بحث و تبادل نظر در مورد سری Resident Evil

Mr.Death

دبیر تحریریه بازنشسته
کاربر سایت
May 31, 2006
4,070
نام
احد
----------- Wesker's Report Part 1

اسم من آلبرت وسکره. من آرزو داشتم تا یک محقق ارشد در شرکت Umbrella بشم.شرکت فعال در بخش داروسازی که که بطور مخفیانه ای دست به ساخت Bio Organic Weapons میزد که بهتره به خاطر طولانی بودنش بهش B.O.W بگیم.
در آن زمان که که من مسئول توسعه ی پرورشگاه ها که در RaccoonCity قرار داشت , بودم با یک محقق با استعدادی که تصمیم گرفته بود راه متفاوتی انتخاب کند آشنا شدم. اسم این محقق William Birkin بود. در این زمان من به S.T.A.R.S نقل مکان کردم. S.T.A.R.S نیروهای ویژه ی نظامی در اداره ی پلیس RaccoonCity بودن. به خاطر کنترل بحرانی که ممکن بود از گسترش غیرقانونی ساخت B.O.W ایجاد شود , بسیاری ازکارمندان شرکت آمبرلا در اداره ی پلیس مشغول کار بودن.[نفوذی]
من رییس گروه S.T.A.R.S شدم و تمامی توان و هوشم رو برای Umbrella به کار انداختم و همان طور که به خدمتم در Umbrella ادامه میدادم , نقشه های خودم رو طراحی میکردم و منتظر فرصت مناسبی بودم تا اونها رو عملی کنم. اما در نهایت فرصت از دست رقت.
قتل های غیر مترقبه ای که در جنگلی که نزدیک عمارت بود , شروع کننده ی همه ی اینها بود. عمارت در واقع آزمایشگاه مخفی B.O.W Umbrella بود و مشخص بود که علت قتلها هم گسترش T-Virus بود.
در ابتدا از طرف Umbrella به من دستور رسید که به طور مخفیانه ای گروه S.T.A.R.S رو زیر نظر داشته باشم که خارج از موضوع بود.
با تشدید آشفتگی میان مردم , S.T.A.R.S چاره ای جز اینکه خودش وارد عمل بشه رو نداشت. این همان موقعی بود که از طرف Umbrella دستور جدیدی به من رسید.

--------- Wesker's Report Part 2

همین موقع دستور جدیدی از طرف Umbrella به من رسید. S.T.A.R.S رو به عمارت بکشون و از دست اونها خلاصمون کن بعدا هم وضعیت درگیری اونها با B.O.W رو به ستاد گزارش بده که اینها میتونه در تحلیل اطلاعات لازم باشه. این اطلاعات به Umbrella این اجازه رو میده که بتونه یک توصیف روشن و جامعی از توانایی های B.O.W داشته باشه.
از میان دو تیم گروه S.T.A.R.S من اول با تیم براوو وارد عمل شدم. همون طور که انتظار داشتم سران بالارتبه ی S.T.A.R.S هر آنچه که داشتن دادن و یک نمونه ی اطلاعاتی به درد بخور شدن. در ادامه من برای تیم آلفا آماده شدم تا اعضای گم شده ی تیم براوو رو پیدا کنم و نجات بدهم. اعضای تیم آلفا هم ارزش هاشون رو ثابت کردن و همان طور که حدس میزدم خیلی از اونها هم مردند.
از کل اعضای 11 نفره ی S.T.A.R.S تنها 5 نفر نفر زنده مونده بودن. از میان تیم آلفا Chris Redfield, Jill Valentine, و Barry Burton و از تیم براوو Rebecca Chambers و Enrico Marini . الان همون موقعی بود که من نقشه هام رو عملی کنم. در خلال کارهای بی نقصی که انجام میدادم , تونستم B.O.W اصلی Umbrella یعنی Tyrant رو در اختیار داشته باشم و به شرکتی که رقیب Umbrella بود ملحق شدم. برای اینکه من یه شرکت رقیب وارد بشم به اطلاعات Tyrant احتیاج داشتم. اعضای باقی مانده ی S.T.A.R.S یک طعمه ی کامل بودند. من تصمیم گرفتم تا یکی از اونها رو به عنوان نفوذی انتخاب کنم و از طریق اون بقیه ی اعضا رو به سمت Tyrant بکشم. اون شخص Barry بود. Barry که بسیار مورد اعتماد و درستکار بود اما دلبستگی به خانواده اش مهم تر از اینها بود. با گرفتن خانواده اش میشد به راحتی اونو تحت کنترل در آورد.
تنها محاسبه ی نادرست من هوش بالای Chrise و Jill بود. اما Barry نقش خائن رو بازی کرد و نقشه آنگونه که برنامه ریزی شده بود پیش میرفت. اما به طور غیر منتظره ای سرنوشت تغییر کرد



