Final Fantasy 7 و مکملهایش

sina_unl

کاربر سایت
Oct 27, 2005
2,065
نام
سینا
نوشته شده توسط Capcom:
با تشکر از مطلب شما در مورد سفیروث..
اگه میشه در مورد Vincent Valentine هم توضیحاتی رو بدین...
سپاس
حتما من خودم انقدر وینسنت رو انقدر دوست دارم که نگو ولی بعدی Aerith هست
 

Metal Gear Solid

کاربر سایت
Sep 30, 2005
1,147
نوشته شده توسط sina_unl:
حتما من خودم انقدر وینسنت رو انقدر دوست دارم که نگو ولی بعدی Aerith هست
هر چقدر در مورد وینسنت بدانیم باز هم در وافع نتوانسته ایم بعد درونی اش را کامل بازگویی کنیم.نویسنده های فاینال 7 اینقدر این شخصیت را درون گرا از کار درآورده اند که ممکن است حوصله ی آدم را سر ببرد ولی در مقابل بخاطر تیپیک شخصیتی و قیافه اش و صد البته نام زیبایش هزاران طرفدار دارد.
 

Capcom

کاربر سایت
Sep 23, 2005
459
نام
Nima
اره واقعا شخصیت جذابی است..
یه سوال داشتم:
مگه داستان Dirge of Cerberus Final Fantasy VII تو چه بازه ی زمانی هست؟
و این بازی الان تو ایران اومده؟؟
 

sina_unl

کاربر سایت
Oct 27, 2005
2,065
نام
سینا
نوشته شده توسط Capcom:
اره واقعا شخصیت جذابی است..
یه سوال داشتم:
مگه داستان Dirge of Cerberus Final Fantasy VII تو چه بازه ی زمانی هست؟
و این بازی الان تو ایران اومده؟؟
آوای سربوس فکر نکنم اصلا منتشر شده باشه چون تاریخ عرضش مال الان نیست
و داستانشم یک سال بعد از AC هست
 

sina_unl

کاربر سایت
Oct 27, 2005
2,065
نام
سینا
من نسخه ی ژاپنی FF VII : Dirge of Cerberus را بازی کردم.
از نسخه انگلیسی اش خبری ندارم.
شخصیت قابل بازی کردنش هم وینسنت است.
شخصیت قابل بازیش که معلومه وینسنت هست چون عکسی از بازی نبوده که وینسنت توش نباشه ولی خوب نسخه ی ژاپنی حال نمی ده مگر اینکه ترجمش رو هم گیر بیاری البته اونطوری هم دردسر داره ولی مثلا من شنمو رو همینطوری بازی کردم یعنی ترجمه رو پیدا کردم و پرینت کردم و گذاشتم کنار دستم ولی بازیم ژاپنی بود .
مطلب Aerith رو فردا (85/5/3) می زارم
 

