معرفی سری Disgaea

Cloud Strife

کاربر سایت
Nov 13, 2006
15,175
نام
ماکان
در سال 2003 زمانی که سبک Tactical RPG بعد از بازی فوقالعاده Final Fantasy Tactic به فراموشی سپرده شده بود ,شرکت Nipon Ichi Soft با انتشار عنوان Disgaea Hour Of Darkness توانست این ژانر فراموش را دوباره احیا کرده و روح جدیدی را به کالبد این ژانر بدمد.

ایده اصلی ساخت Disgaea بر پایه دنیای شیاطین بنا شده است.اما نترسید! شیاطین ما در دنیای Disgaea مخلوقات جهنمی و بدذات دیده شده در دیگر آثار علمی تخیلی نیستند,بلکه موجودات بی نهایت بامزه و تا حدودی احمقی هستند که افکاری خربکارانه و موزیانه دارند.

داستان Disgaea با بیدار شدن شاهزاده شیاطین , Laharl , از خواب شروع میشود.Laharl که بعد از یک زوز خسته و کسل کننده به خواب رفته بود توسط دختری به نام ,Etna, از خواب بیدار میشود اما متوجه میشود که به جای حظور در تخت خواب گرم و نرم خود , در داخل یک تابوت سفت و کثیفِ بوگندو قرار دارد.Laharl بعد از اینکه به طور کامل از خواب بیدار میشود Etna را که از سر تا پا مجهز به انوع و اقسام سلاح ها بود مشاهده میکند که به سختی در تلاش است که او را از خواب بیدار کند.Etna که از موفقیت خود در بیدار کردن Laharl بسیار خوشحوال بود به او میگوید که او دو سال است که در خواب بوده! و در مدتی که او در خواب به سر میبرده , پدر او Krichevskoy پادشاه سرزمین Netherworld و شیاطین مرده و چون او در خواب به سر میبرده شیاطین فرصت طلب نیز ادعای پادشاهی کرده و بر تخت سلطنت نشسته اند.او نیز در این دو سال در تلاش بوده که او را از خواب بیدار کند اما او از خواب بیدا نمیشده . Laharl که از خوش خوابی خود متاسف شده بود با خود و Etna عهد بسته که حکومت را دوباره در دست خواهد گرفت.

Laharl به همراه Etna تصمیم میگرد که برای نابودی شیاطین مذکور و در دست گرفتن دوباری قدرت راهی سفر شود.مدتی از سفر آنها نگزشته بود که آنها با شیطان بی ریختی روبرو میشوند که به خود لقب "Dark Adonis" را داده بود (ادونیس در افسانه های یونان باستان نام پسر بسیار زیبایی است که الهه افرودیت عاشقش بود).ادونیس سیاه انقدر از خودش و قیافه اش تعریف میکند که اعصاب Laharl خورد شده و به او میگوید که او یک شیطان بی ریخت و بد ترکیب است.ادونیس سیاه نیز از این توهین Laharl عصبانی شده و برای تلافی کردن توهین او تصمیم میگیرد که پوست او و Etna را بکند اما Laharl و Etna موفق میشوند که او را شکست دهند.Laharl بعد از شکست ادونیس سیاه برای اینکه توهینی که به او کرده را از دلش درآود به او لقب "نیمچه غول" میدهد! نیمچه غول نیز از بزرگواری Laharl خوشش آمده و به Laharl میپیوندد.

بعد از شکست ادونیس سیاه , Laharl و Etna با دختر جوانی به نام Flonne که یک فرشته کارآموز بود مواجه میشوند که دو سال پیش به او ماموریت داده بودند که برای کشتن پادشاه شیاطین و فهمیدن این موضوع که آیا شیاطین میتوانند عاشق شوند؟از Celestia به Netherworld بود.Laharl به او میگوید که برای انجام ماموریتش دو سال دیر اقدام کرده است و پادشاه خودش مرده است.Flonne که بعد از دیدن Laharl عاشق او شده بود , تصمیم میگیرد که به بهانه عوض شدن مامویتش (کشتن شیاطین قاتل پادشاه) به همراه Laharl به سفر برود.

بعد از پیوستن Flonne به Laharl و Etna , آنها تصمیم میگیرند که در مسافرخانه ای به استراحت بپردازند. هنگامی که آنها قصد خروج از مسافرخانه را داشتند , Etna به Laharl میگوید که باید کرایه اقامتشان در مسافخانه ا بپردازند اما Laharl که هیچ پولی در بساط نداشت تصمیم میگیرد که شیطان مایه دار شهر , Hoggmeiser, را بکشد و بعد از بالا کشیدن پول او , کرایه مسافرخانه را بپردازد. Laharl بعد از حمله به خانه Hoggmeiser موفق میشود او را شکست داده و پول او را بلا بکشد اما وقتی که پسر Hoggmeiser را میبیند که بدبخت شده , تحت تاثی قرار گرفته و به خواهش Flonne مقدای از پول را به Hoggmeiser بازمیگرداند.Hoggmeiser که تحت تاثیر سخاوت Laharl قرار گفته بود , تصمیم میگیرد که به Laharl برای رسیدن به هدفش کمک کند به همین دلیل به همراهان او می پیوندد.

مدتی بعد Laharl به همراه همراهان خود با فرد خون آشامی به نام Maderas روبرو میشوند که به دلیل دزدیدن مار محبوب پادشاه , Pretzels , از سرزمین Netherworld اخراج شده بود.Maderas که از این رفتار پادشاه عصبانی شده بود تصمیم میگیرد از پادشاه انتقام بگیرد.Maderas به آنها میگوید که Laharl دو ضعف بزگ دارد :خوشبینی زیاد و زن های خوش اندام! او نیز با استفاده از این دو ضعف او باعث بروز این دردسر ها شده . Maderas به Laharl میگوید که او کنترل Etna را در دست گرفته و او را مجبور کرده که Laharl را بکشد , Etna نیز با توجه به ضعف های Laharl!! به او نزدیک شده اما موفق نشده که او را بکشد و در عوض Laharl به خوابی طولانی فرو رفته بود.Maderas نیز از این فرصت استفاده کرده و تصمیم به تصاحب تخت پادشاهی Laharl گرفته اما Etna از کنترل او خارج شده و ... . Laharl بعد از فهمیدن واقعیت با Maderas مبارزه کرده و موفق میشود که او را شکست دهد.

مدتی بعد از بر تخت نشستن Laharl , گروهی از انسان ها به سرزمین Netherworld می آیند.این گروه سه نفره که اعضای آن را Gordon , مدافع زمین و Jennifer , منشی مدافع زمین و یک ربات به نام پنجشنبه تشگیل میداد , بعد از ملاقات با Laharl به او میگویند که Laharl قصد حمله به زمین را دارد اما خودش خبر ندارد و مامویت آنها جلوگیری از بروز این اتفاق است. Laharl که از حرف این گروه تعجب کرده بود به Gordon می گوید که با او مبارزه کند ؛ اگر Gordon پیروز شد , او هیچ وقت به زمین حمله نمیکند ولی اگر خودش پیروز شد , Gordon باید خدمتکار او شود.Gordon که مطمئن بود از Laharl شکست میخورد , پیشنهاد مبارزه را قبول نمی کند و دستور میدهد که نیروهای مدافع زمین برای دفاع از زمین به Netherworld حمله کنند.اما بعد از حمله نیروهای زمین به Netherworld مشخص میشود که حمله نیروهای زمینی به بهانه دفاع از زمین در واقع حیله فردی به نام Vulcanus است که هدفش نابودی دنیای شیاطین است.

