در راستای بحث هایی که در تاپیک آیفون 5 درباره صرفا جهت گیری اپل انجام شد،
مطالب اکثرا برگرفته از MG Siegler و Romain Dillet در TechCrunch و جان گروبر در Daringfireball هستند.
تا اخرش بخونید واقعا ارزشش رو داره!
----
فیلم کریستوفر نولان "The Prestige" رو به یاد دارید؟ در ابتدای این فیلم:
هر حقه بزرگ شعبده بازی از سه مرحله تشکیل شده است. مرحله اول "پیمان" نام دارد، شعبده باز یک شیء کاملا معمولی را به شما نشان می دهد: تعدادی کارت، یک پرنده یا یک انسان. او این را به شما دقیقا نشان خواهد داد، اجازه خواهد داد آن را برای اطمینان از واقعی، بی تغییر و معمولی بودنش بررسی و مشاهده کنید. ولی احتمالا واقعیت چیز دیگری است. مرحله دوم "چرخش" است، جادوگر این شیء کاملا معمولی را وادار به انجام کاری استثنایی می کند. در این لحظه شما به دنبال راز شعبده باز می گردید، ولی آن را پیدا نمی کنید چون در واقع شما واقعا نگاه نمی کنید. شما واقعا نمی خواهید راز را بدانید، شما می خواهید به شما کلک زده شود، ولی شما در این لحظه دست نخواهید زد. چون غیب کردن چیزی کافی نیست، شما باید آن را برگردانید. برای همین هر حقه شعبده بازی نیاز به مرحله سومی دارد، سخت ترین مرحله، که آن را "پرستیژ" می نامیم.
این داستان معرفی و آپدیت های آیفون است.
اپل در سال 2007 یک شیء بسیار معمولی، یک موبایل، را برداشت ("پیمان") و آن را تبدیل به وسیله ای کرد که کارهای استثنایی می کرد ("چرخش")، و آن را دوباره با آب و تاب عالی به همه نشان داد ("پرستیژ"). این شعبده بازی به حدی عالی بود که همه با اتفاق نظر آن را جادو نامیدند.
مشکل اساسی اپل، اگر بخواهیم اسم آن را مشکل بگذاریم، این است که اپل در حال انجام یک حقه از سال 2007 تا حالاست. مشخص است که اپل این کار را با سایر شیء ها هم انجام داده، در سال 2008 با لپ تاپ (معرفی مک بوک ایر)، در سال 2010 با تبلت (معرفی آیپد)، در سال 2012 با لپ تاپ (معرفی مک بوک پرو)، ما بارها و بارها جادوی اپل را دیده ایم. ولی همه می دانیم آیفون بزرگ ترین حقه شعبده بازی آنهاست، و در چند سال اخیر بعضی از افراد از دیدن مجدد این حقه خسته شده اند.
نباید فراموش کرد که چون ما این این حقه و این نمایش شعبده بازی اپل را قبلا دیده ایم، چیزی از جادویی بودن این حقه کم نمی شود.
و بله - این مشکل اپل است اگر آنها می خواهند شعبده بازی آنها برای همه سرگرم کننده باشد. اما واقعیت این است که ارزش سرگرم کردن مخاطب ها در این مراسم های معرفی بسیار پایین است. این حقیقت است که استیو جابز متخصص بی نظیر مرحله "پرستیژ" بود، نباید هیچ وقت فراموش کنیم تخصص واقعی اپل در مرحله "چرخش" بوده و نه "پرستیژ". و در زمان معرفی آیفون 5 باز هم مرحله "چرخش" بی نظیر اپل را مشاهده کردیم.
ویدیو تبلیغاتی آیفون 5 در سایت اپل را مشاهده کنید [لینک از اپل ، لینک یوتیوب، لینک مدیافایر]. مدیرهای اجرایی بخش های مختلف اپل درباره این "چرخش" صحبت می کنند. چه کارهایی انجام داده شد تا یک شیء معمولی را تبدیل به چیزی استثنایی کنند، دوباره.
