يه اپيزود متوسط بود...البته قطعا مقدمه چينيه.
بيشتر ديالوگ محور (كه اينو اصلا همه مى دونيم عيب نيست و جزئى از پرداخت اين داستان عظيمه،كارى به كارگردانى و بازى ها هم ندارم،صرف داستان رو دارم ميگم) و مطابق پيش بينى ها بود،با توجه به اپيزود هاى اندك باقى مونده براى همچين داستان عظيمى توالى اتفاقات از اين به بعد قطعا سريع تر خواهد بود.
يكى از فانتزيام اينه كه در نهايت جنگ بر سر قدرت آخرش يه خاندان تضعيف شده از جنگ بر تخت بشينه (احتمال قوى ديگه اتحاد شمال و دنريس با هم) و با وجود اتحاد،وايت واكر ها هم نتونن تسلط پيدا كنن و همه با هم به خواستگاه نرسن و افراد اصلى نابود شن،
و برآيندى از Game Of Thrones بشه Game Over...تمدنى ويران شده در نهايت به جا بمونه.
(البته اين به نظرم بيشتر محتمله كه شمالى ها و يا دنريس در نهايت پيروز باشه و حكومت بر هفت پادشاهى رو لغو كنه و هر سرزمين كنترل كننده ى خودش بشه).
لنيستر ها كه بر تخت بمونن در نهايت يه جور بى حاصلى براى بينندگان و خوانندگان القا ميشه.
تارگرين و يا استارك هم يه جور هپى اندينگ شايد بى نمك باشه.
سرزمين آهن نشين ها هم كه به گروه خونيشون نمى خوره.
وايت واكر ها هم اگه پيروز شن هم كه ديگه لوثه.
(((فانتزيه ها،جدى نگيريد زياد))).
و صحنه ى آخر هم از بين اين همه كاراكتر مدعى كنار رفته،سگ شكارى باشه كه كلا كاركترش اگه دقت كنيد بيزار تر از همه از اين تصاحب قدرت هاست و فاز فلسفى گرفته.
البته اون پايان فانتزى من همانا،كمپين هاى اعتراض بهش هم همان...چه تخيلاتى برم داشت.
بيشتر ديالوگ محور (كه اينو اصلا همه مى دونيم عيب نيست و جزئى از پرداخت اين داستان عظيمه،كارى به كارگردانى و بازى ها هم ندارم،صرف داستان رو دارم ميگم) و مطابق پيش بينى ها بود،با توجه به اپيزود هاى اندك باقى مونده براى همچين داستان عظيمى توالى اتفاقات از اين به بعد قطعا سريع تر خواهد بود.
يكى از فانتزيام اينه كه در نهايت جنگ بر سر قدرت آخرش يه خاندان تضعيف شده از جنگ بر تخت بشينه (احتمال قوى ديگه اتحاد شمال و دنريس با هم) و با وجود اتحاد،وايت واكر ها هم نتونن تسلط پيدا كنن و همه با هم به خواستگاه نرسن و افراد اصلى نابود شن،
و برآيندى از Game Of Thrones بشه Game Over...تمدنى ويران شده در نهايت به جا بمونه.
(البته اين به نظرم بيشتر محتمله كه شمالى ها و يا دنريس در نهايت پيروز باشه و حكومت بر هفت پادشاهى رو لغو كنه و هر سرزمين كنترل كننده ى خودش بشه).
لنيستر ها كه بر تخت بمونن در نهايت يه جور بى حاصلى براى بينندگان و خوانندگان القا ميشه.
تارگرين و يا استارك هم يه جور هپى اندينگ شايد بى نمك باشه.
سرزمين آهن نشين ها هم كه به گروه خونيشون نمى خوره.
وايت واكر ها هم اگه پيروز شن هم كه ديگه لوثه.
(((فانتزيه ها،جدى نگيريد زياد))).
و صحنه ى آخر هم از بين اين همه كاراكتر مدعى كنار رفته،سگ شكارى باشه كه كلا كاركترش اگه دقت كنيد بيزار تر از همه از اين تصاحب قدرت هاست و فاز فلسفى گرفته.
البته اون پايان فانتزى من همانا،كمپين هاى اعتراض بهش هم همان...چه تخيلاتى برم داشت.
آخرین ویرایش: