داستان Tom Clancy's H.A.W.X

leonk13

کاربر سایت
Sep 8, 2009
2,151
نام
سجاد
دیدم با اومدن H.A.W.X 2 فشار زیاد شده بعضیا خیلی دارن به داستان هاوکس 1 لطف میکنن... گفتم داستان یکش رو بزارم تا اونایی که کات سکانس ها رو اسکیپ میکردن بیشتر از این ما رو شرمنده نکنن :)

انشالله هاکس 2 واسه پی سی اومد داستان اونم توی پست اول گذاشته میشه.

بدون هیچ شکی میشه تام کلنسی رو جز بهترین نویسنده داستان های نظامی شناخت. کسی که به خوبی تونسته آینده رو با رمان هاش نشون بده. برای اکثر گیمر (مخصوصا گیمر هایی که داستان براشون مهم ترین قسمت هستش) دیدن اسم تام کلنسی در ابتدای اسم یک بازی بازی معنی این رو میده که خریدن اون بازی از اعمال بهشتی حساب میشه! :d

hawx هم یکی از بازی هایی هستش که داستانش برگرفته شده از داستان های تام هستش و یکی از زیباترین داستان های نظامی حساب میشه.

داستان از سال 2014 شروع میشه. سالی که PMC ها (Private military companies ) شروع به زیاد تر شدن میکنند (این زیاد شدن تقریبا از جنگ عراق شروع شده... ) تا جایی که در اواسط بازی از ارتش های اصلی یک کشور حساب میشن!

اما هنوز در سال 2014 هنوز همچین خبری نیس...
ما در نقش یک خلبان فوق حرفه ای نیروی هوایی ایالات متحده بازی میکنیم که از اعضای تیم هوایی H.A.W.X (حرفه ای ترین های نیرو های هوایی ایالات متحده که مخفف High Altitude Warfare eXperimental squadron هستند) هستش.

داستان ما از آخرین لحظات جنگ آمریکا با نیروهای شورشی مکزیکی در سال 2014 شروع میشه. بعد از 72 ساعت جنگ پنتاگون دستور استفاده از نیروی هوایی برای نابود کردن سریع نیرو های شورشی رو میده. تیم هاوکس به منطقه فرستاده میشه و عملیات به خوبی پیش میره. بعد از تموم شدن عملیات تیم یک دستور درجه اول دریافت میکنه که نیروهای ghost recon رو برای خروج از منطقه ساپورت کنه و تیم این عملیت رو هم به خوبی تموم میکنه و کاپیتان میچل و افرادش سالم از منطقه خارج میشن. بعد از تموم شدن جنگ تیم نامه ای از طرف Artemis Global Security برای استخدام شدن دریافت میکنه. از اونجایی که آرتمیس یه PMC قدرتمند هستش طبیعیه که جواب تیم مثبت هستش.

آرتمیس شرکتی هستش که فعالیت خودش رو از سال 2012 شروع کرده و با اینکه هنوز هم زیاد بزرگ نیست اما از قدرتمند ترین PMC های جهان حساب میشه. برای اولین ماموریت تیم به خاور میانه فرستاده میشه تا از پالایشگاه مشتری شرکت در مقابل دشمن ها احتمالی محافظت کنه. پالایشگاه به شدت مورد حمله قرار میگیره ولی تیم میتونه کاملا ازش محافظت کنه.
بعد از این عملیات موفق انگیز united national با آرتمیس قرارداد میبنده! و این یک موقعیت خیلی خوب برای آرتمیس هستش تا خودش رو نشون بده. سازمان ملل از آرتمیس درخواست میکنه تا یک پایگاه نظامی شورشی رو توی آفریقا که اسم خودشون رو people of god's army گذاشتن و تحت فرماندهی ژنرال ایکویو هستن بمباران کنه. آرتمیس هاوکس رو به این ماموریت میفرسته و تیم علاوه بر اینکه کل پایگاه رو بمباران میکنه با نابود کردن جت های اسکورت هواپیمای شخصی ژنرال میتونه ژنرال ایکویو رو زنده دستگیر کنه!

