Multi Platform The Witcher 3: Wild Hunt

سازنده
CD Project Red
تاریخ انتشار
May 2015
ناشر
CD Project Red
پلتفرم‌ها
  1. PC
  2. PlayStation 4
  3. PlayStation 5
  4. Xbox One
  5. Xbox Series X|S
  6. Nintendo Switch
https___image-api.nrj.fr_http_www.nrj-games.fr%2Fuploads%2Fpages%2F5d024cf13e6cd_the-witcher-c...jpg


Developer : CD Project Red
Publisher : Bandai Namco / Warner Bros
Genre :Action RPG
Platform : PC / Xbox One / PS4
Release Date : 19 May 2015
29 اردیبهشت 1394


سومین نسخه از سری محبوب و تحسین شده The Witcher، تحت زیر نام The Wild Hunt در حال ساخت و توسعه می‌باشد. بازی قرار است بزرگترین عنوان ساخته شده در این سری باشد و پایانی بزرگ را بر این 3گانه رقم خواهد زد.


اطلاعات منتشر شده:

  • گیم پلی همانند عنوان دوم خواهد بود که صدالبته تغییراتی نیز به دنبال خواهد داشت،
  • بازی یک دنیای Open World بزرگ و زنده را به تصویر خواهد کشید به گونه ای که بزرگترین دنیا را در تاریخ بازی های RPG خواهد داشت،
  • جزئیات بازی "30 برابر" بزرگتر از 2 عنوان پیشین خود خواهد بود،
  • استفاده از اسب و قایق برای جستجو در دنیای پهناور بازی، اضافه شده است. همچنین عنصر Fast Travel را در بازی شاهد خواهیم بود،
  • به گفته سازندگان، بازی "20 برابر" بزرگتر از عنوان Skyrim خواهد بود،
  • هر عملی از سوی بازیکنان بر روی دنیای بازی تاثیر به سزایی خواهد داشت،
  • هر ماموریت شامل روش هایی خواهد بود که از طریق آن ها می‌توان آن ماموریت را به پاین رساند. در واقع بازی گزینه های مورد نظر را پیش روی بازیکن خواهد گذاشت که از آزادی عمل بالایی برخوردار خواهند بود،
  • مبارزات همانند نسخه دوم در قالب مبارزات تن به تن و استفاده از جادو خواهد بود،
  • امکان قطع عضو در بازی وجود خواهد داشت،
  • به گفته سازنده، چیزی بیش از 100 ساعت برای اتمام بازی نیاز خواهد بود، 50 ساعت برای ماموریت های اصلی و 50 ساعت برای ماموریت های فرعی،
  • سیستم آب و هوا و شبانه روز بازی به صورت دینامیک خواهد بود،
  • هوش مصنوعی NPC ها به مراتب بیشتر از قبل شده است و اکان تعامل با محیط اطراف به صورت واقع گرایانه صورت خواهد گرفت،
  • به گفته سازندگان، چیزی بالغ بر 80 هیولا در دنیای بازی وجود خواهد داشت که هر کدام هوش، نیروها و صفات مخصوص به خود را خواهند داشت،
  • همراه با چرخه شبانه روز، نیروها و مهارت های هیولاها نیز متغیر خواهد بود، همانند قدرت گرفتنِ یک گرگ نما در شب مهتابی، که به بازیکنان اجازه خواهد داشت استراتژی مورد نظر خود را برای شکار پیاده کنند،
  • ساخت سلاح و معجون ها نیز همچنان در بازی حضور دارد اما بر خلاف نسخه پیشین، عمق بیشتری به خود خواهند گرفت،
  • مکانیزم های جدیدی همچون Witcher Sense، مبارزه بر پشت اسب و شنا در زیر آب ها و همچنین استفاده از تیر و کمان به بازی اضافه شده اند،
  • گرالت قادر به پریدن از روی اشیاء مختلف و بالا رفتن از ساختمان های خواهد بود. به گفته سازندگان این مکانیزم همانند سری Assassin's Creed نخواهد بود، بلکه بیشتر شبیه به عنوان Uncharted ساخته شده است،
  • نشانه های Witcher (که تحت عنوان Sign از آن ها یاد میشد) به 10 عدد افزایش یافته اند که 5تای آن ها از قبل وجود داشته اند،
  • بازیکن قادر خواهد بود که هنگام سواری بر پشت اسب، از بمب و Sign ها استفاده کند،
  • داستان بازی ادامه ای بر نسخه پیشین خود خواهد بود،
  • ماموریت گرالت "شخصی تر" توصیف شده است،
  • بازی به شرح مفصلی در مورد Wild Hunt ها خواهد پرداخت، کسانی که پس از ورود به هر منطقه، تنها ویرانی بر جای خواهند گذاشت،
  • بازی با استفاده از جدیدترین نسخه موتور گرافیکی استودیو CPR یعنی Red Engine 3 بهره خواهد برد که با سازنده توانایی خلق جلوه های بصری فوق العاده و دیگر المان های موجود داده است،
  • هیچ گونه بارگذاری در حین ورود از منطقه ای به منطقه ای دیگر وجود نخواهد داشت.
  • در بازی 4 درجه سختی وجود دارد (Easy, Normal, Hard, Dark) که هر کدام میزان توانایی هیولاها را تغییر میدهند. Hit Point/Hit Box ها در هر 4 درجه سختی ثابت هستند.
  • بعد از تموم کردن هر کدام از قراردادهای شکار هیولا میتونید با استفاده از یه Mini Game برای گرفتن پول بیشتر چانه زنی کنید.
  • ماموریت های فرعی بسیار خوب طراحی شده اند و نویسندگی و پراکندگی داستانی آنها بسیار بالاست.
  • استفاده از دارو برای درجات سختی بالاتر بسیار حیاتی است. هر ترکیب را فقط کافیست یکبار درست کنید و پس از آن در صورت داشتن الکل میتوانید آن را دوباره پر کنید. داروها را میتوان برای کارایی بهتر آپگرید کرد. هرچند داروهای قویتر میزان آلودگی سمی بدن شما را نیز بالاتر خواهند برد.