بعد از اینکه Vulcanus به همراه نیروهایش به سزمین شیاطین حمله میکنند , Laharl به همراه یاران خود با نیروهای Vulcanus مبارزه میکند اما بعد از پیروزی بر نیروهای او توسط فرشته هایی که از سرزمین Celestia آمده بودند مورد حمله قرار میگیرد. Laharl متوجه میشود که Vulcanus بعد از شکست نیروهایش از شیاطین , به Celestia رفته و پادشاه فرشته ها را بر علیه شیاطین شورانیده است.به همین دلیل Laharl به همراه Flonne و گروهش به Celestia سفر میکنند.بعد از رسیدن Laharl به سرزمین فرشته ها , با Vulcanus رو برو میشود.Vulcanus به Laharl میگوید که Flonne یک خائن است و ماموریت بعد از کشتن پادشاه شیاطین , کشتن شاهزاده آنها یعنی خود Laharl بوده است! Vulcanus به Laharl میگوید که قصد اصلی او این بوده که هر سه سزمین انسان ها و شیاطین و فرشته ها را تصاحب کند و خودش خدای این سرزمین ها شود اما Laharl به همراه همراهانش با او مبارزه کرده و او را شکست میدهند.

بعد از نابودی Vulcanus , Laharl پادشاه Seraph را ملاقات کرده و Flonne به او در باری نقشه Vulcanus توضیح میدهد و او را متقاعد میکند که Laharl شیطان بدی نیست.او همچنین میگوید که در این مدتی که با شیاطین بوده متوجه شده که شیاطین نیز توانایی دوست داشتن را دارند.اما Seraph به او میگوید به این دلیل که Flonne بر علیه فرشته های دیگر مبازه کرده یک فرشته رانده شده است. Laharl که از انصاف Seraph خوشش نیامده بود با پادشاه وارد مبارزه میشود...

داستان Disgaea دارای پایان های متفاوتی بود , به عنوان مثال ممکن بود که Seraph از نبرد آخر نجایت یابد و ممکن بود که نجات نیابد یا ممکن بود که Laharl در پایان بازی Etna را در یک نقطه از سزمین شیاطین رها کند!اما در پایان اصلی و خوب بازی , بعد از شکست Seraph , مادر Laharl به خواب او آمده و به Laharl میگوید که شبیه پدرش است!

اولین نکته ای که در مورد داستان Disgaea کاملا مشهود است , طنز بالای آن است که در داستان و گفت و گوی شخصیت ها شاهد آن هستیم به طوری که این موضوع در کنار دوبله زیبا و بی عیب و نقص بازی , تبدیل به نقطه مثبت بازی و عامل منحص به فرد شدن سری Disgaea شده است.

بعد از عنوان Final Fantasy Tactics از Disgaea می توان به عنوان بهترین بازی TRPG نام برد.بر خلاف اکثر بازی های مشابه که به طور علنی از گیم پلی FFT تقلید می کنند , Disgaea علاوه بر اینکه از FFT تقلید نمی کرد بلکه با معرفی نوآوری های مختلفی , گیم پلی متفاوت و لذت بخش تری را نسبت به FFT ارائه میکرد.مبارزات بازی به صورت نوبتی و در یک صفحه شطرنجی انجام میشد و گیمر ها این امکان را داشتند که تا سقف 10 نفر , کارکتر های خود را وارد مبارزات کنند.در Disgaea بر خلاف FFT و بازی های مشابه (که از FFT تقلید میکنند) گیمرها بعد از صف آرایی و مشخص کردن مکان هر کارکتر , تا زمانی که عمل خاصی را انجام نداده بودند می توانستند جای کارکتر خود را تغییر داده و به مکان دیگری بروند.این سیستم باعث میشد که آن ها بتوانند با توجه به حرکت دشمنان استراتژی های مختلفی را در نظر گرفته و مبارزات را نرم تر و لذت بخش تر به اتمام برسانند.

سیستم Level Up کردن کارکترها همانند عنوان FFIII و FFIV به استفاده مکرر از یک سلاح یا قابلیت بستگی داشت.سیستم کلاس های بازی نیز همانند FFIII بود به این ترتیب که در ابتدا کلاس های Warrior, Monk برای کارکتر ها قابل انتخاب بود اما با پیشرفت در بازی کلاس های متعددی در اختیار گیمرها قرار میگرفت.البته سیستم کلاس های بازی با اینکه کپی برداری شده از FFIII بود بر خلاف این عنوان با قابلیت تغییر کلاس بازی وجود نداشت که این امر از نکات ضعف بازی به شمار میرفت.

