درباره ی DEAD SPACE2

arash gh

کاربر سایت
Aug 14, 2011
373
نام
ارش
داستان این شماره سه سال پس از نسخه اول رخ می دهد. پس از نابودی Marker شخصیت اصلی آیزك كلارك (Isaac Clark) به علت خاطره وحشتناكش در سفینه ایشیمورا (U.S.G Ishimura) راهی تیمارستان می شود. نسخه دوم داخل تیمارستان شروع می شود و دكترها قصد دارند به آیزك كمك كنند تا سلامتی خودش را بازیابد. آیزك تصاویر وحشتناكی از حضور نیكول (Nicole) به شكلی عجیب می بیند. پس از مدتی پی می برید تاثیرات Marker بیش از چیزی است كه فكرش را می كردید و هنوز هم روی آیزك و انسان های دیگر تاثیر می گذارد. آیزك در ادامه متوجه می شود كه برای درمان در تیمارستان نبوده و ماجرا بزرگ تر از این مسائل است. داستان Dead Space 2 بسیار بهتر از نسخه قبل شده و از برخی جهات بسیار شبیه به BioShock است.نام : Dead Space 2
سازنده : Visceral
Game
ناشر‌ : Electronic Arts
سبک : Action-Survival Horror
درجه سنی :
M
پلت فرم : PC,X360,PS3
داستان بازی در پنج قرن بعد اتفاق می افتد، زمانی که با پیشرفت علم و تکنولوژی و همچنین به دلیل آلودگی کره زمین ، انسان زندگی خود را در شهرها و سفینه های فضایی و در سیاره های دیگر منظومه شمسی ، سپری می کند...
ایشیمورا (Ishimura) یک سفینه فضایی عظیم ، یک آزمایشگاه تخصصی و یک مرکز تحقیقاتی پیشرفته است. بعد از گذشت مدتی یکی از دانشمندان این سفینه دست به انجام آزمایشهای خطرناکی بر روی پرسنل و افراد این سفینه می زند. آزمایشهای مرگبار او ناموفق است و این امر از فاجعه ای خبر می دهد. آزمایشها باعث تغییر ژنتیکی در افراد شده و آنها را تبدیل به موجوداتی وحشی و وحشتناک به نام نکرومورف (Necromorph) می کند. این دانشمند آزمایشهای خود را متوقف نمی کند، با تغییر دادن دگرگونی های ژنتیکی، نکرومورفهای مختلفی به وجود می آورد و حتی آزمایشهای خود را بر روی جنین انسان نیز انجام می دهد؛ موجوداتی می سازد که قادر اند با تزریق ماده ای در مغز انسان عادی، آنها را تبدیل به نکرومورف کنند. او این امر را تا جایی پیش می برد که کنترل از دستش خارج می شود ، نکرومورفها ، تقریبا تمام پرسنل را از بین می برند و حالا ایشیمورا پر است از نکرومورف.

-- نمایی از سفینه ی ایشیمورا --
گروهی متوجه بروز مشکلات فنی در اشیمورا می شوند و یک تیم کمکی را به آنجا می فرستند. یک تیم پنج نفره که یکی از آنها شخصیت اصلی بازی و داستان ،یعنی آیزاک کلارک (Isaac Clarke) است. او یک مهندس سفینه های فضایی (Spaceship engineer) است. آیزاک به طور داوطلبانه این ماموریت را پذیرفته زیرا نامزد او (نیکول-Nicole) جزو پرسنل ایشیمورا بوده است. وقتی تیم کمکی به اشیمورا می رسند متوجه می شوند که مشکل فنی سفینه، اصل قضیه نیست بلکه اصل ماجرا چیز دیگریست!
تمام هم گروهی های آیزاک و تمام پرسنل ایشیمورا در طول داستان Dead Space 1 کشته می شوند و همچنین در انتها آیزاک پی می برد که نیکول نیز خودکشی کرده بوده . آیزاک پس از نابود کردن نکرومورف ها، با یک فضا پیما از ایشیمورا فرار می کند و جان سالم به در می برد...
داستان Dead Space 2 سه سال بعد اتفاق می افتد. آیزاک ، خود را در بیمارستانی در یکی از شهرهای بزرگ فضایی می یابد . او اکنون کمی مشکلات روانی نیز دارد که سرچشمه آن ،هم خاطرات کابوس وار ایشیمورا ست و هم آزمایشهای نامعلومی که در این بیمارستان بر روی مغز او انجام داده اند. پس از گذشت چند روز ، ناگهان پای نکرومورف ها به بیمارستان باز می شود! حال دوباره آیزاک می ماند با نکرومورف های وحشی .و داستان او دوباره آغاز می شود...