برای بعضی ها این تکرار حقه قدیمی خسته کننده است، ولی برای اپل، به معنی Perfect کردن حقه آنهاست.
به بازار موبایل در حال حاضر نگاه کنید، از بین تمامی برندها فقط و فقط دو برند هستند که در حال سود کردن هستند: اپل و سامسونگ. اپل فروش 9 درصد موبایل های دنیا، بیشتر از 75 سود کل دنیا از صنعت موبایل را نصیب خود کرده، و سامسونگ با فروش حدود 24 درصد موبایل های دنیا، حدود 20 درصد از سود کل دنیا از صنعت موبایل را نصیب خود کرده. بقیه دنیا یا سودهای بسیار با حاشیه پایین دارند یا در حال ضرر کردن هستند.
اما شاید بهتر است به شکلی دیگر این موضوع را بررسی کنیم. فقط اپل در حال سود کردن هست، به همراه کمپانی ای که اندکی پیش دادگاه حکم کپی برداری وسیعش از محصولات اپل را صادر کرد. شاید از نظر خیلی ها این حقه های شعبده بازی اپل قدیمی شده باشد، واقعیت این است که هیچ کس دیگر هنوز این حقه ها را یاد نگرفته، به جز کمپانی ای که همواره سعی در کپی کردن این حقه ها داشته است.
به نظر می رسد مشکل همه کمپانی ها این است که همه در حال تمرکز بر روی "پیمان" و "پرستیژ" هستند، و کسی به مهمترین مرحله - "چرخش" - توجه نمی کند. همه محصولی را بر می دارند، و دوباره محصول دیگری را جانشین می کنند بدون اینکه مرحله "چرخش" را انجام داده باشند. این همانند شعبده بازی است که مرحله انجام یک کار استثنایی با یک شیء معمولی (مثل ناپدید کردن یک پرنده) را از حقه خود حذف کند!
تمرکز اپل فقط و فقط بر روی "چرخش" است. اپل تنها کمپانی ای است که از مراحل ساخت قطعات آیفون عکس های 29 مگاپیکسلی می گیرد تا مطمئن شود عملیات تراشکاری از 725 حالت ممکن، حالت مناسب انتخاب خواهد شد. آنها تنها کمپانی ای هستند که 3 سال بر روی طراحی یک هدفون کار می کنند، آنها تنها کمپانی ای هستند که بیشترین تلاش در طراحی دوباره، و تماما از ابتدا، محصولی را می کنند ولی در پایان سعی می کنند دستگاهشان در ظاهر و عملکرد مشابه گذشته باشد، حتی با توجه به اینکه تقریبا تمام آیفون نسبت به نسل قبلی به کل عوض شده است.
آیفون جدید صفحه نمایش جدیدی دارد، صفحه تاچ لمسی جدیدی دارد، شیشه محافظ جدیدی دارد، جنس بدنه جدیدی دارد، دوربین جدیدی دارد، کیفیت ساخت متفاوت و بسیار بالاتری دارد، تکنولوژی وای فای جدیدی دارد، طراحی جزئیات کاملا متفاوتی دارد، پردازشگری یک نسل جلوتر از همه بازار دارد، کامل ترین پشتیبانی LTE و شبکه های مخابراتی را دارد، شارژر جدیدی دارد، حتی جزئیاتی مثل محل قرارگیری جک هدفون بهینه شده، سیستم صوتی - اسپیکر و میکروفون - های جدیدی دارد، هدفون های جدیدی دارد. هیچ چیزی در آیفون 5 پیدا نمی کنید که نسبت به نسل قبل بطور محسوسی بهتر نشده باشد. همه اینها روی هم، ولی ظاهر آیفون جدید دقیقا - و به عمد - طوری طراحی شده که تداعی کننده طراحی اورجینال آیفون باشد.
