بهترین بازیهای دهه اخیر میلادی از نگاه کاربران بازیسنتر

بهترین سال دهه اخیر در صنعت گیم:

  • 2010

  • 2011

  • 2012

  • 2013

  • 2014

  • 2015

  • 2016

  • 2017

  • 2018

  • 2019


Results are only viewable after voting.

FUTURE

Endure & Survive
کاربر سایت
Aug 20, 2014
4,581
نام
Alireza
d16280b4e52d9dfe-600x338.png

سلام!
باورکردنی نیست ولی همونطور که میدونید، یه دهه‌ی میلادی دیگه پر از بازیهای خفن داره به پایان خودش میرسه...سایت‌های مختلف گیمینگ شروع کردن تا برترین بازیهای 2010s خودشون رو انتخاب کنن...
بد نیست کاربرای بازیسنتر هم یه لیست 10 تایی یا حتی بیشتر از بازیهای موردعلاقه‌ی خودشون رو به اشتراک بزارن تا با نظرات و سلیقه‌شون آشنا بشیم و در صورت امکان یه بحث سالم هم شکل بگیره. اگه در مورد هر انتخاب توضیحی هم بدید و حستون رو در موردش بگید خیلی عالی‌ میشه...البته اجباری نیست :D

=====================
لیست‌هایی که تا حالا از سایت‌های مختلف منتشر شده:
The 100 Best Videogames of the 2010s
The 30 best video games of the decade, ranked
The 100 best games of the decade (2010-2019): 10-1
The Young Folks' Top 50 Video Games of the 2010's | The Young Folks
'Dark Souls'? 'The Last of Us'? Top 50 games of the 2010s
GAMINGbible's Greatest Games Of The Decade
Our 15 favorite video games from the 2010s
The 10 Best Games of the Decade
The best video games of the decade - the top 50 games from 2010-2020, ranked - VG247
The 50 Best Video Games of the Decade (2010-2019)
Games of the Decade • Archive • Eurogamer.net
The Best Games of the Decade
Best Video Games of the Decade (2010-19)
The 20 Best Video Games Of The Decade, Ranked
The games of the decade
The 100 best games of the decade
https://www.washingtonpost.com/graphics/2019/video-games/influential-games-of-the-decade
=====================
اگه استقبال بشه، مثل تاپیک بازی‌های موردانتظارِ هر سال که رای‌گیری می‌کنیم، رای‌ها رو جمع میکنم و در نهایت یه لیست نهایی از بازیهای برتر دهه بدست میاد.
خب دیگه توضیح اضافه نمی‌خواد؛ لیست شخصیِ بهترین بازیهایی که از بازه‌ی ابتدایِ سال 2010 تا انتهای 2019 منتشر شدن رو داخل این تاپیک قرار بدید. از اونجایی که سال به پایان نرسیده، تا انتهای 2019 میتونید لیست خودتون رو ویرایش کنید.
اگه لیست جدیدی از بهترین‌های دهه از سایت‌های دیگه منتشر شد هم همین جا قرار میدم تا تاپیک ماهیت خبری هم داشته باشه...یه نظرسنجی هم اضافه کردم!
 
آخرین ویرایش:

Soheil

Set Free The Devil Inside
کاربر سایت
Sep 5, 2006
4,645
نام
سهيل
WOW یادته ؟ :D باورم نمیشه P5 برات همچین جایگاهی پیدا کرد , قطعا تاثیرگذار بودم :))

Persona 5 واقعا یک بازی خاص و عجیبه که اگر کسی بازی کنه بعیده نره توی لیست بهتریناش. گرچه هنوزم نظرم اینه که اواسط بازی که یکم بازی از ریتم میفته اگه کوتاه تر بود حتی نتیجه از اینم خفن تر بود. احتمالا میرفت توی 5 تای اولم. :D

آره انگیزش تاثیرگذار بود در این مسیر طولانی (+80 ساعته:-")

10. Bayonetta (میدونم 2009 اومد ولی انصافا بهش کم لطفی میشه من باید تو لیستم میووردمش:(:D)

چون خودمم گذاشتم تو لیستم شفاف سازی کنم. بازی ژانویه 2010 در غرب عرضه شد.(ژاپن 2009 بود)
 
آخرین ویرایش:

dragonslayer

کاربر سایت
Jul 22, 2012
534
نام
محمدرضا
1-نسخه شماره 2 و 3 بازی The Witcher

هر دو نسخه witcher رو کاملا از جهات متفاوت دوست دارم. نسخه دومو به خاطر اون choices and consequences بینظیرش و همچنین اون داستان تاریک و سیاسی و بازی تاج و تخت گونه اش. نسخه سومو به خاطر اون داستان شخصی و احساسیش و اون جاه طلبی بزرگش توی ارائه دادن پویاترین جهان فانتزی توی صنعت ویدئوگیم.

2-Dragon Age Inquisition

یک دنباله عالی برای یکی از برترین سری بازی های نقش آفرینی.
این رو سالیان پیش در مورد این بازی نوشته بودم و هنوز هم نظرم عوض نشده.

نقش افرینی نقش herald of andraste یکی از unique ترین افرینش نقش ها در دنیای بازی های نقش افرینی هستش .
توی بازی da : i ان قدر انتخاب های زیادی برای شکل دادن به شخصیت herald of andraste وجود داره ، که مخاطب میتونه واقعا با این شخصیت همزاد پنداری کنه ، انتخاب هایی که شاید عواقبی دیگه ای به جز شکل دادن به شخصیت پروتاگونیست بازی نداشته باشه .
توی اکثر بازی های نقش افرینی برای مخاطب سوال هایی مثل "من چرا اینجام ؟ " ، "من چرا باید برای این فرد این کار رو انجام بدم ؟ " ، " من چه نقشی توی اتفاقات دنیای این بازی دارم ؟ " و ... پیش میاد ، خب این جور سوال ها دلیلش اینه که سازنده های اون بازی نتونستن انتخاب هایی توی بازی بزارن که به پروتاگونیست بازی هویت بده ، یا quest هایی طراحی کنن که بر اساس تعامل درست پروتاگونیست و npc ها باشه ، ولی توی da : i همچین سوال هایی برای خود من پیش نیمد ، این از نظر من به این معنیه که سازنده توی این زمینه کارشو درست انجام داده و همین موضوع خودش بسیار ارزشمنده .