221213_full.jpg

علاوه بر داستان زیبا و طنز آلود , یکی دیگر از نقاط مثبت Disgaea طراحی کارکتر های نو و خلاقانه توسط آقای Takehido Harada بود.طراحی شیطان ها در Disgaea به قدری زیبا و دلنشین بود که شرکت NIS تصمیم به ساخت عنوان های مختلفی با ظاهر شیاطین Disgaea گرفت.(مثل عنوان Pahantom Brave و Makai Kingdom )

از مجموعه نقاط مثبت Disgaea می توان به قطعات موسیقی و دوبله بی نقص آن اشاره کرد.موسیقی بازی شامل بعضی آثار ساخته شده توسط آقای Sakuraba و بعضی آهنگ های گروه Tsunami Bomb (مثل آهنگ The Invasion From Within ) بود که حس بودن در دنیای شیاطین را به خوبی به گیمر ها القا میکرد.

Disgaea HOD در کل شامل 14 محله بود که به اتمام رساندن آن چیزی در حدود 40 ساعت از وقت گیمرها را به خود اختصاص میداد.با به اتمام رساندن داستان بازی و شروع مجدد بازی , قابلیت های کسب کرده کارکتر ها همچنان برای آنها باقی می ماند که این امر به بالا بردن ارزش تکرار مجدد بازی کمک فراوانی میکرد.برای روایت داستان بازی از Anime های بسیار زیبایی استفاده شده بود که در تمامی آنها صدای Etna به روایت داستان می پرداخت.

محبوبیت عنوان Disgaea به قدری بالا بود که شرکت NIS تصمیم گرفت با همکاری شرکت Geneon یک Anime کوتاه 13 قسمتی با نام Makai Senki Disgaea , بر اساس داستان اصلی بازی بسازد.(بر خلاف مطالب مجلات و سایت های ایرانی که نام بازی را Makai Senki Disgaea ذکر کرده اند , نام کامل بازی Disgaea و نام Anime بازی Makai Senki Disgaea است.)

بعد ها با انتشار Disgaea 2 یک مجموعه Manga با طراحی آقای Arashi Shindo بر اساس داستان اصلی بازی Disgaea HOD روانه بازار شد.

عنوان Disgaea Hour OF Darkness در تاریخ 30 جنیری سال 2003 میلادی توسط شرکت NIS در ژاپن , در تاریخ 27 آگست همان سال در آمریکا توسط شرکت Atlus و در تاریخ 28 می سال 2004 توسط شرکت Koei در اروپا برای کنسول Playstation 2 منتشر شد و توانست به موفقیت عظیمی دست یابد.

با توجه به موفقیت شماره اول Disgaea , شرکت NIS تصمیم به ساخت شماره دوم بازی گرفت و به این ترتیب شماره دوم بازی با نام Disgaea 2 Cursed Memories در تاریخ 23 فبریه سال 2006 میلادی در ژاپن و در تاریخ 29 آگست همان سال در آمریکا برای کنسول Playstation 2 منتشر شد.(متاسفانه در اکثر مجلات ایرانی نوشته شده است که شرکت NIS امتیاز ساخت بازی را در شماره دوم از Atlus خریداری کرده است! اما واقعیت امر اینطور نبوده و سازنده بازی از ابتدا NIS بوده و شرکت Atlus تنها منتشر کننده شماره اول بازی در آمریکا بوده است.)

داستان Disgaea 2 CM در دنیایی به نام Veldime اتفاق می افتد که ساکنانش توسط شیطان قدرتمندی به نام Zenon طلسم و تبدیل به هیولا شده اند اما پسر جوانی به نام Adell از این طلسم مصون مانده و قصد دارد که طلسم را باطل کند.مادر Adell احظار کننده قابلی است و تصمیم میگیرد که Zenon را احظار کرده تا Adell با او مبازه کرده و او را شکست دهد و به این ترتیب طلسم از روی دهکده برداشته شود اما او به جای Zenon دختر جوانی را احظار میکند که خود را Rozalin تنها دختر Zenon می نامد.Adell تصمیم میگیرد که Rozalin را به نزد پدرش بازگردانده تا او را از نگرانی در آورده و سپس او را بکشد تا طلسم از روستا برداشته شود.