  • Novigrad و No Man's Land در واقع یک نقشه بوده و در مجموع بسیار بزرگتر از Skyrim هستند. جزیره های Skellig دیگر بخش بزرگ بازی را تشکیل میدهند. در کنار آن، 5-6 منطقه جداگانه دیگر از جمله Kaer Morhen در بازی وجود دارند.
  • Witcher 3 هیچگونه Respawning (ظهور مجدد) برای دشمنان ندارد. در طول 2 روز بازی او دشمنانی که کشته بود دوباره در آنجای قبلی ظاهر نشده اند.
  • بهترین Item های بازی از راه Crafting(ساختن) بدست می آیند.
  • مجله GS بشدت از داستان و نحوه پخش شدن خط های داستانی (شاخ و برگ گرفتن آن) و این حقیقت که نمیتوان به راحتی آنها را حدس زد، راضی بودند.
  • برای کسانی که میخواهند یک راه خاص را بروند و بازی را به یک صورت خاص تمام کنند، به دلیل وسعت داستان و نحوه پخش شدنش سخت است که بفهمید دقیقا از کجا کار "خراب" شد تا بخواهند با یک Save/Load ساده به آنجا برگشته و اشتباهتشان را اصلاح کنند.
  • برخلاف سیستم انتخاب دیالوگ در عناوین Bioware، در Witcher 3 تصمیم ها به صورت "خوب" و "بد" دسته بندی نشده اند. (بسته به موقعیت) خود بازیکن باید متوجه شود که کدام تصمیم بد و کدام خوب است.
  • W3 دو شهر بسیار بزرگ به نام های Novigrad و Oxenfurt خواهد داشت. هر دو بسیار زنده به نظر میایند.
  • منطقه No Man's Land شامل 25 روستای کوچکتر خواهد بود.
  • در بازی دهکده هایی به بزرگی Flotsam از نسخه 2 وجود دارد.
  • Geralt میتواند از مردم دزدی کند. هرچند سیستم فعلی بسیار ساده و آسان است و جای کار دارد.
  • بخشهای Ciri در مجموع بین 5 تا 10 ساعت خواهند بود و بیشتر مانند یک بازی Action Adventure میباشند تا RPG. بسته به موقعیت Ciri توانایی های خاصی خواهد داشت و از درخت آپگرید در این بخشها خبری نیست.
  • میتوان با ساخت کیسه هایی برای زین اسب خود Storage ـتان را افزایش دهید، هرچند برای دسترسی به آیتم های قرار داده شده در این Storage ها باید به پیش اسبتان رفته و از آنجا برشان دارید.
  • ریش Geralt با گذر زمان رشد خواهد کرد. برای کوتاه نگه داشتنش مجبورید بعد از چند روز به آرایشگاه بروید.
  • جزییات ریز زیادی همچون توقف Roche برای خوردن سیبی از یک سبد، در بازی وجود دارد.
  • دنیا میتواند بر اساس تصمیمات شما تغییر کند اما این موضوع محدودیتی دارد. مثلا همانند Skyrim نمیبینید که مردم یکدفعه ای با اژدها درگیر شوند.
  • بازی Open World است اما تقریبا همه چیز "کنترل شده" است و سازنده برای همه بخش ها "برنامه ریزی" کرده است.
  • گرلت در مورد بسیاری از اتفاقات بازی نظر میدهد/حرف میزند. مثلا هنگامی که دارد رد چند نفر یا یک شکار را میگیرد.
  • انواع بسیار زیادی از دشمنان در بازی وجود داشته و هر یک حس متفاوتی نسبت به دیگری دارند.
  • ماموریت های فرعی بسیار عالی کار شده اند و هر کدام داستان خاص خود را گفته و نسبت به Geralt واکنش نشان میدهند.
  • تمام دنیا بسیار زنده و واقع گرایانه بنظر میاید.
  • هر منطفه در بازی رنگ پردازی و احساس خاص خود را دارد.
  • "غیرممکن است که بتوانید 2 بار ویچر 3 را دقیقا به یک صورت تمام کنید"
  • Open World بودن بازی ممکن است بر روی Pacing افرادی که زیاد اهل RPG نیستند تاثیر بگذارد.
  • موسیقی بازی در کل خوب بوده و بسته به موقعیت بازی به صورت داینامیک عمل میکند. هرچند نمیتوان گفت موسیقی شاهکار یا فوق العاده است.
  • خشونت تصویری بازی بسیار زیاد بوده خصوصا در موارد قطعی اعضای بدن و به نسبت TW1 و TW2، هرچند بازی همچنان طبیعی به نظر میاید.
  • تنها لودینگ بازی در محیط خارجی مپ بین سرزمین اصلی و Skellig است.
  • بعضی ساختمان های بسیار بزرگ و داستانی ممکن است لودینگ داشته باشند، هرچند ساختمان های عادی اینگونه نیستند.
  • تمام Item های انتخاب شده در خود بازی بر روی Grealt قابل مشاهده هستند.
  • مبارزه با دستان خالی برگشته است، اینبار بدون QTE. مبارزات به صورت طبیعی برگشته و دارای ضربات سریع و قوی میباشند.
  • شهرها دارای اکوسیستم واقع گرایانه هستند، به عنوان مثال همانند قرون وسطا در حومه شهر میتوان Craftsman ها را پیدا کرد.
  • ماموریت های فرعی به صورت رندوم و اتفاقی طراحی نشده و هر کدام مکان و داستان مخصوص خود را دارند.
  • محیط هیچ تغییر یکدفعه ای نخواهد داشت (مثلا از صحرا یدفعه ای به منطقه مرطوب و جنگلی تبدیل شود) تغییرات محیط کاملا طبیعی و واقع گرایانه هستند.
  • در طول این 12 ساعت دنیای بازی هیچوقت احساس پوچی یا خالی بودن نداشته است.
  • بازی بسیار جذاب است و شما را "به دورن خود" میکشد. W3 توانسته بدون از دست دادن پیچیدگی نسخه های قبلی در عین حال بسیار روانتر از آنها باشد.
می‌توان گفت سازنده ها برای خلق این عنوان از تمام توانایی خود استفاده برده است. تا بدین جای کار پیش نمایش های بازی فوق العاده بوده و جایزه های بسیاری را از سایت ها و مجلات به خود اختصاص داده است.