sina_unl

کاربر سایت
Oct 27, 2005
2,065
نام
سینا
نوشته شده توسط sina_unl:
شخصیت قابل بازیش که معلومه وینسنت هست چون عکسی از بازی نبوده که وینسنت توش نباشه ولی خوب نسخه ی ژاپنی حال نمی ده مگر اینکه ترجمش رو هم گیر بیاری البته اونطوری هم دردسر داره ولی مثلا من شنمو رو همینطوری بازی کردم یعنی ترجمه رو پیدا کردم و پرینت کردم و گذاشتم کنار دستم ولی بازیم ژاپنی بود .
مطلب Aerith رو فردا (85/5/3) می زارم
دیر شده نه ؟
من توی 4 قدمی مرگ بودم ولی امروز براتون می زارمش
اگر از Aeris بدم نمی یومد می گفتم خیلی خشگله چون هم چشماش رنگی هست هم موهاش بلنده و هم هیکلش ... اهم اهم
Aeris آخرین باقی مانده ی نژاد سترا بر روی زمین هست. ستراها همان کسانی بودن که در سال ها قبل در مقابل جنوا مقاومت کردن . بدلیل همین جنگ ها خیلی هاشون مردن و تعداد کمی هم که باقی موندن دو گروه شدن : گروهی که وارد اجتماع انسان ها شدن و نژاد خودشون رو وارد خون انسان ها کردن و گروهی که با هم زندگی کردن و نژاد خودشون رو با اصالت نگه داشتن . Aeris فرزند ایفالنا آخرین سترای اصیل باقی مانده و پروفسور گست بود . در قسمت سفیروث گفتم که پروفسور گست مسئول ارشد تحقیقات شینرا بود که فکر کرده بود جنوا یک ستراست و زمانی که توسط ایفالنا بهش گفته شد که تشخیصش اشتباه بوده استعفا داد و فرار کرد چون اگر آزمایشات اون روی جنوا ادامه پیدا می کرد تمام دنیا نابود می شد . اما آزمایشات اون توسط Hojo (پدر سفیروث) ادامه پیدا کرد و برای همین اون و ایفالنا دنبال راهی بودن که بتونه جلوی موجود حاصل از این تحقیقات رو بگیره . در طول تحقیقاتی که این دو در کنار هم داشتن یه عشقی بینشون به وجود اومد که ثمره ی اون دختر بچه ای بنام Aeris بود .
12 روز بعد از تولد Aerith خانواده اش توسط اعضای شینرا مورد حمله قرار گرفت و پدرش به دست Hojo کشته شد و خودش و مادرش 7 سال تحت شکنجه و آزمایش های شینرا بودن تا اینکه یه روز ایفالنا بچه اش رو برداشت و فرار کرد ولی از فرط آسیب هایی که دیده بود مرد ولی قبل از مرگش دخترش رو به زنی به اسم Elmyra Gansborough سپرد و از اینجا به بعد اسمش شد Aerith Gainsborough .
در طول بازی Before Crisis اون بارها توسط The Turks مورد هجوم قرار گرفت تا دوباره دزدیده بشه و به شینرا بازگردونده بشه اما مدتی بعد Tseng به اون علاقه پیدا کرد و جلوی این جور هجوم ها رو از The Turks گرفت البته Tseng هیچ وقت علنا نگفت که Aerith رو دوست داره . در طول این مدت و همچنین در مدت Crisis Core زک و آیریس با هم رابطه ی عاشقانه برقرار کرده بودن شاید تنها چیزی که زک رو چهار سال زیر آزمایش های شینرا نگه داشته بود عشق Aerith بود و دلیل اولیه ی علاقه ی Aerith به کلود شباهت اون به زک بود . زمانی که آوالانش تونست یکی از ژنراتورهای شینرا رو منفجر کنه و Aerith سد راه کلود شد و خواست بهش گل بفروشه چون الان یه گل فروش شده بود . مدتی بعد در مخفی گاه Aerith (همون کلیسایی که کلود توی AC توش زندگی می کرد ) زمانی که رینو قصد دزدیدن Aerith رو داشت کلود و آیریس دوباره ملاقات کردن و آیریس به کلود