بحث و تبادل نظر در مورد سری Silent Hill (خلاصه داستان در پست اول)

انتخاب شما برای شخصیت محوری داستان برای قسمت بعد؟


  • مجموع رای دهنده‌ها
    129

Silent Dream

In madness you dwell
کاربر سایت
Jan 3, 2010
1,831

d.png

خلاصه‌ی داستان سری بازیهای سایلنت هیل
مقدمه:

«Silent Hill» نامی برای یک بازی رایانه‌ای است که در سال 1999 و توسط شرکت Konami برای کنسول PS1 عرضه شد. از همان ابتدا مشخص بود که این نام، پتانسیل تبدیل شدن به یک فرانچایز بزرگ را دارد. داستانی فوق‌العاده غنی، مبهم و عمیق در ژانری به نسبت نوپا. همین غنی و مبهم بودن داستان، Konami را وادار ساخت تا در کتاب راهنمای قسمت سوم بازی (Silent Hill 3 Official Complete Guide) بخشی را با نام Lost Memories قرار بدهد. اما همین عنصر داستان،‌تبدیل به تیغی دو دم شد؛ از یک سو یکی از اصلی‌ترین دلایل علاقه‌ی دیوانه‌وار طرفدارانش و از سوی دیگر، پاشنه آشیل عنوان در جذب مخاطبان جدید. شماره‌ی 2 بازی در سال 2001، شماره 3 در سال 2003 ، شماره‌ی 4 در سال 2004 ، Silent Hill: Homecoming در سال 2008 عرضه شدند. اما از لحاظ خط داستانی، شماره‌های 2 و 4 و Homecoming (به نوعی) مجزا بودند و فقط شماره 3 در ادامه‌ی شماره اول عرضه شد. در متن حاضر سعی شده است خلاصه‌ای کوتاه از شماره‌های منتشر شده ارائه شود تا عزیزانی که تازه به جمع ساکنان سایلنت هیل می‌پیوندند، بتوانند راحت‌تر با این عنوان رابطه بر قرار کنند. لازم به یادآوری است که این متن به معنی واقعی کلمه، اسپویلر است.