لینک های مرتبط:



 
Last edited by a moderator:

emperaturs

کاربر سایت
Aug 1, 2015
886
نام
Joel
عامل اصلی برد من همین Spy ها بود! اما حق با شماست تو Gwent اصلیه Spy ها بی فایده شدند. البته من تازه شروع کردم شاید در اینده spy های درست و حسابی ببینم اما چند باری تو بازی دیدم که رسما عامل برد من شدن:))

من بازی رو تموم کردم دو تا دی ال سی هم همینطور ولی اخر نفهمیدم چطور gwent بازی میکنن :D
 
  • Like
Reactions: mahdi-ps4

stanley

کاربر سایت
Nov 24, 2013
3,617
خب Blood and Wine هم تموم شد. چطوره میتونه یک بازی اینقدر خوب باشه واقعا چگونه چطور:D. خیلی ناراحتم دیگه قرار نیست ویچری درکار باشه. این اواخر هم همش مراحل فرعی میرفتم بازی تموم نشه زود! blood and wine هم از هر لحاظ خیلی بهتر از hearts of stone بود. با این حال من داستان اصلی رو ترجیح میدم تنها به این دلیل که ما در گیر مساعل شخصی تری بودیم که گرالت رو درگیر کرده بود در غیر اینصورت B&W سطحش اصلا پایین تر نبود.
اخر بازی من انتخاب کردم که برم سیانا رو با ددلاف رودر رو کنم ... اما چندتا سوال
اول اینکه چطوری شد سیانا(خواهر انا شاه توسان) وقتی ددلاف(خون اشام بدجنسه) خواست بکشتش یهو رفت به سرزمین هزار افسانه؟ خودش این توانایی رو داشت؟ دوم اینکه ایا میتونیم دوباره وارد اون سرزمین بشیم؟:D خیلی خوب بود! اونجا هم یه notice board بود من نامه ها رو ورداشتم ولی فقط یکی ساید کوعست بهم داد! میخواستم بیشتر کنکاش کنم اونجا رو که خب از طرفی هرچه زودتر هم میخواستم ببینم داستان به کجا میرسه در نتیجه زیاد نچرخیدم.
اما در رابطه با داستان حقیقتا مشکلی خواستی نداشت اما بنظر میومد ددلاف ادم منطقی تری باشه و من حقیقتا روی شخصیت ددلاف بیشتر حساب باز کرده بودم تا سیانا ولی خب اخرش دیدیم چه بی کله و نفهمه ای یه این ددلاف. یه ادم اینطوری چطور میتونه خودش رو اینقدر درگیر عشق کنه!! جالب اینجا بود که هر دون طرف ماجرا درگیر نفرت بودند ولی اونی که بازی رو شروع کرده بود عاقبت بهتری براش رقم میخوره. پایان بندی کلی بازی خیلی خوب بود اما پایان دو خواهر بنظرم زیاد شیرین بود یعنی خیلی راحت با چارتا قلقلک اینا اشتی کردن، طرف اومده یه شهر رو بخاطر این کدورت نابود کرده! اما خب بنظرم بهتر از یک پایانی بود که در اون سیانا میمرد یا هرچیز دیگه. در کل خیلی راضی بودم از داستانش درگیر کننده و با چرخش های خوب داستانی و به خیلی خیلی بهتر از hearts of stone
پ.ن: ایا این فقط منم یا بقیه هم فکر میکنند که استایل شخصیت کریس همورث توی فیلم huntsman winters war اندکی شبیه گرالت هست؟؟:D نمیدونم فیلم رو دیدین یا نه اما غیر از نحوه ی بستن مو و راه رفتن کارکتر یه قسمت هست که هانتسمن ما دنبال پیدا کردن یک شی گمشده هست. اون صحنه ازفیلم انچنان شبیه بازی ویچر هست که حقیقتا هیچ نکته ای رو از قلم نینداختن. هانتسمن وارد جنگل میشه سرباز های مردند ، گاری ای با بشکه ای یه قسمت افتاده و حتی هانتسمن با توجه به شواهد توضیح میده که چه اتفاقی ممکنه افتاده باشه. من این تذکر رو بدم که فیلم کلا متفاوته با بازی اما یه قسمت هایی از فیلم تشابه انکار نشدنی ای دارند.
 

