سلام :d
اینجا شما میتونید خاطرات های خوب و جالب وخنده دار خودتونو از بازی ها تعریف کنید :d
اینجا شما میتونید خاطرات های خوب و جالب وخنده دار خودتونو از بازی ها تعریف کنید :d
آخرین ویرایش:
ps2 رو خاموش میکردیگلاب به روتون هر وقت ما gow بازی کردیم و به صحنه های حساس که خیچکی نباید ببینه یهویی پدرو مادرو برادر و .... میریختن تو اتاق !! مخصوصا اولاش که 2 تاییش ناچارن لو رفت ولی نکته جالب تو اخرای 2 بود که یارو (اسمش یادم نیست) یه زن گنده ای هست بعد از خواهران تقدیر میکشیش , اونو کشته بودم که یهو مامانم اومد تو اتاق منم سری اتارت زدم و مامانم هم پشت سرم .استاده بود اما یه لحظه به طور شانسی حواسش پرت شد و منم سری دویدم تو اون طونله و به خیر گدشت!
تو most wanted هم هر وقت پلیس میگرقتم سری استارت میزدم و ps2 رو خاموش میکردم و دوباره از اول میرقتم!
اسم تاپیک خودش کمدیه.
خاطرات ها دیگه چیه؟ کلمه جمعو جمع میبندن؟