منظور بچه ها اینه که تا فردا صبحم ادامه میدادن هیچکس خسته نمیشد از بس بمب انداختن توی کنفرانس . از دیزاین خود استیج بگیر تا ریزه کاریها میخواستی بشینی فقط هنرشونو فقط نگاه کنی .
اندرو نموند رو استیج یکم خودشو ببینیم دلمون واسش تنگ شده بود . مونده بودم شان با اون هیکلش چطور دم به دقیقه میرفتو...