طرفداران ژانر «شوتر سومشخص» بدونشک با نام بازی «ونکوییش» آشنا هستند، عنوانی که انواع رباتهای غولپیکر و عجیب که تنها در انیمیشنهای ژاپنی نمونه آنها را می توان یافت، در آن حضور داشتند، اما اینبار از مردی روس دفاع میکردند که سانفرانسیسکو را با خاک یکسان کرده بود. نقطه قوت «ونکوییش» دقیقا در همین ترکیب هوشمندانه المانهای ژاپنی و غربی بود. کاری که تنها از عهده بازیساز مشهوری همچون شینجی میکامی برمیآمد. 6 سال پس از عرضه این بازی روی کنسولهای نسل هفتمی، اخباری مبنی بر انتشار نسخه ریمستر شده «ونکوییش» بر رایانههای شخصی به گوش میرسد تا فرصت تجربه این بازی برای آنها نیز مهیا شود. براساس انتشار این خبر، تصمیم گرفتیم نگاهی به آثار خلقشده توسط شینجی میکامی در این چند سال بیندازیم:
Resident evil1 & remake ps1, ps4
مهمترین اثر در کارنامه این بازیساز، بدون شک ساخت شاهکاری بهنام «رزیدنت اویل» است که در زمان عرضه، مفهوم تازهای از ژانر وحشت را خلق کرد. شاید امروز سری بازیهای «رزیدنت اویل» به ژانر شوتر محض نقل مکان کرده باشند، اما طرفداران و گیمرهایی که در زمان عرضه، این بازی را تجربه کردند، بهخوبی مفهوم ترس و تنهایی در یک محیط وحشتناک را میفهمند. پیش از آنکه زامبیها هوشمند شده و اسلحههای اتوماتیک در دست بگیرند، قهرمانان قسمت نخست مجبور بودند در محیطی تاریک، وهمآلود و تنها با استفاده از کلت کمری خود بر آنها غلبه کنند. علاوه بر اتمسفر بازی که نفس را در سینه هرکس حبس میکرد، داستان آن نیز به زیبایی هرچه تمامتر نگاشته شده بود و سناریو بازی از حمله به عمارت یک خانواده قدرتمند آغاز و کمکم ابعادی جهانی و تروریستی به خود میگرفت. آرزوی بازگشت به دوران اوج و ترس «رزیدنت اویل» در دل تمامی طرفداران زنده است، اما تعداد افرادی که امید به بازگشت این سری به شکوه گذشته را دارند، با عرضه هر عنوانی که نام «رزیدنت اویل» را یدک میکشد، کمتر و کمتر میشود.
Resident evil 4 (تمامی پلتفرمها)
آخرین حضور شینجی میکامی در سری بازیهای «رزیدنت اویل»، مربوط به ساخت قسمت چهارم بازی بود که به عقیده بسیاری از طرفداران، ایستگاه پایانی بازیای بود که روزگاری ژانر وحشت را از اساس متحول ساخت. نسخه چهارم با اینکه تا حد زیادی تبدیل به یک عنوان شوتر شده بود، ولی در کنار تمام تیراندازیها با تفنگهای تکتیرانداز و مسلسلهای سبک و سنگین، موفق به حفظ حس ترس در میان گیمرها شد. داستان و اتمسفر بازی نیز یکی از نقاط قوت آن بود. مرحله نخستین بازی و گرفتاری لیون و دو مامور پلیس در چنگال مردم خشمگین و وحشی یک روستا، پس از گذشت چندین سال، هنوز در ذهن طرفداران بازی باقی مانده است. این آخرین باری بود که زامبیها با بیرحمی تمام به شما حملهور میشدند و با دستهای خالی بر گیمرها غلبه میکردند، پس از قسمت چهارم، این زامبیهای خشمگین جای خود را به زامبیهای تا بن دندان مسلحی دادند که همانند سربازان ترجیح میدادند با استفاده از اسلحههای تماماتوماتیک، بازیکنان را سوراخ کنند.
