شروع Dead Island شما را در دید یك نفر قرار می دهد كه آرام آرام راه می رود، در و دیوار را می گیرد و صدا از خود درمی آورد. درست لحظه ای كه فكر می كنید شما در نقش یك زامبی قرار گرفته اید، متوجه می شوید كه در حقیقت در نقش یك آدم مست هستید و از دید او بازی را نگاه می كنید. پس از مدتی شما راه را به اتاق خود در Royal Palms Resort پیدا می كنید و همانجا بی هوش می شوید. همچنان خواب هستید تا اینكه صبح می شود. شب گذشته، در بهشت خوابیدید و امروز صبح در جهنم بیدار می شوید. همه جا خیلی ساكت است، راهروها خالی و ساك ها و چرخ های حمل ساك هم در آنجا رها شده اند. در اتاق همسایه كناری كاملاً باز است. جسد زن صاحب اتاق، روی زمین افتاده و چاقوی بزرگی به شانه او فرو رفته است. شاید او یادش رفته كه انعام خدمتكار هتل را بدهد! در حالیكه شوكه شده اید، به سمت آسانسور حركت می كنید و فكر می كنید كه هنوز هم از اتفاقات دیشب مست هستید و همانند The Hangover: Part II وقایع عجیب فردای آن را می بینید. در حین پایین رفتن با آسانسوری كه در آن خراب شده، وقایع وحشتناكی را در هر طبقه مشاهده می كنید. ناگهان آسانسور به پایین می رسد و صفحه سیاه می شود. Dead Island تا به الآن خیلی هیجانی شروع شده است. پس از اینكه توسط بعضی از نجات یافتگان پیدا می شوید، باید یك سری مراحل مثل پیدا كردن انسولین برای یك مریض دیابتی، یا پیدا كردن وسایل مكانیكی برای راه انداختن یك ماشین برای رانندگی به
سمت دیگر جزیره را پیش ببرید.
در این حال شما باید به این حقیقت كه چه كسی و یا چه چیزی باعث پخش شدن این زامبی ها شده، برسید و هر چه سریع تر از این جزیره خلاص شوید. مهم ترین موضوعی كه در Dead Island به چشم می خورد، جزیره استوایی آن است. Techland اخیراً اشتباه بزرگی با مدرن كردن Call of Juarez انجام داد و بازی ضعیفی عرضه كرد، ولی تصمیم آن ها برای ساخت یك بازی پر از زامبی در یك جزیره استوایی، بسیار زیركانه بود. اصولاً بازی های ترسناك در فضاهای مرده و تاریك و نمور اتفاق می افتند، ولی Dead Island در دنیایی باز، پر از آب، خورشید زیبا و رنگ بندی آبی و سبز است و از رنگ های سیاه و خاكستری استفاده نكرده است. این موضوع را فراموش نكنید كه شما مهمان یک هتل پنج ستاره هستید، پس تا می توانید باید از این تعطیلات لذت ببرید. یك پارو از كنار ساحل برداشته و با استفاده از آن جمجمه یك زامبی را خورد كنید. یك سری به استخر نزدیك هتل بزنید و كنار آن آفتاب بگیرید. البته مواظب مرده های متحرك اطراف هم باشید! تمركز اصلی بازی روی نبردهای نزدیك است و حداقل در یك ساعت اول بازی، خبری از اسلحه گرم نیست و به جای اسلحه های بزرگ، می توانید از دسته یك جارو استفاده كنید و با استفاده از آن به جان مرده ها بیفتید! اگر بیشتر بگردید، می توانید آچار فرانسه، لوله و چاقو هم پیدا كنید و یا آن ها را به دست بگیرید و یا به سمت زامبی ها پرتاب كنید. مسلماً خیلی جذاب است كه یك چاقو آشپزخانه را به سمت گلوی یك زامبی پرت كنید و در حالیكه خون فوران می كند، مشاهده كنید كه چاقو از پشت گردن او خارج می شود.