گفت که اگر بهش کمک کنه اونم در مقابلش به یه قهوه دعوتش می کنه البته آیریس رو دزدیدن ولی دوباره کلود نجاتش داد . از این به بعد آیریس با دیگر اعضای آوالانش همراه شد در آخر وظیفه ای که توسط مادرش بهش محول شده بود رو انجام داد یعنی Holy رو احضار کرد در طول انجام کار سفیروث سعی کرد با کنترل کلود اونو مجبور به کشتن ایریس بکنه اما دقیقا زمانی که کارش تموم شد سفیروث بی خیال کلود شد و شخصا آیریس رو کشت . در پایان کلود سفیروث رو کشت . اما نبرد اصلی نبرد موجودی که توسط سفیروث احضار شده بود یعنی Meteor و Holy بود که در این مبارزه جریان زندگی به کمک Holy اومدن و Meteor نابود شد . داستان و ماجراهای آیریس بعد از مرگ داخل یه رمان به اسم Maiden who Travels the Planet موجوده که من خودم نخوندمش اما داخل اون معلوم می شه که جریان زندگی به وسیله ی آیریس به کمک هالی فرستاده شدن همچنین معلوم می شه که چه جوری آیریس جنوا رو از جریان زندگی می رونه و می شه مادر واقعی جریان زندگی . در دوران AC کلود وضعش خراب تر از اونه که بتونه تمرکز کنه که واقعا می خواد چی کار کنه از طرفی چون خودش در مرگ زک و آیریس مقصر می دونه دیگه انگیزه ای نداره که بقیه رو نجات بده چون فکر می کنه اگر بخواد کسی رو نجات بده اون طرف میمیره . در طول داستان چند بار به سراغ کلود میاد .بار اول در راه شهر فراموش شده به سراغ کلود میاد و وقتی از کلود می پرسه برای چی اومدی تو این راه می گه می خوام یکی منو ببخشه و آیریس می گه می خوای کی تورو ببخشه و غیب می شه . یکبار دیگه زمانی میاد که تمام گروه آوالانش جمع شدن و دارن با هیولایی که توسط کاداج احضار شده می جنگن وقتی کلود رو می فرستن بالا آخرین نفری که به کمک کلود میاد آیریس هست که نشون بده همیشه در کنار گروه هست (چیزی تیفا هم در پایان بهش اشاره می کنه ) . یکبار دیگه زمانی هست که کاداج و کلود در کلیسا هستن و کاداج زمین رو منفجر می کنه و آب از زیر گلهای آیریس بیرون میاد که درمان بیماری زخم کیهانی هست و اینجاست که آیریس یکبار دیگه وظیفه اش رو بعنوان آخرین سترا انجام می ده (البته توی این صحنه شخصا حضور نداره اما وجودش کاملا احساس می شه ) حضور بعدی اون در صحنه ی مرگ کاداج هست که کاداج با مادر واقعی آشنا می شه و آیریس با فرستادن اون جریان کاداج رو می بره (جریان که یازو و لوز رو هم می بره) و تمام گناهاشو رو می بخشه چون می دونه که کاداج و برادراش گمراه شده بودن . یکبار دیگه زمانی اونو می بینیم که کلود می میره اما آیریس اونو به زندگی بر می گردونه و کلود یه جمله بهش می گه که "جای تو اینجا نیست" و این جمله این احتمال رو بوجود میاره که امکان زنده شدن آیریس در آینده وجود داره . آخرین حضور آیریس در پایان فیلم همراه با زک هست که هر دو با کلود خداحافظی می کنن و آیریس به کلود می گه که دیگه خوب شدی و کلود هم می گه من دیگه تنها نیستم زیبایی این صحنه در اونجا ست که آیریس با بچه ها ارتباط داره چیزی که در FF7 بعد از مرگش شاهد بودیم که روحش توی کلیسا همین کار رو می کرد و از گلها مراقبت می کرد در پایان آیا آیریس زنده می شه ؟
 

