معرفی از شخصیتهای naruto
ناروتو اوزوماکی(うずまきナルト, Uzumaki Naruto) شخصیت اصلی داستان در مجموعهی ناروتو است. ناروتو در رای گیری نشریه Shonen Jump سه بار به صورت متوالی به عنوان محبوبترین شخصیت انتخاب شده است.
مشحصات
اولین حضور: مانگا قسمت اول، انیمه قسمت اول
سن: قسمت اول 12-13، قسمت دوم 15
تاریخ تولد: 10 اکتبر
وابستگان: میناتونامیکازه (پدر، مرده)کوشینا اوزوماکی(مادر،احتمالا مرده)
رتبه: جنین (Genin)
سابقه
هنگام به دنیا آمدن ناروتو، موجودی شرور و افسانهای به نام کیوبی(روباهی با ۹ دم) به کونوها حمله میکند. چهارمین هوکاگه با استفاده از یک طلسم و قربانیکردن خود موفق میشود کیوبی را داخل بدن ناروتوی تازه بهدنیا آمده زندانی کند.
ناروتو به تنهایی بزرگ میشود، او پسری پر شر و شور است و کار موذد علاقه او ایجاد مشکل برای دیگران است و تنها دوستی که دارد استاد ایروکا اومینو در آکادمی است. پس از مدتی از آکادمی نینجاها فارغالتحصیل میشود و به همراه ساسوکه هاتاکه و ساکورا هارونو و به رهبری کاکاشی هاتاکه تیمی را تشکیل میدهند. آنها پس از تمرینهای بسیار توسط هوکاگه سوم برای انجام ماموریتی با درجه C فرستاده میشوند. گروه در طی ماموریت با نینجایی شیطانی به نام زابوزا موموچی مبارزه میکند که در طی مبارزه کیوبی که اسیر ناروتو است برای اولین بار خود را نشان میدهد. و پس از این ماجرا ماجرای اصلی با مسابقات انتخاب جنین آغاز میشود...
--------------------------------------------------------------------------------------------------
نام : اوچیها ساسکه (Uchiha Sasuke)
کشور : کشور آتش – شهر پنهان برگ (Hidden Leaf Village)
سن : 13 قد :153.2 سانتیمتر وزن :43.5 کیلوگرم
تاریخ تولد : 23 جولای
گروه خونی : AB
اولین مشاهده : مانگا : چپتر 003 – انیمه قسمت : 001
روابط : هارونو ساکورا – هاتاکه کاکاشی – اوزوماکی ناروتو – اوچیها ایتاچی - اوروچیمارو
از نظر شخصیت ساسکه خیلی شبیه شینو هست ، خیلی کم حرف میزند و ترجیح میدهد عمل کند تا حرف بزند. مثل شینو بندرت خونسردی خود را از دست میدهد و وقتی از کوره در میرود ، برای این کار دلیل خوبی دارد درست برعکس ساکورا که معمولا گریه میکند و میترسد. معمولا خیلی کم میخندد و لبخند میزند. ساسکه سومین نفر گروه سه نفره متشکل از هارونو ساکورا که دیوانه وار عاشق ساسکه هست و اوزوماکی ناروتو که میخواهد بزرگترین رقیبش باشد ولی ساسکه او را نامناسب میداند ولی بعدا بهترین دوستش میشود. ساسکه متخصص جنگی تیم است و او کسی است که بیشترین نقش را در اجرای نقشه ها دارد. بجای اینکه بر دور ماندن از دشمن فکر کند ، در فکر بدست آوردن استراتژی خوب برای حمله بدشمن می باشد. ترجیح میدهد تا به جنگ دشمنان قوی برود در حالی که میداند فقط دشمنان قوی او را در قویتر شدن از برادرش کمک میکنند تا بتواند انتقامش را بگیرد.
گذشته ساسکه غم انگیزتر دیگر کاراکترهای سری است با تنها نقطه قوت اینکه او عضو قوم اوچیها است که بهیمن خاطر دارای نیروهای مخصوص و توانایی های خارق العاده میباشد. او همانند دیگر بچه ها در کونوها زندگی می کرد. او جوانترین فرزند خانواده بود. پدرش فرمانده نیروهای پلیس کونوها بود و همیشه کمی از ساسکه دور میماند. احتمالا بخاطر اینکه تمرکزش را روی پسر بزرگترش ایتاچی که افتخار قوم بود معطوف کرده بود. مادرش خانه دار بود ، همانطور که گفتیم ایتاچی افتخار قوم اوچیها بود، او آکادمی رو فقط در یک سال در سن 7 سالگی تمام کرد. یک سال بعد در سن 8 سالگی توانست بلادلاین پیشرفته قوم اوچیها رو که شارینگان باشه ، فعال کنه ، چیزی که در آن سن واقعا یه استثناء بود و با فعال شدن شارینگانش پله های ترقی را بسرعت طی کرد تا جایی که در سن 10 سالگی چونین(Chuunin) شد و بعدا در سن 13 سالگی توانست جونین و رئیس گروه آنبو شود. برای بدست آوردن مانگکیو شارینگان بهترین دوستش را کشت. و سپس کل اعضای قومش را از بین برد بعیر از ساسکه چون میخواست ساسکه همانند او شود و یا شاید نمیخواست بخاطر از بین بردن قومش احساس گناه کند. بعد از آن شب ساسکه دیگر همان ساسکه قبلی که بازی میکرد و لبخند میزد نبود. او ساکت و منزوی شد. او فقط روی یک هدف متمرکز بود : انتقام خون پدر و مادرش و کشتن برادرش. تنها افرادی توانستند از راز دلش با خبر شوند هارونو ساکورا ، اوزوماکی ناروتو و استادش هاتاکه کاکاشی بودند چون تنها کسانی بودند که واقعا میتوانستند او را درک کنند.
روش جنگ ساسکه بسیار قوی ، متنوع و نتعلق به خودش بود. که بعد از شارینگان روش جنگیش تبدیل به ترکیبی از تایجوتسوی بسیار قوی و سریع همراه با تکنیک "عنصر آتش : گلوله آتشی بزرگ" (Katon : Goukakyuu no Jutsu) و کمی استفاده خوب از شوریکن شد. بعد از یادگیری چگونگی استفاده شارینگان قوی تر و قویتر شد. روش جنگیش بعد تمرین با کاکاشی استفاده از حرکات بسیار سریع و ترکیب ان با تایجوتسو و نینجوتسو ، بیشتر نینجوتسو های ساسکه از عنصر آتشند ولی بعد یادگیری تکنیک چیدوری و ترکیب آن با قابلیتهای شارینگان او را به دشمنی سرسخت مبدل کرد زیرا که او میتوانست هر تکنیکی را که ببیند یاد بگیردو بغی از آن ساسکه میتوانست از مهر نفرین (Cursed Seal) برای افزایش چاکرا و قدرتش استفاده کند ولی استفاده از ان نیز خطرات بخود زا دارد زیرا که استفاده بیش از حد از ان باعث از بین رفتن بدن فرد میشود. اطلاعات در مورد روش جنگ او بعد از تمرین با اوروچیمارو کماکان نامعلوم است.