داستان کامل و تحلیل سایلنت هیل 1 به صورت ویدیویی

163949 163950

داستان سایلت هیل 1 را به صورت ویدیویی در یوتوب مشاهده کنید​

داستان کامل و تحلیل سایلنت هیل 2 به صورت ویدیویی

163952 172258

داستان سایلت هیل 2 را به صورت ویدیویی در یوتوب مشاهده کنید​
every.png
نویسنده ای به نام Harry Mason و همسرش در حین عبور از یک جاده، نوزادی را یافته و نام او را شریل می‌گذارند. چهار سال بعد همسر هری فوت می‌کند. سه سال پس از فوت همسرش، هری بنا به دلایلی تصمیم می‌گیرد با شریل به شهری که وی را در نزدیکی آن یافته بودند سفر کند. شب هنگام، در جاده‌ی کنار شهر، پلیسی موتورسوار از کنار آنها عبور کرده و توجه هری را جلب می کند. اندکی جلوتر، هری متوجه موتور پلیسی میشود که بدون سرنشین در کنار جاده افتاده در همین حین، در روبروی خود دختری را وسط جاده می‌بیند. برای اجتناب از تصادف با او، دیوانه‌وار فرمان را می چرخاند. اما ماشین منحرف شده و به دره‌ی کناری سقوط می‌کند. هری پس از به هوش آمدن، متوجه غیبت شریل می‌شود. در حین جستجو، شبح شریل را می‌بیند و به دنبال او می‌دود. در انتهای معبری تنگ، ناگهان همه‌چیز در تاریکی فرو می‌رود و چهره آنجا تغییر می‌کند. هری مصمم ادامه ‌می‌دهد اما در اثر حمله‌ی چند موجود هیولا مانند به حالت مرگ روی زمین می‌افتد.
وقتی هری بعد از آن حادثه در کافه ای بیدار می‌شود، با همان پلیس روبرو می‌شود. آنها با هم از اتفاقات عجیب شهر و حالت غیرعادی آن سخن می‌گویند. پلیس Cybil Bennet‌ نام دارد و به هری در یافتن شریل کمک می‌کند. حالت عادی شهر اینگونه است: خالی از سکنه، فرو رفته در مه، محصور شده توسط دره‌های عمیق و پر از هیولا. اما در حالت غیر عادی به تمامی این موارد تاریکی مطلق تکه گوشت های آویزان از در و دیوار سکوتی مرگبارتر هم اضافه میشود . هری در جستجوی شریل به مکان‌های زیادی از شهر مراجعه می‌کند: مدرسه، کلیسا، بیمارستان، فاضلاب، پارک تفریحی و در بعضی از آنها با شخصیت‌هایی آشنا می‌شود. با پیرزن عجیبی به نام Dahlia Gillespie در کلیسا، دکتر Michael Kaufmann و پرستاری به نام Lisa Garland در بیمارستان. همچنین مرتب شبح دختری را می‌بیند که باعث تصادف او شده بود به نام Alessa. دالیا اطلاعات زیادی درباره‌ی هری و شهر دارد دکتر کافمن و لیزا هم هر کدام مطالب جدیدی به اطلاعات هری اضافه میکنند. در طول بازی اطلاعات زیادی از شهر به دست می‌آوریم خواه از لابلای روزنامه‌های باطله و کتاب‌ها و خواه از این شخصیت‌ها. شهر مکانی نفرین شده بوده و در سال‌های جنگ‌های داخلی، اعدام‌های زیادی در زندان آن صورت گرفته است. شهر قدمت زیادی دارد و قرن‌ها قبل، بومیان ساکن آنجا بودند. از همان زمان، آیینی شیطانی در شهر رواج داشته است. در سده‌های اخیر، پس از سکونت مهاجران در شهر، تلفیقی از آیین باستانی شهر با آیین‌های مهاجران پدید می‌آید که با نام The Order شناخته می‌شود. پیروان و سردمداران این فرقه اعتقادات عجیب و خطرناکی‌ دارند. این فرقه به سه شاخه‌ی اصلی تقسیم می‌شود که یکی از آنها «مادر مقدس» می‌باشد. در راس این شاخه دالیا قرار دارد که آلسا دختر وی است. این فرقه به خدایی اعتقاد دارد که باید در روی زمین متولد شده سپس بهشت موعود فرقه را بنا کند. بر اساس مدارک به دست آمده، این خدا یک بار متولد شده و مرده است و حال باید برای بار دوم متولد یا فراخوانده شود. دالیا متوجه می‌شود که مشخصات دختر وی، آلسا، با مشخصات مادر خدا که در متون قدیمی پیش‌بینی شده هم‌خوانی دارد پس او را تربیت می‌کند تا مراسم تولد را انجام دهد. در این مراسم، باید مادر خدا سوزانده شود. مراسم در سن 7 سالگی آلسا انجام می‌شود و بدن کباب شده‌ی وی را به بیمارستان انتقال می‌دهند. اما او ناقص است. آلسا در نهایت درد و رنج، قسمتی از روح خودش را به صورت یک نوزاد از شهر بیرون می‌فرستد و با استفاده از قدرت ذهن خود، شهر را به جهنمی بی‌بدیل تبدیل می‌کند. دالیا برای اتمام نقشه خود، توسط خود آلسا، شریل را فرا می‌خواند تا روح مادر خدا تکمیل شود. در این بین دکتر کافمن مسئول امور پزشکی آلساست.
