بحث و تبادل نظر در مورد سری Silent Hill (خلاصه داستان در پست اول)

انتخاب شما برای شخصیت محوری داستان برای قسمت بعد؟


  • مجموع رای دهنده‌ها
    129

Silent Dream

In madness you dwell
کاربر سایت
Jan 3, 2010
1,831

d.png

خلاصه‌ی داستان سری بازیهای سایلنت هیل
مقدمه:

«Silent Hill» نامی برای یک بازی رایانه‌ای است که در سال 1999 و توسط شرکت Konami برای کنسول PS1 عرضه شد. از همان ابتدا مشخص بود که این نام، پتانسیل تبدیل شدن به یک فرانچایز بزرگ را دارد. داستانی فوق‌العاده غنی، مبهم و عمیق در ژانری به نسبت نوپا. همین غنی و مبهم بودن داستان، Konami را وادار ساخت تا در کتاب راهنمای قسمت سوم بازی (Silent Hill 3 Official Complete Guide) بخشی را با نام Lost Memories قرار بدهد. اما همین عنصر داستان،‌تبدیل به تیغی دو دم شد؛ از یک سو یکی از اصلی‌ترین دلایل علاقه‌ی دیوانه‌وار طرفدارانش و از سوی دیگر، پاشنه آشیل عنوان در جذب مخاطبان جدید. شماره‌ی 2 بازی در سال 2001، شماره 3 در سال 2003 ، شماره‌ی 4 در سال 2004 ، Silent Hill: Homecoming در سال 2008 عرضه شدند. اما از لحاظ خط داستانی، شماره‌های 2 و 4 و Homecoming (به نوعی) مجزا بودند و فقط شماره 3 در ادامه‌ی شماره اول عرضه شد. در متن حاضر سعی شده است خلاصه‌ای کوتاه از شماره‌های منتشر شده ارائه شود تا عزیزانی که تازه به جمع ساکنان سایلنت هیل می‌پیوندند، بتوانند راحت‌تر با این عنوان رابطه بر قرار کنند. لازم به یادآوری است که این متن به معنی واقعی کلمه، اسپویلر است.

