مقصد کریتوس و پسرش در عنوان «God of War» ممکن بود که مصر باشد

Ali Rz

کاربر سایت
Oct 1, 2015
277
اخیرا آقای «Cory Barlog» کاگردان عنوان «God of War» در رویداد «Devcom» در شهر کلن آلمان، درباره ساخت این عنوان صحبت کرده‌ و اطلاعات جالبی در مورد روزهای اولیه ساخت این عنوان محبوب به اشتراک گذاشته‌اند.

GodOFWar-1024x552.jpg

با توجه به آقای بارلوگ و گزارش «GameSource»، اساطیر نورس تنها نامزد برای این عنوان نبوده و در برخی نقطه نظرات سه گزینه دیگر نیز مد نظر بوده است؛ اساطیر یونان، اینکا و هندو

بعد از انتخاب اولیه، با توجه به گزارش کاربر توییتر «PlayUnexplored»، اساطیر مصر و نورس هر کدام با شانس 50 درصدی باقی ماندند و در نهایت خود آقای بارلوگ، نظر نهایی را ارائه دادند و نورس را انتخاب کردند. به نظر می‌رسد که این فضای مصر به اندازه کافی جدی بوده و کانسپت آرت نیز برای آن ساخته شده که شما می‌توانید نمونه‌ای از آن را در پایین مشاهده کنید که در این کنفرانس نشان داده شد. در تصویر می‌توانیم یک «Sphynx» به همراه تعدادی مبارز را مشاهده کنیم که در گوشه تصویر نیز کریتوس و پسرش «Atreus» قرار دارند و پسر کریتوس ظاهرا یک پوشش مصری قدیمی به تن دارد.

God-of-war-devcom-2-1024x768.jpg

با توجه به صحبت‌های آقای بارلوگ تیم «Santa Monica» سه سال زمان برای محتوا داشته، اما تنها دو سال برای تبدیل کردن آن به یک عنوان و دائم گفتگوهایی وجود داشته که چه چیزی باقی بماند و چه چیزی حذف شود. آقای بارگوک توضیح می‌دهند که داشتن تهیه کنندگان عالی در این پورسه، بسیار مهم است.

به هر حال چند ماه قبل عنوان God of War با انتخاب مقصد نورس، انتشار یافت و هم از نظر فروش و هم به دست آوردن نظر منتقدان، خیلی خوب عمل کرد و توانست متای فوق العاده 94 را کسب کند.

نظر شما چیست؟ آیا فکر می‌کنید در آینده شاهد رفتن کریتوس به مصر خواهیم بود؟ شما ترجیح می‌هید که این عنوان در مصر باشد یا نورس؟

منبع: DualShockers

Read the whole post here.
 

Cloud Strife

کاربر سایت
Nov 13, 2006
15,151
نام
ماکان
اتفاقا اونا تاریخ ایران رو بهتر از ما میفهمن. علی الخصوص ژاپنیها که درمورد بک گراند هر اثری که بخوان بسازن تحقیق میکنن
نمونه اش انیمه Arslan Senki که عالی ساخته شده. هم آرت هم داستانش که الهام گرفته شده از ایران باستان هست. تمام عناصر معماری و هنر ایرانی و اسامی ایرانی و... هم توش میتونی ببینی.
تو بازیها هم Prince of Persia رو همه میشناسن یکی از بهترین بازیهای یوبی سافت بود و الانم خیلیا منتظرشن.
بازی Eternal Darkness هم بود که یه مقدار از داستانش درمورد پرشیای باستان بود ولی چون انحصاری گیم کیوب بود کمتر کسی تو ایران این بازی رو میشناسه.
بعد همین ایرانیا فکر میکنی شاهنامه رو میخونن بخوان بازی بسازن؟ :D
فکر کن کل تیم شاهنامه رو اصلا از حفظ باشن، باز بازی نهایی بهتر از اون چیزیه که سانتامونیکا یا مثلا یوبی سافت با یه تحقیق سطحی از پرشیا ساخته :D
همین که بازیه داستانش آخر به Shrine Defenders ختم نمیشه و توش زنها با چادر تو خونه نمیچرخن خیلیه، بقیه موارد کمی و کیفی بماند :D

ژاپنی هارو باید بزاری کنار چون آدم های باسوادی هستن و قبل ساخت کارهاشون تحقیق و مطالعه خیلی زیادی دارن. و کلا موجودات عجیبی هستن.

اما در مورد دوتا کار غربی که مثال زدی دقیقا ناقض پست خودت هستن! PoP کامل یه تم عربی هندی داره و کمترین اثر از ایران رو میشه توش پیدا کرد. از اسامی کارکترها گرفته تا لباس هاشون. خصوصا SoT که کامل ستینگ غیر ایرانی داره و بیشتر منظور سازنده از پرشیا همون چیزی هست که تو اروپا از قدیم میشناسن، یعنی رساله گزنفون. در صورتی که اگه شناخت دقیقی از افسانه های ایرانی داشتن متوجه میشن ریشه هاش چیه و قطعا شاهد همچین چیزی نبودیم. مورد خیلی بدتر Eternal Darkness هست که اتفاقا بازی محبوب من بود (یاد سیلیکن نایتز بخیر). تو همین بازی شخصیتی که تو فوربیدن سیتی لورش رو میدیدیم اسمش کریم بود و معشوقش هم چاندرا! یعنی آش شله قلم کار! یه اسم ترکی با یه اسم هندی و نویسنده داستان اصلا ایده ای نداشته که ایران کجاست و چیه! حتی از نظر معماری هم یه چیز چر و چت و عجیب غریبی بود. تو چپر 8 که میرفتی تو اون معبد ایرانی (بگذریم که تو معماری ایرانی اصلا همچین چیزی وجود نداشته هیچ وقت) ارت محیط عملا تاج محل بود که یه جاهایی امده بودن نقوش اسلیمی رو گذاشته بودن کنار سنگ نگاره های شیر!