Darvag

کاربر سایت
Jun 19, 2013
253
سلام دوستان.من اوايل بازي هستم لول ٧ . به نظرتون براي اپگريد شخصيت چه بخش هايي رو تو الويت قرار بدم تا بازي رو بشه راحت پيش برد ؟؟؟؟ و سؤال بعدي اينكه برا درست كردن معجون هاي سلامتي بايد چه چيز هايي رو تهيه كنم و كلا چه كار هايي رو بكنم؟؟؟؟اين نون و اب و ميوه زياد سلامتي رو پر نميكنه
 

sina_unl

کاربر سایت
Oct 27, 2005
2,065
نام
سینا
خب Blood and Wine هم تموم شد. چطوره میتونه یک بازی اینقدر خوب باشه واقعا چگونه چطور:D. خیلی ناراحتم دیگه قرار نیست ویچری درکار باشه. این اواخر هم همش مراحل فرعی میرفتم بازی تموم نشه زود! blood and wine هم از هر لحاظ خیلی بهتر از hearts of stone بود. با این حال من داستان اصلی رو ترجیح میدم تنها به این دلیل که ما در گیر مساعل شخصی تری بودیم که گرالت رو درگیر کرده بود در غیر اینصورت B&W سطحش اصلا پایین تر نبود.
اخر بازی من انتخاب کردم که برم سیانا رو با ددلاف رودر رو کنم ... اما چندتا سوال
اول اینکه چطوری شد سیانا(خواهر انا شاه توسان) وقتی ددلاف(خون اشام بدجنسه) خواست بکشتش یهو رفت به سرزمین هزار افسانه؟ خودش این توانایی رو داشت؟ دوم اینکه ایا میتونیم دوباره وارد اون سرزمین بشیم؟:D خیلی خوب بود! اونجا هم یه notice board بود من نامه ها رو ورداشتم ولی فقط یکی ساید کوعست بهم داد! میخواستم بیشتر کنکاش کنم اونجا رو که خب از طرفی هرچه زودتر هم میخواستم ببینم داستان به کجا میرسه در نتیجه زیاد نچرخیدم.
اما در رابطه با داستان حقیقتا مشکلی خواستی نداشت اما بنظر میومد ددلاف ادم منطقی تری باشه و من حقیقتا روی شخصیت ددلاف بیشتر حساب باز کرده بودم تا سیانا ولی خب اخرش دیدیم چه بی کله و نفهمه ای یه این ددلاف. یه ادم اینطوری چطور میتونه خودش رو اینقدر درگیر عشق کنه!! جالب اینجا بود که هر دون طرف ماجرا درگیر نفرت بودند ولی اونی که بازی رو شروع کرده بود عاقبت بهتری براش رقم میخوره. پایان بندی کلی بازی خیلی خوب بود اما پایان دو خواهر بنظرم زیاد شیرین بود یعنی خیلی راحت با چارتا قلقلک اینا اشتی کردن، طرف اومده یه شهر رو بخاطر این کدورت نابود کرده! اما خب بنظرم بهتر از یک پایانی بود که در اون سیانا میمرد یا هرچیز دیگه. در کل خیلی راضی بودم از داستانش درگیر کننده و با چرخش های خوب داستانی و به خیلی خیلی بهتر از hearts of stone
پ.ن: ایا این فقط منم یا بقیه هم فکر میکنند که استایل شخصیت کریس همورث توی فیلم huntsman winters war اندکی شبیه گرالت هست؟؟:D نمیدونم فیلم رو دیدین یا نه اما غیر از نحوه ی بستن مو و راه رفتن کارکتر یه قسمت هست که هانتسمن ما دنبال پیدا کردن یک شی گمشده هست. اون صحنه ازفیلم انچنان شبیه بازی ویچر هست که حقیقتا هیچ نکته ای رو از قلم نینداختن. هانتسمن وارد جنگل میشه سرباز های مردند ، گاری ای با بشکه ای یه قسمت افتاده و حتی هانتسمن با توجه به شواهد توضیح میده که چه اتفاقی ممکنه افتاده باشه. من این تذکر رو بدم که فیلم کلا متفاوته با بازی اما یه قسمت هایی از فیلم تشابه انکار نشدنی ای دارند.
به واسطۀ اون ربانی که از دختر کبریت فروش میبری برمیگرده به سرزمین افسانه ها. خاصیت اون ربان این بوده که اگه سیانا در خطر بود تلپورتش کنه به اونجا.
بهترین پایان به نظر من اونیه که دتلاف سیانا رو میکشه و ما هم بهش اجازه میدیم بره. به این دلایل:D :
سیانا سختی کشیده بود و کسی ازش حمایت نکرده بود و ... همه و همه درست ولی واقعیت اینه که تو تمام دوران بزرگسالیش به دنبال سوءاستفاده از دیگران بوده.
اگه با دتلاف بجنگیم ته تهش اینه که ریجس محکوم به نابودی میشه. ریجس رفیق منه، آدم به خاطر یه پرنسس پررو رفیقش رو به نابودی محکوم نمیکنه، اونم رفیقی که اگه کتابا رو خونده باشی میدونی تو رفاقتش کم نذاشته.
گیریم دتلاف رو هم کشتیم و ریجس هم به نابودی محکوم کردیم، اگه نری دنبالش که ببینی مورد ترور پنجم کی بوده و نری سیانا رو به راه راست هدایت کنی، میزنه آنا هنریتا رو میکشه!
خب یه همچین کسی ارزش نجات دادن نداره، دتلاف هم درسته دست به قتل و کشتار زده اما تا حد زیادی حق داشته و وقتی هم میگه من میرم و دیگه منو نمیبینید با توجه به شناختی که ازش پیدا میکنیم میشه کاملاً رو حرفش حساب کرد. دتلاف یه خون‌آشام بود اما سیانا هیولای واقعی داستان بود.
ماموریت Unseen Elder هم خیلی خوبه وقت کردی انجامش بده (اونجا که باید بین رفتن به سرزمین افسانه ها و یه گزینۀ دیگه انتخاب کنی). از این راه که بری، به نظرم تاریکترین راه ممکنه.
پ.ن.: تفات اینجاست که Huntsman که یه فیلم افتضاحه و Hemsworth یه بازیگر متوسط :D
 