داستان کامل و تحلیل سایلنت هیل 1 به صورت ویدیویی

163949 163950

داستان سایلت هیل 1 را به صورت ویدیویی در یوتوب مشاهده کنید​

داستان کامل و تحلیل سایلنت هیل 2 به صورت ویدیویی

163952 172258

داستان سایلت هیل 2 را به صورت ویدیویی در یوتوب مشاهده کنید​
every.png
نویسنده ای به نام Harry Mason و همسرش در حین عبور از یک جاده، نوزادی را یافته و نام او را شریل می‌گذارند. چهار سال بعد همسر هری فوت می‌کند. سه سال پس از فوت همسرش، هری بنا به دلایلی تصمیم می‌گیرد با شریل به شهری که وی را در نزدیکی آن یافته بودند سفر کند. شب هنگام، در جاده‌ی کنار شهر، پلیسی موتورسوار از کنار آنها عبور کرده و توجه هری را جلب می کند. اندکی جلوتر، هری متوجه موتور پلیسی میشود که بدون سرنشین در کنار جاده افتاده در همین حین، در روبروی خود دختری را وسط جاده می‌بیند. برای اجتناب از تصادف با او، دیوانه‌وار فرمان را می چرخاند. اما ماشین منحرف شده و به دره‌ی کناری سقوط می‌کند. هری پس از به هوش آمدن، متوجه غیبت شریل می‌شود. در حین جستجو، شبح شریل را می‌بیند و به دنبال او می‌دود. در انتهای معبری تنگ، ناگهان همه‌چیز در تاریکی فرو می‌رود و چهره آنجا تغییر می‌کند. هری مصمم ادامه ‌می‌دهد اما در اثر حمله‌ی چند موجود هیولا مانند به حالت مرگ روی زمین می‌افتد.
وقتی هری بعد از آن حادثه در کافه ای بیدار می‌شود، با همان پلیس روبرو می‌شود. آنها با هم از اتفاقات عجیب شهر و حالت غیرعادی آن سخن می‌گویند. پلیس Cybil Bennet‌ نام دارد و به هری در یافتن شریل کمک می‌کند. حالت عادی شهر اینگونه است: خالی از سکنه، فرو رفته در مه، محصور شده توسط دره‌های عمیق و پر از هیولا. اما در حالت غیر عادی به تمامی این موارد تاریکی مطلق تکه گوشت های آویزان از در و دیوار سکوتی مرگبارتر هم اضافه میشود . هری در جستجوی شریل به مکان‌های زیادی از شهر مراجعه می‌کند: مدرسه، کلیسا، بیمارستان، فاضلاب، پارک تفریحی و در بعضی از آنها با شخصیت‌هایی آشنا می‌شود. با پیرزن عجیبی به نام Dahlia Gillespie در کلیسا، دکتر Michael Kaufmann و پرستاری به نام Lisa Garland در بیمارستان. همچنین مرتب شبح دختری را می‌بیند که باعث تصادف او شده بود به نام Alessa. دالیا اطلاعات زیادی درباره‌ی هری و شهر دارد دکتر کافمن و لیزا هم هر کدام مطالب جدیدی به اطلاعات هری اضافه میکنند. در طول بازی اطلاعات زیادی از شهر به دست می‌آوریم خواه از لابلای روزنامه‌های باطله و کتاب‌ها و خواه از این شخصیت‌ها. شهر مکانی نفرین شده بوده و در سال‌های جنگ‌های داخلی، اعدام‌های زیادی در زندان آن صورت گرفته است. شهر قدمت زیادی دارد و قرن‌ها قبل، بومیان ساکن آنجا بودند. از همان زمان، آیینی شیطانی در شهر رواج داشته است. در سده‌های اخیر، پس از سکونت مهاجران در شهر، تلفیقی از آیین باستانی شهر با آیین‌های مهاجران پدید می‌آید که با نام The Order شناخته می‌شود. پیروان و سردمداران این فرقه اعتقادات عجیب و خطرناکی‌ دارند. این فرقه به سه شاخه‌ی اصلی تقسیم می‌شود که یکی از آنها «مادر مقدس» می‌باشد. در راس این شاخه دالیا قرار دارد که آلسا دختر وی است. این فرقه به خدایی اعتقاد دارد که باید در روی زمین متولد شده سپس بهشت موعود فرقه را بنا کند. بر اساس مدارک به دست آمده، این خدا یک بار متولد شده و مرده است و حال باید برای بار دوم متولد یا فراخوانده شود. دالیا متوجه می‌شود که مشخصات دختر وی، آلسا، با مشخصات مادر خدا که در متون قدیمی پیش‌بینی شده هم‌خوانی دارد پس او را تربیت می‌کند تا مراسم تولد را انجام دهد. در این مراسم، باید مادر خدا سوزانده شود. مراسم در سن 7 سالگی آلسا انجام می‌شود و بدن کباب شده‌ی وی را به بیمارستان انتقال می‌دهند. اما او ناقص است. آلسا در نهایت درد و رنج، قسمتی از روح خودش را به صورت یک نوزاد از شهر بیرون می‌فرستد و با استفاده از قدرت ذهن خود، شهر را به جهنمی بی‌بدیل تبدیل می‌کند. دالیا برای اتمام نقشه خود، توسط خود آلسا، شریل را فرا می‌خواند تا روح مادر خدا تکمیل شود. در این بین دکتر کافمن مسئول امور پزشکی آلساست.
آلسا در برابر دالیا مقاومت می‌کند اما دالیا با فریب هری، خود را به آلسا می‌رساند و مراسم را مجدداً انجام می‌دهد اما در همین حین هری سر می‌رسد. روح شریل به آلسا می‌پیوندد تا مادر خدا کامل گردد. دکتر کافمن به قصد نابودی این روح، دارویی را به سمت وی پرتاب می‌کند اما اینکار باعث می‌شود خدا (در شماره‌ی اول این خدا با نام «سامایل» معرفی می گردد) متولد شود. در اولین اقدام، سامایل، دالیا را آتش می‌زند. اما هری با سامایل می‌جنگد و او را شکست می‌دهد. پس از نابودی سامایل، مادر خدا ظاهر می‌شود و نوزادی را به هری می‌دهد سپس، راه فرار از آن مهلکه را به او نشان می‌دهد.
هری نوزاد را از شهر دور کرده و در جایی به طور ناشناس او را بزرگ می‌کند. نام این نوزاد را Heather می‌گذارد. هدر کودکی عادی نبود و گاها ، رفتارهای عجیبی از خود بروز می‌داد.
17 سال پس از این ماجرا، دختر نفر دوم فرقه، یعنی «Claudia Wolf» تصمیم می‌گیرد آن نوزاد را پیدا کند تا مراسم دوباره به جریان بیفتد. با کمک کشیش دیگری به نام «Vincent»، کاراگاهی به نام «Douglas Cartland» را استخدام می‌کند تا این کودک را پیدا کند. داگلاس هدر را پیدا می‌کند اما از نیت اصلی کارفرمایان خود اطلاع ندارد. روزی که هدر به مرکز خرید شهر رفته‌بود،‌ داگلاس را در مقابل خود می‌بیند. هدر بی خبر از همه‌جا به خیال اینکه داگلاس یک مزاحم است، می‌گریزد ولی داگلاس قبلاً محل او را به کلودیا و وینسنت اطلاع داده‌است. هدر به سمت خانه و نزد هری حرکت می‌کند اما اطراف او پر از هیولاهایی هولناک شده است. در اینجا برای اولین بار، کلودیا را ملاقات می‌کند. کلودیا درتلاش است تا هدر چیزی را به یاد بیاورد. هدر پس از گذشتن از مرکز خرید و ایستگاه مترو، درساختمانی نیمه‌کاره در نزدیکی محل سکونت خود با وینسنت روبرو می‌شود.
هدر به آپارتمان خود می‌رسد اما درآنجا پدرش، هری را غرق در خون و بی‌جان می‌یابد. او کلودیا را در پشت‌بام می‌بیند و او را مسئول قتل پدرش می داند. هدر قصد انتقام دارد اما کلودیا به سایلنت هیل می‌رود. هدر به همراه داگلاس (که کمابیش به واقعیت پی برده است) به سمت سایلنت هیل حرکت می‌کند.
هدر تقریباً گذشته‌ی خود را به یاد آورده است؛ او همان روح واحد آلسا و شریل است که توسط مادر خدا به هری سپرده شد. پس از حلول روح آلسا و شریل، جنین خدا هم وارد بدن او شده است اما تحت تاثیر فراموشی هدر، عقیم مانده و برای بارور شدن، نیاز دارد تا آتش خشم و نفرت در درون هدر شعله‌ور شود. کلودیا در تمام طول داستان سعی بر این دارد تا همین میراث آلسا را بیدار کند و برای همین منظور، هری را می‌کشد تا او را از سر راه بردارد. در این میان، وینسنت که منافع خود را با تولد خدا در خطر می‌بیند، سعی می‌کند توسط هدر، کلودیا و عقایدش را نابود کند.
پس از رسیدن به شهر، هدر به بیمارستان می‌رود. او با راهنمایی‌های علنی یا مخفیانه‌ی وینسنت،‌ پدر کلودیا یعنی «لئونارد» را که در بیمارستان زندانی شده می‌کشد تا متاترون را به دست آورد. متاترون، نماد خیر و روشنی و در مقابل سامایل است و وینسنت تصور میکند متاترون میتواند در مبارزه با کلادیا به هدر کمک کند. در ادامه،‌هدر به کلیسای فرقه می‌رسد. کلودیا، وینسنت را ، که به زعم او خیانت کرده‌است، می‌کشد. هری مقداری از داروی دکتر کافمن را به شکل یه قرص به هدر داده بود. هدر آن قرص را می‌بلعد و در نتیجه، جنین خدا را بالا می‌آورد. کلودیا جنین را می‌بلعد و آنرا به شکل ناقص بارور می‌کند. در نهایت کلودیا به دست خدای متولد شده نابود می‌شود و هدر هم وی را می‌کشد. تا بار دیگر تفکرات منحرف فرقه برای به وجود آوردن خدا عقیم بماند.