یعنی بخوای تحلیل کنی میبینی سازنده ها صرفا چیزی که از پرشیا تو ذهن داشتن یه چیز افسانه ای شرقی هست که تمدن اعراب و ایرانی ها و هندی هارو شامل میشه. و نمیدونن در عمل اینا علی رغم قرابت هایی که دارن چقدر متفاوتن! و البته من معتقدم حق دارن دچار این اشتباه بشن چون حتی خود ایرانی ها هم نمیدونن هنر ایرانی چیه. وقتی یه استدیو ایرانی میاد بازی میسازه که یه ارت 2D داره و قراره از شاهنامه و داستان کاوه آهنگر اقتباس بشه اما در عمل شخصیت های وارکرفت رو برداشتن با ظاهر جدید ریدیزاین کردن اسمشون رو گذاشتن کاوه و ارنواز شما چه انتظاری داری؟ همین الان به یه ایرانی بگی یه مرحله بساز از ایران باستان میره هند رو کپی میکنه.

کوری هم شک نکنید عمرا نمیدونه شاهنامه درباری چیه. در بهترین حالت اسمش رو شنیده فقط.
 

Cait Sith

Dauntless Feline Hero
کاربر سایت
Jan 21, 2009
2,870
ژاپنی هارو باید بزاری کنار چون آدم های باسوادی هستن و قبل ساخت کارهاشون تحقیق و مطالعه خیلی زیادی دارن. و کلا موجودات عجیبی هستن.

اما در مورد دوتا کار غربی که مثال زدی دقیقا ناقض پست خودت هستن! PoP کامل یه تم عربی هندی داره و کمترین اثر از ایران رو میشه توش پیدا کرد. از اسامی کارکترها گرفته تا لباس هاشون. خصوصا SoT که کامل ستینگ غیر ایرانی داره و بیشتر منظور سازنده از پرشیا همون چیزی هست که تو اروپا از قدیم میشناسن، یعنی رساله گزنفون. در صورتی که اگه شناخت دقیقی از افسانه های ایرانی داشتن متوجه میشن ریشه هاش چیه و قطعا شاهد همچین چیزی نبودیم. مورد خیلی بدتر Eternal Darkness هست که اتفاقا بازی محبوب من بود (یاد سیلیکن نایتز بخیر). تو همین بازی شخصیتی که تو فوربیدن سیتی لورش رو میدیدیم اسمش کریم بود و معشوقش هم چاندرا! یعنی آش شله قلم کار! یه اسم ترکی با یه اسم هندی و نویسنده داستان اصلا ایده ای نداشته که ایران کجاست و چیه! حتی از نظر معماری هم یه چیز چر و چت و عجیب غریبی بود. تو چپر 8 که میرفتی تو اون معبد ایرانی (بگذریم که تو معماری ایرانی اصلا همچین چیزی وجود نداشته هیچ وقت) ارت محیط عملا تاج محل بود که یه جاهایی امده بودن نقوش اسلیمی رو گذاشته بودن کنار سنگ نگاره های شیر!

یعنی بخوای تحلیل کنی میبینی سازنده ها صرفا چیزی که از پرشیا تو ذهن داشتن یه چیز افسانه ای شرقی هست که تمدن اعراب و ایرانی ها و هندی هارو شامل میشه. و نمیدونن در عمل اینا علی رغم قرابت هایی که دارن چقدر متفاوتن! و البته من معتقدم حق دارن دچار این اشتباه بشن چون حتی خود ایرانی ها هم نمیدونن هنر ایرانی چیه. وقتی یه استدیو ایرانی میاد بازی میسازه که یه ارت 2D داره و قراره از شاهنامه و داستان کاوه آهنگر اقتباس بشه اما در عمل شخصیت های وارکرفت رو برداشتن با ظاهر جدید ریدیزاین کردن اسمشون رو گذاشتن کاوه و ارنواز شما چه انتظاری داری؟ همین الان به یه ایرانی بگی یه مرحله بساز از ایران باستان میره هند رو کپی میکنه.

کوری هم شک نکنید عمرا نمیدونه شاهنامه درباری چیه. در بهترین حالت اسمش رو شنیده فقط.