Metal Gear Solid

کاربر سایت
Sep 30, 2005
1,147
من توی 4 قدمی مرگ بودم ولی امروز براتون می زارمش
دیروز خیلی منتظر حضورت در سایت شدم ولی وقتی ندیدمت ، با خودم گفتم شاید گرفتاری ای برایش پیش اومده باشد.اگر زحمتی نیست در یک PM بهم بگو چه اتفاقی برات افتاد ولی به هر حال خوشحالم که شکر خدا زنده و سالم هستی.
داستان و ماجراهای آیریس بعد از مرگ داخل یه رمان به اسم Maiden who Travels the Planet موجوده
من هم دنبال این کتاب هستم.فعلا" که خبری از میلاد نیست ولی برایش pm میزارم که ترجمه اش در ایران وجود دارد یا نه ...
در ضمن بجز این کتاب ، کتابی در مورد داستان فاینال 7 سراغ نداری ؟

در طول داستان چند بار به سراغ کلود میاد
بله...مواردی که اشاره کردی کاملا" درست بودند.البته چند تا مورد دیگه هم بودند که کامل بهشون اشاره می کنم.
ابتدای انیمیشن و هنگام صحبت کردن کلود و تیفا ، آریس به شکل ماده گرگ زیبایی در کنار اسلحه ی مخصوص کلود دیده می شود.
سینا این مورد که برایت تعریف می کنم شاید به نظرت جالب باشد.قبل از عرضه شدن نسخه ژاپنی این فیلم ، یک تریلر ازش دیدم که مربوط به قسمتی بود که کلود شمشیرش را که کاداج با پا به زمین انداخته بود در سر جایش قرار می داد.یک لحظه دوربین به نمای دید کلیو می رود و نشان می دهد که دور و بر شمشیر تعداد از گلهای صومعه ای که آریس در آن زندگی می کرد وجود دارد.البته در فیلم اصلی چنین نمایی وجود نداشت !
مورد بعدی آریس باز هم به شکل ماده گرگ در کنار تیفا و کلود که بیهوش در صومعه افتاده اند دیده می شود.
مورد بعدش هم در موقع جمع شدن آوالانش است که بازم بهش اشاره کردی.
دفعه ی بعدش همانطور که اشاره کردی ، در راه آجیت ، پایتخت فراموش شده ، با کلود در رویایش صحبت می کند.
مورد بعدی هنگامی است که موبایل یا همون پیجر کلود داخل دریاچه افتاده ، در اونجا آریس در آخرین پیغامی که روی گوشی کلود ذخیره شده بهش میگه من هیچوقت نظر بدی نسبت به تو نداشتم.در پایان اون صحنه آریس باز هم به شکل ماده گرگی در کنار دریاچه است.جالب اینکه وقتی دوربین حرکتش را ادامه می دهد و از تنه یک درخت عبور می کند ، آن ماده گرگ دیگر آنجا حضور ندارد.
مورد بعدش هم که بازم سینا جان اشاره کردند ، نبرد کاداج و کلود در بخشی از صومعه ی قدیمی است.موقعی که درد جئوستیگما در کلود شدت گرفته و کلود دنبال کاداج می گردد ، کاداج در بالای یک ستون فرو افتاده آماده می شود ضربه ی آخر را به کلود بزند و کلود را بکشد اما یک دفعه آریس به کمک کلود میاید و آب گلهایی که آریس پرورش شون داده بود بصورت باران بر سر کاداج و کلود می ریزد و این مورد باعث از بین رفتن زخم جئوستیگما در کلود و در عین حال خنثی شدن و از بین رفتن قدرتی که کاداج می خواست با فرستادن آن بسوی کلود ، مرگش را سبب شود می شود.
موارد آخر هم که کامل و دقیق بهشون اشاره کردی و نیازی به نوضیحات اضافه ی من نیست.
 

Metal Gear Solid

کاربر سایت
Sep 30, 2005
1,147
زک چطور با کلود آشنا میشه؟؟
فکر کنم سینا گفت که کلود برای کسب شهرت به میدگار رفت و وقتی موقعیت زک را دید اون رو برای خودش الگویی قرار داد و خواست که یک Soldier بشود و به گروه سربازان شینرا بپیوندد.ولی مسائلی پیش اومد که به سمت آوالانش متمایل شد.
در ابتدای فرزندان ظهور ، روفوس به طعنه بهش میگه : مثل همیشه هستی ، مثل یک کهنه سرباز !
 

کاربرانی که این قسمت را مشاهده می‌کنند

Top
رمز عبور خود را فراموش کرده اید؟
or ثبت‌نام سریع از طریق سرویس‌های زیر