آنچه که شما در بالا مطالعه کردید تنها بخشی از شهر و اتفاقات رخ داده در آن است در شماره های دوم و چهارم و پنجم از بازی بخشی دیگر از توانایی های شهر حضور پر رنگی دارد و آن هم قضاوت و مجازات است ، شهر به خاطر اتفاقاتی که به خود دیده است دارای قدرتهایی خاص است یکی از این قدرتها فراخواندن افراد است در شماره های دوم و پنجم ما شاهد حضور افرادی در شهر هستیم که به نوعی گناهکارند و شهر برای قضاوت در مورد آن ها ، دعوتشان کرده است .
جیمز ساندرلند مردی که زن مریضش را کشته است و همینطور الکس شفرد که باعث مرگ برادر کوچکتر خود شده است با پا گذاشتن به شهر اماده پاسخگویی به اشتباهاتی میشوند که سعی در فراموش کردن آن ها داشته اند ، صد البته که نوع بازجویی و قضاوت در این شهر مرموز نیز متفاوت است به جای حضور قاضی و هیئت منصفه و دادگاه ، تمام اتفاقات پیرامون شخصیت ها به نوعی اشتباه شخصیت را گوشزد میکنند از موجوداتی که با آنها مبارزه می‌کنید گرفته تا افراد سرگردان دیگری در شهر که خود گناهکارند .گو اینکه این خاصیت شهر در تمامی شماره ها وجود دارد ولی در شماره های مذکور از فرع به اصل بدل شده و محوریت بازی بر عمل انجام گرفته توسط شخصیت اصلی قرار دارد و بحث فرقه ، آلسا و غیره کمتر پرداخته شده است .
در این میان شماره ی چهارم بازی اما فضائی اختصاصی داشت در این شماره یکی از دست پرورده های یتیم خانه ی تحت رهبری فرقه به نام والتر سالیوان که پیرو حزب مادر مقدس است قصد متولد کردن خدا توسط مراسمی به نام قربانی کردن 21 نفر را دارد ، والتر که در کودکی توسط خانواده ی خود رها شده است تصور میکرد اتاقی که در آن بدنیا آمده است مادر او و در حقیقت خداست والتر که تصور میکند مادرش به خواب رفته است سعی دارد از طریق مراسم ذکر شده او را بیدار کند ، هر کدام از افرادی که برای قربانی شدن انتخاب شده اند باید دارای مشخصه ای باشد آخرین نفر این لیست که هدایت آن را بازیباز بر عهده دارد و دریافت کننده ی دانش و تکمیل کننده ی مراسم است ، هنری تونزند نام دارد که حال در همان اتاق تولد والتر زندگی میکند و در طول بازی با پی بردن به ماجرا و کمک های جوزف شرایبر که قبل از هنری در آن اتاق زندگی میکرده است قصد دارد جلوی تکمیل این مراسم را بگیرد . در انتها هنری تونزند با مبارزه با موجودی که والتر به وجود می آورد رویای به وجود آوردن خدا را بار دیگر خراب میکند .
علاوه بر شماره های ذکر شده دو بازی Silent Hill: Origins و Silent Hill: Shattered Memories نیز از سری معرفی شده اند که در اولی به زمان سوزانده شدن آلسا توسط دالیا و چگونگی زنده ماندن آلسا پرداخته شده و در دیگری اتفاقات شماره ی اول بعد از سال ها توسط هری بازسازی میشوند، گر چه با پایان کار تیم سازنده ی اصلی بازی که کار ساخت 4 شماره ی اول بازی را بر عهده داشتند این شماره ها به خوبی پرداخته نشده و دارای نواقصی در حیطه‌ی داستانی هستند اما همچنان سری سایلنت هیل دارای یکی از بهترین داستان ها در طول تاریخ بازیهای رایانه ای است.
لازم به ذکر است بر اساس این بازی تاکنون دو فیلم سینمایی نیز ساخته شده که شماره دوم (تا زمان نگارش این مقاله) هنوز اکران نگردیده است. با توجه به نظر مخاطبان، فیلم اول یکی از برترین و موفق‌ترین فیلم های ساخته شده بر اساس یک بازی ویدیویی می‌باشد.
همچنین شرکت کونامی در سال 2006 و به مناسبت اکران فیلم، مجموعه‌ای ویدیویی را بر روی رسانه‌ی UMD برای PSP عرضه نمود که با نام The Silent Hill Experience شناخته شده و شامل دو کمیک The Hunger و Dying Inside ، ترایلر شماره‌های 1 تا 4 بازی و فیلم، مصاحبه با آهنگ‌ساز افسانه‌ای سری به همراه کارگردان فیلم و برخی موسیقی‌های بازی می‌باشد.

دریافت خلاصه به صورت فایل pdf :دانلود
تهیه و تنظیم خلاصه : (msbazicenter)

----------------------------------------------------------------------------------------------------------

مقالات تحلیلی بازی نوشته شده توسط امیر حسین فرحزادی ( Bone Crusher ) :
بازی‌سنتر | مقالات | تاریخچه و داستان بازی ها | تاریخچه و بررسی دقیق سری سایلنت هیل ( بخش اول )
بازی‌سنتر | مقالات | تاریخچه و داستان بازی ها | تاریخچه و بررسی دقیق سری سایلنت هیل ( بخش دوم )
بازی‌سنتر | مقالات | تاریخچه و داستان بازی ها | تاریخچه و بررسی دقیق سری سایلنت هیل ( بخش سوم )
بازی‌سنتر | مقالات | تاریخچه و داستان بازی ها | تاریخچه و بررسی دقیق سری سایلنت هیل ( بخش چهارم )

تاپیک تحلیل بازی نوشته شده توسط محمد مهدی حاجی اسمعیلی ( nemesis ) ( کامل نشده ):
The Lost Memories ---پایه و اساس بازی بزرگ "Silent Hill" -- تحلیلی بزرگ برای این بازی

مقالات مختلف در مورد سری سایلنت هیل:
Silent Hill: Homecoming Plot
Silent Hill: Origins Plot
Silent Hill Shattered Memories Plot
داستان (Silent Hill: Orphan)
شباهت بین Homecoming و Silent Hill 2
تاریخ وقایع Silent Hill و Shepherd's Glen
دانلود Silent Hill 2 - The movie
ترجمه یادداشت های سایلنت هیل 2
ترجمه فارسی دیالوگ های بازی Silent Hill 2: Born from a Wish
سایلنت هیل 4: پرونده قربانیان
ساکنین South Ashfield Heights apartments- قسمت اول - قسمت دوم
یادداشتی کوتاه بر SILENT HILL: HOMECOMING
داستان نسخه اول فیلم سایلنت هیل
Silent Hill: Original Memories
Silent Hill HD Collection Achievements Guide
Little Baroness
جودی میسون
طرح اولیه موتور سایلنت هیل پست 1
طرح اولیه موتور سایلنت هیل پست 2
طرح اولیه موتور سایلنت هیل پست 3
طرح اولیه موتور سایلنت هیل پست 4
خاطرات الکس شپرد
 