به این ترتیب Adell به همراه Rozalin راهی قصر Zenon می شوند.آنها در راه قصر Zenon با فردی به نام Axel رو برو میشوند که خود را قهرمان سیاه می داند اما در واقع یک هنرپیشه سیاهی لشگر است!Axel برای اثبات خود تصمیم میگیرد که به Adell و Rozalin بپیوندد.مدتی بعد آنها با دختری به نام Etna آشنا میشوند که خود را نهایت زیبایی و ملکه شیاطین میداند که به همراه نوکر Prinny اش به دنبال Zenon میگردد تا با نابودی او خود جای او را بگیرد.Etna وقتی متوجه میشود که Adell قصد دارد به قصر Zenon برود تصمیم میگیرد به همراه او برود.مدتی بعد Axel دو بچه کوچک به نام های Taro و Hanako را میدزدد تا در هنگام مواجه با Zenon به جای آنها با Zenon بجنگند! اما Adell از کار او خشمگین شده و تصمیم می گیرد که آن دو را به جای اولشان بازگرداند اما در وسط عبور گروه از روخانه Taro, Dallos خوابش برده و به داخل رودخانه می افتد و به همراه جریان آب به غار شیاطین میرود.Adell به همراه گروه خود تصمیم میگیرد که به درون غار رفته و Taro را نجات دهد.در داخل غار زن نقاب داری که خود را خدمتکار Zenon می داند به آنها یک فلوت میدهد که با نواختن آن شیاطین از آن ها دور میشوند.به این ترتیب آنها موفق میشوند که Taro را از غار نجات دهند.

بعد از نجات Taro , او از Rozalin درخواست می کند که Rozalin او را به عنوان خدمت کار خود بپذیرد و Rozalin نیز سرانجام با هزار منت افتخار خدمتکار او بودن را نسیب او میکند.روز بعد گروه با زن نینجای جوانی به نام Yukimaro روبرو می شوند که از خاندان برف و نیروهای Zenon است.Yukimaro به آنها میگوید که برای رسید به Zenon باید غول (Ghoul یک لغت فارسی است که به زبان انگلیسی راه پیدا کده و به هیچ وجه گول تلفظ نمی شود.) او را شکست دهند.Etna به همراه نوکرش موفق میشود که غول را شکست داده و به نزد Zenon رفته و او را نیز شکست دهد.روز بعد Etna به خانه Adell میرود و به او میگوید که Zenon را شکست داده است.اما Adell مشکوک میشود که چرا Etna بعد از شکست Zenon تبدیل به الهه شیاطین یا حداقل پادشاه شیاطین نشده است؟ به همین طریق او پی می برد که Zenon ای که Etna کشته , یک Zenon تقلبی بوده است.

بعد از شکست Etna در نابودی Zenon , مادر Hanako پیشنهاد میدهد که دوباره سعی کنند که Zenon را احظار کنند اما اینبار به جای احظار Zenon , با توجه به اینکه Zenon قوی ترین شیطان است , سعی کنند که قوی ترین شیطان را احظار کنند.اما برای اینکار آنها احتیاج به ناخن یک پادشاه شیاطین دارند.به همین دلیل آنها تصمیم می گیرند از ناخن Etna که خود را ملکه شیاطین معرفی کرده بود , استفاده کنند.اما هنگامی که شروع به احظار Zenon می کنند , Etna در یک مکان دیگر ظاهر شده و تمام قدرت های خود را از دست میدهد.Etna برای اینکه قدت های خود را دوباره بدست آورد تصمیم میگیرد که به Adell پیوسته و با کمک او نیوی خود را بازیابد.

به این ترتیب آنها تصمیم میگیرند که به برج Shinra رفته تا گوی های خاصی به نام Geo را پیدا کنند تا به وسیله آن Etna دوباره قدرت خود را بازیابد اما زمانی که به انتهای برج میرسند متوجه میشوند که پادشاه شیاطین Laharl چون گشنش بوده تمامی گوی ها را خورده است! Laharal به دلیل اینکه شخصیت اصلی بازی Adell بود از او بدش می آمد به همین دلیل سعی میکند که با شکست دادن Adell خودش شخصیت اصلی بازی شود.Laharl با Adell مبارزه کرده و موفق میشود که او را شکست دهد و شخصیت اصلی بازی شود اما باعث میشود طلسمی که مانع از فرار Rozalin می شد شکسته و Rozaline بعد از شکست دادن Laharl فرار کند.