در ضمن دیگه تو کدوم بازی رهبری یه سازمان بزرگ سیاسی-دینی-نظامی رو به عهده داریم و توش میتونیم بیشمار تصمیم بزرگ و کوچیک بگیریم: از تبعید کردن یک قبیله به سرزمین دشمن برای جاسوسی گرفته تا این که دشمنمون رو به این محکوم کنیم که دلقکمون بشه!
و از اینها که بگذریم، آهنگهاش! من هنوزم که هنوزه nightingale Eyes و Enchanter رو گوش میدم.

3-Skyrim

بالای 100 ساعت رو توی skyrim گذروندم. خاطرات زیادی رو با این بازی دارم؛ خاطرات دوست داشتنی، خاطرات قشنگ. از اژدهاکشی گرفته تا grinding بی وقفه توی فن آهنگری، از دزدی کردن از trainer هایی که همون لحظه پیش یا عالم پول بهشون داده بودم تا ماموریت های بینظیر Dark Brotherhood، از گشتن برای پیدا کردن ماموریت های مرتبط به Daedric prince ها تا سرکوب کردن Stormcloak Rebellion.

4- Divinity Original Sin 2

قبلا در مورد این بازی نظرمو نوشتم.

تقریبا سه هفته ی پیش در حالی که حدود یک سال از آخرین بازی که انجام دادم یعنی Mass Effect Andromeda میگذشت، Divinity Original Sin 2 رو شروع کردم و الان بالاخره بعد از حدود 70 ساعت این بازی رو تموم کردم.

باید بگم که بازی خیلی نسبت به نسخه ی قبلی خودش پیشرفت داشته و بیشترین پیشرفت هم توی بخش داستان بوده. یکم توضیح در مورد داستان نسخه ی قبل سخته؛ بازی طرز روایت عجیبی داشت ، انگار بازی به صورت حشو واری میخواست بگه که "هیچ چیز توی این بازی جدی نیست، شما هم چیزی رو جدی نگیرید، کل بازی یک جک بزرگه." خب این موضوع صدمه ی زیادی به حس Immersion توی بازی زده بود به طوری که برای گیمر نه داستان بازی و نه دنیای بازی و نه هیچکدوم از npc های بازی هیچ اهمیتی پیدا نمیکردن و این موضوع گیمر رو از ادامه بازی دلسرد میکرد و این موضوع که بازی خیلی طولانی بود باعث میشد که این اشکال خودشو بیشتر نشون بوده و در نتیجه خیلی از گیمرها بازی رو ناتمام بذارن.

اما Divinity Original Sin 2 با این که تا حد زیادی طنز مخصوص سری رو حفظ کرده (مخصوصا اگه تلنت pet pal رو داشته باشید.) اما داستان به حد کافی جدی هستکه سرنوشت کارکتر اصلی شما و همچنین companion هاتون و همچنین دنیای بازی برای شما اهمیت زیادی ایجاد میکنه. همون طور که گفتم داستان این نسخه خیلی جدی شده و همچنین خیلی تاریک؛ که حتی در این زمینه بعضا حتی از سری Witcher هم جلو میزنه.موضوعاتی مثل نسل کشی و حتی موارد پیچیده تر در این نسخه به تصویر کشیده میشه و بازی در تلاشه که از مخاطب خودش بپرسه " آیا هدف وسیله رو توجیه میکنه؟اگه جوابتون بله است، آیا این توجیه حد و مرزی داره؟"

بازی تعداد زیادی villain داره و تعداد زیادی از این villain ها کاملا شخصیت های خاکستری هستن و اکثرا اهداف درستی دارن ولی وسایلی که برای رسیده به اهدافشون انتخاب کردن باعث میشه که ما اون ها رو villain بنامیم. villain های این بازی بر خلاف villain های شاهکارهایی مثل Witcher 3 The Wild Hunt و Dragon Age Inquisition که کاملا سطحی و کم پرداخت هستن، واقعا پردازش خوبی دارن و اهدافی که میتونه اعمالشونو توجیه کنه ( یا نکنه. )

پرداخت شخصیت اصلی هم بسیار بهتر شده و گیمر میتونه از 6 تا شخصیت پیش فرض که هر 6 تاشون فوق العاده هستن و شخصیت پردازی غنی دارن یکی رو انتخاب کنه و یا این که شخصیت دلخواه خودشو بسازه ( که این مورد رو من امتحان نکردم.) و در ادامه 3 تا از شخصیت های پیش فرض شخصیت اصلی رو در ادامه سفرش همراهی میکنن که داستان هر کدوم به اندازه داستان شخصیت اصلی پرداخت شده و با جزئیاته.
plot کلی داستان بازی با این که سرراسته اما twist ها و surprise های خودشو داره. quest ها و side quest ها کاملا منطقین و در ارتباط و در خدمت داستانن و هیچ کدوم به گونه ای نیستن که مخاطب احساس کنه که تحمیلی هستن و fetch quest بپندارتشون.

تنها نکته منفی که تو بخش داستان بود، به نظرم این بود که companion ها هیچ تعاملی با هم دیگه ندارن و banterی در کار نیست که البته این موضوع هم با توجه به بودجه محدود بازی قابل توجیه.

از بخش داستان که بگذریم، میرسیم به بخش گیم پلی. گیم پلی تقریبا همون گیم پلی نسخه ی قبله؛ همون مبارزات نوبتی جذاب و پازل های محیطی جذاب تر. تغییراتی که بیشتر توی این بخش احساسشون کردم یکی اضافه شدن magic armor و physical armor به بازیه که هر کدوم جلوی برخی از status effect ها مثل charm و... رو میگیره، به عنوان مثال اگه بخواید مثلا طلسم charm رو روی یکی از دشمنانتون اجرا کنید باید اول magic armor اون رو از بین ببرید و یا اگه بخواید دشمنتون رو knock down کنید باید اول physical armor اون رو از بین ببرید، دشمناتون هم در مورد شما باید همین کار رو انجام بدن. magic armor و physical armor رو از چیزایی که میپوشید مثل کلاهخود و انگشتر و ... به دست میارید. خب این تغییر میشه گفت یه جورایی بزرگترین تغییر مربوط به گیم پلیه و البته سلیقه ایه، من از این تغییر راضی بودم و به نظرم اضافه شدن این دو armor عمق بیشتری به گیم پلی داده و باعث شده loot کردن هم مهمتر و جذاب تر بشه.