---------- Wesker's Report Part 3


من باید انریکو رو از بین میبردم چون به پشت پرده ی این کارها پی برده بود.من از طریق بری به اون رسیدم. بعد از اینکه از شر مزاحم راحت شدم در اتاق Tyrant منتظر نمونه های انسانی بودم که بری قرار بود واسم بیاره. واسه همین ویروسی که از برکین گرفته بودم رو به خودم تزریق کردم. اگه کاری میکردم که Umbrella فکر کنه که مرده ام باعث میشد که در نهایت راحتی به شرکت رقیب ملخق بشم ویروس اثرات عمیقی داشت که باعث میشد دمای بدن من تا حد مرگ پایین بیاد ولی بعد از مدتی منو به زندگی برمیگردوند اما این دفعه با قدرت مافوق انسانی.
به خاطر همین من Tyrant وخشت انگیز رو آزاد کردم و بهش اجازه دادم تا به من حمله کنه. در تمام مدتی که بی هوش بودم مطمئن بودم که تمام نقشه ها به پیروزی منجر خواهد شد. حتی نمیتونستم تصورش رو بکنم که S.T.A.R.S بتونه اون موجود اهریمنی رو از بین ببره.. من Tyrant رو از دست دادم و نقشه ای که به خاطر اون انسان بودنم رو خرج کرده بودم با شکست مواجه شد. از حالا به بعد هر کی جلوی من وایسه نابود میشه . این وضعیت تا طولانی مدت ادامه خواهد داشت. به هر قیمت که شده S.T.A.R.S باید تاوان این کارش رو پس بده.

2 ماه از حادثه ی عمارت میگذره. من به خاطر باز پس گیری چیزهایی که به خاطر سازمان جدیدم از دست داده بودم به Ada Wong که مامور مونث بود و برای جاسوسی Umbrella از طرف سازمان مامور شده بود , ملحق شدم. من با تمام وجود مطمئن بودم که توسعه دهنده ی کلیدی William Birkin هست. اما چیزی که ویلیام نمیدونست این بود که Umbrella با کسی بازی نمیکنه. ویلیام ترور شد و G-Virus بدست Umbrella افتاد.
تیم Salvage به رهبری Hunk از ما زودتز پیش ویلیام بود. ویلیام هم به خودش G-Virus تزریق کرد و اونی که میخواست تبدیل شد و تلفاتی رو ایجاد کرد. بعد از مدتی T-Virus توسط موش ها به سطح شهر منتقل شد.

عصر آخرین بخش گزارش رو میذارم. نظر یادتون نره.
 
آخرین ویرایش:
  • Like
Reactions: Gunners Trust

Mr.Death

دبیر تحریریه بازنشسته
کاربر سایت
May 31, 2006
4,070
نام
احد
ظهر بخش نهایی رو میذارم.

بعد این گزارش Ada's Report رو بذارم یا Wesker's Report II رو؟

نظر بدین
 

Mr.Death

دبیر تحریریه بازنشسته
کاربر سایت
May 31, 2006
4,070
نام
احد
----------- Wesker's Report Part 1