با موفق شدن عملیات کُبالت روابط آرتمیس با سازمان ملل بیشتر میشه و آرتمیس قرار داد هایی با NATO هم میبنده! نیرو های نِیتو به شدت در حال مبارزه با گروه های تروریستی در افغانستان هستند. بنابراین تصمیم میگیرن یکبار برای همیشه کمپ آموزشی تروریست ها رو توی کوهستان بمباران کنند. ولی برای این کار نیاز به اسکورت آرتمیس دارن و آرتمیس هم هاوکس رو برای اسکورت میفرسته. دشمن با تمام قوا سعی میکنه بمب افکن رو بزنه ولی تیم هرجوری هست مقاومت میکنه و در نهایت عملیات موفق میشه. با موفق شدن این عملیات روابط آرمتمیس با NATO عالی میشه و آرمیس تبدیل به یکی از مشهورترین PMC های آمریکای شمالی میشه. بعد از 6 سال میشه گفت آرتمیس قدرتمند ترین PMC دنیا هستش. در حدی که برزیل بهش اختیار کامل دفاع از کشور رو میده. البته به خاطر حمله های تروریستی زیاد چاره جز این نداره و آرتمیس هم کاملا این پیشنهاد رو قبول میکنه و شروع به نصب یک سیستم جدید روی هواپیما هاش میکنه که قدرت نیروی هواییش رو خیلی افزایش میده.

تیم در شرایطی سخت میتونه نیروهای آرتمیس رو توی ریو ساپورت کنه و در نهایت آرتمیس پیروز میشه. با وجود اینکه ماموریت موفق میشه ولی اوضاع تعریف چندانی نداره و آرتمیس در حفظ امنیت برزیل در حال شکست هستش و به همین دلیل یک گروه ناو جنگی آمریکایی به اسم جیمز لارنس شروع به حرکت به سمت منطقه میکنن و تیم ghost recon هم برای دزدیدن اطلاعات اولیه به منطقه فرستاده میشه. سیاست مدار های برزیل دستور همکاری با آمریکا رو به آرتمیس میدن و قرار میشه که تیم هاوکس عملیات مخفی تیم ویژه رو ساپورت کنه. کُلُنل بروس در گوشه ای از صحبت هاش به تیم میگه که آرتمیس هفته بدی داشت و تیم باید حداقل پوشش رو به نیروهای ویژه بده. ماموریت تموم میشه و تیم بر خلاف دستور فرمانده حداکثر ساپورت رو از نیروهای ویژه انجام میده. اما در اواخر ماموریت یک برنامه از یک منبع ناشناس روی جِت ها دانلود میشه که سیستم موشک ها رو از کار میندازه!و در همون لحظه جت های دشمن هم شروع به نزدیک شدن میکنن. کلنل بروس به تیم دستور خروج از ماموریت میده. ولی اگه تیم از ماموریت خارج بشه منفجر شدن هیلکوپتر نیروهای ویژه به وسیله جت های دشمن حتمی هستش! تیم دوستای قدیمیش رو تنها نمیزاره و با ماشین گان جت هاشون در مقابل جت های دشمن می ایسته و اون ها رو منهدم میکنه! کلنل از اینکار زیاد خوشحال نمیشه... ولی مقابل ژنرال آمریکا چیزی نمیگه و بعدا به خلبان ها تذکر میده.

در ادامه عملیات پاکسازی برزیل ناوهای جیمز لارنس متوجه نیرو های زیاد دشمن در مسیرشون میشن. و از آرتمیس برای ساپورت ناو هاشون کمک میخوان. هاکس به سمت ناو ها فرستاده میشه. با ساپورت تیم ناو ها میتونن دشمن رو شکست بدن. در همین لحظه تیم یه گروه ناو رو مشاهده میکنه و وقتی کماندر آدام ازشون میپرسه کی هستن با تعجب میبینیم اون ها ناو های آرتمیس هستن و شروع به هشدار دادن به ناو های آمریکا میکنن که وارد محدوده آرتمیس شدن و اگه بیشتر جلو برن توسط آرتمیس نابود میشن! اینجاست که دیوید به کُماند میگه با کشورش هستش و به خاطر آرتمیس مقابل کشورش نمی ایسته! کُماندر آدام که جنگ رو شکست خورده میدید امیدوار میشه و میگه اگه تیم بتونه ناو اصلی آرتمیس رو نابود کنه ناوگان جیمز لارنس پیروز هستش و تیم هم همین کار رو میکنه.