تغییر دیگه اینه که speed از attribute ها حذف شده و دیگه تعداد action point ها توی هر نوبت رو تعیین نمیکنه و هر کارکتر توی هر نوبت به طور پیش فرض 4 تا ap داره و اگه ap هاتون رو برای دوره بعد ذخیره کنید، دور بعد هم نهایتا 6 تا ap خواهید داشت. این تغییر بازی رو کمی ساده تر کرده ولی در کل به نظرم آسیب چندانی به گیم پلی بازی نزده.

تغییر دیگه اینه ک skill point ها توی دو دسته بندی جداگونه combat و civil بهتون داده میشن که به نظرم تغییر خیلی خوبیه. تغییر دیگه اینه که توی بازی میتونید تمام talent ها و skill ها و ... شخصیت اصلی و companion هاتون رو reset کنید که بنظرم تغییر خیلی مثبتیه و به نظرم باید برای همه ی بازی های rpg تبدیل به یه استاندارد بشه.

موردی که خیلی ازش ناراضی بودم دوربین بازی بود که با توجه به این که اکثر مناطق دارای سطوحی با ارتفاع مختلفن، اهمیت بیشتری پیدا کرده و بعضا دردسر آفرین تر شده.

صداگذاری نسبت به نسخه قبل بهبود پیدا کرده، هر چند که به نظرم صداگذاری نسخه پیش هم خوب بود. بازی کاملا صداگذاری شده و به نظرم با توجه به این که صداگذاری در این بازی با این بودجه محدود به این خوبی انجام شده، هیچ دلیلی باقی نمیمونه که بقیه ی بازی های rpg، چه kickstarterی و چه غیرkickstarterی، باید کاملا صداگذاری بشن و این مورد باید تبدیل به یک استاندارد برای ژانر بشه.
موسیقی و گرافیک هر دو زیبا هستن.من باگ چندانی توی بازی ندیدم ولی به نظرم loading ها یکم بیش از حد طولانی بود.

در کل این بازی با توجه به تجربیات خودم نه تنها یکی از برترین بازی های rpg هستش بلکه به طور کلی یکی از برترین بازی های ویدئویی هست و تجربشو به تمام گیمرها و حتی کسایی که گیمر نیستن و به دنبال یک داستان خوب و یا یک ماجراجویی جذاب هستن توصیه میکنم.

5- نسخه های شماره 2 و 3 سری بازی های Mass Effect

هر دو شماره خوبن. اکثریت میگن نسخه دوم یک بازی خارق العاده و بینظیره و من هم کاملاً این حرف رو تایید میکنم ولی با این حال من شماره سوم رو با به خاطر داستان حماسی تر و بزرگترش بیشتر دوست دارم. در ضمن من پایان نسخه سوم و در کل پایان سه گانه رو هم دوست دارم!

6- Fallout 4

حقیقتاً من Fallout های 2، 3 و New Vegas رو هر کدومشونو به اندازه قابل توجه ای بازی کردم ( البته هیچکدومشون رو تموم نکردم! ) اما تا قبل از Fallout 4 به اندازه ای که الان مجذوب سری هستم، جذب سری نشده بودم و خودمو تا اندازه ای که الان طرفدار سری میدونم، طرفدار سری نمیدونستم؛ برای همین جملاتی مثل " Fallout 4 یک اثر ناامیدکننده و ضعیفه. " و " Bethesda رو به افوله! " از نظرم یاوه هایی بیش نیستن.
واقعاً از Fallout چی میخواید؟ شوتر اول شخصی با گیم پلی به فوق العاده گی سری Far Cry؟ داستانی در مورد هوش مصنوعی به خوبی داستان بازی Detroit؟ faction ها و انتخابات متعدد؟ ماموریت های جانبی به یاد موندنی؟
Fallout 4 همه این موارد رو داره. بله، Fallout 4 یک بازی فوق العاده و استثناییه.

7- Red Dead Redemption 2

این بازی چیزی بود که یک بازی جهان-باز باید باشه؛ یعنی به بهانه جهان-باز بودن یک محیط تکراری رو هی copy paste نکنه، گیمر رو با Grinding خسته نکنه و دقیقاً نقطه مقابل بعضی بازیها باشه که ماموریت های جانبی و البته ماموریت های اصلیشون که با همدیگه مو نمیزنن و تشخصیشون از هم سخته، ارزششون از هویج گندیده هم کمتره.
این بازی یک کلاس درسه برای بقیه بازیسازا؛ که چطور میشه هم یکی از بهترین و پویا ترین جهان-باز ها رو خلق کرد، هم یکی از بهترین داستان ها رو روایت کرد و هم برای یک خلافکار آدمکش مثل Arthur Morgan چنان شخصیت پردازی کرد که گیمر نتونه دوستش نداشته باشه و این کارکتر تبدیل بشه به یکی از بهترین کارکترهای تاریخ بازی های ویدئویی.

8- Tyranny

قبلاً در مورد این بازی نظرمو نوشتم.

امروز بازی tyranny را تمام کردم و چه قدر بازی خوبی بود، از تک تک لحظات بازی لذت بردم. تقریبا هیچ ویژگی در بازی وجود ندارد که من آن را دوست نداشته باشم؛ ایده داستانی عالی، روایت عالی، setting فوق العاده، lore بی نظیر، پروتاگونیست بازی و جایگاهش توی جهان بازی، ترقی و رشد پروتاگونیست در طول بازی، quest های مناسب و کاملا در خدمت داستان، نحوه ی انجام quest ها، دیوان سالاری حاکم بر نیروهای evil، لوکیشن های کوچک اما غیر تکراری و متمایز، companion های پویا و دارای شخصیت، تمرکز زیاد روی choice and consequence، مبارزات کم تعداد و سریع و تا حدودی سطحی، faction های متنوع، playtime مناسب، پایان خوب و به موقع و ... .
شاید این بازی نتونه یکی از بهترین بازی های تاریخ باشه و خب بازی های کامل تری از این بازی وجود داشته باشن ولی به جرئت میتونم بگم یکی از لذت بخش ترین بازی هایی است که تجربه کردم و تجربه ی این بازی را به همه توصیه میکنم.

و چندین تا از کارکترهای اونو هم معرفی کردم.