آلسا در برابر دالیا مقاومت می‌کند اما دالیا با فریب هری، خود را به آلسا می‌رساند و مراسم را مجدداً انجام می‌دهد اما در همین حین هری سر می‌رسد. روح شریل به آلسا می‌پیوندد تا مادر خدا کامل گردد. دکتر کافمن به قصد نابودی این روح، دارویی را به سمت وی پرتاب می‌کند اما اینکار باعث می‌شود خدا (در شماره‌ی اول این خدا با نام «سامایل» معرفی می گردد) متولد شود. در اولین اقدام، سامایل، دالیا را آتش می‌زند. اما هری با سامایل می‌جنگد و او را شکست می‌دهد. پس از نابودی سامایل، مادر خدا ظاهر می‌شود و نوزادی را به هری می‌دهد سپس، راه فرار از آن مهلکه را به او نشان می‌دهد.
هری نوزاد را از شهر دور کرده و در جایی به طور ناشناس او را بزرگ می‌کند. نام این نوزاد را Heather می‌گذارد. هدر کودکی عادی نبود و گاها ، رفتارهای عجیبی از خود بروز می‌داد.
17 سال پس از این ماجرا، دختر نفر دوم فرقه، یعنی «Claudia Wolf» تصمیم می‌گیرد آن نوزاد را پیدا کند تا مراسم دوباره به جریان بیفتد. با کمک کشیش دیگری به نام «Vincent»، کاراگاهی به نام «Douglas Cartland» را استخدام می‌کند تا این کودک را پیدا کند. داگلاس هدر را پیدا می‌کند اما از نیت اصلی کارفرمایان خود اطلاع ندارد. روزی که هدر به مرکز خرید شهر رفته‌بود،‌ داگلاس را در مقابل خود می‌بیند. هدر بی خبر از همه‌جا به خیال اینکه داگلاس یک مزاحم است، می‌گریزد ولی داگلاس قبلاً محل او را به کلودیا و وینسنت اطلاع داده‌است. هدر به سمت خانه و نزد هری حرکت می‌کند اما اطراف او پر از هیولاهایی هولناک شده است. در اینجا برای اولین بار، کلودیا را ملاقات می‌کند. کلودیا درتلاش است تا هدر چیزی را به یاد بیاورد. هدر پس از گذشتن از مرکز خرید و ایستگاه مترو، درساختمانی نیمه‌کاره در نزدیکی محل سکونت خود با وینسنت روبرو می‌شود.
هدر به آپارتمان خود می‌رسد اما درآنجا پدرش، هری را غرق در خون و بی‌جان می‌یابد. او کلودیا را در پشت‌بام می‌بیند و او را مسئول قتل پدرش می داند. هدر قصد انتقام دارد اما کلودیا به سایلنت هیل می‌رود. هدر به همراه داگلاس (که کمابیش به واقعیت پی برده است) به سمت سایلنت هیل حرکت می‌کند.
هدر تقریباً گذشته‌ی خود را به یاد آورده است؛ او همان روح واحد آلسا و شریل است که توسط مادر خدا به هری سپرده شد. پس از حلول روح آلسا و شریل، جنین خدا هم وارد بدن او شده است اما تحت تاثیر فراموشی هدر، عقیم مانده و برای بارور شدن، نیاز دارد تا آتش خشم و نفرت در درون هدر شعله‌ور شود. کلودیا در تمام طول داستان سعی بر این دارد تا همین میراث آلسا را بیدار کند و برای همین منظور، هری را می‌کشد تا او را از سر راه بردارد. در این میان، وینسنت که منافع خود را با تولد خدا در خطر می‌بیند، سعی می‌کند توسط هدر، کلودیا و عقایدش را نابود کند.
پس از رسیدن به شهر، هدر به بیمارستان می‌رود. او با راهنمایی‌های علنی یا مخفیانه‌ی وینسنت،‌ پدر کلودیا یعنی «لئونارد» را که در بیمارستان زندانی شده می‌کشد تا متاترون را به دست آورد. متاترون، نماد خیر و روشنی و در مقابل سامایل است و وینسنت تصور میکند متاترون میتواند در مبارزه با کلادیا به هدر کمک کند. در ادامه،‌هدر به کلیسای فرقه می‌رسد. کلودیا، وینسنت را ، که به زعم او خیانت کرده‌است، می‌کشد. هری مقداری از داروی دکتر کافمن را به شکل یه قرص به هدر داده بود. هدر آن قرص را می‌بلعد و در نتیجه، جنین خدا را بالا می‌آورد. کلودیا جنین را می‌بلعد و آنرا به شکل ناقص بارور می‌کند. در نهایت کلودیا به دست خدای متولد شده نابود می‌شود و هدر هم وی را می‌کشد. تا بار دیگر تفکرات منحرف فرقه برای به وجود آوردن خدا عقیم بماند.