------------------------------------------------------------------------------------------------
کشور : کشور آتش, دهکده ی برگ مخفی
سن : 12-13 , تو قسمت دوم 15
قد : 150.1 Cm, تو قسمت دوم 165 وزن : 35.9 Kg
تولد : بیست و هشتم مارچ
گروه خونی : O
وضعیت کنونی : چونین
سکورا عضو روشنفکر و جذاب تیم 7 کاکاشی, که در اصل تشکیل شده از خودش و ناروتو و سسوکه. هارونو یعنی زمین بهاری و سکورا یعنی شکوفه ی گیلاس که در ژاپن به خاطر کوتاهی دوره ی زندگیش و زیباییش مورد احترامه.در چینی شکوفه ی گیلاس مظهر زیبایی زن و در زبان گیاهان به معنای عشق مس باشد.
در ژوئن 2006 در American Shonen Jump کیشیموتو به این اشاره کرده بود که سکورا بهترین معلم نینجا می شه چون در شخصیتش رخنه ها یی وجود داره مثل دنبال کردن سسوکه اما اون نرمال ترین شخصیته. اون هم چنین اشاره کرد که سکورا و راک لی به منظور نشان دادن ضعف های انسانی اند. تو مشهورترین شخصیت Shonen Jump هم جزء 10 نفر اول بوده.
سابقه
برعکس همتیمی هاش گذشته ی اون خالی از هر گونه تراژدی واقعی بوده. فقط از طرف هم سناش تو آکادمی تخریب می شده , جایی که حساسیتش در مورد پیشانی بزرگش باعث می شد که همکلاسی هاش اذیتش کنن. Ino Yamanaka با اون دوست شد و روبانی بهش داد که می تونست صورتش رو برجسته نشون بده تا پیشونیش دیگه اون رو اذیت نکنه. دوستی با اینو باعث شد که سکورا شخصیتش رو کامل کنه و بیشتر به خودش ارزش بده. وقتی که اعتماد به نفسش بیشتر شد عاشق سسوکه شد کسی که اینو هم عاشقش بود. سکورا وقتی این رو فهمید رابطشون رو قطع کرد بنا براین دو نفری که می تونستن شایسته ی مهربانی سسوکه باشن یک رقابت تلخ بینشون شروع شد. هر دو این رقابت رو تا مبارزشون تو امتحان چونین حفظ کردن و بعد از اون رابطشون شروع به خوب شدن شد. هر چند رابطه ای همراه با رقابت ایجاد کردن و هر دو سعی می کنن که دیگری رو شکست بدن.
شخصیت
در شروع سری تنها ویژگی قابل توجه سکورا شیدایی برای سسوکه بود. در ابتدا این شامل دنبال کردن اون تو هر کجا برای تلاش برای کمک کردن به اون و ارزش دادن به عقایدش و توانایی هاش بیشتر از بقیه بود. وقتی که سسوکه در موقعیت های خطرناک تری قرار گرفت نمایش احساسات سکورا به سمت اهمیت به خوشحالی سسوکه سوق پیدا کرد. اولین بار که دیده شد وقتی اون به نظر اومد مرده او با گریه کردنش به خاطر از دست دادن اون با Shinobi Code مخالفت کرد. وقتی که معلوم شد که نمرده بوده سکورا این متود را برای نشان دادن احساساتش ادامه داد. قدیمی ترین مثال این , Cursed Seal است که سسوکه به عنوان منبعی از قدرت از اروشیمارو گرفت. به علاوه نگرانی برای سسوکه وقتی که اون مریض شد بعد از استفاده از طلسم, سکورا نگران این بود که جاذبه ی اون طلسم سسوکه رو از کونوها دور نکنه. بعدا ترسش واقعی شد و سسوکه دهکده رو برای پیدا کردن اروشیمارو ترک کرد. قبل از اینکه اون بره سکورا اون رو تو خروجی دهکده ملاقات کرد و از اون خواهش کرد که بمونه, اگرچه درخواستش هم برای رفتن با اون رد شد, راضی بود هر کاری بکنه که با اون باشه. تنها جواب سسوکه هم یک تشکر ساده قبل از بی هوش کردنش بود.
با رفتن سسوکه به نظر اومد احساسات سکورا در مورد اون از تنها یک عشق به یک دوست عزیز تغییر کرد.الان به خودی خود تلاش اون اینه که سسوکه رو به کونوها بر گردونه و در تمام کارها با ناروتو همراه می شه فقط به این دلیل. با این وجود ویژگی های شبیه به دوست که اون الان با سسوکه موافقه, سکورا با اون مبارزه نمیکنه اگر این به این معنی که اون می تونه از دیگران محافظت کنه یا برگردوندن اون رو به خونه راحتتر می کنه.(اگه کسی زبانش خوبه ببینه می تونه این قسمت رو بهتر ترجمه کنه*) وقتی که نظر اون در مورد سسوکه تغییر کرد سکورا نمی خواست اجازه بده کسی در مورد بدی اون حرف بزنه وکسی رو که در مورد اون بد دهنی کنه رو تویک آن می زنه.
شبیه احساساتش در مورد سسوکه نظر سکورا در مورد ناروتو هم از قدیمی ترین ویژگی های شخصیتیشه. در مورد ناروتو هرچند که سکورا در ابتدا اون رو یک احمق بی استعدادی که هدفش تو زندگی آزار همیشگیه اونه تلقی می کرد. وقتی که سکورا بعضی وقتا به احمق تلقی کردن اون می پرداخت, خیلی ازدانستنی هاش رو در مورد ناروتو رد کرد به طوری که اون دو بیشتر وقت رو با هم می گذروندن. در طول هر مبارزه ناروتو ثابت کرد که می تونه تعداد بسیار زیادی جوتسوی پیچیده رو با روش های مبتکرانه ی زیادی به کارببره, باعث شد که سکورا به اون به عنوان یک هم تیمی با پشت سر گذاشتن هر ماموریت بیشتر ارزش بذاره. اون حتی فهمید که نسبت به پیشرفت ناروتو حسادت می کنه و سعی می کنه تا متود های قوی شدن اون روکپی کنه. وقتی که سسوکه کونوها رو ترک کرد سکورا از ناروتو خواهش کرد که ناروتو اون رو برگردونه و اون رو به عنوان تنها کسی که ظرفیت دنبال سسوکه رفتن رو داره باور کرد. ناروتو قول داد که سسوکه رو برگردونه و باعث شد که این عهد همیشگی اون بشه. این با این همراه بود که احساسات ناروتو برای اون بزرگ شد و برای اون وقتی که اون بعد از تلاش نا موفقش تو بیمارستان موند ناراحت شد.وقتی که ناروتو ادعا کرد که روزی سسوکه رو برگردونه, سکورا هم تصمیم گرفت که دفعه ی بعد اون رو با هم برگردونن.
