invisible man 2020
لی وانل یکی از مغز متفکر های سری اره بود که بر خلاف همکارش جیمز وان خیلی اسم و رسم در نکرد . خودش هم تلاشی نکرد که تبدیل به یک چهره مهم در سینمای هالیوود بشه . فیلم جدیدش شاید تلاش دوباره ای برای بر سر زبان ها افتادن باشه .ورژن جدید داستان مشهور اچ .جی ولز که متناسب با فضای فرهنگی این روزها مایه های فمنیستی اش پر رنگ است و کاراکتر اصلی زنی است که می خواهد هویت مستقل از مرد زندگی اش پیدا کند و مردی که بی دلیل می خواهد این زن را آزار دهد . اما موفقیت فیلم در این است که شعار نمی دهد و حال بیننده را به هم نمی زند فیلم مرد نامرئی را در نقش فرعی قرار می دهد و اون رو به لولوخورخوره اثار اسلشر تبدیل می کند .نکته جالب فیلم این است که رویکرد سازنده ها به داستان مشابه قسمت اول بازی بچه گانه است . بازی موش و گربه کاراکتر اصلی جذاب از آب درآمده و خیلی از تصمیمات احمقانه که معمولا کاراکتر ها در فیلم های ترسناک می گیرند در فیلم نمی بینیم .موفقیت فیلم در عدم نمایش عامل ترس و شر در اکثر صحنه هاست که به بیننده القا می کند شاید کاراکتر اصلی دیوانه است .با این که فیلم بیشتر بر محور حادثه و تعلیق است تا کاراکتر پردازی شاهد بازی بسیار خوب الیزابت ماس هستیم . ماس موفق میشود به کاراکتر نه چندان پرداخت شده اش جان بدهد و بیننده را اول با خودش همراه کند . بقیه بازیگر ها تعریفی ندارند چون کاراکتر هاشون پرداختی ندارد . فیلم ریتم خوبی دارد و به خوبی تعلیق را تا آخرین لحظه حفظ می کند . پایان بندی اش هم قابل قبول است . نکته مثبت دیگر فیلم این است که علت نامرئی شدن را علمی و مبتنی بر تکنولوژی هایی معرفی می کند که خیلی با تکنولوژی امروزی در تضاد نیست .جلوه های ویژه فیلم قابل قبوله. کارگردانی و موسیقی و فیلم برداری هم در سطح بالایی قرار دارند. در کل این اقتباس مدرن نمره قبولی می گیرد و فیلمی است که ارزش دیدن دارد . هرچند من خودم روایت سال 2000 رو ترجیح میدم.
امتیاز 8 از 10
به بهانه ی اکران جدید ترین نسخه ی مرد نامرئی فرصتی شد دوباره به سراغ آخرین اقتباس از این داستان قبل از نسخه 2020 برم و پس از سال ها بازبینی اش کنم
hollow man
نام پل ورهوون با سای فای های خشن عجین شده و البته یکی از پرچم داران درونمایه داستانی س.ک.س و خشونت در سینمای هالیووده . او در سبک سای فای فیلم های جریان سازی مثل روبوکاپ و سربازان کشتی فضایی و یادآوری مطلق را دارد . و با ساخت اثاری مثل غریضه اصلی و دختران نمایش یکی از پیشرو های سینمای اروتیک محسوب میشود . در سال 2000 وی تصمیم گرفت تجربیاتش در دو سبک را با هم ترکیب کند تا ورژن مدرنی از داستا مشهور اچ .جی .ولز را بسازد. داستان این ورژن جدید درباره فردی به نام سباستین کین است که دانشمندی خودشیفته و تا حدی جامعه گریز است که برروی پروژه نامرئی سازی موجودات برای ارتش کار می کند . همکارانش دوس دختر سابقش و دوست پسر فعلی اش که رقیب وی است و گروهی دانشمند می باشند که سباستین آن هارا سطح پایین می شمارد . وقتی ارتش به وی التیماتوم میدهد که پروژه اش را زودتر از موعد تمام کند او تصمیم میگرد خودش را مورد آزمایش قرار دهد و نامرئی میشود . زمانیکه متوجه میشود به علت اجرای عملیات زود تر از موعد امکان بازگشت به حالت مرئی اش را ندارد تصمیم میگیرد از قابلیت اش برای امیال سرکوب کرده اش استفاده کند و خیلی زود تبدیل به تهدیدی برای اطرافیانش می شود .بر خلاف نسخه ی جدید این فیلم بر خود مرد نامرئی تکیه دارد و کاراکر اصلی فیلم اوست که از این نظر بیشتر به روایت های کلاسیک نزدیک است . فیلم یک guilty pleasure به تمام معناست . نه فقط به خاطر موقیت های ج.ن.س.ی فیلم بلکه به خاطر این که کاراکتر اصلی و منفی اش با بازی خوب کوین بیکن سمپاتیک از آب در آمده و بیننده با خباثت های وی بیشتر همراه میشه تا افرادی که قصد مقابله با وی را دارند . داستان فیلم جدا از موقیت های بعضا بلاهت آمیزش که سبب میشود از سطح فیلم رده ب خارج نشه قابل قبول است و منطقی پیش می رود تعلیق فیلم خوب است و بیننده را با خودش همراه میکنه . فیلم جلوه های ویژه نسبتا قابل قبولی برای سال ساخت فیلم دارد و سکانس های مرئی و نامرئی شدن با جزییات نمایش داده میشه هرچند این روز ها cgi فیلم کمی تو ذوق میزند و کامپیوتری بودنش تو چشم است . بازیگر ها که مجموعه ای افراد با سابقه مثل کوین بیکن و الیزابت شو و جاش برولین (البته اون زمان تازه کار محسوب میشد و هنوز به عنوان یک بازیگر مخصوص نقش های منفی و خاکستری کشف نشده بود
. تا بازیگرهای نقش های فرعی که در سال های بعد فیلم با بازی در سریال ها و و فیلم های مختلف تا حد شناخته شدن رو شامل میشن سعی کردن در حدی که فیلم نامه بهشون فرصت داده خوب ظاهر بشن . که البته بدون شک بار اصلی بر دوش کوین بیکن است . در کل مرد توخالی اثری است مفرح که اگر از سطحی بودن اش بگذریم می تواند یک ساعت و اندی سرگرممان کند
امتیاز 7 از 10