چند ساعت بعد از این خیانت آرتمیس یک کنفرانس مطبوعاتی تشکیل میشه و مدیر آرتمیس در جمع خبر نگار ها میگه آمریکا به هیچ وجه حق نداره وارد محدوده محافظت اونا توی برزیل بشه و امنیت برزیل فقط با آرتمیس هستش. بنابراین رئیس جمهور دنیل تصمیم میگیره یک اولتیماتیوم به آرتمیس بده و تعدادی بمب انداز به یکی از پایگاه های آرتمیس میفرسته و دیوید مامور پیش زمینه سازی بمباران میشه. وظیفه دیوید اینه که یک پرواز مخفی داشته باشه و رادار های آرتمیس رو بزنه تا بمب افکن ها راحت بتونن وارد منطقه بشن. دیوید وظیفش رو به خوبی انجام میده و از بمب افکن ها در مقابل sam ها و جت های دشمن محافظت میکنه. بعد از اینکه بمب افکن ها منطقه رو بمب باران میکنن هیچ عکس العملی دیده نمیشه! و معلوم میشه که با یه هدف جعلی مواجه بودن!

نیرو های آمریکایی متوجه میشن که مشکلی در سیستم هاشون به وجود اومده! که یکی از مشکل ها هم خاموش شدن سیستم های دفاعی آمریکا هستش! به تیم دستور داده میشه فورا به سمت واشینگتون حرکت کنن.

هاوکس خودش رو به شهر میرسونه و جت های آرتمیس رو توی آسمون شهر میبینه! ظاهرا آتمیس داره یک حمله بزرگ میکنه! به هاوکس دستور داده میشه با جت ها درگیر بشن و منتظر نیروی کمکی باشن. بعد از مدتی هواپیما های بزرگ باربری دیده میشن ازشون سرباز و تانک با چتر نجات بیرون فرستاده میشن! تیم در مقابلشون به سختی مقاومت میکنه و بعد از مدتی نیروهای پشتیبانی وارد منطقه میشن. با این حال امنیت کشور هنوز تضمین شده نیست.
تیم یک مختصات از طرف مقامات بالا دریافت میکنه و بهش دستور داده میشه فورا به اون مختصات پرواز کنن. وقتی تیم به اونجا میرسه AF1 رو میبینه! (هواپیمای شخصی رئیس جمهور آمریکا که air force one خونده میشه) وظیفه تیم اسکورت هواپیما تا یک محل نظامی امن هستش. آرتمیس حمله سختی رو شروع میکنه ولی هیچ جتی توان مقابله با هاوکس رو نداره! بعد از مدتی مدیر شرکت آرتمیس به سیستم ارتباطی نفوذ و شروع به صحبت با رئیس جمهور میکنه و بهش میگه که بهتره همین حالا تسلیم بشه. ولی رئیس جمهور بهش میگه که ایالات متحده هیچ حرفی با تروریست ها نداره. مدیر شرکت آرتمیس به رئیس جمهور قول میده که اگه با اون حرف نمیزنه پس دیگه با هیچ کسی نمیتونه حرف بزنه! و ارتباط رو قطع میکنه. در همین لحظه یک سیستم jam (پارازیت) قوی از یک منبع ناشناس شروع به کار میکنه و تمام سیستم ها رو با مشکل مواجه میکنه!جت های هاوکس هم دچار مشکل میشن ولی با این حال ماموریت اسکورت با موفقیت انجام میشه. به لطف سازمان مخفی محلی که پارازیت ازش پخش میشه پیدا میشه و معلوم میشه که آرتمیس چند تا فرستنده توی شیکاگو کار گذاشته.

در همچین موقعیتی حل مشکل پارازیت هر چیزی مهم تر هستش. یک هواپیمای راداری به طرف شیکاگو فرستاده میشه تا محل دقیق فرستنده ها رو پیدا کنه و تیم هم برای اسکورتش و همینطور نابود کردن فرستنده ها همراهش فرستاده میشن. فرستنده نابود میشن و پارازیت از بین میره.