ایران بعد اسلام تا حمله مغول همون یه چیزی قاطی با عربی و هندی بوده دیگه. عربا که فاتحای سرزمین بودن و خطبه به اسم خلیفه خونده میشد و شاهها حتی اگه خلیفه مثل دوران آل زیار به بعد قدرتیم نداشت باز مشروعیت خلیفه به عنوان رهبر معنوی اسلام رو میخواستن. هند هم به هر حال تاثیراتی گذاشته بود چون کلا با تمدن فارس زیاد در ارتباط بود از راه تجارت و حتی یه عده بعد حمله عربها اونجا پناهنده شدن و همین بود طرز پوشش و خیلی چیزای دیگه مون با این دو تا تمدن مخلوط شده بود.
با ترکها هم مخلوط شده بودیم، خیلی شاههای غزنوی سلجوقی و خوارزمشاهی ترکی زبون اولشون بود.
ولی تمام این سلسله ها تا آق قویونلوها و قبل صفویه، اونقدرها هم تو زمینه شئونات! گیر نمیدادن، حالا سر جنگ مذهبی کسی رو میکشتن عجیب نبوده ولی شعرهای اون زمان رو بخونی تمام درمورد می و مشعوق و ایناست. این همون عصریه که داستانهای هزار و یکشب (که خیلی برای غربیها معروفتر از شاهنامه هست) ازش سر بر آوردن و اتفاقا غربیها اون آثاری هم که میگی به درستی اقتباس کردن.
موقعی که سفرهای دریایی از بندر سیراف رواج داشته، ایرانیا برای تحصیل میرفتن نظامیه بغداد، برای تجارت به هند و حسابی با تمدنهای مسلمون همجوارشون ارتباط داشتن.
سازنده خدای جنگ هم بدیهی ندونه شاهنامه چیه، اونا ما رو با هزار و یکشب بیشتر میشناسن. از حق نگذریم شاهنامه حاوی ترک ستیزی و عرب ستیزی هم هست (حالا هرقدرم برحق باشه) به همین راحتیا نمیشه رفت سراغش مثلا نشون داد رستم میره به جنگ توران.
ولی اگه مثلا میبینید تو این آثاری فیلم یا بازی یا هر چی که سازنده ش با ذهنیت هزار و یک شب رفته ساخته المانهای هندی و عربی قاتیش هست چیز عجیبیم نیست. چیز بدیم نیست چون ما تو اون دوران مستعمره اونا نبودیم. (عربها یه دویست سالی طول کشید دستشون کوتاه بشه البته)
اتفاقا تو اون زمان دوران طلایی ای هم بوده
یکی از دوستان گفت ایران بعد ساسانیان نابود شد و حاکماش ایرانی نبودن
در اینمورد باید بگم به هیچ وجه. یه شاهی مثل جلال الدین آخرین شاه خوارزمشاهی که ترک بود و گفته شده فارسی هم کم حرف میزد، یک تنه در حالکیه مملکت رو نابود شده تحویل گرفته بود جلوی مغولها ایستاد اون هم جلوی خود چنگیز و درس خوبی بهشون داد و طوری شد لاقل تو داخل فلات ایران کمتر خرابی به بار بیارن و بعدا هم مردم نترسن و علیه شون شورش کنن. ما باید افتخار کنیم یه جامعه متکثر اون زمان داشتیم. ایرانم اگه قرار بود نابود شه الان فارسی صحبت نمیکردیم. مثل مراکش که هزاران کیلومتر از عربستان فاصله داره و عربی حرف میزنن و جزو کشورای عربی محسوب میشن میشدیم.
 
آخرین ویرایش:

vaan 2

کاربر سایت
Dec 20, 2009
16,029
نام
مازیار
حالا چه اسراریه کریتوس رو بیارید تو ایران ! مگه اصلا چند تا خدا داریم که بزاریم جلوی کریتوس که بکشه ! ایرانیا از همون زمانی که اثار باستانی و تاریخ مکتوب وجود داشته یکتا پرست بودن ! کل تاریخمون رو بتکونی ۳-یا ته تهش ۴ تا خدا بیشتر از نمیریزه بیرون که همشون الحق الانصاف بر اساس راستی و درستی بودن ! اونا کجا خدایان متخاصم المپ و مصر و نورث کجا ! شما فکر کن مزدا قراره شرارت نشون بده !!!

برای اطلاع اون رفیقمون هم که بدون اطلاع و سارکاسم مجازی پرید وسط ! اتفاقا ژاپن بیشتر از هر مذهب و ایین و باور های اسطوره ای تو دنیا متریال داره برای خدای جنگ ! از تعداد و تنوع خدایان گرفته تا شرارت و تخاصم این خدایان با،هم ! به عنوان مثال از جدایی و درگیری ایزانامی و ایزاناکی گرفته تا چند هزار سال زندانی شدن اماتراسو به دست برادرش سوسانو ! بعدشم هر کدوم ا،،خدایان ژاپنی مثل خدایان یونان وابستگی عنصری و زمینی دارن ! که برای خلق گیم پلی هم عالی،بود !

ضمن اینکه فردوسی و خیام و سایر شاعرین ایرانی،رو دست کم گرفتید ! ما همین ده سال پیش هزاره فردوسی رو داشتیم !
 

saphire

کاربر سایت
Dec 9, 2007
2,578
نام
امیرحسین
برای اطلاع اون رفیقمون هم که بدون اطلاع و سارکاسم مجازی پرید وسط ! اتفاقا ژاپن بیشتر از هر مذهب و ایین و باور های اسطوره ای تو دنیا متریال داره برای خدای جنگ ! از تعداد و تنوع خدایان گرفته تا شرارت و تخاصم این خدایان با،هم ! به عنوان مثال از جدایی و درگیری ایزانامی و ایزاناکی گرفته تا چند هزار سال زندانی شدن اماتراسو به دست برادرش سوسانو ! بعدشم هر کدوم ا،،خدایان ژاپنی مثل خدایان یونان وابستگی عنصری و زمینی دارن ! که برای خلق گیم پلی هم عالی،بود !
مگه من می گم خدا نداره؟ فاز ژاپن به هر بازی نمی خوره، فرض کن جای آترئوس یه وایفو کاوایی کنار کریتوس با 200 کیلو عضله خالص باشه. GOW یه اتمسفر خاصی داره که کلا ربطی به ژاپن نداره.
 