Kyros the overlord

kyros فرد، موجود، گروه یا توهمیه که کل جهان شناخته شده توی بازی tyranny رو فتح کرده. هیچکس اونو ندیده؛ نمیدونن واقعا وجود داره یا نداره، اگه وجود داره یک فرده یا یک گروه، یک انسانه یا یک موجود دیگه، مذکره یا مونث. همه چیز در مورد kyros مرموز و رمزآلوده؛ اون یه معماست. kyros یک کارکتر نیست که شخصیت پردازی داشته باشه، یک پدیده است، یک مفهومه؛ یک مفهوم مثل برادر بزرگ 1984. هیچکسی در tyranny نمیدونه اون واقعا کیه یا چیه ولی همه، حتی اگه اون واقعا وجود نداشته باشه، وجودشو حس میکنن.
تا tyranny بازی نکرده باشین نمیفهمین دارم راجع به چی حرف میزنم؛ kyros موجود، مفهوم، پدیده ای که هر کس tyranny رو بازی کرده باشه شاید چیزی در مورد ماهیت دقیق اون ندونه ولی فکر میکنم خیلی احتمالش کم باشه که نظرش به اون جلب نشه و به راحتی بتونه اونو فراموش کنه.

Tunon the adjudicator

tunon یکی دیگه از کارکترهای tyranny. اون یه جورایی دست راست kyros محسوب میشه و یکی از قدرتمندترین افراد در جهان بازی tyranny. اون archon، یه چیزی مثل وزیر، عدالته. کمتر کارکتری رو دیدم که اندازه اون عاقل و منطقی باشه. back story اون هم در نوع خودش جالبه؛ اون یک کاتب دون پایه بوده که قبل از این که kyros سرزمین اونو فتح کنه، درجات ترقی رو یکی یکی طی میکنه و در جایگاه قدرت قرار میگیره و اون که میدونه دیر یا زود سرزمینش به تصرف kyros در میاد، قوانین سرزمینشو با قوانین kyros آروم آروم هماهنگ میکنه و وقتی ارتش kyros به اونجا میرسه با یک سرزمین هماهنگ با قوانین kyros و یک فتح بی تلافت مواجه میشه و این طوری tunon تبدیل میشه به archon of justice و یکی از قدرتمندترین افراد در terratus، جهان بازی tyranny.

voices of nerat

یکی دیگه از کارکترهای tyranny. اون رهبر گروه بدنام scarlet chorus هست. این گروه به خشونت و غارت و قتل و عام معروفن و همچنین این عقیده که هر کی قویتره، بدون توجه به جایگاهش یا ریشه اَش، باید فرماندهی کنه. اونا از هر گروهی از مردم بدون هیچگونه قانون و اصول اخلاقی عضوگیری میکنن و هر سربازی توی هر رده میتونه فرمانده خودشو به مبارزه دعوت کنه و اگه اونو توی مبارزه شکست داد، خودش به فرمانده تبدیل میشه. این اصل در مورد خود voices of nerat هم صدق میکنه؛ اون هر از چندگاهی ذهن افرادی که از نظرش ذهن قدرتمندی دارن رو میبلعنه و این ذهن جدید تبدیل میشه به یکی دیگه از voice های voices of nerat.

sirin

یکی دیگه از کارکترهای tyranny. جوون ترین archon با یکی از تراژیک ترین سرنوشت های ممکن. اون قدرتش، نفرینش، اینه که میتونه با صداش بقیه رو قانع کنه که کاری که اون میخواد رو انجام بدن و این باعث میشه که پدرش اون رو به kyros بفروشه و خیلی اتفاقات بد دیگه هم براش بیفته. به راستی یکی از تراژیک ترین کارکترها.

شماره های 9 و 10 هم دو سری بازی هستن که خیلی دوستشون دارم ولی فقط اسماشونو مینویسم و دیگه در موردشون توضیحی نمینویسم.

9- نسخه های Arkham City و Arkham Origins و Arkham Knight از سری بازی های بتمن

10- نسخه های 3 و 4 و 5 از سری بازی های Far Cry
 

Nameless King

4:20
کاربر سایت
May 5, 2014
660
نام
امیرحسین
برا منم اینطوریه:D 4 تای اول دیگه برام بازی نبودن، باهاشون رسما زندگی کردم، بهترین لحظات عمر گیمریم.

10. Bayonetta (میدونم 2009 اومد ولی انصافا بهش کم لطفی میشه من باید تو لیستم میووردمش:(:D)
9. Tomb Raider
8. Forza Motorsport 4
7. Bioshock
6. Batman Arkham City
5. Gears of War 3
4. Red Dead Redemption 2
3. Bioshock Infinite
2. God of War 2018
1. The Last of Us
 

Max Blood

کاربر سایت
Feb 17, 2016
803
نام
پویا
به‌به چه تاپیک و نظرسنجی جالبی دستتون دردنکنه :D:x

1. BioShock Infinite: یه معجون فوق العاده از کن لوین که حسابی منو در خودش غرق کرد و هنوزم درگیر داستان و فضاسازی بی نظیرشم... در ضمن بایوشاک اینفینیتی کلا بهترین بازی عمرمه :x
2. Batman: Arkham City: یه بازی کامیک بوکی که تونست به خیلی از فانتزی ها و چیزهایی که فکر نمیکردیم برای یه بازی توی همچین سبکی امکان پذیر باشه رنگ واقعیت ببخشه و خیلی خوبه که بعد از سری آرکام راه برای بازی های کامیک بوکی درست حسابی باز شد :D
3. God of War: از اون بازی ها بود که قبل انتشار اصلا امید خاصی بهش نداشتم ولی خب اومد و منو یه دل نه صد دل عاشق خودش کرد و خوشبختانه با وجود تغییرات زیاد هنوز کریتوس کله خراب و بی اعصاب رو توی بازی داشتیم >:)
4. Mass Effect 2: اولین و بهترین تجربه ام از سری مس افکت همین نسخه ی دوم بود که به شدت چسبید و اون زمان خیلی از داستان و تنوع نژادهای داخل بازی خوشم اومد و جا داره لعنت بفرستم بر EA که با آندرومدا گند زد به این سری :|
5. Persona 5: بعد از تجربه ی پرسونا 3 و 4 شدیدا برای اومدن این بازی هایپ بودم ولی خب اینقدر تاخیر خورد که اون اواخر واقعا اعصابی برام نمونده بود و میخواستم جمجمه ی مسئولین اتلوس رو خورد کنم :-". خوشبختانه بازی بالاخره 2016... ببخشید 2017 اومد و نشون داد ارزش اون همه انتظار رو داشت \m/
6. Limbo: اولین بار لیمبو رو با گوشیم زمانی که مسافرت بودم از فرت بیکاری تجربه کردم و اینقدر این بازی بدون دیالوگ جذاب و گیرا بود که تعداد دفعاتی که اونو روی پلتفرم های دیگه تمومش کردم از دستم در رفته و همیشه هم از تجربه اش لذت بردم:D
7. Uncharted 4: A Thief's End: نسخه ی چهارم آنچارتد و پایان ماجراجویی نیتن دریک هرچند مثل همیشه فانتزی نبود ولی همچنان اثر ارزشمندی بود که قطعا جا داره توی این لیست باشه و اینقدر ماجرای نیتن و دوستان به زیبایی تموم شد که دوست ندارم ادامه ای از بازی بسازن:)
8. Transistor: یه دنیای رنگارنگ، یه گیم پلی هیجان انگیز با یه عالمه اسکیل و یه داستان خاص... میشه دوستش نداشت؟
9. The Last of Us: یه سفر پر پیچ و خم و سوزناک که کوله باری از عشق، امید و ترس همراه خودش داشت:((
10. The Witcher 3: Wild Hunt:
thumb_my_wife_died_in_a_horrible_accident_and_my_son_42739053.png
 