اسم من آلبرت وسکره. من آرزو داشتم تا یک محقق ارشد در شرکت Umbrella بشم.شرکت فعال در بخش داروسازی که که بطور مخفیانه ای دست به ساخت Bio Organic Weapons میزد که بهتره به خاطر طولانی بودنش بهش B.O.W بگیم.
در آن زمان که که من مسئول توسعه ی پرورشگاه ها که در RaccoonCity قرار داشت , بودم با یک محقق با استعدادی که تصمیم گرفته بود راه متفاوتی انتخاب کند آشنا شدم. اسم این محقق William Birkin بود. در این زمان من به S.T.A.R.S نقل مکان کردم. S.T.A.R.S نیروهای ویژه ی نظامی در اداره ی پلیس RaccoonCity بودن. به خاطر کنترل بحرانی که ممکن بود از گسترش غیرقانونی ساخت B.O.W ایجاد شود , بسیاری ازکارمندان شرکت آمبرلا در اداره ی پلیس مشغول کار بودن.[نفوذی]
من رییس گروه S.T.A.R.S شدم و تمامی توان و هوشم رو برای Umbrella به کار انداختم و همان طور که به خدمتم در Umbrella ادامه میدادم , نقشه های خودم رو طراحی میکردم و منتظر فرصت مناسبی بودم تا اونها رو عملی کنم. اما در نهایت فرصت از دست رقت.
قتل های غیر مترقبه ای که در جنگلی که نزدیک عمارت بود , شروع کننده ی همه ی اینها بود. عمارت در واقع آزمایشگاه مخفی B.O.W Umbrella بود و مشخص بود که علت قتلها هم گسترش T-Virus بود.
در ابتدا از طرف Umbrella به من دستور رسید که به طور مخفیانه ای گروه S.T.A.R.S رو زیر نظر داشته باشم که خارج از موضوع بود.
با تشدید آشفتگی میان مردم , S.T.A.R.S چاره ای جز اینکه خودش وارد عمل بشه رو نداشت. این همان موقعی بود که از طرف Umbrella دستور جدیدی به من رسید.

--------- Wesker's Report Part 2

همین موقع دستور جدیدی از طرف Umbrella به من رسید. S.T.A.R.S رو به عمارت بکشون و از دست اونها خلاصمون کن بعدا هم وضعیت درگیری اونها با B.O.W رو به ستاد گزارش بده که اینها میتونه در تحلیل اطلاعات لازم باشه. این اطلاعات به Umbrella این اجازه رو میده که بتونه یک توصیف روشن و جامعی از توانایی های B.O.W داشته باشه.
از میان دو تیم گروه S.T.A.R.S من اول با تیم براوو وارد عمل شدم. همون طور که انتظار داشتم سران بالارتبه ی S.T.A.R.S هر آنچه که داشتن دادن و یک نمونه ی اطلاعاتی به درد بخور شدن. در ادامه من برای تیم آلفا آماده شدم تا اعضای گم شده ی تیم براوو رو پیدا کنم و نجات بدهم. اعضای تیم آلفا هم ارزش هاشون رو ثابت کردن و همان طور که حدس میزدم خیلی از اونها هم مردند.
از کل اعضای 11 نفره ی S.T.A.R.S تنها 5 نفر نفر زنده مونده بودن. از میان تیم آلفا Chris Redfield, Jill Valentine, و Barry Burton و از تیم براوو Rebecca Chambers و Enrico Marini . الان همون موقعی بود که من نقشه هام رو عملی کنم. در خلال کارهای بی نقصی که انجام میدادم , تونستم B.O.W اصلی Umbrella یعنی Tyrant رو در اختیار داشته باشم و به شرکتی که رقیب Umbrella بود ملحق شدم. برای اینکه من یه شرکت رقیب وارد بشم به اطلاعات Tyrant احتیاج داشتم. اعضای باقی مانده ی S.T.A.R.S یک طعمه ی کامل بودند. من تصمیم گرفتم تا یکی از اونها رو به عنوان نفوذی انتخاب کنم و از طریق اون بقیه ی اعضا رو به سمت Tyrant بکشم. اون شخص Barry بود. Barry که بسیار مورد اعتماد و درستکار بود اما دلبستگی به خانواده اش مهم تر از اینها بود. با گرفتن خانواده اش میشد به راحتی اونو تحت کنترل در آورد.
تنها محاسبه ی نادرست من هوش بالای Chrise و Jill بود. اما Barry نقش خائن رو بازی کرد و نقشه آنگونه که برنامه ریزی شده بود پیش میرفت. اما به طور غیر منتظره ای سرنوشت تغییر کرد