Cloud Strife

کاربر سایت
Nov 13, 2006
15,151
نام
ماکان
حالا چه اسراریه کریتوس رو بیارید تو ایران ! مگه اصلا چند تا خدا داریم که بزاریم جلوی کریتوس که بکشه ! ایرانیا از همون زمانی که اثار باستانی و تاریخ مکتوب وجود داشته یکتا پرست بودن !

ایرانی ها در هیچ دوره ای یکتا پرست نبودن و این جور بحث هارو اصولا جمهوری اسلامی اختراع کرده تا اینطور به ملت بقبولونه که از اول هم ما فاز یکتاپرستی و اسلام داشتیم. وگرنه اتفاقا ما شاید بیشتر از خیلی از تمدن های دیگه خدا داشته باشیم.

در اساطیر ایران قدیم، یعنی قبل از ورود آریایی ها ما مهرپرست بودیم، خدای خورشید خدای اصلی بود و یه عالم خدای فرعی. مثل آناهیتا (خدای آب های روان و زایندگی)، آبان (خدای دریاها)، آتر (آذر - خدای آتش)، تیر (خدای بارون)، بهرام (خدای جنگ و پیروزی)، کیوان (خدای زمان و مرگ)، رشن و سروش و .... بعد ورود آریایی ها و ظهور زرتشت اهورامزدا و اهریمن هم میان وسط و مهر تبدیل به یک خدای فرعی میشه. و البته هم به تعداد خدایان اضافه میشه (مثل وای و ایندرا و ...) و هم امشاسپندان میان وسط که بعدا یهودیت و اسلام کانسپت فرشته رو از این ها کپی برداری میکنه. امشاسپندان همینطور صفات اهورامزدا هم هستن که میشن همون ماه های فعلی ما. بهمن و اسفند و خرداد و امرداد و ..... ضمن اینکه تو آیین زروانی خود اهورامزدا و اهریمن فرزندان یه خدای بزرگتر به اسم زروان هستن.

کلا ما ایرانی ها هیچ وقت یکتاپرست نبودیم. اساسا در اساطیر هندواریایی و بعدها زرتشتی یکتاپرستی هیچ وقت جایی نداشته. منتها تعمدانه انقدر اساطیر و خدایان ایرانی محجور موندن که اصلا کسی این ها رو نمیشناسه و نمیدونه چین و کین. برای همین میگم وقتی ما ایرانی ها خودمونم نمیدونیم دقیقا کی هستیم و چه هویتی داریم چطور انتظار میره کوری بارلاگ مثلا بدونه اساطیر ایران کین!

مثلا یشت پنجم یا همون آبان یشت رو بخونید که در ستایش از آناهیتا هست، داستان هایی توش امده که پشم و پیلتون میریزه! اول از همه توضیح میده که آناهیتا خدایی هست که از یکی از سیاره های آسمانی به زمین امده و یجورایی آدم فضاییه! (بند 84 تا 96) بعد داستانی رو تعریف میکنه که مدهوش کننده است، بعد اینکه جمشید پسر خورشید کشته میشه و فر الهی به شکل یه پرنده ازش جدا میشه میره توی یه کاخی که روی یه دریاچه بزرگ و افسانه ای هست میشینه. اینجا گرشاسپ و افراسیاب و آزی دهاک سر بدست آوردن فر با هم یه نبر فوق اپیک میکنن اما چون آناهیتا از گرشاسپ حمایت میکنه اون پیروز میشه و فر بهش میرسه. در نهایت هم گرشاسپ عاشق یه پری (دختر شیطانی) میشه و باهاش میخوابه. وقتی هم آتر (خدای آتش) بهش میگه ولش کن با آتر جنگ میکنه و سر همین مجازاتش میکنن تا توی یه معبدی به خواب فرو بره.

من بدون هیچ تعصبی میگم خدایان ایرانی یکی از یونیک ترین خدایان افسانه ها هستن. فقط مشکل اینجاست که هیچکس بهشون پر و بال نداده.
 

sina_unl

کاربر سایت
Oct 27, 2005
2,065
نام
سینا
من بدون هیچ تعصبی میگم خدایان ایرانی یکی از یونیک ترین خدایان افسانه ها هستن. فقط مشکل اینجاست که هیچکس بهشون پر و بال نداده.
یه دوستی داشتیم از کاربرهای سابق همینجا (حالا اسم نمی‌برم:D) که قصد داشت یه رمان تو ژانر اسپاگتی وسترن تو دنیای خدایان ایرانی بنویسه.
داستانش هم عملاً Yojimbo بود :D فقط هدف نقش اصلی متفاوت بود و می‌خواست عالم خدایان ایرانی رو بهم بریزه چون از یه نژاد دیگه بود و نبردهای خدایان ایرانی باعث شده مجبور شن نقل مکان کنن و قدرت تولید مثل توشون کاهش پیدا کرده و رو به انقراضن. یعنی تهش معلوم می‌شد که نقش اصلی داستان در حقیقت نقش منفی بوده اما با هدفش می‌شد همدلی داشت.
هنوزم به نظر ایدۀ خفنیه و یکی باید بره سراغش.
 

Cait Sith

Dauntless Feline Hero
کاربر سایت
Jan 21, 2009
2,870
ایرانی ها در هیچ دوره ای یکتا پرست نبودن و این جور بحث هارو اصولا جمهوری اسلامی اختراع کرده تا اینطور به ملت بقبولونه که از اول هم ما فاز یکتاپرستی و اسلام داشتیم. وگرنه اتفاقا ما شاید بیشتر از خیلی از تمدن های دیگه خدا داشته باشیم.