Outer Heaven

کاربر سایت
Apr 21, 2011
4,317
1-نسخه شماره 2 و 3 بازی The Witcher

هر دو نسخه witcher رو کاملا از جهات متفاوت دوست دارم. نسخه دومو به خاطر اون choices and consequences بینظیرش و همچنین اون داستان تاریک و سیاسی و بازی تاج و تخت گونه اش. نسخه سومو به خاطر اون داستان شخصی و احساسیش و اون جاه طلبی بزرگش توی ارائه دادن پویاترین جهان فانتزی توی صنعت ویدئوگیم.

2-Dragon Age Inquisition

یک دنباله عالی برای یکی از برترین سری بازی های نقش آفرینی.
این رو سالیان پیش در مورد این بازی نوشته بودم و هنوز هم نظرم عوض نشده.



در ضمن دیگه تو کدوم بازی رهبری یه سازمان بزرگ سیاسی-دینی-نظامی رو به عهده داریم و توش میتونیم بیشمار تصمیم بزرگ و کوچیک بگیریم: از تبعید کردن یک قبیله به سرزمین دشمن برای جاسوسی گرفته تا این که دشمنمون رو به این محکوم کنیم که دلقکمون بشه!
و از اینها که بگذریم، آهنگهاش! من هنوزم که هنوزه nightingale Eyes و Enchanter رو گوش میدم.

3-Skyrim

بالای 100 ساعت رو توی skyrim گذروندم. خاطرات زیادی رو با این بازی دارم؛ خاطرات دوست داشتنی، خاطرات قشنگ. از اژدهاکشی گرفته تا grinding بی وقفه توی فن آهنگری، از دزدی کردن از trainer هایی که همون لحظه پیش یا عالم پول بهشون داده بودم تا ماموریت های بینظیر Dark Brotherhood، از گشتن برای پیدا کردن ماموریت های مرتبط به Daedric prince ها تا سرکوب کردن Stormcloak Rebellion.

4- Divinity Original Sin 2

قبلا در مورد این بازی نظرمو نوشتم.



5- نسخه های شماره 2 و 3 سری بازی های Mass Effect

هر دو شماره خوبن. اکثریت میگن نسخه دوم یک بازی خارق العاده و بینظیره و من هم کاملاً این حرف رو تایید میکنم ولی با این حال من شماره سوم رو با به خاطر داستان حماسی تر و بزرگترش بیشتر دوست دارم. در ضمن من پایان نسخه سوم و در کل پایان سه گانه رو هم دوست دارم!

6- Fallout 4

حقیقتاً من Fallout های 2، 3 و New Vegas رو هر کدومشونو به اندازه قابل توجه ای بازی کردم ( البته هیچکدومشون رو تموم نکردم! ) اما تا قبل از Fallout 4 به اندازه ای که الان مجذوب سری هستم، جذب سری نشده بودم و خودمو تا اندازه ای که الان طرفدار سری میدونم، طرفدار سری نمیدونستم؛ برای همین جملاتی مثل " Fallout 4 یک اثر ناامیدکننده و ضعیفه. " و " Bethesda رو به افوله! " از نظرم یاوه هایی بیش نیستن.
واقعاً از Fallout چی میخواید؟ شوتر اول شخصی با گیم پلی به فوق العاده گی سری Far Cry؟ داستانی در مورد هوش مصنوعی به خوبی داستان بازی Detroit؟ faction ها و انتخابات متعدد؟ ماموریت های جانبی به یاد موندنی؟
Fallout 4 همه این موارد رو داره. بله، Fallout 4 یک بازی فوق العاده و استثناییه.

7- Red Dead Redemption 2

این بازی چیزی بود که یک بازی جهان-باز باید باشه؛ یعنی به بهانه جهان-باز بودن یک محیط تکراری رو هی copy paste نکنه، گیمر رو با Grinding خسته نکنه و دقیقاً نقطه مقابل بعضی بازیها باشه که ماموریت های جانبی و البته ماموریت های اصلیشون که با همدیگه مو نمیزنن و تشخصیشون از هم سخته، ارزششون از هویج گندیده هم کمتره.
این بازی یک کلاس درسه برای بقیه بازیسازا؛ که چطور میشه هم یکی از بهترین و پویا ترین جهان-باز ها رو خلق کرد، هم یکی از بهترین داستان ها رو روایت کرد و هم برای یک خلافکار آدمکش مثل Arthur Morgan چنان شخصیت پردازی کرد که گیمر نتونه دوستش نداشته باشه و این کارکتر تبدیل بشه به یکی از بهترین کارکترهای تاریخ بازی های ویدئویی.

8- Tyranny

قبلاً در مورد این بازی نظرمو نوشتم.



و چندین تا از کارکترهای اونو هم معرفی کردم.



شماره های 9 و 10 هم دو سری بازی هستن که خیلی دوستشون دارم ولی فقط اسماشونو مینویسم و دیگه در موردشون توضیحی نمینویسم.

