تقدیم به تو/ بررسی عنوان Metal gear solid V Ground Zreoes

PWLG

کاربر سایت
Feb 6, 2014
748
نام
Qeiji
تقدیم به تو

تقدیم به تو سرباز آهنین
همیشه در قلب ما جاویدان خواهی بود

لحظه آخر و نهایی از آن توست
این عذاب، پیروزی توست

گویا برای داستان سرباز ما هیچ پایانی وجود ندارد. مردی که ناجی کشورش بود؛ لقب رییس بزرگ را یدک می کشید و به تنهایی تیم افسانه ای کُبرا را نابود کرد اما غمی بزرگ در دل داشت؛ رازی که دردی سنگین برای تمام عمر بر روی دوش او گذاشت. چه چیز بدتر از این است که خود را تمام و کمال وقف کشور کنید و در پایان با فدا کردن جان خود، آن را از جنگی بزرگ نجات دهید و پس از مرگ، از شما به عنوان یک خائن به وطن یاد شود؟ او این راز را می دانست و توان تحمل نداشت. پس پشت کرد؛ به کشور، به وطن، به ارتش، به عزت، به افتخار، به همه چیز...
ارتشی بدون مرز تشکیل داد و خود را متعلق به هیچ نامید اما هنوز هم درد به دنبال اوست. رنج و عذاب رهایش نمی کنند. شکست دستش، ابتدای راه بود؛ از دست دادن چشم راستش، یک قربانی کوچک بود؛ کشتن استادش، فقط یک سرآغاز بود؛ داستان او برای ما تازه به نقطه شروع رسیده است.
66mvjmro9r6l23tdsoe1.png
به شخصه، هیدئو کوجیما را بسیار تحسین می کنم نه برای ساخت سری بازی های Metal Gear بلکه برای خلق دنیای سرباز آهنین. در طول سال ها، فیلم و داستان های زیادی درباره سربازهایی که مورد خیانت سردمداران کشور خود قرار می گرفتند ساخته شده است اما هیچ یک به اندازه دنیای سری بازی های Metal Gear عمیق و احساسی به این مسئله نپرداخته اند. هیدئو به دلیل حادثه وحشتناکی که برای ژاپن به سبب تصمیمات دولتمردان آمریکا رخ داده بود، اقدام به ساخت سری Metal Gear کرد که به نوعی اعتراض این مرد به سیاست های غلط این کشور بوده است. شاید جای بسی تعجب دارد که این سری نه تنها در ژاپن بلکه در تمام دنیا به خصوص امریکا طرفداران بسیاری دارد و حتی از طرف آنان جوایزی نیز دریافت کرده است.
این سری گویای داستان سربازی به نام رمزی Snake (مار) می باشد که به دلیل رفتار سرد و خشک خود به Solid Snake (مار خشک یا مار سرسخت) معروف بود و ماموریت داشت تا اسلحه ای بزرگ و رباتیک
به نام Metal Gear که توانایی حمل و پرتاپ موشک های اتمی داشت را نابود سازد ولی در راه انجام این ماموریت، اتفاقات عجیبی برای وی رخ می دهد که درحال حاضر فرصتی برای توضیح درباره آن ها نیست. در سال 2004 هیدئو کوجیما با انتشار نسخه سوم این سری با عنوان Snake Eater (مارخور) فصل جدیدی در داستان دنیای Metal Gear Solid آغاز کرد و ما را به سال ها قبل از اتفاقات اولین نسخه برد که اینبار ماجرایی جدید از دید ضد قهرمان اصلی این سری، Big Boss (رئیس بزرگ) با نام اصلی جان (نام خانوادگی او مشخص نیست) را دنبال می کردیم که با اسم رمز Naked Snake (مار عریان) شناخته می شد. سربازی بسیار ویژه و کارکشته که به ماموریتی خاص برای نجات یک دانشمند فرستاده می شود اما درمیانه راه مورد حمله استاد خود The Boss قرار می گیرد و اتفاقاتی که در حین بازی رخ می دهد، اولین جرقه های تبدیل شدن Snake به Big Boss را می زنند.
256px-Mgs3box.jpg


