Syndicate
ناشر : EA
سازنده : Starbreeze AB
سبک بازی : Action
تاریخ عرضه : 21 فوریه 2012
درجه بندی سنی : 18+
پلتفرم ها : Win/PS3/Xbox360
باز آفرینی یک بازی کلاسیک و قرار دادن آن در سبکی جدید و متفاوت خطرات بزرگی دارد. این خطرات از عوامل مختلف ناشی می شود. یکی از آنها احتمال شکست تجاری بازی است که همیشه و در همه حال گریبان گیر بازی های ریبوت شده می شود. یکی از نکاتی که سازنده بازی (Starbreeze AB) باید به آن توجه می کرد و البته کمی هم توجه کرده است راضی نگه داشتن طرفداران قدیمی از یک سو و جذب مخاطبین جدید از سوی دیگر است ، که همگی باعث می شود، بازی مورد نظر از نظر تجاری به موفقیت برسد. شرکت سازنده در این بازی سعی کرده است که تمام اصول اصلی بازی را با توجه به سبک و سیاق بازی های اکشن / شوتر اول شخص با هم تلفیق کند. آنها در این راه با فراز و نشیب های زیادی رو به رو شده اند، که از آنها می توان به عدم سازگاری بازی با المان های جدید اشاره کرد. البته (SBAB) در پروسه ساخت بازی موفقیت های خوبی هم به دست آورده است ، منجمله نوآوری های مختلف که یکی از آنها وجود تراشه در بازی است که تمام اصول بازی و رویکرد های سندیکای را به خود اختصاص داده است.
بازی سندیکای از جهاتی یکی از بازی های مفرح ماه فوریه است و از جهانی یکی از بازی های ضعیف سه ماهه اول سال 2012. از منظر داستان بازی به صورت کاملا" کلیشه ای دنبال می شود و هیچگونه نوآوری در بخش داستان بازی به کار نمی رود. به طوری که می توان گفت داستان بازی داستان گلوله و دیوانگیست. البته می توان خاطر نشان کرد که ساندیکای از نظر بخش همکاری ( Co oP) یکی از بهترین و شاید بزرگترین بازی های سه ماهه اول (2012) است که تا کنون دیده ام. همکاری نزدیک و بسیار حساس شخصیت های مختلف بازی که به چهار تن می رسد در (Co oP) به بهترین شکل ممکن انجام می شود و کم کاستی ندارد. گیم پلی بازی و دستکاری هایی که گیمر می تواند در محیط انجام دهید بعلاوه ایده های ناب ولی تکراری می تواند شما را ساعت ها( 6-7 ساعت) سرگرم دنیای جالب ساندیکای کند. دنیایی که هر گز بوی آرامش را به خود ندیده و نخواهد دید. جایی که بسیاری از قدرتمندان تنها به فکر قدرتمند تر و باشکوه تر شدن هستند، در ساندیکای جایی برای آرامش وجود ندارد.
سندیکای در آغوش غولان
شرکت های بزرگ امروزی جای خود به غول های صنعتی داده اند و آنها هستند که به جای دولتها حکومت می کنند و قلمرو گسترده ای به دست آورده اند. دنیای سندیکای درگیر کشمکش های زیادی شده است . این کنش و واکنش ها باعث می شود که هر یک از غول های صنعتی در بازی سعی کنند به بهترین و پر قدرت تر تکلونوژی روز دست پیدا کنند. در بازی سه غول صنعتی وجود دارد که هر کدام بخشی از محیط بازی را اشغال کرده اند. یکی از بزرگترین آنها ( EuroCrop) نام دارد. این شرکت با به کارگیری فناوری های نوین و به روز توانسته است سهم عظیمی از ذهن انسان ها را به خود اختصاص دهد. (EuroCorp) موفق به تولید تراشه ای به نام (Dart 6) شده است که توان چیرگی بیشتر بر ذهن افراد را به آنها می دهد. این تراشه باعث می شود که صاحب و فردی که حامل این تراشه است قدرت خاصی داشته باشد. از جمله قدرت هایی که (D6) به صاحبانش می دهد کنترل اذهان دیگران است. این کنترل به اشکال مختلف و با روش هایی مجزا صورت می گیرد. یکی را دیوانه می کند، دیگری را مطیع و دیگری را به خودکشی وا می دارد. تراشه قدرت هک کردن سیستم های امنیتی را به افراد می دهد. شاید در ابتدا کمی دچار سردرگمی شوید و از خود سوال کنید این داستان بیان چه چیزی است ، یا شاید فکر کنید داستان بازی متفاوت از آنچیزی است که در سال های گذشته درون ساندیکای وجود داشت. ولی باید خاطر نشان کرد که داستان بازی همان داستانی است که در سال 1993 برای اولین بار بر روی (PC ) مطرح شد، ولی در این نسخه تغییراتی در داستان به وجود آمده است تا جذابیت بازی و داستان همراه با کشمکش ها بیان شود.