-- یکی از صحنه های زیبا و اکشن در بازی --
حتما ماجراهایی که را که برای آیزاک در قسمت اول
بازی Dead Space اتفاق افتاد را بیاد دارید. آیزاک بدون خبر از اتفاقات ایشیمورا
راهی آن سفینه شد. او فقط می دانست که در ایشیمورا اتفاقاتی در حال وقوع می باشد و
مسئله ای که برای او خیلی مهم بود حضور نیکول (به نوعی نامزد آیزاک) در ایشیمورا
بود. بعد از ورود به ایشیمورا آیزاک از اتفاقات ایشیمورا خبردار شد.
حتما با
Marker آشنا هستید . شیء عجیبی که از سیاره ی Aegis VII کشف شده بود. ظاهرا این شیء
مورد توجه یک گروه مذهبی از کلیسای Unitology قرار گرفت و آنها قصد این را داشتند
تا این شیء را داشته باشند. شیءی که باعث تحولات عجیبی در ایشیمورا شد و باعث شد
سرنشینان ایشیمورا دچار توهم بسیار شدید شوند و همچینین موجوداتی به نام نکرومورف
در این سفینه ظاهر شده و تمام سرنشینان را قتل عام کردند.
آیزاک در ایشیمورا
ماجراهای زیادی را تجربه کرد و نیز متوجه این مسئله شد که نیکول نیز کشته شده و این
مسئله باعث شد آیزاک دچار عذاب وجدان شود چرا که خود او نیکول را به ایشیمورا
فرستاده بود!
حال بعد از 3 سال آیزاک کلارک دوباره در دل ماجراهایی تازه قرار می
گیرد که بی ارتباط با ماجراهای قسمت اول نیست.
در آغاز Dead Space 2 آیزاک را
می بینیم که در یک بیمارستان (یا بهتره بگیم تیمارستان) بهوش میاد. این در حالیه که
نیکول لحظه ای از فکر آیزاک خارج نمیشه و آیزاک او را با شکل و شمایل عجیبی می
بیند(تاثیرات Red Marker با وجود اینکه آیزاک نابودش کرد، هنوز بر روی او ادامه
دارد). بازی در همان ابتدا درست مثل DS1 پرهیجان و درگیر کننده آغاز می شود.
نکرومورف ها به طرز وحشیانه ای به تیمارستان حمله کرده و همه را از بین می برند.
آیزاک در حالی که دستانش بسته است پا به فرار می گذارد و این در حالیست که شخصیتی
به نام Daina او را راهنمایی می کند. اما این که او کیست و چرا به آیزاک کمک می
کند، مسئله ایست که در طول بازی به آن پی خواهید برد.

پس از تجربه ی DS1 حالا بار دیگر در Dead Space 2 با
آیزاک و ماجراهایش همراه می شویم….
Visceral Game با این بازی بسیاری از
شایستگی های خود را ثابت کرد. این در حالیست که نسخه ی اول بازی نیز بسیار مورد
توجه بسیاری از منتقدان قرار گرفته بود اما VG با برطرف کردن برخی از مشکلات نسخه ی
اول باز هم سطح کیفی بازی را ارتقاء داد و باعث شد از خیلی از جهات شاهد پیشرفت های
خوبی باشیم که در ادامه به آنها خواهیم پرداخت