Adell و همراهانش تصمیم میگرند که برای نبرد نهایی با Zenon به قصر Zenon بروند اما هنگامی که به آنجا میوند متوجه میشوند که در واقع Zenon کسی نیست جز خود Rozalin!! و به این ترتیب آنها با Rozalin وارد نبرد میشوند....

Disgaea 2 CM نیز همانند Disgaea HOD دارای چند پایان مختلف بود.در پایان بد بازی Rozalin توسط Adell کشته میشد اما در پایان خوب بازی Adell عاشق Rozalin می شد و بعد از بوسیدن او افکار شیطانی را از سر Rozalin بیرون می کرد.Laharl و Etna که در Disgaea 1 با هم قهر کرده بودند با پا در میانی Flonne دوباره آشتی می کنند.

داستان Disgaea 2 CM از شماره قبلی بسیار بهتر و قوی تر بود و درون مایه طنز اثر قبلی را به خوبی حفظ کرده بود.

گیم پلی D2 همانند اثر قبلی بود که نو آوری های بسیاری به آن اضافه شده بود.همانند بازی قبلی سیستم مبارزات به صورت نوبتی بوده و گیمر ها میتوانستند از میان گروهی متشکل از 200 نفر , گروه 10 نفره خود را انتخاب کنند.در D2 همانند FFII قابلیت گرفتن اشیا به کارکتر ها اضافه شده بود و گیمرها می توانستند اعضای گروه را گرفته و به نقاط مختلف نقشه پرت کنند.در هنگام مبارزات بعضی از خانه ها به دلیل قرار گرفتن گوی های Geo به رنگ خاصی در آمده که با حظور کارکتر ها در این خانه ها , بسته به نوع Geo ها , بعضی از قدرت هایشان ارتقا پیدا می کرد.

disgaea3oct27010.jpg

یکی از جالب ترین و مهم ترین نوآوری های بازی وجود مکان هایی به نام Dark Assembly در بازی بود.این مکان ها محل ساختن کارکتر های جدید با کلاس های جدید بود.اما سیستم خلق شخصیت ها به این صورت بود که گیمرها میتوانستند با پرداخت مقداری Mana سلاح ها و کلاس های جدید را برای کارکتر خود خریداری کنند و شخصیت خود را بسازند اما برای این که شخصیت ساخته شده قابل بازی کردن شود , باید ابتدا درخواست گیمرها وارد مجلس سنا و مجمع سناتورها میشد تا آنها نظرشان را بدهند.همیشه تعدادی نظر مخالف و تعدادی نظر موافق از سوی آنها داده میشد و در صورتی که تعداد نظرات موافق بیشتر بود , درخواست گیمرها تایید میشد در غیر این صوت درخواست رد شده و Mana پرداخت شده بازگردانده نمیشد! البته برای پیش برد اهداف و جلب نظر موافق سناتور ها این امکان وجود داشت که به آنها رشوه پرداخت کرد!!

یکی دیگر از مکان های بازی , محلی به نام Item World بود که در آن محل به کارکتر ها اجازه داده میشد از سلاح های خود استفاده کرده و آنها را Level Up کنند.

اما مهم ترین قسمت گیم پلی بازی قابلیت خلق و تربیت نیرو بود, به این ترتیب که با هر بار پیروزی در مبازات مقداری Mana در اختیار گیمر ها قرار میگرفت.گیمرها میتوانستند از طریق Mana های بدست آمده نیروهای جدید را خلق و ترتبیت کنند.در این بین کارکتری که Mana ـیش مصرف شده بود استاد , و نیروی خلق شده شاگرد نام میگرفت.به این ترتیب اگر در مبارزات شاگرد و استاد پیش هم قرار میگرفتند , استاد میتوانست از قابلیت های شاگرد استفاده کرده و شاگرد نیز میتوانست قابلیت های استاد را یادبگیرد.