در بخش تک نفره گیمر در این بازی در نقش فردی به نام مایلز کیلو قرار می گیرد. او که با استفاده از آزمایشات مختلف قدرت مافوق بشری پیدا کرده است به عنوان یکی از ماموریت (EC) برای رسیدن به اطلاعات و تکلونوژی های جدید بهمراه تعدادی از نیرو های (EC) راهی قلمرو فرمانروایی دو غول حاکم در بازی می شود. در بازی تعداد زیادی سوال هم برای گیمر و هم برای کیلو مطرح و پیش می آید که هیچ گاه به آنها به صورت کاملا" روشن و واضح پاسخ داده نمی شود. صر نظر از آنکه بازی در شرایط های مختلف چالش های جدید برای گیمر به وجود می آورد سازندگان سعی کرده اند تا حد امکان مسیر های جدیدی در سندیکای برای به پایان رساندن بازی تعبیه کنند.
گیم پلی بازی بسیار تکراری و خسته کننده می شود. شاید فکر کنید وجود المان های (RPG) باعث می شود که هر بازی ای که از این المان های استفاده می کند هر لحظه تازگی و طراوات ابتدایی خود را حفظ کند ولی سندیکای نمونه ای بارز در این مورد است که المان های نقش آفرینی به تنهایی نمی تواند از تکراری شدن بازی جلوگیری کند. وجود تنها المان (RPG) یعنی آپگرید ، تنها کمی از خسته کننده بود گیم پلی مکاهد. روند مبارزات در ابتدا بسیار جالب و کمی پیچیده است ولی با گذشت زمان و تعامل بیشتر گیمر با محیط و جوء بازی آن پیچیدگی ابتدایی به سادگی آب خوردن تبدیل می شود. سازندگان با وجود آنکه سعی کرده اند ماموریت ها را متنوع و سرگرم کننده طراحی کنند ولی هرچه بیشتر سعی کرده اند کمتر به هدف نزدیک تر شده اند به گونه ای که بعد از مدتی( حدود3 ساعت) از بازی زمانی که به ماموریت های میانی بازی می رسید بازی هیجان اولیه خود را از دست می دهد. با این وجود اکشن بازی به قوت خود باقیست ( به همان قوت مراحل ابتدایی و حتا قوی تر از قبل ).
طراحی محیط های مختلف بازی که شامل المان های مختلف و متنوعی است باعث می شود که بازی طراوت خاصی داشته باشد. نورپردازی خیره کننده بازی همراه با طراحی محیط های فقیر نشین شهر نیویورک با الگو گیری از کوچه های باریک و غالبا" تاریک کشور چین در بازی خود نمایی می کند. طراحی پایگاه های دریایی با جزئیات بالا باعث می شود که گرافیک ساندیکای در سطح بالایی قرار بگیرد. یکی از نکات جالب و مثبت بازی امکان تنظیمات بسیار در محیط بازی است که بیشتر بازی های شوتر این قابلیت را از گیمر می گیرند و بازیکن توانایی زیادی در ایجاد تغییرات در محیط را ندارد.
با تکیه بر توانایی هایی که به کیلو داده شده است ، او قابلیت کند کردن زمان را دارد. این قابلیت بسیار کارآمد است و در اکثر مواقع برای شکست دادن دشمنان قدرتمند تر استفاده از آن بسیار مفید خواهد بود. هنگام استفاده از این قابلیت دید گیمر به حالتی خاص تغییر می کند که گیمر می تواند دشمنان پنهان شده را نیز ببیند.حتا امکان دیدن دشمنان از پشت موانع هم در این حالت وجود دارد. در این حالت گیمر می تواند از فنون و روش های مختلف برای نابودی دشمن استفاده کند.