Attachments

  • sh1.png
    sh1.png
    56.3 KB · مشاهده: 3,572
  • silenthill1.jpg
    silenthill1.jpg
    55.1 KB · مشاهده: 117
آخرین ویرایش:

stanley

کاربر سایت
Nov 24, 2013
3,617
حتمن سعی کن سایلنت هیل 1 رو بازی کنی منم اینجا از زمره ی افرادی بودم که نمی خواست یک رو بازی کنه با اینکه داستان رو می دونستم :D ولی بالاخره 4-5 سال پیش بود من نشستم و روی پلی استیشن 1 هم بازیش کردم :D تجربه ی خوبی بود ولی خب فقط همون یه بار کافی بود

اما یه چیزی بگم وای
کاراکتر مورد علاقه ی من از شماره ی اول فقط و فقط لیزاست و وای اون صحنه ای که لیزا میاد دنبال هری و هری درو از پشت می بره و لیزا التماسش می کنه که درو باز کنه. یعنی من فقط اشک می ریختم. می خوام بگم با اینکه گرافیک پایینه بازم با کاراکترا آدم ارتباط برقرار می کنه :(

پ.ن : یه آپدیت هم از وضعیت خود در سایلنت هیل بدم الان در حال حاضر سایلنت هیل 2 هستم و جیمز وارد زندان شده و دیشب سعی می کردم از اون اتاق تو زندان که یهو قفل میشه و توش پر از سوسک میشه فرار کنم :D همچنان منتظرم آنجلا یا لارا رو ببینم :D و اینکه خدمتتون عرض کنم این بار سومه که شماره 2 رو بازی می کنم بعدش قراره برم سراغ شماره 3 و بعد 4 :D

پ.ن 2: این دوستمون هم پرسید بعد از 4 هوم کامینگ بازی کنه یا اوریجنز باید بگم هیچ فرقی نداره. هر کدوم به نسبت خودشون خوبن ولی چون دیگه در ساختشون تیم سایلنت دخیل نیست نباید خیلی انتظار بالایی داشته باشی. هوم کامینگ که داستانش کپی برابر اصله شماره 2 تقریبن حالا یه تغییرات جزئی دادن و باز هم به اون پیچیدگی و زیبایی نیست. اوریجینز هم تقریبن مشابه ست من حس شماره ی اول بهم دست می داد بازیش که می کردم. در کل بد نیست بازی کنین :D بعدش هم برین سراغ داون پور :D
خب من تازه تونستم مشکلات دسته و واید اسکرین سایلنت هیل ۱ حل کنم و احتمالا از امشب بشینم پاش. نگاه کردم گیم پلی بازی‌ هم ۹ ساعته! ولی نمیشه انکار کرد من بشخصه گرافیک برای تعامل با بازی خیلی برام موثره.
ممنونم ، بعد از شماره اول میرم سراغ اون دوتا.
هوم کامینگ آشغاله داستانش داغونه شخصیت هاش بدرد سطل زباله می خوره و کلی صحنه احمقانه توش می بینی ولی اوریجینز بازی خوبیه و به نظر من بهترین سایلنت هیل بعد از دوران تیم سایلنته
shattered memories هی بدک نیست خیلی بهتر از هوم کامینگه و حداقل میشه تحملش کرد
نفرتت نسبت به هوم کامینگ ادم رو بیشتر ترغیب میکنه که ببینه واقعا چه اشغالیه اینا ساختند:D.
 
آخرین ویرایش:

Pyramid Head

کاربر سایت
Jun 15, 2011
2,763
نام
محمد
خب من تازه تونستم مشکلات دسته و واید اسکرین سایلنت هیل ۱ حل کنم و احتمالا از امشب بشینم پاش. نگاه کردم گیم پلی بازی‌ هم ۹ ساعته! ولی نمیشه انکار کرد من بشخصه گرافیک برای تعامل با بازی خیلی برام موثره.
ممنونم ، بعد از شماره اول میرم سراغ اون دوتا.
هوم کامینگ آشغاله داستانش داغونه شخصیت هاش بدرد سطل زباله می خوره و کلی صحنه احمقانه توش می بینی ولی اوریجینز بازی خوبیه و به نظر من بهترین سایلنت هیل بعد از دوران تیم سایلنته
shattered memories هی بدک نیست خیلی بهتر از هوم کامینگه و حداقل میشه تحملش کرد
 

mohsen gt5

کاربر سایت
Oct 8, 2010
859
هوم کامینگ آشغاله داستانش داغونه شخصیت هاش بدرد سطل زباله می خوره و کلی صحنه احمقانه توش می بینی ولی اوریجینز بازی خوبیه و به نظر من بهترین سایلنت هیل بعد از دوران تیم سایلنته
shattered memories هی بدک نیست خیلی بهتر از هوم کامینگه و حداقل میشه تحملش کرد
هوم کامینگ هر چی بود زیبا ترین دشمنان رو داشت که با دیدن نشون فک آدم میچسبید زمین. همینش برام کافی بود تا لذت یه سایلنت هیل در حده شماره سه رو بهم بده. واقعا تو هیچ کدوم از نسخه ها دشمنان اینقدر واقعی و پر جزئیات نبودند.
 

Pyramid Head

کاربر سایت
Jun 15, 2011
2,763
نام
محمد
نفرتت نسبت به هوم کامینگ ادم رو بیشتر ترغیب میکنه که ببینه واقعا چه اشغالیه اینا ساختند:D.
به ننظر من سایلنت هیل روی داستان ، شخصیت ها و اتمسفر بنا شده گیم پلی و گرافیک فقط باید مکمل اون سه تا اولی باشند متاسفانه هوم کامینگ شدیدا گند زد به دو تا اولی (داستان و شخصیت ها ) مشکل اصلی این بازی این بود که انگار سازنده ها درک درستی از سایلنت هیل نداشتند صرفا اومده بودند یه سری دشمن ها و موجودات محبوب سری (خصوصا تو شماره دوم ) رو بی دلیل و احمقانه کپی کرده بودند تو بازیشون نمونه بارزش شخص سر هرمیه که به زور چپونده بودنش تو بازی همین مشخص می کنه درک صحیحی از بازی نداشتند
هوم کامینگ هر چی بود زیبا ترین دشمنان رو داشت که با دیدن نشون فک آدم میچسبید زمین. همینش برام کافی بود تا لذت یه سایلنت هیل در حده شماره سه رو بهم بده. واقعا تو هیچ کدوم از نسخه ها دشمنان اینقدر واقعی و پر جزئیات نبودند.
حاضرم n بار دیگه سایلنت هیل 1 با اون گرافیک داغون و مثلثیش رو بازی کنم تا برم سراغ یه بازی که فقط اسم یه عنوان رو یدک می کشه و عملا روح نداره
 

Devil-Girl

کاربر سایت
Aug 24, 2012
1,238
هوم کامینگ هر چی بود زیبا ترین دشمنان رو داشت که با دیدن نشون فک آدم میچسبید زمین. همینش برام کافی بود تا لذت یه سایلنت هیل در حده شماره سه رو بهم بده. واقعا تو هیچ کدوم از نسخه ها دشمنان اینقدر واقعی و پر جزئیات نبودند.

