اصلی
انجمنها
معرفی و بحث پیرامون بازیها
داستان، تاریخچه و معرفی بازیها
ما در ذهن شیطان: تحلیلی بر سری بازی The Evil Within
تبلیغات متنی
خدای جنگ ۱
بریکینگ بد
خدای جنگ ۲
اساسین کرید
خدای جنگ ۳
پلی استیشن 5
خدای جنگ
خدای جنگ: روح اسپارتا
ایکس باکس سری اس
خدای جنگ: معراج
Top
نام کاربری یا ایمیل
رمز عبور
نمایش
رمز عبور خود را فراموش کرده اید؟
مرا به خاطر بسپار
ورود
اگر میخواهی عضوی از بازی سنتر باشی
همین حالا ثبت نام کن
or ثبتنام سریع از طریق سرویسهای زیر
Twitter
Google
Microsoft