stanley

کاربر سایت
Nov 24, 2013
3,617
به واسطۀ اون ربانی که از دختر کبریت فروش میبری برمیگرده به سرزمین افسانه ها. خاصیت اون ربان این بوده که اگه سیانا در خطر بود تلپورتش کنه به اونجا.
بهترین پایان به نظر من اونیه که دتلاف سیانا رو میکشه و ما هم بهش اجازه میدیم بره. به این دلایل:D :
سیانا سختی کشیده بود و کسی ازش حمایت نکرده بود و ... همه و همه درست ولی واقعیت اینه که تو تمام دوران بزرگسالیش به دنبال سوءاستفاده از دیگران بوده.
اگه با دتلاف بجنگیم ته تهش اینه که ریجس محکوم به نابودی میشه. ریجس رفیق منه، آدم به خاطر یه پرنسس پررو رفیقش رو به نابودی محکوم نمیکنه، اونم رفیقی که اگه کتابا رو خونده باشی میدونی تو رفاقتش کم نذاشته.
گیریم دتلاف رو هم کشتیم و ریجس هم به نابودی محکوم کردیم، اگه نری دنبالش که ببینی مورد ترور پنجم کی بوده و نری سیانا رو به راه راست هدایت کنی، میزنه آنا هنریتا رو میکشه!
خب یه همچین کسی ارزش نجات دادن نداره، دتلاف هم درسته دست به قتل و کشتار زده اما تا حد زیادی حق داشته و وقتی هم میگه من میرم و دیگه منو نمیبینید با توجه به شناختی که ازش پیدا میکنیم میشه کاملاً رو حرفش حساب کرد. دتلاف یه خون‌آشام بود اما سیانا هیولای واقعی داستان بود.
ماموریت Unseen Elder هم خیلی خوبه وقت کردی انجامش بده (اونجا که باید بین رفتن به سرزمین افسانه ها و یه گزینۀ دیگه انتخاب کنی). از این راه که بری، به نظرم تاریکترین راه ممکنه.
پ.ن.: تفات اینجاست که Huntsman که یه فیلم افتضاحه و Hemsworth یه بازیگر متوسط :D
جدى!! من اصلا متوجه نشدم بخاطر روبانه است! پس يعنى اگه روبان رو نگيريم اونجا سيانا ميميره.چه ظرافتى دهنشون سرويس:D اما در رابطه با شخصيت سيانا. بنظرم كه زياد با ددلاف فرقى نداشت. همونطور كه خودش هم ميگفت اون فقط بدنبال انتقام از كسايى بود كه بعد از طرد شدن نيومدن و بفكرش نبودن. خودش هم ميگفت من اصلا نميخواستم شهرو مردم اسيب برسونه بهمين خاطر قبول كرد كه بياد و با ددلاف روبرو شه(يا اونم جز نقشش بود؟! يادم نمياد).يعنى شكست عاطفى و بى مهرى شده بود دقيقا مثل ددلاف، اون از چندتا شواليه و خواهرش و ددلاف از عشقش! سيانا از طرفى كارى به مردم نداشت ولى ميبينيم ددلاف دست به قتل عام ميزنه و كلى ادمهاى بيگناه رو ميكشه و خيلى بى مغز تره. سيانا اخرش رام شد ولى مثلا ميبينيم ددلاف تا انتقام نميگرفت اصلا رام شدنى نبود! در نتيجه ددلاف شايد هم اونقدرا بهتر از سيانا نبود. من فكر ميكنم خشم ددلاف بسيار مخرب تر و خطرناك تر از سيانا بود.
نكته بعدى اينكه من متوجه سرنوشتى كه براى ريجس اتفاق افتاد نشدم! فقط فهميدم گفت ميرم شهر ديگه. منظورت چيه محكوم به نابودى شده؟ از طرف خون اشام هاى ديگه؟ وقتى ريجس حرف ميزد زياد متوجه نميشدم. ميشه بيزحمت توضيح بدى
پ.ن: ريجس عالى بود واقعا يه خون اشام مررد:D كتابا رو نخوندم ولى مشخص بود اصلا.
 