در قسمت دوم سکورا سختی های زیادی در زندگی ناروتو رو یاد گرفت, مخصوصا اینکه اون روباه نه دو رو داره و آکاتسوکی به دنبال اون می گرده به خاطر این. به علاوه اگر آکاتسوکی موفق می شد و ناروتو رو می گرفت و روباه رو از بدن اون خارج میکرد , ناروتو می مرد. به خاطر این سکورا یک نگرانی ذهنی در مورد ناروتو پیدا کرد و برای مشکلاتی که ناروتو با اونها روبرو می شد ناراحت شد. برای کمک به اون در مواجهه با موانع سکورا محافظ اون شد و هرکاری که لازم بود انجام می داد تا اون در امان باشه. به محض اینکه فهمید توانایی های پزشکی ای که اون در طول زمان یاد گرفته در مواجه شدن با روباه شیطانی ناکارامده, سکورا سعی کرد که ببینه آیا چیز های دیگه ای هست که اون یاد بگیره تا بیشتر به درد ناروتو بخوره. در نتیجه ی این احساسات تازه کشف شده سکورا عموما بیشتر ویژگی های شخصیتی ناروتو رو می پذیره و بیشتر می تونه با اون درست کار کنه. مستقل از احساسات اون در مورد هم تیمی هاش تصمیمات سکورا در طول قسمت اول تغییراتی کرد. وقتی که اون این رو تو اون موقع متوجه نشده بود نقش اولیه ی سکورا محافظت از مقصود علاقه اش در تیم 7 بود در حال که ناروتو, سسوکه و کاکاشی هرگونه نیروی خصومت آمیزی رو پس زدن. این نبود تا مرحله ی دوم امتحان چونین که سکورا فهمید که چقدر این نقش نامطلوبه, به این عنوان که اون تنها گارد هم تیمی های مغلوبشه موقع حمله ی گنین های Sound . هرچند که اون سعی کرد با یک سری تله های از قبل پیش بینی شده اونها رو دور نگه داره تلاشش در مقابل تیم گنین ناموفق موند و Kin Tsuchi تونست سکورا رو از موهاش بگیره و اون رو از حرکت باز داره. وقتی که kin به اون گفت که بیشتر به خودش برسه تا به توانایی های نینجاییش, سکورا ناراحت شد که مردم همیشه به خاطر اون مبارزه می کنن و اون نمیتونه به خاطر خودش مبارزه کنه.در تصمیم برای عوض کردن این, سکورا با کونای موهاش رو برید تا خودش رو از چنگال Kin نجات بده و تمام قدرتش رو در مبارزه با اونها به کار گرفت. به اندازه ی کافی وقت گرفت تا نیرو کمکی برسه. این تصمیم جدید در ادمه ی سری ثابت موند, به این ترتیب سکورا به کمک هم تیمی هاش اومد وقتی که به کمک نیاز داشتن.
سکورا در درونش یک سکورای درونی داشت, ابراز احساسات درونیشه که معرف نظرات واقعی سکورا در مورد چیزهاست وقتی که به نظر میاد چیز دیگه ای رو نشون می ده. ظاهر سکورای درونی به طور نمونه با یک علامت تعجب Shānnarō علامت گذاری شده. این عبارت معنی واقعی نداره اما معمولا ترجمه می شه hell yeah یا hell no یا damn it که به موقعیت بستگی داره. به علاوه با عبارت Cha! داخل انیمی انگلیسیش جایگزین شده شبیه کاری که با dattebayo ناروتو کردن و تبدیلش کردن به Believe it! . سکورای درونی خیلی کم ظاهر می شه. آخرین پیدا شدنش در حین مبارزه ی سکورا تو امتحان چونین بود (جایی که به طور غیر مستقیم گفت که سکورای درونی می تونه شبیه ساختاری متفاوت در ذهن سکورا باشه). سکورای درونی بعدا به طور خیلی مختصر داخل یکی از filler arc(نمیدونم یعنی چی!) های انیمی و در شروع قسمت دوم دوباره نشون داده شد. این تفاوت بزرگ بین چهره ها شبیه اینه که سکورا با خودش بیشتر راحت میشه و دیگه هر چی که میگه با احساس واقعیش مغایرت نمی کنه.
توانایی ها
در شروع سری, سکورا توانایی های معین خیلی کمی داره و تنها ویژگی قابل توجه با هوش بودنشه. تیز بودن تو حفظ کردن مطالب ودر امتحان دادن تو آکادمی, سکورا می تونه بیشتر از خیلی از همسنی هاش به سوالات جواب بده. این بیشتر در طول قسمت نوشتنی امتحان چونین خودش رو نشون می ده, طوری که سکورا جزء معدود دانش آموزاییه که بدون تقلب می تونه به سوالات تستی جواب بده. در ابتدا استعداد سکورا خیلی درخشان نشون نمی ده و استعداد و استقامت کلیش زیر متوسطه. هر چند خیلی زود بعد از یکی از ماموریت های تیم 7 , سکورا می فهمه که قدرت کنترلش روی چاکرا خیلی عالیه و می تونه جوتسو ها رو با بیشترین بازدهشون انجام بده.
کنترل چاکرای سکورا در قسمت 1 کم اتفاق میوفته و به خاطر اینه که کسی بهش یاد نداده که چه جوری ازش استفاده کنه. تنها همکاری ای که به وجود میاد در طول تاخت و تاز به کونوها, جاییه که کنترل روی چاکراش به اون اجازه می ده که اون یکی از چند گنینی باشه که می تونه گنجوتسویی رو که تو منطقه پخش شده رو دفع کنه. بعد از اینکه سسوکه کونوها رو ترک کرد و تلاش ناروتو برای برگردوندن اون بی نتیجه موند, سکورا شاگرد سوناده شد و تحت آموزش هایی قرار گرفت که کنترل چاکرای اون درش به کار میومد. وقتی چیزایی که اون یاد گرفته بود در طول anime's filler arcs نشون داده شد نقش بزرگی رو ایفا نکردن تا سری دوم.
با آموزش های سوناده سکورا یک medic-nin (نینجای پزشک) مبارز شد. توانایی های پزشکیش تا حالا به اون اجازه رو داده که زخم های شدید دیگران رو با یک تلاش کوچولو مداوا کنه و اونجور که تو کارتون دیده می شه بدن های مرده رو بازسازی کنه. به نظر میاد که توانایی هاش خیلی بیشتر از یک نینجای پزشک با تجربه است, طوری که اون می تونه زخم هایی رو درمان کنه که به نظر میاد موفق نمیشه. این اولین بار وقتی دیده شد که اون تکنینک خارج کردن زهر (Dokunuki no Jutsu ) رو به کار گرفت تا از چاکراش استفاده کنه و زهر رو از بدن Kankuro خارج کنه بدون اینکه آسیب بدنی به اون وارد کنه. و سپس اقدام به ساخت پادزهری برای اون کرد که کسی قبلا نساخته بود. در آموزشش سکورا همچنین یاد گرفته بود که در یک زمان کوتاه از حرکات دشمن آگاه بشه همونطور که یک پزشک خوب باید بتونه از آسیب دیدن دوری کنه و در مبارزه زنده بمونه اگر که می خواد هدفش رو انجام بده.