آنچه که شما در بالا مطالعه کردید تنها بخشی از شهر و اتفاقات رخ داده در آن است در شماره های دوم و چهارم و پنجم از بازی بخشی دیگر از توانایی های شهر حضور پر رنگی دارد و آن هم قضاوت و مجازات است ، شهر به خاطر اتفاقاتی که به خود دیده است دارای قدرتهایی خاص است یکی از این قدرتها فراخواندن افراد است در شماره های دوم و پنجم ما شاهد حضور افرادی در شهر هستیم که به نوعی گناهکارند و شهر برای قضاوت در مورد آن ها ، دعوتشان کرده است .
جیمز ساندرلند مردی که زن مریضش را کشته است و همینطور الکس شفرد که باعث مرگ برادر کوچکتر خود شده است با پا گذاشتن به شهر اماده پاسخگویی به اشتباهاتی میشوند که سعی در فراموش کردن آن ها داشته اند ، صد البته که نوع بازجویی و قضاوت در این شهر مرموز نیز متفاوت است به جای حضور قاضی و هیئت منصفه و دادگاه ، تمام اتفاقات پیرامون شخصیت ها به نوعی اشتباه شخصیت را گوشزد میکنند از موجوداتی که با آنها مبارزه می‌کنید گرفته تا افراد سرگردان دیگری در شهر که خود گناهکارند .گو اینکه این خاصیت شهر در تمامی شماره ها وجود دارد ولی در شماره های مذکور از فرع به اصل بدل شده و محوریت بازی بر عمل انجام گرفته توسط شخصیت اصلی قرار دارد و بحث فرقه ، آلسا و غیره کمتر پرداخته شده است .
در این میان شماره ی چهارم بازی اما فضائی اختصاصی داشت در این شماره یکی از دست پرورده های یتیم خانه ی تحت رهبری فرقه به نام والتر سالیوان که پیرو حزب مادر مقدس است قصد متولد کردن خدا توسط مراسمی به نام قربانی کردن 21 نفر را دارد ، والتر که در کودکی توسط خانواده ی خود رها شده است تصور میکرد اتاقی که در آن بدنیا آمده است مادر او و در حقیقت خداست والتر که تصور میکند مادرش به خواب رفته است سعی دارد از طریق مراسم ذکر شده او را بیدار کند ، هر کدام از افرادی که برای قربانی شدن انتخاب شده اند باید دارای مشخصه ای باشد آخرین نفر این لیست که هدایت آن را بازیباز بر عهده دارد و دریافت کننده ی دانش و تکمیل کننده ی مراسم است ، هنری تونزند نام دارد که حال در همان اتاق تولد والتر زندگی میکند و در طول بازی با پی بردن به ماجرا و کمک های جوزف شرایبر که قبل از هنری در آن اتاق زندگی میکرده است قصد دارد جلوی تکمیل این مراسم را بگیرد . در انتها هنری تونزند با مبارزه با موجودی که والتر به وجود می آورد رویای به وجود آوردن خدا را بار دیگر خراب میکند .
علاوه بر شماره های ذکر شده دو بازی Silent Hill: Origins و Silent Hill: Shattered Memories نیز از سری معرفی شده اند که در اولی به زمان سوزانده شدن آلسا توسط دالیا و چگونگی زنده ماندن آلسا پرداخته شده و در دیگری اتفاقات شماره ی اول بعد از سال ها توسط هری بازسازی میشوند، گر چه با پایان کار تیم سازنده ی اصلی بازی که کار ساخت 4 شماره ی اول بازی را بر عهده داشتند این شماره ها به خوبی پرداخته نشده و دارای نواقصی در حیطه‌ی داستانی هستند اما همچنان سری سایلنت هیل دارای یکی از بهترین داستان ها در طول تاریخ بازیهای رایانه ای است.
لازم به ذکر است بر اساس این بازی تاکنون دو فیلم سینمایی نیز ساخته شده که شماره دوم (تا زمان نگارش این مقاله) هنوز اکران نگردیده است. با توجه به نظر مخاطبان، فیلم اول یکی از برترین و موفق‌ترین فیلم های ساخته شده بر اساس یک بازی ویدیویی می‌باشد.
همچنین شرکت کونامی در سال 2006 و به مناسبت اکران فیلم، مجموعه‌ای ویدیویی را بر روی رسانه‌ی UMD برای PSP عرضه نمود که با نام The Silent Hill Experience شناخته شده و شامل دو کمیک The Hunger و Dying Inside ، ترایلر شماره‌های 1 تا 4 بازی و فیلم، مصاحبه با آهنگ‌ساز افسانه‌ای سری به همراه کارگردان فیلم و برخی موسیقی‌های بازی می‌باشد.