پس انتشار نسخه چهارم درحالی که تصور همگان بر این بود که باید با Metal Gear خداحافظی کنند، در سال 2010 عنوان Metal Gear Solid Peace Walker (صفیر صلح) برای کنسول دستی PSP منتشر شد که ماجراهای اسنیک پس از نسخه سوم را روایت می کرد و ما در این نسخه با شخصیت هایی از جمله Paz و Chico آشنا شدیم و اسنیک اولین قدم های خود را برای تشکیل ارتش بدون مرز برداشت.
در سال 2012 شرکت کونامی خبر از یک بازی جدید با نام Phantom Pain داد که توسط استودیو تازه کار Mobydick به کارگردانی فردی به نام Joakim در دست ساخت بود و قرار بود با موتور Fox Engine توصعه داده شود. پس از انتشار تریلر این بازی، بسیاری به شباهت عجیب شخصیت اصلی با Big boss پی بردند و همینطور این مسئله که اگر حروف نام Joakim را کمی جا به جا کنیم به کلمه Kojima می رسیم. درنهایت طولی نکشید که مشخص شد استودیو موبی دیک، ساختگی است و Phantom pain نیز با نام کامل Metal Gear Solid V Phantom Pain توسط
Kojima Productions
به کارگردانی هیدئو کوجیما و با موتور FOX برای کنسول های نسل 7 و 8 منتشر خواهد شد اما به دلیل پروسه طولانی ساخت این بازی، کوجیما تصمیم به انتشار عنوان Ground Zeroes که در اصل نام اولین مرحله نسخه پنجم بود، برای آشنایی طرفداران با این بازی کرد. Metal Gear Solid V Ground Zeroes به عنوان یک مقدمه و پیش زمینه برای نسخه اصلی (Phantom Pain) در بهار سال 2014 برای کنسول های نسل 7 و 8 منتشر شد و پس از تایید نسخه رایانه های شخصی برای هر دو عنوان در نمایشگاه TGS، برای PC نیز منتشر شد و با نمرات مختلفی روبرو شد که تمام آنان از یک ایراد مشترک سخن می گفتند و آن کوتاه بودن بیش از حد بخش داستانی بازی است که باعث می شد ارزش پول یک بازی کامل را نداشته باشد و متای بسیار پایینی را به عنوان یک Metal Gear کسب کند.
با این حال اهمیتی ندارد که یک بازی چه نمره ای می گیرد و تنها مسئله مهم، نظر بازیبازان نسبت به تجربه این عنوان است که آیا می تواند لذت بخش باشد یا صرفاً یک عنوان پر زرق و برق با تبلیغات فراوان است؟
MGSV_Ground_Zeroes_boxart.jpg


نام: Metal Gear Solid V: Ground Zeroes
ناشر: Konami
سازنده: Kojima Productions
کارگردان: هیدئو کوجیما
موتور FOX Engine :
ژانر: اکشن، مخفی کاری، سوم شخص
پلتفرم ها: PS3, Xbox 360, PS4, Xbox1, Microsoft Windows
تاریخ انتشار: مارس 2014 برای نسخه های کنسولی و دسامبر 2014 برای رایانه های شخصی

یک ماموریت ساده
-برو به کمپ اومگا تو کوبا. چیکو و پاز رو پیدا کن، آزادشون کن و برشون گردون. فکر کنم به موقع به شام برسی ولی مهمونامون رو از دست می دی. راستی یادت نره! این یه ماموریت تک نفره ست.
-خوبه. به یکم تنهایی نیاز دارم.
شاید به ظاهر، داستان بازی نیز در همین مکالمه کوتاه خلاصه شود ولی خیلی باید ساده لوح باشید تا چنین چیزی را باور کنید زیرا استاد حتی در یک پیش درآمد نیز نکات بسیار ریزی را می گنجاند که درک آن نیازمند دقت فراوان و بررسی تمام دیالوگ ها و نوارکاست ها می باشد. کوجیما حتی برای یک بازی 2 ساعته تمام تلاش خود را برای ارایه یک داستان ناب انجام می دهد. بحث های بسیار زیاد و سوالات و چراهای زیادی بعد از پایان بازی برای شما به وجود می آید که تعدادی از آن ها در خود بازی پاسخ داده شده است و تعدادی دیگر نیز در Phabtom pain مشخص خواهد شد.
ما با یک داستان به ظاهر خطی ولی در اصل پیچیده روبرو هستیم. یک ماموریت نجات مانند خیلی از ماموریت های مشابه در دیگر بازی ها. همه چیز به خوبی پیش می رود تا اینکه اتفاقات پیش رو شما را بارها مات و مبهوت می کند. جمع آوری تمام نوار کاست ها و توجه به تمام دیالوگ ها می تواند به فهم بهتر ماجرا و یکسری نقاط تاریک داستان کمک کند اما با اینحال برای فهمیدن اصل ماجرا، تا انتشار نسخه اصلی باید صبر پیشه کرد.
به طور خلاصه داستان بازی روندی به ظاهر خطی دارد تا اینکه در انتها اتفاقات متهیر کننده زیادی رخ می دهد و همچنین وجود نکات مختلف در داستان بازی و دیالوگ ها مانع از این می شود که ما داستان عنوان Ground Zeroes را سطحی بنامیم و به جرئت می توان گفت که برای یک عنوان 2 ساعته عالی است و یک سرآغازی فوق العاده می باشد تا ما را به استقبال Phantom pain ببرد.
3fgvn0e034fpjuagn1vc.jpg

