خب فرصت شد بعد سال ها برم سراغ سریالی که همواره اسمش رو می شنیدم . banshee . واقعا هم سریال خوشساخت و جذابی بود . داستان یک مجرم تازه آزاده شده که سر از یک شهر کوچک در پنسیلوانیا در میاره و پس از یک درگیری تبدیل به کلانتر شهر میشه . سریال رو میشه تا حدی یک وسترن مدرن حساب کرد . کاراکتر اصلی خودسر و بزن بهادر و شهری که به نظر میاد جز کلانتر کسی جلوی خلافکارهای شهر وای نمیسه . شخصیت پردازی سریال عالیه . لوکاس هود با بازی خوب انتونی استار که این روز ها در نقش منفی هوملندر می درخشه از اون شخصیت های بامرام و مشتیه که بیننده رو از همون لحظه اول با خودش همراه می کنه . در طول سریال هم به خوبی عمق پیدا می کنه . در مقابل اما شخصا به نظرم بهترین شخصیت سریال کاراکتر منفی کای پراکتوره . شخصیتی که به خوبی در طول سریال شخصیت اش شکل میگیره . در عین حال که منفیه ولی سمپاتیکه و لحظه ای بیننده ازش متنفره و لحظه ای باهاش همذات پنداری میکنه و لحظه ای بهش احترام می گذاره بازیگرش اولریش تامسن هم تجربه زیادی در بازی در نقش کاراکتر های منفی فرعی و فراموش شدنی داشت و در این سریال قشنگ نشون میده که استعداد زیادی داره که بهش میدون داده نشده . سریال از نظر اکشن و درگیری در سطح بالایی قرار داره و خوبی اش اینه جز دو سه جا پیاز داغشو زیاد نمیکنه . البته خب سریال هالیوودیه و یکم خالی بندی های معمول آثار گیشه ای رو داره . مثلا قهرمان های داستان 2 3 نفری با یک کلت میرن تو دل یک ارتش و همه رو دراز میکنن ولی تهش خودشون زخمی میشن ولی خب باز سریال اون قدر دز این قضیه رو بالا نمی بره که بیننده تو ذوقش بخوره . یکم حس می کردم فصل آخر بی برنامه و از سر اجبار ساخته شده اما قسمت پایانی سریال کاملا جبران می کنه و پایان بسیار خوبی رو شاهدیم
یک نکته جالب دیگه این که
در کل پیشنهاد میشه اگه کسی هنوز سریال رو ندیده و دنبال یک سریال هیجان انگیز و پر از حادثه میگرده حتما ببینه این سریال رو . البته خب حتما مراقب باشید در تنهایی ببینید
یک نکته جالب دیگه این که
ماشالله این لوکاس هود من رو یاد گرالت می انداخت . لامصب به معنای واقعی کلمه خروس صفته . تمام بانوان زیبارویی که پاشون به بنشی باز شد رو ایشون مورد عنایت قرار داد