---------- Wesker's Report Part 3


من باید انریکو رو از بین میبردم چون به پشت پرده ی این کارها پی برده بود.من از طریق بری به اون رسیدم. بعد از اینکه از شر مزاحم راحت شدم در اتاق Tyrant منتظر نمونه های انسانی بودم که بری قرار بود واسم بیاره. واسه همین ویروسی که از برکین گرفته بودم رو به خودم تزریق کردم. اگه کاری میکردم که Umbrella فکر کنه که مرده ام باعث میشد که در نهایت راحتی به شرکت رقیب ملخق بشم ویروس اثرات عمیقی داشت که باعث میشد دمای بدن من تا حد مرگ پایین بیاد ولی بعد از مدتی منو به زندگی برمیگردوند اما این دفعه با قدرت مافوق انسانی.
به خاطر همین من Tyrant وخشت انگیز رو آزاد کردم و بهش اجازه دادم تا به من حمله کنه. در تمام مدتی که بی هوش بودم مطمئن بودم که تمام نقشه ها به پیروزی منجر خواهد شد. حتی نمیتونستم تصورش رو بکنم که S.T.A.R.S بتونه اون موجود اهریمنی رو از بین ببره.. من Tyrant رو از دست دادم و نقشه ای که به خاطر اون انسان بودنم رو خرج کرده بودم با شکست مواجه شد. از حالا به بعد هر کی جلوی من وایسه نابود میشه . این وضعیت تا طولانی مدت ادامه خواهد داشت. به هر قیمت که شده S.T.A.R.S باید تاوان این کارش رو پس بده.

2 ماه از حادثه ی عمارت میگذره. من به خاطر باز پس گیری چیزهایی که به خاطر سازمان جدیدم از دست داده بودم به Ada Wong که مامور مونث بود و برای جاسوسی Umbrella از طرف سازمان مامور شده بود , ملحق شدم. من با تمام وجود مطمئن بودم که توسعه دهنده ی کلیدی William Birkin هست. اما چیزی که ویلیام نمیدونست این بود که Umbrella با کسی بازی نمیکنه. ویلیام ترور شد و G-Virus بدست Umbrella افتاد.
تیم Salvage به رهبری Hunk از ما زودتز پیش ویلیام بود. ویلیام هم به خودش G-Virus تزریق کرد و اونی که میخواست تبدیل شد و تلفاتی رو ایجاد کرد. بعد از مدتی T-Virus توسط موش ها به سطح شهر منتقل شد.

----------- Wesker's Report Part 4
بعد از مدتی T-Virus توسط موش ها به سطح شهر منتقل شد و Umbrella با بدترین بخش سناریوش مواجه شد.. شهر به سمت نابودی پیش می رفت. مردم نمیتونستن جلوی زامبی ها مقاومت کنن. در هرج و مرج تیم اروپایی آمبرلا یک Tyrant جدید روانه شهر کردن که اسمش Nemesis بود. ماموریت نمسیس شکار و از بین بردن باقی مانده ی اعضای S.T.A.R.S یعنی Jill Valentine بود.این کار اونها باعث شد تا سازمان ما هم برآن بشه که اطلاعات نمسیس رو بدست بیاره.
آمبرلا برای سرپوش گذاشتن به همه ی این ماجرا ها یک نمونه از Tyrant رو برای از بین بردن لیون و کلیر که قصد داشتن از اسرار اونها پرده برداری کنن فرستاد.
یک رازگشایی جدید. Birkin نتایج همه ی مطالعاتش یعنی نمونه ی G-Virus رو در گردنبند دخترش پنهان و جاسازی کرده بود. اون موقع که آمبرلا مشغول سرپوش گذلشتن کارهاش بود , ما قبل از اونها شری رو پیدا کردیم. من Ada رو برای یافتن محل شری فرستادم. من -مرد مرده - مجبور بودم به دست کس ذیگه ای کارهام رو انجام بدم و خودم مخفی باشم.
کلا وظیفه ی یک جاسوس این هست که از ماموریتش مراقبت کنه مثل یک ماشین بدون دخالت هیچ گونه اخساسا ت شخصی. میان لیون و ایدا یک ارتباطی بود که باعث ایجاد یک رابطه ی عاطفی در Ada شده بود.
من احساس خطر میکردم و باید خیلی سریع کاری انجام میدادم. غریزه ی من هیچ وقت منو مایوس نمیکنه.
اگرچه Ada نمونه ی G-Virus رو که قبلا لیون از شری گرفته بود , در دست داشت , اما اون رابطه ی عاطفی اون رو به طرف مرگ کشوند. اما چون اون به درد بخور بود , زندگیش رو نجات دادم.
افراد من سعی کردن هرچه سرعتر نمونه ی G-Virus که لیون به پایین پرتش کرده بوود رو پیدا کنند. اما Hunk تنها یازمتده ی تیم Salvaje آمبرلا از ما زودتر اونجا بود. الان آخرین گزینه ی ما برگردوندن Birkin . هیولایی که خودش یک نمونه بود و همچنین نابودی لیون و کلیر بود تا بشه اطلاعات رو بدست آورد. اگرچه Birkin از لیون و کلیر شکست خورد ولی ما تونستیم نمونه رو از بدن مرده اش جمع کنیم.
صبح موشکی که از طرف دولن آمریکا شلیک شده بود سعی کرد تا شیوع ویروس رو متوقف کنه. هرچند که این خیالی بیش نبود. بعد ار اون کلیر به دنبال یافتن برادر گم شده اش یعنی کریس رفت و لیون هم هم به به نیروهای مخفی سازمان ضد آمبرلا ملحق شد. شری کاملا سالم دست ماست. من هیچ وقت Birkin رو دست کم نگرفتم. یه چیزایی راجع به این دختر کوچولو هست....