در iOS 6 هم وضعیت دقیقا به همین گونه است. ویژگی های بسیار زیادی به سیستم عامل اضافه شده، بهینه سازی های بسیار بزرگی صورت گرفته، گفته میشه در هر نسخه جدید از iOS بیشتر از 20 درصد سیستم عامل تغییر می کند ولی در پایان، ظاهر محصول دقیقا مشابه نسل های قبلی است. اپل هیچ گاه نقطه مرکز تمام ایده های خود - سادگی - را تغییر نداده است.
این نکته اساسی است - زمانی که افرادی می گویند درباره آیفون جدید ناامید هستند، در حقیقت منظورشان این است که ناامید هستند که چرا آیفون جدید از نظر ظاهر مشابه قبلی هاست. این نتیجه گیری صحیح نیست، اپل بیشترین تلاش ممکن را کرد تا دقیقا همین واقعه اتفاق بیفتد. به چند جمله جانی آیو، مدیر بخش طراحی محصولات اپل گوش فرا دهید:
زمانی که شما به آیفون فکر می کنید، آیفون شما احتمالا شیء ای است که شما بیشتر از همه در زندگی روزانه خود از آن استفاده می کنید. این محصولی است که شما همیشه آن را با خود به همراه دارید. با این رابطه بسیار منحصر به فرد کاربران با آیفون ها، ما تغییر دادن آیفون را بسیار جدی می گیریم. هدف ما فقط طراحی یک گوشی جدید نیست، هدف ما طراحی یک گوشی بسیار بهتر است.
چیزی که اپل بارها و بارها نشان داده این است که هیچ وقت چیزی را صرفا به هدف تغییر دادن، تغییر نمی دهد. در حالی که بعضی ها بسیار مصرانه به دنبال این تغییر هستند، پارادوکس قضیه این است که اپل آیفون خود را بسیار تغییر داده است ولی این افراد تغییرات را نمی بینند. اپل بسیار باهوش است که بداند این افراد واقعا تغییر نمی خواهند، فقط فکر می کنند تغییر می خواهند چون این ساده ترین راه برای دیدن ارزش هاست: ظاهری متفاوت.
تمرکز اپل روی "چرخش" باقی خواهد ماند. پروسه ای که در آن یک شیء معمولی رو تبدیل به شیء ای استثنایی خواهند کرد. شاید دیگر استیو جابزی نباشد تا مرحله "پرستیژ" بی نظیر خود را انجام دهد ولی تعهد این پرستیژ همیشه در اپل وجود خواهد داشت: فقط وارد یک اپل استور شوید و آیفون را در دست بگیرید.
درست است که اپل دیگر مرحله "پرستیژ" به خوبی گذشته را زمان معرفی محصولاتش ندارد، اما "چرخش" آنها بسیار صمیمانه و بسیار با قدرت صورت می گیرد، حتی بهتر از گذشته. شما ممکن است سریعا متوجه این "چرخش" نشوید، اما قدرت این چرخش وارد دست ها و چشم شما خواهد شد، وقتی این "چرخش" را از نزدیک مشاهده کنید. طی چند دقیقه یا حتی چند ثانیه متوجه تفاوت ها خواهید شد، تفاوتی بسیار بیشتر از چیزی که سایرین با جادو های مصنوعیشان مدعی هستند. شما این را می خواهید، شما به این نیاز دارید.
دلیل اصلی این که اپل امروزه با ارزش کمپانی دنیا، و با ارزش ترین کمپانی تاریخ بشریت است همین بوده. به همین دلیل است که شما آیفون 5 را می خرید، آیفون 6 را می خرید و ... ، ممکن است از ضعف "پرستیژ" ناراحت باشید ولی مهمترین مرحله "چرخش" است که به بهترین نحو ممکن در حال انجام می باشد و به محض مشاهده، متوجه آن خواهید شد.
این است که اپل لیاقت عنوان با ارزش ترین کمپانی تاریخ را بیشتر از هر کمپانی دیگر دارد، نه به خاطر استیو جابز، نه به خاطر معرفی آیفون در 2007، بلکه به خاطر اینکه "چرخش" آنها در هنگام شعبده بازی برترین است. آنها بازی را بلد هستند.