stanley

کاربر سایت
Nov 24, 2013
3,617
سلام دوستان.من اوايل بازي هستم لول ٧ . به نظرتون براي اپگريد شخصيت چه بخش هايي رو تو الويت قرار بدم تا بازي رو بشه راحت پيش برد ؟؟؟؟ و سؤال بعدي اينكه برا درست كردن معجون هاي سلامتي بايد چه چيز هايي رو تهيه كنم و كلا چه كار هايي رو بكنم؟؟؟؟اين نون و اب و ميوه زياد سلامتي رو پر نميكنه
سلام
من سه تا لينك رو كه گذاشتم يه نگاهى بنداز ، براى شروع كار توضيحات خوبى دادند. براى پر كردن سلامتى تا مدت ها من با همين نون و اب سر كردم! ولى بعدا با معجون swallow اشنا شدم كه مخصوص پر كردن خونه. معجون ها رو ميتونى از افراد مخصوص كه روى نقشه بصورت برگ مشخصه موادش رو بخرى و بسازى. يا دستور عملها رو از اونها تهيه كنى.
 
  • Like
Reactions: Sherytto

sina_unl

کاربر سایت
Oct 27, 2005
2,065
نام
سینا
جدى!! من اصلا متوجه نشدم بخاطر روبانه است! پس يعنى اگه روبان رو نگيريم اونجا سيانا ميميره.چه ظرافتى دهنشون سرويس:D اما در رابطه با شخصيت سيانا. بنظرم كه زياد با ددلاف فرقى نداشت. همونطور كه خودش هم ميگفت اون فقط بدنبال انتقام از كسايى بود كه بعد از طرد شدن نيومدن و بفكرش نبودن. خودش هم ميگفت من اصلا نميخواستم شهرو مردم اسيب برسونه بهمين خاطر قبول كرد كه بياد و با ددلاف روبرو شه(يا اونم جز نقشش بود؟! يادم نمياد).يعنى شكست عاطفى و بى مهرى شده بود دقيقا مثل ددلاف، اون از چندتا شواليه و خواهرش و ددلاف از عشقش! سيانا از طرفى كارى به مردم نداشت ولى ميبينيم ددلاف دست به قتل عام ميزنه و كلى ادمهاى بيگناه رو ميكشه و خيلى بى مغز تره. سيانا اخرش رام شد ولى مثلا ميبينيم ددلاف تا انتقام نميگرفت اصلا رام شدنى نبود! در نتيجه ددلاف شايد هم اونقدرا بهتر از سيانا نبود. من فكر ميكنم خشم ددلاف بسيار مخرب تر و خطرناك تر از سيانا بود.
نكته بعدى اينكه من متوجه سرنوشتى كه براى ريجس اتفاق افتاد نشدم! فقط فهميدم گفت ميرم شهر ديگه. منظورت چيه محكوم به نابودى شده؟ از طرف خون اشام هاى ديگه؟ وقتى ريجس حرف ميزد زياد متوجه نميشدم. ميشه بيزحمت توضيح بدى
پ.ن: ريجس عالى بود واقعا يه خون اشام مررد:D كتابا رو نخوندم ولى مشخص بود اصلا.
آره اگه ربان رو نداشته باشه، کشته میشه.
من دتلاف رو توی دسته بندی خوب و بد کلاسیک قرار نمیدم و به همین تمام اعمالش واسم قابل توجیه و منطقیه:D اگه سیانا وارد اون بازیش نکرده بود، هیچ وقت وارد این جریانا نمیشد پس قتل عامی که دتلاف در نهایت راه میندازه هم به طور کاملاً مستقیماً مقصرش سیاناست. سیانا کاملاً میدونه اگه دتلاف بفهمه کل ماجرا نقشۀ سیانا بوده این بلا سر مردم توسان نازل میشه اما به نظر نمیرسه که براش اهمیتی داشته باشه.
دتلاف هم خواستۀ ساده‌ای داره : سیانا رو بدید به من وگرنه شهر رو روی سرتون خراب میکنم. دتلاف اهل تهدید بچگانه هم نیست. اگه سیانا رو بهش تحویل داده بودن دست به اون قتل و کشتار نمیزد یعنی آنا هنریتا هم بی تقصیر نیست. اگر قبل از مهلت سه روزه تحویلش داده بودن شاید حتی نمیکشتش. سیانا مجرم بود، اگه فک و فامیل حاکم نبود چه اتفاقی غیر از چوبۀ دار براش میفتاد؟ باید سیانا رو تحویل دتلاف میدادن، فوق فوقش میکشتش دیگه و یک قضاوت عادلانه هم حکم به مرگ سیانا میداد. من دنیا رو اینجوری میبینم:D
اینکه سیانا آخرش حاضر شد بیاد هم چاره‌ای نداشت، گرالت گیس کشون هم شده میبردش:D ولی از نظر فنی با توجه به اینکه از گرالت میخواد که ربان رو براش بگیره، میشه نتیجه گرفت که قصد رو به رو شدن با دتلاف رو به هیچ وجه نداشته و در نهایت میخواسته خودش رو نجات بده و گرالت رو بذاره تا با دتلاف بجنگه.
خون‌آشامهای واقعی مثل دتلاف و ریجس چون تعداد کمی دارن از همون ابتدای حضورشون تو این دنیا با همدیگه مقرر کردن که همدیگه رو نکشن چون تنها چیزی که میتونه یه Higher Vampire رو بکشه یه Higher Vampire دیگه‌س. هر کس از این قانون سرپیچی کنه، باید کشته بشه و همۀ خون‌آشامهایی که از ماجرا خبردار بشن میفتن دنبالش که شکارش کنن. هر جور به ماجرا نگاه میکنم واقعاً به نظرم نمیرسه که نجات سیانا انقدر ارزش داشته باشه که ریجس به چنین سرنوشتی گرفتار بشه.
 