دریافت خلاصه به صورت فایل pdf :دانلود
تهیه و تنظیم خلاصه : (msbazicenter)

----------------------------------------------------------------------------------------------------------

مقالات تحلیلی بازی نوشته شده توسط امیر حسین فرحزادی ( Bone Crusher ) :
بازی‌سنتر | مقالات | تاریخچه و داستان بازی ها | تاریخچه و بررسی دقیق سری سایلنت هیل ( بخش اول )
بازی‌سنتر | مقالات | تاریخچه و داستان بازی ها | تاریخچه و بررسی دقیق سری سایلنت هیل ( بخش دوم )
بازی‌سنتر | مقالات | تاریخچه و داستان بازی ها | تاریخچه و بررسی دقیق سری سایلنت هیل ( بخش سوم )
بازی‌سنتر | مقالات | تاریخچه و داستان بازی ها | تاریخچه و بررسی دقیق سری سایلنت هیل ( بخش چهارم )

تاپیک تحلیل بازی نوشته شده توسط محمد مهدی حاجی اسمعیلی ( nemesis ) ( کامل نشده ):
The Lost Memories ---پایه و اساس بازی بزرگ "Silent Hill" -- تحلیلی بزرگ برای این بازی

مقالات مختلف در مورد سری سایلنت هیل:
Silent Hill: Homecoming Plot
Silent Hill: Origins Plot
Silent Hill Shattered Memories Plot
داستان (Silent Hill: Orphan)
شباهت بین Homecoming و Silent Hill 2
تاریخ وقایع Silent Hill و Shepherd's Glen
دانلود Silent Hill 2 - The movie
ترجمه یادداشت های سایلنت هیل 2
ترجمه فارسی دیالوگ های بازی Silent Hill 2: Born from a Wish
سایلنت هیل 4: پرونده قربانیان
ساکنین South Ashfield Heights apartments- قسمت اول - قسمت دوم
یادداشتی کوتاه بر SILENT HILL: HOMECOMING
داستان نسخه اول فیلم سایلنت هیل
Silent Hill: Original Memories
Silent Hill HD Collection Achievements Guide
Little Baroness
جودی میسون
طرح اولیه موتور سایلنت هیل پست 1
طرح اولیه موتور سایلنت هیل پست 2
طرح اولیه موتور سایلنت هیل پست 3
طرح اولیه موتور سایلنت هیل پست 4
خاطرات الکس شپرد
 

Attachments

  • sh1.png
    sh1.png
    56.3 KB · مشاهده: 3,572
  • silenthill1.jpg
    silenthill1.jpg
    55.1 KB · مشاهده: 117
آخرین ویرایش:

Kiti Neko

тесн теαм
کاربر سایت
Jun 1, 2011
1,602
نام
αмιг
برا من وقتی والترو میکشم بلافاصله صفحه سیاه میشه و بعدش نتایج میان و برا پایان گرفته شده مینویسه: Eileens Death خیلی ممنون میشم سیوشو در اختیارم قرار بدی شاید فرجی حاصل شد و خود بازی دمو پایانی رو پخش کرد............


halo_of_sun عزیز با اینکه پایان مورد نظرو دیدمه ولی بازم منتظره سیوای شما هستم



راستی در اون موردم باید بگم که بله، البته که فقط پایان مورد نظرو نگاه کردم و بقیه رو دانلود کردم و گذاشتم یه گوشه تا بازی رو دوباره که تموم کردم اگه بازم نیاز شد برم سراغشون................