اتمام


بعد از مدتی همین گزارش رو با عکس قرار میدم

جهت ادامه ی کارم به نظرات شما احتیاج دارم:biggrin1:

با تشکر از وقتی که در این تاپیک گذاشتین
 

Mr.Death

دبیر تحریریه بازنشسته
کاربر سایت
May 31, 2006
4,070
نام
احد
ایول مرسی بابته زحمتت و خسته نباشی
در رابطه با عکس حتما بدار چون بدون عکس هیچ حال نمیده:biggrin1:
عکس ها رو از آرشیوم استخراج کردم. Resize شده و آماده هستن.
تا فردا ظهر حله.

دوستان با نظراتشون میتونن من رو در ادامه ی ابن تاپیک یاری کنن.
هر کی هم همکاری میخواد بکنه pm بده
میخوام اینجا تبدیل به دایره المعارف Resident Evil بشه.

البته این کارم نیازمند استقبال خیلی بالاست :biggrin1:


پست بعدی Ada's Report هست.

موفق باشین:love:
 

Mr.Death

دبیر تحریریه بازنشسته
کاربر سایت
May 31, 2006
4,070
نام
احد
طبق قولی که داده بودم گزارش رو با عکس گذاشتم.

اسم من آلبرت وسکره. من آرزو داشتم تا یک محقق ارشد در شرکت Umbrella بشم.شرکت فعال در بخش داروسازی که که بطور مخفیانه ای دست به ساخت Bio Organic Weapons میزد که بهتره به خاطر طولانی بودنش بهش B.O.W بگیم.

url%5D


url%5D

در آن زمان که که من مسئول توسعه ی پرورشگاه ها که در RaccoonCity قرار داشت , بودم با یک محقق با استعدادی که تصمیم گرفته بود راه متفاوتی انتخاب کند آشنا شدم. اسم این محقق William Birkin بود.




در این زمان من به S.T.A.R.S نقل مکان کردم. S.T.A.R.S نیروهای ویژه ی نظامی در اداره ی پلیس RaccoonCity بودن. به خاطر کنترل بحرانی که ممکن بود از گسترش غیرقانونی ساخت B.O.W ایجاد شود , بسیاری ازکارمندان شرکت آمبرلا در اداره ی پلیس مشغول کار بودن.[نفوذی]
من رییس گروه S.T.A.R.S شدم و تمامی توان و هوشم رو برای Umbrella به کار انداختم و همان طور که به خدمتم در Umbrella ادامه میدادم , نقشه های خودم رو طراحی میکردم و منتظر فرصت مناسبی بودم تا اونها رو عملی کنم. اما در نهایت فرصت از دست رقت.


قتل های غیر مترقبه ای که در جنگلی که نزدیک عمارت بود , شروع کننده ی همه ی اینها بود. عمارت در واقع آزمایشگاه مخفی B.O.W Umbrella بود و مشخص بود که علت قتلها هم گسترش T-Virus بود.
در ابتدا از طرف Umbrella به من دستور رسید که به طور مخفیانه ای گروه S.T.A.R.S رو زیر نظر داشته باشم که خارج از موضوع بود.