اگه اون نتونه از مبارزه دوری کنه, سکورا می تونه رو قدرتش که سوناده به اون یاد داده حساب کنه. با تقویت و آزاد کردن چاکراش در یک زمان گیری دقیق, سکورا می تونه به راحتی هر مانعی رو نابود کنه. در طول زمان و با تکرار زیاد سکورا می تونه از این قدرت به طور غریزی استفاده کنه و لازم نیست که تلاش زیادی بکنه. این نیرو, همراه با مهارت پزشکیش, استعداد جدیدش و زیبایی که در طول زمان به دست اورده باعث شده که خیلی ها سکورا رو سوناده ای دیگه ببینن و ممکنه حتی از استادی اون پیشی بگیره.
خلاصه ی مطلب
اگرچه سکورا در طول سری 1 در خیلی از اکشن های هم تیمی هاش حاضره, ولی اون نقش کلیدی بازی نکرد تا سری دوم. جایگاه نو ظهور اون در داستان اولین بار در مبارزش با ساسوری از اعضای آکاتسوکی توانست با کمک چیو اون رو شکست بده پیدا شد. به خاطر موفقیتش, ساسوری به اون در مورد یکی از جاسوس های ردیف اروشیمارو گفت که به اون و بقیه ی تیم 7 این شانس رو داد که بتونن سسوکه رو پیدا کنن. با وجود تلاش های اونها و عضو جدید تیم Sai, در برگردوندن سسوکه ناموفق موندن. یکبار دیگر آموزش شکست دادن سسوکه ی اروشیمارو رو دیدن وهرچند ناروتو و سکورا تصمیم گرفتن که دوباره تلاش کنن و بعد از جمع آوری تیم 8 نفره عازم پیدا کردن سسوکه یا هدف سسوکه , ایتاچی شدند.سکورا قبلا رد سسوکه رو گرفته بود گرچه در واقع به نظر میاد که اون به دنبال هم تیمی جدید سسوکه Karin می باشد.
---------------------------------------------------------------------------------------------
نام : هاتاکه کاکاشی (Hatake Kakashi)
کشور : کشور آتش – شهر پنهان برگ (Hidden Leaf Village)
سن : 27 قد :181 سانتیمتر وزن : 67.5 کیلوگرم
تاریخ تولد : 15 سپتامبر
گروه خونی : O
اولین مشاهده : مانگا : چپتر 003 – انیمه قسمت : 003
روابط : هارونو ساکورا – اوچیها ساسکه – اوزوماکی ناروتو – یوندایمه – هاتاکه ساکومو – مایتو گای – پاکوون – رین – اوچیها اوبیتو
هاتاکه کاکاشی یا "کپی نینجا کاکاشی" استاد ساسکه ، ساکورا و ناروتو است. ظاهرا او میخواهد هویت خود را برای دیگران پنهان نگه دارد زیرا که همواره قسمت پایین صورت خود را با ماسکی پوشانده است. او همچنین مشهور به سخت گیری است که تمامی شاگردان قبل از ناروتو و هم تیمیش را رد کرده بود. او میگفت تمام ان شاگردان فقط بچه های بی فکری بودند که فقط به قوانین و دستورات عمل میکردند و معنی اصلی کار تیمی را نمیدانستند. کار تیمی ظاهرا برای کاکاشی خیلی مهم است ولی هرچند بعضی اوقات بی تفاوت نشان میدهد ولی در اصل او شاگردانش را دوست دارد و حاضر است برای دفاع از آنها جان خود را نیز بدهد که این را در رویارویی با زابوزا و اوزوچیمارو نشان داده است.
کاکاشی همیشه زود فکر میکند و همواره اینگونه نشان میدهد که یک قدم از حریفش جلوتر استو تقریبا همیشه میداند چگونه باید بجنگد هرچند او همیشه به سر قرارهایش چه مهم و چه معمولی دیر میرسد. او همیشه با خود کتابی دارد بنام " بیا بیا بهشت" که حتی آنرا در مقابل شاگردانش در رویارویی اول نیز میخواند که البته به مسخرگی ناروتو منجر شد و برایش مشکلاتی بوجود آورد.
مثل بیشتر شخصیت ها در انیمه ناروتو ، گذشته کاکاشی نیز از نوع تراژیک هست. که با مرگ دوستان و آشنایان زیاد همراه بوده است. اول از همه ، پدرش هاتاکه ساکومو (معروف به سپید دندان) بعلت رها کردن ماموریتش برای نجات جان دوستانش که بعدا مشکلات و تلفات زیادی به بار آورد و باعث بی آبرو او شد که دوستانش و اهل شهر او را مسئول این واقعه دانستند. پس از آن ، بعلت احساس گناهی که از ان واقعه احساس میکرد ، خودکشی کرد. بخاطر آن کاکاشی بسیار پایبند به قوانین شد (البته 13 سال قبل)
ظاهرا کاکاشی در سن 16 سالگی یعنی 13 سال پیش از زمان کنونی داستان جونین شده بود. در ان موقع او زیر نظر هوکاگه آینده کونوها یعنی برق زرد (Yellow Flash) تعلیم میدید. او در تیم 3 نفرا همراه با اوچیها اوبیتو کسی که هیچ وقت با هم خوب نیودند چراکه اوبیتو هیچوقت به قوانین عمل نمیکرد ، و رین بود. در ان زمان درگیری شدیدی بین کشورهای بزرگ در گرفته بود که کونوها هم عمیقا در گیر واقعه ای شده بود که بنام "سومین جنگ جهانی پنهان" معروف بود. تمام تیم 4 نفره در حال انجام ماموریت خرابکاری در کشور سنگ بودند . یوندایمه مجبور به ترک گروه شد و مسئولیت گروه را به کاکاشی سپرد.
بدبختانه رین توسط نینجا های دشمن ربوده شد و اوبیتو بدون کاکشی که شدیدا پایبند مقررات بود و فکر میکرد که باید ماموریت را بدون رین انجام دهند ، برای نجات رین رفت. اوبیتو رین را پیدا کرد ولی در یک قدمی مرگ بود که کاکاشی که بالاخره معنی تیم را در یافته بود بکمکش امد و نینجای دشمن را ضخمی کرد. بعد از مدتی جنگ کاکاشی از ناحیه چشم چپش ضخمی شد و هر دو در شرف مرگ بودند که اوبیتو که شارینگانش را تازه فعال کرده بود بکمک کاکاشی آمد و نینجای مستتر دشمن را کشت. نینجای دوم دشمن برای از بین بردن تیم از تکنیک عنصر زمین استفاده و سنگهای دیواره را روی تیم کاکاشی ریخت که کاکاشی بعلت نقطه کور در قسمت چشم چپ مورد اسبت سنگی قرار گرفت و به زمین افتاد و اوبیتو برای نجاتش خود زیر سنگ ماند طوری که نصف بدنش زیر سنگ له شد. اوبیتو که کم کم به مرگ نزدیک میشد ، آخرین هدیه خود را به کاکاشی که همان شارینگان چشم چپش بود را به او داد که توسط رین در چشم کور شده کاکاشی قرار گرفت و کاکاشی را بخ شخصیتی که هم اکنون میشناسیم تبدیل کرد. همیشه سر قرار ها دیر میکند تا قبر اوبیتو را زیارت کند.