9- نسخه های Arkham City و Arkham Origins و Arkham Knight از سری بازی های بتمن

10- نسخه های 3 و 4 و 5 از سری بازی های Far Cry
البته بگم فال اوت 4 هیچ کدوم از اونارو نداره:D مخصوصا انتخاب که فقط یه توهمه تو بازی و هیچ آزادی عملی نمیده:D
 

Red Ѵ

Red Devil
کاربر سایت
Jul 9, 2014
7,268
نام
وحید
13- Ratchet And Clank
رچت برای من معنای واقعی بوی کودکی هست، ژانری که بخاطر پیشرفت صنعت دیگه اون برش قبل رو نداره :D هیچ حرفی برای این انتخاب ندارم، تا یادم میاد عاشق رچت بودم و تا الان هم کوچکترین تغییری بوجود نیومده :D کلا مورد عجیبی هم هستم، رچت رو از کرش و ماریو و سونیک و جک و ریمن و حتی اسپایرو همیشه بیشتر دوست داشتم و جز یه مورد استثنا بازی‌های Insomniac به معنای واقعی کلمه این نکته که فلان بازی روح داره رو برام معنا کردن. ریمیک نسخه اول هم تفاوتی نداشت و عطر و بوی اون روح دوست داشتنی بازی‌های پلفترمر رو داشت.

12- FIFA 11
کلا از بچگی بازی رو با فوتبال شناختم و بنظرم کامل‌ترین و بهترین نسخه سری شماره 11 بود. گیم پلی در بهترین و بالاترین حالت خودش بود و لیست ساندترک‌های بازی هم عالی بودن. کلا بدون شک بهترین فیفا بود.

11- Battlefield 3
داستان و حواشی این بازی به کنار، مولتی پلیر بازی شاید بهترین مولتی پلیر نظامی کل نسل قبل بود، گرافیک روانی، طراحی مپ‌های بی نظیر، گان پلی و همه چیز در بهترین حالت وجود داشت. از اون بازی‌هایی که نشون میده چرا 2011 بهترین سال دهه بوده :D

10- Rainbow Six Siege
از اون موردهای عجیب و غریب زندگیم هست که هیچوقت درک نمیکنم ولی شاید تیم پشت این بازی یکی از سختکوش ترین و با ایمان ترین تیم این صنعت بوده. کامبکی که این بازی زد بعد از اون عرضه مفتضح و آشغالش بی نظیر بوده و تا الان بنظرم با اختلاف بهترین مولتی پلیر رقابتی و شوتر این نسل بوده. من خودم تو این سایت از حامی‌های اصلی Overwatch بودم اما این بازی بدون شک لقب بهترین مولتی پلیر نسل رو با خودش حمل خواهد کرد :D هرچقدر Overwatch فراموش و رو به نابودی رفت، R6S هر روز به تعداد پلیرهاش داره اضافه میشه و بعد از شاید 200 ساعت بازی کردن هنوز ذره‌ای تکراری نشده. بازی که موقع معرفیش ترولش میکردم و این روند ترول کردن تا 2 سال بعدترش هم وجود داشت اما یک روز نصب کردن و بازی کردنش بعد از تغییراتش نشون داد چرا آمار پلیر‌های بازی الان نزدیک به 50 میلیون نفر هست.

9- Dead Space 2
این بازی خیلی خاصه :D چون من اصولا کوچکترین رابطه حسنه و خوبی با بازی‌های ژانر ترسناک ندارم اما علاقه وافر و بی اندازه‌ام به سای‌فای و دیزاین شخصیت اصلی بازی باعث شد امتحانش کنم و اونجا بود که ژانر و دیزاین شخصیت اصلی گم شد و این گیم پلی بازی بود که دو دستی چسبید بهم تا یکی از بهترین تجربه‌های زندگیم رو تجربه کنم. نابود شدن بازی توسط EA یکی از تراژدیک ترین اتفاقات این صنعته.

8- God Of War
حرف و سخنی باقی میمونه واقعا :D گیم پلی در بهترین حالت خود، دنیای بازی و گرافیک و موسیقی و همه چیز همون جایی نیستن که باید باشن، جای بهتری هستن و دقیقا این وصف بازیه :D بعد از میلک شدن‌های سری، موفقیت این نسخه به معنای واقعی کلمه ماموریت غیر ممکن بود ولی خب شد دیگه و بدجور هم جواب داد و الان از خودم میپرسم چرا شک کردم؟ :D

7- The Last Of Us
هیچی نمیگم چون تعاریف از این بازی انقدر زیاده احتمالا هرچی بنویسم تو گوگل سرچ کنید میبینید یکی یجای اینترنت دقیقا همین حرفای منو گفته :D شاهکار مطلق

6- Drive Club
آره، تجربه این بازی برام بالاتر از لست آف آس هست :D راضی شدید؟ :D فارغ از شوخی درایوکلاب برای من تعریف واقعی نسل جدید بود و لذتی که در طول این بازی بردم قابل مقایسه با هیچ بازی ریسینگ دیگه‌ای نیست. این حجم از علاقه و ایمان تیم سازنده بازی به ساخته‌اشون دقیقا مشابه و هم اندازه تیم R6S هست. سونی اگه بازیشون رو لانچ کنسول نمی‌کرد و وقت کافی بهشون داده شده بود الان منتظر شاهکار عجیب و غریب و بی شاخ و دمی از تیم Evolution برای نسل بعد بودیم، یه Drive Club جهان باز که شاید میتونست با سری Horizon فورزا رقابت کنه.

5- Red Dead Redemption
کاری که راکستار اون سال برای اولین بار امتحان کرد و جواب گرفت، امتحانی بود که سرنوشت بازیهای اکشن اپن ورد رو برای همیشه عوض کرد. شخصیت‌ها و مهم تر از همه فضا و جهان بازی و داستان جدی نسبت به کارهای دیگه راکستار، معجون ترکیبی و پر رویی بود.