واقعا یه دنیا ممنونم:x لینک دومی همه رو داشت و با اینکه کیفیتشون پایینه ولی بازم بهتر از ندیدن پایان بازیه
اینم سیو های بازی Silent Hill 4 که قولش رو به آقای Mostafa VI داده بودم. امیدوارم مشکلت حل بشه. https://s3.amazonaws.com/blogdoon-files/blogdoon_35042_188561.rar
 

horror_08

کاربر سایت
Aug 22, 2007
2,414
نام
Ashkan
شهام جان به نظرم دلیلی نداره از اول قرار بدی چون مطالب قبلیت موجوده فقط یه مشکلی که الان دارن این هست که به نظر سایتی که برای آپلود عکس هاش انتخاب کرده بودی الان از رده خارج شده و عکس ها از دست رفتند اگر یه فکری به حال اون ها بکنی خوبه!
بعد مطلب دیگه این که تو تاپیک قرار میدی دیگه ؟ نمیخوای جای دیگه آپلود کنی که ؟
 

shm744

کاربر سایت
May 8, 2008
391
نام
شهام سمیع عادل
بسم الله الرحمن الرحیم
بچه ها امروز اومدم تا متن ترجمه شده Lost Memories رو براتون بزار
البته کامل نیست . من ترجمه این متن رو چهار سال پیش شروع کردم و تا یه جاهاییش ادامه داده بودم . دوستانی که از گذشته با من آشنا هستن خاطرشون هست که این متن رو در این تاپیک می نوشتم ولی خوب به خاطر بعضی از مسائل ترجمه اش متوقف شده بود . تو این چند روز که دیدم تاپیک ناجور فعال شده !!! حس خوبی بهم دست داد و منو مشتاق کرد واسه ترجمه کردن ادامه اش . اگه دوستان خاطرشون باشه من تا انتهای سایلنت هیل 1 تقریبا ترجمه کرده بودم کتاب رو ولی حالا که رفتم و ترجمه های گذشته که تو تاپیک بود رو بررسی کردم دیدم کلیه عکسهای داخلیش از بین رفته و دیگه قابل استفاده نیست واسه همین تصمیم گرفتم به جای اینکه از ابتدای سایلنت هیل 2 مطالبم رو بنویسم دوباره از ابتدای مطالب شروع به نوشتن بکنم تا هم مطالب باز سازی بشن هم بچه هایی که جدیدا به تاپیک اضافه شدن بتونن از این مطالب استفاده کنن . پس به امید خدا نوشتن مطالب رو شروع می کنم و سعی می کنم هر هفته ترجمه های جدیدی از کتاب بزرگ Lost Memories که نوشته خود اعضای تیم سایلنت هست رو براتون ترجمه کنم و براتون قرار بدم .
امیدوارم ترجمه ای که انجام دادم از نظر نگارشی زیاد اعصابتون رو به هم نریزه . بازم ممنون.
پس با اجازه ....

محض اطلاع دوستان می گم که پست های چند سال پیشم رو پاک کردم تا مطالبی که الان می زارم تکراری نباشه و تاپیک شلوغ نشه بازم شرمنده ...
در ضمن اینجا جا داره بازم از جناب Loyal ( به نظرم اسمشون امیر خان بود آخه من اسم بچه هارو یادم نمی مونه ) معذرت خواهی کنم ...
------------------------------------
واسش تاپیک ساختم . اینم آدرس تاپیک
http://forum.bazicenter.com/showthread.php?t=43292
 
آخرین ویرایش:

Bone Crusher

کاربر سایت
Dec 27, 2008
3,872
نام
امیرحسین
سلام

امیر! نکنی این کار رو. بدجور ازت دلخور میشم. جدی میگم. این تاپیک یه مثلث طلایی داره که یه راس اون خودتی. یه سلام دوباره بگو.