بعد از اینکه عضو تیم آنبو شد ، تنها ماموریت شناخته شده اش نجات شاهزاده کشور برفی بود ، از آنچه در ان قسمتها دیدیم میتوان گفت که کاکاشی در آن زمان فقط یه جونین ساده بوده.
تکنیکهای جنگی کاکاشی پیچیده و کامل است. اول از همه سریع فکر میکند و از حس بویایی بسیار خوبی برخوردار است که اورا از خطرهایی که در اطرافش است در امان نگه می دارد.او همچنین پیش آهنگ بسیار خوبی است بدلیل داشتن حس بویایی خوب و احضار سگها. کاکاشی بیشتر از ساسکه یاد گرفته است چگونه از شارینگان خودش استفاده کند. او از جنجوتسوها یی که به شارینگان مربوط میشود با خبر است و براحتی میتواند دشمنان قوی همچون زابوزا را سردرگم کند.بعد از آن اسفاده مورد علاقه کاکاشی از شارینگان ، کپی کردن تکنیکهاست. گفته میشود کاکاشی بیش از 1000 تکنیک را کپی کرده است و در آخر هو میتواند حرکتهای بعدی دشمنش را با چشم چپش پیش بینی کند.بغر از شارینگان ، او از تکنیک قوی بنام چیدوری / رایکیری استفاده میکند. با این تکنیک ، کاکاشی میتواند براحتی هرچیزی را از سنگ گرفته تا گوشت بدن انسان را سوراخ کند. بغیر از این نینجوتسوی قوی ، کاکاشی تایجوتسو کار ماهری نیز هست و در نبردهای نزدیک بسیار موثر است و بعنوان دشمن قوی حتی در مقابل مایتو گای شناخته میشود که با ترکیب این موارد او به یک دشمن بسیار خطرناک تبدیل میشود که هم در نبردهای نزدیک و هم در نبردهای فاصله ای موثر است.
-------------------------------------------------------------------------------------------------
توضیح مختصری در باره : Shino Aburame 油女シノ
سن : 15
قد : 161.1 سانتیمتر
وزن : 48.5 کیلوگرم
تاریخ تولد :23 ژانویه
گروه خونی : AB
خصوصیات اخلاقی : ساکت ، خونسرد ، متین ، مرموز
در قسمت های که حظور داشته هیچ وقت لبخند نزده، تا وقتی مجبور نشده حرف نمیزند و همیشه رک صحبت میکند
غذای مورد علاقه : سالاد سبزی جات ، از غذاهای که بوی تند دارد متنفر است.
شینو باهوش است مانند شیکامارا قدرت تجزیه و تحلیل موقعیت ها و پیش بینی حرکت بعدی دشمن را دارد
نقاط ضعف و قدرت حریف را به خوبی تشخیص میدهد ،و همیشه تصمیم های زیرکانه ای میگیرد.
گروه Aburame برای مبارزه از یک نوع حشره که به حشرات نابود کننده معروف هستند استفاده میکنند
به این صورت که از هنگام تولد به این نوع از حشرات اجازه استفاده همیشگی از چاکرای خود رامیدهند
در مقابل حشرات از دستورات میزبان خود اطاعت میکنند و هرموقع نیاز باشد در خدمت او هستند.
شینو مانند دیگر اعضای Aburame هزاران حشره دارد که در بدن او زندگی میکنن
شینو با تایجوتسو حواس دشمن را پرت میکند و باعث غافل گیری حریف توسط حمله حشرات میشود.
میتواند حشره ماده ای را وارد بدن دشمن کند ، حشره ماده بوی از خود پخش میکند که دیگر حشرات ان بو را دنبال میکنند و وارد بدن شده و چاکرای حریف را خورده و مسیر های چاکرا را مسدود میکنند.(معمولا برای گیر انداختن افراد در حال فرار استفاده میشود)
همچنین قدرت شبیه سازی با استفاده از حشرات را دارد.
شینو در کل مبارزه های که تا به حال داشته با اقتدار کامل برنده بوده.
-----------------------------------------------------------------------------------------------------
نام:نارا شیکامارو
سن:13
تولد:22 ستامبر
استاد:ساروتوبی آسوما
شهر:شهر برگ پنهان
ارتباط:اکیمیچی چوجی_یاماناکا اینو
آرزوها:او دوست دارد یک حقوق متوسط داشته باشه و با یه زن خانه دار ازدواج کند.دو بچه داشته باشد.یک دختر ویک پسر.او دوست دارد قبل از همسرش بمیرد!
شیکامارو با اکیمیچی و اینو هم گروه است.او باهوشترین جنین در بین کونوهاست.طبق آزمونی که از او گرفته شد معلوم شد آی کیو او بالای 200 است!!!!.
او همیشه در این فکر است که چطور راحت زندگی کند.
هر چند فقط یه تکنیک میداند(تکنیک گرفتن سایه ها)اما هوشش اغلب باعث برنده شدنش در جنگ ها میشود.
شیکامارو در موقع خطر همیشه خونسرد است و هیچوقت خونسردیش را از دست نمیدهد.همیشه قبل از اینکه عمل کند خوب فکر میکند.اسوما(استاد او)درباره او میگوید:شیکامارو مثل پیرمردی که شطرنج بازی میکند حرکت بعدیشیش را آهسته و با دقت انجام میدهد!
او بخوبی موقعیت را تجزیه وتحلیل میکند.این قدرت او بهمراه هوش سرشارش و استفاده خوب از قدرتش(گرفتن سایه ها)او را تبدیل به نینجایی قدرتمند کرده است.
این قدرت او سبب شد که ماموریت برگرداندن ساسوکه به او واگذار شود.در ماموریت هم با هوش خود چند بار دوستانش را نجات داد.
-------------------------------------------------------------------------------------------------------
گارا
کشور:کشور باد.دهکده شن پنهان
سن: 13
قد:148 cm
وزن:40.2 kg
اولین حضور:قسمت35مانگا.قسمت 20 انیمه
روابط:کانکورا.تماری.کازه کاگه.شوکاکو.یاشامارو
واژه گارا مترادف مرگ است.اولین حضور گارا با ترس همراه بود.اینطور به نظر میرسید که اون یک قاتل بی احساسه.یه هیولا.
.گارا پسر چهارمین کازه کاگه و هم گروهی تماری و کانکورا است.پدر گارا به چیو دستور داد که تک دم
( شوکاگو) رو در بدن گارا مهر کنه.اون با این کارش امیدوار بود گارا یه سلاح خوب برای دهکدش بشه.چون این کار یک قربانی میخواست از مادر گارا.کارورا استفاده شد.