هوم کامینگ آشغاله داستانش داغونه شخصیت هاش بدرد سطل زباله می خوره و کلی صحنه احمقانه توش می بینی ولی اوریجینز بازی خوبیه و به نظر من بهترین سایلنت هیل بعد از دوران تیم سایلنته
shattered memories هی بدک نیست خیلی بهتر از هوم کامینگه و حداقل میشه تحملش کرد

خب من تازه تونستم مشکلات دسته و واید اسکرین سایلنت هیل ۱ حل کنم و احتمالا از امشب بشینم پاش. نگاه کردم گیم پلی بازی‌ هم ۹ ساعته! ولی نمیشه انکار کرد من بشخصه گرافیک برای تعامل با بازی خیلی برام موثره.
ممنونم ، بعد از شماره اول میرم سراغ اون دوتا.

نفرتت نسبت به هوم کامینگ ادم رو بیشتر ترغیب میکنه که ببینه واقعا چه اشغالیه اینا ساختند:D.

دقیقن با حرف این دوستمون که میگه سازنده ها درک درستی ندارن از بازی موافقم. امروز که داشتم با دو کله هرمی مبارزه می کردم قشنگ معلومه دو تا نماد جیمز هستن و مجازاتی که خودش برای خودش درنظر گرفته ولی توی هوم کامینگ هیچ مفهومی نداشت و بقیه هیولاها هم همینطور. خدمتتون عرض کنم که هوم کامینگ رو به دلیل هم سیستم مبارزاتیش و چند تا هیولای جدیدی که اضافه کرده بودن دوست داشتم و بیشتر از اوریجینز بازی کردم. اوریجنز رو دو بار و هوم کامینگ 3 بار بازی کردم ولی اوریجنز رو همونطور که فرمودند خیلی بهتر از هوم کامینگه از لحاظ شخصیت سازی و این جور چیزا

پ.ن : راستی استنلی جان می خواستم بگم آیا متوجه تشابهات بین 2 و 4 شدی ؟ والتر سالیوان اولین بار اسمش توی روزنامه ای هست که تو سطل آشغال ساختمون وودساید پیدا می کنیم و به جرم قتل مریم و برادر دوقلوش که دو تا بچه بودن دستگیر شده. بعدش هم توی شماره ی 2 باز هم اسم ریچل رو می شنویم پرستاری که توی سوت اشفیلد زنگی می کنه و اتفاقن پرستار مری و لارا بوده. همچنین فرانک ساندرلند که پدرِ جیمز هست و روی تابلوی دریاچه ی تولکا که بزنیم می گه که فرانک این تابلو رو بهم داده از شهر سایلنت هیل اون گفت پسرش رفت اونجا به دنبال همسرش ولی هیچوقت برنگشت ( تأکید پایین in water برای سایلنت هیل 2 )
 

stanley

کاربر سایت
Nov 24, 2013
3,617
پ.ن : راستی استنلی جان می خواستم بگم آیا متوجه تشابهات بین 2 و 4 شدی ؟ والتر سالیوان اولین بار اسمش توی روزنامه ای هست که تو سطل آشغال ساختمون وودساید پیدا می کنیم و به جرم قتل مریم و برادر دوقلوش که دو تا بچه بودن دستگیر شده. بعدش هم توی شماره ی 2 باز هم اسم ریچل رو می شنویم پرستاری که توی سوت اشفیلد زنگی می کنه و اتفاقن پرستار مری و لارا بوده. همچنین فرانک ساندرلند که پدرِ جیمز هست و روی تابلوی دریاچه ی تولکا که بزنیم می گه که فرانک این تابلو رو بهم داده از شهر سایلنت هیل اون گفت پسرش رفت اونجا به دنبال همسرش ولی هیچوقت برنگشت ( تأکید پایین in water برای سایلنت هیل 2 )
اره! ای ول اینقدر ولی با جزییات نمیدونستم ممنونم که گفتی. من متوجه شده بودم که داستان قسمت ۴ قبل از قسمت ۲ هست( نوشته های فرانک ساندرلند رو که پیدا کردم احساس کردم این باید باباش باشه، حتی تو قسمت سوم هم اسم روزنامه نگار جوزف که درمورد یتیم خونه و رسم اونجا گزارش تهیه کرده بود اومده) از طرفی سه چهار تا دست نشوته بود که پیدا کرده بودیم تو سایلنت هیل دوم و در مورد زندانی ها و شرایط ذهنیشون بود! من اونا رو یادم بود ولی اسم ها رو یادم نبود قسمت چهارم که بازی کردم حدس میزدم که برم اونا رو دوباره بخونم احتمالا به این قسمت مربوط باشه که الان تو گفتی توی اون روزنامه هه اسم سالیوان اومده! فقط یکچیز رو متوجه نشدم تو قسمت چهارم یادم نمیاد به قتل سالیوان که شخصیتی بنام مریم و برادرش شده کشته باشه اشاره کرده باشه! کی ان اینا؟ درکل قسمت چهارم خیلی اشاره به قسمت دو داشت ولی اونقدر روی جزییات احاطه نداشتم که بخوام اینا رو بهم ربط بدم و گذاشتم برای بار دوم که بازی ها رو رفتم:D
 

Devil-Girl

کاربر سایت
Aug 24, 2012
1,238
اره! ای ول اینقدر ولی با جزییات نمیدونستم ممنونم که گفتی. من متوجه شده بودم که داستان قسمت ۴ قبل از قسمت ۲ هست( نوشته های فرانک ساندرلند رو که پیدا کردم احساس کردم این باید باباش باشه، حتی تو قسمت سوم هم اسم روزنامه نگار جوزف که درمورد یتیم خونه و رسم اونجا گزارش تهیه کرده بود اومده) از طرفی سه چهار تا دست نشوته بود که پیدا کرده بودیم تو سایلنت هیل دوم و در مورد زندانی ها و شرایط ذهنیشون بود! من اونا رو یادم بود ولی اسم ها رو یادم نبود قسمت چهارم که بازی کردم حدس میزدم که برم اونا رو دوباره بخونم احتمالا به این قسمت مربوط باشه که الان تو گفتی توی اون روزنامه هه اسم سالیوان اومده! فقط یکچیز رو متوجه نشدم تو قسمت چهارم یادم نمیاد به قتل سالیوان که شخصیتی بنام مریم و برادرش شده کشته باشه اشاره کرده باشه! کی ان اینا؟ درکل قسمت چهارم خیلی اشاره به قسمت دو داشت ولی اونقدر روی جزییات احاطه نداشتم که بخوام اینا رو بهم ربط بدم و گذاشتم برای بار دوم که بازی ها رو رفتم:D