در ابتدای این مقاله کمی از داستان DS2 صحبت کردیم و
باید گفت داستان بازی بسیار فوق العاده و پیچیدگی های خاص خود را داشت. با توجه به
اینکه اینبار اتفاقات بازی در یک شهر فضایی رخ می دهد، حال و هوای DS2 نسبت به نسخه
ی اول کمی متفاوت بود و مطمئنا بازیباز حضور در واقعی در فضا را بهتر درک می کند.
حضور کاراکترهای جدید در بازی در حالی که آیزاک اینبار با آنها صحبت می کند فوق
العاده جذاب است. در واقع خیلی بهتر از گذشته می توان با آیزاک ارتباط برقرار کرد و
روند روایت داستان نیز جذاب تر از قبل به نظر می رسد. ماجراهای آیزاک و Marker
همچنان ادامه دارد و اینبار Marker تاثیر شدیدی بر سلامت روانی آیزاک گذاشته و در
بازی مدام می بینیم که او دچار توهم شده و مدام نیکول را با ظاهری عجیب و غریب می
بیند که در این گونه صحنه ها هم به نوعی سعی شده نوعی حس وحشت به بازیباز منتقل شود
و دیالوگ های جالبی نیز بین آیزاک و نیکول رد و بدل می شود

چهره ی آیزاک هم نسبت به نسخه ی اول دست خوش تغییر
شده و او کمی جوان تر از قبل به نظر می رسد و در عوض نیکول با تغییراتی که در طراحی
چهره اش صورت گرفته کمی پیرتر از قبل به نظر می رسد!
اما همانطور که اشاره شد
بازی در شهری به نام Sprawl آغاز میشود. شهری که در جریان بازی به قسمت های مختلف
آن سرک می کشید. در ابتدای بازی و در برخی صحنه ها انسانهایی را می بینید که در اثر
حمله ی نکرومورف ها به نوع خاصی از نکرمورف تبدیل شده و به سمت شما حمله ور می شوند
و برخی که فریاد زنان فرار می کنند. در این میان آیزاک تک و تنها باید به مقابله با
نکرومورف ها پرداخته و از خود دفاع کند. اما او دیگر آن فرد سابق نیست. بعد از
حوادث ایشیمورا آیزاک توانایی های خوبی را در مبارزه با نکرومورف ها به دست آورده و
حرفه ای تر از گذشته شده.

او در نبرد های تن به تن با نکرومورف ها به راحتی با
چند مشت و لگد آن ها را تکه تکه می کند (البته این موضوع بیشتر در مبارزه با انواع
ضعیف تر و ابتدایی تر نکرومورف ها صدق می کند و نکرومورف های قدرتمند تر بر اثر
ضربات آیزاک فقط آسیب می بینند و از پا در آوردن آنها به وسیله ی مشت و لگد نیازمند
مهارت کافی از سوی بازیباز است). همچنین آیزاک در Reload کردن اسلحه ها نیز بهتر از
قبل عمل می کند و یکی از نکات منفی نسخه ی اول همین مسئله بود. دهید و یکی از نکات بسیار خوب در این قسمت این است که آیزاک در هنگام دویدن نیز
توانایی این را دارد که اسلحه ی خود را Reload کند و این مسئله کمک شایانی به
بازیباز در مبارزات حساس و سخت با نکرومورف ها می کند.
اما این یکی از توانایی
های جدید آیزاک در DS2 بود. یکی از نکات مثبت دیگر قابلیت حرکت آزادانه در محیط های
بدون جاذبه است. بر خلاف نسخه ی اول که در محیط های بدون جاذبه شاهد این بودیم که
آیزاک از نقطه ای به سمت نقطه ی دیگر می جهد، اینبار او آزادنه و مثل یک فضانورد
واقعی در محیط این طرف و آن طرف می رود. کنترل آیزاک در این حالت بسیار لذت بخش است
و نکته ی مهم آنکه در این حالت قابلیت استفاده از اسلحه و قابلیت های خود را دارید
و برخی از معما ها و پازل ها و همچینین برخی مبارزات در این حالت صورت می گیرد که
واقعا هیجان انگیز است