با تشدید آشفتگی میان مردم , S.T.A.R.S چاره ای جز اینکه خودش وارد عمل بشه رو نداشت. این همان موقعی بود که از طرف Umbrella دستور جدیدی به من رسید.

همین موقع دستور جدیدی از طرف Umbrella به من رسید. S.T.A.R.S رو به عمارت بکشون و از دست اونها خلاصمون کن بعدا هم وضعیت درگیری اونها با B.O.W رو به ستاد گزارش بده که اینها میتونه در تحلیل اطلاعات لازم باشه. این اطلاعات به Umbrella این اجازه رو میده که بتونه یک توصیف روشن و جامعی از توانایی های B.O.W داشته باشه.
از میان دو تیم گروه S.T.A.R.S من اول با تیم براوو وارد عمل شدم. همون طور که انتظار داشتم سران بالارتبه ی S.T.A.R.S هر آنچه که داشتن دادن و یک نمونه ی اطلاعاتی به درد بخور شدن. در ادامه من برای تیم آلفا آماده شدم تا اعضای گم شده ی تیم براوو رو پیدا کنم و نجات بدهم. اعضای تیم آلفا هم ارزش هاشون رو ثابت کردن و همان طور که حدس میزدم خیلی از اونها هم مردند.
از کل اعضای 11 نفره ی S.T.A.R.S
تنها 5 نفر نفر زنده مونده بودن. از میان تیم آلفا Chris Redfield, Jill Valentine, و Barry Burton و از تیم براوو Rebecca Chambers و Enrico Marini .




الان همون موقعی بود که من نقشه هام رو عملی کنم. در خلال کارهای بی نقصی که انجام میدادم , تونستم B.O.W اصلی Umbrella یعنی Tyrant رو در اختیار داشته باشم و به شرکتی که رقیب Umbrella بود ملحق شدم. برای اینکه من یه شرکت رقیب وارد بشم به اطلاعات Tyrant احتیاج داشتم. اعضای باقی مانده ی S.T.A.R.S یک طعمه ی کامل بودند. من تصمیم گرفتم تا یکی از اونها رو به عنوان نفوذی انتخاب کنم و از طریق اون بقیه ی اعضا رو به سمت Tyrant بکشم. اون شخص Barry بود. Barry که بسیار مورد اعتماد و درستکار بود اما دلبستگی به خانواده اش مهم تر از اینها بود. با گرفتن خانواده اش میشد به راحتی اونو تحت کنترل در آورد.





تنها محاسبه ی نادرست من هوش بالای Chrise و Jill بود. اما Barry نقش خائن رو بازی کرد و نقشه آنگونه که برنامه ریزی شده بود پیش میرفت. اما به طور غیر منتظره ای سرنوشت تغییر کرد


من باید انریکو رو از بین میبردم چون به پشت پرده ی این کارها پی برده بود.من از طریق بری به اون رسیدم.






بعد از اینکه از شر مزاحم راحت شدم در اتاق Tyrant منتظر نمونه های انسانی بودم که بری قرار بود واسم بیاره. واسه همین ویروسی که از برکین گرفته بودم رو به خودم تزریق کردم. اگه کاری میکردم که Umbrella فکر کنه که مرده ام باعث میشد که در نهایت راحتی به شرکت رقیب ملخق بشم ویروس اثرات عمیقی داشت که باعث میشد دمای بدن من تا حد مرگ پایین بیاد ولی بعد از مدتی منو به زندگی برمیگردوند اما این دفعه با قدرت مافوق انسانی.
به خاطر همین من Tyrant وخشت انگیز رو آزاد کردم و بهش اجازه دادم تا به من حمله کنه. در تمام مدتی که بی هوش بودم مطمئن بودم که تمام نقشه ها به پیروزی منجر خواهد شد. حتی نمیتونستم تصورش رو بکنم که S.T.A.R.S بتونه اون موجود اهریمنی رو از بین ببره.. من Tyrant رو از دست دادم و نقشه ای که به خاطر اون انسان بودنم رو خرج کرده بودم با شکست مواجه شد. از حالا به بعد هر کی جلوی من وایسه نابود میشه . این وضعیت تا طولانی مدت ادامه خواهد داشت. به هر قیمت که شده S.T.A.R.S باید تاوان این کارش رو پس بده.


