Life Is Strange

97jtvt6zxhtf9je2fwrb.jpg

سازنده: Dontnod Entertainment
ناشر: Square Enix
تاریخ عرضه:
اپیزود اول: 29 ماه January
لینک خرید

شرکت Square Enix ناشر بازی Life is Strange امروز اعلام کرد، اولین اپیزود بازی Life is Strange در تاریخ 30 ماه January منتشر خواهد شد. این بازی توسط استودیو Dontnod Entertainment که قبلا بازی Remember Me را ساخته، در حال توسعه است.

Life is Strange برای PC و کنسول های Xbox One, PS4, PS3 و Xbox 360 منتشر خواهد شد. اپیزود اول بازی با قیمت 4.99$ منتشر خواهد شد و بازیکنانی که اپیزود اول بازی را خریداری کنند، قادر خواهند بود Season Pass بازی که شامل 4 اپیزود باقی مانده بازی می شود را با قیمت 16.99$ خریداری کنند. همچنین کسانی هم که قصد دارند از همان ابتدا کل اپیزود های بازی را خریداری کنند، می توانند با پرداخت 19.99$ باندل کامل بازی را خریداری کنند (البته این باندل برای Xbox 360 منتشر نخواهد شد).

استودیو Dontnod Entertainment اعلام کرده است که اپیزود های بازی در فاصله 6 هفته ای نسبت به یک دیگر منتشر خواهند شد.

Life is Strange داستان دختری جوان به نام Max Caulfield روایت می کند. او پس از 5 سال به شهر Oregon که در شمال غربی اقیانوس آرام واقع شده است، باز گشته تا با دوست سابق خود به نام Chloe ملاقات کند. اما در ادامه آن ها متوجه می شوند که دوستشان Rachel Amber ناپدید شده و حال قصد دارند، با یک دیگر Rachel را پیدا کنند.
علاوه بر این Max در طول بازی متوجه می شود که دارای قدرتی است که که می تواند زمان را به عقب بازگرداند. استودیو Dontnod اعلام کرده است که در طول بازی بازیکنان با استفاده از قدرت بازگشت زمان و تصمیم هایی که می گیرند، مسیر داستانی بازی را رقم خواهند زد.

تریلر بازی
 
Last edited by a moderator:

Skull Knight

کاربر سایت
Jan 15, 2016
278
الان رسیدم اپیزود 4 بازی و تا اینجا تو آخر هر اپیزود که تصمیماتم رو نمایش میداد نمیتونستم به سرورای بازی متصل شم برای مقایسه تصمیماتم با تصمیمات بقیه.
کسی این مشکل رو داشته؟ صفحه های قبل رو دیدم بعضیا که نسخه دیجیتالی خریده بودن مشکل رفتن تو بازی رو داشتن انگار، چرا اینطوریه؟
کلا سرور بازیهای اسکوئر انیکس اینطوریه؟
 

Red20Devils

کاربر سایت
Apr 17, 2011
688
نام
مصطفی
من به مشکل جدیدی خوردم.
قسمت چهارم در حالی که دانلود شده برام لود نمیشه و میگه که باید دانلود کنی! وقتی هم میرم استور گزینه‌ی Purchased زده! دو سه روزه اینطوریه! پیشنهادی ندارید؟
 