اشکالی نداره حالا حالاها باید بری تو سایلنت هیل و بیای چند بار باز کنی و مقالات مربوط بهش رو بخون ماها اینجا 10-15 ساله داریم بحث سایلنت هیلی می کنیم و هنوز که هنوزه بعضی جاهاش برامون مفهوم نیست :D

اما خب اینم بگم سایلنت هیل 4 بعد از شماره ی 2 یا حتی همزمان باهاش اتفاق می افته. اگر اون برگه زردهایی که زیر در اتاقت می ذاشتن تک تک می خوندی اسم 21 قربانی والتر سالیوان توش نوشته شده که با توجه به کتاب مقدسی که توی یتیم خونه ی WISH HOUSE بهشون یاد دادن مربوط به 21 گناه میشه که کشتن اون دوتا بچه ( که اتفاقن همون هیولاها دو قلو بهم چسبیده ها استعاره ای از اون دو تا بچه س ) هم بخشی از همون گناهکارا بوده. اگر روزنامه ای که تو آشغالدونی پایین ساختمون WOO DSIDE هستش رو برگردی و با دقت بخونی تو شماره ی دوم، می بینی که نوشته والتر سالیوان چند وقت پیش به جرم قتل دو بچه دستگیر و زندانی شد و چندی بعد جسدش رو توی سلولش پیدا کردن ( در واقع خودِ والتر هم گناه حسودی رو بر دوش می کشیده و برای همین خودش رو می کشه ) که توی متن روزنامه ذکر شده با فرو کردن قاشق توی گردن خودش خودش رو می کشه.

توی سایلنت هیل 4 والتر مرده و این روح والتر هست که هنری و بقیه ی 11 قربانی باقی مانده رو فراخوانی می کنه. توصیه م اینه که این برگه زردهای پایین در رو با دقت بیشتری بخونی و تکه های پازل رو توی ذهنت کار هم بچینی. تو سایلنت هیل 4 روی قاب دریاچه ی تولکا که توی اتاقت برای تخت هست اگر کلیک کنی میگه این نقاشی رو فرانک بهم داده. فرانک ساندرلند پدر جیمز ساندرلند هست.
 

stanley

کاربر سایت
Nov 24, 2013
3,617
اشکالی نداره حالا حالاها باید بری تو سایلنت هیل و بیای چند بار باز کنی و مقالات مربوط بهش رو بخون ماها اینجا 10-15 ساله داریم بحث سایلنت هیلی می کنیم و هنوز که هنوزه بعضی جاهاش برامون مفهوم نیست :D

اما خب اینم بگم سایلنت هیل 4 بعد از شماره ی 2 یا حتی همزمان باهاش اتفاق می افته. اگر اون برگه زردهایی که زیر در اتاقت می ذاشتن تک تک می خوندی اسم 21 قربانی والتر سالیوان توش نوشته شده که با توجه به کتاب مقدسی که توی یتیم خونه ی WISH HOUSE بهشون یاد دادن مربوط به 21 گناه میشه که کشتن اون دوتا بچه ( که اتفاقن همون هیولاها دو قلو بهم چسبیده ها استعاره ای از اون دو تا بچه س ) هم بخشی از همون گناهکارا بوده. اگر روزنامه ای که تو آشغالدونی پایین ساختمون WOO DSIDE هستش رو برگردی و با دقت بخونی تو شماره ی دوم، می بینی که نوشته والتر سالیوان چند وقت پیش به جرم قتل دو بچه دستگیر و زندانی شد و چندی بعد جسدش رو توی سلولش پیدا کردن ( در واقع خودِ والتر هم گناه حسودی رو بر دوش می کشیده و برای همین خودش رو می کشه ) که توی متن روزنامه ذکر شده با فرو کردن قاشق توی گردن خودش خودش رو می کشه.

توی سایلنت هیل 4 والتر مرده و این روح والتر هست که هنری و بقیه ی 11 قربانی باقی مانده رو فراخوانی می کنه. توصیه م اینه که این برگه زردهای پایین در رو با دقت بیشتری بخونی و تکه های پازل رو توی ذهنت کار هم بچینی. تو سایلنت هیل 4 روی قاب دریاچه ی تولکا که توی اتاقت برای تخت هست اگر کلیک کنی میگه این نقاشی رو فرانک بهم داده. فرانک ساندرلند پدر جیمز ساندرلند هست.
اره من فعلا اول راهم:D. مرسی به نکات خوبی اشاره کردی. من فکر میکردم چون اینچا پدر جیمز سروکار داشتیم پس باید قبل از شماره ی ۲ و داستان پسر باشه و نوشته های قسمت دوم درواقع مروری از سرگذشتیه که قبلا اتفاق افتاده! ولی با این چیزهایی که گفتی خب خیلی روشن تر شد. اتفاقا یادداشتها رو خوندم، ولی یادم نمیاد،:D ولی از تموم اون نوشته ها کلی یادمه. میدونستم والتر مرده ، اول بازی که قبر رو خالی پیدا کردن شک کردم نمرده باشه ولی بعدش مشخص شد، جسدش هم بود تو اتاق پشت دیوار، میخواست با این ایین به مادرش برسه و قبل از مردنش این اتفاق نصف و نیمه رها شده بود و باقی قضایا. راستی الان یادم اومد یکی از نوشته ها هم کاملا ناخوانا بود؟ اون جریانش چی بود؟ و عروسکه ای که والتر بهمون داد کجا باید استفاده میکردم؟
 