مگه فیلم هندیه؟!:d

والا من الان فشار کنکور و هزار و یک مورد دیگه اذیتم میکنه برای همین سریع عصبی شدم! علت این عصبانیت هم مربوط به فرد خاصی از این تاپیک نمیشه و دلایل دیگه ای داشت!

در مورد یک راس طلایی هم اختیار داری چون حالا حالا ها باید درس پس بدیم!

@ shm744

شما هم برای این مقاله یه تاپیک جدید باز کن من هم سعی میکنم صحبت کنم تا بتونم مهمش کنم!

در پناه حق

در ضمن اینجا جا داره بازم از جناب Loyal ( به نظرم اسمشون امیر خان بود آخه من اسم بچه هارو یادم نمی مونه ) معذرت خواهی کنم ...

نیازی به این کارا نیست آقا! من که گفتم از دست شما ناراحت نشدم! یه ناراحتی هایی بود که مربوط به افراد دیگه ای بود!
 
آخرین ویرایش:

shm744

کاربر سایت
May 8, 2008
391
نام
شهام سمیع عادل
مگه فیلم هندیه؟!:d

والا من الان فشار کنکور و هزار و یک مورد دیگه اذیتم میکنه برای همین سریع عصبی شدم! علت این عصبانیت هم مربوط به فرد خاصی از این تاپیک نمیشه و دلایل دیگه ای داشت!

در مورد یک راس طلایی هم اختیار داری چون حالا حالا ها باید درس پس بدیم!

@ shm744

شما هم برای این مقاله یه تاپیک جدید باز کن من هم سعی میکنم صحبت کنم تا بتونم مهمش کنم!

در پناه حق

oggey !!!
به پیشنهاد امیرخان یه تاپیک جدید واسش باز می کنم ...

واسش تاپیک ساختم . اینم آدرس تاپیک
http://forum.bazicenter.com/showthread.php?t=43292
 
آخرین ویرایش:

Kiti Neko

тесн теαм
کاربر سایت
Jun 1, 2011
1,602
نام
αмιг

shm744

کاربر سایت
May 8, 2008
391
نام
شهام سمیع عادل
واقعا دستت درد نکنه، گل کاشتی>:d< ، دارم میخونمش. موفق باشی عزیزم

قربان یو !!!

از امیرجانم ممنونم که تاپیک رو مهم کرد . فعلا تا پایان سایلنت هیل 1 رو آپلود کردم البته تو قسمت اندینگ ها یه خورده سایلنت هیل 1 مشکل داره که تازه متوجه شدم. یه خورده ناقصی داره سعی می کنم تا هفته آینده که می خوام سایلنت هیل 3 رو ترجمه کنم اون ناقصی رو هم برطرف کنم . امروز و فردا هم سعی می کنم سایلنت هیل 2 رو آپلود کنم .
 

Kiti Neko

тесн теαм
کاربر سایت
Jun 1, 2011
1,602
نام
αмιг
قربان یو !!!

از امیرجانم ممنونم که تاپیک رو مهم کرد . فعلا تا پایان سایلنت هیل 1 رو آپلود کردم البته تو قسمت اندینگ ها یه خورده سایلنت هیل 1 مشکل داره که تازه متوجه شدم. یه خورده ناقصی داره سعی می کنم تا هفته آینده که می خوام سایلنت هیل 3 رو ترجمه کنم اون ناقصی رو هم برطرف کنم . امروز و فردا هم سعی می کنم سایلنت هیل 2 رو آپلود کنم .
خدا سایتو از سرمون کم نکنه:d . در ضمن من هیچ وقت نمیدونستم Leonard پدر Claudia هستش. بعد یه چیز دیگه : شما در ترجمه ای که برای Lost Memories گذاشتی، در اون یه عکس گذاشتی ( عکس زن در حال نماز خواندن ) اون فرد رو " Patrick Chester " خطاب کردی که در زمان جنگ سزباز بوده و در جنگ ها شرکت داشته. یعنی یه زن میجنگیده ؟
 