Skull Knight

کاربر سایت
Jan 15, 2016
278
خب بازی رو تموم کردم واقعا عالی بود، البته از نظر من این سبک هنوز جای پیشرفت خیلی زیادی داره. خدا رو شکر این سبک رو تمام پلتفرمها جون گرفت یه عده کیج رو فحش ندن...
یادش بخیر چقدر اسکات تو HR رو نقد کردن میگفتن فاش شدن شخصیتش به عنوان قاتل تو آخر کار یه تویست مسخره ست،
حالا تو لایف ایز استرنج همین تویست رو در مورد جفرسون یه جورایی شاهد بودیم. به هر حال نور به قبر پدر کیج بباره این سبک رو جا انداخت کلا:D سبکی که بازی رو انجام میدی و اون بازی تا ابد تو ذهنت هک میشه. بگذریم یه سری سوال برام ایجاد شده
1-چرا تو اون واقعیتی که کولی فلج شده بود مکس سعی نکرد به جای نابود کردن اون واقعیت از پایه، بیاد از طریق یه عکس تو همون واقعیت برگرده به زمان حوالی تصادف کولی و بهش اخطار بده؟ به نظرم این کار رو میکرد خیلی بهتر بود، ویلیام زنده میموند، کولی به راه خطا نمیرفت و با فلج نشدنش میتونست کنار مکس تو بلک ول باشه و بدون شک یه آینده کاملا متفاوت رو رقم بزنه.
2-آخر نفهمیدم طوفان چه ربطی به زنده یا مرده بودن کولی بدبخت داشت؟ من که زیر بار نرفتم و کولی رو زنده نگه داشتم. نظر من این بود که اینهمه برگشتم به گذشته فقط بدتر شد طوری که یکی مثل ویکتوریا هم مرد این وسط. از نظر من واقعیت این بود که دوستم رو نجات بدم.
3-جفرسون دقیقا چه مشکلی داشت که این کارای نفرت انگیز رو انجام میداد؟ کاش امکانش بود تو یکی از برگشتنها از دارک روم یه جوری میکشتیمش یه گوشه چالش میکردیم:D
4-احیانا بازی سانسوری چیزی نداره؟ یکی از دوستان گفت صحنه حموم کولی من هر چقدر فکر میکنم فقط یه جا یادمه با مکس دزدکی رفتن استخر بلک ول:D
من نسخه پلی4 رو رفتم ولی باز میگم شاید درجه بندی سنی ای چیزی روش بوده خبر نداشتم:D
5-مکس اون آخر وقتی که برنده مسابقه عکاسی شد بعد دید ارکدیا بی داره نابود میشه و باز برگشت میتونست جای اون تصمیم اشتباه (زدن قید مسابقه عکاسی و متعاقبا باخبر کردن جفرسون پلید) میتونست تو اون مسابقه شرکت کنه ولی کولی رو یه جوری بفرسته دنبال نخود سیاه خارج شهر تو اون زمان (اس ام اس بده بگه تو هم بیا سانفرانسیسکو یا هر چی) + به کل دوستاش نظیر وارن هم اخطار بده طوفان در راهه.
6.این وارن هم به خاطر ترشحات عنفوان جوانی فقط دنبال مکس راه افتاده بود پسرک:D حسابی بهش بیمحلی کردیم تو بازی:D (این یه مورد صرفا جهت اطلاع بود:D)
7.اندینگای بازی واقعا خوب بود. البته اندینگای بازیای این سبک کلا خوبن. ولی مال این بازی از این لحاظ خوب بود که فقط دو اندینگ داشت، به نظرم اندینگ کمتر (همین دو گانه) بهتره.
کسی پیشنهادی برای مشکل بالای من نداره؟ نمیتونم اصلا بازی رو ادامه بدم.
احتمالا مشکل از اینترنتتونه که با سرورای بازی مشکل داره. البته من نسخه فیزیکیشو بازی کردم ولی از روی صحبتای دوستان این موضوع مشخصه. راهی ندارین جز تست کردن با یه ISP دیگه (حتی شده 3G ای چیزی)
 