مترجم:
Stream
pcworld
مطالب اکثرا برگرفته از MG Siegler و Romain Dillet در TechCrunch و جان گروبر در Daringfireball هستند.
تا اخرش بخونید واقعا ارزشش رو داره!
----
فیلم کریستوفر نولان "The Prestige" رو به یاد دارید؟ در ابتدای این فیلم:
هر حقه بزرگ شعبده بازی از سه مرحله تشکیل شده است. مرحله اول "پیمان" نام دارد، شعبده باز یک شیء کاملا معمولی را به شما نشان می دهد: تعدادی کارت، یک پرنده یا یک انسان. او این را به شما دقیقا نشان خواهد داد، اجازه خواهد داد آن را برای اطمینان از واقعی، بی تغییر و معمولی بودنش بررسی و مشاهده کنید. ولی احتمالا واقعیت چیز دیگری است. مرحله دوم "چرخش" است، جادوگر این شیء کاملا معمولی را وادار به انجام کاری استثنایی می کند. در این لحظه شما به دنبال راز شعبده باز می گردید، ولی آن را پیدا نمی کنید چون در واقع شما واقعا نگاه نمی کنید. شما واقعا نمی خواهید راز را بدانید، شما می خواهید به شما کلک زده شود، ولی شما در این لحظه دست نخواهید زد. چون غیب کردن چیزی کافی نیست، شما باید آن را برگردانید. برای همین هر حقه شعبده بازی نیاز به مرحله سومی دارد، سخت ترین مرحله، که آن را "پرستیژ" می نامیم.
این داستان معرفی و آپدیت های آیفون است.
اپل در سال 2007 یک شیء بسیار معمولی، یک موبایل، را برداشت ("پیمان") و آن را تبدیل به وسیله ای کرد که کارهای استثنایی می کرد ("چرخش")، و آن را دوباره با آب و تاب عالی به همه نشان داد ("پرستیژ"). این شعبده بازی به حدی عالی بود که همه با اتفاق نظر آن را جادو نامیدند.
مشکل اساسی اپل، اگر بخواهیم اسم آن را مشکل بگذاریم، این است که اپل در حال انجام یک حقه از سال 2007 تا حالاست. مشخص است که اپل این کار را با سایر شیء ها هم انجام داده، در سال 2008 با لپ تاپ (معرفی مک بوک ایر)، در سال 2010 با تبلت (معرفی آیپد)، در سال 2012 با لپ تاپ (معرفی مک بوک پرو)، ما بارها و بارها جادوی اپل را دیده ایم. ولی همه می دانیم آیفون بزرگ ترین حقه شعبده بازی آنهاست، و در چند سال اخیر بعضی از افراد از دیدن مجدد این حقه خسته شده اند.
نباید فراموش کرد که چون ما این این حقه و این نمایش شعبده بازی اپل را قبلا دیده ایم، چیزی از جادویی بودن این حقه کم نمی شود.
و بله - این مشکل اپل است اگر آنها می خواهند شعبده بازی آنها برای همه سرگرم کننده باشد. اما واقعیت این است که ارزش سرگرم کردن مخاطب ها در این مراسم های معرفی بسیار پایین است. این حقیقت است که استیو جابز متخصص بی نظیر مرحله "پرستیژ" بود، نباید هیچ وقت فراموش کنیم تخصص واقعی اپل در مرحله "چرخش" بوده و نه "پرستیژ". و در زمان معرفی آیفون 5 باز هم مرحله "چرخش" بی نظیر اپل را مشاهده کردیم.
ویدیو تبلیغاتی آیفون 5 در سایت اپل را مشاهده کنید [لینک از اپل ، لینک یوتیوب، لینک مدیافایر]. مدیرهای اجرایی بخش های مختلف اپل درباره این "چرخش" صحبت می کنند. چه کارهایی انجام داده شد تا یک شیء معمولی را تبدیل به چیزی استثنایی کنند، دوباره.