Wrath of Legion

کاربر سایت
Jul 26, 2017
318
من نزدیک پونزده سال پیش سایلنت هیل ۲ رو اولین بار تجربه کردم ولی خوب همینکه به شهر رسیدم توش گیر کردم و دیگه نتونستم برم جلو. :D اون جو خوف و مه و خلوتی شهر با اون موجودات بی کله رو هیچوقت یادم نمیره. چند سال بعد شماره ۴ رو گرفتم و با راهنما چند ساعتی رفتم جلو ولی اصلا به شماره ۲ نمیرسید ولش کردم. :D بنظرم کلا سری بدی نیست ولی تو گیمپلی تعطیله و من با resident evil و alan wake که اکشن درست حسابی دارن بیشتر حال کردم!
یه سایلنت هم واسه موبایل های جاوا اومد که خب همینطور که میشه کاملا حدس زد از شماره یک هم داغون تر بود. این بود تجربه پربار من از این سری :D
 

Armin.jrpg

کاربر سایت
Sep 1, 2011
716
نام
Armin
اره من فعلا اول راهم:D. مرسی به نکات خوبی اشاره کردی. من فکر میکردم چون اینچا پدر جیمز سروکار داشتیم پس باید قبل از شماره ی ۲ و داستان پسر باشه و نوشته های قسمت دوم درواقع مروری از سرگذشتیه که قبلا اتفاق افتاده! ولی با این چیزهایی که گفتی خب خیلی روشن تر شد. اتفاقا یادداشتها رو خوندم، ولی یادم نمیاد،:D ولی از تموم اون نوشته ها کلی یادمه. میدونستم والتر مرده ، اول بازی که قبر رو خالی پیدا کردن شک کردم نمرده باشه ولی بعدش مشخص شد، جسدش هم بود تو اتاق پشت دیوار، میخواست با این ایین به مادرش برسه و قبل از مردنش این اتفاق نصف و نیمه رها شده بود و باقی قضایا. راستی الان یادم اومد یکی از نوشته ها هم کاملا ناخوانا بود؟ اون جریانش چی بود؟ و عروسکه ای که والتر بهمون داد کجا باید استفاده میکردم؟
من فقط میدونم اون عروسک نه تنها استفاده نداشت بلکه اگه ورش میداشتی و میذاشتی تو جعبه ی توی اتاقت باعث میشد یه سری نفرین ( یا جن زدگی یا هرچی که هستن :D) جدید تو اتاق بوجود بیاد! یعنی غیر از اون روحه که از دیوار درمیاد و اینا
 

Armin.jrpg

کاربر سایت
Sep 1, 2011
716
نام
Armin
من نزدیک پونزده سال پیش سایلنت هیل ۲ رو اولین بار تجربه کردم ولی خوب همینکه به شهر رسیدم توش گیر کردم و دیگه نتونستم برم جلو. :D اون جو خوف و مه و خلوتی شهر با اون موجودات بی کله رو هیچوقت یادم نمیره. چند سال بعد شماره ۴ رو گرفتم و با راهنما چند ساعتی رفتم جلو ولی اصلا به شماره ۲ نمیرسید ولش کردم. :D بنظرم کلا سری بدی نیست ولی تو گیمپلی تعطیله و من با resident evil و alan wake که اکشن درست حسابی دارن بیشتر حال کردم!
یه سایلنت هم واسه موبایل های جاوا اومد که خب همینطور که میشه کاملا حدس زد از شماره یک هم داغون تر بود. این بود تجربه پربار من از این سری :D
ببین گیم پلی 3 تای اصلی داغون نیست اصلا. فقط بازی سبکش کاملا ماجرایی یعنی بیشتر مثلا با چه بدونم مانکی ایلندی، Longest journey چیزی باید مقایسه کنی که انگار 4 تا هم اکشن انداختن وسط. و خب داستان و فلسفه ی پشتش و فضاسازیش واقعا ارزششو داره که گیم پلی رو هم اگه یه جا رو اعصاب شد تحمل کنی. ولی خب 4 اره گیم پلیش خیلی خیلی رو اعصابه ولی بازم از اون طرف یه چیز خیلی خاص و بیاد موندنی هست
 

stanley

کاربر سایت
Nov 24, 2013
3,617
من نزدیک پونزده سال پیش سایلنت هیل ۲ رو اولین بار تجربه کردم ولی خوب همینکه به شهر رسیدم توش گیر کردم و دیگه نتونستم برم جلو. :D اون جو خوف و مه و خلوتی شهر با اون موجودات بی کله رو هیچوقت یادم نمیره. چند سال بعد شماره ۴ رو گرفتم و با راهنما چند ساعتی رفتم جلو ولی اصلا به شماره ۲ نمیرسید ولش کردم. :D بنظرم کلا سری بدی نیست ولی تو گیمپلی تعطیله و من با resident evil و alan wake که اکشن درست حسابی دارن بیشتر حال کردم!
یه سایلنت هم واسه موبایل های جاوا اومد که خب همینطور که میشه کاملا حدس زد از شماره یک هم داغون تر بود. این بود تجربه پربار من از این سری :D
من قبل از سری سایلنت هیل ، الن ویک رو بازی کردم. بازی خیلی تاثیر گذاری بود برام، بیادموندنی. یادمه همون موقع(و حتی الان) که الن ویک اومده بود خیلی ها بخاطر عدم نواوری تو گیم پلی و کسالت اور بودنش با بازی کنار نیومدن و بازی یه خوبی نمیدونستند. بنظر من نه الن ویک و نه سری سایلنت هیل(تا اینجایی که من بازی کردم) گیم پلی اش به هبچ وجه بد نیستن و دقیقا همون چیزین که باید باشن. مثلا من برای شخصیتی مثل شخصیت های اصلی بازی سایلنت هیل انتظار ندارم ادم کول و خفنی باشه ، بپره و کارای اکشن خفن انجام بده ، یعنی دنیایی هم که ما توشیم بنظرم نمیطلبه و با همین سبک معماگونه ی بازی ، حل کردن پازل و دشمن هایی که نصفشون هم اصلا تهدید خاصی برای یک گیم پلی چالشی نیستند. بنظرم دشمن های سایلنت هیل که دلیل بر دست بردن به اسلحه و گان پلی یا گیم پلی یه ای که شما مدنظرتون باشه ایجاد کنه اصلا قصدشون ایجاد اون گیم پلی سرگرم کننده نیست و تولید ترس یا حس خاصیه نه اکشن یا چالش گیم پلی ای. بیشتر اوقات حتی نباید با دشمنا درگیر بشی فقط باید فرار کنی چون کاری از دستت بر نمیاد. این نوع سبک از گیم پلی که عملا چالش زیادی نداره و بیشتر تنها میخواد احساس خاصی رو ایجاد کنه بنظرم در راسته ی هدف بازی یه و من کاملا میپسدم و حتی ترجیح هم میدم.
پ.ن: اینجا یادی کنم از اون کرم های نسخه ی چهارم که چقدر حال میداد وقتی میترکوندیش، خون پخش میشد.:D
من فقط میدونم اون عروسک نه تنها استفاده نداشت بلکه اگه ورش میداشتی و میذاشتی تو جعبه ی توی اتاقت باعث میشد یه سری نفرین ( یا جن زدگی یا هرچی که هستن :D) جدید تو اتاق بوجود بیاد! یعنی غیر از اون روحه که از دیوار درمیاد و اینا
ای بابا جوری هم بود که انگار باید ورمیداشتی. :D
 