در اساطیر ایران قدیم، یعنی قبل از ورود آریایی ها ما مهرپرست بودیم، خدای خورشید خدای اصلی بود و یه عالم خدای فرعی. مثل آناهیتا (خدای آب های روان و زایندگی)، آبان (خدای دریاها)، آتر (آذر - خدای آتش)، تیر (خدای بارون)، بهرام (خدای جنگ و پیروزی)، کیوان (خدای زمان و مرگ)، رشن و سروش و .... بعد ورود آریایی ها و ظهور زرتشت اهورامزدا و اهریمن هم میان وسط و مهر تبدیل به یک خدای فرعی میشه. و البته هم به تعداد خدایان اضافه میشه (مثل وای و ایندرا و ...) و هم امشاسپندان میان وسط که بعدا یهودیت و اسلام کانسپت فرشته رو از این ها کپی برداری میکنه. امشاسپندان همینطور صفات اهورامزدا هم هستن که میشن همون ماه های فعلی ما. بهمن و اسفند و خرداد و امرداد و ..... ضمن اینکه تو آیین زروانی خود اهورامزدا و اهریمن فرزندان یه خدای بزرگتر به اسم زروان هستن.

کلا ما ایرانی ها هیچ وقت یکتاپرست نبودیم. اساسا در اساطیر هندواریایی و بعدها زرتشتی یکتاپرستی هیچ وقت جایی نداشته. منتها تعمدانه انقدر اساطیر و خدایان ایرانی محجور موندن که اصلا کسی این ها رو نمیشناسه و نمیدونه چین و کین. برای همین میگم وقتی ما ایرانی ها خودمونم نمیدونیم دقیقا کی هستیم و چه هویتی داریم چطور انتظار میره کوری بارلاگ مثلا بدونه اساطیر ایران کین!

مثلا یشت پنجم یا همون آبان یشت رو بخونید که در ستایش از آناهیتا هست، داستان هایی توش امده که پشم و پیلتون میریزه! اول از همه توضیح میده که آناهیتا خدایی هست که از یکی از سیاره های آسمانی به زمین امده و یجورایی آدم فضاییه! (بند 84 تا 96) بعد داستانی رو تعریف میکنه که مدهوش کننده است، بعد اینکه جمشید پسر خورشید کشته میشه و فر الهی به شکل یه پرنده ازش جدا میشه میره توی یه کاخی که روی یه دریاچه بزرگ و افسانه ای هست میشینه. اینجا گرشاسپ و افراسیاب و آزی دهاک سر بدست آوردن فر با هم یه نبر فوق اپیک میکنن اما چون آناهیتا از گرشاسپ حمایت میکنه اون پیروز میشه و فر بهش میرسه. در نهایت هم گرشاسپ عاشق یه پری (دختر شیطانی) میشه و باهاش میخوابه. وقتی هم آتر (خدای آتش) بهش میگه ولش کن با آتر جنگ میکنه و سر همین مجازاتش میکنن تا توی یه معبدی به خواب فرو بره.

من بدون هیچ تعصبی میگم خدایان ایرانی یکی از یونیک ترین خدایان افسانه ها هستن. فقط مشکل اینجاست که هیچکس بهشون پر و بال نداده.
علاوه به اینی که گفتی داستان هفت خوان رستم از شاهنامه فردوسی هم خوراک ساخت بازیه.
یه RPG یا هک اند اسلش خفن میشه ازش درآورد. 7 تا باس اصلی به همراه کلی موجود اساطیری دیگه با لوکیشنهایی از جاهایی که رستم رفته.
ولی خب کو که بسازتش. کسی خواست بسازه اینم ایده اولیه:D
 

vaan 2

کاربر سایت
Dec 20, 2009
16,029
نام
مازیار
مگه من می گم خدا نداره؟ فاز ژاپن به هر بازی نمی خوره، فرض کن جای آترئوس یه وایفو کاوایی کنار کریتوس با 200 کیلو عضله خالص باشه. GOW یه اتمسفر خاصی داره که کلا ربطی به ژاپن نداره.
وایفو که هیچی، مگه حتما کسی باید دنبال کریتوس راه بندازن؟؟؟ !!! بعدم زیادی jrpg و این بازیای وایفویی تازگیا بازی کردی ! وگرنه یکی از خشن ترین و خشک ترین تواریخ رو داره ژاپن ! یکی از این نوجوونای تخص و زبون نفهم کله باد داره ژاپنی رو تصور کن بزارش کنار اترئوس!!! مقایسه کن


ایرانی ها در هیچ دوره ای یکتا پرست نبودن و این جور بحث هارو اصولا جمهوری اسلامی اختراع کرده تا اینطور به ملت بقبولونه که از اول هم ما فاز یکتاپرستی و اسلام داشتیم. وگرنه اتفاقا ما شاید بیشتر از خیلی از تمدن های دیگه خدا داشته باشیم.


در اساطیر ایران قدیم، یعنی قبل از ورود آریایی ها ما مهرپرست بودیم، خدای خورشید خدای اصلی بود و یه عالم خدای فرعی. مثل آناهیتا (خدای آب های روان و زایندگی)، آبان (خدای دریاها)، آتر (آذر - خدای آتش)، تیر (خدای بارون)، بهرام (خدای جنگ و پیروزی)، کیوان (خدای زمان و مرگ)، رشن و سروش و .... بعد ورود آریایی ها و ظهور زرتشت اهورامزدا و اهریمن هم میان وسط و مهر تبدیل به یک خدای فرعی میشه. و البته هم به تعداد خدایان اضافه میشه (مثل وای و ایندرا و ...) و هم امشاسپندان میان وسط که بعدا یهودیت و اسلام کانسپت فرشته رو از این ها کپی برداری میکنه. امشاسپندان همینطور صفات اهورامزدا هم هستن که میشن همون ماه های فعلی ما. بهمن و اسفند و خرداد و امرداد و ..... ضمن اینکه تو آیین زروانی خود اهورامزدا و اهریمن فرزندان یه خدای بزرگتر به اسم زروان هستن.


