معرفی شخصیت Kratos بخش اول

FaRd!N

Nothing as it Seems
کاربر سایت
Aug 30, 2007
14,104
نام
فردین
معرفی شخصیت Kratos بخش دوم

موارد شماره دار در پایان مقاله توضیح کوتاهی داده شده اند!

logo.jpg

"او خواسته اش پیروزی تا آخرین حد ممکن بود حتی پیروزی بر مرگ، اما این خواسته خود او را از پای در آورد." – گایا1
Kratos شخصیت اصلی و نیز یک ضد قهرمان در سری بازی های God of War می باشد. او تولدش حاصل آمیزش نامشروع زئوس و یک زن فانی است. کریتوس ژنرال اسپارتان و خدمتکار Ares (خدای جنگ) بود، که بعد ها علیه ارباب خود شورش و او را با استفاده از جعبه Pandora نابود کرد؛ که نتیجه این جنگ چیزی نبود جز این اینکه او خود بر تخت خدایی آرس نشست و تبدیل شد به خدای جنگ.

gow2-kratos3.jpg

بیوگرافی :
-------------------------------------------------------------------------
زندگی گذشته:

کریتوس کاپیتان لشکری از اسپارتان ها2 شد که با سرعت بسیار زیادی رو به رشد بود، ابتدا تنها 15 نفر بودند اما به زودی کیتوس آنها را تبدیل به هزاران نفر کرد.در جنگ های زیادی پیروز شد و غنایم بسیاری را برای خانواده اش به ارمغان آورد. مهمترین یادگاری هایی که کریتوس به آنها داد یک گردنبند از جنش گوهر به همسرش و یک فلوت چوبی تراشیده شده به دخترش Callipe (کلایپی) بود.

387px-KratosWife&Child.jpg

اما رفته رفته کریتوس تبدیل به انسانی حیوان صفت و خون خوار شد. جنگ ها را پی در پی هم و از روی هوس رانی برای کشور گشایی پیروز میشد. دیگر بدون فکر و منطق پیش میرفت اما با تاکتیکی که پیروزی همه جنگ ها ازآن او بود. تنها خانواده اش یارای مقابله با این غریضه او را داشتند. او می طلبید، او میخواست که تمام دنیا جلال و افتخار اسپارتان ها را ببینند، اما همسرش با این کار هایش مخالف بود و ادعا میکرد که تمام این کارها را به خاطر خودش انجام میدهد. این جنگ ها ادامه داشتند و هیچ کس نمیتوانست در مقابل کریتوس بایستد اما سرانجام سرنوشت آنها را به طایفه بربر ها که وحشی ترین طایفه بودند کشاند و اینبار ارتش اسپاردا دیگر حریف این طایفه نشد. به علت کمبود تعداد نفرات و دلایلی دیگر، اسپاردا داشت جنگ را واگذار می کرد. کریتوس در شرف کشته شدن به وسیله فرمانده بربر ها بود که از اینجا دوران سیاه کریتوس آغاز گشت. در همان لحظه او درخواستی را به آرس، خدای جنگ کرد؛ "تسلیم کردن خود و خدمتکار بودنش به آرس را در مقابل پیروزی اش در جنگ."

282px-Ares.jpg

خداوند قبول و بربر ها را در جا نابود کرد، و تیغ های آشوب3 (Blades of Chaos) را به نشانه بندگی کریتوس به او داد. کریتوس به مدت 10 سال صادقانه به آرس خدمت کرد. اما آرس که می خواست کریتوس را به یک جنگجوی تمام عیار تبدیل کند، نمی خواست هیچ وابستگی برای او باقی بماند پس، با حقه و نیرنگ کاری کرد که کریتوس همسر و تنها فرزندش را با دستان خود بکشد، و نتیجه این کار آن بود که بقایای اجساد آنها به صورت نفرین شده و لکه ننگی تا پایان عمر کریتوس بر روی پوستش نقش بست (و رنگ پوستش سفید شد). ازآن روز به بعد همه او را با لقب "شبه اسپاردا" صدا می زدند. کریتوس دیگر خواب راحتی نداشت. هر گاه چشمانش را بر هم میگماشت صحنه های غم و اندوه و مرگ خانواده اش لحظه ای او را رها نمی کردند. او برای همیشه با نام شبح اسپارتا برای جهانیان شناخته شد و همه دیگر او را با این نام می شناختند.

خدمت به خدایان :

به مدت 10 سال کریتوس برای خدایان خدمت کرد تا شاید او را از عذاب و دیوانگی که به دلیل قتل خانواده اش گریبان گیرش است نجات دهند. دیگری پیروزی در جنگ ها اهمیتی برایش نداشت و زنان هم بستر با او هم، دیگر نمیتوانستند لحظه ای او را از مجازاتش دور کنند. در نیمه های بندگی کریتوس بود، که دستور گرفت تا از شهر 4Attica در مقابل حمله ایرانیان دفاع کند و همزمان نیز هیولایی به نام Basilisk5را که توسط پادشاه ایرانیان به شهر فرستاده شده بود را از بین ببرد. که سپس او موفق به کشتن هر دوی آنها می شود.
بعد از این ماجرا او شاهد اتفاق عجیبی بود؛ خورشید سقوط کرد و جهان در تاریکی و سیاهی مطلق فرو رفت. پس کریتوس به دنبال محل سقوط خورشید از مکانی به نام Marathon و از مه و دود سیاه Morpheus (الهه رویا وخواب) گذشت. زمانی که او به مبعد Helios6 (خدای خورشید) رسید در بدو ورود تندیسی از پیکره ی Athena (خدای عقل و دانایی) به او گفت که هلیوس ناپدید شده و دلیل این بی نظمی ها هم این است که مورفیوس خدایان را در یک خواب عمیق فرو برده است و قصد فتح زمین را دارد. در نتیجه کریتوس مامور می شود که هلیوس را برای متوقف ساختن مورفیوس پیدا کند.
در طول راهش متوجه آهنگ و ملودیی بسیار آشنایی می شود، او تشخیص میدهد این آهنگ همان آهنگی است که دخترش کلایپی با فلوتش مینواخت. او با Eos (خدای Underworld7، اموات و خواهر هلیوس) ملاقات میکند. ائوس به کریتوس قول میدهد که اگر هلیوس را از دست Atlas8 نجات دهد او را از رنج و عذاب خلاصی می دهند. کریتوس توسن های آتشین را بیدار میکند و به وسیله آنها راه خود را به UnderWorld پیش می گیرد؛ اما در سر راه خود به وسیله Charon9 متوفق می گردد که در نتیجه درگیری کریتوس مغلوب کشته و او کریتوس را به تارتاروس10 می فرستد. کریتوس موفق به فرار از تارتاروس می شود و با استفاده از دستکش مخصوص زئوس نگهبان معبر را شکست می دهد. او کشتی Charon را برداشته و به راهش ادامه می دهد، در سر راه او کلایپی را می بیند که فولوت زنان در حال دور شدن است، پس به دنبال او راهی می شود. اما زمانی که به معبد Persephone11 رسید، به جای دخترش ملکه معبد را دید، ملکه UnderWorld. پرسفونه به او گفت که دخترش در دشت Elysium12 است و تنها راه دیدار با او این است که کریتوس از تمام خشم و قدرتش که توسط خدایان داده شده است چشم پوشی کند. اما زمانی که او قدرتش را به درخت آزادی و ترک داد، پرسفونه آشکار کرد که او اتلس را برای تخریب ستون های نگه دارنده زمین آزاد کرده است، تا انتقام خیانت خانواده اش را بگیرد و برای همیشه به ازدواجش با Hades پایان دهد.
کریتوس چاره ای نداشت. باید پرسفونه را متوفق می ساخت. و اما راهی برایش نمانده بود جز اینکه مرگ رویاها و دخترش را بار دیگر ببیند و تنها شانس دیدار با دخترش را فدای نجات زمین کند. او بار دیگر قدرت، خشم و سلاح هایش را بازپس گرفت و به دنبال پرسفونه راهی شد. در محل ستون ها او با اتلس درگیر می شود. ابتدا اتلس را به همان ستون ها زنجیر کشید و سپس در مقابل پرسفونه ایستاد و او را شکست داد. اما پرسفونه سخنی را به کریتوس گوش زد کرد: "عذابت هیچگاه پایان نخواهد یافت." کریتوس تصمیم گرفت که بندگی اش به خدایان را ادامه دهد تا آنها هم به قولشان عمل کنند. او هلیوس را به آسمان بازگرداند، اما دیگر برایش تاب و توانی نمانده بود. در این لحظه او از آسمان سقوط کرد و آرام دقیقا در مکانی که قصد خودکشی داشت فرود آمد. هلیوس و آتنا دستکش زئوس و سپر خورشید را از رویش برداشتند و او را ترک کردند.

471px-Gow2-barbarian-king.jpg

آخرین تکلیف کریتوس :

10 سال گذشت، بعد از کشتن هیولای دریاها که با نام Hydra13 شناخته می شد کریتوس شانسی پیدا کرد تا انتقامش را از خدای جنگ بگیرد و خود را از کابوس های شبانه رها کند. او از سمت آتنا مامور شد تا جعبه پاندورا را پیدا کند، چون تنها راه نابود کردن Ares بود. کریتوس یا کمک گرفتن از یک پیشگوی آتنی راه خود را به سوی جعبه پیش گرفت و پس از گذشت از صحرای ارواح مرده، سرانجام معبد پندورا را پیدا کرد؛ اما بر روی دوش یک تایتان به نام Cronos14. او راهش را به داخل معبد ادامه داد و جعبه پاندورا را یافت. بعد از بدست آوردن جعبه و در هنگامی که داشت آنرا از معبد خارج می کرد خبر به گوش آرس رسید. آرس که در حال نابودی یکی از شهر های یونان بود، تکه ستونی از ساختمان ها کنده و آنرا به سمت معبد پرتاب می کند. ستون به کریتوس برخورد کرده، او را به دیوار میخکوب میکند و کریتوس می میرد. در حالی که پرندگان Harpies (نیمه پرنده، نیمه زن) جعبه را باخود می برند کریتوس نیز به دیدار Hades می رود. در هنگامی که او در حال سقوط به رودخانه Styx است، خودش را به گوشه صخره ای گیر میدهد و از همان جا از چنگال Hades فرار می کند. او خود را به آرس می رساند و جعبه را پس می گیرد. با استفاده از جعبه خود را به اندازه یک خدا در می آورد و جنگ بین خدای جنگ و کریتوس آغاز می گردد. در حین جنگ آرس، کریتوس را دچار یک توهم میکند. او در خیال خود میبیند که خانواده اش از هر طرف دچار خطر هستند، می خواهد آنها را نجات دهد اما آرس در همان لحظه تیغ های آشوب را از او می گیرد و کریتوس بار دیگر شاهد مرگ خانواده اش می شود. وقتی به دنیای واقعی باز می گردد آرس آماده می شود که آخرین حمله را بکند و کار کریتوس را یک سره کند. اما در همان لحظه خدایان به کریتوس اعلان می کنند که از تیغ خدایان، که آتن را به معبد وصل می کند، برای نابودی خدای جنگ استفاده کند.
با وجود اینکه گذشته کریتوس بخشوده شد اما خدایان نتوانستند او را از کابوس هایش رها کنند. پس کریتوس بر روی لبه دره می ایستد، شاید که مرگ او را نجات دهد. او خود را به پایین می اندازد؛ اما هنوز زمان مرگت فرا نرسیده کریتوس !! آتنا او را نجات می دهد و هدیه ای به او تقدیم می کند. تنها اورنگ خدایی خالی مانده در المپیوس را !!! او اکنون بر تخت آرس نشسته است هر کس بر این تخت نشیند کسی نیست جز خدای جنگ. حالا دیگر هر جنگی در دنیا بین خوبی و بدی شود، چشمان بینای کریتوس نظاره گر آن خواهد بود.