آخرین ویرایش:
  • Like
Reactions: Red20Devils

GT5

کاربر سایت
Nov 4, 2010
821
نام
امين
52amc2cq5j98wo0d7puu.jpg

I’m so glad you’re my partner in crime-
...As long as you’re my partner in time-​
خب
همه بازی کردن و نظرشون هم دادن
منم دیشب بازی رو به پایان رسوندم و کلا چنان منو داغون کرد که نمیدونم چی بگم اصلا...
کلا بعد از چندین ماه که تقریبا از هیچ بازی لذت نمی بردم، این عنوان از راه رسید و دوباره منو امیدوار کرد
موسیقی بازی (هم soundtrack و هم score) به شدت زیبا و تاثیر گذار بود [میتونید از این لینک دریافت کنید تمام آهنگ ها رو (نسخه کامل) Life is Strange Soundtrack.rar (حجمش 526مگ هست) رمز فایل هم czlowiekdrzewo هست]
گرافیک هنری بازی حرف نداشت، تنها مشکلی که میشه گرفت، دوستان اشاره کردن، همون lip sync هست و این که بعضی وقت ها احساسات چهره ها به خوبی منتقل نمیشه

و اما داستان: (خطر اسپویل)
من سر تصمیم پایانی Chloe رو نجات دادم، و همیشه هم انتخاب من همین خواهد بود (گرچه فورا توی یوتیوب اون یکی پایان رو هم دیدم)
جواب این سوال اخلاقی که، آیا حاظر هستین کسی رو که دوست دارین فدا کنین برای جون صدها آدم؟ جواب من قطعا خیر هست:D
وقتی که جسد Rachel رو پیدا کردیم، وقتی که Chloe داشت زجه میزد.....
وقتی که Chloe رو، روی ویلچر دیدیم، وقتی از Max خواست که زندگیش رو پایان بده....
وقتی که Chloe می فهمه Rachel با Frank رابطه داشته و بهش نگفته بوده، وقتی به Max پرخاش میکنه، وقتی پدرش رو مقصر میدونه....
وقتی Chloe تیر می خوره، دوباره و دوباره و دوباره...
گاهی خیلی کله شقی میکرد ولی من خیلی ارتباط برقرار کردم با این کاراکتر، اگر کل هستی میخواست که Chloe رو بکشه، من نجاتش میدادم.
و اون کابوسی رو که توی فصل آخر، Max می بینه، یکی از نقاط بسیار زیبا و احساسی بازی هست، من یکی که نزدیک بود بزنم زیر گریه...
گرچه در آخر میشه اسمشو یه درام کلیشه ای هم گذاشت (یا A رو فدا کن، یا B رو)، ولی من خیلی ازش لذت بردم
Max هم تا یه حدی کاراکتر پخته ای نداشت، که قابل توجیه هست، چون که نوجوان هست، مثلا گیر دادن مدام به Eco Friendly نبودن بعضی از آبجکت های توی بازی... ولی در کل Max هم در کنار Chloe قرار میدم (اون تضاد های شخصیتی هم یادتون میاد؟)
دلم به حال Warren سوخت که علاقه به Max داشت... حود کشی Kate...
اون موقع که جسد Rachel رو پیدا کردیم، من میدونستم Nathan نیست که الان بالا سرمون ظاهر بشه، فکر میکردم پدرش، Sean یهو بیاد... که یهو Jefferson رو نشون داد، شوکه شدم من.
با این حال سوالاتی هست که جواب پیدا نکردم براشون
1- طوفان توی راهه، Arcadia Bay در خطره... چرا Max و Chloe سعی نمی کنن کسی رو خبر دار کنن، تا هم نیاز نباشه Chloe رو فدا کرد و هم مردم رو نجات داد، می دونم که چون نوجوان هستن، کسی حرفشون رو باور نمی کنه، ولی من مطمعن هستم که میتونستن یه راهی پیدا کنن. (نگید که نمیشه:D چون میشه:D)
2- اون روز چرا Max بهترین دوستش رو ترک کرد، رفت San Francisco؟ مگه خبر نداشت از طوفان؟ چرا داشت (نگید نداشت:D چون داشت:D از تاریخ و حتی ساعتش خبر داشت:D) حتی اگه 1درصد احتمال میداد که طوفان در راهه نباید می رفت San Francisco...
3- بله، طوفان نتیجه استفاده Max از قدرتش بوده، اگر من برگردم به همون روز اول که اون قدرت به من داده شده و دیگه ازش استفاده نکنم مشکل حل میشه، خب. چرا این وسط Chloe باید فدا بشه؟ چرا Max باید وایسه تا Nathan وارد دستشویی بشه و چند لحظه بعد Chloe بیاد و منتظر بمونه تا بهترین دوستش به قتل برسه؟ چرا کمکش نکرد؟ نیازی هم نبود که از قدرتش استفاده کنه... (هستی می خواست که Chloe بمیره؟ Bullsh*t :D، مکس هر دفعه که میدید جون Chloe در خطره بر میگشت به همون روز اول از دوباره و بهش اخطار میداد، این جوری طوفانی هم درکار نیست، میدونم Max باید همینطور هی برگرده به روز اول و نجات بده Chloe رو (اگه درنظر بگیریم، هستی می خواد که Chloe زنده نباشه) ولی خب رابطه عاطفی شون اونقدر قوی هست که این کارو کنه، تا وقتی که این قدرت رو داره میتونه محافظت کنه از Chloe حتی اگه شده برای 1 روز).
4- چرا بعد از نابود شدن Arcadia Bay، سوار ماشین میشن Max و Chloe و شهرو ترک می کنن؟ WTF? اصلا با عقل جور در نمیاد...
---
حرف زیاده، ولی فعلا همینا توی ذهنم هست
من نسخه PC رو پایرت کردم... ولی باید دِین خودمو ادا کنم به سازنده ها. باتلاش @Akiba منم به جمع خریداران نسخه Limited Edition واسه PS4 اضافه شدم:D (خالی شدن جیب من تقصیر تو هست امیر:D)
 