بدون شرح
علمیات تاکتیکی جاسوسی
-Boss، این ماموریت یک عملیات نفوذی تک ‌نفره است. تجهیزات فقط شامل موارد ضروری میشه. موقعیت هدف در اردوگاه اسرا واقع در یکی از پایگاه‌های نظامیه. اون ها محل رو بدجوری بستند. تنها نیروی پشتیبانیت یک بالگرد نجاته. ما چیز دیگه‌ای نمی‌تونیم برات بفرستیم.
خب اگر از من می پرسید، مکالمه بالا به این معنی است که دلت را به ما خوش نکن چون خودت هستی و خودت. همیشه همین طور بوده است؛ متال گیر بدون تنهایی معنی ندارد پس بازهم باید به صورت تاکتیکی پیش بروید و هر قدم خود را با دقت بردارید. سربازان اینجا با کسی شوخی ندارند؛ در نور و توسط دشمنان دیده نشوید، حضور شما نباید حس شود زیرا با مشاهده اسنیک و به صدا آمدن آژیر خطر، باید با یک گُردان روبرو شده و تصور نکنید که اینجا هم همچون مامور کچل بارکد دار یا سرباز کهنه کارِ سلول خردشده، می توانید دشمنان خود را نشانه گذاری کنید و همه را یکجا نابود کنید؛ خیر از این خبرها نیست. تنها لطفی که سازندگان درحق ما کرده اند، این است که پس از دیده شدن توسط یک سرباز به مدت کوتاهی صحنه به حالت آهسته می رود تا بتوانید آن فرد را بسرعت بکشید و از به صدا درآمدن آژیرخطر، جلوگیری کنید اما درغیر این صورت اگر خیلی خوش شانس باشید می توانید جایی برای پنهان شدن پیدا کنید و صبر کنید تا آب ها از آسیاب بیفتد. همین نکته نیز یکی از مهمترین ویژگی های این سری است که وضعیت دشمنان با عدم مشاهده شما پس از چند دقیقه از هشدار به حالت آماده باش و پس از آن به حالت عادی باز گشته و درنهایت سربازان به پست های قبلی خود برمی گردند. این نکته زمانی برجسته می شود که شما پس از دیده شدن و خراب شدن نقشه هایتان برای مخفی کاری، علاقه دارید که بازهم با مخفی کاری پیش بروید که پس از بازگشتِ حالت هشدار به عادی، اینکار امکان پذیر خواهد بود.
سیستم تیراندازی بهتر و سرگرم کننده تر از قبل شده و حس تازه ای به این سری که هنگام تیراندازی تبدیل به call of gear می شد منتقل کرده است (منکر این قضیه نمی شوم که همان سیستم اول شخص نیز بسیار ناب بود) البته ناگفته نماند که در عنوان سفیر صلح نیز ما شاهد دوربین سوم شخص در بخش تیراندازی بودیم اما در این نسخه بسیار بهتر و پویاتر شده است.
درست است که شما دست خالی به میدان فرستاده می شوید اما به این معنی نیست که ماموریت را باید با دستان خالی به پایان برسانید. با گشت و گذار در محیط و کمی استفاده از حس کنجکاوی و همچنین بازجویی از سربازان، می توانید انبارهای مهمات و اسلحه دشمن را پیدا کرده و خود را تا دندان مسلح کنید که به شما کمک شایانی برای به اتمام رساندن ماموریت می کند. همچنین اسنیک توانایی راندن وسایل نقلیه موجود در محیط، حتی تانک را دارا می باشد که به بهترین نحو می توانید از تجهیزات دشمن بر ضدشان استفاده کنید ولی بخش مخفی