-----------------------------------------------------------------------------
موارد و کلمات شماره دار :

1-Gaia :

"من هستم گایای غول پیکر، مادر زمین. من دیدم چگونه تبدیل به یک جنگجو شدی، و من تو را در تمام مراحل زندگی نظاره میکردم، اما دیگر نمی توانم بیش از این نظاره گر باشم. ما به تو کمک خواهیم کرد تا زئوس را شکست دهی." - گایا خطاب به کریتوس

گایا دختر Nyx و Chaos می باشد و با نام مادر زمین شناخته می شود.

2-Sparta :

" هنوز هم می توانید شمشیری را در دست بگیرید! اسپارتان ها، تسلیم نشوید!" - کریتوس

برای یک اسپارتان شدن لازم نیست حتما از سرزمین اسپارتا باشید، اما باید جنگجویی نیرومند باشید. سربازان اسپارتان از همان دوران کودکی و از سنین 7 سالگی تمرین داده می شوند تا در آینده جنگجویانی قدر و نیرومند باشند. نام لشکرشان که اسپارتان خوانده می شود نیز از روی شهرشان به نام اسپارتا برداشته شده است. این سربازان جنگجویانی بسیار خشن و بی رحم هستند دو عامل مهمترین هدف آنهاست که از کودکی آموخته اند. "هیچگاه تسلیم نشوند" و "تا پایان بجنگند".

3-Blades of Chaos :

تیغ های آشوب سلاح اصلی کریتوس در بازی های GOW1 و GOW Chanse of Olympus می باشد. این سلاح ها را آرس خدای جنگ به او میدهد. آنها به دو زنجیر بلند وصل هستند و زنجیر ها نیز بر روی دستان کریتوس حلقه خورده اند. کریتوس می تواند به وسیله آنها فواصل نسبتا دور را هدف قرار دهد. زمانی او آماده جنگ با آنها می شود شعله های آتش بر رویشان خود نمایی میکنند و تا زمانی که بر روی پشت کریتوس غلاف نشوند به کشتار ادامه خواهند داد. این تیغ ها در جنگ با آرس از او گرفته می شوند و بعد مرگ آرس با تیغ های Athena جایگزین می گردند.

4-Attica :

شهری مرزی در یونان و می توان گفت دروازه ای به شهر مجاور یعنی آتن.
5-Basilisk :

Basilisk موجودی است افسانه ای و خزنده که در داستان های متعددی آمده است. ریشه و پیدایش این موجود کاملا مشخص نیست اما رد پای او را میتوان در داستان های یونان، رم و اروپای میانه پیدا کرد. در داستان های یونان او بدنی مار مانند دارد و بر روی بدنش تاجی خروس مانند هست. زاییده شده از غوکی بزرگ که به مدت 9 سال در آشیانه خود زندانی بوده، درست زمانی که سیروس در آسمان آشکار می شود از تخم بیرون آمده است و قبالیت تنفس آتش به او هدیه شده است.

6-Helios :

هلیوس خدای خورشید است. او ارابه خورشیدی خود را هر روز از سمتی به سمت دیگر آسمان می برد و روشنایی را برای دنیا به ارمغان می آورد. به افتخارش پیکره ی بزرگی از او بر روی ورودی شهر ساخته شده است که یکی از عجایب هفت گانه جهان نیز به شمار می آید.

7-UnderWorld :

این مکان همچنین با نام یاغی خود یعنی Hades نیز شناخته می شود. اینجا جایی است که روح تمام مردان و زنان هنگام مرگ میرود. دنیای اموات شامل بخش های بسیاری مثل رودخانه Styx می باشد. همچنین این مکان دارای طبقه بندی خاصی است. مثلا تارتاروس که محل به زندانی کردن غول هاست که در یونان به آنها تایتان گفته می شود. دشت Elysium که روح های خوب در آنجا جای دارند و Asphodel که روح های میانه به آنجا راهی می شوند.