آخرین ویرایش:

Madridista

کاربر سایت
Feb 2, 2008
2,875
نام
حسين
اقااااااااااااا

این اخر اپیزود سه چرا اینجوری شد؟ پشمام ریخت قشنگ

امیدوارم این دو اپیزود باقیمونده طوفانی تر از این سه تا اپیزود قبلی باشه.... چرا من اینو انقدر دیر بازی کردم


Sent from my iPad using Tapatalk
 
  • Like
Reactions: Milad_HW and MK_COD

Democracy

Stay hungry. Stay foolish.
کاربر سایت
Feb 15, 2010
4,957
اقااااااااااااا

این اخر اپیزود سه چرا اینجوری شد؟ پشمام ریخت قشنگ

امیدوارم این دو اپیزود باقیمونده طوفانی تر از این سه تا اپیزود قبلی باشه.... چرا من اینو انقدر دیر بازی کردم


Sent from my iPad using Tapatalk
شدیدا طوفانی تر هست مخصوصا اپیزود آخری :D
 
  • Like
Reactions: Madridista

sabco

کاربر فعال
Sep 16, 2009
1,594
برای مسابقه نقد و بررسی که برگزار شد، یه نقدی از بازی نوشتم که البته به خاطر محدودیت تعداد کلمات اون چیزی نشد که می خواستم و به اجبار خیلی مطالب رو نشد تو نقد قرار بدم. جا داره از وحید(Dreamy@) یه تشکر ويژه کنم که ویراستاری مطلب رو انجام داد (حالا انگار نقدم چی بوده که نیاز به ویراستاری هم داشته باشه:D)

85236266721732566090.jpg

Dontnod در تجربه‌ی اولِ خودش Remember Me، با انتخاب قصه‌ای بر محور کنترل خاطرات نشان داد که فارغ از ماحصل نه‌چندان موفق کارش، دست‌کم ایده‌های جاه‌طلبانه‌ای در سر دارد و Life Is Strange یکی دیگر از همان جنس ایده‌هاست که با بودجه و هیاهویی کمتر از ساخته‌ی اول استدیو در سبکی مشابه بازی‌های Telltale طی پنج قسمت به سرانجام می‌رسد.

"مکس" دانشجوی سال اول رشته عکاسی با خلق‌و‌خویی آرام و گوشه‌گیر است که روزهای بی‌دردسری دارد تا اینکه کابوسی از یک طوفان نطفه‌ی تغییر زندگی‌اش می‌شود؛ چرا که بعد از آن طی حادثه‌ای می‌فهمد که حال قدرت برگرداندن زمان و ایجاد تغییر در گذشته را دارد! درست در همین گیر و دار وقتی انتظار می‌رود تا قصه به سمت کلیشه‌های سفر در زمان کشیده شود نزدیک‌ترین دوست دوران کودکی او "کلویی" از راه می‌رسد تا با رسیدنش قصه تنها بهانه و بستری شود برای رابطه‌ی میان این دو.

نگاه ابزاری و فانتزی به زنان در غالب بازی‌های امروز جای گلگی و ناله دارد ولی قصه‌ی این دو شخصیت مونث کمی فرق می‌کند."مکس" و "کلویی" به‌قدری باورپذیر خلق‌شده‌اند که شاید در کمتر بازی دیگری بتوان شکل‌گیری رابطه‌ی دوستی‌ای از این جنس و برداشت‌های یک دختر از اتفاقات اطرافش را با این سطح از صداقت دید.

شکل‌گیری شخصیت‌ها آهسته و در مرور زمان شکل می‌گیرد تا جایی که در شروع قصه با تیپ‌های کلیشه‌ای مواجه می‌شوید و در هر اتفاق با نمایان شدن زوایای مختلفی از آن‌ها عمق بیشتری در هرکدام حس می‌کنید، البته شخصیت‌پردازی‌ها بی‌نقص نیست به‌عنوان‌مثال در دو قسمت پایانی گاهی اوقات با انتخاب‌هایی روبرو می‌شویم که با شناخت قبلی ما از "مکس" قابل‌درک نیست.

83136792015883194404.jpg

Life Is Strange همانند هم‌سبک‌های خودش گیم‌پلی ساده‌ای دارد اما بیش‌ازحد محدود و سینمایی نیست. کنترل "مکس" و دوربین آن شبیه به دیگر بازی‌های سوم شخص مرسوم است. محیط‌ها خیلی بسته نیستند و در بیشتر محیط‌ها مواردی برای بررسی و برقراری ارتباط بیشتر با دنیای بازی وجود دارد. دسترسی به دفترچه‌ی خاطرات و پیامک‌های "مکس" وجود دارد و می‌توانید عمق بیشتری از شخصیت‌ها را درک کنید. برای تنوع، اندکی معما و مخفی‌کاری نیز گنجانده‌شده است.

مکانیزم کنترل زمان ساده است، "مکس" در هرلحظه می‌تواند زمان را به مدت محدودی به‌عقب برگرداند و انتخاب‌های گرفته‌شده را به‌دفعات عوض کند و در این حالت، وقتی به گذشته برمی‌گردد به خاطر اطلاعاتی که از زمان حال با خودش دارد ممکن است هر بار انتخاب‌های تازه‌تری بر سر راهش قرار بگیرد که بعضاً در حل معماها یا تغییر روابط با دیگران می‌تواند به‌کار بیاید. بااین‌وجود اگر از مشاهده‌ی صحنه‌های تکراری در هر بار بازگشت به‌عقب واهمه دارید، امکان رد کردن امثال این سکانس‌ها گنجانده‌شده است.

از بُعد فنی بازی با الزامی که در رسیدن به پیکره‌ای بین نسلی داشته تعریف چندانی ندارد و فراتر از کلمه "معمولی" نمی‌رود؛ انیمیشن‌های ابتدایی و خام صورت، نحوه راه رفتن غیرعادی "مکس" که بیشتر روی هوا راه می‌رود تا زمین و در رأس اینها حرکات غیرطبیعی لب از اصلی‌ترین نکات ضعف تکنیکی آن است. البته اگر گرافیک بازی‌های Telltale را می‌توانید تحمل‌کنید، تحمل مشکلات تکنیکی این بازی که به‌مراتب بهتر است، اصلاً سخت نیست. در نقطه‌ی مقابل، بُعد هنری اثر قابل‌قبول است و می‌تواند ضعف تکنیکی را تا حدی جبران کند. بازی به لطف انتخاب استایل Cel Shade و ترکیب آن با افکت Bloom و به‌کار بستن نگاهی روان‌شناسانه در رنگ‌آمیزی محیط اتمسفر دل‌نشینی پیداکرده است.