قابلیت دیگر که در DS1 شاهد آن نبودیم و اکنون در
DS2 شاهد آن هستیم مبارزات به کمک Kinesis و Statis است. Kinesis ابزاریست که در
اختیار شما قرار گرفته تا با آن بتوانید حرکات اجسام و حتی دشمنان را برای چند
ثانیه کُند کنید. Statis به شما قدرت این را می داد که شیءی را بلند کرده و به هر
طرف که خواستید انتقال داده و یا پرتاب کنید. Statis فقط در حل معماها و پازل ها
کاربرد داشت. اما حالا ترکیب این دو قدرت و استفاده از آن در حین مبارزات باید
برایتان خیلی جذاب باشد! شما می توانید از اعضای بدن نکرومورف ها بر علیه خود آنها
استفاده کنید. به این شکل که یکی از اعضای بدن نکرومورف که خطرناکترین قسمت او به
نظر می رسد را قطع کرده و با Stasis به سمت خودش پرتاب کنید. اگر شرایط را سخت
دیدید می توانید به وسیله ی Kinesis و کُند کردن دشمنان تمرکز بهتری در مبارزات
داشته باشید.
در کل مبارزات بسیار جذاب تر از قبل شده و شما هر طور که دوست
دارید می توانید به سلاخی کردن نکرومورف ها بپردازید و لذت ببرید! برای این کار
تعداد قابل قبولی سلاح در اختیار شما قرار گرفته که هر کدام توانایی خاصی دارند و
برخی را در نسخه ی اول دیده اید.
اسلحه ی اصلی بازی که به نوعی یکی از نمادهای
سری DS می باشد Plasma Cutter است و در DS2 دو نوع از این اسلحه وجود دارد که البته
فقط از نظر ظاهر با یکدیگر تفاوت دارند. Plasma Cutter اول همانی است که در DS1 آن
را همراه داشتید و اگر Save های نسخه ی اول را در اختیار داشته باشید این اسلحه به
صورت رایگان در بازی در اختیار شما گذاشته می شود. نوع دیگر هم Refurbished Plasma
Cutter هست. Line Gun، Pulse Rifle، Force Gun، Ripper و Contact Beam از جمله سلاح
هایی هستند که در نسخه ی پیش نیز دیده ایم. چند سلاح جدید هم در بازی دیده می شود
که Seeker Rifle (با قابلیت Zoom که برای دقت بیشتر در هدف گیری روی نکرومورفها به
کار می رود)، Detonator (که به وسیله ی آن می توانید بر سر نکرومورف ها تله گذاشته
و رد شدن نکرومورفی از روی این تله مساویست با منفجر شدن آن نکرومورف) و همچینین
Javelin Gun که اسلحه ی فوق العاده ایست. به وسیله ی JG می تواند به سمت دشمنان
نیزه پرتاب کرد و آنها را با دیوار پشت سرشان یکی کرد. همچنین با جاری کردن جریان
برق در این نیزه های فلزی می توانید نکرومورف ها را جزغاله کنید!! در واقع می توان
گفت هر اسلحه 2 قابلیت دارد که در بعضی سلاح ها این دو قابلیت کاملا متفاوت از
یکدیگرند و هر کدام در جای خاصی کاربرد دارند…
تمامی این اسلحه ها در ابتدا از
توانایی بالایی برخوردار نیستند و استفاده از حداکثر توان آنها با Upgrade میسر
خواهد بود. همانطور که می دانید ارتقاء سلاح ها و تجهیزات با جمع اوری Nodeها و
استفاده از میز مخصوص به این کار میسر است (Bench).
شما می توانید Node ها را در
محیط بازی پیدا کرده و یا حتی آنها را خریداری کنید. نکته ی بسیار مهم و تاثیر گذار
در این بخش که پیشرفت خوبی نسبت به نسخه ی اول به حساب می آید قابلیت جابجایی
Nodeهاست. شما در نسخه ی اول باید در استفاده از Nodeها دقت می کردید چون Nodeی که
از آن استفاده می کردید دیگر استفاده شده بود و همه چیز تمام می شد. اما حالا شما
از به طور مثال از آپگرید کردن یکی از سلاح ها پشیمان می شوید. در DS2 شما اجازه
دارید آپگرید خود را کنسل کرده و Nodeهای استفاده شده در یکی از تجهیزات خود را پس
گرفته و بر روی یکی دیگر از تجهیزات خود عمل آپگرید را انجام دهید. آپگرید را نه
تنها بر روی سلاح بلکه بر روی نوار سلامتی آیزاک و همچنین قدرت Kinesis می توان
اعمال کرد. بر خلاف نسخه ی اول Stasis نیازی به ارتقا ندارد چرا که این ابزار بسیار
قدرتمند تر از گذشته شده. Stasis قدرتی دارد که در DS1 حتی با ارتقای آن تا آخرین
حد هم شاهد این قدرت نبودیم!
دیگر در DS2 نیازی به یک Map سه بعدی و مراجعه به
آن نیست. توانایی دیگری که در اختیار آیزاک قرار گرفته این است که به راحتی می توان
نزدیک ترین فروشگاه، ‌محل ذخیره و … را پیدا کنید و این مسیر همانگونه به شما
نشان داده می شود که Object ها و مسیرشان به شما نشان داده می شود