با شدت گرفتن جنگ پنتاگون به همه نیروهای خارج از کشور دستور میده که فورا به کشور برگردن. ولی یکی از گروه های جنگی ویژه به اسم "اندرو جکسون" که توی ژاپن مستقر شدن برای برگشتن نیاز به ساپورت دارن. دولت ژاپن قول همکاری کامل رو میده ولی با این حال هاوکس هم برای ساپورت به ژاپن فرستاده میشه. آرتمیس مرز های ژاپن رو هم میشکنه و برای نابود کردن ناو های بی دفاع آمریکا وارد توکیو میشه! جنگ سختی شروع میشه بعد از مدتی ناو ها آماده میشن و شروع به حرکت میکنن. آرتمیس ناو هاش رو هم به جنگ میفرسته اما در نهایت شکست میخوره. ناوگان اندرو جکسون به سمت کشور راه میافته. حال هاوکس باید آماده نجات Vermont بشه. Vermont دارای یک بندر بزرگ و همچنین یک پایگاه نظامی بزرگ هستش! و حالا همه سیستم های دفاعیش تحت کنترل آرتمیس هست! و از همه بدتر توی اون پایگاه کلاهک های هسته ای انبار شده! هاوکس باید ابتدا به داخل شهر نفوذ کنه و بعد سیستم دفاعی رو کاملا نابود کنه. بعد از نابود شدن سیستم دفاعی نیرو های زمینی وارد منطقه میشن و با کمک پوشش هاوکس شهر رو پس میگیرن. بعد از باز پس گیری پایگاه فرمانده عملیات زمینی میگه که چند تا از کلاهک های هسته ای گم شدند! و از این بد تر مرکز اصلی سیستم دفاع موشکی هم توسط آرتمیس تصرف شده! آرتمیس به رئیس جمهور 24 ساعت وقت میده که تسلیم بشه وگرنه موشک ها به سمت شهر های بزرگ آمریکا شلیک میشن. تیم ghost recon آماده اعزام به منطقه میشه تا مرکز دفاع موشکی رو پس بگیره اما دیوید باید قبل رسیدن اون ها سیستم های دفاعی رو از کار بندازه. بعد از اینکه دیوید سیستم های دفاعی رو از کار مینداره تیم ghost وارد منطقه میشه و مرکز رو پس میگیره. ماموریت انجام میشه و حالا دیوید یه سفر کوتاه با تیمش به فلوریدا داره. برای اینکه سیستم های دفاعی به کار بیافته باید ماهواره نابود شده توسط آرتمیس جایگزین بشه. یک شاتل توی فلوریدا آماده فرستادن این ماهواره به مدار هستش. مطمئنا آرتمیس هر کاری انجام میده تا این شاتل پرتاب نشه. ولی هاوکس موفق میشه جلوشون رو بگیره و ماهواره با موفقیت توی مداره قرار میگیره.

آماده شدن سیستم دفاعی و جایگزین کردن لیزر ها و... زمان میبره. ولی خوشبختانه NSA محل کلاهک های دزدیده شده رو توی صحرای نوادا پیدا میکنه. نیروی زمینی به منطقه فرستاده میشه و نیروی هوایی به همراه هاوکس برای ساپورتشون به منطقه اعزام میشه. ماموریت به خوبی جلو میره ولی بعد اتمام ماموریت فرمانده عملیات متوجه میشه که یکی از کلاهک ها سر جاش نیست! در همین لحظه وضعیت قرمز توی los angles گزارش میشه و ملوم میشه که یک بمب هسته توی شهر کار گذاشته شده! به هاوکس دستور داده میشه فورا به اونجا پرواز کنن ! یک هواپیمای راداری به شهر فرستاده میشه تا بمب رو پیدا کنه و هاوکس باید اون از دست جت های آرتمیس حفظ کنه. هواپیما موفق به پیدا کردن بمب میشه اما وقتی برای فرستادن تیم خنثی سازی وجود نداره! بنابراین تنها راهی که میمونه منفجر کردن بمب هستش. درسته که توی شعاع خاصی رادیوکتیو پخش میشه ولی مطمئنا از یک انفجار هسته ای خیلی بهتره! این ماموریت به دیوید داده میشه و دیوید با موفقیت انجامش میده. جنگ تموم میشه.