95388327986742977365.jpg

این اتمسفر دل‌نشین برای رسیدن به حدّ تأثیرگذاریِ خودش به یک چیز دیگر هم نیاز دارد و آن‌ موسیقی است.Syd Matters با آلات موسیقی آکوستیک قطعه‌های آرامش‌بخش و البته متنوعی را برای همراهی قصه در صحنه‌های مختلف تدارک دیده است. کارگردان نیز با انتخاب به‌جای قطعاتی که "مکس" و "کلویی" گوش می‌دهند کاری کرده است که حتی موسیقی در شکل‌گیری شخصیت‌ها مؤثر باشد، تأثیری که با صداگذاری بی‌عیب "مکس" و "کلویی" از طرف Ashly Burch و Hannah Telle دو چندان شده است.

Life Is Strange عنوان بی‌نقصی نیست ولی آن‌چنان احساسات شما را درگیر می‌کند که عامدانه از ضعف‌های خرد و درشت دیگرش چشم‌پوشی کنید؛ پس اگر علاقه‌مند به این سبک هستید این یک تجربه‌ی لازم و اگر تا کنون خاطره‌ی خوشایندی در آن برایتان رقم نخورده گزینه‌ی درخوری برای آشتی و تجدید نظر درباره‌ی بازی‌های این سبک و سیاق است.
 

Madridista

کاربر سایت
Feb 2, 2008
2,875
نام
حسين
جواب این سوال اخلاقی که، آیا حاظر هستین کسی رو که دوست دارین فدا کنین برای جون صدها آدم؟ جواب من قطعا خیر هست:D

:relieved: Let's say sunshine for everyone

واقعا هنوز نتونستم از جو بی نظیر بازی بیرون بیام ...
 
  • Like
Reactions: GT5

Demon.Hunter

کاربر سایت
Feb 10, 2012
424
نام
محمد حسین
این بازی به معنای واقعی کلمه شاهکاره.اخرش چیزی نمونده بود گریه کنم:((:((:(
سیزن دو هم تایید شده اما شخصیتاش احتمالا متفاوت خواهند بود.
 

Ali Venom

کاربر سایت
Jul 2, 2013
6,703
نام
ali
52amc2cq5j98wo0d7puu.jpg

I’m so glad you’re my partner in crime-

و اما داستان: (خطر اسپویل)

جواب این سوال اخلاقی که، آیا حاظر هستین کسی رو که دوست دارین فدا کنین برای جون صدها آدم؟ جواب من قطعا خیر هست:D

قطعا جون عزیزمون مهم تر هست. و انتخاب منم همین بود. ولی هنوز درک نکردم چرا کلوئی برای اخرین با دو دستشویی به جای اینکه از قدرتش استفاده کنه یک جیغی دادی یا سریع تر از اونجا بزنه بیرون جلوی کلئویرو بگیره خلاصه برای اخرین بار میتونست بدون استفاده از قدرتش جون کلوئی رو نجات بده.

البته به دلیل محدودیت قدرت در برگشت به گذشته از طریق عکس (و اینکه نمیخواستند از این قدرت استفاده کنند )، مکس ریسک نکرد و دست نگه داشت .
 
آخرین ویرایش:
  • Like
Reactions: Akiba

کاربرانی که این قسمت را مشاهده می‌کنند

Top
رمز عبور خود را فراموش کرده اید؟
or ثبت‌نام سریع از طریق سرویس‌های زیر