stanley

کاربر سایت
Nov 24, 2013
3,617
آره اگه ربان رو نداشته باشه، کشته میشه.
من دتلاف رو توی دسته بندی خوب و بد کلاسیک قرار نمیدم و به همین تمام اعمالش واسم قابل توجیه و منطقیه:D اگه سیانا وارد اون بازیش نکرده بود، هیچ وقت وارد این جریانا نمیشد پس قتل عامی که دتلاف در نهایت راه میندازه هم به طور کاملاً مستقیماً مقصرش سیاناست. سیانا کاملاً میدونه اگه دتلاف بفهمه کل ماجرا نقشۀ سیانا بوده این بلا سر مردم توسان نازل میشه اما به نظر نمیرسه که براش اهمیتی داشته باشه.
دتلاف هم خواستۀ ساده‌ای داره : سیانا رو بدید به من وگرنه شهر رو روی سرتون خراب میکنم. دتلاف اهل تهدید بچگانه هم نیست. اگه سیانا رو بهش تحویل داده بودن دست به اون قتل و کشتار نمیزد یعنی آنا هنریتا هم بی تقصیر نیست. اگر قبل از مهلت سه روزه تحویلش داده بودن شاید حتی نمیکشتش. سیانا مجرم بود، اگه فک و فامیل حاکم نبود چه اتفاقی غیر از چوبۀ دار براش میفتاد؟ باید سیانا رو تحویل دتلاف میدادن، فوق فوقش میکشتش دیگه و یک قضاوت عادلانه هم حکم به مرگ سیانا میداد. من دنیا رو اینجوری میبینم:D
اینکه سیانا آخرش حاضر شد بیاد هم چاره‌ای نداشت، گرالت گیس کشون هم شده میبردش:D ولی از نظر فنی با توجه به اینکه از گرالت میخواد که ربان رو براش بگیره، میشه نتیجه گرفت که قصد رو به رو شدن با دتلاف رو به هیچ وجه نداشته و در نهایت میخواسته خودش رو نجات بده و گرالت رو بذاره تا با دتلاف بجنگه.
خون‌آشامهای واقعی مثل دتلاف و ریجس چون تعداد کمی دارن از همون ابتدای حضورشون تو این دنیا با همدیگه مقرر کردن که همدیگه رو نکشن چون تنها چیزی که میتونه یه Higher Vampire رو بکشه یه Higher Vampire دیگه‌س. هر کس از این قانون سرپیچی کنه، باید کشته بشه و همۀ خون‌آشامهایی که از ماجرا خبردار بشن میفتن دنبالش که شکارش کنن. هر جور به ماجرا نگاه میکنم واقعاً به نظرم نمیرسه که نجات سیانا انقدر ارزش داشته باشه که ریجس به چنین سرنوشتی گرفتار بشه.
نه حقيقتا ارزش اين سرنوشت رو براى ريجس نداشت ولى خب اخرشم خود ريجس خواست كار ددلاف رو تموم كنه بعد از اونهمه اميدى كه نسبت به ددلاف داشت بنظر اخركار اميدش رو از دست داده بود و متوجه شده بود كه از حد خارج شده و چاره اى جز كشتنش نيست، در طول بازى خيلى تاكيد ميكرد روى منطقى بودن قتل هايى كه انجام ميداد ولى همينطور كه گفتم اخرش ديد كه ديگه اينطور نيست از طرفى ددلاف اگه سيانا رو ميخواست دليلى نداشت بعد از تلپات شدن سيانا به گرالت حمله كنه. من فكر ميكردم اخرش يجورى ددلاف با سيانا كنار بيان و فكر هم ميكردم سيانا رو بكشه. ولى اينو هم در نظر داشته باش بعد از اينهمه قتل عامى كه ددلاف انجام داد من بشخصه دوست نداشتم كه قسر در بره. البته ديدت رو متوجهم تو كل اين قضايا رو بطور مستقيم از چشم سيانا ميبينى :D كه من تا حدودى مخالفم خود ددلاف اگه شخصيتى نبود كه اينهمه تشنه به انتقام و كشتو كشتار بود و كمى منطقى تر ميتونست جلوى خيلى از اين فاجعه ها رو بگيره، بعنوان مثال ما با سيانا حرف زديم و اون متوجه شد و بعدش انا رو نميكشه اما ددلاف با هر پايانى و با هر تصميمى هيچ راهى جز كشتن يا كشته شدن نداره در نتيجه بنظرم ادم بدجنس تريه نسبت به سيانا يا حداقل شخصيت خطرناك ترى داره( قبلا هم گفتم بنظرم هر دو تقريبا توى يك شرايط قرار دارن).حالا اينكه سيانا رو تحويل ندادن دليل نميشد بره ادم هاى بيگناه رو بكشه! من اين تصميمش رو ميذارم روى شخصيت خطرناك و بدى كه داره با اينحال اين وسط ريجس قربانى ميشه. من تا قتل هاى زنجيره اى كه انجام داده بود بهش حق ميدادم ولى بعدش ديگه نه.
پ.ن: اونجا كه گفتى سيانا براش مهم نبود من بنظرم بطور كامل تقصير بى تدبيرى انا و اينكه فقط سعى ميكرد بلايى سر سيانا نياد بود بدون درنظر گرفتن عواقبش كه توى سرزمين هزار افسانه زندانيش كرد وگرنه كه ميخواست بره ديدن ددلاف!
 