در مجموع D2 اثری موفق بود که به راحتی توانست موفقیت عنوان قبلی را تکرار کند.

با ورود کنسول های جدید به بازار , شرکت NIS تصمیم گرفت که شماره سوم بازی را برای کنسول جدید شرکت Sony یعنی Playstation 3 منتشر کند.به این ترتیب قسمت سوم بازی با نام Disgaea 3 Absence Of Justic در تاریخ 31 جنیری سال 2008 میلادی در ژاپن و در 28 آگست همین سال در آمریکا منتشر شد.

داستان D3 با توجه به رواج جو مدارس در Anime های ژاپنی (مانند Hot Teacher و Idatako Kiyuhen و ...) در داخل یک دانشکده شیاطین با نام Martitsu Evil Academy اتفاق می افتد , جایی که دانشجوی نمونه و ممتاز کسی است که تکالیفش را انجام نمی دهد , سر کلاس ها شرکت نمی کند , نمره هایش صفر است و کلا قوانین را زیر پا میگزارد! به این گونه دانشجویان , دانشجویان نمونه (Student Honor) گفته می شود! اما دانشجوی بد کسی است که سر وقت در کلاس هایش حاظر شود , نمره هایش خوب باشد و .... . Mao پسر رئیس دانشکده و شاگرد اول کلاس کسی است که تا کنون محیط دانشکده را ندیده است!! و سر کلاس نیامده است!Mao یکی از طرفداران سرسخت کنسول PSP می باشد که دوست دارد به یک قهمان افسانه ای تبدیل شود. روزی پدر او تمام بازی های او را دور میریزد , Mao نیز که در کتاب های کمیک خوانده بود که "یک قهرمان افسانه ای کسی است که افراد خبیث را نابود می کند" , به همین دلیل تصمیم میگیرد که که برای گرفتن انتقام بازی های PSP اش و تبدیل شدن به یک قهرمان پدرش را بکشد!.برای همین منظور تصمیم می گیرد مقداری از نمونه بودن خود دست بکشد و به دانشکده سری زده و قهرمان دانشکده بشود.

اما شرور ترین دختر دانشکده , Raspberyl , که قهرمان مدرسه است , از این تصمیم Mao احساس نگرانی میکند , زیرا اگر Mao به هدف خودش می رسید , دیگر او قهرمان مدرسه نبوده , به همین دلیل تصمیم میگیرد که به دنبال Mao رفته تا مانع رسیدن Mao به هدفش شود .Raspberyl سعی میکند که با صحبت کردن Mao را گول زده و او را از هدفش منحرف کند و تقریبا به هدفش نزدیک شده بود که فردی به نام Almaz که به خود لقب "قهرمان" را داده و عاشق این بود که شاهزاده ها را نجات دهد , از دور بحث کردن آن دو را دیده و فکر میکند که Mao در حال دزدیدن یک شاهزاده است , به همین ترتیب وارد عمل شده و با Mao مبارزه میکند , اما توسط او شکست می خورد. Mao که تصور میکرد واقعا یک "قهرمان" را شکست داده است , به این نتیجه میرسد که از این به بعد او دیگر یک "قهرمان" است و تا نابودی پدرش یک قدم بیشتر فاصله ندارد.

Mao بعد از تصاحب لقب "قهرمان" از Almaz , به او لقب شیطان می دهد , زیرا Almaz از شیاطین متنفر بوده و معتقد است که شیاطین با دزدیدن شاهزاده ها , برای قهرمان ها دردسر درست میکنند.اما مدتی بعد Mao از عنوان "قهرمان" خسته شده و آن را به Almaz پس می دهد!در این میان Raspberyl و Almaz تلاش میکردند که با صحبت های بسیار مخ Mao را ترید کرده و اندکی از خباثت او کم کنند , اما Geoffry , خدمت کار Mao , از دخالت های آنها شاکی شده و مدام رشته های آنها را پنبه میکرد.