4- Control
رمدی و بازی‌هاشون همیشه برای من حکم اون بچه‌ای هستن که تو خانواده پدر و مادر تمام عمرشون و تا قبر تلاش میکنن که بگن بچه مورد علاقه‌ای ندارن و همه رو دوست دارن اما ته دلشون و تاریکترین جای مغزشون میدونن یه بچه مورد علاقه دارن. این دیگه واقعا بیشترین تعریفی بود که میتونستم از یه استدیو آثارش بکنم :D Control ناامیدم نکرد و مثل همیشه یه تجربه کامل رمدی و بی نظیر بود، تجربه‌ای که میدونم حتی تیمی متشکل از راکستار و ناتی داگ و سانتا و بانجی و چمیدونم هر استدیو بزرگ دیگه‌ای تو دنیا نمیتونن مشابه‌اش رو بهم بدن. اشتباه نشه، بازی‌هاشون هیچوقت کامل و بی عیب و نقص نبوده اما همین قشنگش میکنه برای من.

3- The Witcher 3
بهترین نقش آفرینی و Open World و داستان و بصورت کلی بازی این نسل تا بحال. تا ببینیم در آینده چی میشه. ویچر 3 یکی از کامل ترین پکیج بازی‌های تاریخه، نقطه سر خط.

2- The Wolf Among Us
تایپ کردن درباره این بازی و حماقت عجیب TellTale سر این بازی همیشه اعصابم رو خرد کرده. محبوب ترین و پرفروش‌ترین و موفق‌ترین بازی استدیو باشی اما بری اشغال‌های متفاوت بسازی. ولف امانگ آس یه تابلو هنری از لحاظ طراحی و رنگ آمیزی و روایت و داستان پردازی هست. یکی از بهترین اقتباس‌های کمیک بوکی تاریخ هم هست. آهنگ بازی، صداگذاری بازی، جو و فضای بازی. نمونه‌اش نیست و اینو هرکی بازی کرده براش واضح و مبرن هست.

1- Mass Effect 2
کل چیزایی که از یه بازی می‌خوام، کل چیزایی که از یه Space Opera می‌خوام همه و همه داخل این لعنتی بود. بازی که تو همه لیست‌هام ( مثبت‌ها ! :D) شماره اوله.


لیست مسلما دلی هست و فنی نیست :D وگرنه جایگاه بازی‌ها عوض میشد یا اصلا بازی‌ها خارج میشدن :D ولی این واقعا Ultimate List این دهه برام هست.
 

Coma BlacK

Dead Memories
کاربر سایت
Jan 28, 2013
1,290
نام
مصطفی اعتمادی
بهترین بازیها بدون هیچ ترتیبی... این بازیها هر کدوم به نوبۀ خودشون تجربۀ متفاوتی رو ارائه دادن و مسلما سلیقه بنده‌ هم هست

The Last Guardian
Alan Wake
Minecraft
Sound Shapes
Tearaway
Limbo
Rayman Legends
Journey


Valiant Hearts
Red Dead Redemption
GTA
The Last of Us
Uncharted
Metal Gear Solid
GOD of WAR

Fable
TRINE
Flower
The Ico & Shadow of the Colossus Collection
Inside
Heavy Rain

Patapon 3

Castlevania: Lords of Shadow
Dead Space
Brutal Legend
LittleBigPlanet 2

Concrete Genie
crash team racing nitro fueled
Tekken
...
و خب مسلما ی چندتایی هم از قلم افتاده... ولی من به همین لیستم از 10 سال گذشته راضی‌ام :D

بهترین بازی تاریخ هم با اختلاف کم Shadow of the colossus
 

Nima

مدیر انجمن
Feb 25, 2007
8,028
نام
نیما
خیلی سخته ... خیلی خیلی خیلی سخته
  1. Grand Theft Auto V
  2. Red Dead Redemption II
  3. Red Dead Redemption
  4. The Witcher 3
  5. The Last of Us
  6. God of War
  7. Uncharted 4
  8. Marvel's Spider-Man
  9. Sekiro : Shadows Die Twice
  10. Assassin's Creed IV : Black Flag
اونایی که همرنگ هستن واقعا خیلی خیلی بهم نزدیکن و هیچکدوم برتری مطلق ندارن و مخصوصا بین 6 تای اول خیلی به سختی رتبه بندی کردم و خیلی توی جا به جا شدنشون حساسیت ندارم ...
 

dragonslayer

کاربر سایت
Jul 22, 2012
534
نام
محمدرضا
البته بگم فال اوت 4 هیچ کدوم از اونارو نداره:D مخصوصا انتخاب که فقط یه توهمه تو بازی و هیچ آزادی عملی نمیده:D
البته طبیعیه که نظرات متفاوت باشه.
اما در یک سری مسائل با واقعیتها طرفیم و انکار کردن واقعیت هم غیر عاقلانه است.
این که نسخه ی چهارم این سری نسبت به نسخه های قبلی خودش شوتر اول شخص خیلی بهتریه یک واقعیته. حالا شاید به لذت بخشی و روونی سری Far Cry نباشه ولی این که کسی بیاد با ارفاق بگه دو سری تقریباً از نظر گیم پلی شوتر اول شخص توی یک سطح قرار دارن، امر دور از ذهنی نیست.

داستان. داستان نسبی ترین قسمت بحثه. افرادی هستن که خود Detroit رو هم قبول ندارن و در همین انجمن افرادی رو دیدم که کیج رو داستان نویس درجه 3 خطاب میکنن و از طرف دیگه افرادی هم هستن که آثار کیج رو از لحاظ داستان شاهکار میدونن. حالا چطور میخواد یک بحث مفید که به نتیجه برسه، بین این افراد شکل بگیره؟
حقیقتاً من جواب این سوال رو نمیدونم. بحث مفید سر موضوعات خیلی غیر نسبی و غیر سلیقه ای تر از کیفیت داستان یک اثر رو هم، من در این انجمن خیلی کم دیدم که به نتیجه برسه.

اما در مورد انتخاب و تصمیم گیری، حرف شما کاملا اشتباهه. اگه از گروه Minutemen فاکتور بگیریم، باز هم با سه گروه Institute و Railroad و Brotherhood of Steel رو به روییم که هر کدوم ایدئولوژی، اهداف، ماموریتها و پایان منحصر به فرد خودشونو دارن و چون این سه گروه با هم دشمنن، بر خلاف یک بازی مثل Skyrim_ که در اون میشه تمام ماموریتهای همه گروه ها رو انجام داد- باید تنها به یکی از گروه ها وفادار بمونید و از سه پایان کاملاً متفاوت بازی، یکیشو ببینید.
علاوه بر داستان اصلی، ماموریت های جانبی هم هستن که خیلیاشونو میشه به طرق مختلف و با نتایج مختلف به پایان رسوند.
 