گارا توسط پدرش تربیت شد.به دلیل قدرت شوکاگو مردم دهکدش از گارا وحشت داشتند.اونا فقط هیولای درون گارا رو میدیدند.یاشامارو تنها کسی بود که به نظر میرسید گارا رو دوست داره.وقتی گارا اشتباها به کسی صدمه میزد ناشی از توانایی های ناخوداگاهی بود که شوکاکو بهش اعطا کرده بود.یاشامارو دوست داشت دیگران بفهمند که گارا قصد نداره به کسی صدمه بزنه.اما مردم اینرو نمیفهمیدند و همه گارا رو یه خطر و تهدید برای دهکده بحساب می اوردند.
به همین دلیل پدر گارا برای کشتنش ادم کش هایی رو فرستاد تا گارا رو بکشند.وقتی همه این تلاش ها با شکست همراه شد.کازه کاگه به یاشامارو گفت که گارا باید کشته بشه.یاشامارو در بوته ازمایش قرار گرفت.از طرفی گارا رو دوست داشت و از طرف دیگه میخواست انتقام خواهرش رو بگیره. .
گارا سعی کرد یاشامارو رو از جنگ منصرف کنه و به او گفت از فرمان کازه گاکه سرپیچی کند.اما یاشامارو گفت با رغبت این ماموریت رو قبول کرده.و به گارا گفت هرگز واقعا اونو دوست نداشته.یاشامارو میخواست با کشتن گارا انتقام مرگ خواهرش رو بگیره.اما او هم موفق نشد.
حرف های یاشامارو و کارهایی که کرد باعث عوض شدن گارا شد.گارا فهمید که هیچکس دوستش نداره.گارا رو پیشونیش نوشت "شیطان فقط خودشو دوست داره".گارا از کشتن ادمکش هایی که برای قتلش میومدند و کسانی که براش تهدیدی به حساب میومدند لذت میبرد و به مرور این کشتن ها دلیلی برای زندگیش شد.بعد از مدتی
پدر گارا قدر گارا رو فهمید و ازش خواست که برگرده و در خدمت دهکدش باشه.اون دیگه ادم کشی رو برای کشتن گارا نفرستاد.امیدوار بود گارا برگرده و یه ابزار کار امد براش بشه.
بچگی گارا تا حدی شبیه ناروتو است.هر دو اونها تنها بودن و میخواستن دوست داشته بشوند! اونها خودشون بودن نه هیولایی که درونش بود.گارا خواهر یا برادری نداشت.هیچ دوستی هم نداشت بنابراین به غیر از جنگیدن برای خودش به خاطر کسی نمیجنگید.تا زمانی که با ناروتو مواجه شد.
-----------------------------------------------------------------------------------------------------
نام : اوچیها ایتاچی (Uchiha Itachi)
کشور : کشور آتش – شهر پنهان برگ (Hidden Leaf Village)
سن : 18 قد : 175.2 سانتیمتر وزن : 57.1 کیلوگرم
تاریخ تولد : 9 ژوئن
گروه خونی : AB (مثل خودم)
اولین مشاهده : مانگا : چپتر 139 – انیمه قسمت : 80
روابط : اوچیها ساسکه (Uchiha Sasuke) – هوشیکاگه کیسامه (Hoshigaki Kisame)
هیچ کاراکتری در انیمه ناروتو شخصیت پیچیده تری از ایتاچی ندارد. او یجورایی تو دنیای خودش تنهاست هیچکس تا حالا اونقدر بهش نزدیک نشده که هدف واقعی اورو بفهمه. ما میدونیم که اون یکی از اعصای گروه آکاتسوکی هست و ظاهرا بین میسینگ-نینها (Missing-Nin)(نینجا هایی که شهر خود را ترک کرده باشند.) از مقام و احترام بالایی برخوردار است. هدفش(اگه با هدف بقیه اعضای گروه آکاتسوکی یکی باشه) اینه که تمامی بیجو ها رو جمعاوری کنند چه شوکاکوی گارا و چه کیوبی ناروتو. ایتاچی فرد تنهایی بود. بیشتر وقتشو صرف تمرین در جنگل یا انجام ماموریت برای آنبو(ANBU)(گروهی که ماموریت دفاع از شهرهای پنهان را دارند – چه دفاع از شهر در برابر دشمن و چه از بین بردن میسینگ-نین ها) و نیروی پلیس کونوها. اتاچی دوستی بنام اوچیها شیسوی(Uchiha Shisui) داشته که ظاهرا فقط بخاطر بدست آوردن مانگکیو شارینگان(Mangekyuu Sharingan) (شارینگان پیشرفته) بود.
گرچه ایتاچی اینگونه شد ولی اون هرچیزی رو که برای یک نینجای خوب شدن لازم بود رو داشت. بسیار با استعداد ، او بالاتر از انتظارات ظاهر شد ، او بهترین تازه کار بود و آکادمی رو فقط در یک سال در سن 7 سالگی تمام کرد. یک سال بعد در سن 8 سالگی توانست بلادلاین پیشرفته قوم اوچیها رو که شارینگان باشه ، فعال کنه ، چیزی که در آن سن واقعا یه استثناء بود. حتی برادرش ساسکه شارینگانش رو در سن 12 سالگی فعال کرده بود. با فعال شدن شارینگانش پله های ترقی را بسرعت طی کرد تا جایی که در سن 10 سالگی چونین(Chuunin) شد و بعدا در سن 13 سالگی توانست جونین و رئیس گروه آنبو شود. خسته از زندگی میان کسانیکه آنها را ضعیف می نامید، تصمیم به آزمایش قدرت خود گرفت ، او کارهای شیطانیش را با کشتن بهترین دوستش اوچیها شیسیو شروع کرد و با این کار به مانگکیو شارینگان دست یافت. مدتی گذشت تا که قدم بعدی ایتاچی برداشته شد و احساس کشتن در اون اوج گرفت.
یک شب در لباس آنبوی خودش ، اخرین کارش را در کونوها شروع کرد. قتل عام کل مردم قوم خودش. او بدن هیچ مشکلی موفق شد. همه افراد را که پدر و مادرش هم جزو ـنها بودن به استثناء ساسکه کشت. دلایل زیادی وجود دارد مبنی بر اینکه چرا ساسکه زنده ماند که ایتاچی نتوانست همه مردم قومش را بکشد و یکی را زنده گزاشت و شاید بخاطر اینکه ساسکه در آینده رقیب خوبی برای او خواهد شد که ارزش کشتن را دارد.