کلا ما ایرانی ها هیچ وقت یکتاپرست نبودیم. اساسا در اساطیر هندواریایی و بعدها زرتشتی یکتاپرستی هیچ وقت جایی نداشته. منتها تعمدانه انقدر اساطیر و خدایان ایرانی محجور موندن که اصلا کسی این ها رو نمیشناسه و نمیدونه چین و کین. برای همین میگم وقتی ما ایرانی ها خودمونم نمیدونیم دقیقا کی هستیم و چه هویتی داریم چطور انتظار میره کوری بارلاگ مثلا بدونه اساطیر ایران کین!


مثلا یشت پنجم یا همون آبان یشت رو بخونید که در ستایش از آناهیتا هست، داستان هایی توش امده که پشم و پیلتون میریزه! اول از همه توضیح میده که آناهیتا خدایی هست که از یکی از سیاره های آسمانی به زمین امده و یجورایی آدم فضاییه! (بند 84 تا 96) بعد داستانی رو تعریف میکنه که مدهوش کننده است، بعد اینکه جمشید پسر خورشید کشته میشه و فر الهی به شکل یه پرنده ازش جدا میشه میره توی یه کاخی که روی یه دریاچه بزرگ و افسانه ای هست میشینه. اینجا گرشاسپ و افراسیاب و آزی دهاک سر بدست آوردن فر با هم یه نبر فوق اپیک میکنن اما چون آناهیتا از گرشاسپ حمایت میکنه اون پیروز میشه و فر بهش میرسه. در نهایت هم گرشاسپ عاشق یه پری (دختر شیطانی) میشه و باهاش میخوابه. وقتی هم آتر (خدای آتش) بهش میگه ولش کن با آتر جنگ میکنه و سر همین مجازاتش میکنن تا توی یه معبدی به خواب فرو بره.


من بدون هیچ تعصبی میگم خدایان ایرانی یکی از یونیک ترین خدایان افسانه ها هستن. فقط مشکل اینجاست که هیچکس بهشون پر و بال نداده.


بله اینا رو میدونم یه سرچ گوگلم کافیه کلی اطلاعات ازشون بگیریم ! بحث خدا و هویت خدایانه !و اینکه مشکل ادیان و خدایان زنده که پیرو دارن همین الانشم که میتونه مشکل ساز باشه براشون! وگرنه با این دیدگاه نگاه کنیم که یهود و اسلام و سایر ادیان سامی هم کلی متریال دارن برای بازی ! وقتی پای فرشته ها رو بکشیم وسط ! از گابریل و میکایل و اسرافیل و و و و
 
آخرین ویرایش:

RedShift

کاربر سایت
Dec 5, 2013
1,501
ایرانی ها در هیچ دوره ای یکتا پرست نبودن و این جور بحث هارو اصولا جمهوری اسلامی اختراع کرده تا اینطور به ملت بقبولونه که از اول هم ما فاز یکتاپرستی و اسلام داشتیم. وگرنه اتفاقا ما شاید بیشتر از خیلی از تمدن های دیگه خدا داشته باشیم.

در اساطیر ایران قدیم، یعنی قبل از ورود آریایی ها ما مهرپرست بودیم، خدای خورشید خدای اصلی بود و یه عالم خدای فرعی. مثل آناهیتا (خدای آب های روان و زایندگی)، آبان (خدای دریاها)، آتر (آذر - خدای آتش)، تیر (خدای بارون)، بهرام (خدای جنگ و پیروزی)، کیوان (خدای زمان و مرگ)، رشن و سروش و .... بعد ورود آریایی ها و ظهور زرتشت اهورامزدا و اهریمن هم میان وسط و مهر تبدیل به یک خدای فرعی میشه. و البته هم به تعداد خدایان اضافه میشه (مثل وای و ایندرا و ...) و هم امشاسپندان میان وسط که بعدا یهودیت و اسلام کانسپت فرشته رو از این ها کپی برداری میکنه. امشاسپندان همینطور صفات اهورامزدا هم هستن که میشن همون ماه های فعلی ما. بهمن و اسفند و خرداد و امرداد و ..... ضمن اینکه تو آیین زروانی خود اهورامزدا و اهریمن فرزندان یه خدای بزرگتر به اسم زروان هستن.

کلا ما ایرانی ها هیچ وقت یکتاپرست نبودیم. اساسا در اساطیر هندواریایی و بعدها زرتشتی یکتاپرستی هیچ وقت جایی نداشته. منتها تعمدانه انقدر اساطیر و خدایان ایرانی محجور موندن که اصلا کسی این ها رو نمیشناسه و نمیدونه چین و کین. برای همین میگم وقتی ما ایرانی ها خودمونم نمیدونیم دقیقا کی هستیم و چه هویتی داریم چطور انتظار میره کوری بارلاگ مثلا بدونه اساطیر ایران کین!