برای بعضی ها این تکرار حقه قدیمی خسته کننده است، ولی برای اپل، به معنی Perfect کردن حقه آنهاست.
به بازار موبایل در حال حاضر نگاه کنید، از بین تمامی برندها فقط و فقط دو برند هستند که در حال سود کردن هستند: اپل و سامسونگ. اپل فروش 9 درصد موبایل های دنیا، بیشتر از 75 سود کل دنیا از صنعت موبایل را نصیب خود کرده، و سامسونگ با فروش حدود 24 درصد موبایل های دنیا، حدود 20 درصد از سود کل دنیا از صنعت موبایل را نصیب خود کرده. بقیه دنیا یا سودهای بسیار با حاشیه پایین دارند یا در حال ضرر کردن هستند.
اما شاید بهتر است به شکلی دیگر این موضوع را بررسی کنیم. فقط اپل در حال سود کردن هست، به همراه کمپانی ای که اندکی پیش دادگاه حکم کپی برداری وسیعش از محصولات اپل را صادر کرد. شاید از نظر خیلی ها این حقه های شعبده بازی اپل قدیمی شده باشد، واقعیت این است که هیچ کس دیگر هنوز این حقه ها را یاد نگرفته، به جز کمپانی ای که همواره سعی در کپی کردن این حقه ها داشته است.
به نظر می رسد مشکل همه کمپانی ها این است که همه در حال تمرکز بر روی "پیمان" و "پرستیژ" هستند، و کسی به مهمترین مرحله - "چرخش" - توجه نمی کند. همه محصولی را بر می دارند، و دوباره محصول دیگری را جانشین می کنند بدون اینکه مرحله "چرخش" را انجام داده باشند. این همانند شعبده بازی است که مرحله انجام یک کار استثنایی با یک شیء معمولی (مثل ناپدید کردن یک پرنده) را از حقه خود حذف کند!
تمرکز اپل فقط و فقط بر روی "چرخش" است. اپل تنها کمپانی ای است که از مراحل ساخت قطعات آیفون عکس های 29 مگاپیکسلی می گیرد تا مطمئن شود عملیات تراشکاری از 725 حالت ممکن، حالت مناسب انتخاب خواهد شد. آنها تنها کمپانی ای هستند که 3 سال بر روی طراحی یک هدفون کار می کنند، آنها تنها کمپانی ای هستند که بیشترین تلاش در طراحی دوباره، و تماما از ابتدا، محصولی را می کنند ولی در پایان سعی می کنند دستگاهشان در ظاهر و عملکرد مشابه گذشته باشد، حتی با توجه به اینکه تقریبا تمام آیفون نسبت به نسل قبلی به کل عوض شده است.
آیفون جدید صفحه نمایش جدیدی دارد، صفحه تاچ لمسی جدیدی دارد، شیشه محافظ جدیدی دارد، جنس بدنه جدیدی دارد، دوربین جدیدی دارد، کیفیت ساخت متفاوت و بسیار بالاتری دارد، تکنولوژی وای فای جدیدی دارد، طراحی جزئیات کاملا متفاوتی دارد، پردازشگری یک نسل جلوتر از همه بازار دارد، کامل ترین پشتیبانی LTE و شبکه های مخابراتی را دارد، شارژر جدیدی دارد، حتی جزئیاتی مثل محل قرارگیری جک هدفون بهینه شده، سیستم صوتی - اسپیکر و میکروفون - های جدیدی دارد، هدفون های جدیدی دارد. هیچ چیزی در آیفون 5 پیدا نمی کنید که نسبت به نسل قبل بطور محسوسی بهتر نشده باشد. همه اینها روی هم، ولی ظاهر آیفون جدید دقیقا - و به عمد - طوری طراحی شده که تداعی کننده طراحی اورجینال آیفون باشد.