در طی چند هفته همه PMC ها منحل و یا دستگیر میشن. ولی شرکت اصلی آرتمیس هنوز منحل نشده. سازمان مخفی موفق میشه محل شرکت رو توی یه منطقه کوهستانی پیدا کنه. پنتاگون تصمیم میگیره یک عملیاه سیاه اجرا کنه! بنابراین دیوید مخفیانه به کوهستان ها فرستاده میشه و شرکت رو منفجر میکنه!

به امید داستانی زیبا تر در هاوکس 2 . امیدوارم لذت برده باشین.
 
Last edited by a moderator:

TCSCELL

8
کاربر سایت
Dec 5, 2007
17,779
نام
سینا
عالی بود ساسان.
من خودم H.A.W.X رو چند روز پیش(به خاطر حرفای تو:d)تموم کردم.باید بگم از همه لحاظ عالی بود.
من شخصا ندیدم کسی به داستانش گیر بده ولی هر کی بوده...بگذریم!:d
 

Lynch

کاربر سایت
Aug 19, 2010
77
نام
صدرا
عالی بود
دستت درد نکنه
واسه منی که 1 رو بازی نکردم خیلی خوب بود
امیدوارم 2 هم همینقدر جالب باشه!
 

leonk13

کاربر سایت
Sep 8, 2009
2,151
نام
سجاد
بسيار عالي ممنون از زحمتي كه كشيدي دوست عزيز
خواهش میکنم خوشحالم که خوشتون اومد.
عالی بود ساسان.
من خودم H.A.W.X رو چند روز پیش(به خاطر حرفای تو:d)تموم کردم.باید بگم از همه لحاظ عالی بود.
من شخصا ندیدم کسی به داستانش گیر بده ولی هر کی بوده...بگذریم!:d
ممنون!
معلومه که عالی بود :d نمیوام بهت لینک بدم اعصابت خط خطی شه ولی یه مثال بزنم! مثلا توی نوب نما یه نقد بود که بازی یه داستان آبکی و تکراری داره :)) (خدا میدونه دیگه تکراریش از کجا اومده =)) )
عالی بود
دستت درد نکنه
واسه منی که 1 رو بازی نکردم خیلی خوب بود
امیدوارم 2 هم همینقدر جالب باشه!
خواهش میکنم.
پیشنهاد میکنم قبل از 2ش یکش رو حتما بازی کنید شاید داستانشون ربطی نداشته باشه ولی نسخه 1 هم جذابیت های خودش رو داره.
 

TCSCELL

8
کاربر سایت
Dec 5, 2007
17,779
نام
سینا
ممنون!
معلومه که عالی بود :d نمیوام بهت لینک بدم اعصابت خط خطی شه ولی یه مثال بزنم! مثلا توی نوب نما یه نقد بود که بازی یه داستان آبکی و تکراری داره :)) (خدا میدونه دیگه تکراریش از کجا اومده =)) )
نوب نما که اصلا جزو مجلات حساب نمیشه!:dتو گیم نت افتاده بود گفتم همینجوری یه نگاه بهش بندازم تا وقت بگذره دیدم تو همون شماره Conviction رو نقد کرده!داستان همه ی SC ها رو هم تو نقدش چپونده بود که تعداد صفحه بره بالا!!حالا اینش مهم نیست,جالب اینه که دقیقا متن,کلمه به کلمه ترجمه ی ویکی پدیا بود!!کلمه به کلمه!!
دیگه از اینا تعجبی هم نداره که داستان H.A.W.X رو آبکی و تکراری(!!!) بدونن!!
 

933k

کاربر سایت
Jul 21, 2009
17
من دو سه روزه نسخه ی یک رو شروع کردم تازه، دستت درد نکنه ^_^، خود بازی که تا اینجایی که من رفتم یعنی انجام اون ماموریت سازمان ملل توی آفریقا عالی بوده، معتاد شدم اصلا بهش تا بیکار میشم میام مشغول این میشم.
 

کاربرانی که این قسمت را مشاهده می‌کنند

Top
رمز عبور خود را فراموش کرده اید؟
or ثبت‌نام سریع از طریق سرویس‌های زیر