در DS2 شش نوع دشمن جدید رو در روی شما قرار می
گیرند و در کنار آنها دشمنان DS1 را هم شما را فراموش نکرده اند! هر کدام از این
دشمنان توانایی خاصی دارند و برخی به صورت دسته جمعی به شما حمله می کنند و برخی
ابتدا شما را گیج کرده و از سمتی به شما حمله می کنند که به هیچ وجه انتظارش را
ندارید. در واقع در بحث هوش مصنوعی دشمنان شاهد نکات مثبت خوبی هستیم و مبارزه با
هر کدام از آنها اصول خود را دارد.
بازی با رویارویی با نکرومورف های ضعیفی آغاز
می شود که عمدتا به تازگی از یک انسان به نکرومورف تبدیل شده اند و کشتن آنها بسیار
راحت است. اما هر چه جلوتر می روید دشمنان بهتر از قبل شده و انواع خطرناک تری از
آنها توجه شما را جلب می کنند.
نوع خاصی از نکرومورف در بازی وجود دارد که قادر
است موادی چسبناک و سمی را از هر فاصله ای که فکرش را بکنید به سمت شما پرتاب می
کنند و حرکت شما را برای چند ثانیه آهسته می کند و این در حالیست که در اکثر مواقع
وقتی در این حالت هستید انواع دیگری از نکرومورف ها به شما حمله می کنند که در این
صورت دفاع کردن از خودتان به شدت سخت می شود.
Crawlerها کودکانی هستند که بر اثر
نوعی ویروس آلوده شده و تغییر شکل یافته اند. آنها بسیار سریع بوده و در دسته های
ده یا بیست تایی از همه طرف بر سرتان می ریزند.
بگذارید یک نوع دیگر از
نکرومورفهای جدید بازی را به شما معرفی کنم : “ STALKER

با آنها در محیطهای خاص ملاقات می کنید. محیطی که پر
از جعبه های بزرگ است که به صورت منظمی در یک محوطه ی بزرگ چیده شده که از این رو
با وارد شدن به محیط می توان دریافت که که آنها در کمین هستند. آنها پشت جعبه ها
کاور گرفته و اینطرف و آنطرف می دوند و شما را به شکل وحشتناکی گیج می کنند و یکی
از آنها با سرعت بسیار زیادی به سمت شما حمله کرده و شما را به زمین می کوبد و فرار
می کند. مسئله اینجاست که آنها از همه طرف به شما حمله می کنند و بعضی وقت ها بدون
اینکه بفهمید حتی از پشت شما را به زمین می زنند. مبارزه با Stalker ها بسیار سخت
تر از مبارزه با گونه های دیگر نکرومورفهاست!
نکته ی قابل توجه در مورد دشمنان
کمبود bossfight هست که واقعا جای خالیش در این بازی به شدت حس می شود. فقط چند
مبارزه ی بسیار راحت در قالب صحنه های QTE که در عین زیبایی و هیجان بسیار زیاد بیش
از اندازه آسان است. مسلما در چنین بازی ای وجود چند Bossfight می توانست به جذابیت
کار بیفزاید…
اما این راحتی و سادگی را در حل معماها و پازل ها نیز شاهد
هستیم. همینطور هک کردن بسیاری از وسایل و درها و … در بازی روی یک مکانیزم ساده
تمرکز دارد و بعد از چند بار بسیار تکراری می شود!
از نکات منفی دیگری که
مخصوصا در درجات سختی بالا به شدت آزار دهنده می شود بعضی از حرکات کند آیزاک (مثلا
برگشت آیزاک به سمت عقب که به آهستگی صورت می گیرد) و دوربین بازی که در برخی صحنه
ها بازیباز را دچار مشکل می کند و در برخی صحنه ها وقتی به دیواری نزدیک می شوید به
شدت زوم می کند و….
روند بازی نیز تا حدود زیادی خطیست و البته توجیه خوبی
برای این مسئله وجود دارد و می توان با آن تا حد زیادی کنار آمد. نحوه ی روایت
داستان و اینکه سازندگان سعی کرده اند بازیباز از مکان هایی عبور کند که آنها می
خواهند و البته باید گفت این نکته را نمی توان یک نقطه ضعف درست و حسابی برای بازی
دانست. در ضمن بازی از نظر تنوع لوکیشن ها پیشرفت چشمگیری داشته و شما به قسمت های
مختلف یک شهر فضایی می روید و چیزهای جالبی را می بینید