Vanquish x360,ps3
تصورکنید رباتهای غولپیکر و اتمسفر ژاپنی را با ژانر شوتر غربی ترکیب کنیم. نتیجه این معجون چیزی غیر از «ونکوییش» نخواهد بود. شینجی میکامی با خلق این بازی بهخوبی نشان داد که نهتنها در ژانر وحشت، بلکه در ژانر شوتر نیز حرفهایی برای گفتن دارد. داستان بازی همان چیزی است که از یک بازی شوتر انتظار دارید. یک مرد دیوانه با استفاده از سلاح لیزری خود از فضا، سانفرانسیسکو را با خاک یکسان میکند و بهدنبال این اعلان جنگ، نیروهای نظامی آمریکا به این پایگاه اعزام میشوند. ساخت «ونکوییش» از سال2007 آغاز شد و درنهایت در سال2010 برای کنسولهای نسلهفتمی عرضه شد. اکنون خبر میرسد که پس از 6سال، پلاتینیوم گیمز قصد دارد نسخهای ریمستر شده از این بازی را برای رایانههای شخصی عرضه کند.
Evil whitin x360,x1, ps3, ps4,pc
پس از خداحافظی شینجی میکامی ازکپکام و سری «رزیدنت اویل»، او با همکاری استودیو بتسدا، به فکر خلق یک عنوان ترسناک جدید افتاد تا بار دیگر به حوزه تخصصی و مورد علاقه خود بازگردد، عنوانی که بتواند جای خالی ژانر ترس را در میان بازیهای ویدیویی پر کند. «اویل ویتین» یک بازی خوب بود، با این که نمیتوان آن را عنوانی بینقص برای بازگرداندن ژانر وحشت به اوج آن دانست، ولی نمیتوان منکر آن شد که این بازی بهراستی سرگرمکننده بود. در کنار برخی باگهای گرافیکی که طبیعتا وجود آنها برای افرادی که با استودیوی بتسدا آشنا هستند چندان غیرمنتظره نیست، دیگر عناصر بازی عمدتا یادآور عناوین دیگر ژانر وحشت بودند. بهعنوان مثال مرد جعبهای (باکسمن) بهطور واضحی از کاراکتر وحشتناک کله هرمی در سری بازیهای «سایلنت هیل» الهام گرفته شده بود. در مقابل، داستان بازی هم در یک آسایشگاه روانی جریان داشت. محیطی کاملا مشابه بازی «اوت لست1»، با وجود مشکلات بزرگ و کوچک، «اویل ویتین» عنوان سرگرمکنندهای است که تمامی طرفداران ژانر وحشت باید آن را تجربه کنند.
Dino crisis ps1
بازی «دینو کریسیس» را از جهات بسیاری میتوان فرزند خلف «رزیدنت اویل» نامید؛ عنوانی که تمامی المانهای اکشن «رزیدنت اویل» را داشت و زاویه دوربین نیز براساس آن طراحی شده بود. با اینحال یک تفاوت آشکار و حیاتی میان دو بازی وجود داشت. زامبیهای کند و وحشتناک، جای خود را به دایناسورهای سریع و خونخوار داده بودند. شباهتهای «رزیدنت اویل1» و «دینو کریسیس» بسیار زیاد بودند و با وجود تفاوتهایی که در نگاه اول به چشم میخوردند، با اندکی دقت میتوانستید شباهتهای بیشمار دو عنوان را پیدا کنید. بهعنوان مثال مانند حمله گروه «استارز» به عمارتی در اطراف راکونسیتی که با هدف نجات یکی از اعضای گروه انجام شد و درنهایت به کشف توطئه کمپانی «آمبرلا» برای ساخت یک سلاح بیولوژیک ختم شد. در «دینو کریسیس» هم تقریبا با چنین سناریویی مواجه بودیم. ماموری دولتی با هدف بررسی فعالیتهای صورتگرفته در جزیرهای تحقیقاتی، وارد آن شده و در هنگام فرود درجنگل ، طعمه یک تیرانازوریس (دایناسور) میشود. بهدنبال کشته شدن این مامور، چندین نیروی عملیاتی با استفاده از چتر نجات و بهصورت مخفیانه وارد این جزیره میشوند تا از سرنوشت مامور مفقود شده آگاه شوند. آنها پس از ورود به این جزیره، متوجه توطئه دانشمند ارشد تاسیسات تحقیقاتی برای ساخت یک سلاح مخفی میشوند و در کنار تلاش برای بقا، راهی برای توقف او مییابند.
منبع