ماورای تیراندازی دیوانه وار دنیای پر رنگ هک سیستم های الکترونیکی مختلف پنهان شده است. امکان استفاده از ( Dart 6 ) برای هک کردن سیستم های امنیتی قابلیت های مختلفی به گیمر می دهد. با استفاده از این قابلیت گیمر می تواند از سلاح های موجود در محیط که بر اساس یک سیستم امنیتی برنامه ریزی شده اند به سود خود استفاده کند. به طور مثال می توان تیرباری که به صورت امنیتی برنامه ریزی شده است را هک کرد و از آن برای نابود کردن دشمنان استفاده کرد( همانند بازی Deux :HR). البته قابلیت تاثیرگذاری نیرو ذهنی کیلو بسیار گسترده و پیچیده است. کیلو می تواند با استفاده از قدرت ذهنی خود دشمنان را تحت کنترل ذهن خود در آورد. کیلو دشمنان را به سه روش مختلف تحت تاثیر قرار می دهد. یکی از روش های رایج در بازی دستور به خودکشی است. کیلو با استفاده از قدرت ذهنی خود به دشمن خود دستورمی دهد که خود کشی کند. این عمل به اشکال مختلف انجام می شود. یکی از آنها استفاده از سلاح گرم است. گاهی اوقات مواردی پیش می آید که دشمن و سربازان رقیب نارنجکی دست دارند و در همین حال کیلو به ذهن فرد مورد نظر نفوذ می کند، در این حین وقتی فرمان قتل صادر می شود فرد مورد نظر علاوه بر نابود کردن خود با نارنجک در صورت زمان بندی مناسب دستور دشمنان اطراف را همراه با خود نابود می کند. گاهی اوقات هم مواردی پیش می آید که سرباز دشمن تنها یک کلت در دست دارد ، هنگام صدور فرمان خودکشی او با استفاده از کلت و تک گلوله به زندگی اسف بار خود پایان می دهد. از دیگر قدرت های کلیو می توان به فرمان نابودی دشمنان اشاره کرد. در این هنگام سرباز تحت کنترل شروع به نابودی تک تک یارانش می کند. در صورتی که دشمنان موجود در محیط ( دشمنان اطراف سرباز تحت کنترل) همگی کشته شدند در نهایت سرباز تحت کنترل خود کشی می کند. یکی دیگر از راه های مبارزه با دشمنان استفاده از سرباز های دشمن به سود خود و به ضرر دشمنان است. در این صورت سربازان دشمن به یکی از یاران کیلو تبدیل می شود و در طول مسیر او را حمایت می کند. این حمایت تا پایات مرحله و ماموریت ادامه پیدا می کند.
می توان گفت بخش همکاری یا همان ( Co oP) ساندیکای یکی از بهترین بخش های موجود در بازی است که سازندگان برای بازی در نظر گرفته اند. این بخش که بر اساس همکاری چهار شخصیت مهم بازی انجام می شود جذابیت خود را همواره دارد و در پی رسیدن به نهایت لذت است. بخش همکاری از تمام المان های موجود در بخش داستانی بهرمند است ، علاوه بر آن ویژگی های مختلف دیگری نیز دارد که جذابیت بازی را نسبت به بخش داستانی بیشتر می کند.
در طول جریانات گیم پلی بازی شرایط های مختلف و متفاوتی بر بازی حاکم می شود. گاهی اوقات شرایط زمینه را برای نابودی شما به وجود می آورد و گاهی اوقات زمین و زمان به یاری شما می آیند. بازی سطح سختی مختلفی به خود اختصاص داده است. سختی بازی در هوش مصنوعی و عمل کرد آنها خلاصه نمی شود بلکه تغییراتی که در شکل و استایل کاور گیری و آسیب پذیری کیلو به وجود می آید سختی بازی را بیشتر می کند. علاوه بر تغییرات فیزیکی و سطحی بازی گاهی اوقات و بیشتر مواقع راه های مبارزه با دشمنان بر اساس سطح سختی بازی تغییر می کند. دشمنان متنوع در بازی چالش های متنوع تری به وجود می آورند. به طور مثال مبارزه با ربات های پرنده که سطح دفاعی بالایی دارند با دشمنان ( سربازان) معمولی زمین تا آسمان تفاوت دارد. برای از بین بردن دشمنانی که از سپر مخصوص استفاده می کند ابتدا باید سپر الکترونیکی آنها را با استفاده از تراشه (Dart 6 ) هک کرد سپس اقدام به نابودی آنها کرد. البته محدودیت خاصی برای مدت زمان هک یک سپر دفاعی از یک نوع دشمن وجود دارد. بسته به اینکه در چه مرحله با چه سختی ای باشید دشواری هک و مدت زمان هک متغیر است.