در کنار تمام این توضیحات از موسیقی هولناک بازی نیز
نباید گذشت که باعث تکمیل شدن بیش از پیش این قسمت شده و لرزه بر اندامتان می
اندازد.
یکی از نکات قابل توجه بازی که در قسمت اول شاهد آن نبودیم اضافه شدن
MultiPlayer به بازیست (از آنجا که نگارنده این بخش را تجربه نکرده ام فقط از روی
شنیده ها و تجارب دیگران می توانم صحبت کنم و این بخش را در امتیازی که به بازی می
دهم تاثیر نمی دهیم)
شما می توانید در نقش تیمی از انسانها و یا نکرومورفها کار
را در Map های مختلفی که وجود دارد آغاز کنید. هدف انسانها انجام ماموریتی خاص است
و در کنار این مسئله نکرومورفها باید با کشن انسانها از موفقیت ماموریت انسانها
جلوگیری کنند. پس قطعا تجربه ی تکه تکه کردن دوستان خود در قالب مولتی پلیر بازی
DS2 جالب خواهد بود.
دارندگان PS3 خوشحال باشند. چرا که آنها می توانند Dead
Space : Extraction ىا که سال گذشته برای کنسول Wii عرضه شد را در کنار DS2 تجربه
کنند و این در حالیست که DS: E از MOVE نیز پشتیبانی می کند.
در نهایت باید گفت DS2 تجربه ای فوق العاده بود و
پیشرفتهای بسیار خوبی را نسبت به نسخه ی اول شاهد بودیم . اما برخی کمبود ها هنوز
به چشم می آیند . بازی هنوز جا برای پیشرفت داشت و ای کاش کمی بیشتر روی جزئیات کار
می شد و بازی کمی سخت تر میشد تا شاهد تجربه ای کامل تر باشیم. اما با وجود با همین
اندک نکات منفی که در طول مقاله به آن ها اشاره داشتیم، نباید ارزش های بازی را زیر
سوال ببریم و واقعا باید گفت DS2 یکی از مدعیان کسب عنوان بهترین بازی سال 2011
خواهد بود…
گیم پلی : 18
گرافیک :
19
صداگذاری : 20
امتیاز کلی و ارزش : 19
امیدوارم خوشتان امده باشه:d

 
آخرین ویرایش:

MR TASH

کاربر سایت
Mar 6, 2011
454
نام
محمدحسن
به نظر من فضای مرده استرس زیادی به بازیکن وارد میکنه چون در محیط بسته جنگیدن و نفس کشیدن کار مشکلی است. اما برای اینکه بتوان در بازی به صورت حرفه ای کار کرد و درجات سخت اون رو به راحتی پشت سر گذاشت نیاز به شناخت سلاح ها موجود در بازی است که کدام سلاح بر روی کدام دشمن مورد استفاده قرار گیرد و همچنین در چه مکانی از انها استفاده شود. چون نمی توان بر روی تکنیک های فیزیکی بازیکن اونجور که باید حساب کرد.
 

Kasra-M

The phoenix must burn to emerge
کاربر سایت
Sep 15, 2010
1,659
نام
Kasra
بازی Dead Space 2 خیلی خوب بود ولی یه مقداری حرکات شخصیت اول بازی غیر واقعی بود به خصوص را رفتنش!
البته خوب مثلا لباس فضانوردی تنش بود . من کلا استیل راه رفتن شماره اول رو خیلی بیشتر دوست دارم چون به واقعیت نزدیکتر بود و کند حرکت میکرد , تو شماره دوم خیلی سریع شده بود.
 

کاربرانی که این قسمت را مشاهده می‌کنند

Top
رمز عبور خود را فراموش کرده اید؟
or ثبت‌نام سریع از طریق سرویس‌های زیر