8-Atlas :

"من از تو می پرسم ای اسپارتان، به نظرت بهترین وعده یک المپین چه می تواند باشد؟" - اتلس

در افسانه های یونان آمده اتلس تایتانی است که تا آخر عمر مجبور بود بر روی کوه اتلس آسمان را بر دوش خود نگاه دارد، به مجازات اینکه تایتان ها را در جنگ فرماندهی می کرده. این که گفته می شود اتلس زمین را روی دوشش نگاه می داشته باوریست غلط که بر اثر سوء تفاهمی کوچک پیش آمده است.

9-Charon :

کارون نگهبان راه Underworld می باشد. وظیفه او عبور دادن روح های مرده از سمتی به سمت دیگر رودخانه Styx و دوزخ است.

10-Tartarus :

تارتاروس عمیق ترین و تاریک ترین بخش از UnderWorld است. جایی است که روح های خبیس برای شکنجه و عذاب ابدی به آنجا رانده می شوند و نیز مکانی است که زئوس تایتان ها را در آنجا زندانی می کند.

11-Persephone :

پرسفون دختر Demeter است. او به وسیله Hades دزدیده شد؛ Hades او را به همسری خود برگزید و او مجبور شد که نیمی دیگر زندگی خود را به عنوان ملکه UnderWorld سپری کند.

12-Elysium Fields :

اینجا بخشی از UnderWorld است که روح های خوب و فقیر به اینجا برده می شوند. در اینجا فقیران و خوبان می توانند در توازن و برابری به زندگی ابدی خود بپردازند.

13-Hydra :

"کریتوس، قبل از رسیدن به آتن، ماموریتی است که باید به پایان برسانی. این جانور، این Haydra، مدت های مدیدی است که دریای مرا مورد تازش قرار میدهد." - Poseidon (خدای دریا)

Haydra هیولایی است مار مانند که در مرداب ها و سیاه آب هایی کمی دورتر از شهر Lena زندگی می کند. او در پایان به دست هرکول کشته شد.

14- Cronos :

Cronos یکی از 12 تایتان به دنیا آمده توسط گایا و اورانوس بود. او جوان ترین تایتان ها بود، و نیز کسی که پدر خود اورانوس را بر کنار کرد و خود جای او را گرفت. او، و خواهرش Rhea، ولیان Zeus, Poseidon, Hades, Hera, Demeter و Hestia هستند.


ادامه دارد ...

نسخه PDF شامل عکس های مطالب را از زیر دانلود کنید.


 

Attachments

  • Kratos.rar
    1.3 MB · مشاهده: 146
آخرین ویرایش:

LiQu!d OceL0T

کاربر سایت
Jun 11, 2007
332
نام
هاشم
آقا فردين خسته نباشي
بابت موارد و کلمات شماره دار هم ممنون ( مفيد و مختصر )
فقط يه اشتباه تايپي داشتين اونم chains of Olympus
 

FaRd!N

Nothing as it Seems
کاربر سایت
Aug 30, 2007
14,104
نام
فردین
آقا فردين خسته نباشي
بابت موارد و کلمات شماره دار هم ممنون ( مفيد ومختصر )
فقط يه اشتباه تايپي داشتين اونم chains of Olympus
خیلی ممنون از نظرتون. نسخه PDF که حاوی تمام عکس های مطالب گفته شده است هم امشب براتون قرار می دم.
 

FaRd!N

Nothing as it Seems
کاربر سایت
Aug 30, 2007
14,104
نام
فردین
نظر لطف دارین همتون. امشب PDF اولین قسمت رو هم که میذارم که پیش نهاد میکنم از دستش ندین. ;)

ویرایش : میتونید PDF رو دانلود کنید.
 
آخرین ویرایش:

کاربرانی که این قسمت را مشاهده می‌کنند

Top
رمز عبور خود را فراموش کرده اید؟
or ثبت‌نام سریع از طریق سرویس‌های زیر