در iOS 6 هم وضعیت دقیقا به همین گونه است. ویژگی های بسیار زیادی به سیستم عامل اضافه شده، بهینه سازی های بسیار بزرگی صورت گرفته، گفته میشه در هر نسخه جدید از iOS بیشتر از 20 درصد سیستم عامل تغییر می کند ولی در پایان، ظاهر محصول دقیقا مشابه نسل های قبلی است. اپل هیچ گاه نقطه مرکز تمام ایده های خود - سادگی - را تغییر نداده است.
این نکته اساسی است - زمانی که افرادی می گویند درباره آیفون جدید ناامید هستند، در حقیقت منظورشان این است که ناامید هستند که چرا آیفون جدید از نظر ظاهر مشابه قبلی هاست. این نتیجه گیری صحیح نیست، اپل بیشترین تلاش ممکن را کرد تا دقیقا همین واقعه اتفاق بیفتد. به چند جمله جانی آیو، مدیر بخش طراحی محصولات اپل گوش فرا دهید:
زمانی که شما به آیفون فکر می کنید، آیفون شما احتمالا شیء ای است که شما بیشتر از همه در زندگی روزانه خود از آن استفاده می کنید. این محصولی است که شما همیشه آن را با خود به همراه دارید. با این رابطه بسیار منحصر به فرد کاربران با آیفون ها، ما تغییر دادن آیفون را بسیار جدی می گیریم. هدف ما فقط طراحی یک گوشی جدید نیست، هدف ما طراحی یک گوشی بسیار بهتر است.
چیزی که اپل بارها و بارها نشان داده این است که هیچ وقت چیزی را صرفا به هدف تغییر دادن، تغییر نمی دهد. در حالی که بعضی ها بسیار مصرانه به دنبال این تغییر هستند، پارادوکس قضیه این است که اپل آیفون خود را بسیار تغییر داده است ولی این افراد تغییرات را نمی بینند. اپل بسیار باهوش است که بداند این افراد واقعا تغییر نمی خواهند، فقط فکر می کنند تغییر می خواهند چون این ساده ترین راه برای دیدن ارزش هاست: ظاهری متفاوت.
تمرکز اپل روی "چرخش" باقی خواهد ماند. پروسه ای که در آن یک شیء معمولی رو تبدیل به شیء ای استثنایی خواهند کرد. شاید دیگر استیو جابزی نباشد تا مرحله "پرستیژ" بی نظیر خود را انجام دهد ولی تعهد این پرستیژ همیشه در اپل وجود خواهد داشت: فقط وارد یک اپل استور شوید و آیفون را در دست بگیرید.
درست است که اپل دیگر مرحله "پرستیژ" به خوبی گذشته را زمان معرفی محصولاتش ندارد، اما "چرخش" آنها بسیار صمیمانه و بسیار با قدرت صورت می گیرد، حتی بهتر از گذشته. شما ممکن است سریعا متوجه این "چرخش" نشوید، اما قدرت این چرخش وارد دست ها و چشم شما خواهد شد، وقتی این "چرخش" را از نزدیک مشاهده کنید. طی چند دقیقه یا حتی چند ثانیه متوجه تفاوت ها خواهید شد، تفاوتی بسیار بیشتر از چیزی که سایرین با جادو های مصنوعیشان مدعی هستند. شما این را می خواهید، شما به این نیاز دارید.
دلیل اصلی این که اپل امروزه با ارزش کمپانی دنیا، و با ارزش ترین کمپانی تاریخ بشریت است همین بوده. به همین دلیل است که شما آیفون 5 را می خرید، آیفون 6 را می خرید و ... ، ممکن است از ضعف "پرستیژ" ناراحت باشید ولی مهمترین مرحله "چرخش" است که به بهترین نحو ممکن در حال انجام می باشد و به محض مشاهده، متوجه آن خواهید شد.
این است که اپل لیاقت عنوان با ارزش ترین کمپانی تاریخ را بیشتر از هر کمپانی دیگر دارد، نه به خاطر استیو جابز، نه به خاطر معرفی آیفون در 2007، بلکه به خاطر اینکه "چرخش" آنها در هنگام شعبده بازی برترین است. آنها بازی را بلد هستند.
مترجم:
Stream
pcworld
Google