Outer Heaven

کاربر سایت
Apr 21, 2011
4,317
البته طبیعیه که نظرات متفاوت باشه.
اما در یک سری مسائل با واقعیتها طرفیم و انکار کردن واقعیت هم غیر عاقلانه است.
این که نسخه ی چهارم این سری نسبت به نسخه های قبلی خودش شوتر اول شخص خیلی بهتریه یک واقعیته. حالا شاید به لذت بخشی و روونی سری Far Cry نباشه ولی این که کسی بیاد با ارفاق بگه دو سری تقریباً از نظر گیم پلی شوتر اول شخص توی یک سطح قرار دارن، امر دور از ذهنی نیست.

داستان. داستان نسبی ترین قسمت بحثه. افرادی هستن که خود Detroit رو هم قبول ندارن و در همین انجمن افرادی رو دیدم که کیج رو داستان نویس درجه 3 خطاب میکنن و از طرف دیگه افرادی هم هستن که آثار کیج رو از لحاظ داستان شاهکار میدونن. حالا چطور میخواد یک بحث مفید که به نتیجه برسه، بین این افراد شکل بگیره؟
حقیقتاً من جواب این سوال رو نمیدونم. بحث مفید سر موضوعات خیلی غیر نسبی و غیر سلیقه ای تر از کیفیت داستان یک اثر رو هم، من در این انجمن خیلی کم دیدم که به نتیجه برسه.

اما در مورد انتخاب و تصمیم گیری، حرف شما کاملا اشتباهه. اگه از گروه Minutemen فاکتور بگیریم، باز هم با سه گروه Institute و Railroad و Brotherhood of Steel رو به روییم که هر کدوم ایدئولوژی، اهداف، ماموریتها و پایان منحصر به فرد خودشونو دارن و چون این سه گروه با هم دشمنن، بر خلاف یک بازی مثل Skyrim_ که در اون میشه تمام ماموریتهای همه گروه ها رو انجام داد- باید تنها به یکی از گروه ها وفادار بمونید و از سه پایان کاملاً متفاوت بازی، یکیشو ببینید.
علاوه بر داستان اصلی، ماموریت های جانبی هم هستن که خیلیاشونو میشه به طرق مختلف و با نتایج مختلف به پایان رسوند.
3 پایان کاملا متفاوت؟ برادر پایان کل فکشنا یکیه تقریبا. حتی کات سین آخر بازی هم برا همه فکشنا یکیه. همون دیالوگ و همون پایان. شما کدوم بازیرو رفتین که 3 تا پایان متفاوت داشته؟:-?
 

dragonslayer

کاربر سایت
Jul 22, 2012
534
نام
محمدرضا
3 پایان کاملا متفاوت؟ برادر پایان کل فکشنا یکیه تقریبا. حتی کات سین آخر بازی هم برا همه فکشنا یکیه. همون دیالوگ و همون پایان. شما کدوم بازیرو رفتین که 3 تا پایان متفاوت داشته؟:-?
دوست عزیز همون طور که گفتم هر سه گروه ایدئولوژی کاملاً متفاوتی دارن. و داستان اصلی این بازی در مورد سرنوشت ربات های هوشمنده( synth ). با توجه به انتخاب هر گروه، این موجودات با سرنوشت کاملا متفاوتی رو به رو میشن.
 

Outer Heaven

کاربر سایت
Apr 21, 2011
4,317
دوست عزیز همون طور که گفتم هر سه گروه ایدئولوژی کاملاً متفاوتی دارن. و داستان اصلی این بازی در مورد سرنوشت ربات های هوشمنده( synth ). با توجه به انتخاب هر گروه، این موجودات با سرنوشت کاملا متفاوتی رو به رو میشن.
خب این الان چه ربطی به پایان بازی داره؟ بحث من اینه پایان های بازی کاملا یکسانه تو 99% مواقع. بودن یا نبودن سینت ها هیچ تاثیری رو دنیای بازی نداره. همونطور که نابود شدن هر کدوم از 3تا از گروه بازی هیچ فرقی به حال دنیای بازی نمیکنه و دنیای بازی جوری طراحی شده که جدا از تصمیمات بازیکن، ثابت میمونه و هیچ تغییری نمیکنه عملا. لول دیزاین هم به جز چند مورد عملا خلاصه شده تو نگه داشتن تریگر راست تا همرو سلاخی کنی و از اونور لول بیای بیرون.
 

dragonslayer

کاربر سایت
Jul 22, 2012
534
نام
محمدرضا
خب این الان چه ربطی به پایان بازی داره؟ بحث من اینه پایان های بازی کاملا یکسانه تو 99% مواقع. بودن یا نبودن سینت ها هیچ تاثیری رو دنیای بازی نداره. همونطور که نابود شدن هر کدوم از 3تا از گروه بازی هیچ فرقی به حال دنیای بازی نمیکنه و دنیای بازی جوری طراحی شده که جدا از تصمیمات بازیکن، ثابت میمونه و هیچ تغییری نمیکنه عملا. لول دیزاین هم به جز چند مورد عملا خلاصه شده تو نگه داشتن تریگر راست تا همرو سلاخی کنی و از اونور لول بیای بیرون.
دوست من شما احتمالاً تعریف خاصی از پایان داری. از نظر من و احتمالاً عده ی خیلی زیادی از افراد دیگه پایان یعنی نتیجه داستانی که روایت شده، نتیجه موضوعی که بررسی شده. حالا توی این بازی موضوعی که قرار بوده بررسی بشه، هوش مصنوعی و آینده هوش مصنوعیه که کاملاً هم پایان های متفاوتی براش ارائه میشه.
حالا این که شما تعریفت از پایان کات سکانس پایانیه، خب اون به خود شما برمیگرده. وگرنه از نظر عموم، بازی پایان های متفاوتی با توجه به داستانی که روایت میکنه و موضوعی که بررسی میکنه، ارائه میده. به این موضوع شک داری، شما فقط کافیه سرچ کنی " how many different endings are there in fallout 4 " و جوابت رو از اینترنت میگیری.
 
  • Like
Reactions: Destruction

کاربرانی که این قسمت را مشاهده می‌کنند

Top
رمز عبور خود را فراموش کرده اید؟
or ثبت‌نام سریع از طریق سرویس‌های زیر