msbazicenter

کاربر سایت
Sep 19, 2008
3,690
نام
مرام آدم مهمِ نه اسمش
سلام
من نزدیک پونزده سال پیش سایلنت هیل ۲ رو اولین بار تجربه کردم ولی خوب همینکه به شهر رسیدم توش گیر کردم و دیگه نتونستم برم جلو. :D اون جو خوف و مه و خلوتی شهر با اون موجودات بی کله رو هیچوقت یادم نمیره. چند سال بعد شماره ۴ رو گرفتم و با راهنما چند ساعتی رفتم جلو ولی اصلا به شماره ۲ نمیرسید ولش کردم. :D بنظرم کلا سری بدی نیست ولی تو گیمپلی تعطیله و من با resident evil و alan wake که اکشن درست حسابی دارن بیشتر حال کردم!
یه سایلنت هم واسه موبایل های جاوا اومد که خب همینطور که میشه کاملا حدس زد از شماره یک هم داغون تر بود. این بود تجربه پربار من از این سری
ورودتون رو به تاپیک خوش‌آمد میگم.
khosh.gif

در مورد گیم‌پلی، دوستان توضیحات خوبی دادند.
خب تا حدود زیادی این موضوع به سلیقه‌ی افراد برمیگرده و سلیقه‌ی هر شخصی هم قابل احترامه.
اما به نظرم مقایسه‌ی برنده-بازنده بین گیم‌پلی دو بازی SH با AW با نزدیک یک دهه فاصله‌ی زمانی منصفانه نیست. مثل مقایسه نسخه‌های اولیه Doom یا Duke با نسخه‌های امروزی‌شونه.
AW بازی جالبی بود و به شخصه ازش خیلی لذت بردم. همون اوقاتی که بازی رو شروع کردم، یکی از دوستان گل همین جا ازم پرسید که آیا AW هم برام مثل سایلنت هیل فرانچایز میشه یا نه؟
(@genesis007 یادت میاد شهاب‌خان! :D) بهش گفتم باید چند سال بگذره تا بشه نظر داد. الان زمان مناسبیه. AW بازی خوبی بود اما به شخصه دلایل متقاعد کننده‌ای برای تمام کردن چندین و چندباره‌ش پیدا نکردم.
در کل تو پروژه انجام بازی‌،عنوان‌هایی مثل AW شبیه مقصدِ مسافرت هستن و عنوانی مثل سایلنت هیل شبیه مسیرِ مسافرت. خیلی وقت‌ها، مسیر مهم‌تر از مقصد هست.
همچنان منتظرم آنجلا یا لارا رو ببینم
چو از آن کویر ظلمت
به سلامتی گذشتی
به فرشته‌ام آنجلا:x
برسان سلام مارا
پ.ن: اینجا یادی کنم از اون کرم های نسخه ی چهارم که چقدر حال میداد وقتی میترکوندیش، خون پخش میشد.:D
حالا که بحث زمانبندی داستان شماره‌ها شد، این مطلب زیرخاکی رو هم بکشیم بالا که، یه نظریه‌ای هست مبنی بر اینکه وقوع داستان شماره‌ی 3 با شماره‌ی 2 همزمانه. به عبارت دقیق‌تر، زمانیکه جیمز از متل عبور می‌کنه، هدر و داگلاس تو اتاق متل هستند.
=========================
در مورد بازی کردن عنوان‌ها؛
من اگه بخوام انتخاب کنم، باید تمام عنوان‌های سایلنت هیل رو برم. یعنی به من اگه باشه حتی عنوانی مثل BOM رو هم بهتره یک بار تموم کنیم. DP و HC و باقی که جای خود دارن.
بنده SM و O و BOM و DP رو اگه نرفتم صرفاً به دلیل نداشتن کنسول مربوطه بید.
 
آخرین ویرایش:

stanley

کاربر سایت
Nov 24, 2013
3,617
من اگه بخوام انتخاب کنم، باید تمام عنوان‌های سایلنت هیل رو برم. یعنی به من اگه باشه حتی عنوانی مثل BOM رو هم بهتره یک بار تموم کنیم. DP و HC و باقی که جای خود دارن.
بنده SM و O و BOM و DP رو اگه نرفتم صرفاً به دلیل نداشتن کنسول مربوطه بید.
SM و O رو میشه با pc رفت. با امولاتور میتونی بازی کنی.
حالا که بحث زمانبندی داستان شماره‌ها شد، این مطلب زیرخاکی رو هم بکشیم بالا که، یه نظریه‌ای هست مبنی بر اینکه وقوع داستان شماره‌ی 3 با شماره‌ی 2 همزمانه. به عبارت دقیق‌تر، زمانیکه جیمز از متل عبور می‌کنه، هدر و داگلاس تو اتاق متل هستند.
این دیگه خیلی خفن شد:D یعنی هردو توی دنیای موازی بودند این نظریه ی بر چه منطقی این حرف رو زده؟
 
  • Like
Reactions: msbazicenter

msbazicenter

کاربر سایت
Sep 19, 2008
3,690
نام
مرام آدم مهمِ نه اسمش
سلام
SM و O رو میشه با pc رفت. با امولاتور میتونی بازی کنی.
O رو اولاش رو رفتم خیلی اذیت داشت. بی‌خیالش شدم تا روزی که یا یه PSP‌بیاد دستم یا یه PS2.
این دیگه خیلی خفن شد:D یعنی هردو توی دنیای موازی بودند این نظریه ی بر چه منطقی این حرف رو زده؟
دنیای موازی نه دقیقاً یه دنیا و یه بعد.
منطقش این بوده که وقتی همراه جیمز به متل میرسیم،‌ یه ماشین اونجا پارک هست که خیلی خیلی شبیه ماشینیه داگلاس و هدر باهاش اومدن شهر.
 
  • Like
Reactions: stanley

کاربرانی که این قسمت را مشاهده می‌کنند

Top
رمز عبور خود را فراموش کرده اید؟
or ثبت‌نام سریع از طریق سرویس‌های زیر