مثلا یشت پنجم یا همون آبان یشت رو بخونید که در ستایش از آناهیتا هست، داستان هایی توش امده که پشم و پیلتون میریزه! اول از همه توضیح میده که آناهیتا خدایی هست که از یکی از سیاره های آسمانی به زمین امده و یجورایی آدم فضاییه! (بند 84 تا 96) بعد داستانی رو تعریف میکنه که مدهوش کننده است، بعد اینکه جمشید پسر خورشید کشته میشه و فر الهی به شکل یه پرنده ازش جدا میشه میره توی یه کاخی که روی یه دریاچه بزرگ و افسانه ای هست میشینه. اینجا گرشاسپ و افراسیاب و آزی دهاک سر بدست آوردن فر با هم یه نبر فوق اپیک میکنن اما چون آناهیتا از گرشاسپ حمایت میکنه اون پیروز میشه و فر بهش میرسه. در نهایت هم گرشاسپ عاشق یه پری (دختر شیطانی) میشه و باهاش میخوابه. وقتی هم آتر (خدای آتش) بهش میگه ولش کن با آتر جنگ میکنه و سر همین مجازاتش میکنن تا توی یه معبدی به خواب فرو بره.

من بدون هیچ تعصبی میگم خدایان ایرانی یکی از یونیک ترین خدایان افسانه ها هستن. فقط مشکل اینجاست که هیچکس بهشون پر و بال نداده.
میتونم بپرسم این اطلاعات رو از کجا مطالعه کردی؟ منبع خاصی بوده (حتی چند تا) یا مقالات پراکنده خوندی؟
 

sina_unl

کاربر سایت
Oct 27, 2005
2,065
نام
سینا
داره از خدایان قبل از زرتشت هم حرف میزنه اینا چطور تو اوستا گفته شدن؟!
من مطالعۀ جسته گریخته داشتم و حتی اوستا رو هم گذری نگاه کردم، اما آیین زرتشتی و چیزهایی که بعدتر پیروانش به شکل دین سازمان‌یافته اجرا کردن در حقیقت در امتداد آیینهای آریایی ماقبل زرتشته یعنی همونطور که مثلاً تو قرآن در مورد داود و موسی و ابراهیم و ... مطلب هست توی خود اوستا هم در مورد ناهید و میترا و ... مطالبی هست(در یشتها). هستۀ اصلی هم از همون ابتدا نبرد خیر و شر، ایزدها و دیوها، بوده ولی به مرور از اهمیت بعضی ایزدها کاسته شده و مثلاً اهورامزدا بالاتر از بقیه قرار گرفته یا تعریف دیوها دستخوش تغییر شده و مواردی از این دست.
در حدی که من می‌دونم اول مهرپرستی و ایده های اولیه هست بعد زرتشت میاد یه سری تغییرات میده و بعدتر پیروان زرتشت هم میان چهارتا فروع دین بهش اضافه می‌کنن. کل این پروسه به شکل کم و زیاد تو متن بخشهای مختلف اوستا هست مثل انجیل و تورات که برخلاف قرآن توالی تاریخی مشخصی دارن.
کتابهایی هستن به عنوان راهنما، منتها من چون خودم آشنایی ندارم نمی‌تونم با خیال راحت معرفی کنم.
ماکان اطلاعاتش کاملتر و دقیقتره حالا میاد با معرفی منابع مفید خودش جواب میده.
 

Cloud Strife

کاربر سایت
Nov 13, 2006
15,151
نام
ماکان
میتونم بپرسم این اطلاعات رو از کجا مطالعه کردی؟ منبع خاصی بوده (حتی چند تا) یا مقالات پراکنده خوندی؟

ببین به صورت کلی یه رفرنس خاصی وجود نداره، به خصوص اینکه اساطیر ایران رو میشه به قبل و بعد از زرتشت تقسیم بندی کرد و از دوره زرتشت به بعد بیشتر کانسپت های اساطیری/مذهبی ایرانی ها دچار تغییر و تحول بنیادی شدن. مثلا تا پیش از زرتشت Asura ها خدایان شیطانی و Deva ها خدایان خیر بودن، اما از بعد زرتشت این قضیه برعکس میشه. Asura یا همون اهورا میشه خدای خوبی ها و از مجمع خدایان تبدیل میشه به یک خدا، و Deva یا همون دیوها هم میشن خدایان پلیدی و البته یکم تنزل مقام پیدا میکنن، اهریمن میشه خدای اصلی تاریکی و دیوها میشن نوچه. این مساله در مورد ماهیت و مقام خدایان هم صدق میکنه.

به همین دلیل در مورد اساطیر زرتشتی باید به اوستا و متعلقاتش رجوع کنی. یعنی خود اوستا، بندهش (یعنی آفرینش و بخش آغازین اوستا هست، بعدها جنوس، یعنی بخش آفرینش تورات از ایشون تقلید میشه) یشت ها، گات ها، ارداویراف نامه (که اولین سفرنامه تخیلی دنیاست و کلا داستان معراج رفتن و دیدن بهشت و جهنم از اینجا باب شده) و منابع دیگه ای مثل ایرانویج، دینکرد، یادگار زریران و ... مثلا این داستان آناهیتا که گفتم از بخش یشت ها بود که یه سری سرود مذهبین. یشت پنجم (آبان یشت) و یشت نوزدهم (زامیاد یشت). تو یشت 5 که متعلق به آناهیتا هست درباری اینکه از یه سیاره دیگه امده روی زمین و ماجرای نبرد بین افراسیاب و گرشاسپ و آزی دهاک صحبت میکنه. گرشاسپ 20 هزار گوسفند و 15 هزار اسب و 10 هزار شطر قربانی میکنه برای آناهیتا و سر همین آناهیتا از گرشاسپ حمایت میکنه. بخش مربوط به فر جمشید هم تو زامیاد یشته که یکی از خفن ترین یشت هاست.