تیم Salvage به رهبری Hunk از ما زودتز پیش ویلیام بود. ویلیام هم به خودش G-Virus تزریق کرد و اونی که میخواست تبدیل شد و تلفاتی رو ایجاد کرد. بعد از مدتی T-Virus توسط موش ها به سطح شهر منتقل شد.

2 ماه از حادثه ی عمارت میگذره. من به خاطر باز پس گیری چیزهایی که به خاطر سازمان جدیدم از دست داده بودم به Ada Wong که مامور مونث بود و برای جاسوسی Umbrella از طرف سازمان مامور شده بود , ملحق شدم. من با تمام وجود مطمئن بودم که توسعه دهنده ی کلیدی William Birkin هست. اما چیزی که ویلیام نمیدونست این بود که Umbrella با کسی بازی نمیکنه. ویلیام ترور شد و G-Virus بدست Umbrella افتاد.

بعد از مدتی T-Virus توسط موش ها به سطح شهر منتقل شد و Umbrella با بدترین بخش سناریوش مواجه شد.. شهر به سمت نابودی پیش می رفت. مردم نمیتونستن جلوی زامبی ها مقاومت کنن. در هرج و مرج تیم اروپایی آمبرلا یک Tyrant جدید روانه شهر کردن که اسمش Nemesis بود. ماموریت نمسیس شکار و از بین بردن باقی مانده ی اعضای S.T.A.R.S یعنی Jill Valentine بود.این کار اونها باعث شد تا سازمان ما هم برآن بشه که اطلاعات نمسیس رو بدست بیاره.


آمبرلا برای سرپوش گذاشتن به همه ی این ماجرا ها یک نمونه از Tyrant رو برای از بین بردن لیون و کلیر که قصد داشتن از اسرار اونها پرده برداری کنن فرستاد.
یک رازگشایی جدید. Birkin نتایج همه ی مطالعاتش یعنی نمونه ی G-Virus رو در گردنبند دخترش پنهان و جاسازی کرده بود. اون موقع که آمبرلا مشغول سرپوش گذلشتن کارهاش بود , ما قبل از اونها شری رو پیدا کردیم. من Ada رو برای یافتن محل شری فرستادم. من -مرد مرده - مجبور بودم به دست کس ذیگه ای کارهام رو انجام بدم و خودم مخفی باشم.
کلا وظیفه ی یک جاسوس این هست که از ماموریتش مراقبت کنه مثل یک ماشین بدون دخالت هیچ گونه اخساسا ت شخصی.میان لیون و ایدا یک ارتباطی بود که باعث ایجاد یک رابطه ی عاطفی در Ada شده بود.





من احساس خطر میکردم و باید خیلی سریع کاری انجام میدادم. غریزه ی من هیچ وقت منو مایوس نمیکنه.
اگرچه Ada نمونه ی G-Virus رو که قبلا لیون از شری گرفته بود , در دست داشت , اما اون رابطه ی عاطفی اون رو به طرف مرگ کشوند. اما چون اون به درد بخور بود , زندگیش رو نجات دادم.
افراد من سعی کردن هرچه سرعتر نمونه ی G-Virus که لیون به پایین پرتش کرده بوود رو پیدا کنند. اما Hunk تنها یازمتده ی تیم Salvaje آمبرلا از ما زودتر اونجا بود.




الان آخرین گزینه ی ما برگردوندن Birkin . هیولایی که خودش یک نمونه بود و همچنین نابودی لیون و کلیر بود تا بشه اطلاعات رو بدست آورد. اگرچه Birkin از لیون و کلیر شکست خورد ولی ما تونستیم نمونه رو از بدن مرده اش جمع کنیم.
صبح موشکی که از طرف دولن آمریکا شلیک شده بود سعی کرد تا شیوع ویروس رو متوقف کنه. هرچند که این خیالی بیش نبود. بعد ار اون کلیر به دنبال یافتن برادر گم شده اش یعنی کریس رفت و لیون هم هم به به نیروهای مخفی سازمان ضد آمبرلا ملحق شد. شری کاملا سالم دست ماست. من هیچ وقت Birkin رو دست کم نگرفتم. یه چیزایی راجع به این دختر کوچولو هست....




The End
 
آخرین ویرایش:

کاربرانی که این قسمت را مشاهده می‌کنند

Top
رمز عبور خود را فراموش کرده اید؟
or ثبت‌نام سریع از طریق سرویس‌های زیر