آخرین ویرایش:

vaan 2

کاربر سایت
Dec 20, 2009
16,030
نام
مازیار
دوستان من بازی رو گرفتم .. دقیقا کجاهاش موارد منکراتی و خاک بر سری داره ... یه وقت دودمانم بر باد نره
بعد فرق فقط داستان و داستان و شمشیر چیه
 
آخرین ویرایش:

misagh72

کاربر سایت
Sep 7, 2013
1,716
دوستان من بازی رو گرفتم .. دقیقا کجاهاش موارد منکراتی و خاک بر سری داره ... یه وقت دودمانم بر باد نره
بعد فرق فقط داستان و داستان و شمشیر چیه
موارد خاک برسری رو می تونید خودتون این کار رو نکنید یعنی نزارید این اتفاق بیافته یا اگه افتاد می تونید رد کنید
سوال دومتون هم فرق مثل easy و normal هست
 

lebron

کاربر سایت
Jan 21, 2011
427
دوستان من بازی رو گرفتم .. دقیقا کجاهاش موارد منکراتی و خاک بر سری داره ... یه وقت دودمانم بر باد نره
بعد فرق فقط داستان و داستان و شمشیر چیه
همون اولش رو مواظب باش! بقیه اش هم معمولا قبلش متوجه میشی به خاطر شرایطی که بوجود میاد! حتی میتونی سریع ردشون کنی.
 

vaan 2

کاربر سایت
Dec 20, 2009
16,030
نام
مازیار
من چطوری میتونم بمب دست ساز بسازم ... یه باز که از هر کدوم بسازم ... وقتی استفادشون کردم دیگه نمیسازه ... میگی خودت داری ... از کجا میتونم بمب گیر بیارم ؟

نکته دیگه از یه جایی به بعد گارلت دویدن که هیچی ..زمین گیر راه میره ... زیادی سنگینش کردم ؟
 

pegasus 2012

کاربر سایت
Apr 28, 2011
20
من چطوری میتونم بمب دست ساز بسازم ... یه باز که از هر کدوم بسازم ... وقتی استفادشون کردم دیگه نمیسازه ... میگی خودت داری ... از کجا میتونم بمب گیر بیارم ؟

نکته دیگه از یه جایی به بعد گارلت دویدن که هیچی ..زمین گیر راه میره ... زیادی سنگینش کردم ؟
مدیتیشن کن خودش با استفاده از یسری مواد اولیه پر میشه که پایین تصویر بت اطلاع میده
اگه زیادی سنگین هم شده باشی زیر نوار سلامتی یه دایره قرمز میاد که باید از اینورتری یسری وسایلو دور بندازی یا به استریج انتقال بدی
 

کاربرانی که این قسمت را مشاهده می‌کنند

Top
رمز عبور خود را فراموش کرده اید؟
or ثبت‌نام سریع از طریق سرویس‌های زیر