هنگامی که داشنجویان جدید وارد دانشکده شیاطین میشوند , Mao و Raspberyl متوجه میشوند که ارشد کلاس مخ همه آنها را زده و باعث شده که همه آنها در یک قدمی تبدیل شدن به قهرمان مدرسه شوند , Mao که این اتفاق را به نفع خود نمی دید به مدرسه آمده تا همه دانشجویان جدید را بکشد اما به زودی متوجه میشود که همه این توتئه ها زیر نظر Geoffry است. Mao پی میبرد Geoffry در واقع یکی از قهرمانان کتاب های کمیک است که قصد داشته با تغییر قیافه دادن به دنیای شیاطین آمده و شیاطین قدرتمند را نابود کند , به همین دلیل Mao را تشویق میکرده که علیه پدرش شورش کند.اما زمانی که Geoffry متوجه میشود که لو رفته است , به دنیای انسان ها فرار میکند. Mao نیز به دنبال او به دنیای انسان ها آمده و با Geoffry روبرو میشود.Geoffry در اپتدا به Mao میگوید که از مبارزه دست کشیده و به دنبال کار خود برود چونکه اگر با او وارد مبارزه شود کشته میشود اما Mao به حرف های او گوش نکرده و او را می کشد!

بعد از این ماجرا , اندکی از خباثت Mao کم شده و فکر گرفتن انتقام از پدرش از سرش می افتد.سپس Mao به عنوان رئیس جدید , به دانشکده شیاطین بازمی گردد.

در D3 سازندگان پا را فراتر گزاشته و داستانی به شدت طنز آمیز تر نسبت به داستان دو شماره قبلی ارائه کرده اند به طوری که در طول بازی شاهد صحنه های هستید که به دانشجوی به خاطر اینکه استاد خود را از ارتفاع زیاد به زمین هل داده است , مدال افتخار می دهند یا دانشجویی که تکلیفش را نوشته را سخت تنبیه می کنند که مسلما خنده را بر لبان شما می آورد.

گیم پلی D3 همانند دو شماره قبلی بوده و تغییر چندانی نسبت به آنها نداشته است.مبازات کماکان به صورت نوبتی بوده و در خانه های شطرنجی صورت میگیرد.سیستم خلق کارکتر ها در مکان هایی به نام Dark Assembly که در شماره قبل معرفی شده بود کماکان در بازی حظور دارد اما شورای دانشجویان جایگزین مجلس سنا شده است.

disgaea2pic4.jpg

یکی از نوآوری های جدید بازی وجود مکان هایی به نام Academy World که هر کارکتر با پشت سر گزاشتن تمام مراحل آن قابلیت های جدیدی بدست می آورد.یکی از قابلیت های جدید اضافه شده به بازی سیستم حملات زنجیره ای است که با استفاده از این سیستم هر کارکتر میتواند کارکتر دیگر را گرفته و به این تتیب زنجیر بلندی را تشکیل داده که در این حالت قابلیت های جدیدی مثل تخریب محیط آزاد میشود.

یکی از نکات جالب این بازی این است که شرکت DLC , NIS های جالبی مانند کارکتر های جدید , مراحل جدید و .. را برای گیمرهای غربی در نظر گرفته که از شبکه PSN قابل دانلود هستند.اما مهم ترین سورپرایز این قسمت ارائه کارکتر های بازی های دیگر مثل Parm The Oracel از سری Makai Kingdom , Kogure Souichirou از سری Hayarigami و ... است.

در کل سری Disgaea با دمیدن روحی دوباره به سبک TRPG توانست این ژانر را از ورطه نابودی نجات دهد و در حال حاظر تبدیل به بهترین عنوان در این ژآنر شود.
 

bijan1984

کاربر سایت
Feb 16, 2016
10
ممنونم از وقتی که گذاشتید و این مطالب جالب و خواندنی را نوشتید. من نسبت به این سری بازی علاقه بسیار زیادی دارم که از انتخاب آواتارم هم میشه متوجه اون شد. امیدوارم در ایران بیشتر شناخته بشه.
 
آخرین ویرایش:

کاربرانی که این قسمت را مشاهده می‌کنند

Top
رمز عبور خود را فراموش کرده اید؟
or ثبت‌نام سریع از طریق سرویس‌های زیر