روش مبارزه ایتاچی شاید ترسناکترین روشی است که ما تابحال دیده ایم. او هر جنبه از نینجوتسو (Ninjutsu)(Ninja Arts) – جنجوتسو(Genjutsu)(Illusion Arts) و تایجوتسو(Taijutsu)(مبارزه تن بتن) را کاملا یاد گرفته. روش مبارزه او متشکل از ترکیبی از جنجوتسو های زیادی همراه با حرکات بسیار سریع است که حتی جونین کارکشته ای همچون هاتاکه کاکاشی(Hatake Kakashi) هم بسختی می توانست تشخیص دهد. او ترسناکتر از همه شارینگان ایتاچی است که توانایی حرکت سریع همراه با پیشبینی حرکات دشمن را می دهد و فرم ترسانکتر که مانگکیو شارینگان ، تسوکیومی (Tsukiyomi)( خدای ماه خونین) نام دارد تکنیکی است که مهارش غیر ممکن است. با این تکنیک ایتاچی فرد را در بعد دیگری بدام می اندازد که توانایی انجام هر کاری را در آن بعد دارد و ترسانک ترین خصوصیت این تکنیک زمان انجامش است که 1 ثانیه در دنیای واقعی برابر 72 ساعت در بعد تسوکیومی است. گواه اینکه این تکنیک بسیار قوی است اینکه حتی کاکاشی هم در این تکنیک گیر افتاده بود.
------------------------------------------------------------------------------------------------------
نام: کابوتو یاکوشی ( Yakushi Kabuto)
سن: 19
قد: 176.2 سانتی متر
وزن: 65 کیلوگرم
گروه خونی: AB
تولد: 29 ماه فوریه
درجه: ج نین - نینجای گمشده - نینجای درمان گر: ( Genin - missing nin - medical nin )
محل تولد: سرزمین آتش ( دهکده پنهان پشت برگ ها )
هم تیمی ها: آ کادو یوروی، سوروگو میسومی ( Akadou Yoroi, Tsurugu Misumi )
استاد: نا آشنا سپس اوروچیمارو
کابوتو آخر اسم ژاپنی(鳥兜, Torikabuto) که یک گل به معنی آکونیت (aconite) است که تنها مصرفی که دارد این است که با آن می توان کسی را مصموم کرد یا که کشت و اسم فامیل او یاکوشی نام ژاپنی داروی بودا (Buddha) است و معنی دیگری که دارد "استفاده کننده از دارو" است که نام و نام خانوادگی او در واقعیت شخصیت کابوتو را توضیح می دهد.
خانواده ی کابوتو ناشناخته می باشند؛کابوتو در کود کی پس از جنگ کیکیو (( Kikyo در میدان نبرد توسط یک فرمانده ی جوخه ی پزشکی دهکده ی آتش پیدا می شود که فرمانده او را با خود به دهکده برده و مانند پسرش بزرگ می کند ، در هنگام پیری به او جتسوی درمان ( پزشکی ) را می آموزد.
کابوتو در هنگام ج نینی توسط ساسوری (sasori) یک عضو آکاتسوکی (akatsuki) برای جاسوسی اوروچیمارو استخدام می شود اروچیمارو از این عمل آگاه شده و کابوتو را برای پیوستن به خود راضی می کند.
پس از پیوستن به اورچیمارو ، کابوتو نقش دکتر خصوصی ، دستیار و دست راست او روچیمارو را بازی می کند . با داشتن روابط بسیار دیگر کابوتو قادر بود که جاسوس خوبی برای اوروچیمارو باشد مثلا: با بازی کردن نقش جاسوس ساسوری از کار های آکاتسوکی اگاه می شد و با داشتن درجه ی ج نین در سرزمین آتش توانست در آزمون چونین شرکت کند و اطلاعات بسیاری از بقیه ی شرکت کننده ها کسب کند که از این اطلا عات برای دزدیدن سازوکه استفاده شد که کاکاشی از این کار جلوگیری کرد.
کابوتو یک نینجای با استعداد است و در طب مهارت خاصی دارد او در قسمت های مختلف هیناتا و ساکورا را درمان کرده است. یکی از جتسو های کابوتو که در مرحله ی آخر تست چونین هم از آن استفاده کرد جتسوی مقبره ی نیرواناEnglish "Nirvana Temple Jutsu") (یا به زبان ژاپنی 涅槃精舎の術, Nehan Shōja no Jutsu ) ) هم نامیده میشود که باعث می شود همه به خواب فرو روند یکی دیگر از جتسو های کابوتو جتسوی درمان است که برای بهبودی کیفیت این جتسو کابوتو روی بسیاری از بدن هایی که اوروچیمارو برای او آورده بوده آزمایش می کرده و جتسوی خود را بسیار قوی کرده است.کابوتو نیز جتسوی روح مرده死魂の術, Shikon no Jutsu ) ) را اختراع کرده است که با آن افراد مرده را به عنوان یک جنگجو احضار می کند مثل جنگ اورو چیمارو با هوکاگه ی سوم که اوروچیمارو از این جتسو استفاده کرد و هوکاگه های اول و دوم را احضار نمود.
-------------------------------------------------------------------------------------------------
سن : 50-51 , در قسمت دوم 53
تولد : 11 نوامبر
گروه خونی :B
قد : 191.2
وزن : 87.5
دهکده ی فعلی : Konohagakure
معنی تحت اللفظی اسمش "coming on one's own" هست که شخصیتش رو توصیف می کنه؛بی سروصدا پیداش می شه و غیبش می زنه. همچنین به تفریحات منحرف او اشاره می کنه. کانجی روی هدبند پیشونیش به معنای oil یا نفت هسنش. اسم ژیرایا به خاطر احترام به کاراکتری با همین اسم از Jiraiya Goketsu Monogatari به معنای داستان ژیرایای شجاع نامگذاری شده. ژیرایا در احضار وزغ های بزرگ و جادو های وزغی تبحر داره. در اون داستان ژیرایا و سوناده یک زوج ازدواج کرده بودن. تو اونجا اسمش به شکل "児雷也" نوشته می شه که معنی رعد جوان می ده که از داستان چینی Kaishi از اسم Garaiya میاد .
سابقه
در کودکی ژیرایا و هم تیمی هاش اروشیمارو و سوناده دانش آموزان هوکاگه ی سوم بودن. این سه تا به خاطر توانایی های نمونشون به اسم سه نینجای افسانه ای یا Sannin شناخته می شن و خود ژیرایا به عنوان "Toad Hermit" یا وزغ تنها یا منزوی شناخته می شه.در سال هایی که با هم توی یک تیم بودن ژیرایا با اروشیمارو روابط خوبی بر قرار کرده بود و اونو یه دوست خوب قلمداد می کرد. وقتی که جونین شد یک تیم رو رهبری می کرد و سنسی هوکاگه ی چهارم و دو گنین ناشناخته ی دیگه شد. سالها بعد که اروشیمارو به کونوها خیانت کرد و از دهکده فرار کرد ژیرایا به دنبال اون رفت و سعی کرد که دوستش رو قانع کنه که بر گرده. اروشیمارو قبول نکرد و به ژیرایا حمله کرد و کونوها رو برای همیشه ترک کرد. اون سعی می کرد که برای فرار اروشیمارو دلیلی پیدا کنه در نهایت فهمید که دوستش بر نمی گرده. بعد از اون ژیرایا کونوها رو ترک کرد تا بتونه فعالیت های اروشیمارو رو دنبال کنه و بعدا تشکیلاتی رو که اروشیمارو عضوش شده بود رو دنبال کرد:آکاتسوکی.