سازندگان كارهای زیادی روی نتایج ضربه هایی كه به زامبی ها وارد می كنید، انجام داده اند كه نتیجه خیلی دلچسب و البته خشن شده است. سرها مثل دانه های انگور از بدن جدا می شوند، دست ها مثل بال های پرنده و یك انفجار كل بدن یك زامبی را به هوا می فرستد و شما پاهای او را روی زمین مشاهده می كنید! وسایلی كه پیدا می كنید، می توانند تركیب شوند و اسلحه قوی تری بسازند، ولی این Dead Rising نیست كه یك اره برقی را به یك چتر وصل كنید و تركیبات در Dead Island خیلی واقعی كار شده اند. مثل تركیب یك چكش بزرگ با میخ های 9 اینچی. همچنین شما می توانید شخصیت خود را ارتقاء دهید و او را قوی تر بكنید. در ابتدای بازی، می توانید یكی از چهار شخصیت مورد نظر را انتخاب كنید كه هر كدام یك كلاس جداگانه دارند و در طول بازی در قالب یك نمودار درختی می توانید مهارت های آن ها را افزایش دهید. مسلماً سیستم ارتقاء شخصیت در كنار مأموریت های مختلف در قالب یك محیط Open-World و سیستم Loot، بازی را بیشتر شبیه به Fallout 3 می كند تا Left 4 Dead. محیط بازی به نظر خیلی بزرگ هستند و مكان های زیادی در این جزیره برای كشف كردن وجود دارند. تنها نكته بدی كه می توان به آن اشاره كرد، صداگذاری افتضاح بازی است كه شخصیت های آن به تمام حس و حال بازی ضربه زده است. از سوی دیگر، می توان با دید بسیار مثبتی به Dead Island نگاه كرد. بازی ای كه تركیبی از نبردهای نزدیك به سبك RPG است و محیط های آن بسیار زیبا هستند كه باید در آن هر كاری برای زنده ماندن انجام دهید.
اما Dead Island به دلیل تم خشونتش موفق نیست بلکه نقطه قوت آن به دلیل محیطی است که خلق کرده است.میتوانید در بازی به جست و جو در نقاط مختلف مثل سواحل و زندان ها و حتی فاضلاب بپردازید.شما میتوانید خود را در محیط بازی احساس کنید.در شروع بازی ممکن است به کشتن هر زامبی که میبینید بپردازید ولی در ادامه که به شهر وارد میشوید و با کوچه هایی که در آن موجودات عجیب بازی هستند مواجه میشوید، میتوانید فرار کنید و به هدف بعدی بروید.
Dead Island شما را برای مردن تنبیه نمیکند.اگر این اتفاق افتاد باید پنج ثانیه صبر کنید ولی از پول شما کم میشود.هر آسیبی هم که به شما از قبل وارد شده بود، باقی میماند.هنگامی که از دست یک زامبی فرار میکنید و صدای مهیب او را در پشت سر خود میشنوید، بسیار دلهره آور است.نمیتوانید بگویید که “بی خیال.اگر هم من رو بگیره دوباره از اونجا شروع میکنم.”
آیا Dead Island یک بازی کامل است؟ خیر.اگر چه بازی قابلیت های خوبی دارد ولی اشکالاتی نیز دارد که ممکن است خیلی ها را از ادامه دادن منصرف کند.جنگ تن به تن در بازی اول شخص ممکن است جالب نباشد.گاهی اوقات texture ها در حین بازی بارگذاری میشوند، گرافیک بازی در بعضی مکان ها مثل قرار گرفتن دست میان درها مشکل دارد و mini-game عجیب بازی نیز خنده دار است.اما تجارب بازی Dead Island قابل قبول هستند.
حرف آخر:
Dead Island احتمالاً هیچ جایزه ای را در سال از آن خود نخواهد کرد.بازی دارای ایرادهای گرافیکی و کنترل نا مأنوس است و در کل بیان بازی جالب نیست.ولی بازی دارای مزیت های زیادی نیز هست.محیطی بزرگ برای جست و جو، هزاران زامبی برای کشتن و مأموریت های جانبی زیاد.بازی شما را به انجام این کارهای جانبی (side quest) حتی پس از انجام بازی اصلی ترغیب میکند.
سمت دیگر جزیره را پیش ببرید.