اما در مورد اساطیر قبل زرتشت تنها رفرنس مطالعه اساطیر هند و مشخصا مذهب ودیک هاست که قرابت زیادی با ما داره. چون متاسفانه دیگه کتاب و رفرنسی از اون موقع نمونده. مثلا اوستا ساسانیا گفته شده 21 بخش داشته اما متاسفانه بیشتر بخش هاش توسط بندگان مقرب خداوند و پیروان عالی ترین دین نابود و سوزونده میشه. روی هم رفته وقتی افسانه های هندو (نه بودیسم) رو بشناسی کمک میکنه درک خیلی بهتری از افسانه های ایرانی داشته باشی.

یه مساله دیگه هم هست، به نظر بنده باز برای درک بهتر افسانه های ایرانی بهتره که شناخت خوبی از ستاره ها هم داشت، چون اگه روی تک تک خدایان و حتی داستان های افسانه ای ایرانی دقیق بشی میبینی که مستقیما به یه ستاره و وقایع آسمانی مربوطن. تک تک خدایان یه معادل جدی توی آسمان دارن و حتی تو یشت ها هم مستقیما اشاره شده که این موجودیت زمینی ندارن و از ستاره ها میان! مثلا توی تیر یشت در مورد خدای تیشتر یا بارون توضیح میده. توی داستان تیشتر یه جنگاور خیلی خفنه که هزار تا شمشیر، هزار تا گرز، هزار تا سپر و ... داره و هر سال به جنگ آپوش، دیو خشکسالی میره. آپوش یه کرمی داره میره زخیره بارون رو سوراح میکنه تا بارون نیاد اما تیشتر هرسال شکستش میده و دوباره بارون میباره. این افسانه یه بعد اقلیمی داره که همون نمود ترس ایرانی ها از خشکسالیه و به خاطر اینه که اساسا تو منطقه ای بودن که بارون کم بوده، و بعد دوم ستاره شناسیه. تیشتر همان ستاره معروف روزآهنگ یا شعرای یمانی یا Sirius ـه که آبان ماه در مسند قدرت قرار میگیره. و کل افسانه بر مبنی این ستاره ساخته شده. سرودهای تیریشت و کلا این ستاره انقدر مهم بوده که محمد هم تو قرآن سوره نجم رو در ستایش این ستاره میاره.

کلا از این دست نمادهای ستاره ای تو اساطیر ایران زیاده. من توی یه کتابی میخوندم فریدون یه ستاره دنباله دار بوده و کل افسانه شکست آژی دهاک که اونم خودش یه ستاره است، از چیزی الهام گرفته شده که تو آسمون میدیدن. یکی از بزرگ ترین نمادهای ایرانی توی غرب، یعنی گاو کشی میترا هم امروز مشخص شده که تجسم اعتدال بهاری هست. کشف مفهوم مجسمه گاو کشی میترا انقدر مهم بود که سال ها براش سمینار میزاشتن تا محقق ها بیان کشف کنن بگن راز این داستان چیه و آخر مشخص شد اونم یه تم آسمونی پشتش هست.
 

arnino

کاربر سایت
Jun 15, 2012
1,495
نام
آرمین ریاضی
علاوه به اینی که گفتی داستان هفت خوان رستم از شاهنامه فردوسی هم خوراک ساخت بازیه.
یه RPG یا هک اند اسلش خفن میشه ازش درآورد. 7 تا باس اصلی به همراه کلی موجود اساطیری دیگه با لوکیشنهایی از جاهایی که رستم رفته.
ولی خب کو که بسازتش. کسی خواست بسازه اینم ایده اولیه:D

همه فقط می‌گن رستم، شاهنامه , هفت خوان بسازید. توی همین تاپیک شاید 10 نفر خونده باشن شاهنامه رو که 2 3 نفرشون رفتن دنبال معانی استعاری و بنیادینش. تبدیل اسطوره به متن کارِ خیلی سختیه که لازمه‌اش اینه که همه در حد اسم با شاهنامه و هفت خوان آشنا نباشن و بدونن چی گذشته. الان 90 درصد ما وقتی می‌گن زئوس می‌دونیم کی بوده و نواده‌هاش کی بودن و چی کار کردن و ... چون روایت رو نه تنها زیاد شنیدیم بلکه به الحان مختلف از زبون کسایی که خیلی خوب بررسی و مطالعه‌اش کردن شنیدیم. بحث تکنیکال فقط مطرح نیست. برای خوب شدن به یجور passion شخصی نیاز هست و صرفا بخاطر اینکه ایرانیه شخصیت ها یا برای عرق ملی و وطن پرستی کار کردن روش به جایی نمیرسه.
 

Milad_HW

کاربر سایت
Feb 3, 2012
600
نام
میلاد
حالا گیرم یه god of war از رو ایران باستان میساختن و کریتوس به سبک خدایان یونان میزد این خدایانی که دوستمون ماکان گفت رو جر واجر میکرد.به نظرتون cory barlog رو زنده میزاشتن ایرانیا؟به جون خودم سانتامونیکا رو،رو سرش خراب میکردن:D
 
  • Like
Reactions: MK_COD

کاربرانی که این قسمت را مشاهده می‌کنند

Top
رمز عبور خود را فراموش کرده اید؟
or ثبت‌نام سریع از طریق سرویس‌های زیر