شخصیت
علی رقم این حقیقتی که اون کونوها رو برای سال ها ترک کرده بود, وفاداری به زادگاهش رو ترک نکرد. در طول حمله ی اروشیمارو به کونوها اون برای حفاظت از کونوها کمک کرد تا نیرو های مهاجم به کونوها رو دور کنن. وقتی که کونوها خودش رو نیازمند یک هوکاگه ی جدید بعد از مرگ ساروتوبی دید ژیرایا داوطلب شد تا دنبال سوناده بگرده تا اون وارث هوکاگه ی سوم بشه , بعد از اینکه خودش این کار رو رد کرد. بعد از اینکه سوناده رو پیدا کرد شک کرد که اون می خواد به اروشیمارو کمک کنه و گفت که اگه اون به دهکده خیانت کنه می کشتش. در نهایت معلوم شد که سوناده به دهکدش پایبنده, ژیرایا به اون پیوست تا با هم اروشیمارو رو شکست بدن.
ژیرایا یه آدم به شدت منحرف و همیشه فضوله, به جاهای دور می ره و از تکنیک Transparent Escape استفاده می کنه تا بدون اینکه گرفته بشه روی زن های لخت جاسوسی کنه (یا به قول خودش تحقیقات)! اون هرگز منحرف بودنشو مخفی نمی کنه و به نظر میاد که بهش افتخار هم میکنه. همونطور دیده می شه که اون تو بچه گیش در این مورد به هوکاگه ی سوم می گه. با وجود این خوشش نمیاد که ناروتو اون رو جلوی بقیه Ero-sennin (Perverted hermit , Erotic hermit , Pervy Sage )صدا کنه.
بعضی وقتا انحرافات اخلاقی اون علیهش استفاده می شه و اون جور که دیده می شه ناروتو اون رو وادار می کنه تا بهش تعلیم بده بعد از یه نمایش ساده از S*e*x*y Technique . بعدا وقتی دو تا از اعضای آکاتسوکی می خواستن حواسش رو پرت کنن یه زنو هیپنوتیزم کردن تا مشغولش کنن. وقتی که تلاششون در آغاز نتیجه داده بود, ژیرایا نقششون رو فهمید فقط به خاطر اینکه زنها این طوری علاقشون به اون رو ابراز نمی کنن. یک بار هم فضولی اون مشکل بزرگی رو براش ایجاد کرد؛ وقتی که تو جوونیش سوناده رو دید می زده, سوناده دو بازو و شیش تا از دنده های اون و بعضی از اعضای بدنش رو به عنوان تنبیه شکوند.
زمانی بعد از ترک کونوها, ژیرایا نویسنده ی رمان های بزرگسالان شد و معروف ترین کارش"Make Out Paradise" کتاب مورد علاقه ی کاکاشی شد. بعد ها ناروتو یکی از کتاب های Icha Icha ی ژیرابا رو به طور نا شناس نوشت و کتاب خیلی معروف شد یعنی توانایی ناروتو تو نوشتن کتاب به اندازه ی ژیرایاست یا اینکه توانایی نویسندگی ژیرایا از یه بچه بهتر نیست! به نظر میاد شهرت سری های Icha Icha پول خوبی در اورده, به طوری که دفترچه ی چک اون نشون می ده اون تقریبا پول داره (ناروتو می گه که کلی صفر آخرشه). با وجود پولدار بودنش, ژیرایا از گرفتن پول های ناروتو و خرج کردنشون برای منافعش و زنها فروگذار نمی کنه.
توانایی ها
ژیرایا از وقتی که داخل سری پیداش شده دیده نشده که با تمام و قدرت بجنگه. وقتی که ایتاچی و کیسامه برای دزدیدن ناروتو اومده بودن قبل از اینکه ژیرایا با اون اونها مبارزه کنه فرار کردن. در جایی دیگه بعدا برای مبارزه با اروشیمارو به سوناده پیوست ولی مسمومییتش توسط سوناده باعث شد که نتونه به خوبی حرکت و مبارزه کنه. جایی که می تونه چند جوتسوی موثر رو به کار ببره به خاطر تاثیر دارو خیلی موفق نبود. با وجود این کمبود نمایش توانایی های اون, ژیرایا اشاره می کنه که تو زندگیش تا حالا دوبار به حد مرگ رسیده (یه بار وقتی سوناده رو دید می زده و یه بار هم وقتی ناروتو رو درس می داده.) و این نشون می ده که خیلی قویه. ایتاچی و کیسامه هم اشاره می کنن به این که اگه با اون وارد مبارزه بشن حتما مغلوب خواهند شد حتی اگه با هم مبارزه کنن.
بیشتر جوتسو هایی که تا حالا دیده شده که اون اجرا کنه بیشتر مربوط به احضار وزغ ها بوده و در اون به درجه ای رسیده که می تونه گامابونتا رو احضار کنه. اون همچنین می تونه مری یک وزغ آتشین نفس که تقریبا نابود نشدنیست رو احضار کنه با Toad Mouth Bind . وقتی که جوتسو برای پوشاندن ناحیه به کار برده شد اون می تونه شکم رو به طور دلخواه برای به دام انداختن نینجاهای زیادی کنترل کنه.
علاوه بر احضار وزغ ها می تونه از Earth Release: Swamp of the Underworld استفاده کنه تا یه باتلاق بزرگ رو زیر هدف درست کنه که توانایی بلعیدن اون رو داره. همچنین از Fire Release: Great Fireball Technique برای حمله به دشمن استفاده می کنه. و برای مقاصد تدافعی با استفاده از Needle Guardian موهای خودش رو تیز می کنه تا مثل یک حفاظ اون رو بپوشونه و از حملات دشمن در امان نگه داره.
نشون داده شده که ژیرایا در مورد تکنیک مهر کردن اطلاعات بسیاری داشته باشه, و از اونها هم زیاد استفاده کرده. در اولین ملاقاتش با ناروتو اون به سرعت متوجه طلسم روی شکم ناروتو شد و فهمید که این وسیله ای برای نگهداری روباه نه دم درون ناروتوست. به محض اینکه فهمید توانایی طلسم در مخلوط کردن چاکرای ناروتو با روباه توسط یک طلسم دیگه مختل شده (و به سرعت هم متوجه شد که می تونه کار اروشیمارو باشه) از Five Elements Unseal استفاده کرد تا اونو بر طرف کنه. بعدا از Fire Sealing Method استفاده کرد تا آتش رو درون یک اسکرول کنه, برای آموزش های آینده. در طول دو سال هم Subdue Seal رو ساخت تا تاثیرات روباه رو با ناروتو در طول ارتباط کاهش بده.
ادامه دارد...
---------------------------------------------------------------------------------------------
با اقتباس از سایت بهشت انیمه