در اکثر بازی های شوتر اول شخص یکی از بد ترین اصول موجود تیراندازی مستقیم است که در بیشتر بازی های امروزی رواج دارد. در این بازی به جای استفاده از آتش مستقیم از قابلیت انعطاف پذیر تری استفاده شده است. به طوری که در طول بازی کیلو می توان خود را به چپ و راست خم کند و در همان حال مدت زیادی به تیر اندازی بپردازد. قابلیت حرکت های سریع شطرنجی یکی دیگر از نکات مثبت گیم پلی است که باعث شده امکان سنگر گیری و حمله به دشمن بیشتر و جذاب تر باشد. زمانی که گیمر از آتش متحرک استفاده می کند قابلیت به مراتب بیشتر و سریع تر از حالت معمولی( ایستادن و شلیک کردن) دارد.
در بازی های مختلف وجود چاشنی های مختلف و تنوع بخش باعث می شود که یک بازی سطح پایین به موفقیت بسیار خوبی دست پیدا کند. ساندیکای از آن دسته بازی هاییست که در سطح خیلی خوبی قرار دارد( در نگاه به بازی های ریبوت شده). وجود بخش های مختلف در گیم پلی بازی گاهی اوقات جذابیت بازی را بیشتر و پر چالش تر می کند و گاهی اوقات عکس این عمل. به طور مثال بخش های تاثیرگذاری ذهن کیلو بر دشمنان یکی از جذابیت های بازی است که در صورت عدم استفاده صحیح به یکی از کلیشه ای ترین بخش های بازی تبدیل می شود. بخش هک در بازی که می توان گفت دقیقا" از بازی( Deux :EH ) الگوبرداری شده است در بازی خوب و با اصول خاصی تعبیه شده ولی اگر به طور مستمر برای عبور از مراحل مختلف بازی که راه های مختلفی وجود دارد از سیستم هک استفاده کنید این بخش به مراتب کسل کننده تر از بخش تاثیرگذاری ذهن خواهد شد. ولی اگر استفاده از هرکدام با اصول و در زمان و شرایط مناسب انجام گیرد جذابیت بازی به حدی خواهد رسید که ارزش تکرار بازی را چندین برابر می کند. مهارت های مختلفی بر اساس اصول اولیه بازی یعنی تاثیرگذاری (Dart 6 ) به کیلو داده شده است. یکی از آنها امکان کند و آهسته کردن زمان است. در این زمان و شرایط کیلو توان شناسایی دشمنان را از پشت موانع دارد . دشمنان در این شرایط کند شده و توان مبارزه صحیح با شخصیت اصلی بازی را ندارند از این رو از بین بردن آنها و گرفتن اچیومنت بسیار راحت تر می شود.
می توان گفت بخش ( Co oP ) بازی از بخش های بسیار موفق است که در ساندیکای وجود دارد. بخش همکاری ( Co oP) که با فرانچیز ( Left 4 Dead ) دوباره جان تازه ای گرفت و احیا شد، این بار با ساندیکای روشنایی خود را بیشتر کرده است. بخش همکاری بازی شامل مراحل مختلف و متنوع همراه با سلاح های متنوعی ای می شود که جذابیت بازی را بیشتر و پرچالش تر می کند. استفاده از سلاح های جدید با قدرت تخریب متفاوت تر از بخش داستانی بازی باعث می شود که بخش گیم پلی بازی در بخش ( Co oP) بهتر و جذاب تر از بخش داستانی باشد.
سخن پایانی : ساندیکای غنی از نکات مثبت است ولی نکان منفی آن کم هم نیست. بخش داستانی بازی بسیار مبهم و گیج کننده طراحی شده است و در اکثر مواقع گیمر ها با مشکلات بسیاری برای درک و آگاه شدن از داستان بازی رو به رو می شوند. اگر چه گیم پلی بازی و تاثیرگذاری ذهن کیلو به کمک ( Dart 6) او را از دیگران مجزا می کند ولی استفاده نا بجا از توانایی ها، به جای بهتر و جذاب تر کردن بازی باعث خسته کننده شدن بازی می شود. پس می توان نتیجه گرفت که ساندیکای شما هستید و شما باید تصمیم بگیرید که بازی را چگونه و با چه اصولی بازی کنید. تمام حرکات و عملکرد شما در روند گیم پلی و جذابیت آن تاثیر گذار است.
داستان بازی : 10/7.5
گیم پلی بازی : 10/8
گرافیک بازی :10/7
صداگذاری بازی :10/7
ارزش تکرار: B
Google