سازندگان كارهای زیادی روی نتایج ضربه هایی كه به زامبی ها وارد می كنید، انجام داده اند كه نتیجه خیلی دلچسب و البته خشن شده است. سرها مثل دانه های انگور از بدن جدا می شوند، دست ها مثل بال های پرنده و یك انفجار كل بدن یك زامبی را به هوا می فرستد و شما پاهای او را روی زمین مشاهده می كنید! وسایلی كه پیدا می كنید، می توانند تركیب شوند و اسلحه قوی تری بسازند، ولی این Dead Rising نیست كه یك اره برقی را به یك چتر وصل كنید و تركیبات در Dead Island خیلی واقعی كار شده اند. مثل تركیب یك چكش بزرگ با میخ های 9 اینچی. همچنین شما می توانید شخصیت خود را ارتقاء دهید و او را قوی تر بكنید. در ابتدای بازی، می توانید یكی از چهار شخصیت مورد نظر را انتخاب كنید كه هر كدام یك كلاس جداگانه دارند و در طول بازی در قالب یك نمودار درختی می توانید مهارت های آن ها را افزایش دهید. مسلماً سیستم ارتقاء شخصیت در كنار مأموریت های مختلف در قالب یك محیط Open-World و سیستم Loot، بازی را بیشتر شبیه به Fallout 3 می كند تا Left 4 Dead. محیط بازی به نظر خیلی بزرگ هستند و مكان های زیادی در این جزیره برای كشف كردن وجود دارند. تنها نكته بدی كه می توان به آن اشاره كرد، صداگذاری افتضاح بازی است كه شخصیت های آن به تمام حس و حال بازی ضربه زده است. از سوی دیگر، می توان با دید بسیار مثبتی به Dead Island نگاه كرد. بازی ای كه تركیبی از نبردهای نزدیك به سبك RPG است و محیط های آن بسیار زیبا هستند كه باید در آن هر كاری برای زنده ماندن انجام دهید.
اما Dead Island به دلیل تم خشونتش موفق نیست بلکه نقطه قوت آن به دلیل محیطی است که خلق کرده است.میتوانید در بازی به جست و جو در نقاط مختلف مثل سواحل و زندان ها و حتی فاضلاب بپردازید.شما میتوانید خود را در محیط بازی احساس کنید.در شروع بازی ممکن است به کشتن هر زامبی که میبینید بپردازید ولی در ادامه که به شهر وارد میشوید و با کوچه هایی که در آن موجودات عجیب بازی هستند مواجه میشوید، میتوانید فرار کنید و به هدف بعدی بروید.
Dead Island شما را برای مردن تنبیه نمیکند.اگر این اتفاق افتاد باید پنج ثانیه صبر کنید ولی از پول شما کم میشود.هر آسیبی هم که به شما از قبل وارد شده بود، باقی میماند.هنگامی که از دست یک زامبی فرار میکنید و صدای مهیب او را در پشت سر خود میشنوید، بسیار دلهره آور است.نمیتوانید بگویید که “بی خیال.اگر هم من رو بگیره دوباره از اونجا شروع میکنم.”
آیا Dead Island یک بازی کامل است؟ خیر.اگر چه بازی قابلیت های خوبی دارد ولی اشکالاتی نیز دارد که ممکن است خیلی ها را از ادامه دادن منصرف کند.جنگ تن به تن در بازی اول شخص ممکن است جالب نباشد.گاهی اوقات texture ها در حین بازی بارگذاری میشوند، گرافیک بازی در بعضی مکان ها مثل قرار گرفتن دست میان درها مشکل دارد و mini-game عجیب بازی نیز خنده دار است.اما تجارب بازی Dead Island قابل قبول هستند.
حرف آخر:
Dead Island احتمالاً هیچ جایزه ای را در سال از آن خود نخواهد کرد.بازی دارای ایرادهای گرافیکی و کنترل نا مأنوس است و در کل بیان بازی جالب نیست.ولی بازی دارای مزیت های زیادی نیز هست.محیطی بزرگ برای جست و جو، هزاران زامبی برای کشتن و مأموریت های جانبی زیاد.بازی شما را به انجام این کارهای جانبی (side quest) حتی پس از انجام بازی اصلی ترغیب میکند.
Google