آخرین ویرایش:

shm744

کاربر سایت
May 8, 2008
391
نام
شهام سمیع عادل
خدا سایتو از سرمون کم نکنه:d . در ضمن من هیچ وقت نمیدونستم Leonard پدر Claudia هستش. بعد یه چیز دیگه : شما در ترجمه ای که برای Lost Memories گذاشتی، در اون یه عکس گذاشتی ( عکس زن در حال نماز خواندن ) اون فرد رو " Patrick Chester " خطاب کردی که در زمان جنگ سزباز بوده و در جنگ ها شرکت داشته. یعنی یه زن میجنگیده ؟

نه عزیزم پاتریک چستر مرد بوده نه زن !!! بابا به خدا اسمش اسم مرده !!! . درضمن تا اونجایی که یادم میاد تو پارک جایی که نشون می ده دو تا مجسمه در دو طرف دهنه های پارک قرار داشت فکر می کنم اشتباها این عکس رو با اسم پاتریک چستر ترسیم کرده باشه آقای wallofdeath . تو کتاب اصلی زیر عکس ها هیچ توضیحی درمورد خود عکس نداده فقط توضیح کوچیکی درمورد اون عکس نوشته . اسم عکس رو جناب Wallofdeath نوشته که فکر می کنم اشتباها چون درمورد پاتریک چستر صحبت می شده در این عکس اسم مجسمه ارو پاتریک چستر نوشته در ضمن فکر می کنم این عکس بیشتر اشاره به مراسم مذهبی داره تا اسم پاتریک چستر
 

Bone Crusher

کاربر سایت
Dec 27, 2008
3,872
نام
امیرحسین
خدا سایتو از سرمون کم نکنه:d . در ضمن من هیچ وقت نمیدونستم Leonard پدر Claudia هستش. بعد یه چیز دیگه : شما در ترجمه ای که برای Lost Memories گذاشتی، در اون یه عکس گذاشتی ( عکس زن در حال نماز خواندن ) اون فرد رو " Patrick Chester " خطاب کردی که در زمان جنگ سزباز بوده و در جنگ ها شرکت داشته. یعنی یه زن میجنگیده ؟

جدا؟! شما اینو خونده بودی؟!
 

shm744

کاربر سایت
May 8, 2008
391
نام
شهام سمیع عادل
قسمت Silent Hill 2 به تاپیک ترجمه Lost Memories اضافه شد . انشاالله تا هفته آینده مبحث Silent hill 3 رو ترجمه می کنم و البته ناقصی هایی که تو Silent hill 1 داره ارو کامل می کنم.

http://forum.bazicenter.com/showthread.php?t=43292

راستی کدومتون تو سایلنت هیل 1 تاحالا اینقدر به شریل نزدیک شده بودین ؟:d
ای نامرد !!! داشتم می گرفتمش ها . اگه می گرفتمش دیگه کل مبحث سایلنت هیل رو می بردم زیر سئوال !!! :d
01.JPG
 
آخرین ویرایش:
  • Like
Reactions: Quantic Dream

Quantic Dream

کاربر سایت
May 31, 2010
1,432
میشه بگی کجا به این موضوع اشاره کرده بودی ؟ من که چیزی ندیدم و نمی بینم.
مثلا یه جای مقاله اشاره کرده بود:
کلادیا هرچند سنگدل بنظر میرسد ولی گذشته ترحم انگیزی داشته است. او مدام از سوی پدرش مورد بی مهری قرار میگرفت و روز به روز به شدت تنهایی اش افزوده میشد. Leonard یکی از سران متعصب فرقه بوده و هر روز عرصه را بر دخترش تنگ تر و تنگ تر میکرده است. او معتقد بود رستگاری مخصوص انتخاب شدگان میباشد. اوضاع به همین شکل سپری میشد که کلادیا با دختری که تقریبا وضعیتی مشابه او دارد آشنا میشود. این دختر همان آلسا است.
 

کاربرانی که این قسمت را مشاهده می‌کنند

Top
رمز عبور خود را فراموش کرده اید؟
or ثبت‌نام سریع از طریق سرویس‌های زیر