کاری چیز دیگری ست؛ با استفاده از دوربین دشمنان را نشانه گذاری کنید تا در هر لحظه و هر مکان زیر نظرشان داشته باشید، از مبارزه نزدیک یا همانClose Quarters Combat (به اختصار CQC) معروف استفاده کنید و با فشار یک دکمه سربازان را از سر راه بردارید یا از پشت به آنها حمله کنید و در صورت نیاز آنان را کشته یا بیهوش یا از آنان بازجویی کنید. سنگر گیری نیز کمی حرفه ای تر شده و برخلاف عناوین مشابه، نیازی به فشردن دکمه ای نیست تا مانند میخ به دیوار چسبیده و با خیال راحت حرکت کنید بلکه فقط با نزدیک شدن به دیوار، اسنیک به طور خودکار به دیوار تیکه داده و سنگر می گیرد که بیشتر به واقعیت نزدیک است همچنین مانند همیشه شما دارای سه حالت حرکتی ایستاده، نشسته و سینه خیز هستید که حالت ایستاده خود شامل سه حالت دویدن عادی، سریع و قدم زدن هست و نشسته نیز شامل دو حالت دویدن و قدم زدن می باشد که تمام این حالت ها در جلب توجه سربازان تاثیرگذار هستند پس مواظب قدم های خود باشید.
اگر یک بازی برای PC منتشر می شود، اصلی ترین خواسته بازیکنان، یک کنترل درست و حسابی با پشتیبانی کامل از ماوس و صفحه کلید به همراه چینش صحیح و کارآمد دکمه هاست تا لذت بازی چندیدن برابر شود. با سابقه بسیار درخشانی که ژاپنی ها در انتشار عناوین خود برای PC و پورت ها و چینش های افتضاح دکمه ها و زهر کردن بازی برای PC بازان دارند،(اگرچه کپکام جدیدا نسخه های مناسبی برای PC عرضه می کند) اصولا ترس از یک نسخه بیخود و عذاب آور، چندان بیجا نیست اما کوجیما برای ما یک سورپرایز فوق العاده در نظر داشت که معنی واقعی یک Metal gear در PC را بچشیم پس خیالتان راحت باشد که استاد کارش را خوب بلد است و این عنوان علاوه بر پشتیبانی کامل از ماول و صفحه کلید، با یک چینش بسیار دقیق برای دکمه ها همراه است و از این نظر کوچکترین مشکلی ندارد.
اگر دوست دارید کمی از ایرادات این بخش نیز بشنوید، بسیار خوشنود می شدم که بگویم زهی خیال باطل زیرا در متال گیرهیچگاه نمی توانید ایرادی بیابید اما افسوس که Konami کاری کرد تا برای اولین بار شاهد یک مشکل بزرگ در این سری باشیم. عجله و بی تابی طرفدارنِ تشنه ی آخرین نسخه Metal gear solid برای تجربه این عنوان، طمع این شرکت را برانگیخت تا عنوانی ناقص در حد یک Demo یا چیزی شبیه به مقدمه یا پیش درآمد را به عنوان یک بازی کامل با قیمت 30 تا 40 دلاربه خورد طرفداران بدهد. اهمیتی ندارد که بعدها قیمت بازی کاهش میابد یا این دروغ که این عنوان برای طرفدارن ساخته شده است و... خیر، این یک کلاه برداری آشکار بود و نمی توانید خود را با گفتن اینکه بازی مراحل اضافی و جانبی که هر کدام نهایت نیم ساعت طول می شکند یا حرف های مشابه گول بزنید. متاسفانه کونامی از نام این سری بزرگ سواستفاده کرد تا پولی به جیب بزند و این قابل قبول نیست.



zvv6cc9m1vg1rr5cug7p.jpg

او نمی داند که چه در انتظارش خواهد بود
روباه نسل هشت
از دیگر مسائلی که برای یک PCباز هنگام تجربه یک نسخه پورت شده از کنسول ها مهم است، گرافیک بالا در حد نسخه کنسولی یا حتی بالاتر و صد البته بهینه بودن بازی است. متاسفانه عمده بازی های منتشر شده برای PC همواره نیازمند سخت افزارهای گران قیمت و بسیار قدرتمند هستند در حالیکه معمولا گرافیک عناوین مذکور در حدی نیستند که نیازمند چنین سخت افزاری باشند اما به دلیل تنبلی سازندگان یا عدم اهمیت دهی آنان به PCgaming، با انتشار یک نسخه دم دستی و دل خوش کن برای این پلتفرم کار خود را راحت میکنند و به ریش PC بازان می خندند اما اینکارها در مرام استاد نیست؛ پیش تر گفتم که کوجیما و در اصل Kojima productions کارشان را خوب بلدند پس خیالتان راحت باشد استاد یک نسخه مخصوص برای ما درنظر گرفته که گرافیکی بیشتر از نسخه PS4 را داشته و به طور کامل بهینه می باشد و حتی با سیستم های پایین تر از حداقل نیز می توانید این عنوان را تجربه کنید بدون کوچکترین نگرانی از وجود لگ ها و افت فریم های عذاب آور، از یک مخفی کار ناب لذت ببرید.
با بهره گیری از موتور جدید FOX دریچه ای به سوی نسل هشت به طرفتان باز می شود که شما را در دنیای سرباز آهنین غرق می کند. بافت های بسیار با کیفیت و جزییات بالا در تک تک شخصیت های اصلی و فرعی و تمام اشیای محیط، موج می زند افکت های باران نیز به زیبایی هرچه تمام تر طراحی شده اند که در این میان نورپدازی بی نقص بازی نیز مهر تاییدی بر گرافیک فوق العاده بازی است؛ توجه به جزئیات محیط و Draw distance عالی، همچنین انیمیشن های بسیار طبیعی هنگام راه رفتن، دویدن، حرکت برروی پله ها و سطوح شیب دارو... و در کنار آن افکت های زیبای خون و انفجار، کاری می کند که ما فقط زبان به تحسین Fox Engine و استودیو سازنده بگشاییم.
طراحی اسلحه ها و دیگر مهمات جنگی، ساختمان ها و وسایل نقلیه نیز در بهترین حالت قرار دارن و تیم سازنده از کوچکترین جزییات نیز نگذشته و تمام اشیای موجود در محیط دارای بافت های دقیق و با کیفیت هستند. تنها ایرادی که می توان از گرافیک این عنوان گرفت، یک باگ بسیار عجیب است؛ زمانی تعداد زیادی از دشمنان را در یک جا بکشید، به طرز عجیبی شاهد غیب شدن جنازه بعضی از آنان خواهید بود که کمی تو ذوق می زند و امیدواریم چنین چیزی را در Phantom pain شاهد نباشیم.
غیر از مورد بالا، دیگر کوچکترین ایرادی نمی توان از این بخش گرفت و تماشای چنین زیبایی در این محیط کوچک، فقط می تواند مارا بیش از پیش شگفت زده و مشتاق عنوان Phantom pain نماید. کوجیما و تیمش برای گرافیک نسخه PC سنگ تمام گذاشته اند و دل همه ی PCبازان را شاد نمودند.
hqleturtlzouak90nht2.jpg

به دنیای "روباه" خوش آمدید
خوب گوش کن
یکی از مهمترین بخش های یک عنوان سبک مخفی کاری، صداگذاری آن است که میزان دقت سازندگان را در طراحی هوش مصنوعی دشمنان را مشخص می کند. صداگذاری بسیار دقیق و توجه به جزئیات، این بخش را نیز مانند سایر قسمت های بازی، بی نقص می کند. قدم زدن بر روی تمام سطوح مختلف از جمله زمین های گلی، آسفالت خیس و خشک و سطوح فلزی به صورت مجزا طراحی شده است و در کنار آن صدای شلیک اسلحه های بازی مانند کلت های بیهوش کننده، رگبارها در حالت عادی و صداخفه کن، مسلسل و همچنین افکت های انفجار، اصابت گلوله، برخورد با زمین یا دیوار و هلیکوپتر، همه و همه با دقت کارشده اند و جایی برای ایراد گرفتن نمی گذارند.
از صداگذاری محیط که بگذریم، به بخشی می رسیم که عصبانیت بسیاری از طرفداران را درپی داشت و آن تغییر صداپیشه اسنیک از آقای دیوید هیتر (David hayter) به آقای کیفر ساترلند (Kiefer Sutherland) (بازیگر سریال 24) است که موج عظیمی از اعتراضات را به دنبال داشت اما بهتر است واقع بین باشیم، کیفر ساترلند در نقش اسنیک، بسیار عالی ست و کار خود را به خوبی انجام داده است. با صدای او به خوبی هِیتر می توان ارتباط برقرار کرد و توانایی خود را در ایفای نقش رییس بزرگ به رخ همگان می کشد پس بهتر است از فکر دیوید بیرون بیاید و رییس بزرگ جدید بپذرید هرچند که آقای هیتر در اصل به عنوان صداپیشه Solid snake شناخته می شود و حتی در عنوان سلاح میهن پرستان نیز فقط به جای او صداپیشگی کرد. ناگفته نماند که شایعاتی در پی حضور هِیتر در Phantom pain پخش شده است و احتمال می رود که وی در این بازی نیز صداپیشگی شخصیتی را برعهده داشته باشد. (شاید سالید اسنیک جوان!؟)
جناب رابین آتکین داونز (Robin Atkin Downes) به همراه جیمز هوران (James horan)، تارا لین استرانگ (Tara lyn strong) و آنتونی دل ریو (Antony del rio) به ترتیب صداپیشگی شخصیت های میلر، (
Macdonald "Kaz" miller) صورت جمجمه ای، (Skull face) پاز، (Paz ortega) و چیکو (Chico) را برعهده داشتند که با وجود دیالوگ های نه چندان زیاد، نقش خود را به خوبی ایفا کردند اما باید منتظر هنرنمایی آقایان رابین داونز و جیمز هوران در عنوان Phantom Pain باشیم. در کنار شخصیت های اصلی، صدای سربازان نیز با وجود اندک بودن اما قابل باور است و هیچگاه مصنوعی جلوه نمی کنند.
درباره موسیقی بازی نمی توان زیاد صحبت کرد چون در طول بازی حدود دو یا سه قطعه پخش می شود که یکی هنگام رسیدن هلیکوپتر (مواقعی که چیکو یا پاز را نجات می دهید) به صدا درمی آید و حس پیروزی را به شما منتقل می کند و دیگری نیز هنگامی که توسط دشمنان شناسایی می شوید وآژیر به صدا در می آید پخش می شود که ریتم تند و استرس زایی دارد و در آن محلکه به بالارفتن آدرنالین خونتان کمک شایانی می کند. قطعه آخر، شاهکاری ست که در نسخه چهارم نیز استفاده شد و اینبار نیز در ابتدا و انتهای بازی پخش می شود؛ آهنگ مورد علاقه پاز که با حال و هوای بازی، بسیار همخوانی دارد. موسیقی Here's to you که توسط آهنگساز مشهور ایتالیایی، Ennio morricone و خانم Joan barez نوشته شده و با صدای خود joan barez برای فیلم Sacco e Vanzetti در سال 1971 ساخته شد، به عنوان تم اصلی این بازی قرار گرفت که شنیدنش بسیار لذت بخش است.
pypxw4rahg5z0xprfurg.jpg

هیچ چیز همچون صدای قدم های اسنیک هنگام دویدن سریع، لذت بخش نیست
آینده، فقط برای انتقام
خیلی کم پیش می آید بتوانید عنوانی را تجربه کنید که دارای کوچکترین نقص و ایرادی باشد اما دیگر نیازی به گشتن نیست زیرا جدیدترین نسخه از سری Metal Gear اینجاست و در هیچ مورد کم و کاستی ندارد. با گیم پلی عالی، گرافیک فوق العاده و داستانی نو و از همه بهتر، بازگشت رییس بزرگ، نمی توان هیچ دلیلی برای عدم تجربه این بازی پیدا کرد اما کونامی کاری کرد یک توهین به همه محسوب می شود. درست که بازی فوق العاده است ولی تا کِی می خواهید همان مرحله 2 ساعته را بارها و بارها طی کنید. خیر به هیچ وجه این بازی ارزش 30 دلار را ندارد البته اکنون با تخفیفات استیم، قیمت بازی به 10 دلار رسیده که می تواند کمی راضی کننده باشد. با دیدن این عنوان ما بیش از پیش تشنه ی نسخه اصلی با نام Phantom pain می شویم و به انتظار شهریور امسال (اگر تاخیر نخورد) می نشینیم تا آخرین دستپخت Metal gear solid هیدئو کوجیما را بچشیم.

نکات مثبت: داستان خوب، گیم پلی بی نقص و یک اکشن مخفی کاری ناب، کنترل عالی برای PC گرافیک عالی و کاملا بهینه، صداگذاری بسیار دقیق
نکات منفی: بخش داستانی بسیار کوتاه، غیب شدن اجساد در اثر ازدیاد آن ها
ارزیابی بازی: 8.5 (خیلی خوب)


9jyc6vhuj4ntn0122zzu.jpg

تو این شب بارونی، یه هدیه فراموش نشدنی بهت میدم رییس بزرگ
از طرف من، تقدیم به تو
 
آخرین ویرایش:

کاربرانی که این قسمت را مشاهده می‌کنند

Top
رمز عبور خود را فراموش کرده اید؟
or ثبت‌نام سریع از طریق سرویس‌های زیر